MelliunIran
علیرضا صلواتی: بورس تا پایان سال؛ از حباب مثبت به حباب منفی
علیرضا صلواتی کارشناس اقتصاد @SalavatiAlireza
بعد از کاهش شدید ارزش شرکتها، رشد بورس، برای رسیدن به یک تعادل آغاز شده است
اصلاح اخیر بورس، عده زیادی را به این شک انداخته است که شاید بازار دوباره اسیر حباب شده است – ATTA KENARE / AFP
روز جمعه ۲۷ تیرماه بود که در مقالهای با عنوان «رشد بورس ایران کجا متوقف خواهد شد؟» در رسانه ایندیپندنت فارسی، پیرامون حبابیشدن بازار سرمایه و سقوط عنقریب آن هشدار داده بودم. خوشبینی مفرط مردم نسبت به ادامه صعود بازار و حمایتهای بیمنطق دولت از بازار سرمایه، سبب شد بخش مهمی از مردم سرمایههای خود را روانه بازار سرمایه کرده و این بازار را با یک حباب بزرگ روبهرو کنند. اما بازار همیشه روی خوش و سبز ندارد؛ بعد از گذشت چند ماه، شاخص کل بورس تهران، ریزش نزدیک به ۴۳ درصدی از سقف خود را تجربه کرد و از نزدیک به ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد تا محدوده ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار واحدی کاهش یافت. بسیاری از کارشناسان، رسیدن شاخص کل به محدوده ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار را حباب منفی بورس نامیدند. در واقع میتوان گفت بورس، از یک حباب مثبت وارد یک حباب منفی شد. این تجربه البته تنها مختص ایران نیست. تجربه حباب ۱۹۹۰ داراییها در ژاپن نیز، همین سرنوشت را به همراه داشت. عموما در بازار سرمایه خوشبینیهای بیشاز حد به بدبینیهای بیش از حد منجر میشود و حباب منفی را در بازار رقم میزند.
عبور اقتصاد از فاز انتظار
بعد از کاهش شدید ارزش شرکتها، رشد بورس، برای رسیدن به یک تعادل آغاز شده است. این اتفاق تقریبا همزمان با کاهش التهابهای اقتصادی در کشور و با کمی تاخیر نسبت به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و پیروزی بایدن آغاز شد. پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا، اقتصاد ایران را تا حدی از فاز انتظار خارج کرد و پس از شش ماه طوفانی، این اقتصاد، اندکی ثبات تجربه کرد. با وجود ابهام بسیار بالایی که پیش روی اقتصاد ایران قرار گرفته است، روشنشدن وضعیت انتخابات آمریکا، یکی از این ابهامات را برطرف کرد و اندکی وضعیت اقتصاد کشور را شفاف کرد. به نظر میرسد معامله گران بازار که به دلیل انتخابات آمریکا، دست از معامله کشیده بودند، اکنون با احتیاط کمتری خریدوفروش میکنند. این عامل را میتوان در رشد حجم معاملههای بازار مشاهده کرد. رشد حجم معاملات در کنار تثبیت نرخ ارز در کانالهای قیمتی نسبتا بالا، منجر به شروع دوران رشد بورس شد. آیا بورس سقف خود را بهزودی پس میگیرد؟ آیا روند آتیِ رشد بورس ادامه خواهد داشت؟ برای این منظور ابتدا به صورت مختصر در مورد دلایل رشد بورس توضیحاتی ارائه میشود و سپس نسبت به ادامه آیا بورس هم حباب قیمتی دارد؟ روند صحبت میشود.
بورس چرا رشد کرد؟
بعد از آن سقوط تاریخی، شاخص کل بورس تهران با رشد نزدیک به ۲۰ درصد از مرز ۱.۵ میلیون واحد عبور کرد و بخشی از زیان سهامداران را جبران کرد. البته طی چند روز اخیر شاخص اصلاح ۱۰۰ هزار واحدی داشته و به محدوده ۱.۴ میلیون واحدی آیا بورس هم حباب قیمتی دارد؟ رسیده است و دوباره بازار را با شوک منفی رو به رو کرد. در این بخش به ۳ دلیل عمده رشد بورس خواهیم پرداخت و به دنبال این هستیم که بدانیم آیا اصلاح بورس پایدار است یا اینکه به دوران رونق بورس وارد شدیم؟
۱. عدم رشد نرخ بهره بانکی
با بازگشایی کسبوکارها پس از کرونا و شروع سیاستهای کنترلی بانک مرکزی، نرخ بهره در بازار بینبانکی به سقف کریدور تعریف شده بانک مرکزی که همان ۲۲ درصد است برخورد کرد. برخورد با سقف این کریدور، شایعاتی را زنده کرد که بانک مرکزی قصد افزایش نرخ سود بانکی را دارد. اما رئیسکل بانک مرکزی در پیامی اینستاگرامی، افزایش نرخ بهره به بالای ۲۰ درصد را تکذیب کرد. همین خبر کافی بود که امیدها برای رشد بازار سرمایه دوباره زنده شود. به نظر میرسد سیاستگذار، تورم و رشد بورس را به افزایش نرخ سود بانکی ترجیح داده است.
۲. عدم کاهش شدید قیمت ارز
بسیاری از معاملهگران بازار سرمایه با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری، انتظار ارز ۲۰ هزارتومانی و حتی کمتر را میکشیدند. ازاینرو، شاخص کل بازار سرمایه نیز بهعنوان یک معیار پیشنگر، این اعداد کاهشی را پیشخور کرد و در محدوده ۱.۲ میلیون واحدی ایستاد. بعد از پیروزی جو بایدن، اما قیمت ارز کاهش چشمگیری را تجربه نکرد و در محدوده بالای ۲۵ هزار تومان تثبیت شد. نگارنده معتقد است جلوگیری از کاهش شدید نرخ ارز، وضعیت را در بلندمدت به نفع افزایش ثبات در اقتصاد حرکت میدهد. بورس تهران نیز از این تصمیم در جهت افزایش بازده استفاده کرد.
۳. رشد قیمت کامودیتی (کالاهای اولیه) و مواد پتروشیمی
بخش مهمی از بورس تهران را شرکتهای صادرکننده کامودیتی تشکیل میدهد. یکی از مهمترین محرکهای بورس دریک ماه اخیر نیز، رشد جهانی قیمت کامودیتی است. قیمت نفت برنت طی یک ماه اخیر حدود ۱۴.۵ درصد افزایش داشته است و به حدود ۵۰ دلار در هر بشکه رسید. قیمت هر پوند مس، با رشد نزدیک به ۱۳ درصدی در یک ماه اخیر، به حدود ۳.۵ دلار رسید. سنگآهن نیز با رشد ۲۴ درصدی در یک ماه اخیر، به عدد ۱۵۱ دلار در هر تن رسید. قیمت محصولات پتروشیمی نیز با رشد نسبتاً مناسبی همراه شده است. ازاینرو بسیاری از این شرکتها با رشد درآمدهای ارزی خود، منجر به بازگشت خوشبینی به بازار این شرکتها شدهاند.
آیا بازار حباب دارد؟
اصلاح اخیر بورس، عده زیادی را به این شک انداخته است که شاید بازار دوباره اسیر حباب شده است. یکی از معیارهای حبابی بودن یا نبودن بازار سرمایه، استفاده از شاخص وارنبافت است. این شاخص از تقسیم ارزش بازار سرمایه بر تولید ناخالص داخلی آن کشور به دست میآید. بر طبق این شاخص، اگر ارزش بازار سرمایه کشور به تولید ناخالص داخلی بالای ۱۱۵ درصد باشد، آن بازار در محدوده حبابی قرار دارد. لازم به ذکر است که این نسبت برای اقتصاد آمریکا که بخش مهمی از آن اقتصاد در بورس عرضه شده است، منطقی بوده و برای اقتصادی همچون ایران که بخش کوچکی از اقتصاد در بورس عرضه شده است، قاعدتا باید در محدودههای پایینتری قرار گیرد.
ارزش بازار سرمایه کشور در اوج بحران خود تا محدوده ۴۰۰ میلیارد دلار و حتی بیشتر نیز رشد کرد. اگر میزان دوبارهشماریهای ارزش سهام در بورس تهران را در حدود ۱۵ درصد در نظر بگیریم، عدد واقعی ارزش بازار سرمایه کشور در اوج حباب، به حدود ۳۴۰ میلیارد دلار میرسید. اگر تولید ناخالص داخلی را در آن دوران، حدود ۲۵۰ میلیارد دلار برآورد کنیم (با توجه به رشد قیمت ارز، تولید ناخالص داخلی اسمی تغییرات زیادی نسبت به اطلاعات موجود در سایتهای معتبر دارد و با توجه به نرخ ارزی که تعیین میشود، عدد متفاوتی را به ما نشان میدهد.) عدد شاخص وارنبافت برای بورس تهران، حدود ۱۳۶ درصد نشان داده میشود. این در حالی است که اندازه بورس تهران به تولید ناخالص داخلی در گذشته در محدوده ۲۰ تا ۵۰ درصد قرار داشته است. از این رو، میتوان گفت بورس تهران در یک حباب بزرگ قرار گرفته بود. در آن دوران بسیاری از کارشناسان نسبت به حبابی بودن وضعیت هشدار دادند.
با ترکیدن حباب و رسیدن به جایگاه قبل از کرونا، ارزش بازار سهام به حدود ۲۷۰ میلیارد دلار رسیده است که با حذف دوبارهشماریها، این عدد به حدود ۲۳۰ میلیارد دلار میرسد. حال آنکه با رشد تورم، ارزش اسمی تولید ناخالص داخلی هم رشد کرده و به نظر میرسد در شرایط کنونی نسبت بازار سرمایه به تولید ناخالص داخلی، در حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد قرار گرفته باشد. این نشان میدهد وضعیت بورس حبابی نیست ولی در محدوده نزدیک به تعادل قرار دارد.
بورس آرام میگیرد؟
بازار سرمایه کشور بعد از یک رفتار زیگزاگی و حرکت از حباب مثبت به حباب منفی، در حال بازیابی آرامش خود است. البته طی چند روز اخیر، اصلاح بازار از محدوده ۱.۵ میلیون واحدی به محدوده ۱.۴ میلیون واحدی، بسیاری از افراد حاضر در بورس را با نگرانی رو به رو کرده است. اما به نظر میرسد با توجه به قیمت ۲۶ هزارتومانی دلار و رشد متناسب بازار سرمایه، شاخص کل بورس تا پایان سال در محدوده ۱.۵ تا ۱.۷ میلیون واحد حرکت کند و با رسیدن فصل بهار، آرام آرام روزهای خوش بازار سرمایه بازگردد.
بازار سرمایه کشور برای عبور از محدوده ۱.۷ میلیون واحدی تا قبل از بهار، نیازمند محرک جدید و واقعی است. در این صورت است که مردمی دلزده از بورس، دوباره به آن باز میگردند. در صورت شکست این عدد نیز نمیتوان برای اقتصاد کشور خوشحال بود، زیرا این رشد بورس احتمالا ناشی از افزایش انتظارات تورمی بوده و نه رشد اقتصادی بالای کشور. از اینرو، سیاستگذار اقتصادی بهتر است در صورت ادامه روند مثبت بورس، با توسعه بازار و عرضه شرکتهای متنوع مانع از حبابی شدن دوباره این بازار شود.
نوسان گیری در بورس چیست؟
احسان والیان
- اشتراکگذاری
نوسان در بازار بورس به تغییراتی گفته میشود که در کوتاه مدت در قیمت سهام رخ میدهد. بیشک افرادی فعال در بورس را در کنار خود دیدهاید که هر روز به فروش و خرید در بازار سهام مشغول هستند و نوسانگیری کوتاه مدت میکنند. این دسته افراد را نوسانگیر مینامند که با اهداف کوتاه مدت به خرید و فروش سهام بر اساس نوسان گیری در بورس مشغول هستند.
شنیدن عبارت نوسان گیری در بورس در جمعی که تعدادی از معاملهگران قدیمیتر حضور دارند ته دلتان را خالی میکند. گمان میکنید حال که سر از این اصطلاحات در نمیآورید، پس به طور قطع در خرید و فروشهای سودآور بورس توفیق نخواهید یافت. اما چنین نیست. اتفاقا گاهی این اصطلاحات به عمد استفاده میشود تا کمی شما را در رقابت دلسرد کنند. واگرنه فهم و اجرای نوسان گیری در بورس بعد از این مطلب به راحتی آنچه که باور نمیکنید خواهد بود. اول از واژه نوسان پردهبرداری میکنیم؛ نوسان در بورس به تغییراتی گفته میشود که در زمان کوتاه در قیمت هر سهم رخ میدهد؛ با همین تعریف دلگرم میشویم که شاید بدون آنکه بدانیم نوسانگیری در بورس را بارها و بارها انجام دادهایم. اما موضوع مهم این است که بدانیم نوسانگیری در بازار سهام مربوط به دورههای کوتاه مدت میشود. بالا رفتن ارزش سهام و سود تقسیم شده بین سهامداران هم در کنار نوسانگیری از راههای سوددهی بورس به حساب میآیند.
به چه کسی نوسانگیر ميگویند؟
همانطور که گفتیم نوسان در بازار بورس به تغییراتی گفته میشود که در کوتاه مدت در قیمت سهام رخ میدهد. بیشک افرادی فعال در بورس را در کنار خود دیدهاید که هر روز به فروش و خرید در بازار سهام مشغول هستند و نوسانگیری کوتاه مدت میکنند. این دسته افراد را نوسانگیر مینامند که با اهداف کوتاه مدت به خرید و فروش سهام بر اساس نوسان گیری در بورس مشغول هستند. نوسانگیرها و به طور کلی افرادی که با رویکرد سودگیری کوتاه مدت در بورس فعال هستند بسته به سنجش ریسک – این که تا چه میزان ریسکپذیر یا ریسک گریز هستند – و میزان سرمایهای که دارند خرید و فروش انجام میدهند.
نکته: برای نوسان گیری در بورس باید تجربه و دانش کافی داشته باشیم. در غیر اینصورت متحمل ضررهای بسیاری میشویم
نوسان گیران به چند دسته تقسیم میشوند؟
بهتر است اول به این سوال پاسخ دهیم که نوسان گیران از چه روشهایی برای نوسان گیری در بورس استفاده میکنند؟ باید گفت مهمترین ابزار برای نوسانگیری شناسایی کندلها و مهارت کندل خوانی است که به طور لحظهای و بر اساس نمونههای مختلف است. تقریبا تمام نوسانگیران از هر دسته ای با مراجعه به وبسایت رهآورد اقدام به نوسانگیری میکنند. از ابزار و اطلاعات دیگری که به کمک نوسانگیرها میآید جو حاکم بر بازار است که بسیار بر تصمیمگیریهای کوتاه مدت در بازار سهام تاثیر میگذارد. گرچه به ندرت پیش میآید اما اطلاعات نشت شده از شرکتها نیز گاهی برای نوسانگیری به کار میآیند. البته باید در نظر داشت که این دست اطلاعات اشتباه نباشند و ما را آیا بورس هم حباب قیمتی دارد؟ به بیراهه نکشانند و متضررمان نکنند.
نکته: برای نوسانگیری در بورس بازههای زمانی مختلفی در نظر گرفته میشود؛ به عنوان مثال 3 تا 5 درصد یا 7 تا 10 درصد در یک روز تا یک ماه
کدام حالت بازار برای نوسان گیری در بورس مناسب است؟
معمولترین حالتها در نوسانگیری را به عنوان حالتهای مناسب معرفی خواهیم کرد. اما قبل از آن به یاد داشته باشید که عدهای از موجسواری در بورس استفاده میکنند و با تحریک دیگران به موج سواری از آب گلآلود ماهی میگیرند و سود کلان به جیب میزنند. در این حالت سهامدار حجم عظیمی از یک سهام را میخرد و با ایجاد جو میزان تقاضا را برای آن سهام بالا میبرد و سپس خودش به عنوان فروشنده تمام سهام خریداری شدهاش را با قیمتی که جا انداخته است به خریداران سوار شده بر موج که همان سهامداران خرد ناآگاه باشند میفروشد. اما نوبت به مراحل نوسانگیری مناسب میرسد.
مراحل نوسان گیری مناسب
تصور میکنیم بعد از تحلیل و بررسی توانستهایم سهمی را نوسانگیری کنیم. برای سهم در نظر گرفته شده هم فرآیند خرید و هم فرآیند فروش وجود دارد. ما بنا را بر خرید سهم میگذاریم؛ در این صورت قیمت سهم موردنظر را در پایینترین قیمت در حد مجاز در نظر میگیریم. در صورتی که با این رقم، خریدمان انجام نشود قیمت را یک درصد افزایش میدهیم و دوباره امتحان میکنیم و سفارش خرید میزنیم. در صورتی که هر دو بار خرید انجام نشد، سومین سفارش را باز یک درصد افزایش انجام میدهیم و اگر موفق به خرید شدیم حالا برای فروش آن تلاش میکنیم. برای سفارش فروش سهم هم باید به عنوان مثال 25 درصد سهم را در قیمت خرید به علاوه 3 آیا بورس هم حباب قیمتی دارد؟ درصد، 35 درصد از سهم را در قیمت خرید به علاوه 3.5 درصد و 45 درصد از سهم را برای خرید در بالاترین قیمت مجاز روزانه قرار میدهیم. با این حساب میانگینگیری با سود 3.8 درصد و بعد از کسر کارمزد معاملات با سود خالص 2.6 درصد برای ما حاصل میشود؛ بنابراین اگر بخواهیم برای فرآیند فروش سهم یک روش خطی تعریف کنیم به این شکل میشود؛ افزودن تدریجی درصدی از قیمت سهم و محاسبه میانگین سود و کسر کارمزد.
معایب نوسانگیری در بورس چیست؟
نوسان گیری در بورس میتواند برای اهداف بلند مدت ما در سرمایه گذاری در بورس مضر باشد. این نوع سرمایه گذاری کوتاه مدت برای کسانی که اهداف بلند مدت را در نظر دارند توصیه نمیشود. از طرف دیگر برای انجام نوسانگیری باید مدت زمان طولانی را برای یادگیری انواع تحلیلها انجام دهیم که به جای این میزان فعالیت طاقت فرسا میتوانیم از صندوق های سرمایه گذاری که خودشان به طور حرفهای و برای اهداف بلند مدت سرمایه ما را حفظ میکنند و ارتقا میدهند بهره ببریم.
آیا تمام سرمایهگذاران میتوانند نوسانگیری کنند؟
در جواب باید گفت خیر. تنها سرمایه گذارانی میتوانند از مهارت نوسانگیری در بورس استفاده کنند که از دانش و مهارت کافی در انجام تحلیلها برخوردار باشند. متاسفانه بسیاری از افراد به اسم سیگنالگیری و این دست اصطلاحات دچار انتخابهای اشتباه و قیمتگذاریهای بدون منطق چه برای خرید و چه برای فروش میشوند و در این مسیر نادرست سرمایهشان آسیب میبیند.
بـورس حبابی است یا متورم؟
سال گذشته و در پی اشتیاق بیسابقه مردم برای ورود به بازارسرمایه، 30هزار میلیارد تومان نقدینگی به این بازار وارد شده و این اشتیاق امسال تا آنجا پیش رفته که تنها در سه ماه ابتدایی سال 50هزار میلیارد تومان را راهی بورس کرده است.
قدس آنلاین: سال گذشته و در پی اشتیاق بیسابقه مردم برای ورود به بازارسرمایه، 30هزار میلیارد تومان نقدینگی به این بازار وارد شده و این اشتیاق امسال تا آنجا پیش رفته که تنها در سه ماه ابتدایی سال 50هزار میلیارد تومان را راهی بورس کرده است.
ورود 80هزار میلیارد تومان پول به بورس در مدت 15 ماه گذشته، روزهایی اغلب سبز برای این بازار رقم زده، اما این ورود در سالهای اخیر با شائبه حبابیبودن بازار هم همراه بوده تا به موازات ورود میلیونی غیرحرفهایهای جویای سود، گروهی نیز با دغدغه حبابیبودن بازار، فعلاً از ورود به آن چشم بپوشند.
حبابیبودن یا نبودن ارزشسهام به معنای«فاصله گرفتن بیش از حد قیمت دارایی از ارزش ذاتی» نهتنها بین مردم بلکه بین کارشناسان هم در جریان است و نوعی نگرانی و استیصال برای صاحبان سرمایه فراهم آورده است. نگرانی برای آنها که اندک سرمایههای خود را به بازار آوردهاند و استیصال برای آنها که دغدغه ذوب بیش از پیش داراییشان در برابر تورم را دارند، اما هنوز نتوانستهاند بر تردید خود برای ورود به بورس غلبه کنند.
اقتصاد متورّم، حباب خلق نمیکند
به گفته یک کارشناس بازارسرمایه، از نظر علمی و آکادمیک شاید نتوان تعریف و فرمولی برای محاسبه حباب پیدا کرد، اما واقعیت این است که در اقتصادهایی مانند ایران که تورم بالایی دارند، حباب به آسانی شکل نمیگیرد و از آن جایی که در 40 سال گذشته فقط چهار یا پنج سال تورم تکرقمی بوده، قیمتها همواره رو به صعود بوده است.
همایون دارابی به خبرنگار ما میگوید: در حال حاضر سهام شرکتهای بزرگ حبابی نیست، اما سهام شرکتهای کوچک که ناچیز است و تقاضای بالایی برای آن وجود دارد، حباب دارد. در مجموع سهام 700 تا 800 شرکت تقریباً مشکل حبابیشدن ندارند، اما حدود 60 شرکت که به افشای اطلاعات هم ملزم نیستند، ممکن است از ارزش ذاتی فاصله گرفته و اصطلاحاً حبابی شده باشند.
به باور این کارشناس بازارسرمایه، در چنین شرایطی مردم باید محتاط باشند و حدود 6ماه تا یک سال از تالارهای مجازی برای معاملات استفاده و مدتی را به صورت غیرمستقیم از طریق صندوقهای سرمایهگذاری در بورس فعالیت کنند تا چند و چون بازار را دریابند.
تفاهمنامهای که دولت و مردم را راضی میکند
علی حیدری در گفتوگو با خبرنگار ما و در پاسخ به اینکه آیا بورس حباب دارد یا نه و اینکه تردیدها در این خصوص تا چه حد بجاست، میگوید: در حال حاضر به دلیل شرایط خاص اقتصادی کشور، به احتمال زیاد بورس حبابی نیست؛ چرا که تورمی که به دلیل ضعف مدیریت مسئولان در بطن جامعه وجود دارد، افزایش قیمت مواد اولیه، شرکتها و در نهایت تغییر در صورت مالی و فروش کالاهای نهایی و افزایش سهام را هم رقم زده و خریداران و فروشندگان را در بازار سهام مجذوب خود کرده است.
این کارشناس بازارسرمایه تأکید میکند: هیچ عملکرد اقتصادی خاصی در بنگاهها و شرکتها دیده نمیشود و این رشد تنها نتیجه تورم است و عمده شرکتها قیمتشان در حد تورم بالا میرود و تبدیل به قیمت تعادلی میشود. این بدان معنی است که جای نگرانی نیست و سهام اغلب شرکتها حباب ندارد.
حیدری ادامه میدهد: مردم به خاطر تورم شدید، به ورود به بورس رغبت زیادی نشان میدهند و اعلام حمایت دولت و حاکمیت از بازار سهام نوعی تفاهمنامه نانوشته بین مردم و دولت ایجاد کرده تا براساس آن هم مردم از ذوب شدن نقدینگیشان در برابر تورم در امان باشند و دولت هم با افتخار در پایان سال کاری آمار و ارقام اقتصادی خوشایندی را به رخ بکشد!
وی معتقد است: هر گونه شک و تردید در بازار مبتنی بر احتمالات سهام، منطقی و قابل درک است، از این رو به سهامداران پیشنهاد میشود تا زمانی که دولت و حاکمیت از بازار سهام حمایت میکنند، در بورس گردش مالی داشته باشند و به محض دریافت سیگنالهایی خاص که عمدتاً از رویکردهای بانکمرکزی قابل درک است، از بازار خارج شوند.
70درصد بازار در اختیار 50شرکت
یک کارشناس دیگر هم میگوید: بازارسرمایه از ابتدای سال ۹۷ به بعد با رشد خوبی مواجه بوده و انتظار میرود این امر ادامهدار باشد. در سالهای اخیر شاهد تأثیرگذاری تورم بر سهام بورس هستیم؛بنابراین در سال گذشته با تورم ۴۱درصدی در جامعه، شاخصهای بورس هم افزایش پیدا کرد. از طرفی دیگر انتظار میرود با افزایش قیمت کالاها در سال جاری، شاخص بورس باز هم رو به رشد باشد.
احمد جانجان ادامه میدهد: در بازار سهمهایی وجود دارد که چند برابر ارزش واقعی معامله میشوند که این اتفاق به دلیل ورود نقدینگی به بازار و صرف خرید سهام بدون در نظر داشتن اینکه چه سهامی خریداری میشود، رخ میدهد؛ از این رو لازم است هنگام خرید، وضعیت بنیادی شرکتها مورد بررسی قرار گیرد.
به باور وی، افراد بدون اطلاعات کافی و با توجه به تبلیغات به سمتی هدایت میشوند که روند صعودی در قیمتها را به دنبال خواهد داشت. برخی شرکتها با توجه به تورم، نرخ دلار و قیمت محصولات به سوددهی خوبی رسیده و با اعلام این موضوع در صورتهای مالی برای هر سهم ارزشگذاری کرده و در نتیجه افراد برای خرید آن ترغیب میشوند.
جانجان میگوید: افراد به اشتباه سهمهایی را خریداری میکنند که در این سرمایهگذاری دومینووار، برخی پولدار شدهاند، اما باید توجه داشت این روند ادامهدار نیست و قطعاً شاهد زیان خواهیم بود.
به گفته وی،۷۰درصد کل بازار بورس به ۴۰ تا ۵۰ شرکت تعلق دارد و بدون آنها بورسی نخواهیم داشت، اما عدهای با خرید ظاهری و مصنوعی سهم شرکتهای کوچک، در نظام عرضه و تقاضا اخلال ایجاد میکنند.
جانجان تأکید میکند: کلیت بازار حباب ندارد. لازم است برای تحلیل بورس مسائل مختلف را در نظر داشت و مقایسه آن با سالهای گذشته صحیح نیست؛ چرا که عوامل مختلف از جمله میزان نقدینگی و معاملات خرد از سال ۹۲ تاکنون رشد ۱۰برابری داشته است.
بورس؛ خالق تورمانتظاری
تحلیلهای کارشناسی در شرایطی حبابی بودن بورس را با توجه به تورم اقتصاد کشور، مردود میدانند که خبرگزاری فارس در گزارشی به عدمتناسب بین افزایش شاخص کل بورس با رشد نرخ ارز اشاره کرده است.
در این گزارش آمده است: از مهر سال ۹۶ تا ۲۲تیر سال ۹۹ ، نرخ ارز ۴۵۳ درصد رشد داشته، اما شاخص کل بورس افزایش انفجاری و بیسابقه ۱۹۸۷درصدی را تجربه کرده است. برخی فعالان بازارسرمایه، عامل اصلی رشد بازار را رشد بهای ارز و افزایش درآمدها و پیشبینی درآمد شرکتهای بورسی عنوان میکنند، اما نگاهی به تغییرات بهای ارز و نسبت آن با شاخص بورس از مهر ماه 96 تاکنون نشان میدهد هر چند در سال 96 و 97 رشد نرخ ارز از شاخص بورس بیشتر بوده، اما تقریباً از نیمه دوم سال 98 سرعت رشد شاخص از نرخ ارز پیشی گرفته و این شدت در سال 99 به صورت انفجاری و لجامگسیخته شده است.
بر اساس همین گزارش برخی اقتصاددانان معتقدند در شرایط فعلی دیگر نرخ ارز موتور محرک افزایش شاخص بورس نیست و برعکس این بورس است که سایر بازارها از جمله بازار ارز را با تورمانتظاری مواجه میکند.
گزارش فارس همچنین به نامه اخیر 25 کارشناس اقتصادی و مالی به رئیسجمهور و ارائه راهکارهایی نظیر عرضه بدون تعلل داراییهای بورسی دولت، افزایش نرخ سود بازار بینبانکی و سپردههای بانکی توسط بانکمرکزی، شتابدهی به عرضههای اولیه شرکتها و افزایش درصد شناوری، توقف هر نوع پیامدهی سیاستگذاری در معنای بیمهگری کلان بورس و کنترل مؤثر در نظارت بانکی برای جلوگیری از تزریق اعتبارات جدید بانکی به بازار بورس و جلوگیری از رشد بیش از حد نقدینگی، اشاره میکند.
زمزمههایی برای ریزش بورس
اضافه میشود در حالی که با هجوم بیسابقه نقدینگی به بورس، مجموع میانگین وزنی بازده سهام از ابتدای امسال به ۲۴۲درصد افزایش یافته، برخی تحلیلگران معتقدند، زمزمههایی که در خصوص احتمال توقف عرضه باقیمانده سهام دولت در قالب ETF به گوش میرسد و سیاست جدید بانکمرکزی برای افزایش انتشار گواهی سپرده ۱۸درصدی و به تبع آن کاهش سرعت خلق پول، بر بازارسرمایه تأثیر منفی خواهد گذاشت.
آیا بورس تهران حباب دارد؟
نقدینگی بسیار عظیمی جذب بازار سهام در ایران شده است: ارزش کل معاملات بورس و فرابورس، تنها در روز جاری، حدود ۳ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان بوده است! در بورس تهران چه میگذرد؟ آیا بورس حباب دارد؟ روند معاملات در آینده به چه صورت خواهد بود؟ در گزارش حاضر، به این سوالات پاسخ میدهیم.
نقدینگی بسیار عظیمی جذب بازار سهام در ایران شده است: ارزش کل معاملات بورس و فرابورس، تنها در روز جاری، حدود ۳ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان بوده است! در بورس تهران چه میگذرد؟ آیا بورس حباب دارد؟ روند معاملات در آینده به چه صورت خواهد بود؟ در گزارش حاضر، به این سوالات پاسخ میدهیم.
به گزارش مردم سالاری آنلاین، بازار بورس تهران، امروز (سهشنبه ۵ شهریور) یک روز خوب دیگر را پشت سر گذاشت و شاخص کل بورس با رشد حدوداً ۳۶۰۰ واحدی، یک قله تاریخی جدید را فتح کرد و به ارتفاع ۲۷۸ هزار و ۴۶۹ واحدی رسید. سال جاری یک سال رویایی برای سهامداران بوده است و شاخص کل بورس از ابتدای سال تاکنون حدود ۵۶ درصد رشد کرده است.
بازدهی بورس، در سال جاری، بسیار بیش از بازارهای رقیب نظیر ارز، طلا و مسکن بوده است. کلید رشد بورس در سال جاری، هجوم وسیع نقدینگی به این بازار بوده است. تنها از ابتدای هفته تاکنون (از روز دوم تا پنجم شهریور) ارزش کل معاملات بورس و فرابورس ۱۱ هزار و ۱۸۷ میلیارد تومان بوده است و باید گفت که همچنان یک روز کاری از روزهای هفته جاری باقی است. این میزان از ارزش معاملات در تاریخ بورس تهران بیسابقه است.
برای اینکه بدانیم چه حجم پولی در بازار سهام ایران جولان میدهد کافی است ارزش معاملات در روزهای اخیر را با ارزش معاملات در دورههای گذشته مقایسه کنیم: ارزش معاملات بورس و فرابورس در روز جاری حدود ۳۲۰۰ میلیارد تومان، در یک ماه گذشته حدود ۲۱۰۰ میلیارد تومان، در دوره شش ماهه اخیر حدود ۱۸۰۰ میلیارد تومان و در دوره یک ساله اخیر حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومان بوده است. هجوم نقدینگی به بورس، بخش بزرگی از رشد شدید شاخص کل بورس در ماههای اخیر را توضیح میدهد.
آیا بازار سهام در ایران حباب دارد؟
سوالی که وجود دارد این است که آیا بورس هم حباب قیمتی دارد؟ آیا در بازار بورس تهران حباب وجود دارد یا خیر؟ در واقع، آیا این صرفاً هجوم نقدینگی بوده که رشد بورس را رقم زده و «ارزش ذاتی» بورس تهران پایینتر از میزانی است که در حال حاضر ارزشگذاری شده است؟
کل ارزش بازار بورس در حال حاضر به بیش از یک میلیون میلیارد تومان رسیده است. این عدد، عدد بزرگی است اما به هیچوجه به این معنا نیست که در کلیت بازار بورس، حباب وجود دارد. در واقع، نه تنها در کلیت بازار بورس، حبابی وجود ندارد بلکه هنوز بسیاری از شرکتهای بزرگ در بازار بورس وجود دارند که ارزش بازار آنها (یعنی قیمت سهامشان ضربدر تعداد سهامشان) کمتر از ارزش ذاتی آنها است.
ارزشِ بازارِ بسیاری از شرکتهای ثبتشده در بورس، در حال حاضر کمتر از ارزش جایگزینیِ آنها (یعنی میزانی که باید سرمایهگذاری شود تا دقیقاً شرکتی مشابه آنها ساخته شود) است. بهعنوان مثال، ارزش بازار هیچکدام از نیروگاههای موجود در بازار بورس به اندازه ارزش جایگزینی آنها نیست و در بلندمدت ارزش بازار آنها باید به ارزش جایگزینیشان نزدیک شود. در مورد پالایشگاهها، پتروشیمیها، کارخانههای سیمان و غیره نیز این موضوع صادق است.
در کل، موج تورمی ایجادشده در اثر جهش نرخ ارز بود که باعث شد تا ارزش بازار بسیاری از شرکتهای بورسی و فرابورسی، کمتر از ارزش ذاتی آنها شود. هجوم نقدینگی به بورس، به شرکتها کمک کرده تا ارزش سهام آنها، «بهروزرسانی یا آپدیتِ تورمی» شود و این موضوع به معنای شکلگیری حباب در کلیتِ بازار سرمایه نیست. در واقع، پس از جهش نرخ ارز، بورس در حال بهروزرسانی خود و واقعی کردن ارزش سهام شرکتها است.
البته نبود حباب در کلیت بازار سرمایه، به این معنا نیست که هیچ نمادی در این بازار یافت نمیشود که حباب نداشته باشد. معمولاً همواره در بازار بورس، نمادهایی وجود دارند که ارزش معاملاتی آنها بیش از ارزش ذاتی آنها است و اصطلاحا دارای حباب قیمتی هستند. در حال حاضر نیز چنین نمادهایی در بازار بورس وجود دارند اما در کلیت بازار حبابی دیده نمیشود. بخشی از سرمایههایی که اخیراً وارد بورس شده، متعلق به سهامداران خُردی است که در بازار سرمایه، «تازهوارد» محسوب میشوند. این افراد باید مراقب سرمایههای خود باشند و در نمادهایی که قیمت آنها بهصورت غیرموجه، افزایش حبابگونه پیدا کرده سرمایهگذاری نکنند.
در مورد کلیت بازار بورس باید گفت که نمادهای بسیاری در حال حاضر در بازار وجود دارند که قیمت سهام آنها در منطقه کمریسکی وجود دارد. علاوه بر این، صورتهای مالی سه ماهه بسیاری از شرکتها و همچنین گزارشهای تولید و فروشِ ماهانه آنها نشان میدهد، که وضعیت سودآوری آنها در حال حاضر مطلوب است و با ریسکِ اقتصادیِ غیرمنتظرهای روبرو نیستند.
باتوجه به این موارد، بعید است که بازار بورس در هفتههای آتی، ریزشی پیش رو داشته باشد. در بسیاری از نمادهای بورسی، همچنان جا برای رشد قیمت وجود دارد. احتمال اصلاح در بازار سرمایه در هر زمانی وجود دارد، اما باید گفت که اگر اصلاحی نیز وجود داشته باشد، یک اصلاح کمعمق خواهد بود و احتمالاً بسیاری از سهامداران تازهنفس از اصلاحهای احتمالی شاخص کل بورس استفاده خواهند کرد و بر میزان تقاضای خود برای خرید سهام خواهند افزود.
یکسوم قیمت مسکن تهران حباب است/ کاهش قیمتها در گرو خروج تقاضای سرمایهای
با توجه به قیمت کنونی مسکن بر اساس اطلاعات مرکز آمار و همچنین روندیابی قیمت 5 ساله مسکن بر اساس نرخ دلار، قیمت هر متر مربع مسکن در حال حاضر با حباب 33 درصدی در بازار معامله میشود.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، گره خوردن بخشهای مختلف اقتصاد و شاخصهای قیمتگذاری به قیمت ارز یکی از مشکلات بزرگی است که در سالهای اخیر شاهد این مسئله بودهایم. اوضاع زمانی دشوارتر از گذشته میشود که برخی از مهمترین کالاهای مورد نیاز مردم از جمله مسکن در قالب یک بازار سرمایهای به قیمت عرض گره بخورد.
بر اساس مقایسه آمار سرشماریهای سال 55 و 65، بیش از 80 درصد از تقاضای موجود مسکن در بازار شامل تقاضاهای مصرفی بود. این یعنی از هر 10 معامله انجام شده در حوزه مسکن، 8 معامله به قصد تامین سرپناه و سکونت انجام میپذیرفته است. این در حالیست که بر اساس آخرین آمار سرشماری، میزان تقاضای مصرفی به کمتر از 30 درصد رسیده و 70 درصد از تقاضای بازار مسکن سرمایهای است.
معنای دیگر این تغییر ماهیت بازار مسکن آن است که قیمت مسکن مشابه سایر کالاهای اقتصادی نظیر سکه و طلا به قیمت ارز وابستگی پیدا کرده است.
با توجه به گره خورد قیمت مسکن به قیمت ارز، بررسی میانگین هر متر مربع واحد مسکونی پایتخت در 5 سال گذشته از یک واقعیت تلخ پردهبرداری میکند.
بر همین اساس، بررسی آمار قیمت مسکن در 5 سال اخیر شهر تهران بیانگر این نکته است که بازار مسکن در تهران از سال 94 تا کنون با میانگین قیمت هر متر مربع حدود هزار دلار معامله شده و نوسانهای ارزی شکل گرفته در این حوزه را تعدیل کرده است.
* حباب 33 درصد بازار مسکن
با وجود این واقعیت تاریخی در سال جاری قیمت مسکن پا را فراتر از قیمت ارز گذاشته و اگر تعریف حباب قیمت مسکن را مابه تفاوت قیمت حال حاضر با روند تاریخی قیمت دلاری مسکن تلقی کنیم، با حباب قیمتی مواجه شده است.
در همین ارتباط بر اساس قیمت بازار متشکل معاملات ارز ایران، هر دلار در زمان نوشتن گزارش معادل 27 هزار 700 تومان قیمت دارد. بر این مبنا متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران با توجه به روند بلندمدت 5 ساله باید معادل 27 میلیون و 700 تومان باشد.
این در حالیست که بر اساس به روزترین اطلاعات رسیده از متوسط قیمت هر متر مربع مسکن در تهران از منبع مرکز آمار، قیمت شاخص مذکور به ۴۱ میلیون و ۴۰۸ هزار تومان معادل 1497 دلار رسیده است.
به معنای دیگر در بازار سرمایهای مسکن شاهد حباب 33 درصدی است و طبیعتا در صورت تداوم معاملات در روزهای آتی باید شاهد تخلیه نسبی این حباب قیمتی باشیم.
به گزارش فارس گزارش تحولات بازار مسکن شهر تهران هم که اوایل ماه جاری از سوی بانک مرکزی منتشر شد، بیانگر این است که در خردادماه متوسط قیمت خرید و فروش یک مترمربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده از طریق بنگاههای معاملات ملکی تهران ۳۹ میلیون و ۴۱۴ هزار تومان بوده که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ترتیب ۸.۴ و ۳۲.۸ درصد افزایش دارد.
* به جای گره زدن قیمت مسکن با ارز خروج تقاضای سرمایهای را کلید بزنیم
همانطور که در ابتدای گزارش به آن اشاره کردیم اتصال سرمایهای شدن بازار مسکن به عنوان مهمترین کالای اساسی زندگی مردم زمینه تهدید معیشت آنها را فراهم خواهد کرد. بر این مبنا دولت باید در سریع ترین زمان ممکن مسئله تغییر ماهیت بازار مسکن از حالت سرمایهای به حالت مصرفی را فراهم کرده و تاثیر تکانههای اقتصادی از بازار را فراهم کند.
در همین ارتباط حمید احمدی، کارشناس حوزه مسکن در گفت وگو با خبرنگار فارس ضمن اشاره به این نکته که قیمتهای نجومی مطرح شده در بازار مسکن تقاضای مصرفی را غیر موثر کرده است، میگوید: بررسی روند 5 ساله در قیمت مسکن مشخص کننده آن است که قیمت هر متر مربع مسکن در تهران معادل 1000 دلار بوده و در شرایط کنونی با ثبات قیمت ارز در کانال 26 تا 27 هزار تومانی، باید متوسط قیمت هر متر مربع مسکن در شهر تهران در حدود 26 تا 27 میلیون تومان را برآورد کرد.»
این کارشناس حوزه مسکن در تشریح اینکه وظیفه اصلی متولیان مسکن در کشور، جلوگیری از تغییر ماهیت مسکن از حالت مصرفی به سرمایهای بود، گفت:« تقاضای سرمایهای حاضر در بازار مسکن با کلیدواژه مالیاتهای تنظیمی نظیر مالیات بر خانههای خالی و مالیات بر عایدی سرمایه باید خارج شود و توجه به این نکته باید مد نظر وزارت راه و شهرسازی قرار گیرد.»
احمدی، با بیان اینکه جلوگیری از انتشار آمار و انتظار کشیدن برای تعیین تکلیف قیمت مسکن با توجه به قیمت ارز، آسیب بزرگی برای بازار است، گفت:« متولیان مسکن به جای انتظار کشیدن برای کاهش قیمت و صحبت از چسبندگی قیمتها باید زمینه خروج تقاضای سرمایهای را با استفاده از تکنیکهای موجود از طریق موثر کردن روند اخذ مالیات بر خانههای خالی مهیا کنند.»
بررسی اظهارات کارشناسان حوزه مسکن بیان میکند، مادامی که تقاضای موثر در بازار مسکن ناشی از تقاضای موثر باشد، شاهد افزایش قیمتهای نجومی در این بازار هستیم و خارج کردن این تقاضای سرمایهای از واجبات نظام تصمیمگیری کشور در حوزه مسکن به حساب میآید.
دیدگاه شما