بازار پول (Money market)
بنا به تعریف، بازار پول بازاری برای دادوستد پول و دیگر داراییهای مالی جانشین نزدیک پول است که سررسید کمتر از یکسال دارند. همچنین میتوان از بازار پول به عنوان بازار ابزارهای مالی کوتاه مدت با ویژگی اندک بودن ریسک عدم پرداخت، نقدشوندگی و ارزش اسمی زیاد نام برد.
تمرکز فعالیت این بازار در استفاده از ابزارهایی است که به اشخاص و بنگاههای تجاری این امکان را میدهند که به سرعت نقدینگی خود را به میزان مطلوب درآورند. دلیل عمده نیاز واحدهای اقتصادی به بازار پول، عدم همزمانی دریافت پول و انجام مخارج است.
هر چند این امکان برای واحدهای اقتصادی وجود دارد که مستقل از دریافت وجوه نقدی، برای انجام مخارج برنامهریزی شده خود، منابع پولی نگهداری کنند. اما این امر متضمن هزینهای به شکل نرخ بهره است و بنگاههای اقتصادی با هدف حداقل کردن این هزینه، تلاش میکنند که کمترین منابع مالی ممکن را برای انجام دادوستدهای روزانه نگهداری کنند. برای این منظور، آنها ترکیبی از منابع نقد و ابزارهای مالی بازار پول با ویژگی نقدینگی بالا و هزینه و ریسک به نسبت اندک را مورد استفاده قرار خواهند داد.
بازار پول یک بازار سازمان یافته نیست. به عبارت دیگر محل جغرافیایی خاصی برای بازار پول در نظر گرفته نمیشود و به طور کلی بانکها، مؤسسات اعتباری غیربانکی و سایر مکانهایی که دادوستد ابزارهای مالی بازار پول در آن انجام میشود، تشکیلدهنده بازار پول هستند.
مشارکت کنندگان در بازار پول، افراد یا واحدهای دارای مازاد نقدینگی هستند که به عنوان پس اندازکننده از طریق مستقیم یا غیر مستقیم منابع خود را با سررسیدهای کوتاه مدت در اختیار واحدهای نیازمند منابع مالی قرار می دهند. به عبارتی، مهمترین رسالت بازار پول ایجاد تسهیلات برای واحدهای اقتصادی به منظور تأمین نقدینگی- به معنای کوتاه مدت آن- و نیز تأمین سرمایه در گردش است.
ابزارهای بازار پول
اسناد خزانه : اسناد خزانه، اوراق بهادار کوتاه مدتی هستند که توسط دولت منتشر میشوند و سررسید آنها بهطور معمول سه ماه، شش ماه و یکسال است. این اسناد هنگام فروش به صورت تنزیل شده (به مبلغی کمتر از مبلغ اسمی) به فروش میرسند و در تاریخ سررسید، دارنده آن مبلغ اسمی سند را دریافت میکند. پس در ردیف ابزارهای تنزیل شده بازار پول قرار میگیرند.
انتشار و بازخرید این اوراق توسط بانک مرکزی و به نمایندگی از دولت انجام میشود. مهمترین ویژگی اسناد خزانه، ریسک اندک آن است. سرمایهگذاری که وجوه خود را در اسناد خزانه سرمایهگذاری میکند مایل به پذیرش کمترین ریسک ممکن است. به همین دلیل این اسناد از بازده نسبتاً پایینی برخوردارند. اسناد خزانه عمدتاً توسط مؤسسات سرمایهگذاری که بهدنبال سرمایهگذاری موقت در مکانی مطمئن هستند، خریداری میشود.
پذیرش بانکی : پذیرش بانکی که دستور پرداخت مبلغ معینی به حامل آن در تاریخ معینی است، از جمله قدیمیترین و کوچکترین (از نظر حجم و مبلغ) ابزارهای بازار پول به شمار میرود. اگر چه این ابزار مالی از قرن دوازدهم مورد استفاده واقع شده دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد است، اما تا سالهای دهه شصت که حجم تجارت بینالملل افزایش فوقالعادهای یافت، یک ابزار مهم در بازار پول به شمار نمیرفت.
در هر حال این ابزار به منظور تأمین مالی کالاهایی که هنوز از فروشنده به خریدار منتقل نشده است مورد استفاده قرار میگیرد. بدینترتیب که این اوراق توسط یک مؤسسه تجاری و در وجه یک بانک تجاری خصوصی کشیده میشود و وقتی که بانک مزبور آن را مهر نماید (یعنی بپذیرد) به عنوان یک پذیرش بانکی شناخته میشود.
به عنوان مثال، فرض کنید که شرکت “الف” در ایران میخواهد کالایی را از شرکت “ب” در ژاپن خریداری نماید. شرکت ژاپنی از آنجا که شناختی نسبت به شرکت ایرانی طرف قرارداد خود ندارد، لذا تمایلی به ارسال کالا پیش از دریافت پول نخواهد داشت. از طرف دیگر، شرکت ایرانی نیز تمایلی به پرداخت پول قبل دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد از دریافت کالا را ندارد.
در چنین شرایطی، این شرکت تجاری میتواند با انتشار اوراق پذیرش بانکی موجبات تحقق معامله را فراهم سازد. اگر چه پذیرش بانکی، در ابتدا به منظور تأمین مالی محموله کالای انتقال یافته در سطح بینالملل مورد استفاده قرار میگرفت، اما امروزه از این ابزار به منظور تأمین مالی محموله کالاهای داخلی، ذخیرهسازی اقلام اصلی کالاهای داخلی و خارجی قابلعرضه در بازار و تهیه اعتبار به منظور مبادله دلار برای بانکهای کشورهای معین نیز مورد استفاده قرار میگیرد. پذیرش بانکی منافع مستقیمی برای بانکها نیز ایجاد میکند. به این ترتیب که بانک بدون استفاده از ظرفیتهای خلق اعتباریاش، قادر به حمایت از نیازهای اعتباری مشتریان خود خواهد بود.
پذیرش بانکی از بازار ثانویه بسیار مناسبی برخوردار است، که دلالان، بانکهای مرکزی خارجی و بانکهای داخلی از مهمترین فعالان آن هستند.
اوراق تجاری : نوعی اوراق قرضه کوتاه مدت – با سررسید 270 روز یا کمتر – است که توسط شرکتهای مالی و مؤسسات غیرمالی منتشر میشود. اوراق تجاری برای شرکتهایی که در کوتاه مدت به وجه نقد نیاز دارند، ابزار مالی مؤثری محسوب میشود. همچنین این اوراق میتوانند به عنوان راهکار تأمین مالی میان مدت و حتی دراز مدت نیز مورد استفاده قرار گیرند.
در این حالت، شرکت، اوراق تجاری جدید را به قصد پرداخت بدهیهای سررسید شده قبلی خود منتشر میکند. البته در سالهای اخیر بازار اوراق تجاری به طور فزاینده توسط بانکهای تجاری به عنوان منبع وجوه قابل استقراض مورد استفاده قرار گرفته است.
اوراق تجاری بدون پشتوانه هستند و معمولاً بازپرداخت آنها به وسیله دارایی خاصی تضمین نمیشود. هر چند که بنگاههای فروشنده این اوراق، میبایست دارای خطوط پشتیابی کننده از طرف بانکهای تجاری باشند. در اکثر کشورها دسترسی به این بازار قانونمند است و تنها بنگاههایی که در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده و از حداقل سرمایه تعیین شدهای برخوردار باشند، میتوانند به انتشار اوراق تجاری اقدام کنند. اوراق تجاری همانند اسناد خزانه، به صورت تنزیل شده به فروش میرسند و بازده آنها به روش نرخ تنزیل محاسبه میشود.
اوراق تجاری بر خلاف اسناد خزانه، بازار دست دوم قابلتوجهی ندارند و این عامل باعث کاهش قدرت نقدشوندگی آن شده است. این اوراق به دو دسته عمده تقسیم میشوند:
دسته اول، اوراقی هستند که توسط شرکتهای بزرگ و معتبر منتشر میشوند. که بهطور مستقیم و بدون نیاز به کارگزاران و معاملهگران به خریداران ابزارهای مالی فروخته میشوند.
دسته دوم، که توسط شرکتهای کوچکتر اما خوشنام و معتبر منتشر میشوند و از طریق معاملهگران و کارگزاران به مشتریان فروخته میشوند. نرخ بهره این دسته از اوراق معمولاً بیشتر از اوراق منتشر شده توسط شرکتهای بزرگ است که علت آن ریسک بیشتر و همچنین وجود هزینههای دادوستد توسط معاملهگران است.
انتشار اوراق تجاری به طور معمول توسط یک فروشنده خاص، برای مثال شعبه یک بانک تجاری، انجام میشود و بازخرید آن هم اغلب به عهده فروشنده است.
اوراق تجاری مزیتهای عمدهای برای فروشندگان و خریداران به همراه دارند و به همین دلیل بازار آن در دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد سالهای اخیر رشد سریعی را شاهد بوده است. امتیاز مهم این اوراق برای فروشندگان، کمتر بودن هزینه آن نسبت به استقراض از بانکهای تجاری است. همچنین اوراق تجاری به دلیل بازده بالاتر نسبت به اسناد خزانه و همچنین همخوانی سررسید آن با نیازهای سرمایهگذاران، از جذابیت خاصی برای مشتریان برخوردار است.
بزرگترین بازار اوراق تجاری در جهان مربوط به ایالات متحده آمریکا است. به طوری که حجم دادوستد در آن نزدیک به 80 درصد مبادلات جهان را تشکیل میدهد. پس از آن، بازار کشورهای اروپایی قرار دارند که به رغم جوان بودن، طی سالهای اخیر رشد قابلملاحظهای داشتهاند.
گواهی سپرده: گواهی سپرده جوانترین و در عین حال از مهمترین ابزارهای بازار پول به شمار میرود. این گواهی از اوایل دهه 1960 میلادی مطرح شد و به دلیل انعطافپذیری، تنوع و بازار دست دوم سازمان یافته، به سرعت گسترش یافت. بهگونهایکه هم اکنون از مهمترین منابع تأمین مالی بانکهای تجاری و همچنین از اجزا مهم پرتفوی سرمایهگذاران به شمار میرود.
گواهی سپرده، سندی است که توسط یک مؤسسه سپردهپذیر – بهطور معمول یک بانک – در قبال مبلغ مشخصی پول که نزد آن سپرده شده، منتشر میشود. این گواهی دارای سررسید و همچنین نرخ بهره معین است. این نوع سرمایهگذاری در واقع دو مزیت عمده دارد، نخست اینکه سرمایهگذار میتواند به دقت بازده پول خود را محاسبه کند. دوم، زمان سررسید اصل و بهره گواهی نیز مشخص است.
در یک دستهبندی کلی، گواهیهای سپرده به دو بخش قابل انتقال و غیرقابل انتقال تقسیم میشوند. دارنده گواهی سپرده قابلمعامله میتواند آن را قبل از تاریخ سررسید در بازار دست دوم به فروش برساند. به همین دلیل این گواهیها از نقد شوندگی بالایی برخوردار هستند، دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد زیرا دارنده آن در صورت نیاز به پول نقد میتواند آن را در بازار دست دوم به فروش برساند. اما گواهیهای غیرقابل مبادله، قابل فروش مجدد نیستند و دارندگان آن در صورت نیاز به وجه نقد تنها میتوانند به مؤسسه سپردهپذیر مراجعه و با تحمل جریمه در نظر گرفته شده، سپرده خود را از مؤسسه خارج کنند.
حداقل دوره سررسید گواهیهای سپرده هفت روز و حداکثر آن نامحدود است. اما در عمل بیشتر گواهیهای سپرده با سررسید کمتر از یکسال منتشر میشوند و در بین آنها، گواهیهای سه ماهه و شش ماهه از عمومیت بیشتری برخوردارند. گواهیهای سپرده قابلمعامله براساس ارزش اسمی به دو دسته گواهیهای بزرگ و گواهیهای کوچک تقسیم میشوند.
برای نمونه در آمریکا ارزش اسمی گواهی سپردهی بزرگ بیشتر از یک میلیون دلار و ارزش اسمی گواهی سپرده کوچک کمتر از یک میلیون دلار است. گواهیهای سپرده بزرگ اغلب به وسیله بانکها، صندوقهای سرمایهگذاری، سرمایهگذاران نهادی (مؤسسات سرمایهگذاری) و صندوقهای بازار پول خریداری میشوند، در حالی که اغلب مشتریان گواهیهای سپرده کوچک، اشخاص هستند. همچنین نرخ بهره گواهی سپرده کوچک، کمتر از گواهی سپرده بزرگ است.
به طور معمول گواهی سپرده قابلمعامله، براساس بازار در نظر گرفته شده برای فروش، به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم میشود. نوع داخلی این گواهیها برای فروش در داخل کشور و نوع خارجی آن برای فروش در کشورهای دیگر به صورت ارزی منتشر میشوند. گواهیهای سپرده ارزی خود به دو دسته بانکی و یورو تقسیم میشوند که این امر به دلیل اهمیت و جایگاه بازار ایالات متحده آمریکا و اروپا در بازار پول جهان است.
گواهیهای سپرده ارزی که به قصد فروش در آمریکا منتشر میشوند به نام گواهیهای سپرده بانکی و گواهیهای سپردهای که برای فروش در اروپا منتشر میشوند به گواهیهای سپرده یورو معروفند. بدیهی است که این گواهیها برای فروش در مناطق دیگر جهان نیز منتشر میشوند که به دلیل اهمیت کمتر، نام استانداردی برای آنها وجود ندارد. همچنین نوع دیگری از گواهیهای سپرده وجود دارند که توسط مؤسسات اعتباری غیربانکی منتشر میشوند و به نام گواهیهای سپرده اعتباری معروف هستند.
نهادهای بازار پول
بانک مرکزی و دیگر واسطههای مالی بانکی از قبیل، بانکهای تجاری و مؤسسات اعتباری غیربانکی از مهمترین نهادهای بازار پول به شمار میآیند. در کنار این واسطههای مالی، شرکتهای تجاری، دولت و مؤسسات دولتی، صندوقهای سرمایهگذاری، کارگزاران و معاملهگران و در نهایت سرمایهگذاران نیز نقش مهمی در این بازار ایفا میکنند.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
سرمقاله دنیای اقتصاد/ علت مقاومت نرخ سود بانکی
دنياي اقتصاد/ « علت مقاومت نرخ سود بانکي » عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم دکتر پويا جبلعاملي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: بهنظر ميرسد بهرغم کاهش نرخ سود در بازار بينبانکي، همچنان نرخ سود سيستم بانکي بدون تغيير مانده است. موارد زير ميتواند بخشي از علل اين پديده باشد: 1- نرخ بهره بين بانکي در تمام دنيا، پايه و کفي براي نرخهاي بهره ديگر ميشود. جنس وجوه مالي دادوستد شده در اين بازار، بسيار کوتاه مدت است. از همين رو بيدليل نيست که نرخ بهره آن نيز بهعنوان هزينه فرصت از دست رفته وامدهنده تا زمان سررسيد، پايينتر از نرخهاي بهره ديگر باشد. ضمن آنکه در بازار بينبانکي از آنجا که طرفين معامله بانک هستند، ريسک کمتري در معامله وجود دارد و اين هم دليل ديگري براي نرخ بهره پايينتر در اين بازار است. اما در ايران، نرخ سود بينبانکي تا همين چند ماه پيش بالاتر از نرخ سود موزون سيستم بانکي بود و در نتيجه نميتوانست نرخي پايه براي نرخهاي سود سيستم در نظر گرفته شود. مداخله بانک مرکزي در اين بازار باعث کاهش نرخ آن شد، اما اين کاهش تنها باعث نزديک شدن نرخ به سطوحي شده است که ميتواند در آينده بهعنوان نرخ پايه براي ساير نرخها نقش ايفا کند. بهعبارت ديگر، نرخ بهره بينبانکي در صورتي که بهعنوان مثال در بازهاي 4 درصدي پايينتر از نرخ موزون قرار بگيرد، ميتوان گفت که تناسبي معقول ميان نرخ بهره بينبانکي و نرخهاي سيستم ايجاد شده است و نبايد انتظار داشت تا رسيدن به آن سطح، کاهش نرخ بهره بينبانکي باعث تقليل نرخ موزون شود. ميتوان در مورد رقم دقيقتر اين فاصله به بحث نشست اما فراموش نکنيم که اين فاصله بايد وجود داشته باشد، زيرا جنس وجوه قرضدادني در سيستم بانکي متفاوت و بلندمدتتر از بازار بينبانکي است و ريسک بالاتري نيز دارد. از اين رو، وجوه قرضدادني در اين دو عرصه کاملا قابلجانشين نيستند که انتظار داشته باشيم با کاهش در نرخ بهره بينبانکي بلافاصله نرخ موزون سيستم بانکي تقليل يابد. 2- بدون ترديد آن طور که همگان بر آن اذعان دارند، نقدشوندگي پايين داراييهاي بانکها يکي از عوامل افزايش نرخ بوده است و حتي با نقشآفريني در بازار بينبانکي نميتوان اين مساله را حل کرد. تا وضعيت ترازنامه بانکها به اين شکل است و اصلاحي در اين زمينه صورت نپذيرد، پايداري نرخ سود تداوم خواهد داشت. 3- در حالي که دولت بر آن است تا نرخ سود را کاهش دهد، اما براي جبران بدهي خود مجبور است اقدام به فروش اسناد خزانه کند و اين دو سياست را با هم پيش ميبرد. ميدانيم با فروش اسناد خزانه نرخ سود افزايش مييابد. بهعبارت ديگر دولت از يکسو خواهان کاهش نرخ بهره است و از سوي ديگر با عرضه اوراق به سوي افزايش نرخ بهره ميرود. اگرچه اين بازار بسيار کوچک است، اما نرخ آن ميتواند معياري مناسب براي عاملان بازار شود و نميتوان انتظار داشت وقتي نرخ سود اوراق خزانه بالاتر از 23 درصد است، نرخ موزون سيستم بانکي کاهش يابد. اين در حالي است که ريسک در سيستم بانکي بالاتر از اوراق خزانه با پشتوانه دولتي است. با وجود نرخ سود بالا در بازار اوراق، نرخ سود بانکي نميتواند کاهش يابد. اگر هم اين اتفاق بيفتد، آنطور که امروز شاهدش هستيم، بانکها با طراحي صندوقهاي سرمايهگذاري، عملا با دور زدن نرخ سود دستوري، اقدام به جذب وجوه با نرخ بالا خواهند کرد. 4- افت انتظارات تورمي باعث شده است تا تقاضاي واقعي پول افزايش يابد. بهعبارت ديگر عاملان اقتصاد بين داراييهاي غيرپولي و دارايي پولي، به دليل افت انتظارات تورمي، به سوي داراييهاي نقدتر حرکت کردهاند و اين امر عامل ديگري است که باعث شده تا نرخ سود در سطوح بالا مقاومت بيشتري از خود نشان دهد. اگر ميخواهيم پاسخي قانعکننده براي روند نرخ بهره تعادلي پيدا کنيم بايد بيشتر از اين در مورد تقاضاي پول غور کنيم، هرچند شايد بهنظر بسياري براي سياستگذاري پولي نياز به چنين کاري نباشد. با توجه به موارد مذکور، بهنظر ميرسد بدون اصلاح ترازنامه بانکها، بانک مرکزي بايد براي کاهش نرخ سود بسي بيشتر از اين اقدام به تزريق پول کند؛ اما اين امر بازي با آتشي است که ميتواند در نهايت خيلي زودتر از آنچه تصور ميشود، دستاورد تورمي را از بين ببرد. وقتي در ذهن داشته باشيم که علت تقاضايي رکود چه مقدار است و در صورت رفع آنچه ميزان بر رشد اقتصادي و اشتغال اثرگذار است و تا چه ميزان بايد براي رفع رکود ناشي از تقاضا، پول چاپ کرد، تازه بهاين پرسش برميگرديم که آيا با وجود عواملي که در بالا ذکر شد، نياز است که نرخ سود را با مداخله هر چه بيشتر تقليل دهيم؟ اگر مقامات پولي مانند بسياري از کشورها، ابزار کافي براي جمعآوري نقدينگي داشتند، شايد نياز نبود که بهاين ميزان در مورد سياست انبساط پولي وسواس به خرج دهيم. در اقتصاد ايران به راحتي ميتوان سياست انبساطي را اعمال کرد؛ اما عکس آن به دليل کمبود ابزار، دشوار است. به اين شکل شايد اکنون بهتر باشد روي اصلاح ترازنامه بانکها و خلق ابزار سياستگذاري پولي متمرکز شويم و انتظار داشته باشيم که در فضاي پساتحريم هم معوقات بانکي تقليل يابد و هم بدهي دولت به سيستم بانکي کاهش يابد و آرامآرام نرخ سود با کمترين مداخله متناسب با تورم (انتظاري) شود. با کانال تلگرامي آخرين خبر همراه شويد telegram.me/akharinkhabar
۱۰ ریسک خرید بیت کوین و ارز دیجیتال که نباید از آنها غافل شد
خرید ارزهای دیجیتال حتی بیت کوین همیشه پرسود نیست. برخی مواقع سرمایه گذاری در ارز دیجیتال با ضررهای گهگاه سنگین همراه است. اکنون به بررسی ریسک های خرید بیت کوین و دیگر رمز ارزها میپردازیم.
ارز های دیجیتال پدیدهای هستند که عدهای آن را ابزار تبادلات پولی در آینده قلمداد میکنند. تجارت آنلاین کالا با یک ارز جهانروا میتواند دادوستد را در سطح جهانی تسهیل کند؛ بیآنکه نیازی به تحمل دشواریهای ارزهای ملی مختلف باشد.
بیت کوین نشان داده که موفقترین ارز جهانروا بوده؛ اما این پدیده نوپا با موانعی جدی روبهرو است. به رغم آنکه این ارز دیجیتال توانسته طی مدت اخیر، هواداران زیادی برای خود دست و پا کند، اما وقتی پای سرمایهگذاری روی رمز ارزها به میان میآید، ریسکهای بسیاری سرمایهگذاران را تهدید میکند.
با توجه به تب و تاب بالای مردم برای سرمایه گذاری در این حوزه نوپا آگاهی از نگرانیها پیرامون این بازار جدید، بسیار مهم است. در ادامه میخواهیم به ۱۰ فقره از ریسکهای خرید بیت کوین اشاره کنیم و بگوییم که چگونه باید از آنها دوری کنیم.
۱۰- بازار بیثبات و به شدت پرنوسان
قیمت بیت کوبن به شدت پرنوسان است. برای مثال، بهای این رمز ارز در تاریخ ۶ نوامبر ۲۰۱۸ برابر با ۶۴۶۱ دلار بود. اگر کمی زودتر در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۷ دست به خرید بیت کوین میزدید، باید آن را در حوالی ۲۰ هزار دلار میخریدید. در روز ۲۴ام همان ماه، سرمایهگذاران بیت کوین نتوانستند بیت کوینهای خود را با بهایی بیش از ۱۴۶۲۶ دلار بفروشند. بازار بیت کوین دائما در حال نوسان و بالا و پایین شدن است. در این بازار، هیچگاه نمیتوان ادعا کرد که سرمایهگذار در نهایت به بازده مطلوب خود میرسد. برای جلوگیری از زیانهای هنگفت، همیشه بازار را رصد کنید. سعی کنید سرمایه اندکی را وارد این بازار کنید و به دنبال سود درازمدت باشید.
۹- سرقت های سایبری
دیگر ریسک خرید بیت کوین، سرقت سایبری است. ارزهای دیجیتال بر پایه فناوری توسعه داده شدهاند و این باعث میشود تا سرمایهگذاریها در این حوزه در معرض هک و حملات سایبری قرار داشته باشد. هک کردن هم ریسکی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد؛ چرا که هیچ راهی برای بازیابی بیت کوینهای گمشده یا به سرقت رفته شما وجود ندارد. گزارشها نشان میدهد که خریداران عمدتاً در صرافیها و بخش استخراج، سرمایههای خود را از دست میدهند. احتمال وقوع سرقت سایبری در صرافیها زیاد است؛ حتی اگر از یک کیف پول هوشمند استفاده کنید. افزون بر این، کافیست که کلید کیف پول خود را فراموش یا گم کنید تا برای همیشه داراییهایتان را از دست بدهید. همیشه به دقت، کیف پولهای مختلف را بررسی کنید تا امنترین گزینه ممکن را بیابید.
۸- تقلب و کلاهبرداری
علاوه بر هک، دیگر ریسک خرید بیت کوین، کلاهبرداری است. خریداران و فروشندگان به دنبال دادوستد بیت کوینهای خود هستند؛ اما در این میان ممکن است به دام صرافیهای جعلی بیفتند. دفتر حمایت از امور مالی مصرفکنندگان و کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا همواره نسبت به تراکنشهای رمز ارزی ناامن در صرافیهای جعلی هشدار دادهاند. این فقدان امنیت، ریسک بزرگی را برای سرمایهگذاران ایجاد میکند. اگرچه سامانه های بسیاری برای حل و فصل این معضل توسعه پیدا کردهاند، اما همچنان امنیت یک پاشنه آشیل بزرگ برای معاملهگران بیت کوین است.
۷- فقدان چارچوبهای مقرراتی
دیگر ریسک خرید بیت کوین این است که بازار آن زیر چتر حمایت قانونگذاران و نهادهای نظارتی قرار ندارد. دولتها نیز مواضع روشنی در قبال این بازار ندارند. افزون بر این، بازار بیت کوین بسیار نوپا است و بهطور معمول، فعالیت در آن مشمول مالیات نمیشود و همین میتواند آن را به فرصتی دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد اغواکننده برای سرمایهگذاری بدل کند. با این حال، فقدان چارچوبهای مقرراتی شفاف میتواند بیت کوین را رویاروی ارزهای دولتی قرار دهد و مشکلاتی برای آن به وجود بیاورد. در حال حاضر، گستره پذیرش رمز ارزها بسیار محدود است؛ اما در آینده همه چیز تغییر خواهد کرد. بنابراین نمیتوان با قطعیت گفت که در چند سال آتی، چه سرنوشتی در انتظار بیت کوین است.
۶- متکی بودن بر فناوری
بیت دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد کوین یک ابزار مبادله آنلاین متکی بر فناوری است. کوینهای آن به صورت دیجیتال استخراج و از طریق والتهای هوشمند دادوستد میشوند و تحت رصد سامانههای مختلف قرار دارند. بدون فناوری، رمز ارزها هیچ ارزشی ندارند. برخلاف دیگر اشکال ارز یا سرمایهگذاری، هیچ وثیقه واقعی، پشتوانه بیت کوین نیست. در بازارهای طلا، املاک، اوراق قرضه یا صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، شما مالک چیزی میشوید که قابل مبادله است و مابهازایی در دنیای واقعی دارد. مالکان بیت کوین با ارزی طرفاند که صد در صد متکی بر فناوری است و در برابر تهدیدات سایبری، کلاهبرداریهای آنلاین و غیره آسیبپذیر است.
بیت کوینهای جدید با حل معادلات ریاضی موسوم به بلاک ضرب میشوند. یک استخر استخراج میتوان از توان رایانشی خود برای استخراج یک بلاک و پنهان کردن آن از دید دیگر ماینرها استفاده کند. این روشی است که ممکن است به نفع عدهای تمام شود؛ اما در مجموع بقیه اعضای شبکه را متضرر میکند.
دیگر ریسک خرید بیت کوین، کاربرد محدود آن است. اگرچه این رمز ارز ممکن است گامهای بزرگی را برای تبدیل شدن به یک ابزار مبادلاتی برداشته باشد؛ با این حال در حال حاضر، تنها چند شرکت محدود، پذیرنده آن هستند. برای نمونه، چند فروشگاه آنلاین از جمله اوراستاک (Overstock)، نیواگ (Newegg)، و مونوپریکس (Monoprix) بیت کوین را میپذیرند. افزون بر این، دارندگان بیت کوین میتواند از خدمات آژانسهای مسافری از جمله ایربالتیک (AirBaltic)، ایر لیتوانیکا (Air Lituanica) و چیپایر داتکام (CheapAir.com) بهرهمند شود. متاسفانه در حال حاضر، بسیاری از شرکتها بیت کوین را به عنوان یک ابزار واسطه مالی نمیپذیرند.
عدهای بر این باورند که بیت کوین یک طرح پانزی است و افرادی که در رأس هرم آن قرار دارند از ناآگاهی دیگران سوءاستفاده میکنند. با خریداری فزاینده بیت کوین از سوی مردم، حباب اقتصادی این رمز ارز نیز بزرگتر میشود. اگر این حباب بترکد، بیت کوین دیگر بلااستفاده میشود. در آن صورت، افراد زیادی باقی میمانند که بیت کوین دارند اما قادر به فروش آن نیستند. در نتیجه هیچ بازدهی نصیب خریداران بیت کوین نمیشود و این میتواند زیان هنگفتی را بر آنها تحمیل کند.
۲- ارز یا فرصت سرمایهگذاری؟
رمز ارزها میتوانند یک ابزار واسطه مالی آنلاین باشند. با این حال، سرمایهگذاران بیت کوین به چشم یک کالای سرمایهای به آن نگاه میکنند. برخی حتی گمان میکنند که بیت کوین یک فرصت سرمایهگذاری عالی برای دوران بازنشستگی است. با این حال، باید توجه داشت که با یک بازار دائما در حال تغییر، فاقد چارچوبهای مقرراتی و پشتوانه واقعی، سرمایهگذاران ممکن است تمامی داراییهای خود دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد را از دست بدهند. اگرچه بیت کوین ممکن است بازده خوبی را نصیب سرمایهگذارانش کند، اما باید با احتیاط به آن نزدیک شد. سرمایهگذاریهای کوچک و برداشتن گامهای کوچکتر میتواند از تحمیل زیان بر سرمایهگذاران جلوگیری کند.
۱- جوان بودن فناوری
رمز ارزها در حال حاضر، یک فناوری بسیار نوپا هستند. بیت کوین تقریباً اندکی بیش از ۱۰ سال است که پا به عرصه گذاشته است. با تغییرات زیادی که طی سالهای گذشته رخ داده، نمیتوان آینده محتومی را برای بیت کوین پیشبینی کرد. حتی بعید نیست که در آیندهای نه چندان دور، بیت کوین بلااستفاده شود. بهترین رویکرد در قبال بیت کوین، رویکرد محتاطانه است. همیشه به فکر امنیت سرمایه خود باشید و آغوشتان را برای تغییرات احتمالی در آینده باز کنید.
گل به خودی یا بازگشت به روند مرسوم در بازار پلیمرها ؟
هفته گذشته آرامش بازار پلیمرها برهم خورد و رقابتهای قیمتی بعضا ۲۰ تا ۳۰ درصدی در برخی از محصولات اتفاق افتاد.
گل به خودی یا بازگشت به روند مرسوم در بازار پلیمرها ؟
به نقل از دنیای اقتصاد، این تغییر فاز که با اهرم تخصیص سهمیههای ماه جاری رخ داد، سبب دامن زدن به فرضیه ثبات ناپذیری قیمتها از سوی اهالی بازار در محصولات پلیمری شد که با وجود نبود محرک خارجی قدرتمند، بازهم تحتتاثیر شرایط داخلی خود بازار، یعنی سهمیههای ماهانه، تقاضا دستخوش التهابهای مقطعی قرار گرفت و رقابتهای قیمتی مجددا در دادوستد پلیمرها آشکار شد.
با وجود اینکه نرخ ارز آزاد طی یک تا دو روز روند صعودی به خود گرفت، اما به دلیل ثبات نسبی بهای نیمایی ارز، در مجموع در بازار آزاد اثر کاهشی آن بر قیمتها بروز کرد.
بهطوری که قیمت برخی کالاها نظیر پلیاتیلنها مسیر دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد کاهشی را پیمودند. رشد مستمر بهای نیمایی ارز در کنار نوسان محدود و به نسبت افزایشی قیمتهای جهانی موجب شده تا نرخهای فعلی در بورس و بازار بعضا به قدری افزایش یابد که خرید از توجیه پیشین برخوردار نبوده یا بالعکس آن ترس از رشد بیشتر قیمتها به انگیزههای سفتهبازی یا پوشش ریسک منتهی شود.
این موارد بازار پیچیده و چندگانهای را ترسیم کرده که به احتمال قوی پتانسیل التهاب را هنوز در ذات خود نهفته دارد. از این رو «دنیای اقتصاد» در گفتوگو با دکتر مسعود جمالی، کارشناس بازار محصولات پلیمری به موشکافی وقایع این بازار طی هفته گذشته میپردازد.
در ابتدای این گفتوگو مسعود جمالی رخدادهای بازار محصولات پتروشیمی را طی هفته گذشته مورد بررسی قرار داد و گفت: طی روز دوشنبه هفته گذشته بهعنوان زمانی سنتی برای داد و ستد گریدهای جذاب پلیمری در برابر مجموع ۲۶ هزار تن عرضه، شاهد شکلگیری تقاضای ملتهب ۵۶ هزار و ۶۳۲ تنی بودیم که سبب دادوستد ۲۴ هزار و ۶۶۶ تن در تالار معاملات فیزیکی بورس کالا شد که حدود ۶/ ۹۴ درصد از عرضهها به معامله ختم شد.
همچنین ۱۰۹ تن کالای پلیمری به شکل معاملات مچینگ مورد دادوستد قرار گرفت. اما در روز سهشنبه بهعنوان زمان مرسوم برای معاملات گریدهای رایج مجموع عرضهها حدود ۴۷ هزار و ۲۱۱ تن و حجم تقاضای ۵۰ هزار و ۴۸ تنی در برابر آن به ثبت رسید که از این میزان عرضه، ۶۷ درصد آن یعنی ۳۱ هزار و ۶۳۲ تن آن مورد دادوستد قرار گرفتند.
طی هفته گذشته مربوط به پلیاتیلنترفتالات گرید نساجی است که ۶۹/ ۵۶ درصد رقابت قیمتی را تجربه کرد. پس از آن کالای اکریلونیتریل بوتادین استایرن با ۵۷ درصد بالاترین رقابت قیمتی را به خود اخبیشترین حجم رقابتتصاص داد.
در سایر محصولات نظیر پلیپروپیلن نساجی نیز مانند هفته ماقبل خود، تقریبا در محدوده ۲۰ تا ۳۰ درصدی رقابت قیمتی را تجربه کرد. همچنین جذابترین پلیمر این ماهها در بازار؛ یعنی پلیوینیلکلراید (PVC) هفته گذشته به نسبت هفتههای اخیر رقابت قیمتی آرامتری را در عموم گریدها تجربه کرد.
بهطوری که بهجز یک عرضه ۵۰۰ تنی گرید S۶۵ که رقابت بیش از ۲۰ درصد را در کارنامه معاملاتی هفته گذشته خود به ثبت رساند در سایر گریدها به دور از رقابتهای بالا و با آرامش نسبی همراه شد.
همچنین این شائبه وجود دارد که برخی از محصولات پلیمری که هفته گذشته بازار نسبتا ملتهبی را تجربه کرد، به دلیل رعایت نکردن کف عرضه مصوب اعلامی دفتر توسعه صنایع پاییندستی پتروشیمی از سوی برخی پتروشیمیها وارد رقابت قیمتی شدهاند.
براین اساس عدم رعایت کف عرضه مواد اولیه در بورس کالا از عوامل دیگر التهاب در بازار پلیمرها بود که آرامش عمومی بازار را برهم زد و سبب بروز رقابتهای قیمتی در برخی مواد اولیه پلیمری طی هفته گذشته شد.
وی افزود، خوشبختانه در بازار پلیاتیلنها چه در پلیاتیلن سنگین بادی، تزریقی و سنگین فیلم و همینطور پلیاتیلن سبک خطی شاهد اکثر دادوستدها با قیمتهای پایه یا با درصد رقابت بسیار معقولی بودیم و بازار پلیاتیلنها هفته گذاشته را با جو آرام پشتسر گذاشت.
همچنین دکتر مسعود جمالی معتقد است که یکی از دلایلی که عموما در هفتههای ابتدایی هر ماه سبب افزایش میزان رقابت قیمتی در بازار محصولات پلیمری میشود، همانطور که در این هفته PVC در یکی از گریدها، پلیاتیلنترفتالات نساجی و پلیپروپیلن نساجی اتفاق افتاد که اکثرا با رقابتهای بالایی مورد دادوستد قرار گرفت، این است که سهمیه واحدها معمولا با شروع ماه بهصورت کامل تخصیص داده میشود و بنابراین ثمره آن هجوم تقاضا به بورس کالا است که به شدت حجم تقاضا افزایش مییابد.
براین اساس رقابتهای قیمتی در معاملات خودنمایی میکند. اگر آمار و ارقام هفته گذشته را با هفته ماقبل آن مقایسه کنیم به خاطر افزایش حجم تقاضا، سطح رقابت بیشتری تجربه شد که نتیجه آن بالا رفتن سطح قیمتها بود.
اصولا این رخداد را در ابتدای هر ماه شاهد هستیم که نسبتا رقابتهای قیمتی بیشتر روی گریدهای پرمتقاضی برجسته میشود. وی در پایان بیان کرد، در هفته گذشته، افزایش ۴۳۲ تومانی نرخ متوسط دلار نیمایی نقش موثری در افزایش قیمتهای پایه پلیمرها داشت، اما طی هفته گذشته محرک خارجی دیگری که بر بازار پلیمرها موثر باشد دیده نشد.
زیرا بهای نیمایی ارز تکانههای چندانی را تجربه نکرد و تا حدودی ثبات لازم را داشت. البته لازم به ذکر است که بهای آزاد ارز در اواسط هفته گذشته تا حدودی روند افزایشی در پیش گرفت، اما در مقایسه با سهمیههای ابتدای ماه، تاثیر چندانی بر میزان عرضه و تقاضای مواد اولیه پلیمری در بورس کالا و همچنین رقابتهای قیمتی برجای نگذاشت و تاثیرپذیری بازار از کانال نوسان ارز محدود شد.
به علاوه نرخ مواد اولیه پلیمری در بازار آزاد نیز به نسبت هفته ماقبل، روند با ثباتی را تجربه کرد و حتی در بعضی از گریدها درصدهای کاهشی نیز به چشم میخورد، از جمله آن پلیاتیلنها هستند که افت قیمت محسوسی را در بازار آزاد تجربه کردند.
تفاوت ارز دیجیتال و فارکس | کدام بهتر است؟
امروزه با توجه به ارزش بالای نرخ ارز، افراد زیادی به دنبال کسب درآمد دلاری هستند که با گسترش دنیای دیجیتالی تحقق این امر بسیار ساده شده است. بازار فارکس و بازار ارزهای دیجیتال، دو بازار مالیاند که ما میتوانیم از آنها درآمد دلاری داشته باشیم اما سؤال اینجاست در کدام بازار فعالیت کنیم؟ بازار فارکس بهتر است یا ارزهای دیجیتال؟ تفاوت ارز دیجیتال و فارکس چیست؟ امکان کسب سود در کدام بازار بیشتر است؟ تیم تحلیلی همیار کریپتو در این مقاله با جزئیات به بررسی تفاوت ارز دیجیتال و فارکس میپردازد.
فارکس چیست؟
فارکس (به انگلیسی FOREX: Foreign Exchange) یک بازار بینالمللی است که در آن ارزِ رایجِ کشورهایِ مختلف در برابر هم معامله میشوند. کشورها برای تعامل با یکدیگر احتیاج دارند که ارزِ کشورِ مقابل را داشته باشند یا تُجار هنگام دادوستد نیاز دارند با ارز رایج کشوری که در آن حضور دارند، معاملات خود را انجام دهند. بدین ترتیب برای رفع این نیازها بازار فارکس راهاندازی شد.
فرض کنید کشور کانادا برای تأمین مایحتاج خود نیاز دارد یکسری محصولات از کشور آمریکا وارد کند. طبیعتاً باید آن محصولات را توسط پول رایج امریکا خریدار کند و این امر یعنی باید دلار خود را تبدیل به دلار آمریکا کند. به این اتفاق یعنی تبدیل یک ارز به ارزی دیگر را فارکس میگویند. در بازار فارکس بیشتر ارزهای کشورهای توسعهیافته در مقابل هم معامله میشوند. مثلاً یورو اروپا در مقابل دلار آمریکا که بهاختصار EUR/USD نشان داده میشود.
با یک مثال اتفاقی که در بازار فارکس میافتد را برایتان بیشتر توضیح میدهیم؛ من در ایران زندگی میکنم و قصد سفر به آمریکا رادارم. طبیعتاً سفر هزینه دارد و باید برای خرید کالا یا دریافت خدمات بهایش را بپردازم بنابراین احتیاج به دلار آمریکا دارم. برای دریافت دلار آمریکا به صرافی مراجعه میکنم، ریال که پول رایج کشورم هست را میدهم و با توجه به «ارزش ریال در مقابل دلار» که به آن «نرخ برابری» میگویند، دلار دریافت میکنم.
برای مثال ۳۲۰.۰۰۰ ریال میدهم و ۱ دلار دریافت میکنم. این اتفاق دقیقاً در بازار فارکس رخ میدهد اما بهصورت آنلاین و غیرحضوری است. اگر به دنبال آموزش فارکس به شکل صحیح هستید، به شما پیشنهاد میکنیم فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا همکاران ما با شما تماس بگیرند. به جرأت میتوان گفت که با تلاش خودتان و کمک مجموعه همیار کریپتو میتوانید در فارکس معاملهگری حرفهای شوید.
برای آموزش فارکس از صفر تا پیشرفته
همین الان با 199 هزار تومان پیش ثبت نام کن
ارز دیجیتال چیست؟
ارز دیجیتال (Digital currency) نوعی پول دیجیتال با ماهیت صفر و یک است که از طریق اینترنت میتوان به آن دسترسی داشت. ارز رمزنگاریشده (به انگلیسی Cryptocurrency) نوعی ارز دیجیتال است که (crypto) به معنای رمزنگاری و (currency) به معنای ارز است. ارزهای دیجیتال ماهیت فیزیکی ندارند. در واقع ما در حال معامله در بازار ارز رمز نگاری شده یا رمز ارزها هستیم ولی بهدلیل رواج بیشتر کلمیه “ارز دیجیتال” از آن استفاده میکنیم.
ارزهای دیجیتال از فناوری بلاک چین برای ثبت معاملات استفاده میکند. بلاک چین یک شبکه غیرمتمرکز برای ثبت تراکنشها و اطلاعات است که بین تمامی اعضای شبکه پخششده و همه اعضا بهتمامی اطلاعات شبکه دسترسی دارند. بازار ارزهای دیجیتال یک بازار نوپا است و در زمان نگارش این مقاله کل بازار ۸۷۳ میلیارد دلار ارزش دارد. این مقدار را میتوانید از سایت Coinmarketcap بهصورت دقیقهای بررسی کنید.
از معروفترین ارزهای دیجیتال میتوان بیتکوین (BTC)، اتریوم (ETH)، تتر (USDT) را نام برد. بهطور کل در این بازار ارزش هر ارز دیجیتال در مقابل تتر سنجیده میشود مثلاً قیمت بیتکوین را بهصورت BTC/USDT= ۱۹۷۰۷ نشان میدهند. با گسترش دنیای ارز دیجیتال جفت ارزهای دیگری هم معرفی شد یعنی بجای تتر در طرف دوم از رمز ارزهای دیگر استفاده میشود.
شباهتهای بین بازار ارز دیجیتال و بازار فارکس
برای شروع معاملهگری در هر دو بازار، به یک حساب برای معامله کردن و یک دستگاه الکترونیکی مدرن بااتصال به اینترنت نیاز دارید. در صورت داشتن تجربه در معاملهگری فارکس و بالعکس، میتوانید بهراحتی اصول معاملهگری در بازار دیگر را یاد بگیرید.
در هر دو بازار قیمتها توسط عرضه و تقاضا، تغییر میکنند. زمانی که تعداد خریداران بیشتر از فروشندگان باشد، قیمت بالاتر میرود و زمانی که فروشندگان بر خریداران غلبه میکنند، قیمت کاهش مییابد بنابراین میتوانید تقریبا میتوان از یک استراتژی تکنیکالی در هر دو دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد بازار استفاده کرد. البته مفاهیم و اصطلاحات و اصول بنیادی و مدیریت سرمایه در دو بازار متفاوت است.
بررسی تفاوت ارز دیجیتال و فارکس
برای بررسی تفاوت ارز دیجیتال و فارکس باید عوامل مختلف و تاثیر گذار در روند معاملاتی در هر دو بازار را بررسی کنیم.
۱- تعداد نماد در هر بازار چقدر است؟
اولین تفاوت ارز دیجیتال و فارکس که بسیار مشهود است، تعداد نمادهای هر دو بازار است. بازار ارز دیجیتال یک بازار رو به رشد است که هر روزه تعداد زیادی رمز ارز به آن اضافه میشود اما در بازار فارکس تعداد محدودی جفت ارز وجود دارد که حتی اگر کامودیتیها و شاخصها را هم در نظر بگیریم تعداد نمادهای بسیار کمتری نسبت به بازار ارز دیجیتال دارد.
در فارکس، معاملهگران معمولاً روی جفت ارزهای اصلی (EUR/USD، USD/JPY، GBP/USD، USD/CHF، USD/CAD، AUD/USD، NZD/USD) تمرکز میکنند. معاملهگرانی هم هستند که ترجیح میدهند با جفت ارزهای اگزوتیک کار کنند (شامل یک ارز اصلی و یک ارز اقتصادی درحالتوسعه). یکی از دلایل این انتخاب، نوسانِ زیاد این جفت ارزها است البته کارمزدِ معاملاتی بالایی هم دارند. قابل ذکر است که در بازار فارکس میتوان کامودتیهایی مانند طلا، نقره و … یا شاخصهای بورسی مانند نزدیک، اس اند پی 500 و … را معامله کرد.
در بازار ارز دیجیتال در حال حاضر، بیش از ۱۲۰۰۰ ارز دیجیتال وجود دارد و تعداد آنها هنوز در حال افزایش است. برخی از ارزهای دیجیتال شناختهشده مانند بیتکوین و اتریوم عمق بازار زیادی دارند و بهطور فعال معامله میشوند. رصد و بررسی نوسانهای تمامی ارزهای دیجیتال غیرممکن است، بنابراین معاملهگران باید تعداد محدودی ارز دیجیتال را برای تحلیل انتخاب کنند. پیشنهاد میکنیم یک لیست از ارزهای دیجیتال داشته باشید و فقط روی آنها معامله کنید.
برای آموزش ارز دیجیتال در مشهد از پایه تا پیشرفته و کسب اطلاعات جامع در مورد ارزهای دیجیتال فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.
۲- نقدینگی (حجم معاملات) هر بازار چقدر است؟
نقدینگی، مورد دیگری است باعث ایجاد تفاوت ارز دیجیتال و فارکس میشود. بازار ارز دیجیتال، یک بازار نوپا است و نسیت به فارکس حجم معاملات بالا یا هم نقدینگی زیادی ندارد. ارزش کل بازار ارز دیجیتال کمتر از ۱ تریلیون دلار است و که تقریباً بیتکوین بر ۴۵ درصد ارزش کل و سایر رمز ارزها بر ۵۵ درصد دیگر آن تسلط دارند بنابراین ممکن است در زمان معامله در یک ارز دیجیتال خاص، برای ورود یا خروج از معامله باقیمت دلخواه دچار مشکل شوید.
فارکس، بزرگترین بازار مالی جهان، بازاری با نقدینگی بسیار بالاست. با توجه به حجم روزانه معاملات این بازار که بیش از ۶.۶ تریلیون دلار است، عملاً سرمایه ما در فارکس هیچ به شمار میرود که این موضوع یک مزیت بزرگ است زیرا همیشه میتوانیم باقیمتی برابر یا بسیار نزدیک به قیمتی که روی صفحهنمایش میبینیم، وارد معاملهشده یا از آن خارج شویم. البته در زمانهای خاصی مثل نیمهشب بهوقتایران یا در جفت ارزهای خاصی این نقدینگی وجود ندارد بنابراین بهتر است در جفت ارزهای شناختهشده و در ساعتهایی که بازار آمریکا و لندن باز است معاملات خود را انجام دهید.
۳- کدام بازار پُر نوسانتر است؟
عامل دیگری که باعث تفاوت ارز دیجیتال و فارکس میشود، میزان نوسان هر بازار هست. بازار ارزهای دیجیتال، بازاری پُر نوسان است ولی فارکس نوسان کمتری دارد این امر طبیعی است چرا که قیمت ارز رایج دو کشور تفاوت چندانی نخواهد کرد.
یک مثال برای بررسی نوسان بیتکوین؛ معاملات در بیتکوین، در سال ۲۰۲۱ باقیمت ۲۸۹۲۳ تتر شروع شد، در آپریل به بالاترین قیمت خود که ۶۴۸۵۴ رسید در ماه ژوئن به ۲۸۸۰۵ رسید و نهایتاً آخرین معامله سال ۲۰۲۱ در ۴۶۲۱۶ انجام شد. به بیانی دیگر در یک سال ۱۲۴ درصد تا اوج قیمتی رشد کرده و از آنجا به بعد ۳۵ درصد ریزش داشته نهایتاً مجدد قیمت کمی به سمت بالا برگشت. همانطور که دیدید نوسان در این بازار بسیار زیاد است. نوسان زیاد یعنی سیگنالهای معاملات زیاد و ریسک معاملاتی بالا، بنابراین شما بهعنوان معاملهگر ارزهای دیجیتال، باید آمادگی پذیرش ریسکهای بزرگتری را داشته باشید.
چنین تحرکاتی در بازارهای فارکس نادر است و بیشتر در جفتهای اگزوتیک رخ میدهد. در این منظر، کنترل ریسک در فارکس آسانتر است، اما پتانسیل سود در بازارهای ارز دیجیتال بیشتر است. بنابراین تفاوت ارز دیجیتال و فارکس از نظر نوسان بازار در هر نماد، برای انتخاب جهت معامله، میتوانند تعیین کننده باشد.
در این مقاله در حال بررسی تفاوت ارز دیجیتال و فارکس و راههای درآمدزایی از این دو بازار را هستیم. همیار کریپتو به عنوان بهترین آموزشگاه ارز دیجیتال و فارکس در مشهد فعالیت میکند. برای آموزش فارکس در مشهد فرم پیش ثبت نام را پر کنید.
۴- در هر بازار چه روشهایی برای کسب سود وجود دارد؟
مورد دیگری که باعث تفاوت ارز دیجیتال و فارکس می شود، روشهای مختلف و زیاد کسب سود در هر بازار ارز دیجیتال است در حالیکه در بازار فارکس عملا فقط یک روش وجود دارد. در بازار فارکس فقط امکان پیشبینی جهت بازار و معامله کردن در آن جهت وجود دارد یعنی میتوانیم برای کسب سود در روندهای صعودی Buy بگیریم و در روندهای نزولی Sell بگیریم تا به سود برسیم. در بازار ارز دیجیتال روشهای کسب سود متفاوتی وجود دارد. در ادامه به توضیح چند روش میپردازیم.
۱- معاملههای اسپات: این روش مانند خرید سهام است؛ یعنی شما یک ارز دیجیتال را تحلیل میکنید و به این نتیجه میرسید که امکان رشد قیمت بیشتر از ریزش قیمت است بنابراین آن ارز دیجیتال را خرید میکنید اگر قیمت رشد کند ارزش دارایی شما افزایشیافته و شما سود میکنید، اگر قیمت کاهش یابد شما ضرر میکنید چراکه ارزش دارایی شما کم شده است.
۲- معاملههای فیوچرز (آتی): این حالت مانند بازار فارکس است. شما در این حالت دارایی ندارید و صرفاً قرارداد آتی یک ارز دیجیتال را معامله میکنید. در این روش میتوانید از رشد و ریزش قیمت ارز دیجیتال در صورت پیشبینی صحیح روند آتی سود کسب کنید.
در بازار ارزهای دیجیتال میتوان از روشهای دیگری مانند ایردراپها، ماینینگ، متاورس و NFT هم درآمد دلاری داشت. برای کسب اطلاعات تخصصی و توضیحات جامع میتوانید از بخش مقالات به مطالب بیشتر راجع به هر کدام دسترسی داشته باشید.
۶- ساعت کار ارزدیجیتال و فارکس
ساعتهای کار یا همان ساعتهایی که امکان معامله کردن در آن وجود دارد یکیدیگر از تفاوت ارز دیجیتال و فارکس است. بازار فارکس پنج روز در هفته بهصورت بیستوچهارساعته باز و قابل معامله بوده که بهوقتایران ساعت ۱.۳۰ بامداد روز دوشنبه الی ۱.۳۰ روز جمعه است. این بازار روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل است. البته ساعت کاری فارکس ۶ ماهه اول سال با ۶ ماهه دوم سال ۱ ساعت اختلاف دارد.
بازار ارز دیجیتال هفت روز هفته بهصورت بیستوچهارساعته باز و قابل معامله است البته در روزهای شنبه و یکشنبه اصولا حجم معاملات بالایی ندارد.
7- پتانسیل سود بازار فارکس و ارز دیجیتال
همانطور که پیشتر بیان شد راههای کسب درآمد در بازار ارزهای دیجیتال زیاد است؛ بنابراین میتوان گفت پتانسیل سوددهی ارز دیجیتال بیشتر از فارکس است. از دیدگاه معاملهگری، بهشرط رعایت اصول و استراتژی معاملاتی امکان کسب سود در هر دو بازار وجود دارد.
در بازار فارکس نوسانهای جفت ارزها بسیار کم بوده و روند تغییر قیمتها منطقیتر است. معاملهگران همیشه میتوانند با استفاده از اهرم حجم معامله خود را افزایش دهند. اهرم یک شمشیر دو لبه است و پتانسیل سود و زیان را باهم افزایش میدهد؛ بنابراین توصیه میشود با انتخاب مقدار مناسب اهرم برای معاملات خود، ریسکهایتان را مدیریت کنید.
جمع بندی
موضوع مورد بحث در این صفحه تفاوت ارز دیجیتال و فارکس بود. همیار کریپتو برای آنکه مخاطبانش راحتتر بتوانند بین دو بازار مالی با درآمد دلاری انتخابی داشته باشند در ابتدا به معرفی بازار فارکس و بازار ارز دیجیتال پرداخت سپس تفاوت این دو بازار باهم را بررسی کرد. درواقع همین تفاوت ارز دیجیتال و فارکس باعث شده است تا افراد با انتخابهای متفاوت بتوانند به راحتی بازار مالی که با آن ارتباط بیشتری برقرار میکنند را انتخاب کنند.
دیدگاه شما