الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها


Closing

پترن های کندل استیک چیست؟ معرفی رایج ترین الگوهای کندل استیک در بازار

معرفی پترن های کندل استیک

پترن های کندل استیک جز ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که قیمت را بر اساس بازه‌های زمانی مشخص دسته بندی می‌کنند. این کندل ها ابتدا در سال 2018 در ژاپن اختراع شدند و بیش از یک قرن است که به عنوان روشی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرند. ما معمولاً با استفاده از این الگوها به پیش بینی حرکات آینده بازار با استفاده از رفتار قیمت در گذشته می‌پردازیم. از آنجایی که پترن های کندل استیک در مقایسه با سایر روش‌های تحلیل تکنیکال بصری هستند نمی‌توان آن‌ها را به تنهایی مبنایی برای خرید و فروش قرار داد و بهتر است در کنار سایر روش‌های تحلیلی از آن‌ها استفاده شود. در بازارهای مالی Pattern های مختلفی وجود دارد که در این مطلب قصد داریم به رایج‌ترین و پر تکرارترین الگوها در بازار بپردازیم.

کندل استیک در فارکس چیست؟

کندل استیک‌ها الگوهای شمعدانی هستند که طیف وسیعی از اطلاعات را در مورد حرکات قیمت ارز به ما نشان می‌دهند و می‌توانیم به کمک آن‌ها استراتژی معاملاتی خود را بهبود دهیم. استفاده از پترن های کندل استیک در فارکس یک راهکار مفید است که می‌تواند در تمامی بازارها مورد استفاده قرار بگیرد.

در مورد این الگوها می‌توان گفت که این کندل ها از 3 قسمت تشکیل شده‌اند. دنباله بالایی، دنباله پایینی و بدنه کندل. رنگ این نمودارها بسته به این که قیمت کجا باز می‌شود و کجا بسته می‌شود می‌تواند سبز یا قرمز باشد. اگر قیمت بسته شدن بالای قیمت باز شدن باشد کندل صعودی و رنگ آن سبز خواهد بود و اگر قیمت بسته شدن پایین‌تر از قیمت باز شدن باشد Candle نزولی و رنگ آن قرمز خواهد بود.

اگر تایمی را که برای چارت در نظر گرفته‌اید برای یک روز باشد این کندل ها تغییرات قیمت را در طول یک روز نشان می‌دهند.

به طور کلی این کندل ها به ما 4 قیمت نشان می‌دهند:

Open price: نشان‌دهنده اولین قیمت پس از باز شدن در طول یک کندل جدید است.
High price: بالاترین قیمتی که در آن بازه زمانی برای جفت ارز وجود دارد.
Low price: کم‌ترین قیمتی که جفت ارز در بازه زمانی مشخص دارد.
Close price: آخرین قیمتی که یک کندل در حین بسته شدن به خود می‌بیند.

پترن های کندل استیک چه هستند؟

Candlestick Patterns شکلی از تجزیه و تحلیل نمودار است که توسط معامله گران فارکس برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی بالقوه به کار برده می‌شود. استفاده از این الگوها در کنار ابزارهای تحلیل تکنیکال و بنیادی به راحتی تغییر روند احتمالی، شکست ها و تداوم روند را در بازار را نشان می‌دهد.

پترن های کندل استیک محبوب‌ترین الگوها در بین معامله گران هستند. به طور کلی این کندل ها 3 مزیت دارند که عبارتند از:

• تغییرات قیمت در این نمودارها نسبت به سایر چارت ها بهتر درک می‌شود.
• این نمودارها اطلاعات بیشتری نسبت به نمودارهای خطی نشان می‌دهند.
• تشخیص پترن ها و الگوهای قیمتی روی این چارت ها راحت‌تر است.

معرفی پترن های کندل استیک رایج

در این بخش به بررسی رایج‌ترین الگوهای کندلی که در بازار مشاهده می‌شوند می‌پردازیم، این پترن ها عبارتند از:

• هامر (Hammer)
• ستاره دنباله دار (Shooting Star)
• مرد به دار آویخته (Hanging Man)
• خط پیرسینگ (Piercing Line)
• ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
• اینگلفینگ (Engulfing)

البته پترن‌های زیادی وجود دارد که ما به معرفی محبوب ترین آن‌ها می‌پردازیم:

هامر (Hammer)

الگوی هامر که با نام چکش شناخته می‌شود یک سایه پایینی بلند یا به اصطلاح شدو (Shadow) دارد که تقریبا دو برابر بدنه اصلی است.

این کندل یک الگوی برگشتی به حساب می‌آید یعنی معمولاً در پایان یک روند نزولی آن را مشاهده می‌کنیم و می‌توانیم انتظار داشته باشیم پس از مشاهده آن روند تغییر کند و صعودی شود. این که این کندل سبز باشد یا قرمز تفاوتی ایجاد نمی‌کند اما اگر صعودی باشد نشان برگشت قوی‌تری است.

معرفی الگوی هامر پترن های کندل استیک

ستاره دنباله دار (Shooting Star)

ستاره دنباله دار یکی از پترن های کندل استیک است که در پایان یک روند صعودی مشاهده می‌شود. Shadow بلند و به سمت بالا که رنگ آن می‌تواند سبز یا قرمز باشد از نشانه‌های آن است. اما اگر کندل نزولی باشد قوی‌تر در نظر گرفته می‌شود.

معرفی ستاره دنباله دار (Shooting Star) در پترن های کندل استیک

مرد به دار آویخته (Hanging Man)

این الگو شبیه به پترن چکش است با این تفاوت که در روند صعودی ظاهر می‌شود و به عنوان هشداری برای بازگشت قیمت به سمت پایین است.

معرفی مرد به دار آویخته (Hanging Man) در پترن های کندل استیک

خط پیرسینگ (Piercing Line)

این الگو در بازار فارکس بسیار رایج است و زمانی اتفاق می‌افتد که کندل صعودی دوم بالاتر از وسط کندل اول بسته شود.

ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)

Dark Cloud Cover یک الگوی بازگشتی نزولی است که از دو کندل مجاور هم تشکیل شده است. این کندل ها در یک روند صعودی دیده می‌شود و نشان‌دهنده پایان روند و شروع بازار نزولی است. این الگو زمانی شکل می‌گیرد که کندل دوم در بالای شمع اول باز می‌شود و در نهایت در نقطه‌ای در میانه کندل قبلی بسته می‌شود.

معرفی ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover) در پترن های کندل استیک

اینگلفینگ (Engulfing)

در این الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها الگو از پترن های کندل استیک، دو کندل با اندازه‌های متفاوت و رنگ مخالف در کنار هم ظاهر می‌شوند. کندل ابتدایی نشان دهنده روند قبلی است و کندل دوم نشان دهنده روندی است که قرار است آغاز شود. سایه ها در این پترن در نظر گرفته نمی‌شوند و آن چه مهم است این است که کندل دوم بتواند به طور کامل اولی را پوشش دهد.

یک اینگلفینگ صعودی معمولا در پایین یک روند نزولی رخ می‌دهد و Engulfing نزولی در بالای روند صعودی مشاهده می‌شود.

الگوهای نمودار شمعی ژاپنی

الگوهای شمعی جهت پیش بینی مسیر آینده قیمت، مورد استفاده قرار می گیرند. تعداد این این الگوها بسیارند اما در اینجا تعداد 16 الگوی نمودار شمعی که استفاده بیشتری دارند و نحوه شناسایی آنها را به شما می آموزیم.الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها

نمودار شمعی یا کندل استیک چیست؟

نمودار شمعی روشی از ارائه اطلاعات درباره حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای شمعی یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال است که معامله گر را قادر می سازد تا اطلاعات قیمت را تنها با استفاده از چند شمع، به سرعت تفسیر کند. در این مقاله تمرکز بر نمودار روزانه است و هر شمع جزئیات قیمتی یک روز را نشان می دهد.

یک شمع سه بخش دارد:

  • بدنه: این قسمت، فاصله بین اولین و آخرین قیمت معامله را نشان می دهد.
  • فیتیله یا سایه: بالاترین و پایین ترین قیمت را در طی روز نشان می دهد.
  • رنگ بدنه: نشاندهنده مسیر حرکت قیمت در طول روز می باشد. اگر رنگ بدنه شمع، سبز یا سفید باشد نشان از افزایش قیمت است و اگر رنگ بدنه، قرمز یا سیاه باشد کاهش قیمت در طول آن روز را نشان می دهد.

در طول زمان، شمع ها الگوهایی را تشکیل می دهند که معامله گران می توانند از آنها جهت شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنند. الگوهای شمعی بسیاری وجود دارند که فرصتهای بازار را به ما نشان می دهند. برخی از الگوها نشان از تراز قدرت بین خریداران و فروشندگان دارند و برخی دیگر دیگر ادامه دار بودن یا معکوس شدن روند قیمت را نشان می دهند.

قبل از اینکه وارد دنیای معامله گری شویم لازم است که خود را با الگوهای شمعی آشنا کنیم.

6 الگوی شمعی صعودی

الگوهای شمعی صعودی، بعد از یک روند نزولی در بازار شکل می گیرند. این الگوها جزو سیگنال های بازگشتی هستند. معامله گران می توانند با استفاده از این سیگنال ها وارد موقعیت های خرید شوند و از روند صعودی پیش رو کسب سود کنند.

الگوی چکش (Hammer)

الگوی شمعی چکش از یک شمع با بدنه کوچک و فیتیله پایینی بلند تشکیل می شود. این الگو در پایین یک روند نزولی شکل می گیرد.

الگوی هامر به ما می گوید با وجود اینکه فشار فروش در طول روز بسیار بوده است اما نهایتا قدرت زیاد خریداران، قیمت را به بالا بازگردانده است. رنگ بدنه در این الگو می تواند متفاوت باشد. اما چکش های سبز نسبت به چکش های قرمز، بازار صعودی قدرتمندتری را نشان می دهند.

الگوی شمعی چکش یا هامر

الگوی چکش برعکس (Inverse hammer )

یک الگوی صعودی مشابه، چکش برعکس می باشد. تنها تفاوت الگوی چکش برعکس با الگوی چکش این است که فیتیله بالا بلند است و فیتیله پایین کوتاه.

این الگو نشان از قدرت خریداران دارد که با یک فشار فروش همراه بوده است. اما قدرت فروشندگان به اندازه ای نبوده که بتواند قیمت را نزولی کند. چکش برعکس به ما می گوید که خریداران بزودی کنترل بازار را به دست خواهند گرفت.

الگوی چکش برعکس از الگوهای شمعی صعودی است

انگولفینگ صعودی (Bullish engulfing )

این الگو از دو شمع تشکیل می شود. شمع اول دارای یک بدنه قرمز کوتاه است و شمع دوم یک شمع بزرگ سبز است که کل بدنه شمع اول را احاطه کرده است.

با وجود اینکه قیمت در روز دوم، پایین تر از قیمت روز قبل باز می شود بازار صعودی، قیمتها را به بالا هدایت می کند که یک پیروزی آشکار خریداران نسبت به فروشندگان محسوب می شود.

الگوی شمعی انگولفینگ صعودی (Bullish engulfing)

خط شکاف (Piercing line )

این الگو نیز از دو شمع تشکیل می شود که شمع اول، یک شمع قرمز بزرگ و شمع دوم، یک شمع سبز بزرگ می باشد. در این الگو معمولا قیمت باز شدن کندل سبز بطور قابل توجهی پایین تر از قیمت بسته شدن کندل قرمز الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها می باشد. همچنین قیمت بسته شدن(آخرین قیمت) کندل سبز باید بالاتر از نیمه بدنه کندل قرمز باشد.

الگوی ستاره صبح (Star morning)

الگوی شمعی ستاره صبح می تواند در بازار نزولی نشانه ای از امید باشد. این الگو از سه شمع تشکیل شده است که طی آن، یک شمع با بدنه کوچک در بین یک شمع قرمز بزرگ و یک شمع سبز بزرگ قرار می گیرد. شمع وسط ستاره نامیده می شود که معمولا با دو شمع اطراف خود همپوشانی ندارد. یعنی بدنه شمع وسط، پایین تر از آخرین قیمت شمع قرمز و اولین قیمت شمع سبز قرار می گیرد.

این الگو نشان می دهد که فشار فروش روز اول در حال کاهش است و افق بازار صعودی است.

الگوی شمعی ستاره صبح

سه سرباز سفید (Three white soldiers)

این الگو در طی سه روز شکل می گیرد که شامل شمع های سبز(یا سفید) بلند با فیتیله های کوچک می باشد و هر شمع مقداری بالاتر از شمع قبلی خود باز و بسته می شود. این یک نشانه قوی از صعود بازار و پیشرفت فشار خرید است.

الگوی سه سرباز سفید از الگوهای شمعی صعودی است

6 الگوی شمعی نزولی

الگوهای شمعی نزولی معمولا پس از یک روند صعودی رخ می دهند و نشانه ای از نقطه مقاومت در نمودار قیمتها هستند. بدبینی مفرط از بازار معمولا موجب می شود تا معامله گران موقعیت های خرید خود را در بازار ببندند و جهت جهت کسب سود از کاهش قیمتها موقعیت های فروش باز کنند.

الگوی مرد آویزان (Hanging man)

الگوی مرد آویزان معادل نزولی الگوی چکش می باشد. مرد آویزان شکلی شبیه به الگوی چکش دارد با این تفاوت که این الگو در پایان یک روند صعودی ظاهر می شود. این الگو نشان می دهد که فروش قابل توجهی در طول روز اتفاق افتاده است اما فشار خرید، قیمت را دوباره بالا برده است. فروش های سنگین معمولا بعنوان پایان کنترل بازار توسط خریداران تفسیر می شود.

الگوی شمعی نزولی مرد آویزان

الگوی ستاره دنباله دار (Shooting star)

شکل الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها این الگو شبیه به الگوی چکش برعکس است. اما ستاره دنباله دار در روند صعودی ظاهر می شود. ستاره دنباله دار دارای بدنه کوچک در قسمت پایین و فیتیله بلند در بالای بدنه می باشد. معمولا اولین قیمت کندل با اندکی گپ صعودی همراه است و روند صعودی تا میانه روز ادامه می یابد اما دوباره قیمت کاهش می یابد و بسته می شود.

الگوی شمعی ستاره دنباله دار

انگلفینگ نزولی (Bearish engulfing)

این الگو شمعی در انتهای یک روند صعودی شکل می گیرد. شمع اول دارای بدنه سبز و کوچک است که با شمع قرمز بلند بعد از خودش احاطه شده است. این الگو نشاندهنده یک قله یا کاهش سرعت صعود قیمت است و علامتی از تغییر روند بالقوه بازار از صعودی به نزولی می باشد. هر چه شمع دوم پایین تر بسته شود احتمال تغییر روند به نزولی بیشتر خواهد بود.

الگوی شمعی انگلفینگ نزولی (Bearish engulfing)

ستاره شب (Evening star)

این الگو شامل سه شمع می باشد و معادل نزولی الگوی ستاره صبح است. الگوی ستاره شب از یک شمع با بدنه کوچک تشکیل می شود که بین یک شمع بزرگ سبز و یک شمع بلند قرمز قرار می گیرد. این الگو بازگشت روند از صعودی به نزولی را نشان می دهد و زمانی این سیگنال قوی تر خواهد بود که شمع سوم، افزایش قیمت شمع اول را کاملا بپوشاند و در محدوده ای کمتر از باز شدن شمع اول، بسته شود.

الگوی شمعی ستاره شب

سه کلاغ سیاه (Three black crows)

این الگو از سه شمع قرمز بلند و پیاپی تشکیل شده است که شمع ها دارای فیتیله کوتاه یا بدون فیتیله می باشند. بازار، هر روز مشابه با آخرین قیمت دیروز شروع می شود اما فشار فروش، قیمت هر روز را به پایین تر از روز قبل می کشاند. معامله گران این الگو را بعنوان شروع روند نزولی تعبیر می کنند. بطوریکه فروشندگان طی چند روز پیاپی بر خریداران غلبه کرده اند.

الگوی شمعی سه کلاغ سیاه

پوشش ابر تیره (Dark cloud cover)

در این الگو یک ابر تیره خوش بینی روز قبلی را احاطه می کند. این الگو از دو شمع تشکیل شده است. یک شمع بلند قرمز که در بالای شمع سبز روز قبل، باز می شود و به پایین تر از میانه های آن نزول می کند و در آنجا بسته می شود. این نشان می دهد که قدرت فروشندگان، قیمت را به شدت پایین آورده است. در این الگو اگر فیتیله شمع ها کوتاه باشند احتمال نزولی شدن روند بسیار بالا خواهد بود.

الگوی شمعی پوشش ابر تیره

4 الگوی شمعی ادامه دهنده

اگر یک الگوی شمعی علامتی از تغییر روند را به ما نشان ندهد یک الگوی ادامه دهنده روند است. این می تواند به معامله گران کمک کند تا وقتی که نمودار قیمت بدون روند است مدت زمان استراحت بازار را تشخیص دهند.

الگوی دوجی (Doji)

زمانیکه محل باز و بسته شدن یک شمع در قیمت تقریبا یکسانی باشد شمع علامتی شبیه به علامت جمع بر روی نمودار پدید می آورد که به آن دوجی می گویند. اندازه فیتیله ها در دوجی ممکن است متفاوت باشند. یک الگوی دوجی ، جدال بین خریداران و فروشندگان را نشان می دهد که هیچ یک نتوانسته به دیگری غلبه کند. این الگو به تنهایی یک سیگنال خنثی است اما می تواند در الگوهای بازگشتی مانند ستاره صبح یا ستاره شب دیده شود.

الگوی شمعی دوجی

اسپینینگ تاپ (Spinning top)

این الگو شامل یک شمع کوچک است که در وسط فیتیله قرار دارد. در واقع فیتیله بالا و پایین بدنه با هم برابر هستند. این عدم تصمیم گیری بازار را نشان می دهد که موجب عدم تغییرات شدید قیمتی می شود. این الگو بعنوان دوره تجدید قوا یا استراحت شناخته می شود که معمولا پس از آن یک روند صعودی یا نزولی قابل توجهی رخ می دهد. خود الگو بی طرفی بازار را نشان می دهد اما همزمان اعلام می کند که بازار ممکن است در آینده نزدیک از کنترل خارج شود.

الگوی سه روش نزولی (Falling three methods)

الگوهای شمعی سه روش، نشان از ادامه روند فعلی دارند. حال تفاوتی نمی کند که بازار صعودی باشد یا نزولی.

در الگوی سه روش از نوع کاهشی، سه شمع سبز با بدنه های کوچک پس از یک شمع بزرگ قرمز قرار می گیرند و سپس یک شمع بزرگ قرمز دیگر ظاهر می شود. شمع های سبز همگی درون بدنه شمع های قرمز قرار می گیرند. این به معامله گران نشان می دهد که خریدارن قدرت کافی برای بازگرداندن روند را ندارند.

الگوی شمعی سه روش نزولی (Falling three methods)

الگوی سه روش صعودی (Rising three methods)

این الگو برعکس الگوی قبلی است که در روند صعودی شکل می گیرد. در این الگو سه کندل قرمز با بدنه های کوچک در بین دو کندل سبز بزرگ مانند شکل زیر قرار می گیرند.

دانلود اندیکاتور الگوهای شمعی (کندل استیک)

حال که الگوهای کندل استیک را فرا گرفتید نیازی نیست که حتما خودتان آنها را در نمودار قیمت جستجو کنید. شما می توانید اندیکاتور الگوهای شمعی را دانلود کنید و سپس آن را بر روی پلتفرم معاملاتی متاتریدر نصب کنید.

بدین ترتیب، اندیکاتور بصورت اتوماتیک، الگوها را بر روی نمودار می یابد و جهت احتمالی حرکت بازار را به شما نشان می دهد.

اندیکاتور الگوهای شمعی ژاپنی برای نصب بر روی متاتریدر 4

این اندیکاتور برای نصب بر روی متاتریدر 4 برنامه نویسی شده است. لینک دانلود و راهنمای نصب را در زیر قرار داده ایم.

اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!

برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید

امتیاز 4.1 / 5. تعداد آرا 21

شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!

فرمول انحراف معیار و نحوه محاسبه آن + مثال

معاملات حمل ارز چیست و چگونه می توان از آن کسب سود کرد؟

ساسان پرهون

کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار

الگوی فنجان و دسته چیست؟

cah 3

همانگونه که می دانید در راستای بررسی تحلیل تکنیکال در بازار های ارز دیجیتال، نیازمند یک سری ابزار ها یا الگو ها هستیم. این الگو ها به ما کمک می کند تا از روند در پیش گرفته توسط بازار سر در بیاوریم و بتوانیم بر مبنای آن معاملات خود را به صورت مطلوب به سرانجام برسانیم. در این مقاله تیم توکن باز قصد دارد الگو فنجان و دسته را بررسی کند. پس با ما همراه باشید.

مفاهیم کلی:

  • الگوی فنجان و دسته (Cup Pattern) چیست؟
  • چگونگی عملکرد الگوی فنجان و دسته
  • عوامل تاثیرگذار الگوی فنجان و دسته
  • معین کردن هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته

الگوی فنجان و دسته (Cup Pattern) چیست؟

در تعریف این الگو می‌توانیم این‌گونه بگوییم که بخش و یا جزئی از الگوهای ادامه دهنده به شمار می‌رود. باید بدانیم این الگو در روند اصلی از توان و قدرت بسزایی برخوردار است و به مسیر خود تداوم می‌بخشد.

در نمودارهای شمعی یا کندل استیک و یا دیگر نمودارها همچون خطی و یا میله‌ای، رویت شده که زمان آغاز این الگو هنگامی خواهد بود که قیمت یک سهم یا رمز ارز به حداکثر خود رسیده باشد و به تدریج و مرور زمان حاصله در آن ناحیه با فشار فروشندگان مواج و روبه‌رو خواهد شد و بدین ترتیب روند نزولی شروع و رخ داده و تا یک سوم قیمت اولیه این رمز ارز یا سهم پیشروی خواهد کرد. پس از افت قیمت و روند نزولی که سهم یا رمز ارز در آن ناحیه در حال ایست و استراحت است، قسمت پایین فنجان را تشکیل می‌دهد.

باید بدین نکته توجه لازم را داشته باشیم که اگر زمان به وجود آمدن فنجان اندک و کم باشد تنهٔ اصلی این الگو همانند U انگلیسی خواهد بود اما اگر این شمایل به صورت V ظاهر شود. بدین منظور است که رمز ارز مدنظر به کم‌ترین میزان قیمت خود دست یافته و فوراً دست به اصلاح زده و این مبحث نباید با الگوی فنجان اشتباه گرفته شود.

باید بر این امر واقف آییم که این الگو یکی دیگر از الگوهای نموداری در حوزهٔ تحلیل تکنیکال به شمار می‌رود. این الگو، فنجانی به شکل U دارد و دستهٔ آن نشانگر یک حرکت جزئی رو به پایین تلقی می‌شود. ضمن آنکه این الگو با دستهٔ خود یک سیگنال صعودی بولیش (bullish) تلقی می‌شود.

Cup Pattern

چگونگی عملکرد الگوی فنجان و دسته

لازم است بدانیم که الگوی فنجان و دسته، در زمرهٔ الگوهای بازگشتی صعودی قرار می‌گیرد که امکان دارد پس از اصلاح یک شیب سراسری یا روند نزولی بلند مدت ایجاد شود.

آنچه لازم است بدانیم این است که این الگو در برگیرندهٔ دو بخش است:

بخش اول: فنجان

هنگامی که بازار نشانه‌هایی از افت و یا ریزش مجدد را نمایان می‌کند و پس از آن نمودار هر بار قله تازه‌ای می‌سازد و به سوی یک سطح مقاومت مسیر خود را ادامه می‌دهد.

بخش دوم: دسته

قیمت در یک ناحیه، زیر سطح مقاومت دچار تراکم شده است. پس از ایجاد الگوی فنجان، واکنش قیمت در سطح مقاومت از اهمیت بسزایی برخوردار است. زیرا به ما اطلاع می‌دهد که آیا هنوز فشار فروش بر قیمت هست یا خیر؟

باید بدانیم اگر فروش‌های بسیار بزرگ و عمده در ناحیه مقاومت رویت کردیم، الگو از اعتبار برخوردار نیست و آنچه شما رویت کرده‌اید الگوی فنجان و دسته نخواهد بود. پس در این شرایط قیمت آمادگی صعود را ندارد. اما اگر توجه شما به این امر که قیمت به آرامی و سعی در ماندن در ناحیه مقاومت دارد، جلب شود، نمایانگر آن است که خریداران تمایل دارند قیمت را بالاتر ببرند. و در انتها اگر ناحیه مقاومت درهم شکسته شود الگوی فنجان و دسته تأیید خواهد شد و امکان صعودی شدن بازار و میل آن به سوی افزایش قیمت در حرکت وجود دارد.

عوامل مؤثر بر الگوی فنجان و دسته

لازم است بدانیم که عوامل بسیاری بر الگوی فنجان و دسته مؤثر می‌باشند که اعم از مدت زمان تشکیل الگو، ارتفاع الگو و حجم معاملات بر این الگو الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها می‌باشند. در ذیل به توضیح مختصر هر کدام می‌پردازیم.

مؤثر واقع شدن مدت زمان ایجاد الگوی فنجان و دسته

نباید از این موضوع که زمان در الگوی فنجان و دسته از اهمیت و تأثیر بسزای در معاملات بازار برخوردار است غافل شویم. باید بدانیم هرقدر زمان بیشتری صرف شود فرم فنجان به حالت U متقارن‌تر شده و این الگو با توان بیشتری پا به عرصهٔ وجود گذاشته و ظاهر می‌شود. اما در مقابل همان‌طور که در سطور بالا بدان اشاره کردیم اگر انتهای الگو تیز و به حالت V باشد نمی‌تواند نام الگوی فنجان و دسته را یدک بکشد و کارایی لازمه را قطعاً نخواهد داشت.

باید دانست که مراحل به وجود آمدن دستهٔ فنجان چیزی حدود بین 1 تا 4 هفته به طور حداقل، زمان خواهد برد اما نباید از این موضوع غافل گشت که دسته‌های که در حدود 2 هفته تشکیل می‌شوند نتایج مطلوب‌تری به همراه دارند.

مؤثر بودن ارتفاع الگوی فنجان و دسته

در فرایند به وجود آمدن الگوی فنجان، باید ارتفاع و عمقی معقول و مطلوب به وجود آید. لازم است بدانیم اگر این الگو، بیش از اندازه عمق داشته باشد، می‌توانیم دریابیم که این الگو از توان و تأثیرگذاری مطلوبی برخوردار نیست و قادر نخواهد بود که آن را الگویی مطلوب و ایده‌آل محسوب کرد.

Cup Pattern

مؤثر واقع شدن حجم معاملات بر الگوی فنجان

هنگامی که این الگو آغاز می‌شود، لبهٔ سمت چپ فنجان، بر روی نمودار قیمت، افت میزان حجم معاملات را نشان می‌دهد. اما زمانی که کف U شکل فنجان ایجاد می‌شود، حجم معاملات دارای روندی مشابه پیش از رخداد الگوی فنجان است. در لبهٔ دیگر فنجان که روند صعودی می‌باشد، حجم معاملات نیز افزایش پیدا می‌کند.

باید بدانیم در دستهٔ این الگو نیز، روندی همانند فنجان وجود خواهد داشت. در ناحیهٔ سقوط یا نزولی، با کم شدن حجم معاملات و در ناحیهٔ صعودی (نیمه راست دسته)، با بالا رفتن حجم معاملات مواجه هستیم.

معین کردن هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته

برای آنکه بتوانیم هدف قیمت را معین کنیم ابتدا باید :

  1. نخست عمق فنجان را محاسبه و اندازه گیری کنیم.
  2. پس از آن، به میزان عمق فنجان، از ناحیه شکست بالا رفته تا به قیمت مدنظر برسید.

(ناحیه ی معین شده، قیمت هدف محسوب می شود.)

Cup Pattern

تعیین هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته معکوس.

  1. نخست عمق فنجان را محاسبه می‌کنیم.
  2. پس از آن به حد و میزان عمق فنجان، از محدودهٔ شکست پایین رفته تا به قیمت مد نظر برسیم.

(ناحیهٔ معین شده، قیمت هدف تلقی می‌شود.)

حد ضرر

در بازارهای مالی پر نوسان، تریدرها به جهت پیشگیری از زیان بیش از اندازه در معاملات خود، حد ضرر تعیین می‌کنند. بدین جهت که اگر قیمت سهم به آن ناحیه برخورد کرد، رمز ارز به طور خودکار فروخته شود. در این الگو، حد ضرر به طور دقیق زیر دسته فنجان قرار گرفته است.

حد سود

نباید از تعیین حد سود در معاملات غافل شد زیرا از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این الگو، به جهت تعیین میزان سود (سیو یا حفظ سود)، عمق یا ارتفاع فنجان را محاسبه کرده و از ناحیه شکست به میزان ارتفاع فنجان بالا رفته و آن نقطه، حد سود تلقی می‌گردد.

الگوهای شمعی و انواع آنها در تحلیل تکنیکال

با قرار گرفتن شمع ها در کنار یکدیگر در تحلیل تکنیکال، الگوهای گوناگونی تشکیل می شوند که هر کدام ویژگی های منحصر به خود را دارند. در این مقاله انواع الگوهای شمعی و کاربرد آن ها با جزئیات بیان شده است که می تواند به شما الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها کمک کند. با ما همراه باشید.

الگوهای شمعی (کندلی)

الگوهای شمعی (یا کندلی)، از آرایش گوناگون شمع ها یا کندل ها با هم بوجود می آیند. این آرایش به معامله گران کمک می کنند تا در زمان کوتاه مدت متوجه شوند که قیمت سهم یا ارز دیجیتال بالا می رود یا پایین می آید.

اینطور می توان بیان کرد که تریدها روانشناسی بازار را با الگوهای کندلی مختلف در آینده کوتاه می توانند پیش بینی کنند و سیگنال خرید یا سیگنال فروش را دریافت کنند.

الگوهای شمعی تکی و مجزا:

Long day position

شمع ها یا کندل هایی با بدنه بزرگ و سایه کوتاه که گویای قدرت بازار در آن روند می باشد.

الگوهای شمعی تحلیل تکنیکال

Short day position

شمع ها یا کندل هایی با بدنه کوچک و سایه کوتاه الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها که گویای کم قدرت بود بازار می باشد.

Black & white marubozu

کندل white marubozu ، صعودی و بدون هیچ سایه در قسمت بالا یا پایین می باشد.

اما Black marubozu کندلی نزولی بدون هیچ سایه بالایی و پایینی می باشد.

الگوهای شمعی تحلیل تکنیکال

Opening & Closing Marubozu

Closing Marubozu کندلی هست که در قیمت پایانی خود سایه ای ندارد.

اما Opening Marubozu کندلی می باشد که در قسمت ابتدایی آن سایه ای وجود ندارد.

الگوهای شمعی تحلیل تکنیکال

Opening

الگوهای شمعی تحلیل تکنیکال

Closing

(Spinning Tops (KOMA

الگوی شمعی که سایه های بلندتر در قسمت پایین و بالایی خود دارد.

الگوهای شمعی تحلیل تکنیکال

Long-legged Doji (دوجی با پاهای بلند)

کندل های Doji گونه ای از الگوهای شمعی می باشد که قیمت شروع آن با قیمت پایانی برابر هستند.

اما Long-legged Doji سایه های بلندتری در قسمت بالایی وپایینی خود دارند. که این موضوع نشان دهنده این می باشد که قدرت خریداران و فروشندگان در این لحظه یکسان می باشد.

الگوهای شمعی تحلیل تکنیکال

(Gravestone Doji (TOHBA (دوجی سنگ قبری)

در دوجی سنگ قبری، قیمت شروع با قیمت نهایی بازار برابر هستند. در دوجی سنگ قبری سایه بالایی بلندتر می باشد و سایه پایینی آن یا وجود ندارد یا اینکه خیلی کوتاه است.

(Dragonfly Doji (TONBO (دوجی سنجاقکی)

در دوجی سنجاقکی، قیمت شروع با قیمت نهایی بازار برابر هستند. در دوجی سنگ سنجاقکی سایه پایینی بلندتر می باشد و سایه بالایی آن یا وجود ندارد یا اینکه خیلی کوتاه است.

انواع الگوهای بازگشتی صعودی و نحوه استفاده از آنها:

الگوهای تک شمعی در تحلیل تکنیکال

Hammer (الگوی هامر یا همر)

الگوی چکش Hammerدر اغلب موارد در پایان روند نزولی تشکیل می شود.

الگوی چکش در قسمت پایین سایه بلندی دارد و در قسمت بالایی خود یا بدون سایه است یا سایه ی بسیار کوچکی دارد. رنگ بدنه مهم نیست اما رنگ سبز معمولا قدرت بیشتری دارد. بدنه الگوی چکش در تحلیل تکنیکال یک دوم سایه ی پایینی آن می باشد.

Inverted Hammer

الگوی چکش معکوس یا هامر معکوس، غالبا در پایان روند صعودی تشکیل می شود.

الگوی چکش معکوس در قسمت بالای خود سایه بلندی دارد و در قسمت پایین خود یا بدون سایه است یا سایه ی بسیار کوچکی دارد. رنگ بدنه مهم نیست اما رنگ قرمز معمولا قدرت بیشتری نسبت به سبز دارد. بدنه الگوی چکش معکوس در تحلیل تکنیکال یک دوم سایه ی بالایی آن می باشد.

الکوهای ترکیبی متشکل از دو شمع در تحلیل تکنیکال

Bullish Engulfing Pattern

الگوی پوشاننده صعودی (بولیش اینگالفینگ) از ترکیب دو شمع یا کندل با ترکیب رنگ های متفاوت در قسمت انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود.

ساختار الگوی پوشاننده صعودی اینگونه می باشد که تمامی بدنه کندل سبز رنگ (کندل سفید) باید بدنه کندل قرمز رنگ (کندل سیاه) را فرا بگیرد.

Tweezers Bottom

الگوی انبرک پایینی از ترکیب دو شمع یا کندل با ترکیب رنگ های متفاوت در قسمت ابتدای یک روند صعودی تشکیل می شود.

ساختار الگوی انبرک پایینی به این صورت می باشد که در ابتدا کندل نزولی یا شمع قرمز رنگ با بدنه بزرگ بدون سایه می آید. کندل بعدی یا دومی داخل شمع ابتدایی بصورت دوجی یا چکش معکوس تشکیل می شود. خارج نشدن سایه های کندل دوم از محدوده ی کندل اول، شدت تغییر روند را نشان می دهد.

Bullish Harami

الگوی هارامی صعودی در قسمت پایانی یک روند نزولی بوجود می آید و نشان دهنده ی تغییر روند می باشد.

ساختار این الگو به این صورت می باشد که کندل اول قرمز رنگ می باشد که همه ی بدنه ی کندل دوم را می پوشاند.

Bullish Harami Cross

الگوی صلیب هارامی صعودی شباهت زیادی به الگوی هارامی صعودی دارداما تفاوت این دو الگو این است که بدنه کندل دوم حتما شبیه ستاره دوجی می باشد و در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد. الگوی صلیب هارامی صعودی نشان دهنده تغییر روند می باشد.

Bullish Piercing Line

الگوی پوشش شکاف صعودی دو کندل با ترکیب رنگ متفاوت دارد. کندل اول نزولی یا قرمز رنگ می باشد و کندل دوم صعودی یا سبز رنگ می باشد.

نقطه پایانی کندل دوم معمولا پایین تر از نقطه آغاز کندل اول می باشد. الگوی پوشش شکاف صعودی در انتهای روند نزولی شکل می گیرد که نشان دهنده روند صعودی می باشد.

پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action

پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action

پرایس اکشن (Price Action) به یکی از شیوه‌های معامله‌گری گفته می‌شود که تریدر تنها بر مبنای داده‌های قیمتی و الگوی کندل‌ها خرید و فروش می‌کند. توجه به اخبار فاندامنتال یا استفاده از اندیکاتورهایی که داده‌های ورودی آن‌ها قیمت و حجم معاملات است، در پرایس اکشن مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.

معامله‌گران پرایس‌اکشن در این روش بر روی نمودار قیمتی ساده‌ای تحلیل خود را انجام می‌دهند و این تکنیک به آن‌ها اجازه می‌دهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. شناسایی سطوح و نواحی عرضه (Demand) و تقاضا (Supply)، وضعیت کندل‌ها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندل‌ها از جمله مباحث مهمی هستند که تریدرهای پرایس اکشن باید با آن‌ها آشنا باشند.

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

نمونه‌ی از یک چارت ساده بدون اندیکاتور که در پرایس‌ اکشن استفاده می‌شود – محدوده‌های حمایت و مقاومت مشخص شده‌اند

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

نمونه‌ای از یک چارت نسبتا شلوغ که از اطلاعات زیادی اشباع شده است و تمرکز معامله‌گر را بر هم می‌زند

براساس سایت اینوستوپدیا، نکات کلیدی پرایس اکشن شامل موارد زیر می‌شود:

  • پرایس اکشن به نوسانات قیمت که در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، اشاره دارد.
  • برای مشخص کردن روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معامله‌گران، می‌توان دیدگاه‌های مختلفی را اعمال کرد.
  • الگوهای نموداری از پرایس اکشن به دست می‌آیند. همچنین الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آن‌ها برای پیش‌بینی در آینده استفاده می‌شود، با استفاده از پرایس اکشن محاسبه می‌شوند.

پرایس اکشن به معامله‌گر چه می‌گوید؟

همانطور که گفته شد، داده‌های خام قیمتی مبنای داده‌های پرایس اکشن است که می‌توان آن را در قالب‌های مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش داده‌هایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایین‌ترین به محبوبیت بالایی بین معامله‌گران دست یافته است. الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونه‌هایی از پرایس اکشن‌های تفسیرشده‌ای هستند که معامله‌گر حین مشاهده آن‌ها می‌تواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آن‌ها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود می‌آورند.

الگوی مثلث صعودی

الگوی مثلث صعودی

برای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، می‌توان برای پیش‌بینی یک شکست مقاومتی استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما می‌گوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کرده‌اند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شده‌اند.

چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟

پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI یک ابزار به شمار نمی‌آید و منبعی از داده‌هایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شده‌اند. معامله‌گران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح می‌دهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدوده‌های حمایت و مقاومت و پیش‌بینی شکست‌ها و تثبیت‌های قیمتی رها کنند. حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایم‌فریم‌هایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کرده‌اند، توجه داشته باشند؛ چرا که می‌تواند بر روی درست بودن تحلیل‌هایشان تاثیر بگذارد.

معامله‌گران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی داشته باشند. همچنین انواع دیگر تحلیل‌های پیشرفته‌تری که بر مبنای پرایس‌اکشن انجام می‌شود را نیز می‌توانید در آموزش‌ «چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم» بخوانید:

  • چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؛ آموزش تحلیل بالا به پایین

همچنین با مطالعه مجموعه در حال تکمیل آموزش تحلیل تکنیکال می‌توانید اصول و پایه‌های مقدماتی آن را فرا بگیرید:

خطوط حمایت و مقاومت

خطوط حمایت و مقاومت

معامله‌گران در پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدوده‌هایی باشند که قیمت الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها در مواجهه با آن‌ها واکنش نشان داده است. به این محدوده‌ها حمایت و مقاومت گفته می‌شود. خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه می‌شکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته می‌شود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل می‌شود. این خطوط را باید در تایم‌فریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایم‌فریم خاص می‌تواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.

خطوط روند

خطوط روند

شناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین‌ کارهایی است که معامله‌گر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده می‌شود، یکی از نکات مهمی است که معامله‌گران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند. خطوط روند که با اتصال کف‌ها و سقف‌ها به همدیگر ساخته می‌شوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص می‌کنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور می‌کند، معامله‌گر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.

الگوهای کندل استیک

آرایش به خصوص کندل‌ها در کنار یکدیگر، معامله‌گر را برای حرکت بعدی قیمت آماده می‌کند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگی‌های آن‌ها معرفی شده است.

کندل استیک

مشخصات یک شمع (کندل)

ماروبزو (Marubozu) در این الگو سایه‌ای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمی‌شود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصه‌های بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.

ماروبزو

دوجی (Doji) زمانی شکل می‌گیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایه‌ها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان می‌دهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافته‌اند. این الگو می‌تواند هم به صورت ادامه‌دهنده روند و هم بازگشت روند باشد.

دوجی

هارامی (Harami) یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول می‌رساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل می‌شود.

هارامی

پوششی (Engulfing) در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفته‌اند که رنگ‌های متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به صورت کامل در بر می‌گیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمع‌های قبلی را در بر می‌گیرد، قدرت الگو را نشان می‌دهد.

پوششی

شروع به کار برای ترید با پرایس اکشن

معامله‌گران پس از اینکه با مفاهیم اولیه آشنا شدند، باید نمودار خود را برای تحلیل کردن آماده کنند. خالی کردن نمودار از هر شکل، خط و اندیکاتور اضافه‌ای برای هر چه ساده‌تر کردن آن، از لازمه‌های استفاده از پرایس اکشن در معاملات است.

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

نمودار بالا که قیمت بیت کوین را در ماه جولای ۲۰۱۹ نشان می‌دهد، برای تحلیل آماده است. در این تحلیل از نمودار شمعی استفاده شده و رنگ مشکی، بیانگر کندل نزولی و رنگ سفید بیانگر شمع صعودی است.

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

در ابتدا با رسم محدوده‌های مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) بر روی نمودار، مناطقی را که قیمت به آن‌ها واکنش نشان می‌دهد را تعیین می‌کنیم. با همین کار ساده می‌توان در صورت شکسته شدن این محدوده‌ها اقدام به خرید یا فروش کرد. با استفاده از الگوهای شمعی که تعداد آن‌ها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مطلب معرفی شد، می‌توان وضعیت روانی بازار را در آن لحظه تحلیل کرد.

برای نمونه الگوی چکش که یک الگوی بازگشتی صعودی است، موفق عمل کرده و موجب رشد قیمت شده است. الگوی دوجی که پس از یک شمع سفید بزرگ ظاهر شده، عدم اطمینان را در بازار نشان می‌دهد و لزوم مشخص شدن شمع‌ بعدی را بیش از پیش می‌سازد. الگوی کندل بازگشتی صعودی که کمترین قیمت آن (Low Price) نسبت به شمع قبلی پایین‌تر بوده و به صورت صعودی نیز بسته شده، از ورود به معامله پس از عبور قیمت از بالاترین قیمت آن (خط چین قرمز) حکایت دارد. الگوهای کندل استیک در این نمودار تنها به موارد گفته شده محدود نمی‌شود. برای همین آشنایی با این الگوها و نتایجی که از پس ظهور آن‌ها در نمودار به وقوع پیوسته، برای کسانی که از پرایس اکشن استفاده می‌کنند ضروری است.

مزایا و محدودیت‌های پرایس اکشن

تحلیل پرایس اکشن شخص به شخص می‌تواند متفاوت باشد. بارها اتفاق افتاده که دو معامله‌گر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجه‌گیری کاملا مختلف برسند. یکی از آن‌ها شاید ادامه روند نزولی را پیش‌بینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد. البته دوره زمانی که معامله‌گر استفاده می‌کند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال می‌تواند در طول چند هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.

نکته مهم این است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمی‌آیند و تحلیلگر باید برای گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد. این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوه‌های معامله‌گر مزیت‌هایی هم دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژی‌های پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است. پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بی‌نظمی بین داده‌های قیمتی بیرون بکشد و بر اساس آن حرکت بعدی را پیش‌بینی کند.

شما می‌توانید با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال، تحلیل تکنیکال را به صورت ویدیویی و با پشتیبانی اساتید باتجربه یاد بگیرید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.