فردا همین امروزاست
داراييهاي غيرجاري غالباً بخش عمدهاي از اقلام داراييهاي واحد تجاري را تشكيل داده و در مقايسه با داراييهاي جاري از گردش كمتري برخوردار ميباشند برخي از دارايهاي غيرجاري استهلاك پذيرند چگونگي اندازه گيري و طبقه بندي مخارج براي داراييهاي غيرجاري اثر قابل ملاحظهاي بر درآمد دوره جاري و آتي و گزارشگري آن بر صورتهاي مالي دارد.
در تجزيه و تحليل نسبتهاي مالي غالباً داراييهاي غيرجاري يك نسبت اصلي از مجموع داراييهاي واحد تجاري بشمار ميآيد از ويژگي اصلي و مشترك اين قبيل دارايها داشتن منافع اقتصادي آتي طي سالهاي متوالي ميباشد.
بخش عمدهاي از بهاي تمام شده اين قبيل داراييها در طي دوران مصرف به هزينه استهلاك منظور ميشود. براي اهداف حسابداري و گزارشگري داراييهاي غيرجاري غالباً به 4 گروه عمده: داراييهاي ثابت مشهود و نامشهود سرمايهگذاره هاي بلندمدت، ساير داراييها طبقه بندي ميشوند كه 1) به منظور استفاده در توليد يا عرضه كالاها يا خدمات اجاره به ديگران يا براي مقاصد اداري توسط واحد تجاري نگهداري مي شود. 2) انتظار مي رود بيش از يك دورة مالي مورد استفاده قرار گيرد. 3) براي فروش مجدد خريداري نشده بلكه بعنوان ابزار كار واحد تجاري بطور مستمر در فعاليتهاي عادي عمليات به طور موثر طي سالهاي متمادي مورد استفاده قرار ميگيرد.
* داراييهاي ثابت مشهود غالباً ميتوان در ترازنامه تحت سرفصل كلي تحت عنوان (داراييهاي طبقه بندی دارایی های غیرجاری اموال، ماشين آلات و تجهيزات (مناسبترين سرفصل)، داراييهاي عملياتي مشهود و داراييهاي ثابت مشهود (طبق استاندارد ايران) طبقهبندي نمود،
اين گونه داراييها به گروههاي عمده زير طبقه بندي مي شوند:
استهلاك ناپذير: نظير زمين
استهلاك پذير: نظير ساختمان، ماشين آلات و تجهيزات، اثاثه، بهسازي اموال استيجاري، دارايي در اجاره سرمايه اي، كليه داراييهاي استهلاك پذير پس از كسر استهلاك انباشته و زيان كاهش ارزش انباشته مربوط به آن مبلغ در ترازنامه منعكس ميشود.
نقصان پذير: نظير معادن و اراضي جنگلي و ساير منابع طبيعي.
داراييهاي نامشهود به داراييهاي اطلاق مي شود كه در عمليات مستمر واحد تجاري مورد استفاده قرار گرفته و داراي ويژگيهاي با داشتن عمر قابل انتظار بيش از دوره مالي، داشتن منافع فراتر از يك دوره مالي، فاقد موجوديت عيني و غيرپولي بوده و به منظور فروش مجدد تحصيل نشده، اين قبيل داراييها شامل سرقفلي محل كسب و كار و پيشه، امتياز، حق چاپ و علائم تجاري كه طي عمر مفيد اقتصادي قابل انتظار مستهلك ميشوند. برخي از داراييهاي نامشهود كه عمر مفيد نامعين دارند مستهلك نميشوند صرفاً هر ساله در تاريخ گزارشگري آموزن كاهش ارزش براي آنها اعمال ميگردد.
طبق اصول پذيرفته شده حسابداري (اصل بهاي تمام شده تاريخي) كليه داراييهاي عملياتي بر مبناي ارزش منصفانه در تاريخ تحصيل ثبت ميشوند و كليه مخارج در ارتباط با داراييهاي عملياتي تا مرحله بهرهبرداري ـ در صورتيكه مخارج مزبور داراي منافع آتي باشد به بهاي تمام شده داراييهاي تحصيل شده اضافه مي گردد. با استفاده از روش مبناي زماني يا فعاليت طي عمر مفيد اقتصادي (به استثناي زمين در شرايط كلي) مستهلك ميشوند و سود يا زيان ناشي از نگهداري داراييها صرفاً در زمان فروش شناسايي ميشود. (حسن همتی، 370-368)
طبق استاندارد حسابداري شماره 11 ايران كليه داراييهاي ثابت مشهود طي دوره تناوب 3 الي 5 سال تجديد ارزيابي شده و داراييهاي استهلاك پذير بر مبناي مبلغ تجديد ارزيابي مستهلك مي شوند فرايند اندازه گيري ارزش هاي قابل قبول براي داراييهاي ثابت مشهود (اموال ـ ماشين آلات و تجهيزات) طبق اصول پذيرفته شده حسابداري بشرح زير مورد بررسي قرار مي گيرد:
بهاي تمام شده داراييهاي ثابت مشهود:
تعيين بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده بصورت مجزا يا گروهي به صور مختلف (نقد ـ نسيه ـ صدور سهام ـ توليد معاوضه يا اهدا . » طبق اصل بهاي تمام شده به ارزش منصفانه روز تحصيل در دفاتر ثبت ميشوند.
مخارج تحصيل (ارزش منصفانه) شامل قيمت صورتحساب به كسر هر نوع تخفيفات بعلاوه هزينه حمل ـ حق الزحمه ـ خدمات فني ـ حقوق عوارض گمركي ـ مالياتهاي غيرقابل استرداد خريد و مخارج توليد آزمايشي پس از كسر عوايد حاصل از فروش اقلام توليد شده ـ سربار ميباشد.
مخارج مرتبط با يك قلم دارايي ثابت مشهود، تنها زماني به عنوان دارايي شناسايي ميشود كه:
الف) جريان منافع اقتصادي آتي مرتبط با دارايي به درون واحد تجاري محتمل باشد.
ب) بهاي تمام شده دارايي به گونهاي اتكاپذير قابل اندازهگيري باشد.
بطور كلي هر گونه مخارج مرتبط مستقيم يا غيرمستقيم كه براي رساندن دارايي به وضعيت قابل بهرهبرداري تحمل ميشود جزء بهاي تمام شده دارايي اندازهگيري ميشود. (خواجوی، 414)
مثال (1) شركت دشتستان تجهيزاتي به مبلغ 000/000/2 ريال خريداري و هزينههاي زير را در ارتباط با آن پرداخت نمود:
هزينه حمل 000/120
هزينه آمده سازي محل نصب 000/50
هزينه مواد براي توليد آزمايش 000/70
هزينه آموزش كاركنان 000/140
هزينه معرفي محصول جديد از طريق رسانه 000/210
مطلوبست: تعيين بهاي تمام شده تجهيزات خريداري شده
هزينه مواد توليد آزمايش + هزينه آماده سازي + بهاي خريد = بهاي تمام شده تجهيزات
000/240/2 = 000/70 + 000/50+ 000/120+ 000/000/2
مثال (2) (خواجوی، 418)
شركت ارمغان به منظور خريد ماشين آلات موردنياز از خارج كشور، مخارج زير را متحمل شده است:
دارائی های جاری و غیر جاری
دارائیهای جاری عبارت است از موجودی نقد و سایر دارائیهایی که به طور معقول انتظار می رود ظرف یک سال به وجه نقد تبدیل شود،
به فروش رود یا مصرف شود.
اقلام دارائیهای جاری معمولا به ترتیب کاهش نقدینگی در ترازنامه طبقه بندی می شوند. مانند، موجودی نقد، موجودی کالا، سرمایه گذاریهای کوتاه مدت.
استفاده از کد ” ۱ ” در هنگام طراحی کدینگ در نرم افزار های حسابداری برای دارایی های جاری توصیه می گردد.
کد گروه | عنوان گروه | نوع حساب |
۱ | داراییهای جاری | ترازنامه ای |
۲ | داراییهای غیرجاری | ترازنامه ای |
۳ | بدهیهای جاری | ترازنامه ای |
۴ | بدهیهای غیرجاری | ترازنامه ای |
۵ | حقوق صاحبان سرمایه | ترازنامه ای |
۶ | درآمدها | سود و زیانی |
۷ | بهای تمام شده | سود و زیانی |
۸ | هزینه ها | سود و زیانی |
۹ | حسابهای انتظامی | انتظامی |
دارائیهای غیر جاری:
دارائیهای بلند مدت به اقلامی از طبقه بندی دارایی های غیرجاری دارایی گفته می شود که موسسه قصد نگهداری و استفاده از آنها برای سالهای متمادی دارد: مانند
زمین، ساختمان، ماشین آلات. دارائیهای بلند مدت را دارائیهای ثابت نیز می گویند.
استفاده از کد ” ۲ ” در هنگام طراحی کدینگ در نرم افزار های حسابداری برای دارایی های غیرجاری توصیه می گردد.
آخرین تغییرات ترازنامه
آخرین تغییرات ترازنامه
دارایی ها
۱- دارایی های جاری:
۱-۱) در ترازنامه جدید سرفصل حساب ها و اسناد دریافتنی تجاری و غیر تجاری ایجاد شده که در ترازنامه قدیم در قالب دو سرفصل حساب ها و استاد دریافتنی تجاری و سایر حساب ها و اسناد دریافتنی تجاری بود.
۱-۲) عنوان سرفصل سفارشات و پیش پرداخت ها در ترازنامه قدیم به سرفصل پیش پرداختها تغییر یافته است.
۱-۳) حساب دارایی های نگهداری شده برای فروش ( طبق استاندارد ۳۲ ) بعنوان آخرین طبقه از دارایی های جاری در صورت های مالی جدید ایجاد گردیده است.
۲- دارایی های غیرجاری:
۲-۱) در ترازنامه جدید و در طبقه فوق سرفصل دریافتنی های بلندمدت بعنوان اولین قلم ایجاد گردیده که در ترازنامه قدیم این سرفصل وجود نداشته است. ( اگر اشتباه نکنم قبلا در سایر داراییها طبقه بندی میگردید.)
۲-۲) حساب سرمایه گذاری های بلند مدت که در ترازنامه قدیم ماقبل آخرین قلم یعنی سرفصل سایر دارایی ها درج میگردید در ترازنامه جدید بعنوان دومین قلم از اقلام دارایی های غیرجاری طبقه بندی شده است.
۲-۳)حساب سرمایه گذاری در املاک بعنوان سومین قلم ایجاد گردیده که قبلا نبوده است.
۲-۴) دارایی های نامشهود و سپس دارایی های ثابت مشهود در ترازنامه جدید درج گردیده که در ترازنامه قدیم ابتدا دارایی های ثابت مشهود ثبت و سپس دارایی های نامشهود نشان داده می شد.
۳- بدهی های جاری:
۳-۱) همانند دارایی های جاری در این قسمت نیز حساب ها و اسناد پرداختنی تجاری و سایر حساب ها و اسنادپرداختنی که به ترتیب اولین و دومین قلم را در قسمت مربوطه در ترازنامه قدیم تشکیل می دادند، در ترازنامه جدید تحت عنوان پرداختنی های تجاری و غیر تجاری به صورت یک قلم واحد درج گردیده است.
۳-۲) حساب مالیات پرداختنی در ترازنامه جدید ایجاد گردیده و حساب ذخیره مالیات حذف شده است.
۳-۳) حساب سود سهام پرداختنی که در ترازنامه قدیم قلم ماقبل آخر طبقه بدهی جاری بوده است در ترازنامه جدید بعد از حساب مالیات پرداختنی درج شده است.
۳-۴) حساب تسهیلات مالی بعد از سود سهام پرداختنی در ترازنامه جدید ذکر شده که در ترازنامه قدیم ، حساب تسهیلات مالی دریافتی بوده و آخرین قلم از بدهی های جاری را تشکیل می داده است.
۳-۵) حساب ذخایر در ترازنامه جدید ایجاد گردیده که طبق یادداشت های پیوست می تواند شامل ذخیره تضمین محصول ، گارانتی و نظایر آن باشد.
۳-۶) حساب پیش دریافت ها در ترازنامه جدید بعد از ذخایر و قلم ماقبل آخر در طبقه فوق می باشد در صورتیکه در ترازنامه قدیم بعنوان سومین قلم بوده است.
۳-۷) حساب بدهی های مرتبط با دارایی های نگهداری شده برای فروش آخرین طبقه در قسمت بدهی های جاری در ترازنامه جدید که این حساب قبلا وجود نداشته است.
۴- بدهی های غیر جاری:
۴-۱) حساب ها و اسناد پرداختنی بلندمدت در ترازنامه قدیم ، به حساب پرداختنی های بلندمدت تغییر عنوان داده است.
۴-۲) حساب تسهیلات مالی دریافتی بلندمدت در ترازنامه قدیم با حذف کلمه دریافتی، به حساب تسهیلات مالی بلندمدت در ترازنامه جدید تبدیل شده است.
۵- حقوق صاحبان سهام:
۵-۱)در قسمت حقوق صاحبان سهام ترازنامه قدیم ، مقابل حساب سرمایه و داخل پرانتز تعداد سهم و مبلغ هر سهم پرداخت شده درج می گردید ، لیکن در ترازنامه جدید صرفا حساب سرمایه ثبت و در یادداشتهای همراه اطلاعات مربوط به تعداد و مبلغ هر سهم ذکر می گردد.
۵-۲) حساب افزایش سرمایه در جریان بعنوان دومین قلم ایجاد گردیده که مربوط به افزایش سرمایه واحد تجاری بوده که افزایش مذکور به تصویب مجمع عمومی فوق العاده رسیده لیکن مراحل ثبت آن در جریان بوده ضمن اینکه این حساب در ترازنامه قدیم وجود نداشته است.
۵-۳) حساب اندوخته صرف سهام در ترازنامه جدید ایجاد گردیده که مربوط به مابه التفاوت مبلغ فروش و مبلغ اسمی سهام منتشره و فروش رفته بابت افزایش سرمایه می باشد.
۵-۴) حساب مازاد تجدید ارزیابی دارایی ها بعد از حساب های اندوخته ای در ترازنامه جدید ایجاد گردیده و در ترازنامه قدیم این حساب ذکر نشده است.
۵-۵) حساب تفاوت تسعیر ارز عملیات خارجی مربوط به واحد های تجاری که دارای واحدهای مستقر در خارج از کشور هستند ، که بعنوان قلم ماقبل آخر در قسمت حقوق صاحبان سهام ترازنامه جدید ایجاد شده است.
دارایی های غیرجاری: آنچه از آن تشکیل شده است و نمونه هایی از آن
دارایی های غیرجاری این سرمایه گذاری طولانی مدت یا دارایی یک شرکت است که بیش از یک سال عمر مفید دارد. دارایی های غیرجاری عموماً سالها عمر می کنند و نقدینگی محسوب می شوند ، به این معنی که نمی توان آنها را به راحتی به پول نقد تبدیل کرد.
از جمله دارایی های غیرجاری می توان به سرمایه گذاری در شرکت های دیگر ، مالکیت معنوی مانند حق ثبت اختراع و دارایی ، تجهیزات و تجهیزات اشاره کرد. دارایی های غیرجاری در ترازنامه شرکت ظاهر می شود.
آنها همچنین به عنوان دارایی های بلند مدت شناخته می شوند. آنها در مقابل دارایی های جاری هستند ، زیرا دارایی های جاری دارایی هایی هستند که در کوتاه مدت استفاده می شوند. یعنی این دارایی های موجود در ترازنامه شامل کلیه دارایی هایی است که احتمالاً طی یک سال به پول نقد تبدیل می شوند.
دارایی های غیرجاری را می توان هر چیزی دانست که به عنوان دارایی جاری طبقه بندی نشود. بسته به نوع دارایی ، آنها می توانند استهلاک ، استهلاک یا تخلیه شوند.
دارایی های غیرجاری چیست؟
برای اینکه یک سازمان به طور موثر عمل کند و بازدهی مثبت ایجاد کند ، نیاز به سرمایه گذاری در دارایی های بلند مدت دارد. این کار از طریق منابع داخلی (سرمایه سهام و اندوخته ها) یا از طریق وام های خارجی انجام می شود.
دارایی های غیرجاری به سرمایه گذاری های انجام شده توسط یک سازمان در دارایی هایی گفته می شود که انتظار می رود بیش از یک سال دوام داشته باشند.
دارایی های غیرجاری برای سرمایه گذاران در یک شرکت مهم است ، زیرا این دارایی ها می توانند سرمایه گذاری طولانی مدت باشند که برای گسترش یا راه اندازی خط تولید جدید استفاده می شود.
این شرکت از این دارایی ها برای تولید کالا یا ارائه خدمات برای عملکرد صحیح فعالیت های روزمره خود استفاده می کند. این دارایی ها به جای هزینه شده سرمایه گذاری می شوند.
هزینه را بزرگ بنویسید
بزرگ کردن بهای تمام شده دارایی به این معنی است که هزینه این دارایی ها به طور کامل در صورت سوددهی سالی که به دست می آید هزینه نمی شود ، بلکه به مقدار عمر مفید دارایی اختصاص می یابد و از هزینه دارایی تمام می شود سالها.
استهلاک دارایی های غیرجاری به یک کسب و کار کمک می کند ، زیرا هزینه های خرید دارایی در طولانی مدت گسترش می یابد. دارایی های غیرجاری برای مدت طولانی عمر مفیدی دارند.
طبقه بندی در ترازنامه
بخش دارایی های ترازنامه با توجه به نوع دارایی کمی (دارایی های جاری ، سایر دارایی ها و غیره) تقسیم بندی می شود.
بخش اصلی "دارایی های جاری" است. در اینجا دارایی های کوتاه مدت آورده شده است که می توانند طی یک سال یا یک چرخه عملیاتی به پول نقد تبدیل شوند. دارایی های جاری شامل وجه نقد ، حساب های دریافتنی ، موجودی کالا و سایر موارد است.
دارایی های غیرجاری همیشه در ترازنامه در یکی از عناوین زیر طبقه بندی می شوند:
- سرمایه گذاری ها
- خواص ، کارخانه و تجهیزات.
- دارایی های نامشهود.
- دارایی های دیگر.
سرمایه گذاری ها تنها در صورت غیرجاری بودن طبقه بندی می شوند که انتظار نمی رود ظرف 12 ماه آینده از تاریخ ترازنامه به پول نقد بدون محدودیت تبدیل شوند.
دارایی ، کارخانه و تجهیزات شامل زمین ، ساختمان و ماشین آلات ، از جمله وسایل نقلیه است. دارایی ، تجهیزات و تجهیزات را می توان دارایی ثابت نیز نامید.
سرانجام ، دارایی های نامشهود کالاهایی هستند که حضور فیزیکی ندارند. اگرچه می توان آنها را ایجاد کرد ، مانند حق ثبت اختراع ، دارایی های نامشهود نیز می توانند از فروش یا خرید واحدهای تجاری ناشی شوند.
سایر دارایی های غیرجاری
سایر دارایی های غیرجاری شامل ارزش تسلیم نقدی بیمه عمر است. صندوق غرق شدن اوراق قرضه ، که برای بازپرداخت بدهی در آینده تأسیس می شود ، نیز به عنوان یک دارایی غیرجاری طبقه بندی می شود.
برخی از مالیات های درآمد تأخیر ، سرقفلی ، علائم تجاری و هزینه های انتشار اوراق قرضه غیرقانونی نیز در اینجا طبقه بندی می شوند.
دارایی های پیش پرداخت شده
دارایی های پیش پرداخت شده را می توان در صورت عدم دریافت سود آینده طی یک سال به عنوان دارایی های غیرجاری طبقه بندی کرد.
به عنوان مثال ، اگر اجاره بها برای 24 ماه آینده پرداخت شود ، 12 ماه به عنوان دارایی جاری در نظر گرفته می شود ، زیرا این سود طبقه بندی دارایی های غیرجاری در طول سال استفاده خواهد شد.
12 ماه دیگر غیرجاری محسوب می شود ، زیرا تا سال بعد سود دریافت نمی شود.
دارایی های غیرجاری بین صنایع
غیر معمول نیست که صنایع پرمصرف بخش عمده ای از پایه دارایی خود را از دارایی های غیرجاری تشکیل می دهند. نمونه چنین شرکتی پالایشگاه نفت است.
از طرف دیگر ، شرکت های خدماتی ممکن است حداقل یا بدون استفاده از دارایی های غیرجاری نیاز داشته باشند.
بنابراین ، گرچه ممکن است نسبت بالای دارایی های غیرجاری به دارایی های جاری نشان دهنده نقدینگی کم باشد ، این امر ممکن است به سادگی تابعی از صنعت شرکت مربوطه باشد.
مثال ها
دارایی های غیر جاری ، سرمایه گذاری بلند مدت یک شرکت یا دارایی های بلند مدت است که عمر مفید آنها بیش از یک سال است. دارایی های غیرجاری را نمی توان به راحتی به پول نقد تبدیل کرد. آنها عبارتند از:
- اموال، ماشین آلات و تجهیزات.
- سرمایه گذاری بلند مدت.
دارایی های ثابت و دارایی های نامشهود هر دو تحت عنوان دارایی های غیرجاری قرار می گیرند.
دارایی ، تجهیزات و تجهیزات ، دارایی های مشهود یا ثابت هستند. این بدان معنی است که ماهیت فیزیکی دارند یا می توان آنها را لمس کرد.
یک شرکت نمی تواند به راحتی دارایی ، تجهیزات و تجهیزات را تصفیه کند. به عنوان مثال ، یک تولید کننده خودرو کارخانه و ماشین آلات تولیدی خود را در کارخانه به عنوان دارایی های غیرجاری ذکر می کند.
املاک مانند املاک و مستغلات نیز یک دارایی غیرجاری محسوب می شود. دلیلش این است که فروش آن بیش از یک سال مالی طول می کشد.
آنها دارایی های غیر جاری محسوب می شوند زیرا ارزش کسب و کار را فراهم می کنند ، اما در طی یک سال نمی توانند به راحتی به پول نقد تبدیل شوند.
دارایی های نامشهود
دارایی های طبقه بندی دارایی های غیرجاری نامشهود اغلب دارایی های غیرجاری هستند. آنها دارایی های غیر فیزیکی هستند. یک دارایی نامشهود می تواند مالکیت معنوی مانند حق ثبت اختراع یا حق چاپ باشد.
حق ثبت اختراع یک دارایی غیرجاری محسوب می شود زیرا عمر مفید آن بیش از یک سال مالی است و احتمالاً ظرف یک سال تسویه نخواهد شد. در عوض ، یک حق ثبت اختراع با یک حق نسخه برداری مواجه می شود که هزینه ثبت اختراع را در طول عمر مفید آن اختصاص می دهد.
سرمایه گذاری بلند مدت
سرمایه گذاری های بلند مدت ، مانند اوراق قرضه و اسکناس ، نیز دارایی های غیر جاری هستند ، زیرا یک شرکت احتمالاً سرمایه گذاری های بلند مدت خود را برای بیش از یک سال مالی در ترازنامه خود حفظ خواهد کرد. به عنوان مثال ، طبقه بندی دارایی های غیرجاری یک شرکت می تواند برای اوراق بهادار خود برای اوراق بهادار سرمایه گذاری کند.
مقدمه
۱ . از جمله اطلاعات مفیدی که میتواند در تحلیل وضعیت مالی واحدتجاری برای استفادهکنندگان صورتهای مالی مفید واقع شود، ارائـه جداگانه داراییهای جاری و بدهیهای جاری در ترازنامه است. معمولاً به مـازاد داراییهـای جاری بر بدهیهای جاری، ” خالص داراییهـای جـاری“
یا ” سرمایه در گردش“ و به مازاد بدهیهای جاری بر داراییهای جاری ” خالص بدهیهای جاری“ اطلاق میشود.
دامنه کاربرد
۲ . این استاندارد باید برای ارائـه داراییهای جاری و بدهیهای جاری در ترازنامه بکار گرفته شود.
دیدگاههای موجود در مورد داراییهای جاری و بدهیهای جاری
۳ . از نظر برخی، هدف از طبقهبندی داراییها و بدهیها به ” جاری“ و ” غیر جاری“ ، ارائـه معیاری تقریبی از نقدینگی واحد تجاری، یعنی توانایی آن در انجام فعالیتهای روزمره، بدون مواجهه با مشکلات مالی است. برخی دیگر، به این طبقه بندی به عنوان ابزاری برای تشخیص آن حصه از منابع و تعهدات واحد تجاری مینگرند که گردش مستمر دارد.
۴ . اهداف مزبور تاحدی با یکدیگر ناسازگار است، زیرا در سنجش نقدینگی، ملاک طبقهبندی داراییها و بدهیها به جاری یا غیرجاری، امکان نقد شدن و یا تسویه آنها در آینده نزدیک است، ولی معیار تشخیص داراییها و بدهیها به عنوان ” اقلام در گردش“ عمدتاً معطوف به مصرف یا تسویه آنها در راه ایجاد درآمد طی چرخه عملیاتی معمول واحد تجاری است. چرخه عملیاتی یک واحد تجاری، معمولاً متوسط فاصله زمانی بین ” تحصیل موادی که وارد فرایند عملیات میشود“ و ” تبدیل نهایی آنها به وجه نقد “ است.
۵ . باتوجه به نظرات متفاوت بالا، معمولاً اقلامی جزء داراییهای جاری منظور میشود که انتظار رود ظرف یک سال یا طی چرخه عملیاتی معمول واحد تجاری، هر کدام طولانیتر است، به وجه نقد یا دارایی دیگری که نقد شدن آن قریب به یقین است تبدیل شود و اقلامی در عداد بدهیهای جاری محسوب میشود که انتظار رود طی چرخه عملیاتی معمول واحد تجاری یا ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه، هر کدام طولانیتر است، تسویه گردد. هرگاه چرخه عملیاتی واحد تجاری نا مشخص یا خیلی طولانی باشد، تفکیک داراییها و بدهیها در صورتهای مالی تحت عناوین جاری و غیرجاری به ترتیب یاد شده مناسب نخواهد بود. نحوه عمل بالا یک قاعده کلی است که بیشتر جنبه قراردادی دارد و لذا در مواردی ممکن است انعکاس یا عدم انعکاس اقلامی خاص به عنوان داراییهای جاری یا بدهیهای جاری لزوماً با معیارهای فوق تطبیق نداشته باشد.
محدودیتهای تفکیک اقلام جاری و غیرجاری
۶ . کلیه واحدهای تجاری، به استثنای موارد مذکور در بند ۷، باید با رعایت الزامات مندرج در بندهای ۱۱ الی ۱۸، داراییهای جاری و بدهیهای جاری را به عنوان طبقاتی جداگانه در ترازنامه منعکس کنند.
۷ . طبقهبندی برخی اقلام دارایی و بدهی به عنوان داراییهای جاری و بدهیهای جاری در مورد آن دسته از واحدهای تجاری که درارتباط با نحوه طبقهبندی و ارائـه داراییها و بدهیها مشمول استانداردهای حسابداری خاص یا مفاد قوانین آمره مشخص است و نیز آن دسته از واحدهای تجاری که چرخه عملیاتی آنها نامشخص یا خیلی طولانی باشد، الزامی نیست. این واحدهای تجاری باید از ارائـه جمعهای فرعی برای داراییها و بدهیها که در ذهن استفادهکنندگان صورتهای مالی طبقهبندی موصوف را تداعی کند، پرهیز کنند.
۸ . عموماً عقیده بر این است که آنچه از تفکیک اقلام جاری و غیرجاری حاصل میشود، مشخص شدن داراییهای نسبتاً سریعالتبدیل به وجه نقد واحد تجاری است که در مقابل تعهداتی که سررسید آنها طی چرخه عملیاتی معمول واحد تجاری فرا میرسد به عنوان عاملی احتیاطی یا حفاظی عمل میکند. با این حال در واحدهای تجاری دارای تداوم فعالیت، نقش داراییهای جاری به عنوان حفاظی در قبال تعهدات جاری همواره مصداق ندارد، بلکه در مواردی واحد تجاری باید جهت ادامه عملیات خود برای مثال موجودی کالای فروش رفته را به طور مداوم با موجودی جدید جایگزین کند. همچنین ممکن است داراییهای جاری شامل موجودی کالایی باشد که انتظار نمیرود در آینده نزدیک به فروش رسد.
۹ . بسیاری، مازاد داراییهای جاری بر بدهیهای جاری را نشانه وضعیت مالی مطلوب واحد تجاری و مازاد بدهیهای جاری بر داراییهای جاری را نشانه مشکلات مالی واحد تجاری تلقی میکنند. اما، این قبیل نتیجهگیریها بدون توجه به ماهیت عملیات واحد تجاری و اجزای تشکیل دهنده داراییها و بدهیهای جاری آن منطقی نیست.
۱۰ . بدینترتیب در حالی که عدهای عقیده دارند که مشخص کردن داراییهای جاری و بدهیهای جاری از ابزار مفید تجزیه و تحلیل مالی است، برخی دیگر بر این باورند که محدودیتهای تفکیک اقلام به جاری و غیرجاری، مفید بودن آن را کاهش میدهد و حتی در بسیاری از موارد، گمراهکننده میسازد. وضع مقررات کلی برای مشخص کردن داراییهای جاری و بدهیهای جاری در صورتهای مالی ممکن است مانع از توجه بیشتر به این مسائل شود. لذا، الزامات این استاندارد تنها برای هماهنگ کردن رویههایی است که واحدهای تجاری در رابطه با مشخص کردن داراییهای جاری و بدهیهای جاری در صورتهای مالی اتخاذ میکنند.
داراییهای جاری
۱۱ . یک دارایی زمانی باید به عنوان دارایی جاری طبقهبندی شود که:
الف . انتظار رود طی چرخه عملیاتی معمول واحد تجاری یا ظرف یکسال از تاریخ ترازنامه، هر کدام طولانیتر است، مصرف یا فروخته شود، یا به وجه نقد یا دارایی دیگری که نقد شدن آن قریب به یقین است، تبدیل شود، یا
ب . وجه نقد یا معادل وجه نقدی باشد که استفاده از آن محدود نشده است.
سایر داراییها باید به عنوان داراییهای غیرجاری طبقهبندی شود.
۱۲ . نمونه اقلامی که به عنوان دارایی جاری طبقهبندی میشود عبارتست از:
الف . مانده وجوه نقد و مانده حسابهای بانکی، بهاستثنای مواردیکه اعمال محدودیت در مصرف آنها مانع از استفاده این اقلام برای عملیات جاری شود. در مواردی که استفاده از وجوه نقد برای عملیات جاری مشمول محدودیت باشد، تنها در صورتی میتوان آن را جزء داراییهای جاری منظور کرد که مدت محدودیت حداکثر تا زمان سررسید تعهدی باشد که به عنوان بدهی جاری طبقهبندی شده است یا اینکه محدودیت ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه برطرف شود.
ب . حصهای از حسابها و اسناد دریافتنی تجاری و غیرتجاری که انتظار میرود ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه به وجه نقد یا دارایی دیگری تبدیل شود که نقد شدن آن قریب به یقین است.
ج . موجودی مواد و کالا و کار در جریان پیشرفت پیمانهای بلندمدت، صرف نظر از اینکه ممکن است اقلامی از آن احتمالاً ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه یا یک چرخه عملیاتی معمول نقد نشود.
د . سهام شرکتها، اوراق مشارکت و سایر اوراق بهاداری که به قصد نگهداری تحصیل نشده و بهسهولت قابل نقد شدن است.
ﻫ . پیشپرداختهای خرید داراییهای جاری.
و . پیشپرداختهای هزینه در مواردی که انتظار میرود ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه به طور کامل به مصرف برسد.
بدهیهای جاری
۱۳ . یک بدهی زمانی باید به عنوان بدهی جاری طبقهبندی شود که انتظار رود طی چرخه عملیاتی معمول واحد تجاری یا ظرف یکسال از تاریخ ترازنامه، هر کدام طولانیتر است، تسویه شود. سایر بدهیها باید به عنوان بدهیهای غیرجاری طبقهبندی شود.
۱۴ . بدهیهای عندالمطالبه که انتظار رود ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه مطالبه شود و نیز آن قسمت از بدهیهای بلندمدتی که انتظار رود بر مبنای شرایط قرارداد مربوط، ظرف مدت
یک سال از تاریخ ترازنامه به دین حال تبدیل شود جزء بدهیهای جاری طبقهبندی و توضیحات کافی در این مورد در یادداشتهای توضیحی ارائه میشود.
۱۵ . آن دسته از بدهیها و نیز حصهای از بدهیهای بلندمدت از قبیل تسهیلات مالی بانکی و غیربانکی، بدهیهای تجاری، بدهی مالیاتی و پیشدریافت از مشتریان که انتظار رود ظرف یکسال از تاریخ ترازنامه طبقه بندی دارایی های غیرجاری تسویه گردد، به عنوان بدهی جاری طبقهبندی میشود. با این حال، حصهای از یک بدهی بلندمدت که انتظار رود ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه تسویه شود، مشروط بر اینکه داراییهای موجود در تاریخ ترازنامه که بازپرداخت آن بدهی از محل آنها صورت طبقه بندی دارایی های غیرجاری میگیرد، به عنوان دارایی جاری طبقهبندی نشده باشد، گاهی اوقات تحت عنوان بدهی بلندمدت طبقهبندی میشود. در مورد اخیر افشای مبلغ و شرایط مربوط ممکن است ضرورت یابد.
تجدید طبقه بندی داراییها و بدهیها
۱۶ . هرگاه پس از تاریخ ترازنامه ولی قبل از تصویب صورتهای مالی توسط مدیریت واحد تجاری، رویدادهایی در جهت تبدیل داراییها و بدهیهای جاری به داراییها و بدهیهای غیرجاری و به عکس رخ دهد، نحوه برخورد حسابداری با آن طبق استاندارد حسابداری شماره ۵ با عنوان حسابداری رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه خواهد بود.
نحوه ارائه در صورتهای مالی
۱۷ . جمع کل داراییهای جاری و جمع کل بدهیهای جاری باید در ترازنامه نشان داده شود.
۱۸ . مبلغ یک دارایی جاری یا بدهی جاری نباید از بدهی جاری یا دارایی جاری دیگر کسر شود، مگر آنکه شرایط تهاتر داراییها و بدهیها مندرج در استاندارد حسابداری شماره ۱ با عنوان ” نحوه ارائه صورتهای مالی“ برقرار باشد.
تاریخ اجرا
۱۹ . الزامات این استاندارد در مورد کلیه صورتهای مالی که دوره مالی آنها از تاریخ ۱/۱/۱۳۸۰ و بعد از آن شروع میشود، لازمالاجراست.
مطابقت با استانداردهای بینالمللی حسابداری
۲۰ . با اجرای الزامات این استاندارد، مفاد استاندارد بینالمللی حسابداری شماره ۱ با عنوان نحوه ارائـه صورتهای مالی نیز رعایت میشود.
صفحه نخست پست الکترونیک آرشیو عناوین مطالب وبلاگ |
درباره وبلاگ |
با سلام به تمام دوستان و کاربران محترم هدف از ایجاد وبلاگ آموزش تئوریک حسابداری و آموزش اختصاصی حسابرسی و تبادل اطلاعات بوده است امیدست با راهنمایی و انتقادات سازنده ابن اهداف تحقق یابند. حمید حسین پور _ ناهید مطلبی |
دیدگاه شما