اشتباهات ویرانگر در معامله گری
تحلیل طلا
تحلیل طلا
تحلیل یورودلار
تحلیل یورودلار
تحلیل دلار
اخبار روز 26/07/2021
معتاد فارکس شدید؟ ما هم همینطور. 5 دلیل برای سیر نشدن از فارکس
بازار فارکس می تواند هیجان انگیز، وجد آور، و شگفت انگیز باشد اما همچنین ممکن است ویرانگر و مخرب هم باشد؛ علیرغم تاثیری که بر فرد می گذارد، یک حقیقت غیرقابل انکار وجود دارد، و آن این است که ما کاملاً معتاد آن هستیم. به هر دلیلی، زمانی که معامله گری در این بازار را شروع کردیم، دیگر نتوانستیم دست بکشیم، و مطمئنا بسیاری از افراد دیگر نیز همین احساس را دارند. در این مقاله بعضی از دلایل وابستگی کامل به معامله گری در فارکس، و همچنین برخی از دلایلی که توسط شما در وبسایت های مختلف بیان شده است را بررسی خواهیم کرد.
سودآوری
احتمالاً بسیاری از شما به دلیل پتانسیل کسب سود زیاد معامله گری را شروع کرده اید؛ و پس از گرفتن این سودها دیگر نمی خواستید از این بازار دست بکشید. این یک واکنش کاملاً طبیعی است و خوشبختانه نتیجه مثبتی نیز دارد. زمانی که این سودها را به دست می آورید، هر کاری که می توانید را انجام می دهید تا این سود ها بیشتر شوند، تا به طور مداوم این سودها را داشته باشید. وقتی به اهدافتان دست پیدا کنید، این می تواند به شما احساس فوق العاده ای بدهد؛ و ما همیشه می خواهیم چنین احساسی داشته باشیم؛ بنابراین به این دلیل این سودها باعث می شوند که مدام به این بازار برگردیم.
فراز و نشیب ها
فارکس پر از فراز و نشیب است و عمدتا این فرازها هستند که به ما آدرنالین می دهند، به ما این احساس را القا می کنند که می توانیم هر کاری را انجام دهیم، احساس شکست ناپذیری می دهند و باعث می شوند با خود فکر کنیم که می توانیم پول زیادی به دست بیاوریم. ولی در بازار فارکس، نشیب هایی هم وجود دارد؛ در این نشیب ها همه چیز برای ما خوب پیش نمی رود، یا حتی در چنین مواقعی اشتباه و ضرر هم کرده ایم. اما ممکن است در معاملات بعدی، بتوانیم دوباره به شرایط مطلوب برسیم؛ این دقیقا مانند ترن هوایی است، معامله گری و فارکس مانند ترن هوایی است، و به عنوان معامله گر نمی خواهیم از این ترن هوایی پیاده شویم. وقتی احساسات و عواطف شما به سرعت برانگیخته می شوند، این باعث می شود اشتیاق واقعی را احساس کنید، و همچنین باعث می شود به چیزی که کسب کرده اید اکتفا نکنید. احساس این فرازهایی که تجربه می کنیم شبیه احساس سوار شدن بر ترن هوایی با سرعت 160 کیلومتر در ساعت است؛ معامله گری، مانند این ترن ها، خیلی طرفدار دارد و بسیار محبوب است.
احساس تعلق
معامله گران فارکس اغلب مانند یک جامعه عمل می کنند، به همین دلیل فارکس می تواند به شما احساس تعلق خاطر دهد، و می توانید فردی از جامعه آن باشید. بسیاری از معامله گران در خانه تنها کار می کنند، و این می تواند احساس تنهایی شما اشتباهات ویرانگر در معامله گری را بدتر کند. شاید عزیزان و دوستان شما علایقتان را درک نکنند، یا شاید اصلا شما دوستی نداشته باشید؛ در هر صورت، معامله گری احساس تنهایی را به شما القا می کند. با این وجود، انجمن های معامله گری زیادی وجود دارد؛ انجمن هایی که در آنها معامله گران گرد هم می آیند تا به یکدیگر کمک کنند، ایده هایشان را به اشتراک بگذارند و با یکدیگر آشنا شوند. این نوع انجمن ها می توانند خانه جدید ما باشند؛ پلتفرم هایی که در آنها می توانیم در مورد علایقمان با افراد همفکر خود صحبت کنیم، از آنها ایده بگیریم، در مورد معاملات با آنها گفتگو کنیم، و تحلیل هایمان را روی آنها آزمایش کنیم؛ این جوامع فوق العاده هستند و احساس تعلق می تواند به تنهایی اعتیادآور باشد.
اهداف یا نقاط عطف
اینها اهداف کوچکی هستند که ما برای خود تعیین کرده ایم. اگر این اهداف را به درستی تعیین کنید، به گونه ای برنامه ریزی می شوند که دستیابی به آنها آسان می شود. همچنین، این اهداف به بخش های کوچک تجزیه شده اند، بخش هایی که با یکدیگر هماهنگ کار می کنند تا ما را به هدف بعدی سوق دهند. وقتی به این شکل اهدافمان را بچینیم احساس می کنیم که همیشه در حال دستیابی به چیزی هستیم؛ این به ما کمک می کند تا به خود انگیزه دهیم و ما را به ادامه کار وادار می کند. هر گاه به هدفی می رسیم احساس فوق العاده ای به ما دست خواهد داد؛ احساس می کنیم که می خواهیم به مسیرمان ادامه دهیم، برای رسیدن به هدف بعدی به خودمان فشار می آوریم و با رسیدن به هر هدف، مشتاق رسیدن به هدف بعدی خواهیم بود و این اشتیاق اعتیادآور است. با دستیابی به هر هدفی، احساس موفقیت می کنیم و این هدف در فارکس به این معناست که پول بیشتری کسب می کنیم. پول در آوردن دلیل اصلی اکثر ما برای ورود به بازار فارکس است.
زندگی بهتر
این دلیل، موارد دیگر که در بالا به آنها اشاره کردیم را شامل می شود. هنگام معامله گری، مقداری پول به دست می آوریم، سپس می توانیم آن پول را اشتباهات ویرانگر در معامله گری خرج چیزهای لذت بخش زندگی کنیم. می توانیم با آن خودمان را درمان کنیم؛ علاوه بر این، این پول ما را از لحاظ مالی مستقل می کند. این پول را حتی می توانیم خرج عزیزانمان کنیم. البته، می تواند برعکس این حالت هم باشد. اما وقتی صحبت از عشق به معامله گری می شود، تمایل داریم درباره چیزهای خوبی که برای ما به ارمغان می آورد و پیشرفت هایی که در زندگی روزمره ما ایجاد می کند، فکر کنیم.
این 5 دلیل تنها بعضی از دلایلی است که ما را به معامله گری وابسته می کند؛ ما معامله گری را دوست داریم، معامله گری احساسات ما را بر می انگیزد، به ما سود می دهد و همچنین ما را عضوی از یک جامعه خاص می کند؛ این چیزهایی است که معامله گری را برای ما ارزشمند می کند، حتی اگر ضرر و زیان هم داشته باشد.
در حالی که معامله گری شغلی عالی است و خیلی به آن علاقمند هستیم، اما باید به این نکته اشاره کنیم که افرادی که واقعا معتاد این بازار هستند، و نه فقط علاقه جدی به آن دارند، باید دنبال راه درمان باشند. اعتیاد به هر چیزی می تواند زندگی مردم را نابود کند؛ و وقتی صحبت از مسائل مالی می شود، از قمار گرفته تا معامله گری در بازار فارکس، این اعتیاد ممکن است زندگی این افراد را کاملا متلاشی کند. اگر احساس می کنید شما یا فردی از بستگان یا دوستانتان دچار اعتیاد به معامله گری شده اید، باید هرچه زودتر نسبت به درمان آن اقدام کنید. سعی کنید این کار را در اسرع وقت انجام دهید، هرچه زودتر این اعتیاد را شناسایی کنید، زودتر می توانید به خودتان یا آن شخص کمک کنید تا از شر آن خلاص شود.
اعتیاد به معامله گری می تواند همه سرمایه شما را از بین ببرد، و حتی ممکن است پولی که به آن نیاز مبرم داشته باشید را از دست دهید؛ بنابراین برای درمان آن هرچه می توانید انجام دهید و مهمتر از همه، از مشاوره و درخواست کمک خجالت زده نشوید؛ افراد زیادی هستند که می توانند به شما کمک کنند.
به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقهمندان و سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور میکنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت میکنند، منجر میشود. در این میان جای خالی آموزش و دانشاندوزی به وضوح احساس میشود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاسهای خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاسهای مالتی مدیا گرفته، تا دورههای عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیلهای روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.
عواملی که در قیمت سهام تاثیر به سزائی دارند ( عوامل درونی)
در این قسمت، قصد داریم درباره سومین دسته از عوامل موثر در تعیین قیمت سهام شرکتها، یعنی عوامل درونی یا اصطلاحا عوامل خرد صحبت کنیم. برخلاف عوامل محیطی و عوامل مرتبط با صنعت، عوامل درونی، همانطور که از اسمش هم پیداست، به وضعیت داخلی شرکت مربوطاند. در ادامه، مهمترین عوامل درونی موثر بر قیمت سهام را برای شما بازگو میکنیم.
با چه روش هائی قیمت سهام تعیین می شود؟
این روزها بحثهای زیادی دربارهی سهام و سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار میشنویم. بنابراین داشتن اطلاعاتی دربارهی بازار سهام و مهمتر از آن، روشهای تعیین قیمت سهام بسیار مفید خواهد بود.
معرفی پیتر لینچ یکی از مدیران افسانهای وال استریت
پیتر لینچ به مدت 13 سال مدیریت یک صندوق سرمایهگذاری مشترک معروف به نام Magellan در شرکت Fidelity را بر عهده داشت و توانست بازده خیرهکننده سالانه 29 درصد را کسب کند. او توانست ارزش این صندوق را از 20 میلیون دلار در 1977 به 14 میلیارد دلار در 1990 برساند. او یکی از مدیران افسانهای وال استریت است که استراتژی «سهامی را بخرید که میشناسید» وی شهرت زیادی دارد.
منشور معامله گر
در زیر به مجموعه قواعدی اشاره میکنم که پس از سالها معامله گری بدست آمده و تجربه معامله گران است. تک تک این توصیه ها با ضررهای فراوان بدست آمده. به امید پیروزی همه معامله گران ایرانی در بازاهای مالی.
اصول خرید و فروش سهام
در این قسمت، قصد داریم برخی اصول کلی که باید در خرید و فروش سهام مدنظر قرار گیرد را به شما معرفی کنیم.سرمایه گذاران هنگامی اقدام به خرید سهام یک شرکت می کنند که پس از بررسی عوامل متعدد اثرگذار بر قیمت سهام آن شرکت شامل عوامل محیطی، عوامل صنعت و عوامل درونی، به این نتیجه برسند که قیمت واقعی آن سهم بیشتر از قیمت بازار آن است. طبیعتا بررسی همه جانبه عوامل اثرگذار بر قیمت سهم، نیازمند بهره گیری از اطلاعات دقیق، جامع و معتبر است.
قوانین ریچارد رودز در بازارهای مالی
باید اعتراف کنم که من آنقدر باهوش نیستم که این قوانین معاملات را وضع کرده باشم. حدود 15سال پیش یک بازرگان بزرگ آنها را به من یاد داد، هر چند به شما اطمینان میدهم که هنوز هم قابل اجرا هستند. اگر از قوانین تبعیت کنید و تاجایی که ممکن است به ندرت آنها را زیر پا بگذارید، هر سال میتوانید پول در آورید، یک سال بیشتر یک سال کمتر اما به هر حال پول در آورید. قوانین ساده اند اما تبعیت از آنها مشکل اشتباهات ویرانگر در معامله گری است.
حق تقدم سهام چیست؟
قصد داریم یکی دیگر از انواع اوراق بهادار قابل داد و ستد در بورس را به شما معرفی کنیم، اوراق بهاداری که به نوعی، وابستـه به سهام محسوب شده و ریسک آن نیز تقریبا با ریسک سهام برابر است. اسم این ورقه بهـادار، گواهی حق تقدم خرید سهام است.
توضیح قرار داد آتی و میزان ریسک آن
قبل از آنکه درباره قرارداد آتی برای شما صحبت کنم، باید این نکته را تأکید کنم که سرمایهگذاری در قراردادهای آتی، بسیار پرریسکتر از سهام بوده و نیازمند تخصص بسیار زیاد در این زمینه است، بنابراین، به افراد عـادی و غیرمتخصص به هیچ وجـه توصیه نمیشود در قرارداد آتی سرمایهگذاری کنند.
تصمیمات معامله گری در زمانیکه شما در یک معامله هستید
زمانی که بصورت شفاف پاسخ تمام سوالات ذهنی خود را یافتید، آماده اید برای انجام ترید(معامله) اما زمانی که در معامله هستید، بخاطر اینکه تحت فشار بازار واقعی هستید با مجموعه مشکلات متفاوتی سرو کار دارید. اینکه شما سوالاتی را از قبل و پیش از ورود به معامله جواب داده باشید اهمیت زیادی دارد، چرا که حالا باید آماده اجرای پلن معاملاتی تان بدون اینکه نیاز به تفکر زیاد داشته باشید.
۱۲ اشتباه ویرانگر در سرمایه گذاری در بورس
آگاهی از خطاهای رایج و ویرانگر در سرمایه گذاری در بورس، اشتباهات ویرانگر در معامله گری مهمترین بخش از یک برنامه موفق سرمایه گذاری است. بررسی تکرار خطاهای رایج نشان می دهد که بزرگترین دشمن این دسته از سرمایه گذاران خود آنها هستند. در هر حال، رایج ترین خطاهای سرمایه گذاران را می توان به شرح زیر برشمرد:
نظم در معامله گری چیست و چگونه باعث موفقیت تریدرها میشود؟
به نظر شما نظم در معامله گری چقدر مهم است؟ اگر بخواهیم اهمیت این موضوع را بیشتر باز کنیم، بهترین کار صحبت از یک مثال است.
دو معاملهگر را تصور کنید. یک معاملهگر، استراتژی معاملاتی حرفهای، دقیق و منابع کافی برای سرمایهگذاریها و معاملاتش دارد، اما نظم و انضباط خاصی در برنامههای معاملهگری او وجود ندارد.
معاملهگر دیگر دارای استراتژی متوسط و منابع سرمایه کمتری دارد، از آن طرف یک نظم دقیق و حسابشده برای سرمایهگذاری خود در نظر گرفته است. به نظر شما کدام یک از اشتباهات ویرانگر در معامله گری این دو معاملهگر میتوانند در برابر اتفاقهای غیرقابلپیشبینی بازار بهترین عکسالعمل را داشته باشند؟
شاید معاملهگر دوم منابع مالی کمی داشته باشد، اما مطمئنا نظم او مهمترین نقطه قوتی است که باعث میشود از هر اتفاق و رخداد پیشبینی نشده بهخوبی عبور کند.
درحالیکه همین شرایط، برای فرد اول سخت و تا حدی غیرممکن خواهد شد. زیرا هیچ ابزار کاربردی برای کنترل این شرایط در دست او نیست.
این یکی از مهمترین ویژگیهایی است که باعث میشود تبدیل به معاملهگر موفقی شوید، اما همه آن نیست. برای آشنایی بیشتر با این موضوع و شناخت نظم در معامله گری، تا پایان این مطلب همراه ما باشید.
معاملهگر موفق کیست؟
شاید بپرسید چه کسی ممکن است در نهایت تبدیل به معاملهگر موفقتر شود؟
پاسخ این است که به چند عامل مختلف بستگی دارد:
- توانایی انطباق با شرایط
- هوش اقتصادی و حتی هیجانی
- نظم در معامله گری
هنگامی که یک سیستم مالی، باتوجهبه معیارهای گذشته و روندهای حرکتی خود، به سراشیبی کاهش میافتد یا یک اتفاق خارج برنامه، سرمایهگذاران را غافلگیر میکند، عملکرد خوب یا سودده آن متوقف خواهد شد.
عبور از چنین شرایطی فقط زمانی ممکن است که معاملهگران چشماندازی از روند بازار داشته باشند و با استفاده از هوشمندی یا دانش فنی خود، راهحل مناسب را انتخاب کنند.
در چنین شرایطی، نظم و انضباط برای تنظیم استراتژی معاملاتی باعث میشود بزرگترین اتفاق بیفتد و معاملهگر بتواند راه فراری داشته باشد. چشمانداز، هوش و دانش فنی و حتی نظم در معامله گری زمانی کارآمد خواهد بود که بتوانید هر سه این موارد را در کنار یکدیگر استفاده کنید.
بهراحتی میتوان گفت که بدون نظم و انضباط، دیدگاه و دانش شما بیاثر میشود. چون شما تبدیل به بزرگترین عامل خطر برای سرمایه و دارای خود میشوید. تا جایی که ممکن است در نهایت به شکست برسید.
نظم و انضباط ممکن است همه آن چیزی نباشد که شما نیاز دارید، اما تنها چیزی است که به شما کمک میکند تا از همه اجزا و عوامل موثر در زمان و موقعیت مناسب خودش استفاده کنید. بدون آن، رفتار معاملاتی شما غیرقابلاعتماد هستند و هر لحظه شما را تا آستانه پرتاب به دره و سقوط در آن، نزدیکتر میکند.
نکاتی مهم برای دستیابی به نظم در معامله گری
اگر تمام معاملاتی را که میدانستید از ابتدا نباید انجام میدادید، انجام نمیدادید، حساب معاملاتی شما چگونه بود؟
اکثر معاملهگران دنبال پیداکردن روش خاص خود و حتی بازار خودشان هستند. بازاری که با استراتژی، اهداف و منابع مالی آنها سازگار است، اما گاهی اوقات هیچوقت آن را پیدا نمیکنند.
نظم در معامله گری مفهوم مهمی است که برای ورود به بازارهای مالی باید در نظر داشته باشید.
خبر خوب این است که توسعه نظم و انضباط معمولاً بسیار سادهتر از ایجاد یک مزیت در استراتژی معاملاتی است. اما قبل از اینکه به این جایگاه برسید، ابتدا باید نظم و انضباط را توسعه دهید.
در معامله گری، مانند بسیاری از مشاغل دیگر، دانستن آنچه که باید انجام دهید، نباید انجام دهید و روشهای مناسب انجام این اقدامات بسیار مهم است.
سیستم معاملاتی شما و همه معاملهگران موفق باید دو بخش اصلی داشته باشد: یک «دانستن اینکه چه کاری انجام دهید» و «چگونه انجام دهید»!
بخش «انجام آن» اجرای واقعی سیستم شما، پیروی از قوانین و بهکارگیری اصول مدیریت ریسک است. یک معاملهگر معمولی بیشتر وقت خود را صرف توسعه مزیت معاملاتی خود میکند، یعنی به دنبال شاخصهای «بهتر» یا تلاش برای یافتن راههای دیگری برای بهبود نرخ برد خود است.
شکست معاملات معمولاً ناشی از سیستمهای معاملاتی ضعیف نیست، بلکه به دلیل ناتوانی در پیروی از قوانین و نداشتن نظم در معامله گری اتفاق میافتد. برای مثال به تمام معاملاتی فکر کنید که خیلی زود وارد آنها شدهاید، قوانین خود را زیر پا گذاشتهاید، ریسک زیادی کردهاید، خیلی زود خارج شدهاید، خیلی حریص بودهاید یا هر شرایط مشابه دیگر باعث شد بدون برنامهریزی و بدون رسیدن به نقطه مشخصی از آنها خارج شوید.
در واقع، با مرور عملکردها، یک خودانعکاسی صادقانه انجام دهید. ارزیابی عملکرد معاملاتی شما به طور عینی اغلب نشان میدهد که مشکل روش معاملات شما نیست، بلکه شما هستید! توانایی شما در اجرای قوانینی که بهوضوح برای شما تنظیم شده و وجود دارد ولی در پیروی از آنها سهلانگاری میکنید.
تاثیر فقدان نظم در معامله گری
نقطهای وجود دارد که فراتر از آن دیگر نمیتوانید یک سیستم معاملاتی را بهینه کنید.
نرخ برد 100% یا فرمول جادویی برای پیشبینی رشد و صعود مطلق بازار را فراموش کنید. تلاش برای دستیابی به چنین پیشبینیها و اقدامات افراطی اغلب به نتایج معکوس منجر خواهد شد.
تا جایی که ممکن است هرچقدر که جلوتر هم پیش بروید، بهجای بهبود چیزی جز شکست نصیبتان نشود. بااینحال، در چنین شرایطی هم فضایی برای بهبود نظم و انضباط خود دارید. تأثیر آن بر عملکرد معاملاتی شما بسیار بیشتر از هر تلاشی است که برای برداشتن چند امتیاز بیشتر از معاملات خود انجام میدهید.
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، اشتباهات معاملاتی ناشی از عدم نظم و انضباط یکی از رایجترین مشکلات معاملهگران و بزرگترین قاتلان عملکرد هستند. برای آشنایی بیشتر با این اشتباهات، برخی از مهمترین نمونهها را در ادامه بررسی کنید:
- خروج زودتر
- خروج خیلی دیر
- ورود پیش از موعد به معاملات
- تعقیب معاملات
- معامله انتقامی اشتباهات ویرانگر در معامله گری
- ریسککردن بیش از حد
جلوگیری در اشتباهات با داشتن نظم در معامله گری
برای اینکه بتوانید از مشکلات احتمالی و تصمیمهای اشتباهی که دارایی و سرمایهگذاری شما را در خطر میاندازد جلوگیری کنید، باید سیستم و قوانین مشخصی داشته باشید.
با فرض اینکه سیستم خوب و کارآمدی برای معاملات خود در نظر گرفته باشید، همه اینها باید در قوانین سیستم شما مشخص شده باشد.
یکبار دیگر تصور کنید که اگر از تمام معاملاتی که در آن یکی از اصول را نقض کردهاید اجتناب میکردید، ارزش سهام معاملاتی شما چگونه به نظر میرسید. خواهید دید که این یک استراتژی معاملاتی «بد» نیست که باعث ضرر میشود، بلکه معامله گری بیانضباط شماست.
معاملهگری در بازار سهام به سطح بالایی از نظم نیاز دارد.
امیدواریم تا اینجا اهمیت نظم در معامله گری و نقش آن در حفظ سرمایهگذاری را درک کرده باشید. اکنون میخواهیم چند تکنیک، نکته و ابزار را در مورد اینکه چگونه میتوانید نظم و انضباط خود را ارتقا دهید، با شما به اشتراک بگذاریم.
در ادامه 4 نکته برتر برای تبدیلشدن به یک معاملهگر منضبطتر آمده است:
1. بررسی عملکرد و خودآگاهی در معامله گری
ما با مهمترین نکته شروع میکنیم که بدون شک بیشترین تأثیر را در معاملات شما خواهد داشت: شروع به بررسی معاملات خود کنید.
فقط به روال معاملاتی فعلی خود فکر نکنید. به این بیندیشید که بعد از بستن معاملات خود چه کاری باید انجام دهید.
اکثر معاملهگران هرگز به گذشته نگاه نمیکنند و جلسات معاملاتی خود را بررسی نمیکنند. این یک اشتباه بزرگ است. چنین کاری نهتنها آنها را برای بهبود معاملات و استراتژیهایشان کمک نمیکند، بلکه تمام خطاهای معاملاتی که میتوانستند شناسایی کنند را هم از دست خواهند داد. چنین شرایطی عملاً باعث میشود که در نهایت اشتباهات مشابه را بارهاوبارها انجام دهند.
بنابراین، اولین و مهمترین نکته ما این است که هر روز چند دقیقه برای بررسی معاملات خود وقت بگذارید. شروع به یادداشتبرداری در مورد اشتباهات خود کنید و خیلی سریع الگوهایی را در رفتار معاملاتی خود انجام دادهاید را بررسی و شناسایی کنید.
2. تهیه چکلیست
مارتی شوارتز یکی از موفقترین معاملهگران تمام دوران است و در کتاب جادوگران بازار جک شواگر نیز حضور داشته است.
او در کتاب خود، پیت بول، در مورد اهمیت داشتن یک چکلیست فیزیکی صحبت میکند. او قوانین معاملاتی خود را یادداشت میکند، آنها را در ابعاد و موقعیتهای مختلفی میسنجد و در نهایت یک چکلیست مناسب و موثر برای معاملاتش تهیه میکند.
چکلیستی که همواره کنار میز معاملاتی اوست و یکی از قدمهای مهم برای حفظ نظم در معامله گری محسوب میشود. او زمانی که میخواهد وارد یک معامله شود، چکلیست خود را بررسی میکند. اگر همه معیارها رعایت شود، وارد معامله میشود.
اگر یک معاملهگر چندمیلیوندلاری از چکلیستی برای اعمال نظم در روال معاملات شخصی خود استفاده میکند، آیا دلیلی وجود دارد که شما بدون چک لیست معامله میکنید؟
3. شناخت قوانین معامله
این نکته همپوشانی زیادی با نکته قبلی دارد، اما جزئیات آن را هم نمیتوان نادیده گرفت.
یکی از دلایلی که معاملهگران تمایل دارند در معاملات شلخته شرکت کنند این است که آنها یک برنامه محکم ندارند. بنابراین، توصیه میکنیم تمام قوانینی را که متدولوژی معاملاتی شما را تعریف میکنند، یادداشت کنید.
این روش همچنین یک راه عالی برای دیدن نقاط ضعف بالقوه و شناسایی مناطقی است که در آن مسیر روشنی ندارید یا نمیتوانید بهدرستی از آنها عبور کنید.
4. کنترل احساس درونی و شهود
معاملهگران دائماً بهانههایی برای عملکردهای اشتباه خود میآورد.
این کار توجیهی برای معاملاتی است که خلاف روش همیشگی آنها انجام میشود، اما واقعا این توجیه میتواند درست باشد؟ واقعاً چند بار بعد از زیر پا گذاشتن قوانین خود با یک برنده مواجه شدید؟
یک معاملهگر حرفهای باید بداند که بازار جای بهانه آوردن و نپذیرفتن خطا نیست. یا خطایی را میپذیرید و آن را جبران میکند یا با بهانههای مختلف، بارهاوبارها آن خطا را تکرار خواهید کرد.
معاملهگر حرفهای میداند که اشتباهات ویرانگر در معامله گری اشتباهات ویرانگر در معامله گری باید به هر قیمتی از اشتباه اجتناب کند. مگر شرایطی که اشتباه کردن عامدانه، درستترین کار است!
موفقیت در معاملهگری زمانی معنا پیدا میکند که بتوانید طبق اصول و قواعد مشخصی در بازار قدم بردارید. قواعدی که میتوانند هر قدم بعدی را به شما نشان دهند.
سطوح نظم در معامله گری
ممکن است همه نکات و ابزارهایی که گفتیم، برای هر سیستم معاملاتی قابلاستفاده به نظر نرسند. بهخصوص وقتی صحبت از ترید دستی و خودکار باشد، تفاوتها بیشتر از همیشه به چشم میآیند.
یک معاملهگر ممکن است با نوشتن یک چکلیست معاملاتی یا از قبل برنامهریزی شده، معاملات خود را دشوار بداند زیرا تصمیمات خود را در لحظه میگیرد و مجموعه قوانین ثابتی ندارد. اما، نظم و انضباط به ورودیهای تجاری محدود نمیشود.
این کار شامل انواع اصول و تاکتیکهای مختلف است. اکنون نگاهی میاندازیم به شرایط مختلف در ترید که در آن فقدان نظم و انضباط بیشتر شایع است و همچنین چگونه یک رویکرد منضبطتر در این شرایط میتواند به شما کمک کند:
خطر
حتی یک معاملهگر محتاط معمولاً میتواند ترید خود را با اعمال رویکردی منظمتر در مدیریت ریسک بهبود بخشد.
مطمئن بودن در مورد میزان ریسک در یک معامله واحد و جلو نرفتن از این آستانه ممکن است با کمک به جلوگیری از معاملاتی که ممکن است وسوسهانگیز اما بالقوه ویرانگر هستند، ضرر را محدود کند.
کاهش معاملات زیانده
کاهش معاملات زیانده بهراحتی میتواند نتیجه احساس خطر و کنترل آن باشد.
قوانین خاصی در مورد نحوه تنظیم یک دستور توقف ضرر و زمان کاهش معاملات زیانده هم وجود دارد. یکی از مهمترین قوانینی که در باید به آن توجه کنید این است که نگذارید ضرر از کنترل خارج شود.
سود گرفتن
وقتی صحبت از کسب سود میشود، دو مشکل رایج وجود دارد:
- اولاً، معاملهگران خیلی ترسیدهاند و معاملات را خیلی زود میبندند و سودهای بالقوه را از دست میدهند.
- دوم، معاملهگران بیش از حد حریص میشوند و فکر میکنند با صبوری بیش از حد میتوانند سود بیشتری به دست آورند، غافل از اینکه این کار باعث میشود سودی که تا اینجا به دست آوردهاند هم از دست بدهند.
اگر شما هم بین یکی از این دو دسته هستید، بهترین کاری که باید انجام بدهید این است که قوانین مشخص و منعطفی برای کسب سود از سرمایهگذاری خود تعیین کنید و از اشتباهات رایج اجتناب کنید.
شناخت و انتخاب سبکهای معاملاتی
خودتان حسابرسی کنید! چه میشد اگر مایکل جردن بهجای بسکتبال به دنبال حرفه مالی بود؟ شاید هرگز نام او را نمیشنیدیم. یا میتوانید وارن بافت را بهعنوان یک راننده ماشین مسابقه حرفهای تصور کنید؟
حتی در زمینههای مرتبط، تفاوت بین دامنههای خاص میتواند بسیار زیاد باشد. بهعنوانمثال، یک دونده مسافت طولانی در سطح جهانی ممکن است یک دونده سرعتی افتضاح باشد. هر دو دارای ویژگیهای فیزیکی متفاوتی هستند.
در معاملات هم همینطور است. تفاوت بین سبکهای معاملاتی میتواند قابلتوجه باشد. درحالیکه معاملات نوسانی قبل و در حین معاملات به صبر بیشتری نیاز دارد، یک معاملهگر روزانه باید با احساسات بسیار موثر کنار بیاید و حتی پس از متوجه شدن ضرر سراغ معامله دیگری برای جبران این ضرر برود.
جمعبندی
در این مطلب از بورسینس درباره نظم در معامله گری، اهمیت و تاثیر آن برای تبدیلشدن به یک معاملهگر موفق صحبت کردیم.
بسیار مهم است که بتوانید احساسات و هیجانات خود را کنترل کنید. برنامه و قوانین مشخصی برای معاملات خود داشته باشید و باتوجهبه این قوانین، تبدیل به یک معاملهگر منظم و موفق شوید.
یک چکلیست معاملاتی، چارچوب قوانین و تعیین حد سود و ضرر از جمله اقداماتی است که برای نظم در معامله گری مهم است.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
نحوه تبدیل شدن به یک معامله گر باثبات
چه بپذیرید یا نپذیرید این را باید گفت که ضرر بخش جدایی ناپذیری در معاملات میباشد هر معامله گر خوبی ضرر را تحمل میکند اما تفاوت بین معامله گر موفق و معامله گر شکست خورده در نحوه مدیریت ضرر می باشد .
اغلب معامله گران تازه کار معمولاً برای انتقام شکست های خود در معاملات قبلی ، به معاملات چشم بسته روی می آورند . این افراد این چنین معاملاتی را برای انتقام از شکستی که در معاملات قبلی خود دچار شده اند انجام میدهند و اغلب به صورت کاملاً بی منطق و با میزان ریسک بالا معاملات خود را انجام میدهند . عده ای دیگر وجود دارند که سعی میکنند به طور کلی از شکست ها چشم پوشی کرده و با حس افسردگی که شکست به آنها میدهد معاملات خود را ادامه دهند .
باید گفت که این دو رویکرد از نظر استراتژی های معاملاتی باعث افسردگی بیشتر فرد معاملهگر میشود و این موارد باعث هدر رفتن کل سرمایه فرد معامله خواهد شد .
استراتژی معاملاتی
ضرر در معاملات یک مشکل نیست ، بلکه فقدان یک استراتژی معاملاتی مناسب مشکل اصلی میباشد .
داشتن یک برنامه کلی برای معاملات به معامله گران کمک خواهد کرد تا مواردی مانند مدیریت ریسک ، مدیریت سرمایه ، سیگنال های ورود و خروج خود را به صورت کامل تحت کنترل داشته باشند . استراتژی های معاملاتی در برنامه کلی فرد معامله گر مناطق ورود و خروج را به صورت مناسب شرح داده و قبل از اینکه فرد در این مناطق ورود یا خروج کند آزمایش های دقیقی را طبق این برنامه معاملاتی پشت سر خواهد گذاشت .
معامله گران باتجربه استراتژی های خود را از طریق آزمایش های جامع و مکرر نقد و بررسی خواهند کرد و خواهند دانست که کدام رویکرد در بازار بهتر عمل می کند این موضوع به آنها اعتماد به نفس کافی را می دهد تا با وجود معاملات احساس خطر از دست دادن را نداشته باشند .
آیا انجام دادن یک معامله به معنای پذیرش ریسک میباشد ؟
انجام معامله توسط شخص معامله گر به معنای پذیرش ریسک نمی باشد بلکه انجام معامله توسط شخص معامله گر به معنای مدیریت ریسک در معامله می باشد این دو موضوع دو چیز کاملاً متفاوت از هم می باشند .
هنگامی که معامله گر معامله ای را انجام می دهد اغلب انتظار سود را دارد و تنها به احتمال ضرر یا ریسک فکر میکند این موضوع یک اشتباه بسیار بزرگ میباشد که منجر به ناامیدی و در نهایت ضرر هنگفتی برای فرد معامله گر خواهد شد .
قبل از انجام معامله هدف معامله گر می بایست پذیرای احتمال ضرر در معامله باشد .
با تشخیص میزان احتمال زیان در معامله هیچگونه تغییر استراتژی لحظه ای در هنگامی که معامله در حال انجام می باشد رخ نمی دهد . شما می بایست نقطه حد ضرر خود را پیش از ورود به معامله مشخص کنید این موضوع باعث میشود تا یک حالت ذهنی راحت و بدون فشار هرگونه احساسات مطابق با طرح کلی معاملاتی شما انجام شود .
ریکاوری فرد معامله گر پس از کسب ضرری بزرگتر از حد انتظار
یک ضرر بزرگ نه تنها از نظر مالی بلکه از نظر روحی نیز می تواند برای فرد معامله گر بسیار ویرانگر باشد اگرچه که این میزان ضرر می تواند برای هر فردی حتی بهترین معامله گر ها اتفاق بیفتد اما باید گفت که پیروی از یک طرح معاملاتی مناسب به جلوگیری از این اتفاق بسیار کمک خواهد کرد
درست است که حد ضرر برای محافظت از سرمایه وجود دارد اما لزوماً همیشه حد ضرر در سطح قیمت انتخاب شده محدود نمی شود . گاه ممکن است که حد ضرر در طول یک روند مهم بازار فعال شود و این موضوع میتواند به صورت غافلگیر کننده ای برعکس آنچه در ابتدا پیش بینی کرده باشید اتفاق بیفتد به اینگونه اتفاقات نقطه توقف خرید و فروش گفته میشود .
حد توقف معاملاتی موضوعی است که در آن محدودیت هایی در قیمت سفارشات وجود دارد . شما قیمتی که پذیرفتهاید را اشتباهات ویرانگر در معامله گری به کارگزار خود اعلام میکنید و در این نوع سفارشات دو نوع قیمت وجود دارد اولین نوع حد توقف مشخص می شود و دیگری قیمتی که در آن محدوده شما انتخاب می کنید متوقف می شود . با این حال باید بدانید که هیچ تضمینی وجود ندارد تا سفارش شما به صورت کامل به قیمتی که مدنظر دارید برسد به خصوص اگر روند بازار به صورت مدام در حال افزایش و کاهش باشد .
تجربه میزان بیش از حد ضرر در سایر افراد به طریق مختلفی تاثیر گذار می باشد
این موضوع مهم است که کمی زمان بگذارید و اجازه دهید تا ضرر را درک کنید . باید با این موضوع کنار بیایید و ضرر را بپذیرید هنگامی که از لحاظ روحی در موقعیت بهتری قرار گرفتید اکنون می توانید به تجزیه و تحلیل دلیل وقوع ضرر فکر کنید آیا برنامه معاملاتی خود را دنبال کرده بودید آیا تمامی اتفاق ها را تحت پوشش قرار داده بودید آیا کاری است که بتوانید در آینده برای جلوگیری از تکرار این میزان ضرر انجام دهید .
هنگامی که برای بازسازی اعتماد به نفس که قبلاً داشتید احساس آمادگی کردید ابتدا به معاملات کوچکتر رو بیاورید . این معاملات به اندازهای بزرگ نیستند که برای شما ترس از دست دادن دوباره زنده شود اما در عین حال به آن اندازه کوچک نیستند که ذهن شما معامله را جدی نگیرد .
مسئولیت قبول کنید
ضرر و زیان در معاملات همانطور که در ابتدای این مقاله مشخص شد بخش بزرگی از معاملات میباشد پذیرش مسئولیت امری حیاتی برای هر معامله گر می باشد بسیاری از ما این مورد را نادیده میگیریم و به جای اینکه مسئولیت یک معامله بعد را بپذیریم همه چیز را به جز خودمان از جمله بازار کارگزار یا خدمات یا هرگونه چیز دیگری را مقصر می دانیم .
شکست برای تحلیل شما و حساب شما به دست آمده است اکنون می بایست ضرر را کنترل کرده آن را بررسی کنید و سپس به ادامه راه خود ادامه دهید برای کنترل شکست شما می توانید با یک استراتژی آزمایش شده معاملات خود را ادامه دهید زیرا با آزمایش این استراتژی شما به کلیه احتمالات برای مقابله با ضرر هایی که ممکن است در معاملات برایتان پیش بیاید غلبه کرده اید .
معامله گران با تجربه مقداری از سرمایه را که از پیش تعیین شده و با از دست دادن آن راحت هستند را توسط ضرر از دست میدهند و این ضرر را به عنوان بخشی اجتناب ناپذیر از ما معاملات میپذیرند سپس آنها به معامله بعدی می روند زیرا می دانند استراتژی کلی آن ها باعث می شود در دراز مدت سود اشتباهات ویرانگر در معامله گری خوبی را به دست بیاورند .
احساس راحتی در هنگام ناخوشایندی
برای موفقیت به عنوان یک معامله گر شما باید خود را در موقعیت های قرار دهید که گاه ضرر و زیان را نیز به همراه داشته باشند این بخشی از شغل شما به عنوان یک معامله گر می باشد و شما بصورت فعال همواره در حال رقابت با قدرتمندترین احساسات خود می باشید .
سوداگری و سرمایه گذاری از معنا تا مفهوم
جرج سوروس (سوداگر) _ وارن بافت (سرمایه گذار)
بیشتر ما با سرمایه گذار معروف «وارن بافت» آشنا هستیم اما کمتر نامی از سوداگر معروف «جورج سوروس» شنیده ایم.
نام جرج سوروس با چهارشنبه سیاه بریتانیا (سوروس خلاف باور عموم معتقد بود ارزش پوند بالاتر از مقدار واقعی است) گره خورده است. او پس از این واقعه به ویرانگر بانک مرکزی بریتانیا شناخته شد. سوروس در آن روز با فروش استقراضی ده ها میلیارد دلار لیر استرلینگ به یک باره سیستم پولی بریتانیا را دچار نوسان کرد و در حالی که یک شبه میلیارد ها دلار به سرمایه وی افزوده شد، بانک مرکزی بریتانیا را مجبور کرد تاوان اقتصادی سنگینی را بپردازد.
این جمله وارن بافت را شاید شنیده اید:
- کدام یک از ما در سرمایه گذاری هایمان این طور فکر می کنیم؟
- آیا می توان وقتی در حال سوداگری هستیم از سخنان وارن بافت که یک سرمایه گذار است بهره ببریم؟
- آیا سوداگر هستیم یا سرمایه گذار؟
خلاف باور عموم که سرمایه گذاری و سوداگری را یکسان می دانند، تفاوت های بسیاری میان این دو وجود دارد که در ادامه به آن ها می پردازیم.
سوداگر و سرمایه گذار چه کسی است؟
سوداگر به شخصی گفته می شود که هدفش کسب سود از تفاوت قیمت خرید و فروش است.
سرمایه گذار شخصی است که به دنبال کسب سود از طریق ایجاد ارزش اقتصادی است.
ریسک در معاملات
تفاوت اساسی میان سوداگر و سرمایه گذار در مقدار ریسکی است که هر کدام متحمل می شوند.
سرمایه گذار به دنبال ریسک معمول یا کمتر از حالت معمول برای کسب عایدی متناسب (رضایت بخش) است اما سوداگر به دنبال ریسک هر چه بیشتر برای عایدی های بزرگ است.
در سوداگری ما به دنبال بازاری با هیجانات بالا و عایدی های بزرگ هستیم و در نتیجه ریسک بیشتری را متحمل می شویم و زمانی که سوداگر جهت هیجانات خرد جمعی (برآیند نظرات گروهی از افراد به جای یک فرد متخصص) را پیش بینی کند، اقدام به ورود به معامله می کند.
در سرمایه گذاری هیجان های قیمتی اهمیت چندانی ندارند و سرمایه گذار پس از بررسی مفاهیم بنیادی و ارزش ذاتی و. اقدام به سرمایه گذاری می کند. از آنجا که ارزندگی برای سرمایه گذار مهم است، در قیمت مناسب (نه در هر قیمتی) اقدام به معامله می کند و بنابراین ریسک کمتری هم متحمل می شود.
سود سرمایه گذاری و سوداگری
از آنجا که در سرمایه گذاری ریسک کمتری متحمل می شویم بازده سود انتظاری نسبت به سوداگری کمتر است.
از آنجا که هدف از سرمایه گذاری یا سوداگری کسب سود است، پس باید این سود ارزنده باشد یعنی مقدار سود از حالتی که هیچ ریسکی نکنیم (مثلا سپرده بانکی) بیشتر باشد.
برای محاسبه ارزندگی سرمایه گذاری یا سوداگری کافی است سود کسب شده را با نرخ سود بانکی(بدون ریسک)،نرخ تورم و. مقایسه کنید.
برای مثال اگر عایدی حاصل از سرمایه گذاری، از نرخ سود بانکی کمتر باشد سرمایه گذاری شما ارزنده نیست چرا که می توانستید سود بیشتری را بدون ریسک کسب کنید.
بازه زمانی
بیشتر سرمایه گذار ها دیدگاه بلند مدت دارند و دارایی مربوطه را برای مدت زمانی بیشتری نگهداری می کنند در صورتی که بازه زمانی سوداگری در بیشتر مواقع کوتاه است اما این موضوع بستگی زیادی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد.
سرمایه گذار پیش از ورود به معامله و با بررسی های مختلف، معمولا قیمتی را به عنوان قیمت هدف (تارگت قیمتی) برای خروج از معامله در نظر می گیرد و تا زمان رسیدن به آن قیمت صبر می کند، اما سوداگر از آن جا که به دنبال استفاده از هیجانات است و هیجانات در بیشتر مواقع مقطعی و کوتاه مدت هستند، بازه زمانی ورود و خروج برای سوداگر معمولا کوتاه تر از سرمایه گذاری است.
شناخت بازار هدف
هم در سوداگری و هم در سرمایه گذاری شناخت بازار هدف مهم است و بدون دانش کافی ورود به هر بازاری ریسک از دست رفتن سرمایه را به دنبال خواهد داشت.
برای سرمایه گذار این شناخت تخصصی تر و جامع تر است و در بیشتر مواقع ممکن است سرمایه گذار از مشاوران متخصص آن بازار کمک بگیرد اما در سوداگری ممکن است نیاز به شناخت جامع و تخصصی از بازار نداشته باشیم.
نوسان های قیمتی
نوسان های کوتاه مدت و مقطعی برای سرمایه گذار اهمیت چندانی ندارد اما برای سوداگر این اشتباهات ویرانگر در معامله گری نوسان ها با اهمیت تر است و از همین نوسان ها اقدام به کسب سود می کند.
برای مثال فرض کنید شایعاتی مبنی بر افزایش قیمت دلار در بازار داریم. در این مواقع سوداگر اقدام به ورود به معامله می کند و به محض کاهش این هیجانات اقدام به خروج از معامله می کند و از نوسان های قیمتی بهره
می برد.
مثال دیگر فرض کنید سرمایه گذاری پس از بررسی های مختلف تصمیم به سرمایه گذاری در سهام شرکتی را دارد. او فقط زمانی که قیمت سهام به قیمت مطلوب خود برسد اقدام به ورود و خروج از معامله می کند و در این میان به نوسانات لحظه ای بازار توجهی ندارد.
نوع بازار
نوع بازار برای سوداگر مهم نیست زیرا به دنبال کسب سود از طریق هیجانات و خرد جمعی بازار است و در هر بازاری که این هیجانات موجود باشد سوداگر می تواند اقدام به معامله کند. در سرمایه گذاری دیدگاه متفاوت است، چرا که سرمایه گذار باید به به بازار مورد نظر علاوه بر آشنایی تسلط کافی نیز داشته باشد و در بیشتر مواقع سرمایه گذار ریسک ورود به بازاری را که از آن شناخت کافی ندارد نمی کند.
نمودار قیمتی
نمودار قیمت
سوداگر با توجه به نمودار قیمتی در بیشتر مواقع اقدام به نوسان گیری می کند و از تحلیل تکنیکال (بررسی نمودار قیمتی) برای ورود و خروج های خود استفاده می کند.
نمودار قیمتی برای سرمایه گذار اهمیت چندانی ندارد و سرمایه گذار به صورت مرتب به نمودار قیمتی و نوسانات کوتاه مدت توجهی ندارد. در بیشتر مواقع سرمایه گذار به صورت دوره ای(روزانه، هفته ای، ماهانه) به نمودار قیمتی نیم نگاهی دارد.
اخبار و شایعات
اخبار و شایعات
برای سوداگر اخبار و شایعات بسیار با اهمیت هستند و معمولا سوداگران در بازار هایی که اخبار و شایعات زیادی وجود دارد فعالیت دارند. برای سرمایه گذار اخبار و شایعات اهمیت کمتری دارند و سرمایه گذار بیشتر به اخبار مرتبط و معتبر توجه می کند.
برای مثال در بازار فارکس جلسه (SESSION) های معاملاتی آسیا معمولا چون اخبار کمتری دارند و بیشتر این اخبار هم کم اهمیت هستند برای سوداگری جذاب نیستند، اما در مقابل جلسه های معاملاتی مربوط به آمریکا و اروپا به جهت اخبار زیاد و اهمیت بالای این اخبار در اقتصاد جهانی برای سوداگری جذاب تر هستند.
ذات بنیادی
بعضی دارایی ها ذاتا دارای حرکات(گام های) بزرگ و شارپ(رشد های قیمتی سریع و بزرگ) هستند و بعضی حرکات نسبتا کوچکی دارند.
برای مثال طلا با توجه به جایگاهی که در اقتصاد جهانی دارد، حجم معاملات بسیار بالایی دارد و معمولا حرکات بزرگی در آن شاهد نیستیم اما در طرف دیگر شاخص های بورسی کشورهای قدرتمند اقتصادی (مانند نزدک،داوجنز و. ) معمولا حرکات بزرگ و شارپی دارند و برای سوداگری جذاب تر هستند.
حباب قیمتی؟؟
از آنجا که در سوداگری به دنبال استفاده از هیجانات بازار هستیم پدیده ای به نام حباب قیمتی(فاصله گرفتن قیمت از ارزش ذاتی) مطرح نمی شود و اصلا برای سوداگر معنا ندارد، اما در سرمایه گذاری چون به دنبال ایجاد ارزش اقتصادی هستیم (ارزش افزوده) حباب قیمتی برای سرمایه گذار بسیار با اهمیت است و دارایی های با حباب قیمتی قابل توجه و زیاد برای سرمایه گذاری مناسب نیستند.
اشتباهات رایج
- یکی از اشتباهات رایج تغییر استراتژی از سوداگری به سرمایه گذاری به جهت ترس یا فرار از ضرر و. است. بسیار می بینیم که معامله گری با هدف سوداگری اقدام به معامله می کند ولی وقتی در ضرر می رود به یک باره استراتژی خود را به سرمایه گذاری تغییر می دهد (به این امید که شاید در آینده به سود برسد). این رفتار بسیار اشتباه است و می تواند باعث از دست رفتن همه یا بخشی از سرمایه شما شود. همچنین در این شرایط معامله گر فرصت های دیگر بازار را نادیده می گیرد (دچار هزینه فرصت می شود). در واقع معامله گر در حال فریب دادن خود به صورت غیر ارادی (ناخودآگاه) است.
- همچنین بسیار دیده شده است که شخصی با هدف سرمایه گذاری اقدام به معامله می کند اما با هیجان های مقطعی بازار به طور سریع اقدام به خروج از معامله می کند و به یک باره به سوداگری روی می آورد. البته این مورد کمتر در میان معامله گران دیده می شود.
- توجه بیش از حد به اخبار و شایعات و نمودار های قیمتی، از دیگر مواردی است که سرمایه گذاران را در تصمیم گیری و پایبندی به استراتژی معاملاتی به اشتباه می اندازد.
تا اینجا دانستیم که سرمایه گذاری و سوداگری تفاوت های بسیاری با هم دارند، بنابراین پیش از ورود به هر بازاری ابتدا باید تعیین کنیم که هدف ما سرمایه گذاری است یا سوداگری و متناسب با آن اقدام به معامله کنیم.
نکته ای که در انتخاب میان این دو روش بسیار اهمیت دارد این است که باید به یک شناخت نسبی از خود برسیم و متناسب با روحیه خود و تریپ شخصیتی و آستانه تحمل مان در سود و ضرر این انتخاب را انجام دهیم چرا که در غیر این صورت نمی توانیم به استراتژی معاملاتی خود به درستی عمل کنیم.
برای مثال شخصی که زمان مناسبی در اختیار دارد و توانایی تحلیلی و معاملاتی لازم و روحیه ریسک پذیری مناسبی دارد منطقی نیست وارد سرمایه گذاری های بلند مدت شود و سوداگری انتخاب مناسب تری برای این شخص است؛ در مقابل فردی که روحیه ریسک پذیری نسبتا پایین و زمان آزاد کمی در اختیار دارد بهتر است بیشتر روی سرمایه گذاری های بلند مدت تمرکز داشته باشد.
در پایان اگر این مطلب برایتان جالب بود،لایک کنید و با نظرات و انتشار آن در شبکه های اجتماعی حمایت کنید.
دیدگاه شما