تاثیر اهرم بر هزینه‌های معامله


روش محاسبه لیکوئید در بایننس

محاسبه لیکویید در بایننس

لیکویید سوآپ مجموعه نقدینگی است که بر اساس اصل AMM (Automatic Market Maker) ایجاد شده است و از مجموعه‌ای از استخرهای نقدینگی مختلف تشکیل شده است که هر مجموعه نقدینگی شامل دو رمز دیجیتال یا دارایی‌های فیات است.

شما می‌توانید نقدشوندگی را در استخرها فراهم کنید تا به یک تامین کننده نقدینگی تبدیل شوید و از کارمزد معاملات و سود متغیر بهره مند شوید. .

همچنین، به راحتی می‌توانید دو ارز دیجیتال یا دارایی‌های فیات (دارایی بدون پشتوانه) را در استخرهای نقدینگی مبادله کنید.

لیکویید سوآپ از چند نوع محصولی پشتیبانی می کند؟

لیکویید سوآپ دو نوع است: سرمایه گذاری پایدار و سرمایه گذاری خلاقانه.

سرمایه گذاری پایدار

این نوع سرمایه‌گذاری، با یک مدل ترکیبی اتوماتیک با عملکرد ثابت ترکیبی برای تحقق معامله و قیمت گذاری بین دو توکن پایدار و ارائه یک تجربه تجارت کم ریسک ایجاد شده‌است. قیمت دو توکن بیشتر تحت تأثیر نوسانات نرخ ارز به قیمت توکن است و درآمد حاصل از بازار از ثبات بیشتری نسبت به محصولات خلاقانه برخوردار است.

سرمایه گذاری نوآورانه

برای دستیابی به معامله و قیمت گذاری برای دو توکن دیجیتال یا ارزهای فیات، با یک مدل ثابت اتوماتیک بازارساز با میانگین میانگین ثابت استفاده می شود. قیمت دو توکن موجود در استخر تحت تأثیر نسبت نوسانات نرخ ارز به قیمت توکن است و بازدهی بازار نوسانات بیشتری دارد.

قبل از شروع استفاده از Liquid Swap، در اینجا برخی تعاریفی وجود دارد که بهتر است بدانید:

  • اضافه کردن (ADD) : تأمین نقدینگی برای استخرهای نقدینگی
  • باز خرید: توکن‌های خود را از استخرهای نقدینگی حذف کنید.
  • استخر دو توکنه: از دو توکن تشکیل شده است.
  • Price (قیمت داخلی): قیمت مبادله بین جفت در استخر. قیمت نهایی به نسبت جفت در استخر نقدینگی بستگی دارد و با فرمول محاسبه می‌شود.
  • سهم اکتسابی: سهم خریداری شده مورد انتظار پس از افزودن نقدینگی.
  • نسبت سهم استخر: سهم به دست آمده به کل سهم استخر.
  • بازده کل: نرخ کل بازده بر اساس کل سود فعلی و کلیه هزینه‌های معاملاتی پرداخت شده در روز گذشته محاسبه می‌شود.
  • ظرفیت استخر فعلی: ترکیب جفت در استخر فعلی. وقتی دارایی را اضافه می‌کنید، متناسب با ترکیب آن را نیز اضافه خواهید کرد.

  • سهم: بعد از افزودن دارایی به مجموعه نقدینگی‌، سهمی خواهید گرفت و با توکنی که اضافه کرده‌اید متفاوت است. این سهم از دو توکن دیجیتال یا ارز فیات تشکیل شده است. تعداد دو توکن دیجیتال یا فیات براساس زمان واقعی ظرفیت استخر در زمان واقعی تغییر خواهد کرد.
  • بازده کل: آخرین نرخ بازده جفت تجاری.
  • مقدار سهام: مقدار رمز / فیات در سهام خریداری شده.
  • ارزش سهام: ارزش کل سهم به دست آمده پس از افزودن دارایی.
  • ترکیب سهام
  • نسبت سهام استخر: سهم به دست آمده به کل سهم استخر.
  • هزینه هر سهم: با توجه به قیمت هر سهم هنگام اضافه کردن آن و با قیمت دلار آمریکا اضافه می شود.
  • بازده روز گذشته: شامل درآمد کارمزد و سود بهره دریافتی دیروز است و ضررهای ناخواسته را شامل نمی‌شود. توجه کنید در صورتی که در یک روز واریز و سپس برداشت کنید، درآمد حاصل از برداشت محاسبه نمی‌شود.
  • سود و زیان بازارساز (نسبتPnl): بر اساس ارزش فعلی سهم منهای قیمت تمام شده سهم و به قیمت دلار آمریکا محاسبه می شود. سود و زیان ناشی از بازار شامل هزینه + درآمد کارمزد معامله + نرخ بهره درآمد + زیان ناپایدار است.

سود و زیان ناشی از بازار از عوامل زیادی تأثیر می‌گیرد که شامل نرخ تبدیل، نوسانات قیمت توکن و زیان ناپایدار است که می تواند بازدهی مثبت یا منفی را ایجاد کند.

۵ اهرم مالیاتی برای محافظت از بازار املاک و مستغلات

بهبود بازار مسکن با 5 مالیات

ورود تقاضای سوداگرانه و غیرمصرفی به بخش مسکن، به افزایش قیمت‌ها و التهاباتی در این حوزه منجر شده است. جهت مدیریت این وضعیت و ساماندهی بازار مسکن، به کارگیری ۵ ابزار مالیاتی عبارت از «مالیات بر خانه‌های خالی»، «مالیات بر عایدی سرمایه»، «مالیات بر معاملات مکرر»، «مالیات بر ارزش زمین» و «مالیات بر املاک گران‌قیمت» به همراه راه‌اندازی سامانه ملی املاک و اسکان در کشور ضروری است.

مسیر اقتصاد/ بررسی های کارشناسی نشان می دهد دلیل اصلی افزایش غیرمنطقی قیمت مسکن، ورود تقاضای سوداگرانه به این بازار است. سوداگران برای کسب سود بیشتر، چندین ملک را مکرر خرید و فروش می‌کنند و یا با احتکار آن‌ها، نبض قیمتی بازار را در دست می‌گیرند.

فعالیت‌های سوداگرانه، در رشد تقاضای مسکن و به‌تبع آن رشد نوسان‌های قیمتی در این بازار سهم بسزایی دارد؛ نوسان قیمت در بازار مسکن به دلیل تقاضای سوداگرانه و غیرمصرفی موجب اخلال در تأمین مسکن مصرفی (تقاضای مصرفی) شده است. انگیزه معاملاتی و کسب سود در تقاضای مسكن، سبب می‌شود تا تقاضای آن، تحولات گسترده‌ای را ایجاد کند که رشد تقاضای حاصل از افزایش جمعیت در مقابل آن ناچیز است.

فعالیت سوداگران موجب شده تا اقشار ضعیف جامعه سالیان سال در انتظار خرید یک خانه جهت مصرف خود باشند و به همین دلیل، سوداگران بدون تحمل هیچ ریسکی روز به روز ثروتمندتر شده و در مقابل عموم مردم از تهیه سرپناه متناسب با نیاز خود دورتر می‌شوند.

از این رو اتخاذ سیاست‌های مناسب برای افزایش هزینه تقاضاهای سوداگرانه، سرمایه‌ها را به سمت تولید هدایت كرده و از بی‌ثباتی و افزایش قیمت ناشی از فعالیت‌های سوداگرانه در بازار مسکن جلوگیری خواهد کرد.

افزایش هزینه خالی ماندن ملک با مالیات بر خانه‌های خالی

یکی از اهرم‌های حاکمیت جهت جلوگیری از سوداگری و تخصیص بهینه منابع، اخذ مالیات از خانه‌های خالی است. بر اساس گزارش وزارت اقتصاد در حال حاضر نرخ خانه‌های خالی کشور ۷ درصد از میزان تعادلی خود بیشتر است. در چنین شرایطی، دولت باید با وضع مالیات، هزینه نگهداری خانه‌های خالی را افزایش داده و صاحبان این املاک را ترغیب به فروش یا اجاره ملک خود ‌کند.

امروزه در بازار مسکن بخش مهمی از ارزش اقتصادی به شکل خانه‌های خالی راکد مانده (۱۰۰۰ هزار میلیارد تومان) و گردش سرمایه به کندی اتفاق می افتد و به همین دلیل با افت تحرکات کسب و کار در این حوزه روبرو هستیم؛ بنابراین اخذ مالیات از واحدهای خالی باعث می‌شود این واحدها هر چه سریع‌تر به فروش برسند و چرخ اقتصاد با توجه به رابطه بیش از ۱۰۰ صنعت با مسکن به حرکت درآید.

قانون مالیات بر خانه های خالی در کشور توسط مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۴ تصویب شد و با توجه به متن آن، واحدهای مسکونی واقع در شهرهای با جمعیت بیش از ۱۰۰ هزار نفر که به استناد سامانه ملی املاک و اسکان (موضوع تبصره ۷ ماده ۱۶۹ مکرر این قانون) به‌عنوان واحد خالی شناسایی می‌شوند، از سال دوم به بعد مشمول مالیات بر خانه های خالی می‌شوند.

ظرفیت سامانه املاک نادیده گرفته شده است

طبق تبصره ۷ ماده ۱۶۹ مکرر ق.م.م، فرصتی ۶‌ ماهه به وزارت راه ‌و ‌شهرسازی داده‌ شده بود تا «سامانه ملی املاک و اسکان کشور» را ایجاد کند و برای اجرای قانون تاثیر اهرم بر هزینه‌های معامله در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار دهد؛ اما تاکنون که بیش از سه سال از تصویب آن می‌گذرد، هنوز از راه‌اندازی این سامانه خبری نیست.

این سامانه علاوه بر آنکه زیرساخت دریافت مالیات بر خانه‌های خالی را فراهم می‌کند، آثار مثبتی اعم از دست‌یابی به شفافیت در معاملات، جلوگیری از سوداگری و کلاه‌برداری در بازار املاک و ایجاد بانک اطلاعاتی دقیق و شفاف به منظور برنامه‌ریزی و مدیریت جامع برای بخش مسکن در سال‌های آینده دارد که تاکنون مغفول مانده است.

کاهش نوسانات قیمتی ملک با اعمال مالیات بر عایدی سرمایه

یکی دیگر از سیاست‌های مالیاتی برای کنترل انگیزه‌های سوداگرانه، یعنی خرید زمین و مسکن و نگهداری آن به امید افزایش قیمت و کسب سود به‌جای سرمایه‌گذاری در تولید و ساخت و ساز، مالیات بر عایدی سرمایه است. این مالیات به صورت درصدی از سود حاصل از معاملات املاک در هنگام نقل و انتقال از فروشنده دریافت می‌شود.

با توجه به اینکه ملک اول هر فرد معاف از پرداخت این مالیات است و همچنین تولیدکنندگان مسکن مشمول این مالیات نیستند، این مالیات تنها تقاضای سوداگرانه را هدف قرار می‌دهد. از این رو تأثیری بر هزینه تقاضای مصرفی و سرمایه‌ای مولد ندارد.

بر اساس تجارب کشورهای پیشرفته، اعمال این پایه مالیاتی منجر به خروج سوداگران از بخش املاک شده و به‌تدریج با کاهش نوسانات قیمتی، تورم مسکن کنترل خواهد شد. این کاهش تورم موجب کاهش فاصله نابرابری درآمدی ناشی از تملک دارایی مسکن نیز می‌شود. همچنین مالیات بر عایدی سرمایه، سرمایه‌ها را به سمت فعالیت‌های مولد از جمله ساخت و ساز مسکن سوق می‌دهد و این موضوع رشد اقتصادی را به دنبال دارد.

با این وجود، هنوز در کشور قانون اخذ مالیات از سوداگران و بر هم زنندگان تعادل بازار مسکن در مجلس شورای اسلامی تصویب نشده است؛ این قانون هم اکنون معطّل تصمیم کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی است.

سوداگران تنها هدف مالیات بر معاملات مکرر

ابزار تنبیهی دیگری که سوداگری را در بازار کنترل می‌کند و هزینه معاملات مکرر در زمان کوتاه را بالا می‌برد، مالیات بر معاملات مکرر سوداگرانه است. این مالیات به صورت درصدی از کل ارزش ملک و به صورت پلکانی معکوس از فروشنده دریافت می‌شود؛ بدین معنا که هر چه فاصله زمانی بین خرید و فروش ملک کمتر باشد نرخ این مالیات بیشتر بوده و با گذشت زمان میزان مالیات کمتر خواهد شد.

وضع مالیات بر معاملات مکرر سوداگرانه، تأثیری بر تقاضای مصرفی و سرمایه‌ای مولد ندارد؛ زیرا افراد با تقاضای مصرفی حداقل ۲ سال از واحد مسکونی خریداری شده استفاده می‌کنند؛ اما در مقابل سوداگران واحدهای خود را در زمانی کوتاه برای مثال تا ۶ ماه بفروش می‌رسانند؛ بنابراین هدف این پایه مالیاتی تنها سوداگرانی هستند که در مدت زمانی کوتاه جهت تخریب بازار به خرید و فروش ملک می‌پردازند.

کاهش قیمت زمین با اخذ مالیات بر ارزش زمین

مالیات تنظیمی دیگری که باید به آن اشاره کرد، مالیات بر ارزش زمین یا LVT است. هزینه زمین در ساخت و ساز قسمت عمده (۷۰ درصد) هزینه کل مسکن را تشکیل می‌دهد و با کنترل التهابات قیمتی آن، می‌توان بخش عمده‌ای از مشکلات حوزه زمین و مسکن را حل کرد.

مالیات بر ارزش زمین به صورت درصدی از ارزش اجاره‌ای زمین یک ملک اعم از در حال استفاده یا بدون استفاده، در تاثیر اهرم بر هزینه‌های معامله فواصل دوره‌ای (سالیانه) به صورت ثابت اخذ می‌شود. این مالیات بسته به موقعیت منطقه‌ای زمین و استفاده یا عدم استفاده از آن با درصد متفاوتی اخذ می‌شود.

مالیات بر ارزش زمین موجب هدایت منابع زمین شهری موجود به سمت استفاده و کاربری بهینه می‌شود؛ سازوکار این مالیات به‌گونه‌ای است که با توجه به بار مالیاتی دوره‌ای که بر روی نگهداری زمین اعمال می‌شود، مالک یا اقدام به بهره‌برداری بهینه از زمین خود می‌کند یا اینکه زمین را می‌فروشد؛ بنابراین با افزایش عرضه زمین در بازار، قیمت زمین می‌تواند کاهش یابد.

درآمد این مالیات می‌تواند جایگزین درآمد ناشی از فروش تراکم توسط شهرداری گردد تا علاوه بر آنکه ساخت و ساز رونق گیرد، با تولید و عرضه بیشتر مسکن اقشار جامعه با قیمتی مناسب‌تر صاحب‌خانه شوند.

بازتوزیع ثروت با اخذ مالیات بر املاک گران‌قیمت

مالیات بر املاک گران‌قیمت یا SDLT یکی دیگر از انواع مالیات‌هایی است که در کشورهای مختلف از حوزه بازار زمین و مسکن شهری اخذ می‌شود. این مالیات در واقع نوعی حق تمبر است که در معاملات اسنادی مختلف برحسب ارزش سند از دریافت کننده سند اخذ می‌شود. دولت‌ها با هدف کسب درآمد و بازتوزیع بهینه ثروت، اقدام به اخذ این مالیات در معاملات مسکن کرده‌اند.

هرچند درصد این مالیات ناچیز بوده اما به دلیل اینکه این مالیات از املاک با قیمت بالاتر از قیمت متوسط اخذ می‌شود، مقدار درآمدهای آن قابل توجه است. همچنین نرخ این مالیات به طور تصاعدی وضع می‌شود و هرچه قیمت ملک بالاتر رود، درصد آن نیز افزایش می‌یابد.

علاوه بر ایجاد درآمد برای دولت که می‌تواند صرف ساخت و ساز مسکن برای اقشار کم درآمد جامعه شود، این مالیات دارای تأثیرات کنترلی قیمت مسکن، جلوگیری از افزایش فاصله طبقاتی و جلوگیری از هدایت سرمایه‌ها به سمت ساخت املاک لوکس و گران‌قیمت می شود.

در کشور به دلیل عدم وجود ابزارهای فوق، طی چند دهه اخیر نوسان‌های بخش مسکن و شوک‌های ایجادشده در این بازار تبعات اقتصادی و اجتماعی گسترده‌ای را در پی داشته است. با توجه به معرفی ۵ مالیات تنبیهی برای جلوگیری از سوداگری و تخصیص بهینه منابع و اشاره به راه‌اندازی سامانه ملی املاک و اسکان کشور جهت ایجاد یک بانک اطلاعاتی، در صورتی که دولت و مسئولین بخش مسکن قصد تنظیم این بازار را دارند، ضروری است تا این بسته را در کنار یکدیگر برای حوزه املاک و مستغلات اجرایی کنند.

قرارداد مابه‌التفاوت یا CFD؛ تفاهم‌نامه‌ای بر سر اختلاف قیمت‌ها

قرارداد مابه‌التفاوت یا CFD

بازارهای مالی همواره در حال گسترش هستند و قراردادها و ابزارهای مالی متنوعی در آن‌ها مطرح می‌شوند. یکی از انواع این قراردادها قرارداد مابه‌التفاوت یا CFD است. این قرارداد که هم در بازار بورس و هم بازار ارزهای دیجیتال کاربرد دارد، یکی از انواع ابزارهای مشتقه است. اساس این قرارداد بر مبنای تفاوت قیمت باز و بسته شدن معامله یک دارایی پایه عمل می‌کند. اما سازوکار این قرارداد چیست و چگونه می‌توان با معامله آن کسب سود کرد؟

بیشتر بخوانید

قرارداد مابه‌التفاوت یا CFD چیست؟

بررسی قرارداد مابه‌التفاوت یا CFD

قرارداد مابه‌التفاوت یا Contract For Difference یک قرارداد مشتقه است که بر اساس آن طرفین حق پرداخت یا دریافت مابه‌التفاوت قیمت آغازی و پایانی یک معامله را به یک‌دیگر واگذار می‌کنند. یعنی خریدار و فروشنده سر یک قیمت مشخص با هم توافق می‌کنند. سپس متعهد می‌شوند که اختلاف نرخ قیمت ابتدایی و قیمت بسته‌شدن یک دارایی مشخص را به یک‌دیگر پرداخت کنند.

به بیان دیگر قرارداد CFD‌ قراردادی است برای خرید سهام و کالا به کمک اعتبار. این قرارداد در ابتدای دهه ۱۹۹۰ میلادی و در لندن توسعه یافت. در آن زمان از این قرارداد به عنوان نمونه‌ای از مبادلات سهام بر اساس وجه تضمین اولیه استفاده می‌شد. گفته می‌شود دو فرد به نام‌های برایان کیلن و جان وود دست به ابتکار این قراردادها زده‌اند.

قرارداد CFD از جمله ابزارهای معاملاتی نوین به حساب می‌آید که در آغاز در بازار فرابورس به کار گرفته می‌شد. البته تنها معامله‌گران بزرگ حقوقی از این ابزار استفاده می‌کردند و هدف آن‌ها پوشش ریسک معاملات‌شان بود. اما با گذشت زمان، قرارداد مابه‌التفاوت یا CFD در سامانه معاملات برخط کارگزاری GNI تعریف شد. به این ترتیب معامله‌گران حقیقی نیز این امکان را یافتند که از این معاملات بهره برند.

پوشش ریسک

اما اگر بخواهیم فراگیری این معاملات را بررسی کنیم، باید به سال ۲۰۰۲ اشاره کنیم. در این سال معاملات مربوط به قرارداد سی اف دی به صورت رسمی در بازارهای جهانی آغاز شد. به این ترتیب بسیاری از کارگزاری‌ها این ابزار را در سیستم‌های خود تعبیه کردند و افراد زیادی از آن استفاده می‌کنند.

فلسفه خلق CFD

در معاملات فیوچرز یک فروشنده برای فروش سهام خود با خریدار به توافق می‌رسد. اما ممکن است پس از دو ماه (زمان سررسید قرارداد) قیمت سهم افزایش پیدا کند. بدیهی است که در چنین معاملاتی فروشنده ممکن است ضرر کند. خریدار نیز هیچ تعهدی در قبال پرداخت این ضرر ندارد. همین مسئله کم‌کم موجب شد فروشنده‌ها در شرایط تورمی و نامطلوب اقتصادی از فعالیت و حضور در بازار معاملات آتی پرهیز کنند.

این اتفاق امری ناخوشایند بود و اقتصاد نمی‌توانست چنین چیزی را بپذیرد. همین مسائل زمینه‌ساز خلق و ابداع CFD شد. به این ترتیب، دیگر مشکلات قبلی در این معاملات دیده نمی‌شود. چرا که خریدار و فروشنده هر در یک قیمت مشخص با هم توافق می‌کنند. با توجه به این مسئله، در این قراردادها با افزایش یا کاهش قیمت‌ها، طرفین متضرر نمی‌شوند.

سازوکار قرارداد مابه‌التفاوت یا CFD چگونه است؟

در توضیح سازوکار قرارداد CFD لازم است بدانید که مالک واقعی دارایی، شما نخواهید بود. بلکه با توجه به پیش‌بینی خود از قیمت آتی آن دارایی می‌توانید اقدام به خرید یا فروش دارایی کنید. یعنی شما می‌توانید بدون آن‌که دارایی را به صورت فیزیکی تحویل بگیرید یا ارزش آن را به صورت کامل پرداخت کنید، اقدام به نوسان‌گیری کنید؛ مسئله‌ای که برای بسیاری از فعالان بازارهای مالی جذاب است.

برای آن‌که بتوانید با قرارداد CFD معامله کنید، باید به قیمت دارایی پایه توجه کنید. پس مشخص است که برخورداری از تجربه و قدرت تحلیل قیمت دارایی مورد معامله در CFD امری ضروری است. چنان‌چه در پیش‌بینی‌های خود متوجه شدید قیمت دارایی صعودی است، باید موقعیت خرید را اخذ کنید. اما اگر احتمال دارد که دارایی پایه با افت ارزش مواجه شود، فروش را در دستور کار خود قرار دهید.

اگر بخواهیم تنها به سازوکار این معاملات نگاه کنیم، باید گفت قرارداد مابه‌التفاوت یا CFD درست مانند خرید و فروش سایر ابزارهای مالی انجام می‌شود. تفاوتی که در این میان وجود دارد در عدم تحویل فیزیکی و مالکیت دارایی یا کالا است. به علاوه باید به یک نکته بسیار مهم دقت کنید. قرارداد CFD را نمی‌توان در دسته معاملات آتی یا فیوچرز دسته‌بندی کرد. چرا که در این قرارداد خبری از تحویل فیزیکی کالا نیست. با این توضیحات، بد نیست پس از ارائه یک مثال، کمی در خصوص دارایی پایه در قرارداد CFD صحبت کنیم.

مثالی از پرداخت مابه‌التفاوت

فرض کنید می‌خواهید خودرویی را به صورت پیش‌فروش از یک شرکت خودروسازی خرید کنید. به این ترتیب باید بخشی از مبلغ ماشین را در ابتدا پرداخت کنید و مابقی آن را به صورت اقساط واریز کنید. در گذشته شرایط به گونه‌ای بود که پیش‌فروش‌ها به صورت فیوچرز یا همان معاملات قطعی انجام می‌شدند. یعنی شما می‌توانستید خودرو را با همان قیمتی که خودروساز به شما تعهد داده بود، دریافت کنید. فارغ از این‌که قیمت آن خودرو کاهش یا افزایش پیدا کند. اما بروز تورم در جامعه در سال‌های گذشته موجب شد که خودروسازان خودروهای خود را به شیوه معاملات CFD به فروش برسانند.

یعنی طرفین بر سر یک قیمت با هم توافق می‌کنند. اما خودروساز از مشتری تعهد می‌گیرد که در هنگام تحویل خودرو، قیمت روز مهم است. یعنی اگر تا زمان تحویل خودرو، افزایش قیمتی رخ دهد، شما به عنوان خریدار باید این مبلغ را به خودروساز پرداخت کنید. هرچند این قضیه سمت دیگری هم دارد. یعنی اگر قیمت خودرو کمتر از میزان توافق باشد، این خودروساز است که باید مابه‌التفاوت مبلغ را به شما پرداخت کند؛ مسئله‌ای که بسیار کم پیش آمده است (اگر اصلا تاکنون پیش آمده باشد)!

دارایی پایه

در آغاز معاملات CFD تنها بر اساس سهام انجام می‌شد. اما پس از گذشت زمان و با افزایش محبوبیت و کاربردهای آن، معاملات این قرارداد بر اساس دارایی‌های پایه مختلفی انجام شد؛ دارایی‌هایی نظیر کالا، ارز دیجیتال و یا شاخص. از آن‌جا که دارایی‌های پایه در قرارداد مابه‌التفاوت یا CFD متعدد هستند، آن دسته از معامله‌گرانی که می‌توانند از نوسانات قیمتی به سود برسند، بدون آن‌که مالک دارایی اصلی باشند، می‌توانند به راحتی دست به خرید و فروش آن بزنند.

مثلا فردی که در یک کشور آسیایی سکونت دارد، می‌تواند به صورت آنلاین در یک کارگزاری اروپایی اقدام به افتتاح حساب کند و با توجه به تجریباتی که در نوسان‌گیری دارد، از این طریق به سود برسد. باز هم لازم است تاکید کنیم که این مسئله به این دلیل اتفاق می‌افتد که نیازی به خرید و تحویل فیزیکی دارایی نیست.

ضریب اهرمی در قرارداد مابه‌التفاوت

اهرم عنصری جذاب در بازارهای مالی است که همیشه حرف آن در میان است. ضریب اهرمی این امکان را فراهم می‌کند که بازدهی خود را در بازارهای مالی افزایش دهید. البته در صورت استفاده از اهرم، هم سود و هم زیان امکان چندبرابر شدن دارند.

اکنون قیمت بسیاری از دارایی‌های پایه در قرارداد مابه‌التفاوت یا CFD به میزان زیادی افزایش پیدا کرده است. به این ترتیب سرمایه‌گذاران خرد نمی‌توانند معاملات آن‌ها را انجام دهند. چرا که سرمایه‌ اولیه لازم را برای ورود به این بازار ندارند. راه دوری نمی‌رویم. همین ارز دیجیتال بیت کوین را در نظر بگیرید. قیمت این دارایی پایه اکنون آن‌قدر بالاست که حتی سرمایه‌گذاران کلان هم نمی‌توانند یک واحد از آن را خریداری کنند. پس بدیهی است که سرمایه‌های کم نمی‌تواند موجب سودآوری معامله‌گران از نوسانات قیمتی این ارز دیجیتال شود. اما به کمک قرارداد CFD تنها می‌توان بخشی از مبلغ کل این ارز دیجیتال را پرداخت کرد و از آن به سودآوری رسید. سهام شرکت‌هایی نظیر گوگل و اپل نیز دقیقا در چنین شرایطی قرار دارند.

وجود اهرم موجب می‌شود که با همین شیوه بتوان به سودهای چندین برابری دست پیدا کرد. مسئله‌ای که بسیار وسوسه‌کننده و البته ترسناک است. چرا که زیان‌ها نیز به همین ترتیب می‌توانند چندبرابر شوند. همه‌چیز به میزان ریسک‌پذیری شما بستگی دارد.

مزایای قرارداد CFD

تا کنون با توجه به مسائلی که بیان شد، برخی از مزایای این معاملات را در لابه‌لای مطالب گفته‌شده بیان کردیم؛ مزایایی نظیر عدم نیاز به مالکیت و تحویل فیزیکی دارایی، وجود ضرایب اهرمی و معاملات دوطرفه. اما بدیهی است که این معاملات مزایای دیگری هم دارند. در ادامه چند مورد از آن‌ها را با هم بررسی می‌کنیم.

انجام معامله بدون تاریخ انقضا

یکی از مشکلاتی که در قراردادهای مشتقه همیشه بحث آن وجود دارد، تاریخ انقضای قرارداد است. در این معاملات قرارداد تنها در یک بازه زمانی معین دارای اعتبار است و پس از اتمام این مهلت، لازم است که تسویه مبلغ و تحویل دارایی صورت گیرد.

این شرط در قرارداد مابه‌التفاوت یا CFD برقرار نیست. یعنی معامله‌گران از این امکان برخوردارند که بدون دغدغه در خصوص تاریخ انقضا، وارد موقعیت‌های معاملاتی مختلف شوند. هرچند باید به وجه تضمین اولیه و ضریب اهرمی هم دقت شود. چرا که ممکن است حرکات مخالف بازار، موجب مارجین کال شدن شما شود و موقعیت معاملاتی‌تان به صورت اتوماتیک بسته شود.

بیشتر بخوانید

امکان انجام معاملات دارایی‌های متنوع در یک بستر معاملاتی

به کمک قرارداد CFD می‌توان در بازارهای سرمایه به صورت غیرمستقیم فعالیت کرد و دارایی‌های پایه مختلفی را مورد معامله قرار داد. یعنی تنها با افتتاح حساب در یک کارگزاری که خدمات CFD را ارائه می‌کند، می‌توانید معاملاتی بر پایه دارایی‌های مختلف انجام دهید. پس دیگر نیاز نیست در بورس‌ها و بازارهای مختلف حساب‌های متعدد داشته باشید. به این ترتیب می‌توانید سرمایه خود را در یک بستر تجمیع کنید و به خرید و فروش دارایی‌های مختلف بپردازید.

سودآوری در روزهای منفی و رکود

این خاصیت بازارهای دوطرفه است که در آن‌ها می‌توان از کاهش قیمت دارایی نیز به سودآوری رسید. پیش از ابداع قرارداد مابه‌التفاوت یا CFD هیچ‌ راه‌حلی به منظور جلوگیری از ایجاد حباب قیمتی یا رکود در زمان رشد یا سقوط بی‌اندازه قیمت‌ها وجود تاثیر اهرم بر هزینه‌های معامله نداشت. اما این معاملات اکنون موجب می‌شوند که هر دو طرف بتوانند در این شرایط به سود برسند.

بیشتر بخوانید

انتقال به غیر

از جمله دیگر مزایای قرارداد CFD این است که می‌توانید یک معامله را انجام دهید و آن را به دیگری منتقل کنید. به این ترتیب به نقدشوندگی بازار کمک کرده‌اید. با انجام این کار ریسک بلوکه شدن دارایی نیز از بین خواهد رفت. درست مانند حواله‌های پیش‌فروش خودرو که به دیگران منتقل می‌شوند.

سایر مزایا

مزایایی از جمله عدم نیاز به پرداخت تمبر مالیاتی و هم‌چنین دریافت سود نقدی سهام نیز از جمله مواردی است که بسیاری از افراد روی آن مانور می‌دهند. هم‌چنین این قراردادها موجب ایجاد ثبات در اقتصاد کشورها می‌شوند.

معایب قرارداد مابه‌التفاوت یا CFD

اکنون که مزایای این قراردادها را مورد بررسی قرار دادیم باید به معایب آن نیز اشاره‌ای داشته باشیم. عمده‌ترین عیب این قراردادها از دید بسیاری از افراد این است که این ابزار در تاثیر اهرم بر هزینه‌های معامله تمام بازارهای بورس پذیرفته‌شده نیستند. به همین دلیل نمی‌توان در هر کشوری از این ابزار معاملاتی بهره برد. دلیل عمده عدم صدور مجوز برای انجام معاملات CFD دقیقا مسائلی نظیر عدم تملک دارایی و یا نوسان‌گیری با ضرایب اهرمی بالاست.

چگونه وارد بازار CFD شویم؟

فرض کنید شخصی می‌خواهد سهام یک شرکت معتبر و بزرگ را در قیمت ۱۰۰۰ دلار خریداری کند. اما نه سرمایه‌ اولیه‌اش برای این کار کافی است و نه به کارگزاری بورس آن کشور دسترسی دارد. اما این شخص می‌تواند در یک کارگزاری که ارائه‌کننده خدمات CFD است، اقدام به افتتاح حساب کند. سپس باید مبلغی را به عنوان وجه تضمین (مثلا ۱۰ درصد) پرداخت کند تا بتواند یک موقعیت خرید را اتخاذ کند.

اگر یک ماه از این اتفاق بگذرد و قیمت سهام به ۱۱۰۰ برسد با توجه به ضریب اهرمی سودی ۱۰۰ درصدی کسب می‌کند. در سمت مقابل اگر قیمت دارایی کمتر از قیمت خرید شود، ضریب اهرمی در جهت معکوس عمل می‌کند و معامله‌گر را چندین برابر متضرر می‌کند. پس مدیریت سرمایه در قرارداد مابه‌التفاوت یا CFD مسئله‌ای است که توجه به آن از ضروریات و الزامات است.

دقت کنید که این معاملات هم‌چون سایر ابزارهای معاملاتی نیازمند پرداخت کارمزد است. کارمزدها معمولا به قوانین کارگزاری‌ها و هم‌چنین میزان نوسانات دارایی پایه در هنگام انجام معامله ارتباط دارد. پس در محاسبات باید این هزینه‌ها را نیز مدنظر قرار داد.

نقش اهرم‌ در سود و زیان قرارداد CFD

فرض کنید که سهام یک شرکت اکنون به قیمت ۲ دلار معامله می‌شود. شما در نظر دارید که ۲۰۰۰ سهم این شرکت از طریق قرارداد CFD خریداری کنید. فرض کنید حاشیه این قرارداد ۱۰ درصد است. پس وجه تضمین پرداختی مطابق فرمول زیر برابر است با:

تعداد سهام * قیمت * حاشیه سود

۴۰۰ = ۱۰٪ * ۲ * ۲۰۰۰

یعنی شما با پرداخت ۴۰۰ دلار می‌توانید یک معامله را انجام دهید. حال در نظر بگیرید که قیمت سهم به ۲.۰۵ دلار افزایش پیدا کرده است. اگر بخواهید در این قیمت سهام خود را بفروشید سودی ۱۰۰ دلاری نصیب‌تان می‌شود. فرمول زیر را مشاهده کنید:

مابه‌التفاوت قیمت خرید و فروش * تعداد سهام = ۰.۰۵ * ۲۰۰۰ = ۱۰۰ دلار.

بازگشت سرمایه نیز برابر است با:

۰.۲۵ = ۴۰۰ / ۱۰۰

اما اگر مستقیما در سهام اصلی سرمایه‌گذاری می‌کردید و به جای ۱۰ درصد، تمام مبلغ را پرداخت می‌کردید، بازگشت سرمایه‌تان برابر بود با ۰.۰۲۵ = ۱۰۰/ ۴۰۰۰. البته هزینه‌های مربوط به حق کمیسیون و کارمزد نیز باید در این میان محاسبه شود.

اما اگر قیمت سهم به ۱.۹۵ دلار برسد ممکن است بخواهید به منظور جلوگیری از ضرر بیشتر دارایی خود را در این قیمت بفروشید. پس یک زیان ۱۰۰ دلاری متحمل خواهید شد. محاسبات درست مانند آن‌چه در بالا در زمان سوددهی انجام شد در این بخش نیز قابل انجام است. بازگشت سرمایه نیز به همین شکل قابل محاسبه است. یعنی از قرارداد CFD معادل ۰.۲۵- ضرر خواهید کرد. این در حالی است که اگر مستقیما همان ۴۰۰۰ دلار را در سهام اصلی سرمایه‌گذاری کرده بودید، بازگشت سرمایه‌تان برابر بود با ۰.۰۲۵-.

این مثال نشان می‌دهد که اهرم چگونه می‌تواند در شرایط سود و زیان، به چند برابر شدن سود و ضرر منتهی شود.

جمع‌بندی

قرارداد مابه‌التفاوت یا CFD تفاهم‌نامه‌ای هستند که بر اساس آن طرفین حقی به منظور پرداخت یا دریافت تفاوت قیمت آغاری و پایانی را به یک‌دیگر واگذار می‌کنند. در این معاملات ابتدا یک قیمت مشخص تعیین می‌شود که طرفین بر سر آن توافق می‌کنند. مابه‌التفاوت قیمت در هنگام معامله می‌تواند منجر به سود یا زیان طرفین شود. چنان‌چه بهای سهم پس از انعقاد قرارداد افزایش پیدا کند، خریدار برد می‌کند. اگر قیمت کاهش پیدا کند، فروشنده از این معامله سود می‌کند.

قرارداد سی اف دی در دسته ابزارهای مشتقه قرار می‌گیرند. در این قراردادها اساس کار تفاوت قیمت است. به این ترتیب توافقی میان خریدار و فروشنده انجام می‌شود. سپس بر اساس آن قیمت، خریدار باید اختلاف ارزش دارایی را در زمان خرید با ارزش آن در زمان بازگشایی معاملات به فروشنده پرداخت کند. البته با توجه به روند قیمت عکس این قضیه نیز ممکن است اتفاق بیفتد که در بالا به صورت کامل شرح داده شد.

تاثیر اهرم بر هزینه‌های معامله

معامله گر، موجودی شخصی خود را وارد بازار کرده و یا با مجموع موجودی سرمایه گذاران که مدیریت آن را به ایشان سپرده اند معامله می کند. در این مقاله به بررسی عللل موفقیت معامله گران حرفه ای می پردازیم تا بتوان از تجربیات آنها استفاده کرد.

معامله گر

معامله گر کیست؟

به شخصی که در بازارهای مالی مانند بورس ایران، فارکس، بازار ارز یا ارز دیجیتال و . معامله انجام می دهد معامله گر (Trader) گفته می شود. معامله گر، موجودی شخصی خود را وارد بازار کرده و یا با مجموع موجودی سرمایه گذاران که مدیریت آن را به ایشان سپرده اند معامله می کند. به عبارتی استراتژی سرمایه گذاران نسبت به معامله گران بلند مدت تر بوده و دارایی خود را برای مدت طولانی تری نگه می دارند ولی معامله گران با استراتژی ها کوتاه مدت تر به خرید و فروش می پردازند. در حقیقت معامله گر با بررسی بازارهای مالی، اطلاعات، داده ها و اخبار مربوط به آن به انجام معامله پرداخته و از این طریق کسب سود و درآمد می کند.

شاید بتوان گفت مشکل اصلی معامله گران، شرکت در معاملات کوتاه ‌مدت با هزینه ها و کمیسیون‌های زیاد است. برای مثال می‌توان به هزینه های مربوط به خرید و فروش سهام ،کارمزد کارگزاری ها، آموزش، مشاوره و کسب اطلاعات اشاره کرد؛ البته با افزایش تعداد کارگزاری ها و وب ‌سایت‌ ها و صفحات دنیای مجازی که به کار مشاوره و تحلیل و آموزش در این زمینه مشغولند و با هم به رقابت می پردازند این مشکل تا حدودی حل شده است.

معامله گرها براساس معیارهای متفاوتی مانند ابزار، بازار مالی و سبک معامله گری دسته بندی می شوند؛

معامله گران اسکالپ معامله گران روزانه

معامله گران نوسانی معامله گران نیابتی

معامله گران نوسان بالا معامله گران بازاربورس

علل موفقیت معامله گران تاثیر اهرم بر هزینه‌های معامله حرفه ای

در این بخش به بررسی علت های موفقیت تریدرهای حرفه ای می پردازیم تا بتوان از تجربیات آنها استفاده کرد. بسیاری از تریدرها از پیشرفت و زمان و نحوه آموزش خودشان آگاه نیستند آمارها نشان می دهد که تریدرها زمان زیادی را بین ۵ تا ۱۰ سال در مارکت می‌گذرانند و حداقل بین ۲ تا ۱۰ روش عوض می‌کنند و اکثریت آنها از میزان پیشرفت شان نسبت به قبل اطلاعی ندارند چون آن را نمی سنجند.

بنابراین بیشتر تریدرها یعنی نزدیک به ۸۰% آنها در کوتاه مدت و میان مدت ضررده هستند. آمارهایی از بزرگترین مطالعاتی که تاکنون بر روی معامله‌گران بازار منتشر شده نشان داده که بیشتر آنها ضررده بوده و حتی در یک بازار ترندی قوی ۴۰% تریدرها در یک ماه اول ضررده بوده اند، ۸۰ درصد تریدرها در دو سال اول فعالیت در بازار، ورشکست شده و ۹۵ درصد آنها در ۵ سال اول به سوددهی مستمر نرسیده اند. به هر حال ۵% معامله‌گران به سوددهی مستمر می‌رسند، پس شانس موفقیت در بازارهای مالی وجود دارد ولی مثل هر حرفه ی درآمدزای بالا شانس ۵ درصد اصلا کم نیست.

افراد موفق در بازارهای مالی دانشمندان علم موفقیت و مربیان را کنجکاو کرده که بدانند این معامله گران موفق چه کسانی هستند، چه دانش و تجربه ای دارند، از چه سیستم آموزشی و معامله گری استفاده می کنند و رمز موفقیت آنها در چیست؟

دنبال کردن پروسه برترین شدن و انجام تمرینات تعاملی هوشمند از مهمترین دلایل موفقیت در بازارهای مالی است. در حقیقت متخصصین مادرزادی به دنیا نمی‌آیند و گذراندن زمان طولانی نیز باعث پیشرفت افراد نمی شود، این یک پروسه فعال است که با انجام تمرینات هوشمند تعاملی در محیط آموزشی مناسب و زیر نظر مربی ایجاد می شود.

در بخش پیش رو اهمیت تسلط بر اجرای یک سیستم معاملاتی سودآور که یکی از رمزهای موفقیت معامله گران حرفه ایست مورد بحث قرار می گیرد. یک معامله گر با طرز تفکر حرفه ای می داند که موفقیت در معامله گری به جای دانش به اندازه زیادی به توسعه مهارت ها بستگی دارد، با این حال قبل از تسلط بر هر مهارتی نیاز است که اطمینان حاصل شود که این مهارت بخشی از یک سیستم معاملاتی سودآور بوده و مانند هر مهارت و روش دیگری به خوبی طراحی شده است. برای اطمینان از عملکرد با ثبات در طولانی مدت تمام اجزای این روش یا مهارت باید به خوبی باهم تطابق داشته و کار کنند تا عملکردی با راندمان بالا داشته باشند. بنابراین بسیار مهم است که درک صحیحی از خصوصیات یک سیستم معاملاتی سودآور داشته باشیم که قرار است مثل یک ماشین برای ایجاد درآمد مستمر در سال های طولانی عمل کند.

مشخصه اصلی یک سیستم معاملاتی سودآور داشتن برتری است به این معنی که در دراز مدت پول بیشتری نسبت به ضررهای معاملات تولید کند، یک سیستم تجاری سودآور دارای یک انتظار مثبت است:

انتظار مثبت = احتمال پیروزی در متوسط برد – احتمال از دست دادن در متوسط ضرر

مقدار مثبت به این معناست که سیستم معاملاتی سودآور بوده و برتری دارد و بالعکس مقدار منفی به این معناست که سیستم معاملاتی سودآور نیست. با نگاه کردن به سوابق آماری یک سیستم معاملاتی می توان به راحتی انتظارات یک سیستم معاملاتی را تخمین زد. در نتیجه توسعه نتایج معامله گری نیازمند تمرین روی سیستمی است که در بلند مدت در بازار سودآور باشد.

بیشتر تلاش معامله گران برای ایجاد مهارت ها باید متمرکز بر اجرای فرآیند ها و تسلط بر تصمیم گیری های الگوریتمی چنین سیستمی باشد.

قوانین معامله گران حرفه ای در بازارهای مالی و فارکس

یکی از پر تکرار ترین سوالات در این زمینه این است که اگر بازار بورس و فارکس اینقدر سود و درآمد دارد چرا همه سود نمی کنند و طبق آمار فقط 5% افراد به درآمد می رسند؟

پاسخ این سوال ساده است؛ افرادی که در بازارهای مالی به درآمدهای خیلی بالا رسیده اند از اصول اولیه پیروی کرده و الگوهای ذهنی خاصی دارند که باعث شده به درآمدهای بالا برسند. در ادامه به طور جزئی تر در مورد این موضوع نکات و اصولی را یادآور می شویم.

اولین اصلی که معامله‌گران حرفه ای رعایت می‌کنند صبر کردن است، مانند یک شکارچی حرفه ای منتظر می مانند که هدف در بهترین شرایط خود قرار گرفته و بعد سریع شکار می کنند.

به طور کلی معامله گران از این دو دسته خارج نیستند؛ افراد یا با استراتژی خاصی معامله می کنند یا استراتژی خاصی ندارند.

• اگر استراتژی خاصی ندارید در قدم اول باید اصولی آموزش ببینید و استراتژی معامله خود را پیدا کنید و یک استراتژی شخصی برای خود بسازید. اگر در این زمینه نیاز به راهنمایی داشتید می توانید به مشاوران بورس کست مراجعه کنید.

مخاطب این بخش از مقاله دسته اول است

با فرض اینکه همه شما جزو دسته اول هستید و استراتژی شخصی دارید، باید شاخص هایی را زیر نظر بگیرید که تمایل دارید در آن ها معامله انجام دهید و صبر کنید تا شرایط استراتژی شما 100% فراهم شود و بعد وارد معامله شوید، نقش صبر کردن دقیقاً اینجا مشخص می شود.

• در بازارهای مالی فرصت ها مانند ایستگاه اتوبوس هستند با رفتن یک اتوبوس، اتوبوس بعدی خواهد رسید، شاید کمی معطل شوید ولی هرگز نگران موقعیت های از دست رفته نباشید و دوباره شرایط استراتژی شما اتفاق خواهد افتاد.

اما اشتباهی که اکثر معامله‌گران مرتکب می شوند عجله کردن است، وقتی که هنوز به صورت کامل شرایط استراتژی شان فراهم نشده وارد معامله می‌شوند و ضرر می‌کنند که این ضرر کاملاً طبیعی است.

• از پولی استفاده کنید که اگر از دست رفت فقیر و نیازمند نشوید و زندگی شما را دچار مخاطره نکند. زیرا عزت نفس یک معامله گر ارتباط نزدیکی با آرامش حین معامله دارد و بسیار مهم است که منبع مالی ایشان از جایی باشد که باعث ایجاد استرش نشود.

مورد بعدی اینکه هیچ معامله گر حرفه ای با پول قرضی یا وام یا پولی که به آن احتیاج دارد وارد بازار مالی نمی شود، متاسفانه این اشتباه در کشور ما خیلی رایج است. افراد وام می‌گیرند، ماشین یا خانه می‌فروشند یا از دیگران قرض می کنند که با آن وارد بازارهای مالی شوند و بعد به محض اینکه ضرر می‌کنند به مشکلات متعددی برخورده و نمی توانند موفق شوند.

اساسا باید پولی را وارد بازار مالی کرده یا در بازار بورس یا فارکس سرمایه گذاری کنید که اگر هم از دست رفت باعث ایجاد فشار یا مشکلاتی نشده و در زندگی شما اختلالی ایجاد نکند، زیرا اگر همچین شرایطی صادق باشد هیچ وقت نمی توانید سود کنید، چون ترس از دست دادن این پول باعث می شود در هیچ معامله ای با آرامش وارد نشوید و همین مسئله خیلی تاثیر منفی در معاملات شما خواهد داشت.

• تصور اینکه بتوانید سریع ثروتمند شوید و با وارن بافت سر یک میز غذا بخورید را از سر خود بیرون کنید، این کار باید با حوصله و آرامش پیش رود.

واقع بین باشید تصور اینکه با شرکت در یک دوره آموزشی و وارد شدن به بازار بورس یا فارکس قرار است سریعا به سود و درآمد بالا دست یابید و بتوانید از درآمدتان در کمترین زمان ممکن بهترین خانه و ماشین و وسایل را فراهم کنید فقط یک رویای واهی هست.

در حقیقت شما با یک ذهنیت خیلی مثبت وارد بازار مالی شده و با اولین ضرری که می کنید خود را آنچنان می‌ بازید که این حس بد کاملا در شما قالب شده و به راحتی می تواند چنان تاثیری بگذارد که کل سرمایه خود را از دست بدهید. باید کاملاً واقع ‌بینانه وارد بازار بورس یا فارکس شوید و بدانید در کنار هر سودی ضرری هم هست و فقط در صورتی می توانید ضرر خود را کم کنید که در قدم اول اصولی آموزش ببینید، استراتژی مالی داشته باشید، مدیریت ریسک و سرمایه را انجام دهید و با گذشت زمان و تعداد معاملات بیشتر تجربه کسب کنید؛ فقط در این صورت است که می توانید به سود برسید.

• وجود اهرم در بازارهای مالی می تواند گردن شما را به راحتی قطع کند، طوری که حتی متوجه آن نشوید ولی وقتی دست در جیب خود می کنید می بینید پولی برای شما نمانده.

مورد بعد استفاده صحیح از اهرم معاملاتی در بازار بورس یا فارکس است. اهرم معاملاتی به همان میزان که می تواند مفید باشد و به شما در سود بیشتر کمک کند، می‌تواند شما را به پایین ترین حد ممکن برساند.

پس انتخاب اهرم معاملاتی در موفقیت شما تاثیر بالایی دارد، تا زمانی که تجربه شما بالا نرفته هرگز از اهرم معاملاتی بالا استفاده نکنید. وقتی که اهرم معاملاتی را انتخاب کنید به همان نسبت ضرر و سودتان بیشتر می شود.

• در بازار های مالی شما یک دونده ماراتن هستید نه یک دونده ی سرعت

بنابر این اصلا مهم نیست که به چه سرعتی سود می کنید فقط مهم این است که بتوانید تا انها سود کنید.

• حد ضرر تنها ابزار دفاعی شماست و نداشتن حد ضرر مثل نداشتن سنگر و استتار در میدان جنگ است.

مورد مهم دیگری که وجود دارد انتخاب درست حد ضرر است، در هر معامله ای که باز می کنید باید حتماً حد ضرر را مشخص کنید، نداشتن حد ضرر دقیقا مثل نداشتن ابزار دفاعی است. یک معامله گر حرفه ای هیچ گاه بدون مشخص کردن حد ضرر وارد هیچ معامله ای نمی شود. حد ضرر خود را بر اساس Risk/Reward مشخص کنید.

• اولین وظیفه یک سرباز حفظ جان است و سپس جنگیدن، لذا در بازارهای مالی اول حفظ سرمایه و سپس کسب سود. اگر در یک معامله سودی نکنید بهتر از این است که ضرر کنید.

نکته مهم دیگر این است که اگر می خواهید سود کنید بهترین روش این است که اول یاد بگیرید که چطور ضرر نکنید. این موضوع خود به تنهایی یک قدم خیلی بزرگ در مسیر رسیدن به سود است، می توان گفت ضرر نکردن یک هنر است.

• اگر در بازارهای مالی مرتب در حال شکست هستید نگان نباشید چون تنها یک بازنده ی فعال است که می تواند تبدیل به یک برنده ی فعال شود، لذا از شکست های خود درس بگیرید چون ماندگاری شرط سودآوری در مارکت است.

مورد بعدی این است که نباید از ضرر کردن و شکست خوردن بترسید، ترس از شکست یک نوع شکست است و پذیرش شکست قطعا باعث برنده شدن شما در بازارهای مالی خواهد شد. به عبارت دیگر اگر با پذیرش وجود شکست و ضرر وارد بازارهای مالی شوید در این صورت می توانید آرامش خود را حفظ کرده و اگر ضرر کردید با بررسی کردن دلیل آن از تکرار آن جلو گیری کرده و تجربه کسب کنید.

اگر اصولی و بر اساس استراتژی ضرر کنید خیلی بهتر از سودی است که به صورت شانسی به دست آمده. پس قطعا ضرر کردن هم بخشی از راه است.

• از پشت چارت نشینی پرهیز کنید، این کار شاید سودهایی هم برای شما به همراه داشته باشد ولی در نهایت به ضرر معاملات و سلامتی جسمی شماست. تحلیل کنید، پوزیشن بگیرید، حد ضرر و حد سود بگذارید و رها کنید.

مورد مهم دیگری که معامله گران حرفه ای انجام می دهند SET & FORGET است، یعنی طبق استراژی خاصی تصمیم می گیرند که در یک موقعیت خاص وارد پوزیشن خاصی شوند و در قدم اول حد سود و ضرر خود را مشخص می کنند و بعد وارد آن می شوند، زمانی که معامله را باز کردند سیستم خود را رها کرده و به زندگی خود می رسند که یعنی به خود، استراتژی و تحلیل خود اعتماد دارند.

برای آشنایی هر چه بیشتر با موارد بیان شده در این مقاله، یادگیری انواع اصول بازارهای مالی و کسب اطلاعات و مشاوره دقیق در زمینه ی معامله گری با مشاوران بورس کست در ارتباط باشید.

سود بیشتر،ضررکم تر با استفاده از اهرم مالی

عصر تولید؛ از اهرم مالی سالیان زیادی است که در بخش‌های مختلف بازار‌های مالی استفاده شده است. در بازار ملک و مسکن افراد برای خرید خانه، زمین و سایر موارد از وام یا قرض استفاده می‌کنند. هرچه میزان وام و قرض دریافتی بیشتر باشد، فرد می‌تواند سرمایه بیشتری را خریداری نماید در مقابل ریسک بیشتری را برای بازپرداخت وام و قرض متحمل خواهد شد. در سایر بازار‌های مالی نیز افراد برای استفاده از فرصت‌های سرمایه‌گذاری و کسب سود از وام و اعتبار استفاده می‌کنند. دریافت اعتبار برای خرید سهام و اوراق بهادار نیز نوعی دیگر از استفاده از اهرم مالی است. اهرم مالی یا Leverage به معنی استفاده از ابزار‌های مالی یا بدهی برای افزایش سود سرمایه گذاری است. یک شرکت یا سرمایه گذار می‌تواند به غیر از دارایی‌ها و سرمایه‌اش، بدون اینکه سرمایه‌گذار جدیدی اضافه شود به طور مثال از طریق قرض گرفتن(ایجاد بدهی) سرمایه و فعالیت‌های مالی خود را افزایش دهد. شرکت‌ها نیز برای اجرای طرح‌های جدید و تأمین منابع مالی از وام و اعتبار استفاده می‌کنند و اهرم مالی خود را افزایش می‌دهند. هرچه اهرم مالی به کار برده شده در یک شرکت بیشتر باشد به سرمایه کمتری نیاز دارد. استفاده از اهرم مالی سبب خواهد شد سود یا ضرر بر روی یک پایه کمتر باشد، اما نسبت بالاتری بسازد.

شرکت‌ها برای تأمین منابع مالی جدید می‌توانند به جای افزایش تعداد سرمایه‌گذاران، از اهرم مالی استفاده کنند. یکی از مزیت‌های استفاده از اهرم مالی نسبت به انتشار سهام جدید و دعوت سرمایه‌گذاران، در این است که سود‌های افزایش یافته از محل سرمایه‌گذاری‌های جدید، بین تعداد زیادی از سهام‌داران توزیع نمی‌شوند، البته باید در نظر گرفت که اگر برنامه‌های توسعه‌ای شرکت طبق پیش‌بینی‌ها و سود مورد نظر محقق نشود، ممکن است بدهی بسیار زیادی از محل اهرم مالی برای شرکت ایجاد شود که شرکت را ناگزیر سازد تا این بدهی‌ها را از محل سود سهامداران تسویه کند. استفاده از اهرم مالی در حالی که سبب می‌شود افراد یا شرکت‌ها بازدهی‌های بالاتری را کسب کنند، سبب بالا رفتن ریسک سرمایه‌گذاری آن‌ها نیز می‌شود.

اهرام مالی یا همان بدهی باعث افزایش سود و ضرر کمتر خواهد شد. بسیاری از شرکت‌ها برای اینکه سرمایه کمتری را استفاده کنند، میزان اهرام مالی خود را افزایش خواهند داد. به مرور زمان اهرام مالی رفتار سرمایه‌گذاران را تغییر داد و آن‌ها افرادی ریسک پذیر شده‌اند.این روزها در بازار مشتقه نیز از اهرام مالی برای کمتر شدن فشار مالی ناشی از ضرر استفاده شده است

بر پایه این گزارش؛ توجه به اهرم مالی شرکت‌ها برای بررسی تحلیلی آن‌ها بسیار مهم است؛ زیرا اهرم مالی نشان خواهد داد که چه میزان از رشد شرکت به‌وسیله طرح‌های توسعه‌ای و فعالیت‌های شرکتی بوده است یا توسط منابع مالی قرض گرفته، ایجاد شده است. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام می‌تواند این موضوع را به خوبی نشان دهد. بالا بودن این نسبت به معنی بالا بودن بدهی شرکت و استفاده بیش از حد از اهرم مالی است. در مقابل کم بودن نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام به معنی استفاده بهینه شرکت از سرمایه سهامداران و منابع موجود است. این نسبت برای هر شرکت می‌تواند متفاوت باشد، اما باید آن را با توجه به سایر شرایط شرکت در نظر گرفت تا به میزانی متناسب باشد که احتمال ضرر را کاهش دهد. بسیاری از تحلیل گران از درجه اهرم مالی (Degree of Financial) برای بررسی‌های تحلیل شرکت‌ها استفاده می‌کنند. ( DFL) به حساسیت سود هر سهم (EPS) نسبت به نوسانات درآمد عملیاتی نیز گفته شده است. بدین معنی که هرچقدر اهرم مالی بالاتر باشد، نوسان سود سهم نیز بیشتر است.

استفاده از اهرم مالی در قرارداد‌های مشتقه

بازار مشتقه شامل بازار‌های مختلفی از جمله قرارداد‌های اختیار معامله و آتی است، همچنین می توان از اهرم مالی در بازار‌های مشتقه نیز استفاده کرد .به عنوان مثال در بازار آتی سرمایه‌گذاران از اهرم مالی برخوردار هستند. در این بازار، قرارداد‌های هر دارایی در شروع، اهرم ۱۰ دارند؛ اما با توجه به شرایط بازار و تغییر وجوه تضمین این میزان تغییر خواهد کرد. در مقابل به طور مثال اگر قیمت یک گواهی سپرده زعفران پوشال در بازار بورس که برابر با ۱ گرم زعفران است، برابر با ۱۰،۰۰۰ تومان باشد، فرد برای خرید ۱ کیلو زعفران باید ۱،۰۰۰ واحد گواهی خریداری کند و به وجه نقدی معادل ۱۰ میلیون تومان نیاز خواهد داشت.

استفاده از اهرم مالی برای انجام معاملات اعتباری

همواره بخشی از معاملات صورت گرفته در بازار سرمایه با استفاده از اهرم مالی یا همان اهرم بدهی انجام شده است. این بخش از معاملات توسط خریدارانی صورت می‌پذیرد که با تثبیت رونق بازار، به دنبال استفاده از فرصت رشد سریع قیمت‌ها هستند. افرادی که همچنان معتقد به بازدهی بالای بازار سرمایه هستند و می‌خواهند با گرفتن منابع مالی از کارگزاری‌ها (گرفتن اعتبار) سود بیشتری کسب کنند. با توجه به ناپایدار بودن این منابع و ریسک بالایی که این قسمت از بازار به خریداران تحمیل می‌کند، معاملات انجام شده با ضررهای بسیار زیادی پایان می‌یابند. به‌عنوان مثال استفاده از اهرم مالی در سال ۹۲ باعث شد تا بسیاری از سهامداران حقیقی و حقوقی بیش از میزان سرمایه خود، سود کسب کنند و به تبع آن، شاخص کل بورس نیز بیش از حد معمول بالا رفت. در ادامه سال ۹۳ وضعیتی مشابه اما در مسیر نزولی مشاهده شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.