درخواست حذف خبر: «خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۲۲۵۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید. با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ حقایقی جالب درباره فرانک سوئیس مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
حقایقی جالب درباره فرانک سوئیس
فرانک واحد پول ملی سوئیس و یکی از امن ترین ارزهای جهانی است.
به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه فرانک کانورتر، سوئیس همواره یکی از اصلی ترین قطب های بانکی و مالی دنیا بوده و همین مساله باعث تبدیل شدن واحد پول آن یعنی فرانک به یکی از امن ترین ارزهای جهانی شده است. در ادامه با حقایقی جالب درباره فرانک آشنا میشوید:
۱- اسکناس ۱۰۰۰ فرانکی یکی از با ارزش ترین اسکناس های جهان است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
به صورت کلی بانک مرکزی سوئیس اقدام به چاپ اسکناس های ۱۰فرانک، ۲۰فرانک، ۵۰فرانک، ۱۰۰ فرانک، ۲۰۰فرانک و ۱۰۰۰ فرانک و ضرب سکه های ۱،۲،۵ فرانکی و ۲۰، ۱۰ و ۵ سنتی میکند.
۲- سوئیس تا قرن ۱۹ دارای چندین واحد حقایقی جالب درباره فرانک سوئیس پولی مختلف بود اما از سال ۱۸۵۰ مقرر شد تا واحد پولی سوئیس تنها بر حسب یک واحد باشد. نخستین اسکناس فرانک در سال ۱۹۰۷ وارد چرخه پولی شد.
۳- تا دهه ۱۹۳۰ نقره پشتوانه فرانک بود اما پس از آن طلا جایگزین نقره شد.
۴- فرانک واحد پول سوئیس است اما توسط کشور لیختن اشتاین نیز مورد استفاده قرار میگیرد. با وجود نپیوستن سوئیس به اتحادیه اروپا و منطقه یورو، معمولا در سوئیس قیمت ها هم بر حسب فرانک و هم بر حسب یورو ارائه میشوند.
۵- اسکناس های فرانک سری جدید دارای دست کم ۱۵ مشخصه امنیتی هستند که کار جعل ان ها را بسیار دشوار میکند.
۶- اسکناس های ۲۰فرانکی جدید دارای قابلیت شستوشو هستند بدون اینکه رنگ آن ها عوض شود!
۷- اسکناس های سری جدید دارای اندازه کوچک ترین از اسکناس های قبلی هستند و به همین دلیل دستگاه های خودپرداز بانکی در سوئیس تغییر یافتند.
۸- رنگ های مورد استفاده در اسکناس های فرانک از سال ۱۹۱۰ تاکنون تغییر نکردهاند که در بین اسکناس های جهان یک رکورد محسوب میشود.
کلیدواژه: فرانک سوئیس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۲۲۵۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
بیماری مشکوک ژاکا و یک احتمال ترسناک
به گزارش "ورزش سه"، تنها یک دقیقه از بازی آرسنال و وولوز گذشته بود که گرانیت ژاکا از درد روی زمین افتاده و مشخص شد که قادر به ادامه کار نیست. او البته تلاش کرد تا به بازی ادامه دهد و از زمین برخاست ولی تنها 15 دقیقه بعد شاهد تعویض شدن این بازیکن بودیم تا آرسنال با شوکی بزرگ مواجه شود.
گرانیت ژاکا در هر 14 بازی اخیر آرسنال به عنوان بازیکن فیکس در زمین حضور داشت. او در این مدت چهار گل و سه پاس گل ثبت کرد تا یکی از بهترین های تیمش باشد. مصدومیت او قطعا خبر بدی برای آرتتا خواهد بود. البته تعطیلی مسابقات باشگاهی به خاطر جام جهانی می تواند به کمک توپچیها حقایقی جالب درباره فرانک سوئیس آمده و تعداد بازیهایی که ژاکا به دلیل مصدومیت از دست می دهد را به حداقل برساند.
گرانیت ژاکا یکی از مهره های اصلی تیم ملی سوئیس است که باید از هفته آینده در جام جهانی 2022 به مصاف حریفان خود در قطر برود. غیبت این بازیکن که در اوج آمادگی می توانست، عصای دست سوئیس برای صعود از گروه G باشد حالا باید آزمایش هایی را طی کند که میزان و مدت مصدومیتش را مشخص خواهد کرد.
گرانیت ژاکا به عنوان کاپیتان تیم ملی سوئیس امیدوار است تا بتواند با غلبه بر بیماری که هنوز معلوم نیست چقدر حاد است، یکی از مسافران قطر باشد نه جزئی جدید از تیم غایبان بزرگ جام!
حقایق جالب در مورد شرکت رولکس
رولکس (Rolex) یک شرکت ساعتسازی سوئیسی است. ساعتهای رولکس از اعتبار و شهرت زیادی نزد مردم جهان برخوردارند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر،رولکس یکی از برندهای قدیمی تولید ساعت در سوئیس محسوب می شود که امروز خود را به ارزشمندترین برند ساعت در جهان تبدیل کرده است. رولکس (Rolex) برند سوئیسی تولیدکننده ی ساعت های لوکس در جهان است که مرکز فعالیتش در ژنو قرار دارد. تاریخچه ی فعالیت این برند به سال ۱۹۰۵ و تأسیس شرکتی با نام Wilsdrof and Davis در لندن باز می گردد. برند رولکس از سال ۱۹۰۸ برای محصولات آن شرکت انتخاب شد و تا به امروز، همین نام برای ساعت های برند سوئیسی استفاده می شود.
تاریخچه ی رولکس پر از نوآوری ها و محصولاتی به یادماندنی است که برخی از آن ها، رکوردهایی همچون گران قیمت ترین ساعت های تاریخ را به خود اختصاص داده اند. برند رولکس زیرمجموعه ی بزرگی به نام Montres Tudor هم دارد که با همکاری یکدیگر، طراحی، ساخت، توزیع و تعمیر ساعت های مچی هر دو برند را انجام می دهند. رولکس، یکی از معدود برندهای تولید ساعت است که در فهرست ۱۰۰ برند رسانه ی فوربز قرار دارد.
تاریخچه تأسیس رولکس
هانس ویلسدورف و آلفرد دیویس، به عنوان بنیان گذاران برند رولکس شناخته می شوند. از بین این دو نفر، ویلسدورف شهرت بیشتری دارد و در برخی منابع نیز به عنوان بنیان گذار اصلی شناخته می شود. او متولد ۱۸۸۱ کلمباخ باواریا بود و از سنین نوجوانی، پس از آن که پدر و مادر خود را از دست داد، مجبور به ورود زودهنگام به دنیای کسب وکار شد. او در نوجوانی به تحصیل ریاضیات و زبان پرداخت و در سن ۱۹ سالگی، به عنوان پیام رسان و مترجم زبان انگلیسی در یکی از مشهورترین ساعت سازی های سوئیس مشغول به کار شد.
La Chaux de Fonds یکی از مناطق سوئیس بود که مرکز تولید ساعت های باکیفیت را در آن کشور تشکیل می داد. اولین آشنایی های ویلسدورف با صنعت ساعت و طراحی و ساخت محصولات باکیفیت در آن، در منطقه ی فوندز انجام شد. او با افراد مهمی نیز در آنجا آشنا شد و همین آشنایی ها، بعدا در موفقیت برند رولکس نقش داشت.
شروع فعالیت جدی ویلسدروف، پس از سفر او در سال ۱۹۰۳ به لندن بود. او ابتدا برای یک فروشگاه بزرگ ساعت در پایتخت لندن کار می کرد و پس از ۲ سال، با قرض گرفتن پولی از خواهر و شوهر خواهرش (آلفرد دیویس)، شرکت خودش را با نام Wilsdrof & Davis تأسیس کرد. دلیل انتخاب لندن برای شروع کار، مرکزیت اقتصادی آن شهر در آن سال ها بود. مستعمره های انگلستان در آن زمان ثروت زیادی را برای آن کشور به همراه داشتند و همچنین، شاهراه های مبادلاتی نیز در تصرف آن ها بود که در سال های بعد، نقش مهمی در پیشرفت بین المللی رولکس ایفا کردند.
ویلسدورف، به سرعت شرکت خود را از ۲ لحاظ نسبت به رقابی بسیار موفق آن سال های خود، متمایز کرد. او اهمیت زیادی به تولید عالی محصولات می داد و همچنین، مدیریت و طراحی آن ها را نیز مهم تر از همه ی بخش ها می دانست. به علاوه، ویلسدورف در تولید محصولات خاص، مانند ساعت های مچی تخصص داشت.
ساعت های مچی در سال های ابتدایی قرن بیستم طرفداران زیادی نداشتند. تصور عموم بر آن بود که آن ها فقط برای مقاصد خاص (همچون ورزش) کاربرد دارند که ساعت های جیبی قابل استفاده نباشند. استفاده از ساعت های مچی در میان نجیب زاده ها در آن زمان، مرسوم نبود و حتی برخی از مردان، ساعت های مچی را وسایلی زنانه می دانستند.
تولید ساعت های مچی، مشکلات طراحی و محاسباتی متعددی هم داشت. به عنوان مثال، پیاده سازی تجهیزات برای افزایش دقت آن ساعت ها در آن فضای کوچک، یکی از مشکلات اساسی بود. به علاوه، ساعت های مچی برخلاف ساعت های جیبی، محافظت زیادی نداشتند و بیشتر در معرض ضربه و عوامل خارجی دیگر همچون رطوبت و گردوغبار بودند. به عنوان مثال، بسته های حمل ونقل ساعت که به کشورهای دیگر صادر می شدند، در زمان رسیدن به مقصد به خاطر قرار گرفتن طولانی در معرض رطوبت، خراب می شدند.
چالش های فوق در تولید ساعت های مچی، برای ویلسدورف نوعی فرصت بودند؛ چون او نگاهی دقیق به آینده ی صنعت ساعت داشت. او مطمئن بود که به مرور زمان، مقاومت دربرابر ساعت های مچی کاهش پیدا خواهد کرد. در همان زمان نیز، جوانان و فعالان صنعت مد، به مرور به سمت ساعت های مچی جذب می شدند و خصوصیات زینتی آن را دوست داشتند.
جامعه ی افرادی که فعالیت و حمل ونقل زیادی داشتند، کم کم به یکی از طرفداران ساعت های مچی تبدیل شدند. با پیشرفت فناوری حمل ونقل، مردم بیشتری توانایی سفر به مقاصد دور را داشتند. به علاوه، علاقه به ورزش های خاص و چالشی نیز روز به روز بیشتر می شد و ساعت های مچی تبدیل به تجهیزاتی الزامی برای آن ها شدند. ورزش ها و مسابقاتی همچون انواع پرواز، ماشین سواری، کوهنوردی و اکتشاف دریا، بیش ازپیش در بین مردم محبوب می شدند. رولکس در سال های بعد با استفاده از همین تغییرات در عادات و علاقه مندی های مردم، بازار آینده ی خود را شکل داد.
ویلسدورف از همان سال های ابتدایی فعالیت، علاقه ی خود به ریسک کردن و نوآوری را نشان می داد. او در یکی از بزرگ ترین ریسک های اولیه ی شرکت خود، سرمایه گذاری مهمی روی ساعت های مجهز به چرخ دنگ کوچک انجام داد. او صدها هزار فرانک سوئیس برای طرح بلندپروازانه ی خود هزینه کرد که حدود ۵ برابر سرمایه ی شرکتش بود. Herman Aegler شرکتی بود که ویلسدورف از دقت بالای ساخت تجهیزاتش اطمینان داشت. او تجهیزات و قطعات داخلی ساعت مورد نظرش را از این شرکت سوئیسی خریداری کرد. مکانیزم های آن شرکت توسط ماشین آلات مکانیکی ساخته می شدند و به همین دلیل، قیمت پایین تری داشتند. به علاوه، دقت و عمر آن تجهیزات نیز بالا بود.
پس از تهیه ی تجهیزات داخلی از سوئیس، نوبت به آماده سازی بدنه و پوشش ساعت ها می رسید. ویلسدورف آن ها را از تولیدکننده های مشهور انگلیسی خریداری کرد. بدنه ی ساعت ها، از جنس نقره ی استرلینگ بود و ۳ نوع طلا برای تزئین و پوشش دهی آن ها انجام می شد. درواقع، طراحی ساعت های مچی اولیه ی ویلسدورف، برای مقاصد رسمی، روزمره و ورزشی بود. همین تولیدات اولیه، به سرعت در انگلستان و خارج از آن به شهرت رسیدند و حتی کشورهای شرقی نیز خریدار آن ها شدند. ویلسدورف با همکاری آگلر، جنبه های محاسباتی و فنی تولید ساعت ها را بهبود می بخشید و در نتیجه، محصولاتش به مرور به شهرتی جهانی دست پیدا کردند.
رولکس متولد می شود
تاریخ رولکس با نوآوری های متعددی در صنعت تولید ساعت همراه است. به عنوان یکی از اولین نمونه ها، ویلسدورف در سال ۱۹۰۶ بند ساعت فلزی با قابلیت افزایش ابعاد را معرفی کرد که به شهرت قابل توجهی رسید. طراحی آن بند، به گونه ای بود که با بدنه ی اصلی ساعت هماهنگی خاصی داشت. همین نوع طراحی، در سال های بعد هم در تولیدات رولکس استفاده شد و حتی امروز هم ساعت های آن برند، از همین زبان طراحی پیروی می کنند.
در سال ۱۹۰۷، دفتر طراحی فنی ویلسدورف در La Chaux de Fonds سوئیس تأسیس شد. او مدیریت آن دفتر را به فردی دیگر واگذار کرد و خودش پس از کسب مجوز شهروندی انگلستان، در لندن ماند. انتخاب نام رولکس برای ساعت های شرکت، در سال ۱۹۰۸ انجام شد و هدف آن نیز، متمایز کردن محصولات از دیگر ساعت هایی بود که از قطعات مشابه استفاده می کردند. نام Rolex، در زبان های گوناگون به راحتی تلفظ می شد و به علاوه، برای نوشته شدن روی ساعت های مچی نیز به اندازه ی کافی کوچک بود.
ویلسدورف درباره ی انتخاب نام رولکس برای ساعت هایش می گوید:
من حروف الفبا را با ترتیب های مختلف ترکیب کردم و حدود ۱۰۰ اسم ساختم. هیچ یک از آن ها معنای خاصی نداشت. یک روز که در بالای یک درشکه در شهر لندن حرکت می کردم، ندایی در گوشم کلمه ی رولکس را زمزمه کرد.
ایده ی استفاده از یک برند برای کل ساعت مچی، در سال های ابتدایی قرن بیستم آن چنان متداول نبود. به هرحال، ویلسدورف این کار را انجام داد و به مرور به روندی مشابه در بین تولیدکننده های دیگر تبدیل شد. او برخلاف دیگر فروشنده ها و توزیع کننده های ساعت، اعتقاد داشت که استانداردهای سخت گیرانه ای برای تولید و مونتاژ دارد و به همین دلیل، باید برندی جامع حقایقی جالب درباره فرانک سوئیس برای کل ساعت های تولیدی خودش انتخاب کند.
خرده فروش های ساعت که تا پیش از اقدام ویلسدورف نام خود را روی ساعت ها حک می کردند، در ابتدا در مقابل درخواست او مقاومت نشان دادند. ویلسدورف آن ها را راضی کرد تا ساعت های برند خودش را درکنار برند خرده فروش ها عرضه کند. به مرور، حجم ساعت های رولکس نسبت به برندهای دیگر در فروشگاه ها و بسته های حمل ونقل به خارج از کشور، بیشتر شد. کمپین های بازاریابی قوی برند رولکس در سال های بعد، منجر به آن شد که خرده فروش ها هم عرضه ی محصولات آن ها را به برندهای دیگر ترجیح دهند. درواقع، مشتری برای برند رولکس بیش از برند خرده فروش ها بود.
پس از معرفی برند رولکس، نوبت به نوآوری های دیگر ویلسدورف رسید. او تصمیم داشت تا ساعت های مچی اش را هرچه بیشتر دقیق کرده و استاندارد Chronometer را در آن ها پیاده کند. استفاده از آن استاندارد، نیازمند مجوزی از سازمان های مهم سوئیسی بود که رولکس به عنوان اولین ساعت مچی موفق به دریافت آن شد. پس از مؤسسه ی School of Horology در سوئیس، در سال ۱۹۱۴ نیز Kew Observatory در انگلستان، تأییدیه ی استفاده از آن استاندارد را به رولکس اهدا کرد.
اهدای مجوز و تأییدیه ی chronometer به ساعت های مچی، نیازمند آزمایش های ۴۵ روزه روی آن ها بود. ساعت مورد نظر، در ۵ موقعیت مختلف و ۳ دمای متفاوت (محیط، داغ و سرد) مورد آزمایش قرار می گرفت. به هرحال رولکس پس از کسب آن تأییدیه ها، تصمیم گرفت تا تمام ساعت های تولیدی خود را تحت آن استاندارد تولید کند. درواقع، تمامی قطعات خریداری شده از تولیدکننده های خارجی نیز طی مراحل دقیق در داخل شرکت مورد آزمایش قرار می گرفتند. به عنوان مثال اگر حرکت قطعات پس از ۷ روز آزمایش مداوم، دچار مشکل می شد، آن ها را از روند تولید خارج می کردند. همین موارد، شهرت و اعتبار رولکس را به عنوان تولیدکننده ی محصولات باکیفیت، بیش ازپیش کرد.
مهاجرت رولکس به سوئیس
پس از جنگ جهانی اول، مالیات تولید در انگلستان افزایش بی سابقه ای داشت. درنتیجه، ویلسدورف مجبور شد دفتر اصلی شرکتش را در سال ۱۹۱۹ به سوئیس منتقل کند. او شرکتش را با نام Montres Rolex SA در ژنو تأسیس و دفتر لندن را به عنوان یک شعبه ی زیرمجموعه معرفی کرد.
دهه ی ۱۹۲۰، زمان رشد هرچه بیشتر و افزایش شهرت رولکس بود. برند آن ها، به مرور نمادی از یک ابزار فناورانه برای ورزشکاران شده و چالش های رطوبت، گردوغبار و گرما در آن ها حل شد. به علاوه، حرکت به سمت تولید ساعت های اتوماتیک نیز در شرکت شروع شده بود و نوید دسته ای مدرن از تولیدات را می داد. نمونه های جدید ساعت های رولکس در آن سال ها، ضدآب، سبک و مقاوم بودند. به علاوه، ویلسدورف چندین رویداد خلاقانه ی بازاریابی نیز برای برند خود برگزار کرد.
رولکس در بازاریابی خود تمرکز زیادی روی ورزش و ورزشکاران داشت. آن ها از رویدادهای مهم ورزشی برای بازاریابی هرچه بیشتر محصولات استفاده می کردند و به مرور، به نمادی در صنعت تبدیل شدند. در سال ۱۹۲۵، نماد معروف تاج برای ساعت های رولکس انتخاب شد که نشان دهنده ی شهرت و محبوبیت بین گروه های خاص و افراد حرفه ای در زمینه های مختلف بود.
در سال ۱۹۲۶، یکی از مهم ترین نوآوری های رولکس با نام Rolex Oyster معرفی شد. این ساعت مچی، اولین محصول مقاوم دربرابر نفوذ آب و حتی گردوغبار و هوا بود. ویلسدورف پس از معرفی محصول جدید، پیچ های مورد نیاز برای عایق بندی آن و همچنین بدنه ی ضدآب را به صورت پتنت ثبت کرد.
پس از معرفی نوآوری های جدید، نوبت به بازاریابی گسترده برای آن ها بود. در سال بعد، کمپین های بازاریابی با همکاری رکوردشکنان ورزشی شروع شد. مرسدس گلیتز شناگری بود که کانال انگلستان را با رکورد ۱۵ ساعت و ۱۵ دقیقه شنا کرد و در این مسیر، ساعت رولکس استفاده کرده بود. او پس از خارج شدن از آب، ساعت خود را نشان داد که به خوبی، کار می کرد. برای افزایش نفوذ آن رویداد بازاریابی، ساعت های رولکس درون آکواریوم های متعدد برای حضار به نمایش در آمدند. یک سال بعد، محصول انقلابی دیگر با نام Rolex Prince معرفی شد که به نوعی ساعت مردان خوش پوش و نجیب زاده محسوب می شد.
تداوم نوآوری رولکس
با شروع دهه ی ۱۹۳۰، نوآوری های استفاده شده در ساعت های رولکس افزایش یافتند. اولین محصول مهم، Rolex Oyster Perpetual بود که علاوه بر مقاومت دربرابر نفوذ آب، به صورت خودکار عمل می کرد. مکانیزم استفاده شده در آن ساعت اتوماتیک، با بهره گیری از حرکت دست کاربر، حرکت عقربه ها را ممکن می کرد که توسط مدیر فنی رولکس، اختراع شده بود. ساعت خودکار جدید رولکس، از ساعت های معمولی و سنتی، دقیق تر بود. درواقع، مکانیزم کوک کردن آن به صورت دائمی رخ می داد و برخلاف نمونه های قبلی که روزانه یک بار نیاز به کوک داشتند، دقت بیشتری را به ارمغان می آورد.
کمپین بازاریابی برای محصول حرفه ای و اتوماتیک رولکس، باز هم با همکاری یک ورزشکار انجام شد. Sir Malcom Campbel با ساعت جدید رولکس، رکورد سرعت روی زمین را با ماشین مسابقه ای خود در Salt Lake Flats شکست.
دهه ی ۱۹۴۰، یکی از مهم ترین دوره های تاریخی در پیشرفت رولکس بود. پس از فوت همسر ویلسدورف در سال ۱۹۴۴، او که فرزندی نداشت، تمرکز خود را بیش از پیش روی مدیریت کسب وکارش معطوف کرد. او بنیادی به نام Hans Wilsdorf Foundation تأسیس و سهام خود از شرکت رولکس را به آنجا منتقل کرد. درنتیجه، یک مؤسسه ی نظارتی ایجاد شد که به صورت دقیق، چگونگی هزینه کردن سرمایه های او را مدیریت می کرد. یکی از بخش های هزینه ی سرمایه های ویلسدورف، به خیریه ها، مؤسسه های آموزش علوم زمان سنجی، دانشگاه ها و مدارس تخصصی ارسال می شد.
اصرار مدیران رولکس به کسب تأییدیه ی کرونومتر برای همه ی محصولات، آن ها را در سال ۱۹۴۵ با رکوردی جهانی روبه رو کرد. شرکت سوئیسی، در آن سال توانست به رکورد تولید ۵۰ هزار ساعت با تأییدیه ی کرونومتر دست پیدا کند.
در سال ۱۹۴۵، نقطه ی عطف بزرگ بعدی در محصولات رولکس رخ داد. آن ها فناوری Datejust را در ساعت ها معرفی کردند که امکان مشاهده ی تاریخ را در گوشه ی صفحه ی ساعت برای کاربر مهیا می کرد. مدل های مهمی که در آن سال ها عرضه شدند، Date Just در سال ۱۹۴۵، Rolex Moonphase در سال ۱۹۴۷، Rolex Day/Date/Month و Oyster Day/Date/Month در سال ۱۹۴۹ بودند. شایان ذکر است تا سال ۱۹۸۹، بیش از نیمی از کرونومترهای دریافت کننده ی تأییدیه از سازمان های سوئیسی، توسط رولکس تولید می شدند.
یکی از کمپین های مهم دیگر بازاریابی رولکس، در سال ۱۹۵۳ انجام شد و آن ها با گروه اکتشافی بریتانیا برای سفر به هیمالایا همکاری کردند. آن گروه با در دست داشتن ساعت های Oyster Perpetuals، تا قله ی اورست به کوهنوردی پرداختند و ساعت ها تا صعود نهایی و شرایط پیچیده ی آب وهوایی در آن ارتفاعات، دقت و عملکرد خود را حفظ کردند.
از محصولاتی که در دهه ی ۱۹۵۰ توسط رولکس معرفی شدت می توان به یک مدل جدید با قابلیت نمایش تاریخ روز و ماه اشاره کرد که روز را به ۲۶ زبان نشان می داد. اولین ساعت اتوماتیک مقاوم دربرابر نفوذ آب تا عمق زیاد نیز با نام Submariner در سال ۱۹۵۳ عرضه شد که تا ۱۰۰ متر، ضدآب بود. محصول بعدی، GMT Master بود که بیش ازهمه برای خلبان ها کاربرد داشت. آن ساعت، زمان را به صورت هم زمان در دو منطقه ی حقایقی جالب درباره فرانک سوئیس زمانی نشان می داد.
یکی از مهم ترین رخدادهای تاریخی رولکس، که کیفیت و دوام محصولات آن ها را بیش ازپیش افزایش داد، بالا آمدن زیردریایی سوئیسی بثی سکف ترسته از اعماق نزدیک به ۱۰ کیلومتری آب بود که یک ساعت اختصاصی Osyter برای مقاصد تبلیغاتی به بدنه ی آن متصل شده بود. فشاری که آن ساعت رولکس تحمل کرد و همچنان به فعالیت خود ادامه داد، حدود ۷ تن بر اینچ مربع بود.
اسطوره ی شرکت رولکس یعنی ویلسدورف در سال ۱۹۶۳ و در سن ۷۸ سالگی از دنیا رفت. پس از او، آندره هاینیگر مدیریت شرکت را بر عهده گرفته و روش هایی مشابه بنیان گذار در پیش گرفت. البته، در زمان مدیریت هاینیگر، روش های سنتی بیش از نوآوری در شرکت رواج داشتند. حفظ کیفیت بالای محصولات و پایین نگه داشتن نرخ تولید، از برنامه های اصلی رولکس در آن زمان بود که باعث حفظ روند پیشرفت شرکت، با وجود پیش آمدن چالش های اقتصادی شد. چالش های آن زمان، یکی افزایش قیمت طلا به عنوان مواد اولیه ی بسیاری از تجهیزات ساعت و دیگری، هجوم قطعات الکترونیکی به دنیای ساعت های مچی بود.
به هرحال، نوآوری های رولکس در سال های بعدی و شروع دهه ی ۱۹۷۰ نیز ادامه داشت. آن ها در سال ۱۹۷۱ ساعت Oyster Perpetual Sea Dweller را معرفی کردند که مجهز به یک شیر هلیوم بوده و مخصوص غواصی طراحی شده بود. آن ساعت تا عمق حدود ۶۰۰ متر دربرابر نفوذ آب مقاوم بود. در سال ۱۹۷۵، باز هم رکوردشکنی با ساعت های رولکس انجام شد و ۶ غواص در رقابتی در کانادا، با در دست داشتن ساعت های Dweller، به عمق ۳۵۰ متری آب نفوذ کردند.
حقایق جالب درباره آب نبات
Fairy Floss نام اصلی آب نبات پنبه ای بود. توسط ویلیام موریسون اختراع شده است.
در ایالات متحده ، روز ملی آب نبات پنبه در 7 نوامبر جشن گرفته می شود.
آمریکایی های بالای 18 سال 65 درصد شیرینی را که هر ساله تولید می شود ، مصرف می کنند.
حدود 65 درصد از مارک های آب نبات آمریکایی قبل از بیش از 50 سال معرفی کرده اند.
نوار آب نبات Snickers که در سال 1929 توسط فرانک و اتل مریخ معرفی شد ، نام این اسب خانوادگی را گرفت.
در سال 1849 ، Dombringo Ghirardelli ایتالیا شروع به ساخت شکلات در سان فرانسیسکو کرد.
دانیل پیتر و هنری نستله شکلات شیر را در سال 1875 ایجاد کردند.
در سال 1871 ، در سن 19 سالگی ، میلتون هرشی فروشگاه شیرینی پزی خود را در فیلادلفیا راه اندازی کرد.
یک قطعه شکلات شیر و یک فنجان قهوه بدون کافئین حاوی همان مقدار کافئین است.
برخی از آب نبات ها ، مانند آب نبات ، آب نبات ، نیشکر ، خرس لثه ، قطرات لثه ، پیچ شیرین بیان و توپهای ترش فاقد چربی و کلسترول هستند و باعث می شود که آنها نسبت به بسیاری از افراد متوجه سلامتی شوند.
آمریکایی ها هر سال به طور متوسط 25 پوند آب نبات مصرف می کنند (به همان اندازه آب نبات و شکلات). این بسیار کمتر از چیزی است که اکثر اروپایی ها می خورند.
ایالات متحده بیشتر از هر کشور دیگری در جهان شکلات تولید می کند اما سوئیس ها بیشترین میزان را مصرف می کنند و متعاقباً انگلیس دنبال می شود.
نقطه ذوب کره کاکائو درست در زیر دمای بدن قرار دارد ، به همین دلیل شکلات وقتی آن را در دهان خود قرار می دهد ذوب می شود.
بیش از 7 میلیارد دلار در سال برای شکلات خرج می شود.
آمریکایی ها در هر سال 25 پوند آب نبات می خورند. مردم دانمارک در هر سال 36 پوند آب نبات بیشتر مصرف می کنند.
یک آبنبات چوبی که توسط جورج اسمیت در سال 1908 اختراع شد ، به نام Lolly Pop ، یک اسب مسابقه نامگذاری شد.
شکلات سفید به جای شکلات به عنوان شیرینی قند طبقه بندی می شود زیرا حاوی مواد جامد کاکائو نیست.
براساس کتاب رکوردهای جهانی گینس ، فرانسون سوئد بزرگترین گل صدفی جهان را به ارزش 4.759.1 پوند وزن برای یک جشنواره در تاریخ 27 ژوئیه 2003 بدست آورد.
قیمت دلار کانادا به فرانک سوئیس
دلار کانادا یا CAD واحد پول رسمی کشور کانادا است. همچنین به صورت C$ و CA$ نیز نشان داده می شود تا متفاوت از سایر واحدهای پولی مرتبط با دلار باشد. اولین بار این واحد پولی در سال ۱۸۵۸ معرفی شد، و از آن زمان تمام امور مالی و داد و ستد ها در کانادا به پول ملی CAD انجام می شود. واحد پول رسمی سوئیس، فرانک سوئیس است که با نماد CHF یا SWISS FRANC شناخته می شود. با توجه به شرایط متغیر اقتصادی و سیاسی، دلار کانادا نرخ برابری ثابتی نداشته و در زمان های گوناگون با مقادیر مختلفی تبدیل می شود. برای آگاهی از چگونگی تبدیل دلار به فرانک سوئیس بایستی نرخ لحظه ای آن را از صرافی معتبر دنبال کنید.
نرخ برابری دلار کانادا به فرانک سوئیس
اگر به از کانادا به سوئیس سفر می کنید یا قصد تجارت کالا یا ارز را دارید، حتما اطلاع دارید که برای خرید فرانک سوئیس نیاز به مبادله دلار کانادا دارید.
ارزش دلار کانادا با توجه به میزان تمایل مردم در بازارهای ارز برای خرید و فروش آن افزایش یا کاهش می یابد. این عامل باعث شناور شدن نرخ برابری دلار کانادا به فرانک سوئیس می شود.
بانک کانادا تلاشی برای تعیین نرخ تبدیل دلار کانادا نمی کند. این بانک اجازه می دهد که بازار ارزش دلار کانادا را تعیین کند.
تقاضا برای دلار کانادا عمدتا تحت تاثیر تقاضا برای کالاها و خدمات کانادایی استو هر چه مردم بیشتر بخواسوئیس چیزی را که کانادایی ها می فروشند، بخرند، دلار کانادایی ارزش بیشتری دارد.
قدرت اقتصاد کانادا نسبت به سایر کشورها نیز بر ارزش دلار کانادا تاثیر می گذارد. برخی از عوامل خاص که می تواند ارزش دلار کانادا را بالا یا پایین کند عبارتند از:
- نرخ بهره در کانادا نسبت به سایر کشورها
- نرخ تورم کانادا نسبت به سایر کشورها
- میزان تقاضا برای دارایی های مالی کانادا، مانند سهام و اوراق قرضه
قیمت دلار کانادا به فرانک سوئیس
همانگونه که گفته شد قیمت دلار کانادا به فرانک سوئیس سیری نوسانی دارد و دچار تغییرات لحظه ای می شود. حال شاید این سوال برای شما پیش بیاید که اگر قیمت دلار کانادا به فرانک سوئیس بیشتر باشد بهتر است یا کمتر؟
پاسخ این پرسش به نقش شما در اقتصاد بستگی دارد.
هرچه دلار کانادایی نسبت به فرانک سوئیس قوی تر باشد:
اگر کسب و کار شما متکی بر واردات است یا در حال خرید یا مسافرت به خارج از کشور کانادا هستید، هرچه دلار کانادایی نسبت به فرانک سوئیس قوی تر باشد، خوب است.
اگر تجارت شما به صادرات یا گردشگرانی که به کانادا می آیند بستگی داشته باشد، هرچه دلار کانادایی نسبت به فرانک سوئیس قوی تر باشد، بد است.
هرچه دلار کانادایی نسبت به فرانک سوئیس ضعیف تر باشد:
- اگر کسب و کار شما متکی بر واردات است یا در حال خرید یا مسافرت به خارج از کشور کانادا هستید، هرچه دلار کانادایی نسبت به فرانک سوئیس ضعیف تر باشد، بد است.
- اگر تجارت شما به صادرات یا گردشگرانی که به کانادا می آیند بستگی داشته باشد، هرچه دلار کانادایی نسبت به فرانک سوئیس ضعیف تر باشد، خوب است.
استعلام شماره شبا بانک های مختلف
نرخ دلار کانادا به فرانک سوئیس
در حال حاضر دلار کانادا حدود ۲ درصد از ذخایر ارزی جهانی را تشکیل می دهد که آن را پس از دلار آمریکا، یورو، ین و فرانک سوئیس در رتبه پنجمین ارز رایج در جهان قرار می دهد. همچنین نشان می دهد که دلار کانادا به عنوان یک ارز با ثبات در جهان در نظر گرفته می شود.
پیشبینی تغییرات نرخ ارز و نرخ دلار کانادا به فرانک سوئیس دشوار است، زیرا این عوامل زیادی به صورت همزمان با یکدیگر تعامل دارند و این نرخ را تعییم می کنند
عوامل اصلی موثر بر نرخ دلار کانادا به فرانک سوئیس عبارتند از:
- نرخ بهره: وجود نرخ های بهره بالاتر در کانادا تقاضای سرمایه گذاران خارجی را برای خرید اوراق بهادار دلار کانادایی افزایش می دهد. با این حال، نرخ بازده سرمایه گذاران خارجی به عملکرد آینده مورد انتظار دلار کانادا بستگی دارد. اگر سرمایه گذاران خارجی پیش بینی کاهش ارزش دلار کانادا را داشته باشند، نرخ بهره بالاتری را برای اوراق بهادار دلار کانادا می خواسوئیس.
- قیمت کالاها: ارزش دلار کانادا با ارزش کالاهای جهانی در ارتباط است. کالاها سهم بیشتری از صادرات در کانادا را به خود اختصاص داده اند. هنگامی که قیمت کالاها افزایش می یابد، شرایط تجارت کانادا بهبود می یابد، زیرا کالاهای آن نسبتا با ارزش تر شده اند. از آنجایی که قدرت خرید در کانادا بالاتر است، این تغییر در نرخ ارز بالاتر رخ می دهد. عکس این موضوع نیز صادق است: قیمت های کمتر برای کالاها می تواند به کاهش ارزش دلار کانادا منجر شود.
- نرخ تورم: تورم نرخی است که سطح عمومی قیمت ها در طول زمان افزایش می یابد. اگر تورم در کانادا از نرخ تورم خارجی بیشتر شود، این امر باعث کاهش قدرت خرید دلار کانادا نسبت به ارزهای خارجی می شود. این کاهش به کاهش نسبی ارزش دلار کانادا منجر خواهد شد. عکس این موضوع هم درست است. تورم پایدار و نسبتا پایین در کانادا تاثیر مثبتی بر نرخ ارز دارد.
- تجارت بین المللی کالا و خدمات: زمانی که در کشوری صادرات از واردات فراتر می رود، بر نرخ ارز فشار صعودی وارد می کند (تقاضا برای ارز بیشتر از عرضه است). زمانی که کشوری دچار کسری تجاری می شود، یعنی واردات از صادرات فراتر می رود، بر نرخ ارز فشار نزولی وارد می کند (عرضه ارز از تقاضا بیشتر است).
- سرمایه گذاری خارجی و پرداخت بدهی: جریان سرمایه گذاری خارجی در کانادا تقاضای خارجی برای دلار کانادا را افزایش می دهد و نرخ ارز را بالا می برد. سرمایه گذاری مستقیم کانادایی ها در خارج از کشور نتیجه معکوس دارد. پرداخت بدهی به خارجی ها باعث کاهش نرخ ارز می شود.
- بهره وری: میزان بهره وری یک کشور ( میزان تولیدی که می توان با سطح معینی از نهاده ها تولید کرد) از طریق تاثیر آن بر قیمت های نسبی و رقابت بین المللی، عاملی در تعیین نرخ ارز است. به عنوان مثال، اگر بهره وری در کانادا سریع تر از ایالات متحده رشد کند، قیمت کالاهای کانادایی رقابتی تر می شود و به مرور زمان، تولید و صادرات کانادا افزایش می یابد و منجر به تقاضای بیشتر برای دلار کانادا می شود.
تاثیر اقتصاد کانادا بر قیمت دلار کانادا به فرانک سوئیس
کانادا یک اقتصاد مختلط است و صنعت خدمات بیش از ۷۰ درصد از کل تولید ناخالص داخلی (GDP) را تشکیل می دهد. اقتصاد کانادا به روش های گوناگون بر قیمت دلار کانادا به فرانک سوئیس تاثیرمی گذارد. آگاهی از این موارد به شما کمک می کند که برای تبدیل دلار کانادا به فرانک سوئیس تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
- در سال ۲۰۲۰، کانادا نهمین اقتصاد ملی بزرگ از نظر تولید ناخالص داخلی بود و تولید ناخالص داخلی این کشور تقریبا ۱٫۷۵ تریلیون دلار آمریکا تخمین زده شد.
- صنایع اصلی در کانادا شامل صنایع مواد شیمیایی، چوب، محصولات کاغذی، محصولات غذایی، مواد معدنی و تجهیزات حمل و نقل است.
- ارزش کالاهای کانادا ۳۳٫۲ تریلیون دلار تخمین زده می شود که این کشور را به عنوان سومین کشور ثروتمند از نظر منابع طبیعی در سطح جهان قرار می دهد.
- این کشور پس از ونزوئلا و سوئیس سعودی سومین ذخایر بزرگ نفت جهان را دارد.
- کانادا چهارمین صادرکننده بزرگ نفت و گاز طبیعی در جهان است.
- محصولات صادراتی کانادا نیز شامل هواپیما، مخابرات، چوب، نفت، نفت خام، الکترونیک، پلاستیک و ماشین آلات می شود.
- محصولات وارداتی به کانادا اغلب عبارتند از وسایل نقلیه موتوری، ماشین آلات، تجهیزات، کالاهای بادوام، برق، مواد شیمیایی و کالاهای الکترونیکی.
- بر اساس شاخص جهانی فساد مالی، کانادا به عنوان یکی از کشورها با کمترین میزان فساد در جهان شناخته می شود.
- بورس اوراق بهادار تورنتو با بیش از ۱۵۰۰ شرکت ثبت شده که مجموعا دارای ارزش بازار بیش از ۳ تریلیون دلار آمریکا هستند، به عنوان هشتمین بورس اوراق بهادار بزرگ از نظر ارزش بازار جهانی در رتبه بندی قرار می گیرد.
خاستگاه و تاریخچه دلار کانادا
در طول قرن هجدهم و اوایل نوزدهم به دلیل استفاده زیاد از (به اصطلاح) دلار اسپانیایی یا پزو در آمریکای شمالی و اعلام رسمی دلار آمریکا، کانادا تصمیم گرفت از دلار به جای فرانک سوئیس استرلینگ استفاده کند.
کانادا اعلام کرد که از ژانویه ۱۸۵۸ تمام حساب ها به دلار ساخته می شود و دستور صدور اولین دلار رسمی کانادا را در همان سال صادر کرد.
سرانجام، دولت قانون واحد پول را در آوریل ۱۸۷۱ تصویب کرد تا ارزهای استان های مختلف را با واحد رسمی دلار کانادا جایگزین کند.
سکه ها و اسکناس های کنونی دلار کانادا
امروزه اسکناس های ۵، ۱۰، ۲۰، ۵۰ و ۱۰۰ دلار کانادایی رایج هستند.
هر پول کاغذی رنگ مخصوص به خود را دارد که تشخیص اینکه کدام اسکناس چقدر است را آسان تر می کند. رنگ های پول کاغذی به شرح زیر است:
- اسکناس ۵ دلاری: آبی
- اسکناس ۱۰ دلاری: بنفش
- اسکناس ۲۰ دلاری: سبز
- اسکناس ۵۰ دلاری: قرمز
- اسکناس ۱۰۰ دلاری: قهوه ای
در سال ۱۹۳۵، کانادا اسکناس های ۲۵ و ۵۰۰ دلاری داشت. تا سال ۲۰۰۰ اسکناس های ۱۰۰۰ دلاری در گردش بودند. اما از ۱ ژانویه ۲۰۲۱ اسکناس های ۱، ۲، ۲۵ دلاری و ۱۰۰۰ دلاری حذف شد.
سکه های کنونی در کانادا
امروزه سکه های ۱، ۵، ۱۰، ۲۵ و ۵۰ سنتی و ۱ و ۲ دلار کانادایی وجود دارد.
اولین سکه که در سال ۱۹۰۸ توسط ضرابخانه سلطنتی تولید شد.
روی هر سکه کانادایی تصویری متفاوت از سکه های دیگر وجود دارد:
- سکه دو دلاری یا تونی (Two-dollar coins, or toonies): روی این سکه ها یک خرس قطبی بالغ حک شده است. طرح خرس قطبی توسط هنرمند حیات وحش برنت تاونسند خلق شده است. در ۱۹ فوریه ۱۹۹۶، toonie برای جایگزینی اسکناس دو دلاری معرفی شد. Toonie دارای ظاهر دو رنگ فلزی است که آلیاژ مس در مرکز و نیکل خالص در حاشیه خود دارد.
- سکه یک دلاری یا لونی (One-dollar coins, or loonies): روی این سکه یک لونی ( پرنده ای آبزی) حک شده که روی آب شناور است. هنرمند حیات وحش رابرت رالف کارمایکل این تصویر را طراحی کرده است. لونی در سال ۱۹۸۷ با نام مستعار loonie به عنوان یک اقدام صرفه جویی در هزینه برای جایگزینی اسکناس های دلار به بازار آمد. لونی از نیکل با روکش برنز ساخته شده است.
- ربع یا سکه ۲۵ سنتی(Quarters): این سکه دارای طرح یک گوزن است. تصویر گوزن توسط هنرمند امانوئل هان طراحی شد و اولین بار در سال ۱۹۳۷ مورد استفاده قرار گرفت.
- دایم یا سکه ۱۰ سنتی (Dimes): این سکه اسکله نوا اسکوشیا، بلونوز، را نشان می دهد. طرح Bluenose اولین بار در سال ۱۹۳۷ توسط امانوئل هان طراحی شد.
- نیکل یا سکه ۵ سنتی (Nickels): این سکه دارای تصویر یک سگ آبی است. G. E. Kruger Gray این تصویر را طراحی کرده و برای اولین بار در سال ۱۹۳۷ روی نیکل ظاهر شد.
کواتر، دایم و نیکل در ابتدا عمدتا از نقره ساخته می شدند، اما اکنون همگی از فولاد ساخته می شوند. در واقع فولاد بیش از ۹۰ درصد از مواد سکه ها را تشکیل می دهد.
حقایق جالب در مورد شرکت رولکس
رولکس (Rolex) یک شرکت ساعتسازی سوئیسی است. ساعتهای رولکس از اعتبار و شهرت زیادی نزد مردم جهان برخوردارند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه معاصر،رولکس یکی از برندهای قدیمی تولید ساعت در سوئیس محسوب می شود که امروز خود را به ارزشمندترین برند ساعت در جهان تبدیل کرده است. رولکس (Rolex) برند سوئیسی تولیدکننده ی ساعت های لوکس در جهان است که مرکز فعالیتش در ژنو قرار دارد. تاریخچه ی فعالیت این برند به سال ۱۹۰۵ و تأسیس شرکتی با نام Wilsdrof and Davis در لندن باز می گردد. برند رولکس از سال ۱۹۰۸ برای محصولات آن شرکت انتخاب شد و تا به امروز، همین نام برای ساعت های برند سوئیسی استفاده می شود.
تاریخچه ی رولکس پر از نوآوری ها و محصولاتی به یادماندنی است که برخی از آن ها، رکوردهایی همچون گران قیمت ترین ساعت های تاریخ را به خود اختصاص داده اند. برند رولکس زیرمجموعه ی بزرگی به نام Montres Tudor هم دارد که با همکاری یکدیگر، طراحی، ساخت، توزیع و تعمیر ساعت های مچی هر دو برند را انجام می دهند. رولکس، یکی از معدود برندهای تولید ساعت است که در فهرست ۱۰۰ برند رسانه ی فوربز قرار دارد.
تاریخچه تأسیس رولکس
هانس ویلسدورف و آلفرد دیویس، به عنوان بنیان گذاران برند رولکس شناخته می شوند. از بین این دو نفر، ویلسدورف شهرت بیشتری دارد و در برخی منابع نیز به عنوان بنیان گذار اصلی شناخته می شود. او متولد ۱۸۸۱ کلمباخ باواریا بود و از سنین نوجوانی، پس از آن که پدر و مادر خود را از دست داد، مجبور به ورود زودهنگام به دنیای کسب وکار شد. او در نوجوانی به تحصیل ریاضیات و زبان پرداخت و در سن ۱۹ سالگی، به عنوان پیام رسان و مترجم زبان انگلیسی در یکی از مشهورترین ساعت سازی های سوئیس مشغول به کار شد.
La Chaux de Fonds یکی از مناطق سوئیس بود که مرکز تولید ساعت های باکیفیت را در آن کشور تشکیل می داد. اولین آشنایی های ویلسدورف با صنعت ساعت و طراحی و ساخت محصولات باکیفیت در آن، در منطقه ی فوندز انجام شد. او با افراد مهمی نیز در آنجا آشنا شد و همین آشنایی ها، بعدا در موفقیت برند رولکس نقش داشت.
شروع فعالیت جدی ویلسدروف، پس از سفر او در سال ۱۹۰۳ به لندن بود. او ابتدا برای یک فروشگاه بزرگ ساعت در پایتخت لندن کار می کرد و پس از ۲ سال، با قرض گرفتن پولی از خواهر و شوهر خواهرش (آلفرد دیویس)، شرکت خودش را با نام Wilsdrof & Davis تأسیس کرد. دلیل انتخاب لندن برای شروع کار، مرکزیت اقتصادی آن شهر حقایقی جالب درباره فرانک سوئیس در آن سال ها بود. مستعمره های انگلستان در آن زمان ثروت زیادی را برای آن کشور به همراه داشتند و همچنین، شاهراه های مبادلاتی نیز در تصرف آن ها بود که در سال های بعد، نقش مهمی در پیشرفت بین المللی رولکس ایفا کردند.
ویلسدورف، به سرعت شرکت خود را از ۲ لحاظ نسبت به رقابی بسیار موفق آن سال های خود، متمایز کرد. او اهمیت زیادی به تولید عالی محصولات می داد و همچنین، مدیریت و طراحی آن ها را نیز مهم تر از همه ی بخش ها می دانست. به علاوه، ویلسدورف در تولید محصولات خاص، مانند ساعت های مچی تخصص داشت.
ساعت های مچی در سال های ابتدایی قرن بیستم طرفداران زیادی نداشتند. تصور عموم بر آن بود که آن ها فقط برای مقاصد خاص (همچون ورزش) کاربرد دارند که ساعت های جیبی قابل استفاده نباشند. استفاده از ساعت های مچی در میان نجیب زاده ها در آن زمان، مرسوم نبود و حتی برخی از مردان، ساعت های مچی را وسایلی زنانه می دانستند.
تولید ساعت های مچی، مشکلات طراحی و محاسباتی متعددی هم داشت. به عنوان مثال، پیاده سازی تجهیزات برای افزایش دقت آن ساعت ها در آن فضای کوچک، یکی از مشکلات اساسی بود. به علاوه، ساعت های مچی برخلاف ساعت های جیبی، محافظت زیادی نداشتند و بیشتر در معرض ضربه و عوامل خارجی دیگر همچون رطوبت و گردوغبار بودند. به عنوان مثال، بسته های حمل ونقل ساعت که به کشورهای دیگر صادر می شدند، در زمان رسیدن به مقصد به خاطر قرار گرفتن طولانی در معرض رطوبت، خراب می شدند.
چالش های فوق در تولید ساعت های مچی، برای ویلسدورف نوعی فرصت بودند؛ چون او نگاهی دقیق به آینده ی صنعت ساعت داشت. او مطمئن بود که به مرور زمان، مقاومت دربرابر ساعت های مچی کاهش پیدا خواهد کرد. در همان زمان نیز، جوانان و فعالان صنعت مد، به مرور به سمت ساعت های مچی جذب می شدند و خصوصیات زینتی آن را دوست داشتند.
جامعه ی افرادی که فعالیت و حمل ونقل زیادی داشتند، کم کم به یکی از طرفداران ساعت های مچی تبدیل شدند. با پیشرفت فناوری حمل ونقل، مردم بیشتری توانایی سفر به مقاصد دور را داشتند. به حقایقی جالب درباره فرانک سوئیس علاوه، علاقه به ورزش های خاص و چالشی نیز روز به روز بیشتر می شد و ساعت های مچی تبدیل به تجهیزاتی الزامی برای آن ها شدند. ورزش ها و مسابقاتی همچون انواع پرواز، ماشین سواری، کوهنوردی و اکتشاف دریا، بیش ازپیش در بین مردم محبوب می شدند. رولکس در سال های بعد با استفاده از همین تغییرات در عادات و علاقه مندی های مردم، بازار آینده ی خود را شکل داد.
ویلسدورف از همان سال های ابتدایی فعالیت، علاقه ی خود به ریسک کردن و نوآوری را نشان می داد. او در یکی از بزرگ ترین ریسک های اولیه ی شرکت خود، سرمایه گذاری مهمی روی ساعت های مجهز به چرخ دنگ کوچک انجام داد. او صدها هزار فرانک سوئیس برای طرح بلندپروازانه ی خود هزینه کرد که حدود ۵ برابر سرمایه ی شرکتش بود. Herman Aegler شرکتی بود که ویلسدورف از دقت بالای ساخت تجهیزاتش اطمینان داشت. او تجهیزات و قطعات داخلی ساعت مورد نظرش را از این شرکت سوئیسی خریداری کرد. مکانیزم های آن شرکت توسط ماشین آلات مکانیکی ساخته می شدند و به همین دلیل، قیمت پایین تری داشتند. به علاوه، دقت و عمر آن تجهیزات نیز بالا بود.
پس از تهیه ی تجهیزات داخلی از سوئیس، نوبت به آماده سازی بدنه و پوشش ساعت ها می رسید. ویلسدورف آن ها را از تولیدکننده های مشهور انگلیسی خریداری کرد. بدنه ی ساعت ها، از جنس نقره ی استرلینگ بود و ۳ نوع طلا برای تزئین و پوشش دهی آن ها انجام می شد. درواقع، طراحی ساعت های مچی اولیه ی ویلسدورف، برای مقاصد رسمی، روزمره و ورزشی بود. همین تولیدات اولیه، به سرعت در انگلستان و خارج از آن به شهرت رسیدند و حتی کشورهای شرقی نیز خریدار آن ها شدند. ویلسدورف با همکاری آگلر، جنبه های محاسباتی و فنی تولید ساعت ها را بهبود می بخشید و در نتیجه، محصولاتش به مرور به شهرتی جهانی دست پیدا کردند.
رولکس متولد می شود
تاریخ رولکس با نوآوری های متعددی در صنعت تولید ساعت همراه است. به عنوان یکی از اولین نمونه ها، ویلسدورف در سال ۱۹۰۶ بند ساعت فلزی با قابلیت افزایش ابعاد را معرفی کرد که به شهرت قابل توجهی رسید. طراحی آن بند، به گونه ای بود که با بدنه ی اصلی ساعت هماهنگی خاصی داشت. همین نوع طراحی، در سال های بعد هم در تولیدات رولکس استفاده شد و حتی امروز هم ساعت های آن برند، از همین زبان طراحی پیروی می کنند.
در سال ۱۹۰۷، دفتر طراحی فنی ویلسدورف در La Chaux de Fonds سوئیس تأسیس شد. او مدیریت آن دفتر را به فردی دیگر واگذار کرد و خودش پس از کسب مجوز شهروندی انگلستان، در لندن ماند. انتخاب نام رولکس برای ساعت های شرکت، در سال ۱۹۰۸ انجام شد و هدف آن نیز، متمایز کردن محصولات از دیگر ساعت هایی بود که از قطعات مشابه استفاده می کردند. نام Rolex، در زبان های گوناگون به راحتی تلفظ می شد و به علاوه، برای نوشته شدن روی ساعت های مچی نیز به اندازه ی کافی کوچک بود.
ویلسدورف درباره ی انتخاب نام رولکس برای ساعت هایش می گوید:
من حروف الفبا را با ترتیب های مختلف ترکیب کردم و حدود ۱۰۰ اسم ساختم. هیچ یک از آن ها معنای خاصی نداشت. یک روز که در بالای یک درشکه در حقایقی جالب درباره فرانک سوئیس شهر لندن حرکت می کردم، ندایی در گوشم کلمه ی رولکس را زمزمه کرد.
ایده ی استفاده از یک برند برای کل ساعت مچی، در سال های ابتدایی قرن بیستم آن چنان متداول نبود. به هرحال، ویلسدورف این کار را انجام داد و به مرور به روندی مشابه در بین تولیدکننده های دیگر تبدیل شد. او برخلاف دیگر فروشنده ها و توزیع کننده های ساعت، اعتقاد داشت که استانداردهای سخت گیرانه ای برای تولید و مونتاژ دارد و به همین دلیل، باید برندی جامع برای کل ساعت های تولیدی خودش انتخاب کند.
خرده فروش های ساعت که تا پیش از اقدام ویلسدورف نام خود را روی ساعت ها حک می کردند، در ابتدا در مقابل درخواست او مقاومت نشان دادند. ویلسدورف آن ها را راضی کرد تا ساعت های برند خودش را درکنار برند خرده فروش ها عرضه کند. به مرور، حجم ساعت های رولکس نسبت به برندهای دیگر در فروشگاه ها و بسته های حمل ونقل به خارج از کشور، بیشتر شد. کمپین های بازاریابی قوی برند رولکس در سال های بعد، منجر به آن شد که خرده فروش ها هم عرضه ی محصولات آن ها را به برندهای دیگر ترجیح دهند. درواقع، مشتری برای برند رولکس بیش از برند خرده فروش ها بود.
پس از معرفی برند رولکس، نوبت به نوآوری های دیگر ویلسدورف رسید. او تصمیم داشت تا ساعت های مچی اش را هرچه بیشتر دقیق کرده و استاندارد Chronometer را در آن ها پیاده کند. استفاده از آن استاندارد، نیازمند مجوزی از سازمان های مهم سوئیسی بود که رولکس به عنوان اولین ساعت مچی موفق به دریافت آن شد. پس از مؤسسه ی School of Horology در سوئیس، در سال ۱۹۱۴ نیز Kew Observatory در انگلستان، تأییدیه ی استفاده از آن استاندارد را به رولکس اهدا کرد.
اهدای مجوز و تأییدیه ی chronometer به ساعت های مچی، نیازمند آزمایش های ۴۵ روزه روی آن ها بود. ساعت مورد نظر، در ۵ موقعیت مختلف و ۳ دمای متفاوت (محیط، داغ و سرد) مورد آزمایش قرار می گرفت. به هرحال رولکس پس از کسب آن تأییدیه ها، تصمیم گرفت تا تمام ساعت های تولیدی خود را تحت آن استاندارد تولید کند. درواقع، تمامی قطعات خریداری شده از تولیدکننده های خارجی نیز طی مراحل دقیق در داخل شرکت مورد آزمایش قرار می گرفتند. به عنوان مثال اگر حرکت قطعات پس از ۷ روز آزمایش مداوم، دچار مشکل می شد، آن ها را از روند تولید خارج می کردند. همین موارد، شهرت و اعتبار رولکس را به عنوان تولیدکننده ی محصولات باکیفیت، بیش ازپیش کرد.
مهاجرت رولکس به سوئیس
پس از جنگ جهانی اول، مالیات تولید در انگلستان افزایش بی سابقه ای داشت. درنتیجه، ویلسدورف مجبور شد دفتر اصلی شرکتش را در سال ۱۹۱۹ به سوئیس منتقل کند. او شرکتش را با نام Montres Rolex SA در ژنو تأسیس و دفتر لندن را به عنوان یک شعبه ی زیرمجموعه معرفی کرد.
دهه ی ۱۹۲۰، زمان رشد هرچه بیشتر و افزایش شهرت رولکس بود. برند آن ها، به مرور نمادی از یک ابزار فناورانه برای ورزشکاران شده و چالش های رطوبت، گردوغبار و گرما در آن ها حل شد. به علاوه، حرکت به سمت تولید ساعت های اتوماتیک نیز در شرکت شروع شده بود و نوید دسته ای مدرن از تولیدات را می داد. نمونه های جدید ساعت های رولکس در آن سال ها، ضدآب، سبک و مقاوم بودند. به علاوه، ویلسدورف چندین رویداد خلاقانه ی بازاریابی نیز برای برند خود برگزار کرد.
رولکس در بازاریابی خود تمرکز زیادی روی ورزش و ورزشکاران داشت. آن ها از رویدادهای مهم ورزشی برای بازاریابی هرچه بیشتر محصولات استفاده می کردند و به مرور، به نمادی در صنعت تبدیل شدند. در سال ۱۹۲۵، نماد معروف تاج برای ساعت های رولکس انتخاب شد که نشان دهنده ی شهرت و محبوبیت بین گروه های خاص و افراد حرفه ای در زمینه های مختلف بود.
در سال ۱۹۲۶، یکی از مهم ترین نوآوری های رولکس با نام Rolex Oyster معرفی شد. این ساعت مچی، اولین محصول مقاوم دربرابر نفوذ آب و حتی گردوغبار و هوا بود. ویلسدورف پس از معرفی محصول جدید، پیچ های مورد نیاز برای عایق بندی آن و همچنین بدنه ی ضدآب را به صورت پتنت ثبت کرد.
پس از معرفی نوآوری های جدید، نوبت به بازاریابی گسترده برای آن ها بود. در سال بعد، کمپین های بازاریابی با همکاری رکوردشکنان ورزشی شروع شد. مرسدس گلیتز شناگری بود که کانال انگلستان را با رکورد ۱۵ ساعت و ۱۵ دقیقه شنا کرد و در این مسیر، ساعت رولکس استفاده کرده بود. او پس از خارج شدن از آب، ساعت خود را نشان داد که به خوبی، کار می کرد. برای افزایش نفوذ آن رویداد بازاریابی، ساعت های رولکس درون آکواریوم های متعدد برای حضار به نمایش در آمدند. یک سال بعد، محصول انقلابی دیگر با نام Rolex Prince معرفی شد که به نوعی ساعت مردان خوش پوش و نجیب زاده محسوب می شد.
تداوم نوآوری رولکس
با شروع دهه ی ۱۹۳۰، نوآوری های استفاده شده در ساعت های رولکس افزایش یافتند. اولین محصول مهم، Rolex Oyster Perpetual بود که علاوه بر مقاومت دربرابر نفوذ آب، به صورت خودکار عمل می کرد. مکانیزم استفاده شده در آن ساعت اتوماتیک، با بهره گیری از حرکت دست کاربر، حرکت عقربه ها را ممکن می کرد که توسط مدیر فنی رولکس، اختراع شده بود. ساعت خودکار جدید رولکس، از ساعت های معمولی و سنتی، دقیق تر بود. درواقع، مکانیزم کوک کردن آن به صورت دائمی رخ می داد و برخلاف نمونه های قبلی که روزانه یک بار نیاز به کوک داشتند، دقت بیشتری را به ارمغان می آورد.
کمپین بازاریابی برای محصول حرفه ای و اتوماتیک رولکس، باز هم با همکاری یک ورزشکار انجام شد. Sir Malcom Campbel با ساعت جدید رولکس، رکورد سرعت روی زمین را با ماشین مسابقه ای خود در Salt Lake Flats شکست.
دهه ی ۱۹۴۰، یکی از مهم ترین دوره های تاریخی در پیشرفت رولکس بود. پس از فوت همسر ویلسدورف در سال ۱۹۴۴، او که فرزندی نداشت، تمرکز خود را بیش از پیش روی مدیریت کسب وکارش معطوف کرد. او بنیادی به نام Hans Wilsdorf Foundation تأسیس و سهام خود از شرکت رولکس را به آنجا منتقل کرد. درنتیجه، یک مؤسسه ی نظارتی ایجاد شد که به صورت دقیق، چگونگی هزینه کردن سرمایه های او را مدیریت می کرد. یکی از بخش های هزینه ی سرمایه های ویلسدورف، به خیریه ها، مؤسسه های آموزش علوم زمان سنجی، دانشگاه ها و مدارس تخصصی ارسال می شد.
اصرار مدیران رولکس به کسب تأییدیه ی کرونومتر برای همه ی محصولات، آن ها را در سال ۱۹۴۵ با رکوردی جهانی روبه رو کرد. شرکت سوئیسی، در آن سال توانست به رکورد تولید ۵۰ هزار ساعت با تأییدیه ی کرونومتر دست پیدا کند.
در سال ۱۹۴۵، نقطه ی عطف بزرگ بعدی در محصولات رولکس رخ داد. آن ها فناوری Datejust را در ساعت ها معرفی کردند که امکان مشاهده ی تاریخ را در گوشه ی صفحه ی ساعت برای کاربر مهیا می کرد. مدل های مهمی که در آن سال ها عرضه شدند، Date Just در سال ۱۹۴۵، Rolex Moonphase در سال ۱۹۴۷، Rolex Day/Date/Month و Oyster Day/Date/Month در سال ۱۹۴۹ بودند. شایان ذکر است تا سال ۱۹۸۹، بیش از نیمی از کرونومترهای دریافت کننده ی تأییدیه از سازمان های سوئیسی، توسط رولکس تولید می شدند.
یکی از کمپین های مهم دیگر بازاریابی رولکس، در سال ۱۹۵۳ انجام شد و آن ها با گروه اکتشافی بریتانیا برای سفر به هیمالایا همکاری کردند. آن گروه با در دست داشتن ساعت های Oyster Perpetuals، تا قله ی اورست به کوهنوردی پرداختند و ساعت ها تا صعود نهایی و شرایط پیچیده ی آب وهوایی در آن ارتفاعات، دقت و عملکرد خود را حفظ کردند.
از محصولاتی که در دهه ی ۱۹۵۰ توسط رولکس معرفی شدت می توان به یک مدل جدید با قابلیت نمایش تاریخ روز و ماه اشاره کرد که روز را به ۲۶ زبان نشان می داد. اولین ساعت اتوماتیک مقاوم دربرابر نفوذ آب تا عمق زیاد نیز با نام Submariner در سال ۱۹۵۳ عرضه شد که تا ۱۰۰ متر، ضدآب بود. محصول بعدی، GMT Master بود که بیش ازهمه برای خلبان ها کاربرد داشت. آن ساعت، زمان را به صورت هم زمان در دو منطقه ی زمانی نشان می داد.
یکی از مهم ترین رخدادهای تاریخی رولکس، که کیفیت و دوام محصولات آن ها را بیش ازپیش افزایش داد، بالا آمدن زیردریایی سوئیسی بثی سکف ترسته از اعماق نزدیک به ۱۰ کیلومتری آب بود که یک ساعت اختصاصی Osyter برای مقاصد تبلیغاتی به بدنه ی آن متصل شده بود. فشاری که آن ساعت رولکس تحمل کرد و همچنان به فعالیت خود ادامه داد، حدود ۷ تن بر اینچ مربع بود.
اسطوره ی شرکت رولکس یعنی ویلسدورف در سال ۱۹۶۳ و در سن ۷۸ سالگی از دنیا رفت. پس از او، آندره هاینیگر حقایقی جالب درباره فرانک سوئیس مدیریت شرکت را بر عهده گرفته و روش هایی مشابه بنیان گذار در پیش گرفت. البته، در زمان مدیریت هاینیگر، روش های سنتی بیش از نوآوری در شرکت رواج داشتند. حفظ کیفیت بالای محصولات و پایین نگه داشتن نرخ تولید، از برنامه های اصلی رولکس در آن زمان بود که باعث حفظ روند پیشرفت شرکت، با وجود پیش آمدن چالش های اقتصادی شد. چالش های آن زمان، یکی افزایش قیمت طلا به عنوان مواد اولیه ی بسیاری از تجهیزات ساعت و دیگری، هجوم قطعات الکترونیکی به دنیای ساعت های مچی بود.
به هرحال، نوآوری های رولکس در سال های بعدی و شروع دهه ی ۱۹۷۰ نیز ادامه داشت. آن ها در سال ۱۹۷۱ ساعت Oyster Perpetual Sea Dweller را معرفی کردند که مجهز به یک شیر هلیوم بوده و مخصوص غواصی طراحی شده بود. آن ساعت تا عمق حدود ۶۰۰ متر دربرابر نفوذ آب مقاوم بود. در سال ۱۹۷۵، باز هم رکوردشکنی با ساعت های رولکس انجام شد و ۶ غواص در رقابتی در کانادا، با در دست داشتن ساعت های Dweller، به عمق ۳۵۰ متری آب نفوذ کردند.
دیدگاه شما