مارجین چیست؟ | همه چیز درباره مارجین یا حاشیه
اگر می خواهید در وادی بازارهای مالی به خصوص بازار فارکس فعالیت کنید، باید خودتان را برای یادگیری واژه ها و اصطلاحات این بازار، آماده کنید. هر مارکتی، یک سری واژگان مخصوص به خودش را دارد که به آن اصطلاحا زبان منحصر به فرد آن شغل خاص گویند. یکی از این اصطلاحات بسیار حیاتی، مارجین است.
فردی را در نظر بگیرید که زبان انگلیسی خوبی دارد. این فرد وقتی برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی وارد دانشگاه می شود، باید زبان خاص علم پزشکی را یاد بگیرد. در بازار فارکس هم این مسئله صادق است.
هیچ تریدر حرفه ای را پیدا نخواهید کرد که با واژه مارجین آشنا نباشد. شما باید با واژه هایی چون اهرم، اسپرد، پیپ، مارجین، سطح مارجین و مارجین کال و غیره آشنا شوید.
برای معامله در بازار فارکس، شما تنها به مقداری از سرمایه خود برای باز کردن و حفظ یک پوزیشن جدید، نیاز دارید. اسم این سرمایه، مارجین اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها است. به عنوان مثال اگر قصد خرید 100.000 دلار امریکا جفت ارز یورو به دلار داشته باشید، شما نیاز به کل سرمایه تان ندارید.
تنها چیزی که شما نیاز دارید، اندکی از آن پول یعنی 3000 دلار است. در حقیقت، عدد واقعی که شما نیاز دارید، به بروکرتان بستگی دارد. نتیجتا، مارجین حکم مقداری از سرمایه و یا چیزی شبیه به ضمانت را دارد. این ودیعه برای این است که شما بتوانید تا لحظه آخر، پوزیشنتان را حفظ کنید.
مارجین، دستمزد یا هزینه معامله نیست. در حقیقت، مارجین مقداری از سرمایه شما است که بروکرتان، برای باز نگه داشتن معامله تان از تراز حساب شما، کنار می گذارد. این کار برای این است که کارگزار، اطمینان پیدا کند شما از پس ضرر و زیان های معامله بر می آیید.
ضمنا، این مقدار پول فقط مادامیکه در حال ترید کردن هر دارایی خاصی می باشید، استفاده، بلوکه و یا به عنوان ضمانت کنار گذاشته خواهد شد. به محض بسته شدن پوزیشن تان، مارجین شما اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها آزاد یا دوباره به حساب شما واریز خواهد شد و شما مجددا قادر خواهید بود در تریدهای بعدی تان، از آن استفاده کنید.
در این مقاله آموزشی قصد داریم تا شما را با موضوعات زیر، آشنا کنیم.
مارجین چیست، درصد مارجین مورد نیاز (شرط مارجین) چیست، مارجین مورد نیاز چیست، ارتباط بین مارجین و اهرم، فرمول محاسبه مارجین مورد نیاز در فارکس، مارجین لول Margin Level، کال مارجین Call Margin، مارجین آزاد و نتیجه گیری.
مارجین چیست؟
مارجین درصدی از کل ارزش پوزیشن معاملاتی است که باید برای باز کردن تریدتان، کنار بگذارید. معامله کردن از طریق مارجین، معامله گران را در معرض خطر قرار می دهد. در حقیقت، معاملات مارجینی هم سود و هم ضرر معامله گران را افزایش می دهد.
معامله کردن با مارجین، به معامله گران این امکان را می دهد تا سایز معاملاتشان را بزرگ کنند. در واقع مارجین، این اجازه را به تریدرها می دهد تا پوزیشن های معاملاتی اهرمی باز کنند. یعنی با مقدار پول کمتر، آنها را در معرض سودهای فراوان تر و یا خطرات بیشتر قرار می دهد.
فراموش نکنید مارجین مثل شمشیر دو لبه عمل می کند. زیرا، همانطور که گفتیم هم می تواند سود و هم زیان شما را افزایش دهد دلیل این مسئله هم این است که مارجین بر اساس ارزش کل معامله هست، نه فقط مقدار مورد نیاز برای باز کردن آن ترید.
اهرمی که در اختیار معاملهگران قرار میگیرد به مارجین مورد نیاز کارگزار یا محدودیتهای اهرمی که توسط نهاد نظارتی مربوطه، برای مثال ESMA تعیین شده است، بستگی دارد.
مارجین مورد نیاز بسته به کارگزاران فارکس و منطقه جغرافیایی که حساب شما در آن مستقر است متفاوت است، اما معمولاً در بریتانیا برای محبوب ترین جفت ارزها از حدود 3.3٪ شروع می شود.
به عنوان مثال، اگر یک کارگزار فارکس مارجینی با نرخ 3.3٪ را ارائه دهد و یک معامله گر بخواهد پوزیشنی به ارزش 100.000 دلار باز کند، فقط 3300 دلار به عنوان ضمانت برای ورود به معامله مورد نیاز است. مابقی 96.7% را خود بروکر برای تان فراهم می کند.
در مثال بالا، اهرم ما 30:1 است. در حقیقت با افزایش سایز معامله، میزان مارجین مورد نیاز نیز، افزایش می یابد. ضمنا یادتان باشد از لحاظ طبقه بندی اگر شما یک "مشتری حرفه ای" محسوب شوید، مارجین مورد نیاز شما، فرق خواهد کرد.
داشتن درک و فهم درستی از معنی مارجین، برای کسانی که در معاملاتشان از اهرم استفاده می کنند، بسیار حیاتی است. درک این نکته که معامله به وسیله مارجین می تواند سود و ضرر شما را افزایش دهد یا در کل ریسک معاملات شما را بالا ببرد، بسیار مهم است.
درصد مارجین مورد نیاز (شرط مارجین) چیست؟
مارجین، درصدی از "کل سایز معامله" است که همچنین به "ارزش کل" پوزیشنی که قصد باز کردنش را دارید نیز، مشهور است. درصد مارجین مورد نیاز، بسته به اینکه چه جفت ارزی را معامله می کنید یا با کدام بروکر کار می کنید، فرق می کند.
درصدهای مارجینی که به شما اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها پیشنهاد می شود ممکن است از: 0.25%، 0.5%، 1%، 2%، 5%، 10% و یا بیشتر هم باشد. به این "مقدار درصد"، درصد مارجین مورد نیاز، یا اصطلاحی که در ایران ترجمه شده یعنی "شرط مارجین" گفته می شود.
در شکل زیر شما نمونه هایی از درصدهایی که به جفت ارزهای متفاوت تعلق گرفته را، می بینید.
جفت ارز مورد نیاز
مارجین مورد نیاز
مارجین مورد نیاز چیست؟
اگر به خاطر داشته باشید در تعریف مارجین گفتیم به درصد خاصی از پول شما که برای ترید بلوکه می شود، مارجین می گویند. همین درصد خاص، مارجین مورد نیاز نام دارد. حال، هر پوزیشنی که شما باز می کنید، برای بلوکه شدن به مقدار خاصی از "مارجین مورد نیاز" احتیاج دارد.
به مارجین مورد نیاز، مارجین وثیقه ای، مارجین ورودی و مارجین اولیه نیز گفته می شود. اجازه دهید با مثالی ساده، موضوع را برایتان بیشتر روشن کنیم. جفت ارز EUR/USD را در نظر بگیرید.
اگر شما قصد معامله 100.000 دلار جفت ارز یورو به دلار داشته باشید، و قصد استفاده از اهرم را هم نداشته باشید، شما باید 100.000 دلار امریکا در حساب معاملاتی تان داشته باشید. ولی اگر قصد ورود به معامله 100.000 دلاری با "درصد مارجین مورد نیاز 2%" داشته باشید، "مارجین مورد نیاز شما" برای بازکردن و حفظ این ترید، فقط 2000 دلار می باشد.
ارتباط بین مارجین و اهرم
شما از مارجین برای ایجاد اهرم استفاده می کنید. اهرم، یک قدرت معاملاتی افزایش یافته است که برای استفاده از حسابهای مارجینی، در دسترس می باشد. اهرم به شما اجازه ترید کردن مبالغ بزرگتر از مبلغ هایی که در حسابتان موجود است، می دهد. اهرم در قالب نسبت، نمایان می شود. مثلا در قالب اهرم معاملاتی X:1
در حقیقت اهرم، نسبتی است بین پول واقعی که شما دارید و پولی که با آن می توایند ترید کنید. به عنوان مثال، اگر شما قصد ترید کردن 1 لات معاملاتی جفت ارز USD/JPY بدون مارجین را داشته باشید، شما دقیقا به 100.000 دلار نیاز خواهید داشت.
ولی با "درصد مارجین مورد نیاز 1%"، شما باید فقط 1000 دلار از پولتان را به عنوان وثیقه، کنار بگذارید. حال، اهرمی که برای این معامله ایجاد شده، 100:1 می باشد. در شکل زیر، شما نسبتهای اهرم بسته به درصد مارجین مورد نیاز را می بینید.
جفت ارز
درصد مارجین مورد نیاز
نسبت اهرم
فرمول محاسبه مارجین مورد نیاز در فارکس
وقتی که با مارجین معامله می کنید، مقدار مارجین یا همان مارجین مورد نیازی که برای نگهداری یک پوزیشن به آن نیاز دارید، به صورت درصد یا همان درصد مارجینی از سایز پوزیشن شما، محاسبه می شود. آن مقدار مارجین مشخص مورد نیاز، بر اساس ارز پایه جفت ارزی که در حال معامله آن می باشید، محاسبه می شود.
اگر ارز پایه شما با ارزی که حسابتان را با آن باز کرده اید متفاوت باشد، مارجین مورد نیاز به پولی که حسابتان را با آن باز کرده اید، تبدیل خواهد شد. فرمول مارجین مورد نیاز به این شکل است:
اگر ارز پایه، با پولی که حسابتان را با آن باز کرده اید یکی باشد:
مارجین مورد نیاز = ارزش کل معامله * درصد مارجین مورد نیاز |
و اگر که ارز پایه با ارز حساب معاملاتی شما متفاوت است:
مارجین مورد نیاز = ارزش کل معامله * درصد مارجین مورد نیاز * نرخ مبادله بین ارز پایه و ارز حساب معاملاتی شما |
مارجین لول Margin Level
به زبان ساده، مارجین لول یا مقدار مارجین، میزان سلامت حساب معاملاتی شما را نشان می دهد. شاید بپرسید چطور؟ در حقیقت مارجین لول، نسبت سرمایه شما به مارجین استفاده شده که به صورت درصد نشان داده شده، می باشد. اگر بخواهیم آن را در غالب یک فرمول به شما نشان دهیم، به این شکل است:
مارجین لول = سرمایه / مارجین استفاده شده * 100
فرض کنید سرمایه شما به عنوان یک تریدر، 5000 دلار است. 1000 دلار شما به صورت مارجین، توسط بروکر شما بلوکه شده است. مارجین لول شما بر اساس این فرمول، به این شکل است:
این مبلغ در بازار فارکس، یک حساب بسیار سالم و عالی تلقی می شود. یک راه برای اطمینان از اینکه آیا حساب شما سالم است یا خیر، این است که ببینید آیا مارجین لول شما بالای 100% است یا خیر.
کال مارجین Call Margin
وقتی که در فارکس مارجین لول شما به یک اندازه خاصی می رسد، به آن کال مارجین می گویند. زمانیکه حساب شما به این آستانه برسد، امکان بسته شدن اجباری برخی یا تمام پوزیشن های شما، وجود دارد. اصطلاحا به این شرایط، Liquidated یا لیکویید شدن هم گفته می شود.
مقدار این مارجین، در حقیقت نزد هر کارگزاری با هم متفاوت است. مثلا وقتی که سطح مارجین حساب شما نزد بعضی بروکرها به 100% برسد، هشدار کال مارجین شما فعال می شود.
در نتیجه، زمانیکه حساب مارجینی شما که معمولا به خاطر یک یا چند معامله ضررده با کمبود نقدینگی مواجه شده است، شما کال مارجین شده اید. معنی این هشدار این است که باید حسابتان را دوباره شارژ کنید و اگر شارژ نکنید، حساب شما به طور اتوماتیک بسته خواهد شد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به مقاله کال مارجین چیست؟ سر بزنید.
مارجین آزاد
مارجین معمولا به این شکل طبقه بندی می شود: 1- مارجین استفاده شده 2- مارجین آزاد. هنگامی که یک تریدر فارکس پوزیشنی را باز می کند، سپرده اولیه معامله گر برای آن معامله به عنوان وثیقه توسط کارگزار بلوکه می شود. مجموع پولی که کارگزار برای باز نگه داشتن پوزیشن های معامله گر بلوکه کرده است، مارجین استفاده شده نامیده می شود.
حال بپردازیم به مارجین آزاد. مابه التفاوت سرمایه و مارجین استفاده شده، مارجین آزاد نام دارد. در حقیقت مارجین آزاد، همان مقدار پول راکد درون حساب شما است که درگیر هیج پوزیشنی نشده است. به مارجین آزاد، مارجین قابل استفاده نیز گفته می شود. چرا که شما می توانید از آن در معاملات آتی تان، استفاده کنید.
نتیجه گیری
یکی از بزرگترین جذابیت هایی که بازار فارکس ایجاد کرده، معامله از طریق ابزاری به اسم مارجین است. اما معنی مارجین برای خیلی از تریدرها، مفهومی مبهم و غریبه است.
همان گونه که برای شما توضیح دادیم، معامله با مارجین شما را قادر می سازد تا تریدهایی بزرگتر از موجودی درون حسابتان باز کنید. اما فراموش نکنید که معامله با مارجین، مثل شمشیر دو لبه می ماند. همان قدر که شما ممکن است به سود برسید، به همان اندازه امکان ضرر کردن و از دست رفتن سرمایه تان، وجود دارد.
از شما خواهش می کنیم تا این مقاله را در صورت نیاز چند بار مطالعه کنید تا با مفهوم مارجین، قبل از ورود به دنیای واقعی ترید، آشنا شوید. در صورتیکه این مقاله را مفید یافتید، لطفا آن را با عزیزانتان نیز، به اشتراک بگذارید تا جلوی ضررهای احتمالی آنها را بگیرید.
اهرم مالی چیست؟ + مثالها و کاربردهایی که باید بدانیم
اهرم مالی (leverage) یعنی توانایی مالی یک بنگاه برای معاملات داخلی و خارجی خود، بدون اتکای صرف به اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها پول نقد. از ابزارهای اهرم مالی به منظور تامین مالی و نقدینگی بنگاه به بازارهای مشتقه و اوراق بهادار میتوان اشاره کرد.
ستاره | سرویس علوم – اگر با دنیای بیزینس سر و کار داشته باشید، حتما بارها اصطلاح اهرم مالی را شنیده و یا به کار بردهاید. اهرم مالی اصطلاحی است که به روشی برای تکثیر سود یا زیان اشاره میکند. در واقع اهرم یعنی قرض کردن پول به قصد چندبرابر کردن درآمد حاصل از داد و ستد. برای درک کاملتر و دقیقتر این اصطلاح مالی و آشنایی با مثالهای مختلف، این مطلب را از دست ندهید.
منظور از اهرم مالی چیست؟
منظور از اهرم مالی (leverage)، استفاده از انواع ابزارهای مالی (مثل اوراق بهادار، وام، قرض، سرمایه گذاری) برای افزایش نرخ بازدهی بالقوه سرمایه گذاری در یک بنگاه است. همچنین اهرم مالی را میتوان قرض کردن پول برای چند برابر کردن سرمایه یا معامله پایاپای دانست. این اصطلاح در حوزه مدیریت مالی، به تکثیر سود یا زیان اشاره دارد.
روشهای متداول در کسب اهرم مالی را میتوان موارد زیر دانست:
- قرض
- وام بانکی
- خرید دارایی ثابت
- انتشار اوراق بهادار
- استفاده از ابزارهای مشتقه
درجه اهرم مالی (DFL) چیست؟
درجه یا حساسیت سود هر سهم (EPS: EARNING PER SHARE) نسبت به نوسانات درآمد عملیاتی، درجه اهرم مالی نامیده میشود. کار درجه اهرم مالی (DFL:DEGREE OF FINAANCIAL LEVERAGE) اندازه گیری درصد تغییر EPS برای یک واحد تغییر در درآمد قبل از بهره و مالیات (EBIT: EARNING BEFORE INETESRST & TAX) است. یعنی: (DFL= EBIT / (EBIT-I)
هر چقدر اهرم مالی بالاتر باشد، نوسان سود هر سهم (EPS) بیشتر است. یعنی برای هر یک درصد تغییر در EBIT یا درآمد عملیاتی، سود هر سهم (EPS) چقدر تغییر میکند. منظور از I در فرمول بالا INTEREST (نرخ بهره) است.
مثالی ساده برای درک بهتر اهرم مالی
فرض کنید که شما صاحب ۲۰ سکه طلا هستید و با آن به قیمت روز در بازار معامله می کنید. در طول یک بازه زمانی خاص، ۱ سکه سود میکنید. سپس به یک کارگزاری بورس رجوع کرده و ۸۰ سکه از او قرض میگیرید. اکنون شما صاحب ۱۰۰ سکه طلا هستید و ۱۱۰ سکه بدست میآورید. از این ۱۱۰ سکه، ۸۰ سکه قرض است و ۱۰ سکه هم از قبل داشتید. میماند ۱۰ سکه که سود خالص شماست. این روش، یک روش اهرم مالی برای حداکثر سازی سود در معامله است.
(اطلاعات قراردادهای معاملات آتی را در بورس کالا در سایت IME.CO.IR بدست آورید)
اوراق سَلَف (پیش خرید نقدی محصولات واحدهای تولیدی به قیمت معین) از جمله ابزارهای مالی است که در بازار بورس ایران TSETMC.COM مبادله میشود)
آیا اهرمهای مالی، ریسک ایجاد میکنند؟
بله. یکی از عوامل ایجاد کننده ریسک، اهرم مالی است که به واسطه ایجاد بدهی و هزینههای ثابت مالی بوده و میتواند ریسک فعالیتهای شرکت را افزایش دهد.
بین اهرم مالی و معیارهای سنجش عملکرد شرکتهای بورسی و خارج بورسی، رابطه ای وجود دارد که در بازدهی و زیان آنها تاثیرگذار است و موضوع تحقیقاتی دانشجویان ارشد و دکتری است.
دو مثال برای ایجاد اهرم مالی
- مثال ۱) یک شرکت یا موسسه یا نهاد دولتی، برای توسعه پروژههای صنعتی و خدماتیاش، با انتشار اوراق مشارکت که سود علیالحساب قابل پرداخت در سررسید دارد، نقدینگی برای پروژهها جذب میکند. سپس با جذب نقدینگی، نیاز به سرمایه کمتری جهت انجام پروژهها دارد. با این کار، اهرم مالی برای خود فراهم می کند تا در یک بازه زمانی، با جذب پول و پرداخت سود، توانایی اتمام پروژه و کسب عایدی در بلندمدت را ایجاد کند.
- مثال ۲) یک بنگاه چه در بازار سرمایه و چه خارج از بورس، یک دارایی ثابت (fixed asset) خرید کرده و با این کار، به سرمایه خود میافزاید و یک اهرم مالی برای خودش فراهم میکند. با این دارایی که ارزش روز مشخصی دارد، ظرفیت اعتبارگیری آن از بانکها و موسسات مالی و اعتباری با توثیق (رهن) اسناد این دارایی، افزایش مییابد و شرکت میتواند وام یا ضمانتنامه جهت شرکت در پروژه ها و مناقصات دولتی و اخذ پیشپرداخت یا ضمانت حسن اجرای تعهدات، دریافت کند.
ابزارهای مشتقه و اهرم مالی
ابزارهای مشتقه مالی (DERIVATIVE CONTRACT) را میتوان مصداقی از اهرم مالی دانست. ابزار مشتقه به قرارداد یا اوراقی اطلاق میشود که وابسته به ارزش کالا یا ارز یا اوراق بهادار است و ارزش مستقلی مثل زمین و مسکن یا طلا ندارد. پیمانهای آتی (FORWARD CONTRACTS) قراردادهای آتی (FUTURES CONTRACT) و اختیار معامله (OPTIONS)، دو نوع از این ابزار مالی است. سرعت معاملات و ضریب نقدشوندگی داراییها در این بازار، بیشتر است و هزینه کمی دارد.
- اوراق مشتقه فرابورس (OTC) از مصداقهای اهرم مالی برای شرکت است.
- اوراق مشترک مبادله ای که معامله استاندارد و رسمی قابل معامله در بازار رسمی اوراق مشتقه است، بین شرکت یا شخصیت حقیقی یا حقوقی صورت میگیرد و از مصداقهای اهرم مالی است.
منظور از قراردادهای مشتقه در اهرم مالی چیست؟
سه نوع از قراردادهای معمول مشتقه به شرح زیر است:
۱. اهرم مالی با معاملات آتی
این معاملات که از اهرمهای مالی محسوب میشود، به ۲ دسته فیوچر و فوروارد تقسیم بندی میشود. قرارداد آتی، قرارداد استاندارد شدهای است که خریدار و فروشنده، توافق و تعهد کرده که مقدار مشخصی از کالا را به قیمت معین و در زمان و مکان معین، معامله کنند. مثل بازار بورس. اما پیمان آتی یعنی این که در خارج از تالار بورس، خریدار و فروشنده توافق میکنند که مقدار مشخصی از کالا به قیمت معین در زمان معین، معامله شود. چه قیمت در زمان معامله بالا برود چه پایین.
۲. اهرم مالی با اختیار معامله
نوعی از اهرمهای مالی است که خریدار و فروشنده، توافق میکنند که یکی از آنها با پرداخت پول مشخص، اختیار خرید یا فروش کالای خاصی به مقدار مشخص و به قیمت مشخص در آینده را داشته باشد و با این حساب، اختیار معامله به او واگذار میشود.
۳. اهرم مالی با سواپ (swap)
یعنی معامله پایاپای. یعنی قرارداد معاوضه ای. به معنی عوض کردن و مبادله کردن و جایگزین کردی چیزی است. نوعی از ابزارهای مشتقه و اهرمهای مالی بنگاهها بوده که جریان نقدینگی را بر اساس ارزش پایه واحدهای پولی و نرخهای مبادلات و بهره و سهام، برنامه ریزی میکنند و پیش از تاریخ آتی، مورد معامله قرار میگیرد.
اهرم مالی با سواپ یعنی یک طرف قرارداد، نسبت به معاوضه عواید ناشی از ابزار مالی خود با عواید ناشی از ابزار مالی طرف مقابل اقدام میکند. مثلا، ایران، از کشورهایی در نوار شمالی کشور برای استانهای این بخش از کشور، برق وارد کند و به همان مبلغ دلاری خرید برق از کشوری، نفت به قیمت روز از خلیج فارس برای کشور صادر کننده برق، به فروش برساند. یعنی سواپ برق و نفت. سواپ برق، راهکار پیاده سازی اقتصاد مقاومتی در حوزه انرژی است.
اهرم مالی و عملکرد شرکت
اهرم مالی، فاکتور تعیین کننده در توانایی مالی شرکت است. اهرم مالی، درجه درماندگی مالی و ظرفیتهای مالی شرکت را به نمایش میگذارد. از نظر برخی محققان (مثل بریلی و میرس)، اهرم مالی ریسک آفرین است و ریسک شرکت را افزایش میدهد. مشخص است که وقتی شما، دارایی از جایی قرض میگیرید (مثل انتشار اوراق مشارکت و یا وام بانکی با بهره بالا) ریسک فعالیتهای شرکت افزایش خواهد یافت. چرا که باید در سررسید، سود وام دهنده پرداخت تا مشمول جریمه دیرکرد نشود.
همراهان گرامی
جدیدترین کتابهای روز ایران درباره اهرم مالی و ابزارهای نوین مربوطه در بورس کالا و فرابورس ایران را میتوانید در سایت کتابخانه ملی جستجو کنید. اگر با سوالی روبرو شدید، از طریق بخش «ارسال نظر» آن را با ما و خوانندگان ستاره در میان بگذارید. اگر به تازگی میخواهید وارد دنیای بورس شوید پیشنهاد میکنیم آموزش خرید و فروش سهام در بورس به صورت آنلاین را حتما مطالعه کنید.
براساس تجارب ۳۰ سالهی دکتر کرمانی رژیم گروهی بهترین راهحل برای حفظ انگیزهی افراد طی رژیم و رسیدن به وزن دلخواه در مدت کوتاهه. رژیم گروهی رو میتونی از برنافیت با ضمانت بازگشت وجه دریافت کنی و تا 2 هفته بعد از رژیم به هر دلیلی میتونی پولت رو پس بگیری.
چگونه با یک حساب کوچک و بالانس کم معامله کنیم؟
هر معاملهگری میخواهد یک حساب معاملاتی با بودجه مناسب، مانند یک حساب ۱،۰۰۰،۰۰۰ دلاری معامله کند، اما تعداد کمی از ما میتوانیم این کار را انجام دهیم. بیشتر معاملهگران در معاملات حسابهای نسبتاً کوچک یا حسابهایی که فقط حاشیه مورد نیاز را پوشش میدهند، گیر کردهاند.
معامله یک حساب کوچک مستلزم کنترل دقیق ریسک و مدیریت پول است، زیرا هیچ محافظی در برابر اشتباهات یا ضررهای غیرمنتظره وجود ندارد. به عنوان مثال، اگر یک حساب تجاری فقط ۵۰۰ دلار حاشیه مورد نیاز خود را پوشش دهد و ۶۰۰ دلار ضرر داشته باشد، تا زمانی که پول اضافی واریز نشود، حساب غیرقابل معامله خواهد بود.
در اینجا چند نکته برای کسانی که با یک حساب با بالانس کم معامله می کنند، آورده شده است.
محدودیت های یک حساب کوچک
معامله در یک حساب با بالانس کم، بسیار دشوارتر از معامله با یک حساب بزرگ است. حسابهای بزرگ این قابلیت را دارند که در برابر اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها اشتباهات معامله گری، حتی معامله گران ناشی که معاملات اشتباهی انجام می دهند محافظت شوند و از بین نرود، اما حسابهای کوچک چنین قابلیت و ویژگی را ندارند.
حتی فراتر از توانایی پرداخت هزینه های باخت، معامله با یک حساب کوچک دارای مشکلات روانی است که معامله گری خوب را دشوارتر می کند.
به عنوان مثال، هنگامی که یک معامله گر می داند که قبل از اینکه حسابش غیرقابل معامله (یا به اصطلاح کال) شود، فقط می تواند یک معامله با ضرر را مدیریت کند (زیرا دیگر حاشیه مورد نیاز آن را پوشش نمی دهد)، فشار روانی برای انجام یک معامله سودآور بسیار زیاد است.
اگر معامله گر فشار معاملات حساب های کوچک را به خوبی تحمل کند، ممکن است مشکلی ایجاد نشود. با این حال، حتی بهترین معامله گران نیز، معاملات زیانده دارند، بنابراین یک معامله گر باید برای آن استرس روانی آماده شود.
همچنین در مواردی که یک معامله گر با حساب با بالانس کم مجاز به انجام معاملات است، تفاوت هایی با معامله کردن در حساب های بزرگ وجود دارد.
حسابهای بزرگ را میتوان برای معامله در هر بازار موجود استفاده کرد، اما حسابهای کوچک ممکن است فقط بتوانند بازارهای خاصی را به روشهای خاصی معامله کنند.
در حسابهای بزرگ می توان معاملات منعطف تری داشت، مانند قراردادهای متعدد و موقعیتهای کوتاه. در حالی که حسابهای کوچک ممکن است به موقعیتهای خرید محدود شوند که میتوانند با پول نقد پوشش داده شوند.
تصمیماتی مانند موقعیت هایی که می توانید بگیرید و چقدر می توانید از اهرم استفاده کنید توسط کارگزاری ها تعیین می شود.
با تمام معایب، به نظر می رسد که نمی توان یک حساب با بالانس کم را به طور سودآور معامله کرد. با این حال، این طور نیست و حساب های کوچک توسط بسیاری از معامله گران، از جمله معامله گران حرفه ای، به طور سودآور معامله می شوند. توصیههای زیر از منظر حسابهای کمسرمایه ارائه میشود، اما این توصیه برای همه حسابهای معاملاتی، حتی حسابهای ۱,۰۰۰,۰۰۰ دلاری اعمال میشود.
معامله کردن با استفاده از اهرم
معامله با اهرم به معامله گران حساب های کوچک اجازه می دهد تا بازارهایی را معامله کنند که نمی توانند با استفاده از پول کم حساب خود معامله کنند. به عنوان مثال، وقتی در حال معامله روزانه سهام فردی هستید، معمولاً می توانید تا چهار برابر مقدار پول نقدی که در حساب خود دارید معامله کنید. با این حال، معامله همان سهام پایه با استفاده از بازارهای اختیار معامله یا ضمانت نامه (هر دو بازار با اهرم بالا) فقط به تقریباً ۱۵٪ از ارزش معامله به صورت نقدی نیاز دارد.
الزامات اهرمی و مارجین باید قبل از معامله درک شود. در این مثال، سرمایه گذاران لزوماً نباید از اهرم برای افزایش اندازه معامله، تعداد سهام استفاده کنند، بلکه باید فقط برای کاهش حاشیه مورد نیاز معامله استفاده کنند.
معامله کردن محافظه کارانه
معاملهگرانی که حسابهایی با بالانس خوبی دارند، این طرز فکر را دارند که معاملاتی با ریسک بالا انجام دهند، مانند معاملهگرانی که نسبت به اهدافشان حد ضررهای زیادی دارند. یک معامله گر با حساب کوچک باید محتاط تر باشد و مطمئن شود که نسبت ریسک به سود و نسبت برد به باخت آنها به درستی محاسبه و استفاده می شود.
به قانون ریسک ۱% پایبند باشید
معامله با پیروی از قانون ریسک ۱٪ در یک حساب با بالانس کم، همان نقش محافظت (در برابر اشتباهات و ضررهای غیرمنتظره) به عنوان یک حساب بزرگ فراهم می کند.
بسیاری از معامله گران حرفه ای از قانون ریسک ۱% صرف نظر از اندازه حساب های معاملاتی خود پیروی می کنند، زیرا این یک تکنیک مدیریت ریسک بسیار موثر است.
سخن پایانی
برخی از معامله گران قاطعانه می گویند که حساب های معاملاتی کم سرمایه نمی توانند با موفقیت معامله شوند. این گفته درست نیست.
معامله موفقیت آمیز حساب های کوچک معاملاتی، ممکن است دشوارتر باشد، اما اگر آنها به درستی معامله شوند، دلیلی وجود ندارد که حساب های کوچک معاملاتی نتوانند سودآور باشند.
معاملهگران حسابهای کوچک میتوانند از معاملات خود درآمد خوبی داشته باشند، اما باید استرسی را که اغلب با کمبود سرمایه همراه است کنترل کنند، بر مدیریت ریسک تمرکز کنند و تکنیکهای مدیریت ریسک خود را بهویژه قانون ریسک ۱% به درستی اعمال کنند. با در نظر گرفتن این عوامل، آنها ممکن است بتوانند حساب نسبتا کوچک خود را به یک حساب بزرگتر تبدیل کنند.
چگونه یک حساب کوچک ایجاد می کنید؟
معاملات سودآور یکی از راههای رشد یک حساب کوچک است، اما اگر محافظهکار باشید و به قانون ریسک ۱% پایبند باشید، ممکن است رشد، کندتر از آنچه میخواهید اتفاق بیفتد.
میتوانید معاملات با ریسک به پاداش بالاتر انجام دهید، اما در آن صورت ممکن است خود را در معرض این احتمال قرار دهید که حسابتان را کاملاً کال کنید.بسیاری از معاملهگران با حساب کوچک متوجه میشوند که علاوه بر ترید کردن، به منابع درآمد خارجی نیز نیاز دارند تا بتوانند سرمایهای معنادار داشته باشند.
چگونه یک حساب کوچک را بدون نقض قانون معاملات روز الگو معامله می کنید؟
اگر کمتر از ۲۵۰۰۰ دلار در حساب کارگزاری خود دارید، در این صورت محدود به معاملات بیش از سه روز در هفته نیستید.
“معامله روزانه” به عنوان باز کردن و بستن یک موقعیت در همان روز تعریف می شود، اما سفارشات معاملاتی خاص استفاده شده به نوع معامله ای که انجام می دهید بستگی دارد. به عنوان مثال، یک موقعیت کوتاه با فروش باز می شود و با خرید بسته می شود. تا زمانی که خود را به معاملات سه روزه در هفته محدود کنید، قانون معاملات روز الگو را نقض نخواهید کرد.
چه میزان سرمایه برای معامله گری در بازار فارکس نیاز است
تحقیقات نشان میدهد میزان سرمایه شما میتواند بر روي سود آوری شما تاثیر داشته باشد معامله گران تمایل به استفاده از یک اهرم مالی موثر یک به ده یا حتی کمتر از آن دارند. با نگاهی به عملکرد ده ها هزار مشتری از یک بروکر معتبر و همچنین صحبت با معامله گران زنده، توییتر و ایمیل اینطور به نظرمیرسد که معامله گران با تمایل محافظت کردن از سرمایه در معرض ریسکشان در برابر ضررهاي احتمالی وارد بازار ارز میشوند. بنابراین بسیاري از معامله گران تازه کار با سرمایه پایه کوچکی شروع به معامله در بازار ارزي می کنند. آنچه که ما از طریق تحلیل هزاران حساب معامله گري به دست آورده ایم نشان میدهد که معامله گران با موجودي حساب هاي بزرگتر گرایش به سودآوري در درصد بیشتري از معاملات دارند .
از آنجاییکه بسیاري از معامله گران خرده پا در معامله گري بازار ارز بی تجربه هستند تمایل به این دارند که حساب خود را در معرض سطوح بسیار بالایی از لوریج قرار دهند. (لوریج زیاد). در نتیجه،این میزان افزایش در لوریج میتواند پتانسیل ضرر را در حسابهایشان بالا ببرد. با معامله گرانی که از احساسات ایجاد شده از ضررهاي سنگین به ستوه آمده اند، یا از این کاردست میکشند یا این کار را با لوریج نسبتا بالایی ادامه می دهند باطل تبدیل شده و به اشتیاقی که آنها را جذب بازار ارزي نمود آسیب وا اهمیتی ندارد استراتژي معاملاتی شما چقدر خوب یا بد باشد، تصمیم شما درباره اهرم موثر مالی تاثیرات مستقیم و قدرتمندي روي بازدهی معاملاتی شما دارد است که بازدهی یک استراتژي یکسان ولی با لوریج هاي متفاوت را نشان میدهد.
در شکل ما دو عنصر نمودار شکل یک را اصلاح کرده ایم. اولین اصلاح این بود ما هر ستون را دوباره نام گذاري کرده ایم تامعرف بالاترین میزان مبلغ واجد شرایط براي آن ستون باشد براي مثال محدوده موجودي 0 تا $999 دلار رادر دسته 999 $دلار معرفی کرده ایم و به همین ترتیب محدوده موجودي 999 $تا 4999 $دلار را در دسته 4999 $ و از $5000 تا $9999 را در دسته 9999 $ معرفی کردیم.
دومین تغییر ایجاد شده این بود که ما میانگین حجم معامالاتی هر گروه را محاسبه و بر حداکثرمیزان ممکن یک حساب معاملاتی براي آن گروه تقسیم کردیم. در اصل، این کار مقداري براي اهرم(لوریج) موثر کاهش یافته محافظه کارانه را در اختیار ما قرار می دهد.( هر چه حساب بزرگتر باشد میزان لوریج را کاهش می دهد، بنابراین خط قرمز کمترین و محافظه کار ترین محاسبه چارت را نشان میدهد. مثلا میانگین حجم معامله براي گروه 999$ دلار تقریبا برابر با 26.0 لات(26000 واحد) بوده است . چنانچه ما متوسط حجم معامله را برداریم و برموجودي حساب تقسیم کنیم، میزان متوسط اهرم موثر استفاده شده در هریک از گروه ها را بدست میاوریم. از آنجاییکه که لوریج موثراستفاده شدهبطور چشمگیري از گروه 999 $به گروه 4999 $کاهش می یابد(خط قرمز)، میزان سود آوري حسابها بصورت چشمگیري در حدود 12 واحد افزایش میابد(ستونهاي آبی). در ادامه وقتی با افزایش موجودي، حساب به گروه 9999 دلاري جابجا می شود، کاهش اهرم موثرو به تدریج ادامه یافته و نسبت سودآوري را تا 37 %بالا می برد.
نقشه بازی:
بهتر است از چه میزان اهرم (لوریج) موثر استفاده کنیم؟
ما به شما پیشنهاد استفاده از لوریج 1به 10 و حتی کمتررا میدهیم. ما نمی دانیم که شرایط بازار چه زمانی تغییر خواهد کرد واین تغییرباعث خواهد شد که استراتژي ما زیان ندهد. بنابراین، همیشه لوریج خود را در سطوح محتاطانه اي حفظ کرده ضمن اینکه در تمامی معاملاتتان از حد ضرراستفاده کنید.یک محاسبه ساده براي اینکه در تعیین حجم معامله مورد نظربر اساس موجودي حسابتان به شما کمک کنیم.
محاسبات لوریج 10:1
موجودي حساب | حجم معامله |
5000$ | 50000$ |
10000$ | 100000$ |
25000$ | 2500000$ |
100000$ | 1000000$ |
1000000$ | 10000000$ |
جدول بالا نشان میدهد حساب یک معامله گر حداکثر حجم معامله برپایه لوریج 10:1 را نشان می دهد. که معناي آن این است که وقتی اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها شما 10000 دلار داخل حساب دارید و از لوریج 10 استفاده میکنید هرگز نباید بیشتر از 100000 دلار معامله بازداشته باشید. مقدار دقیق لوریج مورد استفاده باید توسط خود معامله گرمحاسبه شود. شما شاید حتی احساس راحتی با لوریج هاي موثر کمتري مثل 1 به 5 یا حتی 1 به 3 داشته باشید. بسیاري از تریدرهاي حرفه اي به جاي تمرکزبرمقدار سودي که به دست خواهند آورد، با تمرکزبرمیزان سرمایه اي که تحمل از دست دادن آن را دارند وارد معامله میشوند.هیچکس از حرکات آینده قیمت خبرندارد بنابراین تریدر حرفه اي با اطمینان بهرویکرد و سیستم معاملاتی خود و البته استفاده از اهرم مالی محتاطانه و موثر خود به معامله میپردازد.
تنطیم اهرم مالی موثر متناسب با میزان تحمل ریسک شما
تحقیقات ما نشان میدهد که حسابهاي با کوچکترین میزان سرمایه (دسته 999$) میانگین حجم معاملاتی 26000 (0.26 لات) براي هر معامله دارند و لوریج موثر آنها 26 است که بطور قابل توجهی بالاتر از لوریج 10 می باشد که بالاتر درباره اش صحبت شد. این تریدرها اگر میخواهند از لوریج بالاتر از این استفاده نکنند، دو راه حل زیر را پیش رو دارند:
اولا بالا بردن میزان سرمایه موجود در حساب تا مقداري که لوریج موثر را تا کمتر از 10:1 کاهش دهد. در نتیجه تریدري که میخواهد بطور متوسط حجم معاملاتش 26000 واحد یا26.0 لات است، باید حداقل یک حساب 2600 دلاري داشته باشد تا بتواند 26000 واحد یا 0.26 لات را با لوریج موثر 10:1 را معامله کند. دوما پایین آوردن حجم معامله متناسب با همان لوریج 10:1 . از محاسبات جدول و نمودار فوق استفاده کنید.
در شکل بالا توجه کنید که حجم معامله در زمان افزایش موجودي حساب از گروه 999 $به گروه 4999 $ نسبتا ثابت میمونه. در اصل، این نشان میدهد که بطور میانگین تریدرها به دنبال حداقل 2.6 دلار به ازاي هرپیپ (اگر حجم معامله 26000 واحد 0.26 لات باشد که تقریبا ارزش هرپیپ در اکثر جفت ارزها با این میزان حجم معامله همان 2.6 دلار است ) میباشند.
ممکن است دلایل زیادي باشد که چرا معامله گران بطور میانگین به دنبال حجم 0.26 لات یا 26000 واحد هستند. شاید میخواهند حجم معامله اي که می خواهند انجام دهند باندازه کافی بزرگ باشد تا ارزش وقتی که براي این کار گذاشته اند را داشته باشد. به عبارت دیگر، ممکن است معامله گران بدنبال ازرش پیپ در ازاي قیمت باشند و 2.60$ حداقل آستانه بطور میانگین باشد. اگر این معامله گران قرار بود لوریج موثري بیشتر از 1:10 نداشته باشند باید حداقل 2600 $ موجودی در حساب داشته باشند تا بتوانند ارزش 2.60 $ در ازاي هرپیپ را داشته باشند. یک دلیل دیگه هم میتونه عدم درك درست از قدرت اهرم مالی توسط معامله گران آماتور باشه و اینکه چطور یک ضرر سنگین میتواند کل سودهایتان را از بین ببرد. استفاده از لوریج محافظه کارانه باعث میشه وقتیکه شما بصورت متوالی ضرر دادید بتوانید نرخ یا سرعت کاهش موجودي حساب خود را کم کنید. و وقتی شرایط برگشت همچنان سرمایه خوبی براي ادامه مسیر داشته باشید. اصل اول حفظ سرمایه است.
مثل سربازي که تفنگ دارد ولی فشنگ ندارد نباشید. تفنگ شما همان قدرت تحلیلتان است و فشنگتان سرمایه حسابتان. تفنگ بی فشنگ ارزش زیادي ندارد. صرف نظر از دلایل ارایه شده، در مجموع هدف ما از این نوشتار این بود که از اهرم مالی محافظه کارانه استفاده کنید. اگر شما میزان سرمایه قابل ریسکتان را بدانید از محاسبات شکل 3 استفاده کنید تا حجم معامله را متناسب با سایز حسابتان محاسبه کرده است. اگر شما یک هدف بر مبناي ارزش “هر پیپ” دارید باید از محاسبات دیگري استفاده کنیدتا حداقل میزان سرمایه براي پشتیبانی از حجم معامله را تعیین کنید. افزایش موجودي سرمایه دلیل بر سود آوري بیشتر شما نخواهد بود. بلکه این بدان معنا است که چنانچه معامله بر خلاف جهت شما حرکت کند، قدرت تحمل بیشتري خواهید داشت. بطور میانگین معامله گرانی که ترکیبی از میزان مناسب سرمایه (حداقل 5000 دلار) و اهرم مالی مناسب (10 یا کمتر) استفاده میکنند درصد موفقیت بیشتري خواهند داشت.
چطور اهرم مالی موثر و مناسبی را مشخص کنیم؟
سوال مشترك تریدرها این هست که از چه میزان لوریج باید استفاده کنیم؟ ما معمولا درباره استفاده از اهرم موثر کمتر از 10 صحبت میکنیم. براي شروع بیایید ببینیم لوریج چیست و چرا بهتر است بجاي لوریج بیشتر از لوریج کمتر استفاده کنیم.سپس محاسبات ساده مورد نیاز براي تعیین لوریج موثر در حساب معاملاتیتان را تشریح میکنیم.
لوریج چیست؟
لوریج یعنی استفاده از مقدار کمی از یک چیز براي کنترل کردن مقادیر بزرگتر از چیزي دیگر. بعنوان یک فرد، ما در بخشی از زندگی روزمره ماناز درجه اي از لوریج استفاده می کنیم. به عنوان مثال وقتی شما خانه اي بصورت اعتباري (با وام) میخرید، در حقیقت شما از لوریج استفاده کرده اید. بگذارید به شما بگویم که مثلا آرزوي خرید یک خانه 200000 دلاري در سر دارید ولی این میزان پول نقد ندارید. پس میاید مثلا با 20 درصد که میشه 40000 دلار آن خانه رو میخرید و شروع میکنید به دادن قسط هاي منظم به بانک. در این مثال شما با مقدار کمی پول نقد (40000 $) موفق به خرید و کنترل مقدار بیشتري (2000000 $) شده اید. در بازار سهام در بسیاري از حسابهاي اعتباري شما میتونید میزان خریدتان را تا دو برابر بالا ببرید. یعنی مثلا با 50000 دلار سرمایه تا 100000 دلار اجازه دارید خرید کنید
لوریج موثر چگونه محاسبه میشود؟
براي محاسبه خیلی راحت میتوانید دارایی بیشتر را بر دارایی کمتر تقسیم کنید. در مثال خرید خانه که در بالا آمد با تقسیم 200 هزار دلار بر 40 هزار عدد 5 به دست می آید که این همان عدد لوریج شماست.
در مثال بازار سهام هم عدد 2 بدست آمد.
200000 / 40000 = 5 اهرم
100000 / 50000 = 2 اهرم
فرمول ساده اي براي تعیین لوریج موثر حسابتان وجود دارد. این فرمول بصورت زیر است:
کل حجم معامله / موجودي حساب = اهرم موثر
حالا بیایید فرض کنیم یک تریدر در بازار فارکس چطور میتواند لوریج خود را حساب کند. فرض کنید تریدري با موجودي حساب 10000 دلار 3 تا پوزیشن بازبه ترتیب ذیل دارد:
فروش 0.2 لات (دلار 20000) EURUSD
خرید 0.4 لات (دلار 40000) USDCAD
خرید 0.2 لات (دلار 10000) AUDJPY
مجموع معاملات بالا رقمی در حدود 70000 دلار یا 0.7 لات میباشد.
(70000 دلار (0.7 لات) حجم معاملات باز / 10000 دلار موجودي حساب = 7 برابرلوریج)
پس این تریدر با فرمول محاسبه ذکر شده لوریجی در حدود 7 را اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها استفاده میکند.
از کجا بدانیم از چه مقدار لوریج استفاده کنیم؟
رابطه اي بین میزان لوریج و تاثیر آن بر حساب معاملاتی تان در بازار ارزی وجود دارد. به این صورت که هر چه از لوریج بزرگتري استفاده کنید میزان نوسانات حسابتان بیشترمیشود(چه در سود و چه درضرر). عکس این مساله در هنگام استفاده از لوریج کمتر صادق است یعنی نوسانات کمتري را متحمل میشوید به همین دلیل است که ما معمولا درباره استفاده از لوریج کمتر از 10 صحبت میکنیم. فقط به این دلیل که به مقادیر بالایی از لوریج را دسترسی داریدبه این معنی نیست که شما لزوما بخواهید از تمام یا بخشی از آن استفاده کنید. مثلا شما فرض کنید اتومبیل یا موتورسیکلتی که میتواند با سرعت 360 کیلومتر/ساعت حرکت کند به این معنی نیست که ضرورتا نیاز به رانندگی در این سرعت دارید. خودتان بهترمیدانید هر چه سرعت بالاتر میرود امکان تصادف هم افزایش میابد. پس استفاده از از لوریج بالا هم ریسک زیادي به حساب شما وارد میکند همانطور که سرعت بالا ممکن است به شما آسیبهاي جسمی زیادي وارد کند
چرا ما مشوقی براي لوریج پایین تر هستیم؟
وقتی از لوریج بیش از اندازه استفاده میکنید تعداد کمی از معاملات ضررده بسیاري از معاملات سودده شما را از بین میبرد . براي اینکه بوضوح ببینید چطور این اتفاق شدنی است، مثال زیر را در نظربگیرید. معامله گر الف 5 لات و معامله گر ب 0.5 لات AUDUSD می خرد.
سوال: وقتی AUDUSD 100 پیپ بر خلاف جهت معامله آنها ریزش می کند، براي موجودي حساب معامله گر الف و ب چه اتفاقی می افتد؟
پاسخ: معامله گر الف 50 %و معامله گر ب 0.5 %موجودي حسابش را از دست می دهد.
معامله گر الف | معامله گر ب | |
موجودي حساب | 10000 دلار | 10000 دلار |
حجم معامله معقول | 500000دلار (دارای قدرت خرید 50 لات 10000 دلاری) | 50000دلار (داراي قدرت خرید 5 لات 10000 دلاري) |
اهرم بکار رفته | 50:1 ( 50 برابر ) | 5:1 (5 برابر) |
100پیپ ضرر به دلار | 5000 دلار ضرر | 500دلار ضرر |
% ضرر از موجودی | 50% | 5% |
% باقیمانده از موجودی | 50% | 95% |
با بکار بردن اهرم کمتر، معامله گر ب کاهش موجودي بر اثر ریزش 100 پیپی را به شدت کاهش می دهد، لوریج مورد استفاده براي شما بستگی به میزان ریسک پذیریتان دارد. معامله گران ریسک پذیر تر اهرم موثرنزدیک به 10 به 1 و معامله گران محتاط تر مقادیر کمتري برابر با 3 به 1 یا کمتر را براي حساب خود انتخاب می کنند.
چرا دور دوم اوراق اختیار معامله بدون خریدار ماند؟
معاملات اختیار سهام (option) پس از مدتها انتظار بهطور رسمی از اواخر پاییز سال گذشته در بورس تهران راهاندازی شد. اقدامی که به اعتقاد کارشناسان گام مهمی به سوی استانداردهای بینالمللی بود.
به گزارش TSEpress به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد بازار سهام کشور مانند سایر بازارهای بزرگ اقتصادی، نیازمند ایجاد شرایط جدید معاملاتی از طریق توسعه ابزارهای مالی است و با توجه به اینکه قرارداد آپشن یا همان اختیار معامله از بهترین ابزارها برای پوشش و انتقال ریسک و نیز راهکار مناسبی در راستای کشف قیمت محسوب میشود، راهاندازی این ابزار پس از گذشت چند سال از عمر بازار سرمایه را، باید به فال نیک گرفت. با این حال هر چند این ابزار مالی جدید بهعنوان یکی از اجزای پازل توسعه بازار سرمایه مورد توجه فعالان اقتصادی قرار گرفته، اما هنوز کاستیها و نواقص زیادی برای رسیدن به جایگاه مطلوب خود دارد. بازار سرمایه ایران از عمق کم و محدودیتهایی برخوردار است که ابزارهایی مانند آپشن و معاملات آتی با پوشش ریسک و مدیریت حرفهای پرتفویها به عمیق شدن آن کمک بسیاری میکند. اما این مهم در صورتی محقق خواهد شد که با اصول اجرایی، هدفمند و صحیح راهاندازی و با تکمیل کلیه این فرآیند، اقدام به ورود آن شود. نه مانند شرایط کنونی که در یک اقدام عجولانه و بدون درنظر گرفتن و ایجاد ساختارهای لازم، استفاده از این ابزار مفید را دچار فرصتسوزی کنیم. امری که در ورود و عدم استقبال سرمایهگذاران در ورود به اوراق اختیار معاملاتی که تاکنون منتشر شده، قابل مشاهده است. روز گذشته اختیار معامله خرید و فروش با سررسید مهرماه ۹۶ روی سهام سه شرکت گسترش نفت و گاز پارسیان، مدیریت پروژههای نیروگاهی ایران و پالایش نفت اصفهان منتشر شد و متاسفانه هیچ خرید و فروشی برای آپشنهای مزبور به ثبت نرسید. از این مهمتر مشاهده یکی دو تقاضای ثبت شده با قیمتی به میزان ۱/ ۰ قیمت عرضه شده بود. این اختلاف شدید قیمتی نشانگر نبود استقبال از اختیار معاملات بود. در آپشنهای عرضه شده در دورههای قبلی نیز چنین رفتار مشابهی قابل رصد بود. برای اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها بررسی جزئیات بیشتر در راستای استقبال اندک از این ابزار مالی جدید و بیان دیدگاهها درخصوص عوامل موثر بر این امر به گفتوگو با کارشناسان بازار سهام پرداختیم؛ طبق نظرات این مدیران نبود سازوکارهای مناسب، نبود نرمافزارهای مخصوص و فقدان آموزش در مورد عملکرد این ابزار، از مهمترین عوامل عدم موفقیت این ابزارها بوده است. این سه عامل از جمله مهمترین انحرافات استفاده از این ابزار در بازار سهام است. در این راستا پیشنهادهایی از قبیل ایجاد آپشن شاخص، ورود بازارگردانها، الزام برای صندوقهای سرمایهگذاری در خرید اختیار معامله درخصوص بهبود بازار این ابزار جدید مطرح شد. در ادامه به بررسی ضعفهای استفاده از این ابزار و پیشنهادهایی در این باره از منظر دو کارشناس بازار سهام میپردازیم. بهبود سازوکارها در اولویت است مدیر تحقیق و توسعه شرکت بورس تهران با بیان اینکه میتوان از برخی ابزارهای مشتقه بهصورت ترکیبی به منظور تامین مالی و پوشش ریسک استفاده کرد، گفت: معاملات اختیار سهام یکی از ابزارهایی است که میتواند از بعد نقدشوندگی و اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها تامین مالی به ذی نفعان بازار سرمایه کمک کند. رضا کیانی در ادامه افزود: با توجه به اهمیت بالای این ابزار برای توسعه بازار سرمایه، شاهد عدم استقبال برای این ابزار هستیم. وی در ادامه به اظهار دلایل این ناکامی پرداخت و گفت: مشخصات کنونی قراردادها، نحوه عملیات از قبیل محاسبه مارجین و اهرم، نبود نرمافزار معاملاتی مخصوص و فقدان آموزش مناسب از جمله مهمترین دلایل این موضوع است. کیانی در ادامه توضیح داد: در حال حاضر به دلیل نبود نرمافزار مخصوص برای استفاده در معاملات آپشن، محاسبه دقیق مارجین امکانپذیر نیست و این مولفه بهصورت غیرحرفهای و بسیار بالا محاسبه میشود و به این ترتیب اهرم به کارگیری در آپشن مورد نظر کاهش خواهد یافت. مارجین (MARGIN) وجه تضمین اولیه وجهی است که بهعنوان ضمانت در انجام تعهدات از طرفین قرارداد دریافت و در حساب کارگزاری مسدود میشود. اهرم (Levrage) نیز یکی از گزینههای مهمی است که به معاملهگران این امکان را میدهد که با مقدار کمی پول بتوانند معاملات بزرگتر را انجام دهند. بهطور مثال وقتی اهرم شما یک به ۱۰ است، شما میتوانید معاملهای که به ۱۰۰ تومان پول احتیاج دارد را با یک تومان انجام دهید. به گفته کیانی، به هر میزان که اهرم مورد نظر بیشتر باشد، جذابیت معامله افزایش یافته و سرمایهگذاران اشتیاق بیشتری برای سرمایهگذاری و ورود به بازار آپشن نشان میدهند. نیاز جدی به نرمافزارهای مخصوص وی ادامه داد: متاسفانه به دلیل نبود زیرساختهای دقیق و به خصوص نرمافزار مناسب، محاسبه مارجین و تضامین لازم وجود ندارد. در واقع آپشن به کار گرفتهشده در در بازار سهام ایران مطابق با رویکردهای جهانی نیست و با مقیاسهای بینالمللی فاصله زیادی داریم. کیانی در ادامه افزود: درخواست برای خرید نرمافزار مرتبط با این موضوع داده شده تا به این ترتیب نه تنها موارد مطرحشده مرتفع شود. بلکه خریداری ابزارهای مشتقه نیز با سهولت بیشتری انجام شود. به گفته وی این نرمافزار هنوز تهیه نشده است. آپشن شاخص، رویکردی مناسبتر مدیر تحقیق و توسعه شرکت بورس تهران در ادامه به تجربه دنیا و استفاده از آپشن روی شاخص اشاره کرد و گفت: اصولا در دنیا حجم معاملات آپشن شاخص بسیار بالاتر از حجم معاملات آپشن سهام است و بسیاری از بورسهای مطرح دنیا، معاملات خود را با آپشن شاخص آغاز کرده و این موضوع را به سهام نیز گسترش دادهاند. کیانی ادامه داد: بورس تهران نیز از سال ۹۳ شاهد اعطای مجوز کمیته فقهی برای تاسیس و راهاندازی معاملات اختیار سهام بود. زیرساختهای مناسب با همکاری ارکان بازار سرمایه آماده و نخستین معاملات آپشن اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها نیز از پاییز سال گذشته آغاز شد. وی در ادامه با اظهار این مطلب که بهتر است این معاملات به جای سهام روی شاخص یا سبد سهام صورت میگرفت، گفت: کمیته فقهی مجوزی تحتعنوان تشکیل آپشن سبد سهام را اعطا کرد. اما طبق تصمیمات، این معاملات روی سهام آغاز شد. وی در ادامه تصریح کرد: شاید اگر آپشن را با شاخص یا سبد سهام آغاز کرده بودیم، شانس موفقیت بیشتری داشتیم و استقبال بالاتری از آن صورت میگرفت. کیانی در ادامه توضیح داد: چون در استفاده از ابزار مبتنی بر شاخص دیگر توقف نماد و قفل شدن نقدینگی وجود ندارد، میتوان نقدشوندگی همیشگی را برای آن متصور شد. وی ادامه داد: با استفاده از این ابزارها یکی از نگرانیها و ابهامات سرمایهگذاران از توقف طولانی مدت نماد و عدم امکان معامله، مرتفع شده و معاملهگران هر زمان که اراده کنند به دارایی خود میرسند. فقدان آموزش مناسب به گفته کیانی، آغاز به کار ابزارهای مالی جدید بسیار مهم است؛ اینکه چه زمانی و با چه استراتژای این ابزار را شروع کنیم؟ شانس موفقیت کدام روش بالاتر است یا دیگر ابهامات در این زمینه میتواند زمینهساز موفقیت یا شکست در ورود ابزار جدید به بازار سرمایه باشد. وی ادامه داد: هر چند مشکل نرمافزاری موجود بسیار زیاد است، اما نبود آموزش صحیح نیز یکی دیگر از عوامل عدم استقبال از آپشن بوده است. متاسفانه آموزش و فرهنگسازی مناسبی در این زمینه صورت نگرفته و شاید بتوان ناآگاهی ازساز و کار این معاملات را یکی دیگر از مهمترین دلایل حجم پایین استقبال دانست. عوامل ۵ گانه در این میان کورش شمس، از مدیران فعال بازار سهام با اشاره به این مطلب که راهاندازی بازار آپشن گامی مهم در توسعه بازار سرمایه است، گفت: آپشن زمانی با استقبال فعالان بازار روبهرو میشود که دایره مخاطبان بالایی داشته باشد. بنابراین یکی از مهمترین دلایل در ناکامی و عدم استقبال از این ابزار جدید را میتوان در عدم شناخت، نبود تبلیغات مناسب و برگزاری کلاسهای آموزشی برای فعالان بازار یافت. وی ادامه داد: یکی از وظایف مهم بازار در درجه نخست، اطلاعرسانی مناسب درباره این ابزار به فعالان بورس و در مرحله بعدی تشویق سرمایهگذاران و متصدیان صنایع مختلف به استفاده از این ابزار است. شمس با اظهار این مطلب که برای رونق ابزارهای مالی جدید در بازار سرمایه، باید فرهنگسازی مناسب بین فعالان بازار صورت گیرد تا آنها با ابزارها و کاربردهای آن آشنا شوند، گفت: در تمامی بازارهای مالی دنیا، معاملات آپشن پیشزمینه راهاندازی معاملات سهام است. اما در بازار سهام ایران بدون درنظرگرفتن ساختارهای مناسب، شاهد ورود آپشن به بازار بودیم.وی در ادامه چند عامل مهم را در روند ناکارآمد بودن اوراق اختیار معامله تاثیرگذار دانست و گفت: عدم برگزاری دورههای آموزشی مناسب، نبود زیرساختهای فناوری عملیاتی به حد کافی، مشکلات موجود در بحثهای مارجین، نبود آپشن در نمادهای شاخصساز و با نقدشوندگی بالا و فقدان بازارگردان از مهمترین دلایل این امربوده است. نبود بازارگردان شمس در ادامه با اشاره به بحث بازارگردان، افزود: نیاز به بازارگردان نه تنها در بازار نقد ما احساس میشود، بلکه نبود آن در آپشن نیز یکی از معضلات بزرگ است. وی ادامه داد: در این راستا میتوان با الزام کمی برای نهادهای مالی، آنها را در نقش بازارگردان فعال کرد. بهطور مثال صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت با توجه به الزام سازمان بورس، ملزم به اختصاص بخشی از دارایی خود به سهام دارند. میتوان این صندوقها را مکلف به خرید حتی یک درصد از دارایی خود و چینش پرتفوی به آپشن کرد.شمس در ادامه تاکید کرد: این امر نه تنها به رونق بازار آپشن کمک بالایی خواهد کرد، بلکه خود بهعنوان یک بازارگردان وارد عمل شده و این نقش را نیز پررنگتر میکند. اختیار معامله را بیشتر بشناسیم اختیار معامله، قراردادی با اهمیت و دارای جایگاهی ویژه در بازارهای بینالمللی است. اما برای اینکه این قرارداد بتواند تحولی در بازار سرمایه ایجاد کند، باید مجموعهای از فاکتورها و پیش نیازها رعایت شود؛ در گام نخست، باید قرارداد آپشن را در راستای کارکرد اصلیاش یعنی پوشش ریسک به کار گرفت تا ناظر تحولی مثبت در بازار سرمایه باشیم. در این میان، یکی از وظایف مهم بازار در درجه نخست، اطلاعرسانی مناسب درخصوص این ابزار به فعالان بورس و در مرحله بعدی تشویق سرمایهگذاران و متصدیان صنایع مختلف به استفاده از این ابزار است. در واقع برای رونق ابزارهای مالی جدید در بازار سرمایه، باید فرهنگسازی مناسب بین فعالان بازار صورت گیرد تا آنها با ابزارها و کاربردهای آن آشنا شوند. امکان کاهش میزان ریسک سرمایهگذاری در سهام، افزایش میزان تحلیل بازار و برآورد انتظارات بازار از آینده سهام از جمله مزایای راهاندازی آپشن است. ایجاد فضای معاملاتی برای کسب سود بیشتر نیز از جمله دیگر اهداف این ابزار است؛ بهطوریکه با فراهم آوردن فضایی برای عدهای که قصد کسب سودهای بیش از حد معمول دارند و میتواند با استفاده صحیح از ابزار مزبور، ریسک نوسانات بالا را کاهش دهند. علاوه بر این نگاه تحلیلی به آینده و همچنین انتظار برای حرکت سهام در دوره میان مدت را میتوان از دیگر منفعتهای آپشن برشمرد.
دیدگاه شما