4 الگوی کندل استیک ادامه دهنده روند
در بحث تحلیل تکنیکال بازارهای مالی یکی از تکنیک های بسیار خوب الگوهای کندل استیک است. این روش به همراه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال روش مطمئنی را فراهم می آورند. اگرچه می توان از این تکنیک به تنهایی نیز استفاده نمود ولی این کار به هیچ عنوان توصیه نمی شودو بهتر است از روش های ترکیبی استفاده کنید
در این مقاله4 الگوی کندل استیک ادامه دهنده روند توضیح داده می شود.
اصولا اگر الگوهای کندل استیک تغییری در جهت بازار ایجاد نکنند به آنها الگوهای ادامه دهنده روند می گویند . این الگوها به معامله گران زمان استراحت بازار را نشان می دهند . در حقیقت هنگامی که بازار در حالت رنج قرار دارد این الگوها هستند که هشدار این شرایط را می دهند.
هنگامی که نقطه باز شدن و بسته شدن تقریبا در یک نقطه باشد الگوی دوجی به وجود می آید. درحقیقت معامله گران باید بدنبال کندل های با بدنه کوچک یا بدون بدنه و با سایه ها بلند یا کوتاه باشند. این الگوی دوجی در حقیقت نشان دهنده نزاعی بین فروشندگان و خریداران است که در ادامه هیچ نتیجه ای هم ندارد.
کندل دوجی تنها نشانه بی تصمیمی در بازار است ولی می توان این الگو را در الگوهای بازگشتی مانند ستاره صبحگاهی مشاهده نمود که در آنجا مهفوم دیگری دارد. انواع الگوهای دوجی را در شکل زیر مشاهده می کنید.
Spinning top
الگوی اسپینینگ سقف دارای بدنه کوچکی است که در میانه کندل واقع شده است. بعبارتی سایه بالایی و پایینی با هم برابر هستند. از نظر روانشناسی در این الگو ابتدا فشار خرید یا فروش را داریم. در ادامه عکس این اتفاق افتاده و فروشندگان یا خریداران قیمت را به میانه باز می گردانند.
این الگو نشانه ای از حالت بی تصمیمی یا استراحت در بازار است که در ادامه با روند صعودی یا نزولی همراه می گردد. به طور کلی خود این الگو خبر از کنترل فشار در بازار می دهد و چندان تاثیر گذار نیست ولی در ادامه می تواند هشدار جدی برای حرکات بعدی باشد.
Falling three methods
الگوی سه سقوط نشانه ای از ادامه روند نزولی می باشد . ساختار این الگو از یک کندل نزولی با بدنه بلند که توسط سه کندل کوچک صعودی دنبال شده و درنهایت یک کندل نزولی دیگر شکل می گیرد. نکته مهم این است که سه کندل صعودی باید در محدوده نزولی دو کندل قرار گیرند. از نظر روانشناسی این الگو بیان می کند که کندل های صعودی قدرت کافی برای رشد را ندارند .
Rising three methods
الگوی سه صعود مانند الگوی سه سقوط است ولی نشانه کندلهای نشان دهنده روند نزولی ادامه روند صعودی است. در این الگو سه کندل نزولی کوچک مانند ساندویچ بین دو کندل صعودی بلند قرار می گیرند. از نظر روانشناسی این الگو بیان می کند که اگرچه فروشندگان اندکی کنترل بازار را در دست گرفتند ولی قدرت خریدارن اجازه نزول را نداده است.
همانطور که گفته شد الگوهای کندل استیک از تکنیک های قوی در تحلیل تکنیکال بازار های مالی هستند . برای اطلاع از درصد موفقیت این الگوها می توانید مقاله درصد موفقیت الگوهای کندل استیک را مطالعه کنید. همچنین برای داشتن اطلاعاتی جامع از الگوهای کندل استیک می توانید کتاب نمودار های ژاپنی و الگوهای کندل استیک ترجمه مهندس امید توکلی را مطالعه کنید.
علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند. تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد. نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله کندلهای نشان دهنده روند نزولی گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است. نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است.
در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست. بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین.(محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد. شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده.(به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن.(پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد. بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد. در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد. به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آنها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگو دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگو دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگو دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگو دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگو دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگو دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند. اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگو سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگو سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایهگذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح میدهید؟
با کاربردهای الگوی چکش در تحلیل تکنیکال آشنا شوید
تحلیل تکنیکال یک رویکرد تحلیل قیمت سهام است که به کمک آن روند قیمت داراییها در بازههای زمانی کوتاهمدت و بلندمدت پیشبینی میشود. در همین راستا ابزارهای مختلفی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد که الگوی چکش یا Hammer یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار میرود. الگوی چکش زیرمجموعه کندل استیک ها یا همان الگوهای شمعی است. موضوع اساسی در کندل چکش این است که نوسان قیمت در زمان شروع معاملات تا پایان آنها را نشان میدهد. نکات مهمی را میتوان از تحلیلگری به کمک الگوی چکش در تحلیل تکنیکال استخراج کرد. اما الگوی چکش چیست و چه مشخصات ظاهری دارد؟ شیوه کار کردن با این الگو به چه صورت است؟ چه پیامهایی از این الگو برای تحلیلگر قابل استخراج است؟ آیا نقاط ضعفی هم میتوان برای این الگوی تحلیل تکنیکال برشمرد؟ اینها سؤالات مهمی است که در ادامه مقاله به طور مفصل مورد بحث و بررسی قرار میگیرند.
فهرست عناوین مقاله
- 10.1 تحلیل تکنیکال مقدماتی
- 10.2 تحلیل تکنیکال پیشرفته
الگوی چکش چیست و چه مشخصات ظاهری دارد؟
نامگذاری الگوی Hammer یا چکش کاملاً به واسطه شکل ظاهری کندلها در این الگو است. در حالت کلی کندلهای چکش از یک بدنه چهارگوش مربعی تشکیل میشوند که به یک میله یا دم بلند در پایین متصل هستند. معمولاً طول این دم متصل حدود 2 تا 3 برابر پهنای بدنه چهارگوش است. از این جهت شکل این کندلها کاملاً مشابه چکش هستند.
به کمک این الگو تحلیلگر میتواند تشخیص دهد که یک روند نزولی تغییر جهت داده و یک روند صعودی آغاز شده است. معمولاً در نمودار این چکشها با رنگهای سبز یا قرمز دیده میشوند که در خصوص اهمیت این رنگها در ادامه بیشتر توضیح داده میشود. اما بدنه و دم هر یک نشاندهنده چه مفاهیمی هستند؟
بدنه الگوی چکش نشانه تفاوت بین قیمت باز شدن و بسته شدن یک دارایی در طول مدت معامله در بازار است. این در حالی است که اندازه دم نشاندهنده تفاوت بین بالاترین و پایینترین قیمت روز یک دارایی است. نکته مهم این است که کندلهای چکش همواره در روندهای نزولی قیمت دارایی شکل میگیرند اما ایجاد آنها همواره به منزله پایان روند نزولی نیست. بلکه باید فاکتورهای دیگری نیز در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان در خصوص پایان روند نزولی و آغاز یک روند رو به رشد تحلیل درستی ارائه کرد.
نگاهی به فلسفه روانشناسی الگوی چکش در تحلیل تکنیکال
نگاهی به فلسفه شکلگیری الگوهای مختلف در بازار میتواند در ایجاد درک و شناخت صحیح از آنچه در بازار رخ میدهد، مؤثر باشد. این نکته درباره ابزارهای تحلیل تکنیکال که بیشتر مبتنی بر آمار و احتمالات هستند، بیشتر صدق میکند. الگوی چکش در تحلیل تکنیکال نیز از این موضوع مستثنی نیست؛ بنابراین لازم است کمی درباره فلسفه و مفاهیم مرتبط با این الگو بیشتر بحث و بررسی صورت بگیرد.
هر روند نزولی قیمت در یک بازار یک روز به پایان میرسد. تلاش برای تشخیص این نقطه پایان از این جهت اهمیت دارد که میتوان موقعیت مناسبی برای ورود به بازار پیدا کرد. شکلگیری کندل چکش نیز به عنوان یک نشانه مهم از پایان روند نزولی بازار نشانه بسیار مثبتی به شمار میرود.
تشکیل الگوی چکش نشاندهنده آن است که قیمت دارایی وارد محدوده حمایتی شده و به این ترتیب خریداران ابتکار عمل را در بازار از فروشندگان گرفتهاند. شاید یک مثال بتواند تصویر بهتری از کاربرد این الگو به نمایش بگذارد. تصور کنید که بازار آغاز به کار میکند و قیمت یک دارایی روند نزولی به خود میگیرد.
اما پس از مدتی خریداران به یکباره وارد بازار شده و با خرید سنگین به یکباره روند کاهشی قیمت را به روند افزایشی تغییر میدهند. حتی گاهی اوقات قدرت خریداران به حدی زیاد است که قیمت پایانی پس از یک افت شدید مجدداً اوج گرفته و به نزدیکی قیمت بازگشایی میرسد.
چه نشانههایی اعتبار الگوی چکش را افزایش میدهد؟
در تحلیل تکنیکال باید به دنبال راههایی برای بررسی میزان اعتبار نتایج به دست آمده بود. الگوی چکش زمانی از اعتبار بالایی برخوردار است که چند نشانه به وقوع بپیوندد که عبارتاند از:
- انتهای دم الگو نشاندهنده محدوده حمایتی قیمت دارایی است. توجه به این نکته ضروری است که هرچه طول این دم بالاتر باشد، بدون شک اعتبار این الگو بیشتر خواهد بود.
- یکی دیگر از نشانههایی که موجب افزایش اعتبار الگوی چکش است، شکلگیری 3 کندل نزولی پیش از چکش است. منظور از کندل نزولی، آن است که سطح قیمتی کندل پایینتر از کندل قبلی خود باشد.
- مهر تأیید بر کندل چکش زمانی میخورد که کندلهای بعد از آن کاملاً حالت صعودی به خود بگیرند.
با وجود سه نکتهای که در بالا اشاره شد، نمیتوان با الگوی چکش به تنهایی برای خرید و فروش سهام استفاده کرد و باید به کمک سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نسبت به صحت و اعتبار نتایج اعتماد بیشتری حاصل نمود.
انواع کندل چکش به چند دسته تقسیم میشود؟
تا اینجا بررسی شد که الگوی چکش چیست. در ادامه لازم است تا نسبت به بررسی انواع کندل چکش در تحلیل تکنیکال بحث و بررسی صورت بگیرد. همانطور که اشاره شد این کندها به دو صورت سبزرنگ و قرمزرنگ در نمودارها ظاهر میشوند. دستهبندی کندلهای چکش نیز بر همین مبنی به دو دسته صعودی و نزولی انجام میشود که عبارتاند از:
1- کندل چکش صعودی
کندل صعودی نشاندهنده آن است که کندلهای نشان دهنده روند نزولی قیمت یک سهم در پایان معاملات بالاتر از قیمت آن در هنگام بازگشایی در همان روز بوده است. کندلهای صعودی در نمودار به رنگ سبز مشخص میشوند. از نظر مفهومی، کندل چکش در روند صعودی نشاندهنده آن است که خریداران به حدی قدرتمند بودند که نهتنها ابتکار عمل را از دست فروشندگان خارج کردهاند، بلکه با خرید بسیار سنگین قیمت سهام را بالاتر از زمان بازگشایی آن در ابتدایی روز رساندهاند.
2- کندل چکش نزولی
کندل چکش قرمز رنگ در نمودار به نام کندل چکش نزولی شناخته میشود که نشاندهنده آن است که با وجود تضعیف فروشندگان، باز هم قیمت سهام پایینتر از قیمت آن در زمان بازگشایی بسته شده است. در عمل وقتی الگوی چکش نزولی رخ میدهد، نشاندهنده آن است که با وجود آنکه خریداران موفق شدهاند روند نزولی را به صعودی تغییر دهند، اما هنوز آنقدر خرید صورت نگرفته است که قیمت پایانی سهام به بالاتر از زمان بازگشایی آن در ابتدای روز برسد.
ایجاد الگوی چکش نزولی در یک روند صعودی در بازار نشانه چیست؟
گاهی اوقات ممکن است در جریان یک روند صعودی قیمت در بازار، به یکباره کندل چکش نزولی شکل بگیرد. این کندل نشاندهنده قدرت فروشندگان در مسیر صعودی است. در واقع فروشندگان موفق شدهاند فشار عرضه را افزایش داده و در نتیجه قیمت سهام را به پایینتر از قیمت بازگشایی آن برسانند. اما مجدداً خریداران با خریدهای خود مانع از افت قیمت شدید سهام شدهاند.
به هر ترتیب هر زمان کندل چکش در انتهای روند صعودی شکل گرفت، میتواند به عنوان نشانهای برای قدرتمند بودن فروشندگان تلقی شود. به این ترتیب ممکن است در آینده نزدیک روند صعودی متوقف شود و فروشندگان ابتکار عمل را در بازار به دست بگیرند.
آموزش استفاده از الگوی چکش در تحلیل تکنیکال
آنچه تا اینجا در مطالعه این مقاله روشن شد، این است که الگوی چکش در تحلیل تکنیکال، یک الگوی امیدوارکننده و به نوعی نشانه رشد بازار است که در انتهای یک روند نزولی به وجود میآید. البته یک معاملهگر حرفهای با مشاهده این الگو در نمودار قیمت دارایی بلافاصله اقدام به خرید نمیکند؛ بلکه آن را به عنوان نشانهای برای بررسی سایر عوامل مؤثر قلمداد میکند.
به عنوان مثال میتوان با بررسی اندیکاتور rsi مشخص نمود که آیا سهم در منطقه اشباع فروش قرار دارد یا خیر. اگر این اندیکاتور عدد کمتر از 30 را به نمایش گذاشت، اعتبار کندل چکش افزایش پیدا میکند.
نکته مهم دیگر آن است که شاید الگوی چکش نشانه آغاز یک روند صعودی باشد، اما به هیچ عنوان مشخص نمیکند که این افزایش قیمت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؛ بنابراین اینجا اهمیت استفاده از کندلهای نشان دهنده روند نزولی سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال برای رسیدن به یک دید جامع در خرید سهام بسیار مؤثر و مهم است.
آیا استفاده از الگوی چکش محدودیت دارد؟
الگوی چکش در تحلیل به روش پرایس اکشن بسیار کاربردی هستند و نقش مهمی در رسیدن به نتایج مثبت از این شیوه تحلیل تکنیکال دارند. اما دو نکته مهم در خصوص این الگو وجود دارد که میتوان به عنوان محدودیتهای پیرامون کندل چکش مطرح نمود. این محدودیتها عبارتاند از:
- شاید تصمیمگیری مبتنی بر کندل چکش کار چندان منطقی نباشد؛ چرا که به تنهایی نشاندهنده تغییر روند قیمت سهام از نزولی به صعودی نیست و باید فاکتورهای متعدد دیگری نیز در کنار آن مورد ارزیابی قرار بگیرد.
- به هیچ عنوان هدف قیمتی توسط کندلهای چکش تعیین نمیشود. در واقع معاملهگر نمیتواند به کمک این کندلها متوجه شود که روند صعودی تا چه زمانی ادامه پیدا میکند و برای تعیین حد ضرر یا سود باید از ابزارهای دیگر استفاده کند.
منظور از الگوی چکش وارونه چیست؟
از نظر مفهوم و عملکرد تفاوتی بین کندل چکش و چکش وارونه وجود ندارد و هر دو آنها نشاندهنده یک الگوی بازگشت صعودی هستند که در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد.
اما از نظر شکل ظاهری الگوی چکش وارونه یا الگوی چکش تفاوت دارد. در کندل چکش، بدنه در بالا تشکیل شده و یک دم در پایین آن شکل میگیرد. در حالی که در کندل چکش وارونه، بدنه در پایین تشکیل میشود و به جای دم یک شاخ در بالای آن وجود دارد که طول آن 2 تا 3 برابر بدنه است. البته گاهی اوقات ممکن است یک دم خیلی کوچک نیز وجود داشته باشد که کاملاً قابل اغماض است و میتوان آن را نادیده گرفت. تقریباً تمام آنچه در خصوص کندل چکش اشاره شد، درباره کندل چکش وارونه نیز عیناً صادق است.
سؤالات متداول
آیا کندل چکش وارونه در روندهای صعودی نیز ایجاد میشود؟
خیر؛ الگوی چکش وارونه برخلاف کندل چکش صرفاً در روندهای نزولی ایجاد میشود.
آیا میتوان کندل چکش را به عنوان مبنای تصمیمگیری برای خرید سهام قرار داد؟
خیر؛ این الگو به هیچ عنوان به تنهایی نشانه تغییر روند در قیمت سهام نیست و باید سایر ابزارهای تحلیلی را نیز در کنار آن مورد استفاده قرار داد.
کلام پایانی
در این مقاله بررسی شد که الگوی چکش چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد. در مجموع تحلیل تکنیکال ابزارهای مختلفی را در اختیار تحلیلگران قرار میدهد تا به کمک آن بتوانند سود خود در معاملهها را افزایش داده و زیاد خود را به حداقل برسانند. دو دوره آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی و پیشرفته در کلینیک سرمایه در اختیار شما قرار دارد که به کمک آن میتوانید از صفر تا صد هر آنچه برای تحلیل تکنیکال به آن نیاز دارید را بیاموزید.
الگوی چکش (Hammer Pattern) و چکش وارونه ؛ معرفی به همراه آموزش استفاده
دو الگوی چکش و چکش وارونه کاربرد بسیاری در نمودارها دارد و استفاده از آنها میتواند اطلاعات مفیدی را در اختیار کاربران و سرمایهگذاران بازار قرار دهد. این دو الگو را میتوان در وب سایتهای تحلیلی مانند تریدنیگ ویو (کندلهای نشان دهنده روند نزولی Tradingveiw) استفاده کرد و از مزایای آن سود برد. در این مقاله به معرفی دو الگوی چکش و چکش وارونه در تحلیل تکنیکال میپردازیم.
الگوی چکش (Hammer Pattern) چیست؟
چکش یک الگوی قیمت در نمودار شمعی است. این الگو زمانی اتفاق میافتد که یک رمز ارز به میزان قابلتوجهی پایینتر از نقطه آغازین آن معامله شود، اما در بازه زمانی نزدیک به قیمت آغازین بسته شود. این الگو یک کندل چکشی کندلهای نشان دهنده روند نزولی شکل را تشکیل میدهد که در آن سایه پایین حداقل دو برابر اندازه بدنه واقعی است و نشان دهنده سطوح حمایتی یا مقاومتی است. بدنه کندل نشان دهنده تفاوت بین قیمت باز و بسته شدن است در حالی که سایه، قیمتهای بالا و پایین را برای دوره نشان میدهد.
الگوی چکش چگونه کار میکند؟
الگوی چکش پس از کاهش قیمت یک ارز اتفاق میافتد. الگوی چکش نشان میدهد بازار در تلاش است تا کف قیمت را تعیین کند. چکشها نشانه تسلیم بالقوه فروشندگان برای تشکیل یک کف قیمت هستند. چکشها زمانی بیشترین تاثیر را دارند که حداقل سه یا چند کندل در حال کاهش قبل از آنها باشند. الگوی چکش باید شبیه “T” روی نمودار باشد. T نشان دهنده پتانسیل یک کندل چکشی است.
اگر کندل بعدی چکش بالاتر از قیمت بسته شدن چکش، بسته شود به اصطلاح تایید اتفاق میافتد. در حالت ایده آل این کندل تایید، پتانسیل خرید را نشان میدهد. معاملهگران معمولاً به دنبال وارد کردن موقعیتهای خرید یا خروج از موقعیتهای کوتاه در خلال کندل تایید یا بعد از کندل تأیید هستند.
چکشها معمولاً به صورت جداگانه استفاده نمیشوند. معاملهگران اغلب از تحلیل قیمت یا روند یا شاخصهای فنی برای تأیید بیشتر الگوهای کندل استفاده میکنند. الگوی چکش در تمام تایم فریمها از جمله نمودارهای یک دقیقهای، نمودارهای کندلهای نشان دهنده روند نزولی روزانه و نمودارهای هفتگی رخ میدهند.
کندل چکشی (Hammer candlestick) چیست؟
کندل چکشی یکی از انواع استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال که شبیه یک “T” است که به موجب آن، روند قیمت یک ارز به زیر قیمت اولیه خود میرسد و سایه طولانی پایینتری را نشان میدهد. الگوهای کندل چکشی پس از کاهش قیمت ارز و معمولاً طی سه روز معاملاتی رخ میدهند. آنها اغلب سیگنالهایی برای الگوی معکوس در نظر گرفته می شوند.
نمودار کندل چکش، نشان دهنده چیست؟
کندل چکشی یک الگوی معاملاتی صعودی است که ممکن است نشان دهنده این باشد که یک ارز به کف قیمت خود رسیده است و برای تغییر روند در موقعیت قرار گرفته است. کندل چکشی نشان میدهد که فروشندگان وارد بازار شده و قیمت را پایین میآورند. مهم این است که برگشت قیمت صعودی باید تایید شود، به این معنی که کندل بعدی باید بالاتر از قیمت بسته شدن قبلی چکش، بسته شود.
الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer Pattern) چیست؟
همانطور که از نامش پیدا است، الگوی چکش وارونه یک چکش برعکس روی نمودار تحلیلی است. این الگو، یک سایه بلند روی نمودار تشکیل میدهد. این پترن همیشه در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد که نشان دهنده تغییر روند قریب الوقوع است. شکل گیری کندل چکش وارونه عمدتاً در پایین روندهای نزولی رخ میدهد و کندلهای نشان دهنده روند نزولی میتواند به عنوان هشداری درباره الگوی برگشت صعودی عمل کند.
نحوه تشخیص الگوی چکش وارونه
برای شناسایی الگوی چکش وارونه میتوان از معیارهای زیر استفاده کرد:
- کندل باید پس از یک روند نزولی رخ دهد
- سایه بالایی باید حداقل دو برابر ارتفاع بدنه کندل باشد
- سایه پایین یا نباید وجود داشته باشد یا خیلی کوچک باشد
- بدنه باید در انتهای پایین محدوده معاملاتی قرار گیرد
به طور خلاصه، الگوی چکش وارونه در طول یک روند نزولی با سایه بالایی طولانی رخ میدهد که منعکس کننده تلاش برای قیمتهای بالاتر است.
نحوه استفاده از الگوی چکش وارونه
شکل گیری کندل چکش وارونه عمدتاً در پایین روندهای نزولی رخ میدهد و میتواند به عنوان هشداری در مورد معکوس شدن روند عمل کند.
- هر چه سایه بالایی طولانیتر باشد، احتمال برگشت بیشتر است.
- یک فاصله کمتر از بسته شدن کندل قبلی، بازگشت قویتری را ایجاد میکند.
- حجم زیاد در لحظهای که چکش معکوس رخ میدهد، احتمال وقوع افزایش قیمت را افزایش میدهد.
- بدنه سفید دارای جهت گیری صعودی است. یک بدنه سیاه دارای جهت گیری نزولی است.
- این الگو یک هشدار در مورد تغییر احتمالی قیمت است.
معایب الگوی چکش وارونه
هیچ الگوی ایده آلی وجود ندارد که در هر زمان و در هر شرایطی کار کند. الگوی چکش وارونه نیز از این قاعده مستثنی نیست. تشخیص این الگو کار سختی نیست. چکش وارونه یک شکل قابل تشخیص را در نمودار نشان میدهد و نمی توان آن را با الگوهای دیگر اشتباه گرفت.
اما نقطه ضعف اصلی در همه استراتژیها و سناریوها این است که ممکن است الگو بدون دلیل شکست بخورد. کندل چکش وارونه ممکن است سیگنالی از یک جهش کوتاه مدت باشد. معاملهگران کم تجربه میتوانند این الگو را با نوع نزولی آن که به Shooting Star معروف است، اشتباه بگیرند چرا که شباهتهای بسیاری از لحاظ ظاهری با یکدیگر دارند.
نکات کلیدی استفاده از الگوی چکش وارونه
وقتی با استفاده از الگوی چکش وارونه شروع به تجزیه و تحلیل تکنیکال یک ارز میکنیم، جنبههای خاصی وجود دارد که باید به دنبال آنها باشیم.
تایید الگو چکش وارونه
معیارهای تایید خاصی وجود دارد که معاملهگران باید هنگام انجام معامله با استفاده از کندل چکش معکوس در نظر بگیرند. معامله گر ابتدا باید بررسی کند که طول سایه بالایی بیش از دو برابر بدنه واقعی است. اگر شکلگیری الگوی چکش وارونه با شکاف پایینتر از کندل روز قبل اتفاق بیفتد، احتمال برگشت قویتر است. همچنین حجم معاملات باید در روز شکل گیری الگوی کندل چکش وارونه بالا باشد. حجم بالا به معنای ورود خریداران به بازار و اعمال فشار بر افزایش قیمت ارز است.
روانشناسی الگوی چکش وارونه
روند قبلی ارز باید روند نزولی باشد، به این معنی که قیمت ها باید به پایین ترین حد خود برسند و فشار فروش توسط فروشندگان برای کاهش قیمت اعمال شود. وقتی کندل چکش وارونه شکل میگیرد، نشان میدهد که بازار صعودی است.
شباهت با سایر الگوها
معاملهگران اغلب الگوی چکش وارونه با Shooting Star اشتباه میگیرند. اما باید توجه داشت که الگوی چکش وارونه پس از روند نزولی رخ میدهد در حالی که Shooting Star پس از یک روند صعودی اتفاق میافتد.
دو ابزار مناسب برای معامله
الگوی چکش و چکش وارونه هر دو الگوهای معکوس صعودی هستند که در پایان یک روند نزولی رخ میدهند. در نتیجه، هر دو وارونه یک برگشت قریب الوقوع و تغییر جهت روند را نشان میدهند. نکته مهم اما این است که هر دوی این الگوها، احساسات بازار و هیجانات آن را نشان میدهد و نمیتوان به عنوان ابزاری صرف از آن استفاده کرد. بلکه در کنار سایر الگوها و تحلیلها میتواند برای سرمایهگذاران مفید باشد.
الگوی کندل چکش در تحلیل تکنیکال
الگوی کندل چکش در تحلیل تکنیکال، از جمله ابزارها یا علامتهایی که میتوان برای خرید یا فروش سهام روی آن حساب کرد. اگر چه الگوی کندل چکش به تنهایی نمیتواند راهنمای کاملی برای خرید و فروش به موقع سهام باشد اما به نوبه خود میتواند کمک بزرگی برای خرید و فروش مناسب سهام باشد. اما اگر به تازگی وارد دنیای بورس و سرمایهگذاری شده باشید قطعاً با الگوی کندل چکش آشنا نیستید. اگر دوست دارید که در مورد الگوهای تک کندلی بیشتر بدانید با کارشناسان ما در این زمینه همراه باشید .
کندل چیست؟
عبارت کندل استیک به انگلیسی به معنای شمعدان است که برای شناسایی قیمت بازار و همچنین شتاب قیمتی در بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید برنج فروشهای ژاپنی اولین کسانی بودند که از این کندلها برای شناسایی بازارهای مالی استفاده کردند. در تعریف کندل میتوان گفت که نموداری قیمتی است که به وسیله آن میتوان قیمتهای پایین، بالا، باز و بسته شدن اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص بیان کرد . به عبارت دیگر، زمانی میتوان از این نوع نمودار استفاده کرد که تغییرات قیمت سهم، روند مشخصی داشته باشد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط مقاومت و حمایت مورد توجه قرار میگیرند. در واقع با در نظر گرفتن الگوهای کندل استیک به راحتی میتوان زمان و قیمتهای مناسب برای خرید سهام را تشخیص داد .
البته این در حالی است که الگوهای کندل استیک برای قیمتهای خروج از سهم اصلاً عملکرد خوبی ندارند. در واقع این نمودارها بیانگر تصویر هیجانات و احساسات سرمایهگذاران در بازار هستند که تحلیلگران تکنیکی بازار سهام از طریق بررسی و تحلیل آنها میتوانند زمان مناسب خرید و فروش سهام را مشخص کنند. به همین دلیل است که الگوهای کندل استیکها، تکنیکی بسیار مناسب و کاربردی برای ارزیابی داراییهایی مانند معاملات فارکس، سهام، و معاملات آتی شمرده میشوند .
اجزای نمودار کندل استیک چگونه است؟
کندل استیکها از دو قسمت اصلی بدنه و سایه تشکیل میشوند:
- بدنه اصلی کندل که نشانگر قیمت آغازی و پایان معامله است.
- بخش سایه که شامل دو خط است و خط بالایی به سایه بالایی و خط پایینی به سایه پایینی معروف است .
دامنه نوسانات سهم در دورههای زمانی معاملات توسط سایهها مشخص میشود. در واقع اگر قیمت باز شدن کندل کمتر از قیمت بسته شدن آن باشد یا به عبارت دیگر با افزایش قیمت همراه شده باشد، کندل تو خالی و به رنگ سفید و یا سبز است .
اگر قیمت باز شدن کندل بیشتر از قیمت بسته شدن باشد، کندل آن تو پر و با رنگهای مشکی یا قرمز دیده میشود. به قسمتی از کندل که خارج از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار میگیرد، سایه ( shadow ( گفته میشود .
الگوی کندل چکش (کندل همر) چیست؟
یکی از الگوهای بسیار کاربردی کندلی، کندل چکش hammer) ) است. این الگو، الگویی تک کندلی است که بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران است. هنگامی که الگوهای کندلی در نمودارها شکل میگیرد، نشاندهنده بازگشت روند قبلی بازار است. الگوی کندل چکش در نمودارها، الگوی صعودی برگشتی است که در طول روند نزولی نمودار شکل میگیرد. این الگو از این جهت با نام الگوی چکش نامگذاری شده است که نشان میدهد بازار در حال چکش کاری است. در واقع هنگامی که قیمتها روند نزولی دارد الگوهای چکشی نشان میدهند که قیمتها نزدیک به کف هستند .
در واقع کندلها یک نوع نمودار قیمتی هستند که با کمک آنها میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد .
توصیف ظاهری کندل چکش ( hammer)
شکل ظاهری این کندل همانطور که از نامش پیداست دقیقاً مانند چکش است. در واقع این الگو، بدنهای کوچک در بالا و سایهای بلند در زیر بدنه دارد. سایه کندلهای نشان دهنده روند نزولی پایینی معمولاً بایستی حداقل 2 برابر بدنه باشد. اگر شکل ظاهری چکش را در نظر بگیریم دقیقاً میتوان تصور کرد که الگوی کندل چکش، دسته (بدنهای) بلند با سری کوچک دارد. کندل چکش در رنگهای سفید (سبز) یا سیاه نمودار میشود که رنگ این کندل در این الگو مهم نبوده و فقط اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل آن مهم است .
در واقع این الگو، 3 ویژگی اصلی دارد که عبارتند از :
- بدنه: قسمت بالایی الگو که بدنه کندل را تشکیل میدهد.
- سایه پایینی: این سایه دو سه برابر اندازه بدنه است.
- سایه بالایی: این سایه خیلی کوتاه است و ممکن است الگو، سایه بالایی نداشته باشد.
مفهوم کندل چکش در نمودارها چیست؟
به طور کلی هنگامی که الگوی چکش در نمودارها شکل میگیرد به معنای این است که قدرت فروشندگان در بازار کاهش پیدا کرده کندلهای نشان دهنده روند نزولی است. در واقع آنها تلاش کردهاند که قیمتها را پایین بیاورند اما در آخر نتوانستهاند قدرت خریداران را کاهش دهند و بر آنها غلبه کنند. هرچه سایه کندل چکش بلندتر باشد، نشاندهنده این است که حجم معاملات در این قسمت بسیار بالا بوده اما نهایتاً قدرت خریداران بر قدرت فروشندگان در بازار غلبه کرده است .
در روندهای نزولی، تشکیل کندل چکش به معنای پایان روند نزولی و یا ضعف این روند است. البته در صورتی که سایر ابزارها تأیید کنند این کندل میتواند نشانه آغاز روند صعودی در بازار باشد. البته این وضعیت نموداری زمانی دقت و قدرت بیشتری پیدا میکند که کندل چکش در نواحی نقاط حمایتی تشکیل شود .
الگوی کندل چکش معکوس
الگوی چکش معکوس مانند چکش، الگویی بازگشتی است. در واقع قبل از الگوی چکش معکوس، روند نمودار نزولی است. زمانی که الگوی چکش معکوس شکل میگیرد، قیمت در محلی پایینتر از کندل قبل باز شده ولی روندی صعودی در پیش خواهد گرفت و از کندل اول بالاتر میرود. در نهایت قیمت سهم در نقطهای پایینتر از صعودش بسته میشود.
انواع کندل چکش
کندل چکش به 2 دسته نزولی و صعودی تقسیم میشود که در ادامه با این دو حالت آشنا میشوید:
کندل چکش نزولی
این کندل زمانی شکل میگیرد که فروشندگان میخواهند قیمت را پایین بیاورند اما خریداران با قدرت کامل وارد میدان شدهاند و اجازه کاهش یا پایین آوردن قیمت را نمیدهند، اما نهایتاً قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن خواهد شد. در نتیجه این الگو کندل چکشی نزولی میشود .
کندل چکش صعودی
این کندل زمانی شکل میگیرد که فروشندگان میخواهند قیمت را پایین بیاورند اما خریداران با قدرت در میدان وارد شدهاند و نه تنها قیمتهای فروشندگان را کنترل کردهاند بلکه حتی نتوانستند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت بازشدن نگه دارند .
تشکیل کندل چکش نزولی در یک روند صعودی به چه معناست؟ هنگامی که در نقطهای مشخص فروشندگان تلاش میکنند تا قیمتها به اندازه مورد نظر خود پایین بکشند اما خریداران به یکباره وارد میدان شده و قیمتها و طرح فروشندگان را خنثی کردهاند و قیمتها را مجدداً افزایش دادهاند، کندل چکش نزولی در روند صعودی شکل میگیرد .
در واقع تشکیل کندل چکش نزولی در روندی صعودی به این معناست که فروشندگان وارد بازی شدهاند و قصد دارند معادله بازی را تغییر دهند .
کاربرد فیلتر چکش سفید و چکش معکوس سفید در بورس چیست؟
اکثر بورسیها و افرادی که در این بازار فعالیت میکنند از فیلتر چکش معکوس سفید زیاد استفاده میکنند. مطمئناً میدانید که در سایت tsetmc.com بخشی به نام دیدهبان وجود دارد که فعالان بازار میتوانند با اضافه کردن انواع فیلترهای بورسی شرایط مورد نظر خود را پیدا کنند .
البته برای انجام این کار میبایست با تمامی الگوهای کندل آشنایی داشته باید تا بتوانید شرایط دلخواه خود را پیدا کنید. یکی از این الگوها، الگوی چکش معکوس سفید است که با اعمال فیلتر کندل چکش میتوانید سهمهایی که احتمال رشد آنها در آینده زیاد است را پیدا کنید .
:این فیلتر نوسانگیری، نشاندهنده سهمهاییست که در طول روز الگوی چکش سفید را تشکیل میدهند
:این فیلتر نوسانگیری، نشاندهنده سهمهاییست که در طول روز الگوی چکش معکوس سفید را تشکیل میدهند
تفاوت الگوی چکش و مرد آویزان
این 2 الگو اگرچه کاملاً شبیه به هم هستند اما با توجه به روند حرکات قیمتی در گذشته، معانی کاملاً متفاوتی دارند .
هر 2 الگو، اندامی باریک سیاه یا سفید، سایههای کوتاه در بالا و سایههای بلند در پایین دارند. البته در بعضی مواقع هم اصلاً سایه ندارند .
در کندل چکش و مرد دارآویز ( مرد آویخته یا مرد آویزان) شباهت ساختاری بسیار زیادی وجود دارد. به شکلی که گاهاً اکثر افراد را به شک میاندازد که 2 الگوی تقریباً شبیه به هم، چگونه دو ترید متفاوت را مشخص میکنند. برای جواب این سوال بایستی گفت که رفتار روند قبل از تشکیل کندلها و همچنین روند حاکم بر شرایط بازار، در تحلیل الگوها بسیار تاثیرگذار است. در واقع، الگوی مرد آویزان روند صعودی را تبدیل به روند نزولی و الگوی چکش روند نزولی را تبدیل به روند صعودی می کند.
هر دو نوع این الگوها بازگشتی بوده و از نوع اخطار اتمام روند هستند، اما روند قبل از الگوی کندل چکش بایستی نزولی باشد. قیمت در روند نزولی پیش میرود و در کندل چکش هم این روند نزولی به صورت کاملا واضح ادامه دارد. به این صورت که قیمت ابتدا از بالاترین حد آن در روز شروع شده و به پایینترین قیمت نهایی میرسد. معمولاً در این نمودارها، قیمت در روند نزولی قبلی خود به تارگت یا محدوده حمایتی خود نزدیک شده و زمان اتمام روند نزولی است. در ادامه این روند، معمولا خریداران وارد بازار شده و با فشار حداکثری که وارد میآورند قیمت را به بالاترین قیمت روز و یا قیمتی نزدیک به آغاز روز میرسانند. به همین دلیل بهتر است که الگوی چکش یا بسیار ناچیز باشد یا سایه بالایی نداشته باشد. ضمناً علت رنگ بدنه کندل چکش به علت رفتار خریداران ایجاد میشود. اگر سبز رنگ یا روشن باشد، معمولاً نشان از قدرت بیشتر خریداران خواهد داشت.
نکات معاملاتی الگوی کندل چکش
شناخت دقیق الگوی چکش و سایر الگوها میتواند کمک زیادی در تحلیلهای بورسی کند. این که اسم این الگوها چکش است یا مرد آویزان، اصلاً اهمیتی ندارد. مهم است که بدانید این الگوها، الگوهای بازگشتی هستند و به عنوان زنگ هشداری برای بازگشت احتمالی عمل میکنند .
اگر چه الگوی چکش، الگویی امیدوارکننده و مثبت است که معمولاً در انتهای روند نزولی ظاهر میشود و معاملهگران (سهامداران) را نسبت به آینده خوشبین میکند اما مراقب باشید که به محض رویت کندل چکش نباید اقدام به خرید کنید، بلکه باید منتظر بمانید که چکش به طور کاملاً واضح تثبیت و تشکیل شود و یا اصطلاحاً کندل بسته شود .
در سایر کندلها در صورتی که قیمت از سقف الگو به سمت بالا عبور کند، زمان مناسبی برای ورود به بازار است .
در الگوی چکش، حد ضرر کمی پایینتر از انتهای دسته چکش تعریف میشود. الگوی چکش نمیتواند حد سود را مشخص کند و البته توان پیشنهاد تارگت مشخصی را هم ندارد اما معمولاً بعد از بسته شدن کندل انتظار داریم که حداقل دو، سه کندل به سمت بالا صعود پیدا کند.
جمعبندی
الگوی کندل استیک چکش، یک الگوی تک کندلی است که بیانگر قدرت خریداران میباشد. این الگو دو حالت نزولی و صعودی دارد و همچنین الگوی چکش معکوس که الگویی بازگشتی است و قبل از آن، روند نمودار نزولی میباشد. به منظور آشنایی با الگوهای مختلف کندل استیک در تحلیل تکنیکال، مقالات آموزشی سایت کارگزاری اقتصاد بیدار را مطالعه فرمایید.
دیدگاه شما