چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری


معلم زبان و کتاب‌های زبان یک نقطه شروع هستند… خود را به آن ها محدود نکنیم…!

اشتباهات متداول زبان‌آموزان؛ 5 اشتباه رایج در یادگیری زبان که باید مراقب باشیم!

اشتباهات متداول زبان‌آموزان؛ 5 اشتباه رایج در یادگیری زبان که باید مراقب باشیم!

یادگیری زبان انگلیسی با تمام سختی‌هایش شیرینی‌های خاص خود را هم دارد. فقط کافی است اطلاعات خود را در حد نیاز بالا ببریم و وارد میدان عمل بشویم.

وقتی سطح زبانی قابل توجهی از زبان داشته باشیم دسترسی به دنیایی داریم که خیلی‌ از افراد ندارند. به سایت‌ها، منابع و مقالات خارجی و معتبر دسترسی داریم. می‌توانیم در کنفرانس‌های بین‌المللی شرکت کنیم و شبکه‌سازی خوبی ایجاد کنیم. به احتمال زیاد با مزایا مسلط بودن به زبان آشنا هستیم ولی یک سوال متداول وجود دارد که چرا همه زبان آموزان این مسیر را با موفقیت طی نمی‌کنند؟ چرا اشتباهات یادگیری زبان را بارها و بارها تکرار می‌کنند تا اینکه سرانجام کتاب و منابع انگلیسی در قفسه کتابخانه برود و دست از یادگیری زبان برداشته شود؟!

با ما همراه باشید تا در مقاله اشتباهات متداول زبان‌آموزان به بررسی 5 اشتباه رایج در یادگیری زبان بپر‌دازیم.

ترجمه کردن

اولین اشتباهی که شاید بالای 80 درصد مخصوصا در مراحل ابتدایی‌تر انجام می‌دهند، ترجمه کردن در ذهن است. این کار دو تا مسئله اصلی دارد. یک اینکه سرعت مکالمه به شدت پایین می‌آید و به مرور باعث کاهش اعتماد به نفس می‌شود. دومین مورد اینکه خیلی از ساختارها و واژگان معادل مناسبی ندارند. خیلی از ساختارها با ترجمه کلمه به کلمه درست نمی‌شود. مثلاً He has a good hand at painting او مهارت خوبی در چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری نقاشی دارد.

اجازه بدهید تا تفاوت‌ها را از جهات مختلف بررسی کنیم:

عدم تطابق حرف اضافه

در زبان‌های مختلف حروف اضافه را نمی‌توان برای عبارات دقیقا ترجمه کرد. مثلا فعل Married به معنای ازدواج کردن، فقط همراه با حرف اضافه ی To می آید، نه.With حالا این اشتباه از کجا می‌اید؟ به دلیل اینکه در فارسی می گوییم «ازدواج کردن با» پس در انگلیسی هم باید بگوییم «Married with» _که غلط است.

My friend is married with her cousin. غلط است

My friend is married to her cousin. درست است

عدم تطابق فرهنگ

حتی برخی مواقع لازم از فرهنگ هم مطلع باشیم. در برخی فرهنگ‌ها لباس سیاه پوشیدن نماد عزاداری است و در برخی رنگ‌های دیگر چون سفید.

.She dressed totally white او سر تا پا سفید پوشیده بود.

نمادها و استعاره‌ها هم متفاوت است. در فارسی گاو نماد پرخوری است در حالی که در انگلیسی اسب سمبل پرخوری است.

.He eats like a horse

عدم تطابق ترتیب سازه

ساختار ترتیبی جملات در فارسی و انگلیسی متفاوت است.

فاعل+فعل+مفعول
Alice read a book.

فرمول جمله فارسی:

فاعل+مفعول+فعل:
آلیس کتاب را خواند.

عدم تطابق صفت و موصوف

فرمول قرار گرفتن صفت در فارسی و انگلیسی متفاوت است.

در انگلیسی: صفت + اسم: An Experienced Teacher

در فارسی: اسم + صفت: مدرس باتجربه

قوی کردن یک عضله زبانی

یکی از اشتباهات متداول زبان‌آموزان مخصوصا افرادی که به صورت self-study انتخاب کردند که زبان را یاد بگیرند؛ این است که به صورت همزمان روی هر چهار مهارت اصلی زبان کار نمی‌کنند.

زبان انگلیسی شامل چهار مهارت اصلی speaking, listening, reading, writing است. باید به صورت همزمان روی هر چهار مهارت اصلی نوشتن، خواندن، گوش کردن و صحبت کردن خود کار کنیم. به همین منظور بهترین منابع کتاب‌های زبان عمومی است که در موسسات زبان تدریس می‌شوند.

زبان مثل یک میز با چهارپایه است که اگر هر کدام از پایه‌های میز نباشد یا بشکند میز دیگر میز نیست و کارایی لازم را ندارد.

زبان‌‌آموزی یا شکنجه؟

نه از این طرف بوم بیفتیم و نه از آن طرف بوم بیفتیم.

معمولا دو دسته زبان‌آموز داریم:

دسته اول: فرد به شدت برای زبان‌آموزی به خود سخت می‌گیرد. یک برنامه عجیب و غریب آموزشی زبان دارد. باور غلط بسیاری از زبان آموزان این است که هرچه برنامه یادگیری زبان دشوارتر باشد، بهتر است. برخی زبان‌آموزان خود را درگیر دوره‌های سخت فوق فشرده زبان می کنند و احساس می‌کنند که در حال سرمایه‌گذاری در یادگیری هستند. این از اشتباهات رایج یادگیری زبان است. مراقب باشیم!

دسته دوم هم به صورت تفننی حالا برویم کمی زبان بخوانیم، مسیر یادگیری را طی می‌کنند. به عنوان مثال فقط دو یا سه روز در هفته به کلاس زبان می‌روند یا معلم خصوصی دارند؛ بعد از جلسه آموزشی کتاب بسته می‌شود تا انشالله اگر خدا بخواهد جلسه بعدی آموزشی. اغلب هم نالان که چرا با این‌که من کلاس زبان می‌روم و معلم دارم، زبان انگلیسی من خوب نمی‌شود؟!

معلم زبان و کتاب‌های زبان یک نقطه شروع هستند… خود را به آن ها محدود نکنیم…!

کتاب‌های آموزشی مختلف را امتحان کنیم. از مطالب معتبر و جذاب استفاده کنیم. تکنیک‌های یادگیری مختلف زبان را امتحان کنیم. به موسیقی انگلیسی گوش کنیم. فیلم زبان اصلی ببینیم. کتاب‌های رمان یا داستان‌های ساده‌سازی شده بخوانیم.

راه درست این است که در کنار این‌که باید از زبان لذت ببریم، جزو روتین زندگی شود. در قالب یک جمله: قرار نیست زبان‌اموزی تبدیل به شکنجه شود.

ترس از اشتباه

یکی دیگر از اشتباهات متداول زبان‌آموزان، ترس از شکست یا اشتباه است. شاید باورتان نشود ولی خیلی از زبان‌آموزان یک باور اشتباهی برای خود می‌سازند که تا زمانی که به یک سطح قابل قبولی از زبان نرسند هیچ مکالمه‌ی انگلیسی انجام نمی‌دهند. آنقدر تمرکز را بر روی Accuracy یعنی درست بودن ساختار و قواعد زبان می‌گذارند که fluency یعنی روان بودن صحبت و مسلط بودن بر زبان را قربانی می‌کنند.

مرحله‌ای از زبان‌اموزی وجود دارد که در آن ترس از قواعد و اشتباهات یادگیری زبان وجود دارد و کاملا طبیعی است. حتی استاد دانشگاه و مدرس زبانی که الان در مشاغل مطرح زبانی است و مدارک بین‌المللی زبان دارد روزی از تلفظ اشتباه کلمات یا اشتباهات گرامری ترس داشته است.

قطعا هیچ فردی دوست ندارند در مقابل دیگری اشتباهی کند ولی این ترس مانع تلاش‌ کردن می‌شود.

اگر از آن دسته افرادی هستید که کلی واژگان انگلیسی بلد هستید ولی قادر نیستند آن‌ها را در عمل در گفتار و نوشتار استفاده کنید، ترس از اشتباه دارید و به اندازه لازم آموخته‌های خود را به صورت فعال به کار نمی‌برید. یک راه پیشرفت زبان استفاده از زبان است. تا زمانی که به انگلیسی صحبت نکنیم، گوش نکنیم، ننویسیم، نخوانیم و در کنار این مراحل اشتباه نکنیم نباید پیشرفتی هم انتظار داشته باشیم.

از این‌که اشتباه کنید نترسید…! از این باید ترسید که هیچ‌وقت از دانش زبانی خود برای صحبت، شنیدن، نوشتن و خواندن استفاده نکنید…!

کپی و پیست راه زبان‌آموزی دیگران

به عنوان آخرین اشتباه متداول زبان‌آموزی خالی از لطف نیست که به این مورد اشاره کنیم هر فردی در مسیر زبان‌آموزی راه منحصر به فرد خود را دارد. یک مثال بزنیم: حتما تا به حال افرادی را دیدیم که اضافه وزن دارند و وقتی فردی را چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری می‌بینند که وزن قابل ملاحظه‌ای را توانسته است کم کند، به سمت او شتابان می‌روند تا رمز لاغری او را بپرسند. اغلب هم یک جمله دارند رژیم غذایی و ورزش. ولی افراد دنبال یک راه معجزه‌آمیز هستند از این دکتر تغذیه به آن دکتر تغذیه، از این باشگاه ورزشی به فلان باشگاه ورزشی با پیکچ فول بادی لاغری خفن تی‌آر ایکس، بدنسازی، باراسل و غیره می‌روند ولی اغلب نتیجه‌ای نمی‌گیرند.

زبان‌آموزان هم دقیقا شبیه همین مثال هستند اگر فردی نمره آیلتس خوبی بگیرد، اگر مدرس زبان باشد شتابان به سمت او می‌روند که شاید به این فرد یک راه معجزه‌آمیز تقویت زبان وحی شده باشد.

هر چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری فردی مسیر زبان‌آموزی خود را دارد چرا که سبک یادگیری متفاوت، سطح زبانی متفاوت، وقت آزاد متغیر، انگیزه و اراده متفاوت دارد. یک سری اطلاعات خوب است که از دیگران بگیریم ولی اگر راه x به فلان شخص جواب داده هیچ قطعیتی وجود ندارد که برای شما هم دقیقا همین راه معجزه کند.

کلام آخر

مسیر زبان‌آموزی فرمول عجیب و غریبی ندارد مسیر درست خودمان را انتخاب کنیم و از آن به بعد یک تلاش مداوم نیاز دارد. مثل مادری نباشیم که هر لقمه‌ای که به بچه‌اش می‌دهد او را سانت می‌کند که آیا رشد کرد یا نه؟! یک مادر به موقع غذای مورد نیاز کودکش را می‌دهد و می‌داند که اگر اصولی را رعایت کند بچه رشد می‌کند صبح و شب با متر بالا سر بچه‌اش نیست.

پس اگر در مسیر زبان‌آموزی هستیم بدانیم که اگر راه درست را انتخاب کرده باشیم از آن پس یک پروسه زمانی داریم. نگران نباشیم! فقط تلاش مداوم و هر چند کوچک داشته باشیم.

اگر تجربه‌ای از مسیر زبان‌آموزی خود و یا دیگران دارید با ما در بخش کامنت‌های همین مقاله به اشتراک بگذارید…

6 اشتباه رایج در دنیای رمز ارز چیست؟

دنیای رمزارز این روزها به اندازه کافی پر هیاهو شده است و در بین این همه خبر امکان اشتباه در رمزارز شایع است که در ادامه برخی از آن را لیست می کنیم.

به گزارش «نبض فناوری»، بهترین نکات مربوط به معاملات رمزارز ناشی از سالها سرمایه گذاری در بازارهای آن است. خوشبختانه ، با استفاده از این راهنمای مفید، هر مبتدی می تواند بیاموزد که چگونه از اشتباهات رایج رمز ارز جلوگیری کند و از پول خود حداکثر استفاده را بکند.

در ادامه برخی از اشتباهات رایج در این دنیای عجیب و غریب را آورده ایم:

1.خرید فقط به دلیل پایین بودن قیمت

قیمتهای پایین همیشه نشان دهنده معاملات خوب نیست. گاهی اوقات قیمت ها به دلایلی پایین است. اغلب، توسعه دهندگان یک پروژه را ترک می کنند و به روزرسانی صحیح متوقف می شود و این باعث می شود ارز رمزنگاری شده ناامن باشد.

2.گرفتار کلاهبرداری شدن

کلاهبرداران گاهی اوقات با "فرصت سرمایه گذاری" از طریق ایمیل یا پیامک با قربانیان تماس می گیرند. آنها قول می دهند در صورت ارسال رمزارز خود به کیف پول دیجیتالی خاص، مبلغ دو یا سه برابر سرمایه گذاری به سرمایه گذاران بدهند.

به یاد داشته باشید: پیشنهادات پول رایگان همیشه باید با شک و تردید زیادی مورد بررسی قرار گیرد.

مجرمان می توانند به راحتی قیمت رمزارز بسیار کوچک یا ناشناخته را افزایش یا کاهش دهند، سفارشات خرید یا فروش جعلی ایجاد کنند و گاهی اوقات ارزش ارزها را صدها درصد به طور همزمان افزایش دهند.

هنگامی که معامله گران ناخواسته وارد عمل می شوند و سعی می کنند قسمتی از عملیات را بگیرند، جنایتکاران سفارشات را لغو می کنند و در شرایطی می تواند باعث سقوط قیمت شود.

گاهی اوقات جنایتکاران صاحب مقدار زیادی از یک رمزارز خاص می شوند (از طریق پیش استخراج مقدار زیادی از آن قبل از اینکه در دسترس عموم قرار گیرد).

آنها می توانند قیمت را با تبلیغ در رسانه های اجتماعی افزایش دهند، سپس آن را در صرافی های رمزارز با قیمت بالاتر بفروشند. سپس آنها ناپدید می شوند.

نرم افزار کیف پول مخرب

بهترین نکات رمزنگاری به شما می گوید که از کیف پول های رمزارز شناخته شده مانند Ledger ، Trezor ، Exodus یا MetaMask استفاده کنید. کیف پول های مبهم یا ناشناخته در فروشگاه Google Play یا App Store می توانند وجوه رمزنگاری شده شما را با کد نامشخص سرقت کنند.

با وجود رمزارز زیادی در بازار، تشخیص آنچه واقعی است دشوار است.

وقتی روی کوین های تقلبی سرمایه گذاری می کنید، جنایتکاران می توانند هویت شما و غالباً پول های به دست آمده شما را بدزدند. آنها این کار را از طریق فیشینگ انجام می دهند؛ شما را متقاعد می کنند که روی پیوندهای ایمیل هایی که نرم افزارهای جاسوسی را در رایانه شما نصب می کنند، کلیک کنید. حرف دیگران را در نظر نگیرید و تا آنجا که ممکن است از منابع خود برای انجام تحقیقات خود استفاده کنید.

3.سرمه گذاری همه دارایی های خود

برخی از سیستم عامل های تجاری مشکوک تر پیشنهاد می کنند که باید تا حد امکان پول خود را با شرط بندی حداکثر کنید. این راهی درست نیست.

نکات سرمایه گذاری رمزنگاری بهتر این است که فقط از بخش معینی از سرمایه گذاری خود استفاده کنید و همیشه یک صندوق نقدی اضطراری داشته باشید که هرگز در بازار سرمایه گذاری نمی شود.

4.فکر کنید که رمزارز درآمدی آسان است

درآمدزایی از طریق تجارت هر نوع دارایی مالی، اعم از سهام و کالاهایی مانند نقره و طلا یا رمزارز، آسان نیست. هر کسی که متفاوت می گوید احتمالاً سعی می کند شما را فریب دهد تا اشتباهات رمزنگاری را مرتکب شوید.

5.فراموش کردن عبارت کلیدی رمزارزتان

اگر کیف پول سخت افزاری برای ذخیره رمزنگاری خود به صورت چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری آفلاین دارید، فراموش کردن عبارت کلیدی شما مانند از دست دادن کلیدهای صندوق بانکی است. بدون عبارت کلیدی، همه رمزارزهای شما غیر قابل برگشت خواهند بود.

پنج اشتباه رایج در اندازه گیری رضایت مشتریان

پنج اشتباه رایج در اندازه گیری رضایت مشتریان

با وجود انتشار مقالات علمی متعدد در زمینه اندازه‌گیری رضایت مشتریان، همچنیان مفهوم میزان رضایت مشتریان در دهه‌های اخیر دچار تغییر خاصی نشده است. با وجود اینکه شاخص اندازه‌گیری رضایت مشتریان شاخصی قدیمی است اما در حال حاضر نیز یکی از شاخص‌های کلیدی سنجش عملکرد مجموعه‌های خدماتی و همچنین محصول محور است. شرکت‌های مختلف در ایران برخی به خاطر الزام EFQM ،ISO 9000 و یا INQA و برخی نیز به دلیل اعتقاد به ارتقاء رضایت مشتریان به صورت متناوب و دوره‌ای رضایت مشتریان خود را از محصولات و خدمات اندازه‌گیری می‌کنند.

در این حوزه برخی خطاها به صورت رایج در بین شرکتهای ارزیابی شونده و حتی بعضا شرکت های تحقیقات بازار در اندازه گیری رضایت مشتریان متداول است که در ذیل این مقاله به صورت مختصر به برخی از آنها می پردازیم:

۱- عدم بهره‌گیری از متدولوژی تحقیق

هر تحقیق اندازه‌گیری رضایت مشتریان نیازمند آن است بر اساس متدولوژی مدون ترسیم و اجرایی گردد.

در این متدولوژی می‌بایست ارکانی همچون تعیین هدف تحقیق، جامعه هدف، روش نمونه‌گیری، طراحی و تست ابزار تحقیق و نهایتاً پیاده‌سازی فاز پایلوت دیده شود. نادیده گرفتن چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری هر یک از ارکان فوق می‌تواند خطای جبران ناپذیر به خروجی‌های طرح تحمیل کند.

۲- روش نمونه‌گیری تأثیر بسزایی در نتایج دارد.

هنوز نیز هستند کسانی که به اشتباه از جداول Military std جهت تعیین تعداد نمونه مورد نیاز پژوهش استفاده می‌کنند، در حالی که این جداول جهت رد یا پذیرش یک نمونه بازرسی طراحی شده است. بهترین فرمول نمونه‌گیری در اینگونه طرح ها بهره‌گیری از فرمول کوکران با ضریب تغییرات (cv) است.

۳- طراحی پرسشنامه قاعده و اصول دارد.

این قاعده از تعیین هدف و نیازسنجی آغاز می‌گردد و با سنجش پایایی، روایی و تست پرسشنامه نهایی می‌گردد. هنوز نیز سازمان‌هایی با اجماع نظر مدیران و خبرگان پرسشنامه طراحی می‌کنند و گمان می‌کنند پرسشنامه آنها چون آلفای کرونباخ بالایی دارد بنابراین قابل اتکا است.

۴- کیفیت جمع‌آوری اطلاعات به پرسشگر وابسته است.

همه چیز هم اگر درست باشد اما بدانیم تنها پرسشگران ما هستند که کیفیت داده جمع‌آوری شده را تضمین می‌کنند

یک تحقیق مدون بدون آموزش صحیح پرسشگران و چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری از سوی دیگر بدون طراحی روش‌های کنترلی سیستماتیک و یکسان‌سازی روش جمع‌آوری اطلاعات امکان موفقیت ندارد.

حساس‌ترین بخش تحقیق جمع‌آوری اطلاعات است که بعضاً انرژی لازم جهت اجرای صحیح آن صرف نمی‌گردد.

۵- آمار توصیفی همه چیز را نمی‌گوید.

اطلاعات اولیه و خام، نتایج دموگرافیک جامعه، میانگین و فیلترهای مختلف تنها بخشی از آمار توصیفی قابل بهره‌گیری در تحلیل نتایج است.

کار را در این حوزه به کاردان (کارشناس آمار خبره) بسپارید. اطلاعات اولیه مانند میانگین، دامنه، واریانس و میانه برای تحلیل نتایج مفید است، اما کارشناس خبره آماری می‌تواند شاخص‌های تصمیم‌ساز متعددی را همراه با تحلیل نوین به ما ارائه دهد. انواع آزمون‌های فرض، همبستگی، روش‌های پارامتریک و غیر پارامتریک و… ابزارهایی است که با توجه به نیاز شما کارشناس تحلیل از آنها بهره می‌گیرد.

چند اشتباه رایج در یادگیری زبان انگلیسی

اگر جزء آن دسته افرادی هستید که مدتی زبان تمرین کرده و نتیجه ای نگرفته اید، این مقاله شما را نجات خواهد داد! شما بی استعداد نیستید و تنها درگیر چند اشتباه شده اید. اشتباهاتی در مسیر یادگیری زبان انگلیسی وجود دارد که این مسیر را سخت تر می کنند. این خطاها شما را از هدفتان دور می کنند و بعضا با خسته کردن شما، باعث می شوند که قید یادگیری زبان انگلیسی را بزنید. اگر بدانید که اشتباه شما کجاست، می توانید آن را اصلاح کرده و روند آموزش زبان را ادامه دهید. آیلتس تیم امروز با معرفی چند اشتباه رایج در یادگیری زبان انگلیسی همراه شماست. بدون شک با شناختن این خطاها و درست کردن آنها زودتر به هدف خود یعنی یادگیری زبان دست پیدا می کنید.

اشتباهات رایج یادگیری زبان

اهداف دور از دسترس دارید!

بلند پروازی خوب است اما اگر هدف شما دور از دسترس باشد، نمی توانید به آن دست پیدا کنید. مثلا بسیاری از زبان آموزان انتظار دارند در مدت بسیار کوتاهی زبان یاد بگیرند! این امکان پذیر نیست و چنین هدف گذاری هایی اشتباه محض است. یادگیری زبان نیاز به تمرین مداوم دارد و مستلزم صرف زمان مناسب است. اهداف دست نیافتنی، سرعت یادگیری را کاهش می دهد و شما را برای ادامه مسیر سست می کند. بنابراین اهداف خود را به گونه ای تعیین کنید که قابل اجرا و قابل دسترسی باشند.

اهداف دور از دسترس

تنها از یک روش یادگیری استفاده می کنید

دومین اشتباه رایج در یادگیری زبان انگلیسی، تکیه کردن به یک روش است. روشهای یادگیری زبان بسیار متنوع هستند و قبلا آنها را معرفی کرده ایم. هریک از این متدها به سبک و سیاق خاصی نکات و مهارت های زبان را آموزش می دهند. برخی از آنها مهارت شنیداری را تقویت می کنند و برخی در زمینه مکالمه تاثیرگذار تر هستند. تکیه بر یک روش، باعث می شود که شما تنها روی یک مهارت تمرکز کرده و از ابعاد و مهارتهای دیگر انگلیسی غافل شوید. از طرفی کمک گرفتن از روشهای مختلف، یادگیری را برای شما متنوع تر می کند تا خسته نشوید و به مسیرتان ادامه دهید.

توجهی به مهارت لیسنینگ چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری ندارید

مکالمه اهمیت زیادی در یادگیری زبان دارد اما توجه نکردن به مهارت شنیداری هم یکی از اشتباهات رایج در یادگیری انگلیسی به شمار می رود. تقویت مهارت لیسنینگ به دیدن الگوها و همچنین تقویت دایره لغات و دستور زبان و اجتناب از اشتباهات یادگیری زبان کمک می‌کند. تا می توانید موسیقی های انگلیسی گوش کنید و فیلم هیا زبان اصلی ببینید. به این ترتیب لهجه شما هم بهتر خواهد شد.

ترجمه می کنید!

اگر مدام در حال پیدا کردن معادل انگلیسی کلمات مختلف هستید، درواقع دارید یکی از رایج ترین اشتباهات یادگیری زبان را تکرار می کنید. این طبیعی است که بخواهیم ترجمه کنیم، اما اغلب زبان‌ها همه چیز را مشابه زبان دیگر بیان نمی کنند. در نتیجه الگوها متفاوت هستند و علاوه بر معادل انگلیسی یک کلمه، باید آن الگو را نیز یاد بگیرید. بهتر است به جای این که در یک دیکشنری دنبال ترجمه انگلیسی یک کلمه باشید، آن را به صورت انگلیسی در ذهنتان تجسم کنید.

ترجمه کردن

از حرف زدن می ترسید!

در مطالب قبلی هم به این نکته اشاره کردیم که اشتباه، جزئی از یادگیری زبان در مراحل اولیه است. در روزهای ابتدایی، کاملا طبیعی است که اشتباهاتی داشته باشید که به مرور زمان برطرف می شوند. ترس از این اشتباه ها نباید مانع از این شود که شما به انگلیسی صحبت کنید. در این صورت مرتکب یکی از مخرب ترین اشتباهات رایج در یادگیری زبان شده اید. این ترس مانع تلاش‌ کردن شما می‌شود. تعداد کلمات زیادی را به خاطر می سپارید ولی قادر نیستند آن‌ها را در عمل استفاده کنید. هرچه بیشتر صحبت کنید، یادگیری شما بهتر و سریع تر خواهد شد. بنابراین اگر در مراحل ابتدایی یادگیری انگلیسی هستید، ترس از اشتباه را کنار بگذارید و شروع به مکالمه کنید.

خودتان را با زبان جدید وفق نمی ‌دهید

یکی دیگر از اشتباهات شما در مسیر یادگیری زبان انگلیسی، این است که خودتان را به زبان عادت نمی دهید. سعی کنید طوری زبان یاد بگیرید که انگلیسی در زندگی تان جاری باشد. از روشهایی استفاده کنید که علاقه بیشتری به آنها دارید. بخش های مختلف زندگی روزمره خود را به هر شکلی که شده با زبان عجین کنید تا به آن خو بگیرید.

دوره های سخت انتخاب می کنید!

باور اشتباهی وجود دارد مبنی بر این که هرچه برنامه یادگیری زبان دشوارتر باشد، بهتر است. بسیاری بر این باورند که پیچیدگی بیشتر، لزوما به اثربخشی بیشتر منتهی می شود. به همین دلیل بسیاری از زبان آموزان خودشان را از طریق دوره‌های سخت مجبور به یادگیری می کنند و احساس می‌کنند که در حال سرمایه ‌گذاری در یادگیری هستند. این یکی از اشتباهات چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری رایج در یادگیری زبان انگلیسی است که نتیجه ای برای شما به همراه نخواهد داشت. اگرچه زبان یاد گرفتن کار ساده ای نیست و دشواری های خاص خود را دارد، اما نباید دنبال روشهای سخت و پیچیده باشید.

۱۰ اشتباه رایج در فروش تلفنی

در این مقاله به ۱۰ اشتباه رایج در فروش تلفنی که اغلب فروشندگان مرتکب می شوند و تماس های خود را با شکست مواجه میکنند اشاره میکنم.

قبل از اینکه سراغ صحبت اصلی مان برویم، لازم میدانم به نکته ی مهمی اشاره کنم: استفاده ی نادرست از کلمه ی بازاریابی به جای کلمه ی فروش.

با احترام به تمام همکاران و متخصصان عرصه ی بازاریابی و فروش، باید بگویم که متأسفانه در اغلب مقالات تحقیقاتی، آموزشی و اطلاع رسانی بازاریابی و فروش، این دو کلمه به اشتباه بجای یکدیگر استفاده میشوند، به ویژه، واژه ی بازاریابی که اغلب بجای فروش بکار برده میشود. بازاریابی و فروش دو مقوله با معانی مجزا و اما وابسته به هم هستند. بازاریابی که عمدتاً مرحله ای پیش از واردات یا تولید محصول است، بطور خلاصه، به فرآیند بازارسنجی و ارزیابی ظرفیت و کشش و تمایلِ بازار برای محصول تولیدی/وارداتی و سنجش میزان و حجم استقبال مشتریان و نیازِ آنها از این محصول یا خدمات اشاره دارد. اما فروش که جزئی از پیکره ی بازاریابی به شمار می آید، مرحله ای است پس از تولید یا واردات که در آن کالا یا خدمات به مشتریانی که از طریق بازاریابی سنجیده و شناسایی شده اند، از طریق شیوه های تخصصی و حرفه ای ارائه میشود. بنابراین وقتی داریم به شیوه های فروش از طریق تلفن اشاره میکنیم، منظورمان فروش تلفنی است، نه بازاریابی تلفنی. ما کالا یا خدمات را اکنون موجود و در دسترس داریم و می خواهیم از طریق تلفن با شماره های مشخصی تماس بگیریم و آنها را از وجود این کالا یا خدمات و اینکه از طریق خرید این کالا یا خدمات، چه منافعی نصیب شان خواهد شد آگاه کنیم. بنابراین قصد داریم از این به بعد، واژه های بازاریابی و فروش را به درستی مورد استفاده قرار دهیم.

۱۰ اشتباه رایج در فروش تلفنی

در ادامه به ۱۰ اشتباه رایج در فروش تلفنی که اغلب فروشندگان مرتکب میشوند و تماس های خود را با شکست مواجه میکنند اشاره میکنم:

۱- با تبلیغات ناکافی، به استقبال مشتری بروید!

اگر به اندازه کافی و با استفاده از شیوه های تبلیغاتی مناسب، خودتان را به مشتریان نشناسانید، نمی توانید انتظار داشته باشید که از کالا/خدمات استقبال شود. نمی توانید هم ناشناخته و گمنام باشید و هم معروف شوید و بفروشید! وقتی کالا یا خدمات خود را معرفی می کنید، در واقع خود را در معرض نیازهای مشتری قرار می دهید و به او یادآور می شوید که با خرید کالا یا خدمات شما می تواند نیاز یا مشکل خود را برطرف کند یا تغییر و پیشرفتی را در زندگی و کسب و کار خود پدید آورد. بعد از تبلیغات مناسب، می توانید با اعتماد به نفس گوشی را بردارید و با مدیریت درست کلماتی که انتخاب می کنید، روی نیاز مشتری دست بگذارید و او را به خرید کالا/خدمات تان ترغیب و تشویق کنید. وقتی مشتری متوجه شود که با کالا/خدمات شما در شرایط بهتری قرار می گیرد و چه گِره هایی از کارش گشوده خواهد شد، پا به پای شما تا آخرین مرحله ی فروش قطعی با شما همراه خواهد شد.

۲- مشتری خودش میداند که به کالا/خدمات شما نیاز دارد! نیازی به توضیحِ شما نیست!

چون خودتان از امتیازات و مزایای محصول تان برای مشتری خبر دارید، دلیل نمیشود فکر کنید مشتری هم از این قضیه باخبر است! باید خودتان را به جای مشتری بگذارید که از همه چیز بی خبر است و شاید شناخت مختصری از طریق مشاهده ی تبلیغات تان بدست آورده باشد. بعد از اینکه فهمیدید مشتری چه کاری انجام میدهد و چه چیزی میتواند به او، در انجام راحت و سریعِ کارش کمک کند، شروع کنید به ایجاد چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری رابطه بین کالا/خدمات تان و نیازِ مشتری. در این صورت کالا/خدمات شما برای او اهمیت پیدا میکند و باعث میشوید او در موردش فکر کند.

۳- به مشتری پیشنهاد نکنید کالا/خدمات شما را خریداری کند! اگر بخواهد، خودش تماس میگیرد!

این یکی از آن اشتباه های بزرگی است که بسیاری از فروشندگان مرتکب میشوند. واضح است که وقتی تمایل داریم کسی کاری را برای ما انجام دهد، باید آن را از او بخواهیم. بنابراین اگر میخواهید مشتری محصول شما را بخرد، باید به شیوه ای مناسب از او بخواهید این کار را انجام دهد. اغلب فروشندگان منتظر مشتری هستند که زنگ بزند و تقاضای خرید کند یا پیگیر خریدِ محصول باشد! اگر شانس با شما یار بود و مشتری تماس گرفت، این نشان میدهد که او تمایل به خرید دارد. پس با تأکید روی نقاط قوت محصولتان و استفاده ای که برای مشتری دارد، او را به خرید تشویق کنید.

۴- بعد از معرفی محصول، بلافاصله قیمت را به مشتری بگویید!

اگر میخواهید فاتحه ی فروش کالا/خدمات تان را بخوانید، همان ابتدای کار قیمتِ آن را بگویید! اغلب مشتریان همان ابتدای تماس تلفنی، در مورد قیمت سؤال میکنند و اگر شما بدون اشاره به امتیازات و برتری های محصول تان و استفاده ای که برای مشتریِ پشتِ خط تلفن دارد، مستقیم بروید سراغِ قیمت محصول، به احتمال زیاد مشتری تان را برای همیشه از دست خواهید داد. پس قبل از اعلام قیمت، اول سعی کنید بفهمید مشتری چه میخواهد و بعد از آنکه توانستید بین نیاز او و فواید کالا/خدمات تان ارتباط برقرار کنید و توجه او را به محصول تان جلب کنید، آنگاه میتوانید با احتیاط قیمت را به مشتری اعلام کنید.

۵- تا میتوانید از کالا/خدمات تان تعریف کنید!

همه ی ما در مورد افراد پرمدعا و از خود راضی که اهل تعریف کردن و بزرگ و مهم جلوه دادن خودشان هستند، ذهنیت منفی داریم. در مورد فروش هم همین قضیه صدق میکند. اگر فروشنده ای به ما زنگ بزند و برای مدت طولانی و خسته کننده مدام از خوبی ها و نکات مثبت محصولش تعریف کند، ممکن است سریع عذرخواهی کنیم و با گفتن «نه! ممنون!» گوشی تلفن را بگذاریم یا اینکه لحظه شماری کنیم که کاش زودتر این سخنرانی خسته کننده تمام شود و نجات پیدا کنید! واضح است که وقتی بخواهید از این روش برای معرفی محصول تان استفاده کنید، ممکن است با وجود تمام امتیازاتی که محصول تان دارد، مشتری را از آن دل زده کنید. بنابراین پس از اطلاع از کار و نیازهای مشتری، فقط در مورد ویژگی هایی صحبت کنید که مورد توجه مشتری و برای او قابل استفاده است.

۶- ارتباطات خود با مشتری را از طریق مکاتبه و ایمیل پی گیری کنید!

یک اشتباه دیگر! اگر برای تماس با مشتری های احتمالی یا برای پاسخ به تماس های آنها یا پی گیری فرآیند فروش، بجای تماس تلفنی یا تنظیم ملاقات حضوری با مشتری تان، بخواهید از طریق ایمیل یا مکاتبه اقدام کنید، تجربه و مطالعه نشان داده که اتفاق خوبی در فروش تان پیش نمی آید! ارتباط مکاتبه ای، به ویژه در کشور ایران، یک ارتباط مرده و بی روح است، و جزو اولویت های آخر برای ارتباط، مخصوصاً در فروش، به حساب می آید. بنابراین، اگر میخواهید فروش کنید، لطفاً به خودتان زحمت بدهید و گوشی را بردارید و به مشتری تان تلفن کنید یا او را به یک ملاقات حضوری دعوت کنید.

۷- یک طرفه با مشتری صحبت کنید و مدام او را سؤال پیج کنید! با این اشتباه، کارِ فروش تان تمام است!

اگر بخواهید بی اطلاع از نیاز مشتری و بر اساس حدس و تصورات خودتان مدام و به زور در موردِ ویژگی های کالا یا خدمات تان برای مشتریِ پشت تلفن سخنرانی کنید، اگر خیلی خوش شانس باشید، مشتری عذرخواهی میکند و گوشی را میگذارد! بنابراین، قبل از هر چیز، بعد از شناخت و آگاهی از نیازهای مشتری و نیازهایی که در رابطه با کارش دارد، باید از او سؤالاتی را بپرسید که میدانید از طریقِ آنها، روی هر چیزی که او میخواهد انگشت میگذارید، و در این صورت است که میتوانید به شنیدنِ جواب «بله، درسته!» از دهان مشتری تان امیدوار باشید. وقتی چند سؤال مرتبط با نیازهای مشتری از او پرسیدید و با موافقت مشتری روبرو شدید، آن وقت میتوان گفت که توانسته اید اعتماد او را در مورد خودتان و مؤثر و به درد بخور بودن کالا یا خدمات تان، جلب کنید. پس از این مرحله است که میتوانید از او درخواست کنید که محصول شما را خریداری کند. و به احتمال زیاد هم پاسخ مثبت خواهید گرفت.

۸- تا میتوانید در مورد کالا/خدمات تان برای مشتری توضیح دهید!

درست است که شما کالا/خدمات خود را خیلی خوب میشناسید و میتوانید ساعت ها در موردش توضیح دهید و به این فکر کنید که خُب، اگر بیشتر توضیح بدهم، مشتری محصول من را بیشتر میشناسد و اشتیاق بیشتری برای خرید پیدا می کند. اما اگر فقط گوینده باشید و شنونده ی خوبی نباشید، از کجا میخواهید متوجه شوید که مشتریِ پشت خط تلفن دقیقاً به دنبال چه چیزی است. از طرف دیگر، وقتی مدام صحبت میکنید، حوصله ی مشتری را سر میبرید و حتی اگر کالا یا خدمات شما برایش قابل استفاده هم باشد، باز به علت ذهنیتِ منفی، ممکن است از خرید منصرف شود و فرار را بر قرار ترجیح دهد! بنابراین برای اینکه مشتری مشتاقانه به حرف های شما گوش کند، زمان محدودی را برای مکالمه تان در نظر بگیرید و گفته های خودتان و سؤالاتی که از او میپرسید و جواب ها و اظهارات مشتری را مدیریت کنید.

۹- بعد از اینکه کالا/خدمات خود را به مشتری معرفی کردید، دیگر نیازی نیست پی گیری کنید!اگر مایل به خرید باشد، خودش تماس میگیرد!

بجای اینکه روزانه تماس های بیشماری را ثبت کنید، سعی کنید تماسهای محدودتری داشته باشید، اما همین تماس ها را تا رسیدن به نتیجه ی نهایی پی گیری کنید. ارتباط خود را با مشتری قطع نکنید. از طرف دیگر، وقتی مشتری یک بار از شما خرید کرد، فکر نکنید دیگر کار تمام است. اتفاقاً اولین فروش پله ای است برای صعود به فروش های بیشتر به مشتریانی که یک بار به شما اعتماد کرده و از شما خرید کرده اند. فراموش نکنید که برای متقاعد کردنِ آنها به خرید محصول تان چقدر زحمت کشیده و چه مراحلی را گذرانده اید. پس برای آینده هم روی مشتریانِ فعلی تان سرمایه گذاری کنید. بعد از خرید هم با آنها تماس بگیرید و میزانِ رضایتِ آنها را از محصول خریداری شده جویا شوید. با این کار، هم واکنش مشتریان را نسبت به محصول ارزیابی کرده اید، هم سلیقه ی مشتری بیشتر دستتان می آید و هم نیازهای بیشتری را در مشتری شناسایی میکنید و برنامه ریزی میکنید که برای فروش های بعدی باید درباره ی چه مسائل تازه ای با آنها صحبت کنید. بنابراین، با مشتریان تان هدفمند صحبت کنید و روی آنها به صورت بلندمدت سرمایه گذاری کنید.

۱۰- مهم نیست که مخاطب شما قصد خرید دارد یا نه! شما پی گیرِ فروشِ محصول تان باشید!

یکی از بزرگترین اشتباه هایی که میتوانید مرتکب شوید این است که بدون اینکه بسنجید فردی که پشت خط تلفن است، به محصول شما نیاز دارد یا نه، یا اینکه محصول شما به دردش میخورد، و یا اصلاً پول خرید آن را دارد، زمان زیادی را صرف توضیح در مورد محصول تان و متقاعد کردنِ او برای خرید کنید. باید آنقدر هوشیار باشید که در همان ابتدای کار طرف مقابل را چهار اشتباه رایج در سرمایه گذاری ارزیابی کنید و ببینید که آیا استعداد و توانایی تبدیل شدن به یک مشتری را دارد یا نه. و اینکه اصلاً محصول شما ارتباطی با نیازهای او دارد یا نه. در غیر این صورت، از او تشکر کنید و سراغ مشتری های دیگر خود بروید.

خلاصه ی کلام:

سماجت، زرنگی و سر و زبان دار بودن در حرفه ی فروش خصوصیتی است که اغلب انتظار میرود که فروشندگان از آن برخوردار باشند. اما باید به این نکته توجه داشت حرفه ای عمل کردن نیازمند توجه به ریزه کاری هایی است که اگر رعایت نشوند، به نتیجه ی فرایند فروش لطمه خواهند زد. مختصر و مفید و بجا صحبت کردن با مشتری و تمرکز بر روی نیازهای او و اجتناب از بیان مطالبی که وقت هر دوی شما را تلف میکند و باعث کسل کننده شدن مکالمه میشود، اصلی است که نقش حیاتی و تعیین کننده در فرآیند فروش دارد. بی تردید این نتیجه ای نیست که شما خواهان آن هستید!



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.