اگر میخواهید بدانید مشاوره سرمایه گذاری چیست و چه کمکی به شما میکند، همین بس که بدانید اگر در همین دورانی که بورس با سر سقوط کرد از کمک یک مشاوره سرمایه گذاری استفاده میکردید حتما میتوانستید از ضرر جلوگیری کرده و حتی سود کنید.
چرا سرمایه گذاران باید بدانند مشاوره سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری یکی از روشهای کسب درآمد است که با هدف افزایش سرمایه ایجاد میشود چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ و چیزی نیست که کسی نداد، آنچه ممکن است شما ندانید این است که در کجا باید سرمایه گذاری کنیم؟ اینجاست که باید پرسید مشاوره سرمایه گذاری چیست و چه فایدهای دارد. در واقع میتوان گفت سرمایه گذاری یک فرآیند زمانبر است، یعنی با گذشت زمان با افزایش ارزش سرمایه نسبت به ارزش اولیه آن روبه رو خواهیم شد.
به عنوان مثال هنگامی که شخصی کالایی را به عنوان سرمایه چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ گذاری خریداری میکند، هدف خریدار استفاده از آن کالا در آینده برای افزایش سرمایه و رسیدن به سود است. هدف سرمایه گذاران از سرمایه گذاری، بازدهی بیشتر در آینده، نسبت به آنچه که در ابتدا انجام شده، است. ما در این مطلب علاوه بر چیستی و اهمیت مشاوره سرمایه گذاری به دو سوال مهم دیگر هم پاسخ خواهیم داد، اول اینکه مشاوره سرمایه گذاری در بورس چیست و دوم مشاوره سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال چیست. با ما همراه باشید.
اهمیت گرفتن مشاوره سرمایه گذاری در بورس چیست
سرمایه گذاری در بورس و ارزهای دیجیتال یکی از سرمایه گذاری های جذاب در سالهای اخیر بوده و هست، هرچند بورس در ایران با عملکرد فاجعه بار حسن روحانی در دولتهای یازدهم و دوازدهم هم جذابیت خود را از دست داد و هم اعتماد مردم.
علت آن هم مشخص است؛ مسئولان دولتی برای نجات بنگاههای ضررده خود و سرمایههایشان، با فریبکاری مردم را به سرمایه گذاری در بورس تشویق کردند و کاملا صوری قیمتها را افزایش دادند و بعد که سرمایههای مردم آمد، کسانی که با هدف این طراحی را کرده بودند سرمایههای خود را بیرون کشیده و بسیاری از افراد را به خاک سیاه نشاندند!
مدلهای مختلف سرمایه گذاری در بورس و ارزهای دیجیتال
ورود چشم بسته به بازار سرمایه باعث میشود بسیاری از سرمایهگذاران اصطلاحا با داراییهای خود ازدواج کنند! جالب است که بیشتر مردم به دلیل همین موضوع و عدم آگاهی از بازار، در سود بسیار عجول و در ضرر بسیار صبور هستند و میگویند «نگه میدارم شاید ارزش این سهام دوباره بالا بیاید!» در صورتی که هر معاملهای حد سود و ضرری دارد. این چیزی است که مشاور سرمایه گذاری به شما میگوید.
اگر میخواهید بدانید مشاوره سرمایه گذاری چیست و چه کمکی به شما میکند، همین بس که بدانید اگر در همین دورانی که بورس با سر سقوط کرد از کمک یک مشاوره سرمایه گذاری استفاده میکردید حتما میتوانستید از ضرر جلوگیری کرده و حتی سود کنید.
سرمایه گذاری در بورس و ارزهای دیجیتال مدلهای مختلفی دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- سرمایه گذاری مستقیم در بورس و ارزهای دیجیتال
در این روش فرد شخصا به انجام معاملات میپردازد. در سرمایه گذاری مستقیم افراد علاوه بر توانایی مالی باید دانش و تخصص کافی را جهت انجام معاملات داشته باشند. چرا که ورود به بازار بورس و ارزهای دیجیتال بدون داشتن اطلاعات کافی پرریسک و خطرساز خواهد بود.
- سرمایه گذاری غیرمستقیم در بورس و ارزهای دیجیتال
در سرمایه گذاری غیر مستقیم سرمایه گذاران به دلیل عدم علم معامله در بازارهای بورس و ارزهای دیجیتال، افرادی را انتخاب میکنند که تخصص کافی در این زمینه را دارند و میتوانند دارایی مراجعه کنندگان را مدیریت کرده و آنها را به سوددهی مطلوب برسانند.
- سرمایه گذاری بلند مدت در بورس و ارزهای دیجیتال
به سرمایه گذاریهایی که نقدشوندگی آنها نسبت به سایر سرمایه گذاریها به طول میانجامد، سرمایه گذاری بلند مدت میگویند.
- سرمایه گذاری کوتاه مدت در بورس و ارزهای دیجیتال
به سرمایه گذاریهایی که میتوان آنها را در کوتاهترین زمان به وجه نقد تبدیل کرد، سرمایه گذاری کوتاه مدت گفته میشود.
مدیریت سرمایه (CM) چیست؟
مدیریت سرمایه (Capital Management) یک استراتژی مالی است که باهدف تضمین حداکثر کارایی و بازدهی انجام میشود.
هدف آن این است که معاملهگر با کنترل ریسک و حفظ دارایی، از امکانات کافی برای تأمین هزینههای روزانه خود و همچنین تعهدات مالی در کوتاهمدت برخوردار باشد. به همین خاطر، مدیریت سرمایه را مدیریت ریسک نیز میدانیم.
معاملهگر پیش از ورود به بازار و موقعیت معاملاتی، بازده و ریسک را در نظر میگیرد و باهدف کسب بازدهی موردنظر، ریسک مشخصی را میپذیرد. بدین ترتیب از ضررهای غیرقابلجبران و سنگین جلوگیری میکند.
هدف دیگر مدیریت سرمایه این است که بین داراییها و بدهیهای نسبت خوبی حفظ شود.
مدیرت سرمایه (CM) مؤثر تضمین میکند که معاملهگر میتواند بهراحتی هزینهها و بدهیهای خود را بدون هیچگونه ریسکی اداره کند.
مدیریت سرمایه بر اساس تجزیهوتحلیل دقیق داراییها و بدهیها انجام میشود و هر جزء، بهمنظور بهبود کارایی و درآمد مدیریت میشود.
با اعمال تغییری کوچک در یکی از فاکتورهای اصلی معامله، میتوان درآمد را افزایش داد.
در این حالت، داراییهای شما هر چیزی است که بهراحتی در یک دوره 12 ماهه به پول نقد تبدیل میشود که اغلب شامل حسابهای دریافتنی، پول نقد و موجودی میباشد.
وقتی مدیریت سرمایه بهدرستی انجام شود، باید شاهد افزایش سطوح مالی باشید، مگر اینکه در حال حاضر حداکثر بازده و سودآوری دارایی را داشته باشید که در بیشتر موارد بعید است.
مدیریت سرمایه در امور مالی مهم است زیرا حتی اگر در اقتصاد رقابتی امروز میخواهید در کسبوکار خود هم باقی بمانید، باید پول کافی برای تأمین نیازهای کوتاهمدت خود را تأمین کنید.
اهمیت مدیریت سرمایه (Capital Management)
سرمایهگذاری نیاز به آموزش و آگاهی از ارکان اصلی معاملهگری را دارد.
مدیریت سرمایه سنگ بنای اصلی موفقیت در بازار مالی است، به دلیل آنکه تضمینکننده بقایای سرمایهگذاران و حافظ رشد و سرمایه آن ها میباشد، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
معاملهگری که مدیریت سرمایه خود را بهخوبی انجام میدهد و از آن آگاهی دارد، به هنگام معاملات از آرامش روحی نیز برخوردار است زیرا تمام ریسکهای ممکن را در نظر گرفته و سپس اقدام به سرمایهگذاری کرده است.
چیزی که هرگز نباید از آن بگذرید، جریان نقدینگی و مدیریت سرمایه است.
نداشتن مهارت مدیریت سرمایه میتواند صدمات جدی (و به طور بالقوه غیرقابلجبران) به کسبوکار شما وارد کنند که جبران آن دشوار است.
بیایید نگاهی بیندازیم که چگونه مدیریت سرمایه میتواند از کسبوکار شما محافظت کند و به شما کمک کند تا به یکباره پیشرفت کنید.
چرا مدیریت سرمایه اهمیت دارد؟
مسائل مربوط به جریان نقدی یک نگرانی عمده برای مشاغل در هر اندازه ای است و میتواند بهعنوان یک مشکل باشد.
حتی مطالعهای نشان داده است که 82 درصد از مشاغل کوچک که مجبور به تعطیلی کسبوکار خود شدهاند، به دلیل عدم داشتن مدیریت سرمایه و مشکلات مربوط به جریان نقد، شکست خوردهاند.
هیچکس نمیخواهد پولش تمام شود، حتی اگر این بدان معنا باشد که وجوه شما در داراییهای دیگر جمع شده است.چرا بازارهای مالی مهم هستند؟
برای مثال، یک مکانیکی که از تمام بودجه خود برای استفاده از بالابر جدید ماشین استفاده میکند، ناگهان هیچ وجهی برای سفارش قطعات جدید، پرداخت هزینه کمپینهای بازاریابی، حفظ هزینه مجوز سالانه یا حتی پرداخت حقوق کارکنان خود نخواهد داشت. زیرا مدیریت سرمایه خوبی نداشته است.
این یک مثال بیش از حد ساده است، اما برای نشان دادن عدم داشتن مدیریت سرمایه درست مثال واضحی میباشد.
هنگامی که مدیریت سرمایه بهخوبی اجرا شود، میتواند به شما در دستیابی به نرخ بازگشت سرمایه بیشتر، افزایش سودآوری، افزایش ارزش و نقدینگی کمک کند.
هدف از مدیریت سرمایه
مدیریت سرمایه بهمنظور مؤثر بودن نیازمند دستورالعملها و اهداف مشخصی است.
دو هدف اصلی مدیریت سرمایه:
- افزایش سودآوری و سیو سود
- حفظ سرمایه و اطمینان از اینکه نقدینگی کافی همیشه در دسترس است.
سرمایهگذاری در داراییهای جاری، تنها در صورت پیشبینی بازده قابلقبول انجام میشود. سودآوری شرکت و افزایش ثروت سهامداران به همان اندازه نیز مهم است.
اهداف همزمان نقدینگی و سودآوری با یکدیگر در تعارض هستند. زیرا داراییهای نقد بیشتر، کمترین بازده را ارائه میدهند و پول نقد بهتنهایی بازدهی ایجاد نمیکند.
مدیریت سرمایه در بورس
مدیریت ریسک و سرمایه در بازار معاملات سهام و دیگر ابزارهای مالی از قوانین مشخص و واحدی پیروی نمیکنند.
میزان ریسکپذیری باتوجهبه دیدگاه معاملاتی که کوتاه مدتی است یا بلند مدتی، متفاوت است، به همین خاطر همه افراد نمیتوانند از نسخه واحدی پیروی کنند.
مدیریت ریسک و سرمایه به دیدگاه سرمایهگذاری، روحیات و طرز تفکر شخص، اهداف مالی سرمایهگذار و. بستگی دارد.
سرمایهگذاران باتوجه به میزان قبول ریسک به دو دسته کلی؛ ریسکپذیر و ریسکگریز تقسیم میشوند.
این ریسک، بهنوعی غیر قابل اجتناب است و به نوع سرمایه گذاری و میزان ریسک پذیری سرمایه گذاران ربطی ندارد. به عبارتی، بر تمام بازارها تاثیر خواهد گذاشت و راه فراری از آن وجود ندارد. مانند اتفاقات و خبرهای سیاسی، نرخ تورم.
این نوع ریسک تنها تأثیرش را بر سهم یا گروه مشخصی از سرمایه خواهد داشت و کاملاً بستگی به نوع مدیریت سرمایه فرد دارد. افراد هوشمند میتوانند از ریسک اجتناب کنند. مانند: تغییر نرخ دلار.
بسیاری از افراد با امید یکشبه پولدار شدن وارد بازار بورس میشوند، با این هدف که در مدت زمانی کوتاه، بیشترین بازده را به دست آوردند تا سرمایه خود را افزایش دهند.
این افراد صرفاً به سود میاندیشند و ریسک برای آن ها معنا ندارد. در چنین مواردی ممکن است در کوتاهمدت فرد سود مناسبی کسب کند اما به دلیل نداشتن مدیریت سرمایه درست و روحیه ریسکپذیری بالایی که دارند، سرمایه خود را از دست خواهند داد.
بنابراین وجه تمایز معامله گران موفق و ناموفق را رعایت اصل مدیریت سرمایه میدانیم.
در نظر گرفتن ریسک به خطر (Risk/Revard) یکی از روشهای متداول در بازار سرمایه برای مدیریت صحیح سرمایه است.
فرمول محاسبه نسبت بازده به ریسک:
مقدار سود لازم برای بازگشت سرمایه به حالت اول
درصد افزایش سرمایه
11%
10%
25%
20%
43%
30%
67%
40%
100%
50%
150%
60%
233%
70%
400%
80%
900%
90%
ریسکهای سرمایهگذاری و مدیریت ریسک
در مفهوم عام، ریسک یا خطر موقعیتی است که ترکیبی از مفهوم فرصت و خطر است.
وقتی فردی ریسک میکند یعنی به امید کسب فرصتی و بازدهی بهتر، خطر آن کار را میپذیرد.
افراد حرفهای ریسک را کمک کننده برای شکار فرصتهای مناسب و کسب سود بیشتر میدانند.
رابطه ریسک و بازده صعودی است یعنی ریسک بیشتر، بازدهی و سود بیشتری را به همراه دارد.
افراد ریسکپذیر سود بیشتری نیز کسب خواهند کرد.
بیشتر سرمایهگذاریها بهجز سرمایهگذاری در بانک و صندوقهای درآمد ثابت و اوراق که با ریسک کمی همراه هستند، بازده مشخص ولی محدودی دارند.
تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری یکی از راههای کاهش ریسک و افزایش بازده پورتفو میباشد.
آشنایی با مفاهیم و اصول اساسی آن موجب تشکیل سبد بهینه سهام و مدیریت سرمایه صحیح میشود. سپس بعد از آشنایی با این مفاهیم، برای تشکیل یک سبد سرمایهگذاری میتوانید اقدام کنید.
تشکیل یک سبد بهینه و متناسب نیاز به دانش و تجربه کافی دارد که شرکتهای سبدگردان و مدیران سرمایه وظیفه دارد باتوجه به روحیات و میزان ریسکپذیری افراد، سن آن ها، سبد سرمایهگذاری متناسبی را تشکیل دهند و در صورت لزوم برای اصلاح آن اقدام کنند.
سبدگردانها ترکیبی از داراییها را در نظر میگیرند که برای هر یک از داراییهای با ریسک بالا و ریسک کم تر، درصدی را در نظر میگیرند و اینگونه ریسک کل سبد سرمایهگذاری را کاهش میدهند.
فرمول مدیریت سرمایه
در بازار، سهام داشتن استراتژی معاملاتی درست، به کسب سود منجر خواهد شد.
- اولین و مهمترین نکته، داشتن سبد معاملاتی است. یعنی بهاصطلاح همه تخممرغهای خود را در یک سبد نچینید.
- خریدوفروش پلهای داشته باشید. به این صورت که اگر قصد خرید سهمی را دارید ابتدا آن را به سه قسمت تبدیل کرده و در قیمتهای مختلف سفارش خود را ثبت کنید.
- در سبد سهام خود بیش از 5 الی 6 سهم نداشته باشید.
- سهامی را انتخاب کنید که زیانده نباشند و بازدهی مناسبی در دورههای اخیر محقق کرده باشند.
- سهام با نقدشوندگی بالا را انتخاب کنید.
- دیگر فرمول مدیریت سرمایه، تشخیص درست نقاط چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ ورود و خروج و داشتن حد سود و ضرر مشخص میباشد.
- توجه به این نکته که اگر ارزش سهمی نسبت به ارزش ماکزیمم خود 25 درصد کاهش یافت، آن را فروخته و خارج شود. بهاینترتیب از وقوع ضررهای بزرگ جلوگیری خواهد شد.
جدول زیر، درصدهای جبران ضرر برای رسیدن به نقطه سربهسر را نشان میدهد:
اگر سهمی 50 درصد از ارزش زمان خرید خود فاصله پیدا کرده، برای رسیدن به نقطه سربهسر باید 100 درصد سود کسب کنید تا جبران ضرر شود.
پیش از انجام معاملات درصد ریسک و بازده را بهدرستی بسنجید.
سرمایهگذاران موفق طبق اصول سرمایهگذاری، حداکثر ریسک در هر معامله را حداکثر 3 درصد در نظر میگیرند و حداقل مقدار نسبت بازده به ریسک را عدد 1 میدانند. درصورتیکه از 1 پایینتر بشد، ریسک معامله را نمیپذیرند.
جمعبندی
در این مقاله مفهوم مدیریت ریسک و سرمایه توضیح چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ داده شد. سپس به معرفی دو نوع ریسک بازار سرمایه که شامل ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک میباشد پرداختیم.
دانستیم که سرمایهگذاران دارای دو دید کوتاهمدت و بلند مدتی هستند که باتوجهبه روحیات و سن و شخصیت میزان ریسکپذیری افراد متفاوت است.
مدیریت سرمایه میتواند بر اعتبار و ماندگاری سهام گران در بازار تأثیر گذارد و میتواند در تعیین موفقیت یا شکست یک معامله کمک کند.
دانستن دانش مدیریت سرمایه به شما کمک خواهد کرد که از ضرر اجتناب کنید و سراغ معاملات سودآور بروید و حتی ضررهای خود را جبران کنید.
مدیریت سرمایه بدون داشتن دانش و اطلاعات کافی امکانپذیر نخواهد بود. در صورتی که شخصی اطلاعات کافی را ندارد یا از میزان ریسکپذیری خود اطلاعی ندارد، توصیه میشود برای جلوگیری از ضرر، به کسب اطلاعات و گذراندن دورههای آموزشی بپردازد و از کارشناس مدیریت سرمایه برای مدیریت سبد سرمایهگذاری خود راهنمایی بگیرد.
انواع بازارهای مالی، شناخت و کارکردهای آن
ممکن است با شنیدن نام بازار، ذهنتان به سمت مکانهایی برود که برای معامله باید در آن حضور داشته باشید تا بتوانید چیزی را مبادله کنید. از بازار ترهبار گرفته تا بازار سکه و طلا. در ادامه قصد معرفی بازارهایی را داریم که برای خرید و فروش در آن، نیازی به حضور فیزیکی نیست.
بازارهای مالی چه هستند؟
بازارهای مالی (Financial Markets) بازارهایی هستند که در آنها معاملهگران، دست به خرید و فروش داراییهای مالی میزنند. داراییهایی نظیر اوراقبهادار، طلا، سهام، کالا و. در این بازارها معامله میشوند. قیمت معاملات در این بازارها بر اساس فرایند عرضه و تقاضا مشخص میشود.
بازارهای مالی، یک سیستم باز و منظم ایجاد میکنند، تا شرکتها بتوانند به سرمایه مورد نیاز خود دسترسی پیدا کنند. این بازارها برای عملکرد صحیح اقتصادهای سرمایهداری بسیار حیاتی هستند. بهطور کلی بازارهای مالی شرایطی را ایجاد میکنند تا بین افراد با مازاد منابع و کسانی که با کمبود منابع مالی مواجه هستند، یک ارتباطی شکل گیرد.
زمانی که حرف از بازارهای مالی میشود، بیشتر افراد ذهنشان تنها بهسمت بورس اوراق بهادار متمایل میشود. در حالی که بازارهای مالی مختلف، با اهداف متفاوتی وجود دارد که اکثر افراد با آنها آشنا نیستند. بازارهایی مانند بورس کالا، بازار طلا، بازار مسکن و. نمونهای از این بازارها هستند. در این مقاله سعی بر آن است که شما را با برخی از این بازارها آشنا کنیم.
کارکردهای بازار مالی
یکی از کارکردهای بازارهای مالی قیمتیابی (Price Discovery process) است. یعنی با توجه به اطلاعاتی که در بازار وجود دارد و براساس قیمت عرضه و تقاضای موجود، قیمت اوراق بهادار تعیین میشود.
هر چه بازار کاراتر باشد، قیمت اوراق بهادار صحیحتر تعیین میشود، یعنی قیمت ورقه بهادار به قیمت واقعی آن نزدیکتر میشود.
هر چه بازار کاراتر باشد قیمت اوراق بهادار درستتر تعیین میشود، یعنی قیمت ورقه بهادار به قیمت واقعی آن نزدیکتر میشود. علاوهبر کارایی بازار، هرچه شرایط رقابت کامل در بازار بیشتر فراهم باشد (یعنی تمامی اطلاعات در دسترس عموم قرار داشته باشند و تعداد زیادی معاملهگر در بازار حضور داشته باشند) قیمت اوراق بهادار بهتر و نزدیکتر به قیمت واقعی آن مشخص میشوند.
کمک به فرآیند تشکیل و تخصیص سرمایه از دیگر مزایای این بازارها هستند. بازارهای مالی منجربه انتقال پولهای اضافی و بلااستفاده سرمایهگذاران خرد و کلان به بخشهایی از صنایع و خدمات که مستعد رشد هستند و یک مزیت نسبی نسبت به دیگر صنایع دارند، میشوند. همچنین این بازار باعث میشود که ریسک، بین متقاضیان و دارندگان وجوه تقسیم شود.
در شکل زیر طبقهبندیهای مختلف از بازارهای مالی را میبینید.
تقسیمبندی بازارهای مالی
تقسیمبندی بازارهای مالی
بازارهای مالی را میتوان براساس حق مالی، سررسید ابزار مورد معامله، ساختار سازمانی و زمان واگذاری آنها به چهار طبقه دستهبندی کرد.
بازارهای مالی براساس حق مالی
بازارهای مالی براساس حق مالی به دو دستهی بازار بدهی و بازار سهام تقسیم میشوند.
بازار بدهی
بازار بدهی، بازاری است که در آن مطالبات ثابت یا ابزارهای بدهی مثل اوراق قرضه معامله میشوند.
بازار سهام
بازاری است که در آن سرمایهگذاران به مبادله سهام میپردازند.
بازار مالی براساس سررسید ابزار مورد معامله
بازارها براساس سررسید ابزار قابل معامله به دو دسته بازار پول و سرمایه تقسیم میشوند.
بازار پول (Money Market)
بازار پول، بازاری است که در آن اوراق بهادار با سررسید کمتر از یک سال معامله میشوند. در این بازار سرعت نقدشوندگی بسیار بالا است. نرخ بهره در بازار پول متناسب با مدت زمان نگهداری اوراق بهادار است. یعنی هرچه مدت زمان نگهداری اوراق بهادار بیشتر باشد، نرخ بهره هم افزایش پیدا میکند. نرخ بهره بازار پول به دلیل کوتاهتر بودن مدت زمان سررسید، کمتر از نرخ بهره بازار سرمایه است. همچنین در این بازار ریسک عدم پرداخت پایین است.
اوراقی مانند اوراق خزانه (اوراق بهادار کوتاهمدت با سررسید 3 ماه تا یک سال) و اوراق تجاری شرکتها (اوراق با سررسید 270 روز یا کمتر)، نمونهای از اوراق قابل معامله در بازار پول هستند. از نهادهای مالی مختلف این بازار میتوان بانکهای تجاری و واسطههای مالی و. را نام برد. برای آشنایی بیشتر با نهادهای مالی میتوانید به مقاله آشنایی با نهادهای مالی مراجعه کنید.
بازار سرمایه (Capital Market)
در بازار سرمایه اوراق بهادار با سررسید بیشتر از یک سال مورد معامله قرار میگیرند. اوراقی نظیر اوراق قرضه بلندمدت و سهام از جمله اوراق قابل معامله در این بازار هستند. بهطور کلی این بازار هدایت و تخصیص منابع اقتصادی را تسهیل میکند.
بازار سرمایه ابزارهای قابل معامله در خود را از لحاظ چرخه عمرشان در دو بازار مختلف در خود جای داده است.
بازار اولیه (Primary Market)
بازار اولیه، بازاری است که اوراق بهادار برای اولین بار در آن عرضه و مبادله میشوند. بهطور کلی میتوان گفت که تشکیل سرمایه در بازار اولیه اتفاق میافتد.
بازار ثانویه (Secondary Market)
بعد از اینکه اوراق بهادار برای اولین بار (مثل عرضههای اولیه) در بازار اولیه مورد معامله قرار گرفتند، وارد بازار ثانویه میشوند. بازار ثانویه این امکان را فراهم میآورد تا اوراقی که قبلا در بازار اولیه معامله شدند، دوباره قابلیت معامله داشته باشند و دارندگان آنها نگرانی از جهت خرید یا فروش اوراق نداشته باشند.تعداد دفعات انجام معامله در بازار ثانویه محدودیتی ندارد. بازار بورس نمونهای از بازارهای ثانویه سازمانیافته است.
قیمت اوراق بهادار (مثل سهام) در بازار ثانویه، عملکرد مدیریت شرکت را نشان میدهد. اگر قیمت سهامی بالا رود، نشانگر عملکرد خوب واحد مدیریت است که در نهایت منجربه افزایش سرمایه و ثروت سهامدارانش میشود.
بازار ثانویه میتواند به شکلهای زیر نیز وجود داشته باشد.
بازار مذاکره یا حراج (Auction Market)
در این بازار خریداران و فروشندگان و یا کارگزاران آنها بهطور مستقیم با هم معامله چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ میکنند. معامله زمانی در این بازار انجام میشود که بالاترین قیمتی که برای خرید سهم پیشنهاد شده با پایینترین قیمتی که یک شخص حاضر است سهام خود را به فروش برساند، برابر باشند.
بازار کارگزاری (Broker Market)
اگر به تعداد کافی خریدار و فروشنده در بازار مزایده وجود نداشته باشد، معاملهگران به یک کارگزار مراجعه میکنند. کارگزار با دریافت حق کمیسیون، طرف معاملهای که حاضر به خرید یا فروش سهامش متناسب با شرایط شما باشد را پیدا میکند و از این طریق معامله انجام میشود.
بازار دلالی (Dealer Market)
افرادی در بازار وجود دارند که حاضر به پذیرش ریسک ناشی از نوسانات قیمتها هستند. این افراد از تغییرات قیمت در بازار استفاده میکنند. نوسانگیرها را میتوان از جمله فعالان این بازار دانست.
بازارهای مالی براساس ساختار سازمانی
همانطور که در جدول بالا میبینید. بازارهای مالی از لحاظ قانونمندی، نظم و ساختار سازمانی به چهار دسته تقسیم میشوند.
بازارهای رسمی
بورس اوراق بهادار از بازارهای رسمی سازمانیافته است که شامل تسهیلات فیزیکی مشهود است. قوانین و شرایط سختگیرانهای برای شرکتهایی که وارد بورس میشوند اعمال میشود. این شرکتها از لحاظ میزان نقدینگی، شفافیت اطلاعات و. بررسی میشوند. بهطور کلی ریسک شرکتهای فعال در بورس کمتر از سایر بازارها نظیر فرابورس است. عمدهترین اعضای فعال در بورس ایران، عبارتاند از: کارگزاران، معاملهگران و بازارسازان
به این بازار، بازار اول نیز گفته میشود و معاملات مربوط به شرکتهای بورسی در آن انجام میشود.
بازار خارج از بورس (Over The Counter)
بازار خارج از بورس (OTC) که به آن بازار مبتنی بر چانهزنی نیز میگویند، بازاری است که در آن معامله بر روی اوراق بهادار شرکتهایی که در بورس پذیرفته نشدهاند انجام میشود. این بازار دارای یک مکان فیزیکی نیست و شرایط آسانتری برای ورود به آن نسبت به بازارهای رسمی وجود دارد.
در ایران بازار فرابورس معادل بازار خارج از بورس است و تنها تفاوتی که در آنها وجود دارد این است که بازار فرابورس دارای یک مکان فیزیکی است. به این بازار میتوان بازار دوم نیز گفت.
بازار سوم
شامل کلیه بازارهای خارج از بورس است. در این بازار کلیه اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس، در خارج از بورس مورد معامله قرار میگیرند. معمولا سازمانها و موسسات بزرگ سرمایهگذاری در این بازار به معامله اوراق بهادار میپردازند. یکی از دلایل این کار میتواند به خاطر حق کمیسیون و کارمزد کمتری که این بازار دارد، باشد.
بازار چهارم
در بازار چهارم معمولا سازمانهایی که قصد انجام معاملات خیلی بزرگ دارند، فعالیت میکنند. در این بازار برای اینکه کارمزدی پرداخت نشود، طرفین معمولا بهطور مستقیم و بدون دخالت کارگزار دست به معامله میزنند. نوعی سیستم کامپیوتری وجود دارد که موسسات با استفاده از آن میتوانند مقادیر زیادی از اوراق بهادار و یا سهام را بدون وجود هیچ واسطهای خرید و فروش کنند. معمولا معاملات عمده و بلوکی در این بازار انجام میشود.
بازارهای مالی براساس زمان واگذاری
در آخرین تقسیمبندی میتوان بازار را از نظر زمان واگذاری به دو دسته بازار آتی و بازار نقدی تقسیمبندی کرد.
بازار آتی (future market)
بازاری است که اوراق مشتقه در آن مورد معامله قرار میگیرند. بههمین دلیل به این بازار، بازار اوراق مشتقه نیز میگویند. اوراق مشتقه، قراردادی است که طی آن دارندهاش را موظف یا مختار میکند تا در یک تاریخ معین در آینده، دارایی را بخرد و یا بفروشد. قراردادهای مالی و اختیار معامله از اوراق مشتقه هستند که در مقالات بعد راجعبه آنها صحبت خواهیم کرد.
بازار نقدی (Spot market)
بازاری است که در آن به محض انجام شدن معامله، تمام مبادلات مالی نیز در همان لحظه اتفاق میافتد. یعنی به طور آنی پس از پرداخت مبلغ توسط خریدار، مالکیت آن کالا یا اوراقبهادار به خریدار منتقل میشود.
بورس کالای ایران
علاوهبر بورس اوراق بهادار، بورس کالا نیز در ایران وجود. در بورس کالای ایران، محصولاتی نظیر زعفران، زیره سبز و پسته معامله میشوند. این معاملات بهصورت قرار داد آتی بسته میشوند. بهطور کلی میتوان گفت بازار آتی یکی چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ از بخشهای بورس کالا است. قرار داد آتیِ کالا به این صورت است که دو طرف معامله (خریدار و فروشنده) قراردادی تنظیم میکنند که طی آن یک کالای خاص، با قیمتی مشخص، در تاریخ معینی در آینده، توسط فروشنده در اختیار خریدار قرار بگیرد. با استفاده از این قرار داد میتوان ریسک تغییرات قیمت انواع کالاها را پوشش داد.
خرید طلا در بورس کالا
اختصاص بخشی از سپردهی خود به طلا، میتواند ریسک سبد سرمایهگذاری (پرتفوی) شما را کاهش بدهد. با خرید طلا به این صورت و نه به صورت حضوری، ریسک خرید و نگهداری طلا به حداقل میرسد. برای خرید طلا در بورس از سه روش میتوان استفاده کرد. یکی از این روشها استفاده از صندوقهای طلا است. علاوه بر آن از طریق گواهی سپرده سکه طلا نیز میتوان اقدام به خرید طلا کرد. برای خرید شمش طلا میتوان به بازار فیزیکی بورس کالا مراجعه کرد. در مقالات آینده راجعبه بورس کالای ایران و خرید طلا و شمش، توضیح داده خواهد شد.
چرا معامله گران در بازار های مالی شکست میخورند؟
سطح آموزشی که در کشور ارائه میشود بسیار مبتدی است. و از سطحی که کشورهای دنیا و کشورهای پیشرفته در آن قرار دارند خیلی پایینتر است. در واقع ابزارهای بورس و ساز و کارهای بورس و روشهای معامله گران و مسائل مشابه این در کشور ما بسیار ضعیف هستند.
معاملات اتوماتیک هنوز در بورس ما وجود ندارند. سیستمها و پلتفرمهایی که با آنها کار میکنیم به نسبت هنوز ناقص هستند و همینطور در آموزشها مسائل ابتدایی طراحی استراتژی و سبد سهام به افراد گفته میشود. در نتیجه با این سطح دانش در زمینه تحلیل تکنیکال معامله گران نمیتوانند در بازارهای مالی نتایج خوبی بگیرد.
این وضعیت مشابه آن است که من به شما قواعد حرکت مهرههای شطرنج را آموزش داده و چند استراتژی ابتدایی را در اختیارتان قرار دهم و سپس از شما بخواهم که با یک قهرمان بینالمللی مانند کاسپاروف مسابقه دهید انتظار هم داشته باشم شما برنده شوید.
وضعیت در بازارهای مالی نیز دقیقاً به همین شکل است. هر زمانی که شخصی در حال فروش سهام است فرد دیگری در حال خرید همان سهم است. علیرغم آنکه هر دوی این اشخاص به دنبال کسب سود هستند و بر اساس تحلیلهای خود وارد معامله شدند، ولی آینده نشان خواهد داد کدام یک از این دو معاملهگر در جهت درست حرکت بازار اقدام به معامله کردند.
بنابراین در هر معامله یک طرف سود و یک طرف زیان میکند. حال در نظر بگیرید طرف دیگر معامله با شما شخصی است که سالهای سال در بازارهای بورس کار کرده است و تجربه بسیار زیادی دارد موانع موجود در آموزش و معاملهگری را پشت سر گذاشته است و به نسبت شما شناخت بسیار عمیقتر و بهتری نسبت به بازار دارد. از خود بپرسید که آیا در مقابل چنین شخصی میتوانید معاملات سوده انجام دهید ؟
بنابراین نقصی که در آموزش ما وجود دارد میتواند مشکلات زیادی ایجاد کند. مشکلی که در آموزشهای بورس وجود دارد این است که در نگاه به نمودار سهم در واقع در حال نگاه کردن به معمای حل شده هستید.
همین امر باعث میشود که تصور کنید تحلیل حرکت بازار آسان است به راحتی میتوانید محدوده خرید و فروش را تخمین زده بتوانید سودهای عالی بگیرید. این موضوع تله انفجاریای است که در بازارهای مالی وجود دارد.
در واقع بزرگترین مشکل بازارهای مالی آن است که ریسکهای خود را از چشم معامله گران تازه کار پنهان میکند به راحتی آنها را مورد سوء استفاده قرار میدهد. چنانچه اساتید بازارهای مالی این موارد را به دانشجویان خود گوشزد نکنند که آنچه یاد گرفته است در واقع شرط لازم بوده و شرط کافی نیست و برای انجام معاملات واقعی کفایت نمیکند، مشکلات زیادی را برای دانشجویان خود به وجود میآورند.
بعضاً دیده میشود که در برخی دورههای آموزشی به عنوان یک ویژگی به دانشجویان گفته میشود که در همان ابتدا برایشان یک حساب معاملاتی واقعی ایجاد میشود تا دانشجویان بتوانند از همان ابتدا به انجام معاملات حین آموزش بپردازند.
دوستان باسابقه در بازارهای بورس میدانند که این حرف تا چه حد اشتباه است دانشجویان در اثر اشتباهات خود دچار انواع فشارهای عصبی شده و با از دست دادن اعتماد به نفس در کنار آموزش ناقص باعث شکست آنها خواهد شد. دانشجویان با انواع و اقسام مشکلات مالی و بعضاً حتی مشکلات خانوادگی، ورشکستگی و غیره میشود.
بر اساس آمارها بیش از ۹۰ درصد کسانی که وارد بازارهای مالی میشوند در مدت زمانی کمتر از یک سال از بازارهای مالی قرار میکنند. بسیاری از این افراد دیگر حاضر نیستند به این بازارها بیایند.
یکی از دلایل چنین اتفاقی آن است که بسیاری از افراد فعالیت در بازارهای مالی را مانند دیگر فعالیتهای حرفهای، جدی در نظر نمیگیرند. یک پزشک برای آنکه بتواند بیمار خود را مداوا کند بایستی سالهای سال دورههای آموزشی ببینند و پس از اتمام آموزشهای خود باید به صورت آزمایشی در کنار پزشکان دیگر کار کند تا بتوانند به مرحلهای برسد که اطمینان لازم را جهت مداوای بیماران کسب کند.
یک خلبان پیش از آنکه هدایت یک هواپیما با صدها مسافر را در اختیار بگیرند بایستی سالهای سال آموزش دیده و سختیهای بسیاری را تحمل کند. پس از طی همه این مراحل جامعه میتواند به او اعتماد کرده و جان انسانها را در دست او بگذارد.
اما متأسفانه در بازارهای مالی، مشکلات و تلههای انفجاری این بازارها در نگاه نخست کوچک به نظر میآیند. سرمایه محدود افراد نیز فرصت کافی را در اختیار آنها قرار نمیدهد تا بتوانند با آزمون خطا این مشکلات را شناسایی کردند و از آنها عبور کنند.
معامله گران در این مسیر نیازمند آموزشها و راهنماییهای یک مربی هستند که بتوانند خطرها و بالا و پایینهای پنهان این بازارها را به آنها نشان دهد.
اگر به تاریخچه بازارهای مالی نگاه کنیم میبینیم که در سالهای اولیه تشکیل بورس، معاملات تنها از طریق مراجعه حضوری یا تماس تلفنی یا نامه نگاری با کارگزاران قابل انجام بود.
ولی اکنون معاملات توسط سکوهای معاملاتی و بیشتر از طریق اینترنت به صورت آنلاین انجام میشود. مارک داگلاس در یکی از سخنرانیهای خود در این زمینه ابراز تاسف میکردند که ای کاش امروز به دنیا آمده بودند و میتوانستند از ابتدا از این تکنولوژیها استفاده کنند. واقعیت آن است که من هم دوست داشتم به جای ۱۵ سال پیش اکنون با بورس آشنا میشدم و از تکنولوژیهایی که در حال حاضر در اختیار داریم و تصمیم دارم آنها را به شما انتقال دهم استفاده میکردم و فرد دیگری مانند من این صحبتها و آموزشهایی را که ارائه میدهم را به من ارائه میداد.
مانند هر رویه دیگری در دنیا بهترین تکنولوژیها و بهترین ابزارها برای کار بر روی بازارهای مالی ابتدا در اختیار افرادی که در سطوح بالای این بازار فعالیت میکنند قرار میگیرد. آنها میتوانند با سرعت بیشتری از خبرها و تحلیل خبرها مطلع شده و همینطور میتوانند با سرعت بیشتری از تکنولوژیهایی که بسیار به روز است استفاده کنند همین امر باعث میشود که دست بالا را داشته باشند.
بنابراین احتمال موفقیت آنها بسیار بالاتر از معامله گران ست که همچنان از ابزارهای سنتی استفاده میکنند.
کاری که در واقع ما در شرکت مهد سرمایه انجام میدهیم فراهم آوردن ابزارهای جدید برای معامله گران خود است تا آنها هم بتوانند مانند بنگاههای بزرگ از این امکانات و تکنولوژیها استفاده کنند و بتوانند کیفیت معاملهگری و سودآوری خود چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ را ارتقاء بخشند.
دلایل شکست معامله گران بنیادی و تکنیکال در بازارهای مالی
شکست معامله گران – همانطور که میدانید اصل اول تحلیل تکنیکال آن است که بازار گذشته خود را تکرار میکند. این موضوع علیرغم آنکه در منابع مختلف به آن اشاره میشود یک اصل نیست و هنگامی که بازار گذشته خود را تکرار نکند دلیل شکست معامله گران این اصل اشتباه است.
در حقیقت این مطلب در بسیاری از مواقع جواب نمیدهد و نمیتواند به عنوان یک روش در نظر گرفته شود. در واقع مباحث و تکنیکهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال به گونهای است که میتواند افراد تازه کار را به راحتی فریب داده و باعث شود که فکر کنند با استفاده از این مطلب میتوانند در بازار کسب سود کنند.
نتیجهای که در کتابهای CFA (بالاترین سطح اموزشهای بازارهای مالی) قرار داده شده نشان میدهد که تحلیلگر تکنیکال نمیتوانند در بلند مدت بیش از بازدهی سهم مورد معاملهشان، سود کسب کنند.
در همین منبع ذکر شده است معاملهگران کوتاهمدت حتی نمیتوانند به سطح بازدهی بازار نیز دست یابند. بنابراین تصور اینکه یک تحلیلگر تکنیکال میتواند بازدهی بیشتری از بازار کسب کند، یک تصور نادرست است.
بنابراین اگر ذهنیت شما آن است که میتوانید با استفاده از تحلیل تکنیکال در این بازار پیروز شوید متاسفانه بازار نادرست بودن ذهنیتتان را با زیانهایی که میدهید به شما نشان خواهد داد. این به معنی آن نیست که شما نیازی به دانستن تکنیک ندارید.
در واقع تمام آموزشهایی که در بازارهای سرمایه داده میشود شرط لازم هستند.که تصور کنید این آموزشها شرط کافی برای کسب سود در معاملهگری است.
دلیل شکست تحلیل بنیادی نیز مشابه همین است. در منابع CFA به صراحت اشاره شده است تحلیلگران بنیادی نمیتوانند در طولانی مدت بیش از بازده بازار سود کسب کنند. گفته شده است که وضعیت تحلیلگران بنیادی از وضعیت تحلیلگران تکنیکال بدتر است.
دلیل این امر آن است که تحلیل تکنیکال به صورت کمی عمل میکند و بازارها هم حالت عددی و کمی دارد این درحالیست که تحلیل بنیادی بیشتر ماهیتی کیفی دارد و شاید به راحتی نتوان اقتصاد را به صورت اعداد و ارقام دقیق تحلیل کرده و بر اساس آن نقاط مناسب خرید و فروش را شناسایی کرد.
برخی افراد برای حل مشکلات تحلیلهای تکنیکال و بنیادی، ترکیب این دو روش را پیشنهاد میکنند. این امر نه تنها مشکل را حل نمیکند بلکه باعث پیچیدهتر شدن مسئله میشود.
این موارد از حرفهای ترین منابع بین المللی آموزش بازارهای مالی نقل شده و در دورههای آموزشی عمومی کاملاً مورد غفلت واقع شده و به دانشجویان گفته نمیشود. در نتیجه معاملهگران تازه کار با انتظارات غیر واقعی و در آرزوی کسب سودهای بالا وارد معاملات واقعی شده و تنها پس از زیانهای پیاپی و از دست دادن سرمایه خود ماهیت واقعی بازار را درک میکنید.
در سوی دیگر برخی از تحلیلگران به بحث روانشناسی معاملات رو میآورند. علیرغم آنکه مباحث و نکات موجود در روانشناسی معاملات نکات ارزشمندی است اما همچنان مانند تحلیل تکنیکال و بنیادی، روانشناسی معاملات نیز باید به عنوان یک شرط لازم در نظر گرفته شود. مباحث مربوط به روانشناسی معاملات بسیار گسترده است که در همین خصوص یک دوره پنج جلدی را در انتشارات سازمان بورس در دست انتشار دارم. با این وجود دو نکته بسیار مهم را در خصوص روانشناسی معاملات بایستی خاطرنشان کنم.
اول آنکه نکات در تحلیل روانشناسی معاملات به مراتب کیفیتر از مباحث تحلیل بنیادی است. از این رو استفاده از این مباحث برای بازاری که ماهیت کمی دارد بسیار دشوار بوده و مانع از آن میشود که بتوان نقاط دقیق ورود و خروج و حدود ضرر را تعیین کرد.
دومین مورد مربوط به عامل انسانی است. عملکرد فکری انسان به گونهای است که به راحتی قابل تغییر نیست. انسانها برای هزاران سال با دیدن عواقب جنگ، همچنان جنگ به راه میاندازد. افراد سیگاری علیرغم دانستن زیانهای ناشی از کشیدن سیگار، آن را ترک نمیکنند. این مثالها و بسیاری از مثالهای دیگر نشان میدهند تغییر رفتار با عملکرد فکری انسانها بسیار دشوار است.
بنابراین مشکلات پیش روی معاملهگران از نگاه من در ایران ضعف سیستماتیک و ابزارها، عدم تنوع بازار، تعداد خطوط سازوکارهای معاملات خودکار و نقص در آموزشها و هدایت دانشجویان به سمت معاملات واقعی بدون داشتن دانش کافی است.
در نتیجه بسیاری افراد از بورس و سرمایهگذاری در آن فرار میکنند در حالیکه اگر زمان و هزینه کافی را برای کسب آموزش مناسب اختصاص میدادند میتوانستند سودآوری خوبی از این بازارها داشته باشند.
بازارهای مالی چیست؟
بازارهای مالی (Financial markets) به گستره وسیعی از بازارها اطلاق میشود که در آنها اوراق بهادار مبادله میگردد.
این بازارها شامل بازار مبادله سهام، بازارهای اوراق قرضه، بازار فارکس (Forex Market – FX) و بازارهای مشتقات (Derivative Markets) و دیگر انواع بازارها میشوند.
بازارهای مالی برای عملکرد صحیح و جذب سرمایه مورد نیاز اقتصاد حیاتی میباشند.
درک مفهوم بازارهای مالی
بازارهای مالی نقش مهمی در فعالیت روان و همچنین جذب سرمایه برای اقتصاد ایفا میکنند و این کار را از طریق ایجاد نقدینگی برای کسبوکارها و کارآفرینان (entrepreneurs) انجام میدهند.
این بازارها این امکان را برای خریداران و فروشندگان فراهم میکنند تا بتوانند داراییهای مالیشان را با یکدیگر مبادله کنند.
بازارهای مالی اوراقهای بهادار ارائه میکنند و در قبال آن به افرادی که در آنها با مبلغ مازاد خود سرمایهگذاری میکنند، سودی را تخصیص میدهند و بهطور همزمان برای کسب و کارهایی که نیازمند پول هستند نیز سرمایه فراهم میکنند.
بازار بورس تنها یکی از انواع بازارهای مالی میباشد. بازارهای مالی از طریق خریدوفروش تعداد زیادی از ابزارهای مالی شامل سهام، اوراق قرضه، ارزها و همچنین مشتقات تشکیل میشوند.
بازارهای مالی همچنین اتکای زیادی بر شفافیت اطلاعات دارند تا قیمتها و اطلاعات مورد نیاز تمامی کاربران بازار بهطور کامل و بدون دستکاری به آنها برسد.
قیمتهای موجود در بازارها و قیمتهای اوراق قرضه ممکن است نشاندهندهٔ ارزش ذاتی واقعی آنها نباشد زیرا نیروی عوامل اقتصاد کلان، مانند مالیاتها (Taxes) میتوانند بر قیمتها اثر گذارند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اوراق قرضه میتوانید از مطلب آموزشی «اوراق قرضه چیست؟» دیدن نمایید.
برخی از بازارهای مالی کوچک هستند و یا فعالیت کمی دارند و دیگر انواع آنها، مانند بورس اوراق بهادار نیویورک (New York Stock Exchange – NYSE) روزانه بیش از میلیاردها دلار اوراق بهادار را مبادله میکند.
این داراییها (سهام در بازارهای سهامی) به سرمایهگذاران این امکان را میدهد تا بتوانند سهمهای شرکتهایی که بهصورت عمومی عرضه شدهاند را خریدوفروش نمایند.
بازار بورس اصلی جایی است که منتشرکنندگان تازه سهام، که بهعنوان عرضهکنندگان اولیه نیز چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ شناخته میشوند، سهام خود را در آنجا میفروشند.
هرگونه مبادلهای پس از این در بازارهای ثانویه اتفاق میافتد، جایی که معاملهگران، اوراق بهاداری را که قبلاً خریداری کردهاند به فروش میرسانند و یا دیگر اوراقهای بهادار را میخرند.
نکته مهم: قیمت اوراقهای بهادار مبادله شده در بازارهای مالی (مرجع) لزوماً ارزش ذاتی (Intrinsic Value) آنها را منعکس نمیکند.
انواع بازارهای مالی
-بازار مستقیم (Over – the – counter Markets, OTC)چرا بازارهای مالی مهم هستند؟
یک بازار مستقیم به یک بازار غیرمتمرکز (Decentralized Market) گفته میشود، بدین معنی که هیچگونه مرکز فیزیکی ندارد و تمامی مبادلات به شکل الکترونیکی انجام میشوند و در این بازارها دو طرف معاملات بدون حضور در هیچ کارگزاری بهعنوان شخص سوم بهصورت مستقیم با یکدیگر به مبادله میپردازند.
یک بازار مستقیم، سهامهایی را مبادله میکند که بهصورت عمومی در بازار بورس نیویورک (NYSE)، نزدک (NASDAQ) و یا بازار بورس آمریکا (American Stock Exchange – ISE) به نمایش گذاشته نشدهاند.
بهطور کلی شرکتهایی که در بازار مستقیم مبادله میشوند کوچکتر از شرکتهایی هستند که در بازارهای مالی اصلی مبادله میشوند و به همین دلیل بازارهای فرابورس نیازمند قوانین نظارت کمتری هستند و همچنین هزینه استفاده از آنها نیز کمتر میباشد.
-بازارهای اوراق قرضه (Bond Markets)
اوراق قرضه، به اوراق بهاداری گفته میشوند که در طی آنها سرمایهگذار مقداری پول را برای مدت زمان مشخص بهعنوان وام، به وامگیرنده میدهد و طبق توافق انجام شده در قرارداد، میزان بهرهٔ مشخصی را دریافت میکند.
شما ممکن است به اوراق قرضه بهعنوان یک توافق بین وامدهنده و وامگیرنده نگاه کنید که در آن جزئیاتی در مورد وام و همچنین نحوهٔ پرداخت آن نوشته شده است.
اوراق قرضه توسط شرکتها و همچنین شهرداریها (Municipalities)، دولتهای محلی ایالتی (States) و دولتهای مرکزی (Sovereign Governments) بهمنظور تأمین مالی پروژهها و عملیاتها انتشار مییابند.
بازارهای اوراق قرضه، اوراق بهادار را که شامل اوراق و لوایح صادر شده توسط خزانهداری ایالات متحده آمریکا (Notes and bills issued by the United States Treasury) میشوند را به فروش میرسانند.
بازارهای اوراق قرضه همچنین تحت عنوان بازارهای بر پایهٔ بدهی (Debt markets (Credit markets و یا بازارهای درآمد ثابت (Fixed – income markets) نیز شناخته میشود.
-بازارهای پولی (Money Markets)
معمولاً بازارهای پولی کالاهایی را مبادله میکنند که در طی کوتاهمدت (منظور از کوتاه مدت، تاریخ انقضای کم آنها است) دارای نقدینگی بالایی میباشند و از مشخصههای آنها میتوان به درجهٔ بالای امنیت و همچنین نرخ سود از پیش تعیینشدهشان اشاره کرد.
در سطح عمومی و عمدهفروشی، بازارهای پولی شامل حجمهای معاملاتی بالایی بین مؤسسات و معاملهگران میباشند.
در سطح خردهفروشی، این بازارها شامل صندوقهای سرمایهگذاری مشترکی (Mutual Funds) میباشند که توسط سرمایهگذاران منفرد و حسابهای باز شده در این بازارها توسط مشتریان بانکی خریداری میشوند.
افراد ممکن است در بازارهای پولی بهمنظور خرید گواهیهای سپرده کوتاهمدت (Certificate of deposit – CD’s) سرمایهگذاری کنند و یا برای خرید اوراق منتشرشده توسط شهرداریها و یا اوراق منتشرشده توسط خزانهداری و غیره سرمایهگذاری نمایند.
-بازارهای مشتقات (Derivatives Market)
مشتقات قراردادی هستند که بین دو یا چند طرف معامله نوشته میشوند که چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ در آن ارزش قرارداد بر پایهٔ یک دارایی مالی پایه (مانند یک اوراق قرضه) و یا یک دارایی خاص (مانند یک شاخص) تعیین میشود.
مشتقات، اوراق بهادار ثانویهای هستند که ارزش آنها به تنهایی توسط ارزش دارایی پایه اصلیشان که به آن لینک شدهاند تعیین میشود.
بهصورت تکی، یک قرارداد مشتقات قراردادی بیارزش میباشد. برخلاف سهامهایی که بهصورت مستقیم مبادله میشوند، در بازارهای مشتقات بهصورت قراردادهای آتی و یا قراردادهای اختیار معامله خرید یا فروش و یا انواع دیگری از محصولات مالی (Financial Products) مبادله میگردند.
این داراییها ارزش خود را از ابزارهای مالی مانند اوراق قرضه (Bonds)، کالاها (Commodities)، ارزها (Currencies)، نرخهای بهره (Interest rates)، شاخصهای بازار (Market indexes) و همچنین سهام (Stocks) میگیرند.
-بازار فارکس
بازار فارکس (Foreign exchange market, FOREX, FX) بازار مالیای است که در آن مشارکتکنندگان میتوانند به خرید، فروش، مبادله و معاملهگری بر روی ارزها بپردازند.
شایان ذکر است که بازار فارکس نقدینهترین بازار در تمامیجهان میباشد، زیرا که پول بهعنوان نقدپذیرترین نوع تمامی داراییها شناخته میشود.
بازارهای ارزی بیش از 5,000 میلیارد دلار مبادله روزانه دارند که این میزان از مجموع بازارهای قراردادهای آتی بازارهای سرمایهای بیشتر میباشد._
بههمراه بازارهای مستقیم، بازار فارکس نیز نوعی بازار غیرمتمرکز شناخته میشود و از شبکهای بینالمللیای از کامپیوترها و کارگزاریها در سراسر جهان ساخته شده است.
بازار فارکس از بانکها (Banks)، شرکتهای تجاری (Commercial Companies)، بانکهای مرکزی (Central Banks)، شرکتهای مدیریت سرمایهگذاری (Investment management firms)، صندوقهای سرمایهگذاری (Hedge funds)، کارگزاریهای خرد فارکس (Retail forex brokers) و همچنین سرمایهگذاران تشکیل شده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد صندوقهای سرمایه گذاری میتوانید از مطلب آموزشی «صندوقهای سرمایه گذاری چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- بازارهای مالی بهطور گسترده به هر نوع بازاری گفته میشود که در آن عملیات مبادلات اوراق قرضه انجام میگیرند.
- انواع بسیار زیادی از بازارهای مالی وجود دارند که شامل بازار فارکس، بازار پولی، بازار سهام و بازار اوراق قرضه میشود.
- بازارهای مالی تمامی انواع اوراق قرضه را معامله میکنند و برای عملیات روانتر و همچنین تأمین سرمایه جامعه بسیار مهم محسوب میگردند.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.
مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
دیدگاه شما