قبضهای جدید گاز، الگوی مصرف را تغییر می دهد
.
خبرگزاری جمهوری اسلامی 89/11/06 اقتصاد.هدفمند 89.سوخت.قبض گاز تهران، گروه گزارش - با گذشت یک ماه از اجرای قانون هدفمندکردن یارانه ها گزارش ها از کاهش مصرف انرژی در بخش های مختلف حکایت دارد و مقامات دولتی هم آماری ارایه می کنند که بیانگر موفقیت اجرای این قانون است.
به گزارش ایرنا، مردم ایران در طول تاریخ با توجه به آموزه های دینی و ملی خود همواره از اسراف در مصرف خودداری می کردند اما با اعمال سیاست های غلط در دوره طاغوت، به تدریج جامعه ایرانی از یک جامعه مقتصد و صرفه جو به جامعه ای مصرف گرا تبدیل شد. متاسفانه، این روند در سالهای پس از انقلاب نه تنها آنگونه که باید، اصلاح نگشت بلکه در سالهای اخیر تشدید نیز شده بود.
این در حالی است که در زمانی نه چندان دور وسیله گرمایشی اصلی خانوارهای ایرانی، بخاری چوبی یا نفتی بود، چراغهای دو شعله و سه شعله ابزاری برای پخت و پز محسوب می شدند و خانوارهای کم درآمد به منظور صرفه جویی در انرژی برای گرمایش و پخت غذا از وسیله ای به نام علاء الدین استفاده می کردند.
نام این وسایل برای بسیاری از افراد که دوران قبل از انقلاب را تجربه کرده اند، آشنا است اما با گذشت سه دهه اکنون بسیاری از آنها در کنج خانه ها به ابزاری برای تجدید خاطرات افراد میان سال و مسن تبدیل شده اند و جوانان نیز که فلسفه وجودی آنها را درک نمی کنند، گاه از آنها به عنوان وسیله عتیقه نام می برند.
در اواخر دوره پهلوی، با افزایش درآمدهای نفتی، موج مصرف گرایی در ایران شکل گرفت. عرض دیوارهای خانه ها که سپر دفاعی منازل در مقابل گرما و سرما بودند به یک باره به چند سانتیمتر تقلیل یافت و پنجره های کوچک چوبی جای خود را به پنجره های آهنی یا آلومینیومی با وسعت سه تا چهار برابر استانداردهای جهانی داد.
وجود تالار در خانه های ایرانی از قدیم نیز مرسوم بود. این تالارها به اتاق پذیرایی معروف بودند و به صورت معمول در روزهای خاص یا به هنگام آمدن مهمان مورد استفاده قرار می گرفتند و خانوارها برای استفاده بهینه از انرژی از اتاق نشیمن کوچک استفاده می کردند.
با تغییر الگوی مصرف، تالار خانه به اصلی ترین محل زندگی خانوارها تبدیل شده و هر یک از افراد خانوار از اتاق خواب مجزایی استفاده می کنند.
دیوارهای باریک عاری از هر چارچوب زمانی در الگوهای کنج گونه عایق و پنجره های بزرگ با چارچوب های فلزی هادی انتقال سرما در زمستان و گرما در تابستان نیز یک وسیله جدایی ناپذیر از اماکن مسکونی و اداری تبدیل شده اند.
دولت های پس از انقلاب با ارایه راهکارهای مختلف تلاش کردند تا مردم را به رعایت اصول خاص در ساخت و ساز ملزم سازند و روی همین اصل نیز وام های بانکی به ساختمانهایی که الگوی مصرف مسکن را رعایت می کردند با سوبسید پرداخت شد. اجرای این طرح تا حدودی موفق بود اما با توجه به شمول آن برای اماکن تازه ساز تاثیر نهایی آن دراز مدت بود و ساختمان های قدیمی و باز سازی شده را شامل نمی شد.
سازمان بهینه سازی مصرف سوخت نیز برای جلب توجه مردم برای استفاده از روش های کاهش مصرف سوخت فعالیت های گسترده ای انجام داد و در برخی موارد اقدامات تشویقی از جمله پرداخت بخشی از هزینه تجهیز پنجره ها به شیشه های دو جداره را متقبل شد اما، همه این اقدامات برای تشویق مردم کافی نبود.
در آن تاریخ با توجه به هزینه بسیار پایین سوخت تغییر در و پنجره غیر اقتصادی بود و به قول برخی افراد، یارانه های سازمان بهینه سازی مصرف سوخت به دردسر تجهیز پنجره های تک شیشه ای به شیشه های دوجداره نمی ارزید در چنین شرایطی، افزایش مصرف گاز خانگی در بسیاری از موارد، قطع گاز صنایع را در پی داشت و فریادهای صاحبان صنایع به ویژه صنایع انرژی بر چون فولاد، چینی، ریخته گری ، شیشه و دهها رشته صنعتی دیگر به جایی نمی رسید.
صاحبان صنایع و به ویژه صنایع بخش خصوصی در حالی مجبور به تعطیلی موقت کارخانه ها به دلیل کمبود گاز بودند که ماه های بهمن و اسفند به ماه های پرهزینه در جامعه تولیدی اشتهار دارد و کارفرمایان مجبور به پرداخت حقوق کارگران خود به میزان دو برابر ماه های گذشته در قالب پاداش و عیدی هستند این روزها با پایان اولین ماه اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها به تدریج قبض هزینه های گاز مصرفی به دست مصرف کنندگان می رسد و برخی افراد که تاکنون با مصرف بی رویه آن، در حقیقت سرمایه ملی را می سوزاندند مجبور به پرداخت هزینه های مصرف گاز از جیب خود خواهند بود.
در جدول تعرفه گازبهای خانگی، کشور به پنج اقلیم آب و هوایی تقسیم و برای هر اقلیم قیمت خاص در نظر گرفته شده است و بر اساس میزان مصرف، قیمت گاز مصرفی به صورت تصاعدی بالا می رود.
با اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، بهای هر مترمکعب گاز برای خانوارهای کم مصرف که میزان مصرف آنها در نقاط سردسیر به 300 مترمکعب در ماه نمی رسد 300 ریال تعیین شده است و خانوارهایی که بیش از 1300 مترمکعب گاز سوزانده اند مجبور به پرداخت 3500 ریال برای هرمترمکعب خواهند بود.
براساس برآوردهای انجام شده، با اجرای این قانون هزینه خانوارهای کم مصرف تا حد 300 مترمکعب 9 هزار تومان می شود که در مقابل دریافت یارانه نقدی 40 هزار تومان برای هر نفر رقمی بسیار اندک است. در حقیقت با اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها این گروه از خانوارها با مدیریت سوخت می توانند میزان قابل توجهی از این درآمد ملی را که در اختیار آنها گذاشته شده است، پس انداز کنند.
از سوی دیگر، قبض گاز مصرفی پایان دوره جدید برای افراد پرمصرف نیز هشداری جدی است که سبب افزایش انگیزه آنها به تغییر الگوی مصرف خواهد بود . این خانوارها برای جلوگیری از افزایش هزینه سوخت لازم باید ضمن اجتناب از مصرف بی رویه از روش های نوین در عایق کاری ساختمان ها استفاده کنند و در این راستا، تجهیز پنجره ها به شیشه های دوجداره توجیه اقتصادی خواهد داشت.
شیشه های دوجداره و انواع عایقهای ساختمانی نیز از فناوری و رشد چشمگیری برخوردار است که نمونه های آن در در دومین نمایشگاه بین المللی در و پنجره و صنایع وابسته که اواخر دی ماه در تهران برگزار شد، به چشم می خورد.
فرهاد امینیان از مسئولان برگزاری این نمایشگاه، استقبال بازدیدکنندگان از این نمایشگاه را چشمگیر خواند و گفت که میزان حضور شرکت های داخلی و خارجی نیز در آن نسبت به سال گذشته 26 درصد افزایش یافته بود.
دو سال پیش و قبل از برگزاری نمایشگاه تخصصی در و پنجره ، شرکت های فعال در این حوزه توانمندی های خود را در قالب نمایشگاه ساختمان به نمایش می گذاشتند که با توجه به رشد روز افزون شرکت های تولیدکننده در و پنجره از سال گذشته این نمایشگاه به صورت تخصصی برگزار می شود که بخش مهم آن مربوط به تولید پنجره های دوجداره با چارچوب های UPVC است.
با افزایش فرهنگ استفاده از این نوع در و پنجره در سال های اخیر شرکت های بخش خصوصی ایران نیز فعالیت گسترده ای را در این حوزه انجام می دهند و اکنون دهها شرکت بزرگ به صورت کاملا صنعتی دراین زمینه فعالیت دارند.
به عقیده کارشناسان، استفاده از این نوع در و پنجره علاوه بر کاهش مصرف سوخت زمینه مناسب برای تبدیل مواد خام پتروشیمی به کالاهای ساخته شده را فراهم می کند و در صورت استفاده از مزیت ایران در تولید شیشه امید می رود ایران در آینده نزدیک به یکی از صادرکنندگان مهم در و پنجره آماده به بازارهای جهانی تبدیل شود.
بهره گیری از این امکانات از سوی مردم، علاوه بر آنکه موجب کاهش مصرف انرژی در خانه ها می شود و هزینه های آنان را در این بخش کاهش می رود، مانع توقف فعالیت صنایع انرژی بر در ماههای سرد سال شده و به رشد صنعت و فناوری ساختمان در کشور نیز کمک خواهد کرد.
به این ترتیب، اجرای قانون هدفمندکردن یارانه ها نه تنها می تواند به تغییر الگوی مصرف انرژی در کشور و بهره گیری از شیوه های بهره گیری بهینه از آن منجر شود بلکه با همکاری مردم، به توسعه علمی و صنعتی ایران، افزایش کیفیت کالاهای تولیدی آن و رشد صادرات نیز منجر خواهد شد.
** گزارمیز** 1560 / 1551 شماره 372 ساعت 14:35 تمام
کنج دل.
جامعه شناسی ارتباطات (استاد حاجی حیدری) - خلاصه ی کتاب رسانه ها و مدرنیته (فصل 3 و 7)
خلاصه ی کتاب رسانه ها و مدرنیته (فصل 3 و 7)
نتایج رسانه های جدید و تحول رسانه های ارتباطی:
- انتقال اطلاعات بین افرادی که روابط اولیه اجتماعی آنها دست نخورده باقی مانده
- بوجودآورنده ی اشکال جدید عمل و تعامل و نیز انواع جدید روابط اجتماعی
- میسر ساختن ترتیب مجدد و پیچیده ی الگوهای تعامل انسانی در طول زمان و مکان
- جدا شدن تعامل اجتماعی از محل و مکان فیزیکی
- ایجاد اشکال جدید کنش از دور
اتفاق در یک بافت هم حضور، حضور بی واسطه داشتن در این تعامل و سهیم بودن در یک سیستم مرجع زمانی و مکانی
2) تعامل رسانه ای
استفاده از ابزارهای رسانه ای و استفاده از رسانه ی فنی، که انتقال و ارسال اطلاعات و محتوای نمادین به افراد دوردست مکانی و زمانی
3) شبه تعامل رسانه ای
اشاره به انواع روابط اجتماعی احراز شده به واسطه ی رسانه های توده ای
ویژگی های تعاملی
شبه تعامل رسانه ای
ساختار مکانی- زمانی
بافت هم حضوری؛ سیستم مرجع مکانی-زمانی مشترک
جدایی بافت ها(زمینه ها)؛ فراهمی گسترده در زمان و مکان
جدایی بافت ها؛ فراهمی گسترده در زمان و مکان
گستره ی اشارات نمادین
کثرت اشارات نمادین
باریکی گستره ی اشارات نمادین
باریکی گستره ی اشارات نمادین
جهت گرفته به سمت دیگران خاص
جهت گرفته به سمت دیگران خاص
جهت گرفته به سوی گستره ی نامحدود(نامعین) گیرندگان بالقوه
دوگویی – تک گویی
تک گویی (مونولوژیکی)
سازمان بندی اجتماعی
(برگرفته از نظریه ی گوفمن) صورت گرفتن هرگونه عمل و یا اجرایی در چهارچوب تعاملی خاصی (شامل فرضیات و قراردادهای معین و نیز ویژگی های فیزیکی)، انجام رفتار و تلاش انسان برای سازگاری با آن چارچوب.
پیش ناحیه: مورد تأکید قرار گرفتن چارچوب عمل و ویژگی هایی با کنش افراد
پس نواحی: اعمال و جنبه هایی از خویشتن که نامناسب احساس می شود.
بررس سازمان بندی اجتماعی با نمونه ی تلویزیون
تحول رسانه های ارتباطی ایجاد فرصت ظهور به انواع جدید کنش که ویژگی ها و پیامدهای مشخصی دارند:
1) کنش از دور1 - عمل برای دیگران دور
پاسخگو به اعمال یا اشخاص دیگری - واقع شدن در بافت های مکانی ؛ در جوامع اولیه کنش ها و پیامدهای آن ها معمولا محدود به بافت های تعامل رودررو و حوالی نزدیک آن بود - امروزه برای افراد این امری عادی است که کنش های خود را سمت دیگرانی که در یک محل مشترک از نظر زمانی- مکانی با آن ها سهیم نیستند، جهت دهند.
1/ روراست ترین نوع کنش برای دیگران دور کنش خطاب به گیرنده (مستقیم یا غیر مستقیم) است.
2/ یک نوع متفاوتی از کنش برای دیگران دور، فعالیت روزمره ی رسانه ای؛ قرار گرفتن بخشی از جریان واقعی سلوک در زندگی روزمره. بدین ترتیب پیش ناحیه ی حوزه ی ساخت، زمینه ی مجموعه ای از اعمال یا تعامل هایی است که بخشی از زندگی روزمره ی افرادی را که در آن به اجرا پرداخته یا شرکت دارند، تشکیل می دهد. خطابی که در این نوع فعالیت انجام می گیرد، یا مستقیم است و یا غیر مستقیم.
3/ سومین شکل کنش برای دیگران دور، رویدادهای رسانه ای است. برخلاف فعالیت های رسانه ای روزمره، رویدادهای رسانه ای بادقت پیش طراحی و تمرین می شود.
درمان ارتجاع در انقلاب
انقلاب اسلامي ايران با همة عظمتش، وامدار شخصيت رهبر بزرگ خود، امام خميني است. امام از ديگران متمايز بود و اين تمايز را از شيوة انديشيدن خود داشت. نتيجة تأملات امام در همان مواضع و نظريات خاص بروز يافت. در مجموعة اين آراء، انتقاد از وضع موجود و ارائه الگوي جايگزين براي وضع مطلوب حضور داشت. مردم ايران كه از وضع موجود ناراضي بودند و زندگي بهتري را در لواي دين و آموزههاي آن ميطلبيدند، گمشدة خويش را در امام يافتند و با حركتي تحت رهبري او، فصل نويني را در تاريخ ايران گشودند؛ ولي يك نكته بيپاسخ ماند كه متمايز كنندة امام از ديگران است. در تحليل انديشة امام، به شاخصهاي نه چندان غريب برميخوريم كه در خود تواناييهاي شگرفي دارد. آنچه در جستوجوي تاريخ حوزههاي شيعي، ظهور و بروز دارد، دوري اين نهادهاي علمي از سياست است. اگرچه دلايل متعددي خودداري حوزه از نشستن گرد سياست بر دامنش را توجيه مينمايد، اما اين پرهيز اثر ناگواري نيز با خود همراه داشت. دور ماندن از سياست به تدريج موجب چارچوب زمانی در الگوهای کنج شد دامنةهدفي كه حركت اجتهادي پديد ميآورد، محدودتر گردد و اين انديشه را از اذهان متبادر سازد، كه يگانه جولانگاه آن، عرصه انطباق فرد است با اسلام و نه جامعه. اين چنين بود كه در ذهن فقيه، اجتهاد با چهرة فرد مسلمان ارتباط يافت؛ نه با چهرة اجتماع مسلمانان. حضرت امام به اجتهاد مرتبط با اجتماع به خوبي دست يافته بود و اين همان شاخصة تفكر امام بود. امام ميدانست كه اجتهاد داراي چهار كاركرد است: 1.تخريج و تنسيق معرفت ديني؛ يعني استنباط گزارهها (عقايد)، آموزههاي بايستي (احكام) و آموزههاي ارزشي (اخلاق) و ساماندهي اين سه حوزه. 2.تصحيح و تنقيح معرفت ديني؛ يعني اگر در فهم دين خطا رخ داده باشد، با منطق اجتهاد، صواب و سراب را از هم باز ميشناسيم . 3.تصميم و توسعه معارف دين؛ كشف زواياي نامكشوف دين و بسط معارف آن با اجتهاد؛ آراي جديد و نظرهاي نوظهور با اجتهاد صورت ميپذيرد و بالندگي و گسترش دين به موازات توسعة معارف و مسائل بشر با اجتهاد تضمين ميشود. 4.تطبيق و نوسازي دين؛ با تفقه، دين نو ميشود. انطباق اخلاق و احكام ديني بر شرايط متغير حيات آدمي، بر عهده اجتهاد است. نو كردن زبان دين و تازه كردن ادبيات ديني با اجتهاد صورت ميپذيرد و شكستن تجمد و تصلّب با منطق اجتهاد ميسر است.1 اجتهاد امام هر چهار كاركرد را داشت و اين را ميتوان در عملكرد امام خواند. امام فهمي از دين داشت كه بر پاية آن تفكراتي مانند «شاه ساية خداست» و يا «با گوشت و پوست، نميتوان در مقابل توپ و تانك ايستاد» و اينكه «ما مكلف به جهاد و مبارزه نيستيم» و يا «جواب خون مقتولين را چه كسي ميدهد» و از همه شكنندهتر، شعار گمراه كنندة «حكومت قبل از ظهور امام زمان? باطل است»2 را از انديشههاي اهل جمود ميدانست. فهم امام آن قدر متمايز بود كه برخي امام رامشرك ميدانستند. خود ايشان دربارة برخي از مشكلات حوزههاي علميه در دوران پيش از انقلاب ميگويند: «ياد گرفتن زبان خارجي، كفر و [فرا گرفتن] فلسفه و عرفان، گناه و شرك به شمار ميرفت. در مدرسة فيضيه، فرزند خردسالم، مرحوم مصطفي، از كوزهاي آب نوشيد. كوزه را آب كشيدند؛ چرا كه من فلسفه ميگفتم.» 3 اگر انقلاب پيروز نميشد و فهم امام از دين كه مبتني بر اجتهاد ايشان بود، رايج نميشد، اتفاقي بس ناگوارتر از اين نيز رخ ميداد. «ترديدي ندارم اگر همين روند ادامه مييافت، وضع روحانيت و حوزهها، وضع كليساهاي قرون وسطا ميشد.» 4 اجتهاد، امام را از كنج حوزهها بيرون كشيد و ايشان را بر مسند رهبري فكر، بسيجگر و مدير و معمار نشاند. در سالهاي پيش از 56 امام عمدتاً ايدئولوگ بود. ايشان در آن سالها براساس اجتهاد خود، علاوه بر اثبات تفكيكناپذيري دين از سياست، با تأكيد بر اصولي همچون، وجوب كوشش براي استقرار حكومت اسلامي و زدودن زنگارهاي عزلت گرايي و گوشهنشيني از اسلام و تأكيد بر آزاديخواهي، استقلالطلبي و عدالتگرايي به عنوان مباني حكومت اسلامي، تلاش كرد تا تصويري از اسلام به عنوان ديني سياسي، مترقي و همه جانبه و كامل ارائه كند؛ يعني امام كوشيد تا معرفت ديني را هم استخراج نمايد، هم تصحيح و تنقيح نمايد و هم آن را توسعه دهد. امام از 1356 تا پيروزي انقلاب، بسيجگر بود. ايشان در اعلاميههاي خويش، ضمن طرح اقدامات رژيم در زمينههاي مختلف اقتصادي، سياسي، فرهنگي و تبيين آثار ناگوار آن بر زندگي، فرهنگ، تمدن و دريافت مردم، به آنان اميد پيروزي ميداد و آنها را به وحدت و انسجام دعوت ميكرد و هرگونه سكوت و بيتفاوتي را مخالف مصالح عالية اسلامي ميدانست. اين گونه نيست كه هميشه تشخيص موضوع بر عهدة مردم باشد. گاه تشخيص موضوع نيز اجتهادي است وامام با توجه به همين نكته، در مقطع زماني پس از 56، به تبيين ضدّيت اقدامات رژيم با مصالح و منافع مردم ميپرداخت. با پيروزي انقلاب، دفتر نويني بر روي اجتهاد گشوده شد. امام ميخواست همان نظامي را معماري كند كه آن را در سالهاي پيش از انقلاب، به عنوان الگوي مطلوب معرفي كرده بود. امام كوشيد نظامي را طراحي كند كه برخاسته از اسلام باشد و به كلية مسائل روزمره و بلند مدت زندگي فردي و اجتماعي، پاسخي برخاسته ازدين بدهد و كلية مسائل مستحدثه مربوط به اسلام و امت اسلامي را در دستور كار خود قرار دهد. نگاهي به اقدامات امام در دورة پس از انقلاب، به خوبي نمايانگر اين نكته است كه ايشان فعاليتهاي خود را بر همين محور سازمان دادند. اجتهاد در دوران انقلاب، يك كاركرد ديگر هم پيدا ميكند و آن حفظ تحرك جامعه و نظام است؛ يعني اجتهاد به عنوان يك قوة محرّك عمل ميكند و نميگذارد انقلاب ارتجاعي شود. ارتجاعي شدن، از آفات نهضتها است. يك نهضت كه در آغاز با هدف سرنگوني و براندازي يك نظام كار خويش را آغاز ميكند، با تحرك و با شتاب است، ولي وقتي به هدف رسيد، حالت آن عوض شده و تحرك خود را از دست ميدهد. تا پيش از پيروزي انقلاب ميخواهد دشمن را خلع سلاح كند و نظام را عوض نمايد؛ هنگامي كه خودش قدرتمند و حاكم ميشود، تلاش ميكند تا موقعيت خودش را حفظ كند در اين هنگام، انقلاب حالت ضد انقلابي پيدا كند. اگر اجتهاد وجود داشته باشد، چنين حالتي پيش نميآيد. اجتهاد پويا و همگام با مقتضيات زمان و مكان، سبب تداوم انقلاب سياسي، علمي و فرهنگي ميشود و نميگذارد وضع موجود به هر بهايي حفظ شود. هر وضعيتي تا وقتي معتبر است كه بتواند در چارچوب بگنجد و اگر شرايط تغيير نمايد، اعتبار آن نيز به سر ميرسد و بايد آن را به كناري گذاشت. دستاوردهاي مجتهدان نيز با توجه به اصل تقليد به مردم نيز منتقل ميشود و حالت ايستايي از جامعه رخت ميبندد. در اين حالت است كه انقلاب مرتجع نميگردد و به يك وضعيت ثابت، وفادار نميماند؛ با زمانه حركت ميكند و خود را با گذر روزگار همراه ميسازد. به هر روي، اجتهاد در سدههاي اخير، آرام آرام در جايگاه اصلي خود قرار گرفت و توانست منشأ تحولات عظيمي در حوزة منطقهاي و بين المللي گردد كه انقلاب اسلامي، نقطة اوج اين تحولات بود؛ اما تاريخ هنوز به پايان خود نرسيده است و زمان، چشم به آينده دارد.
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
فردانیوز در شبکههای اجتماعی
تمامی حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری فردا نیوز میباشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است
چارچوب زمانی در الگوهای کنج
آزمون تزئینات سلولزی، رنگ موکت چارچوب زمانی در الگوهای کنج و فضاهای داخلی دهم | فصل 5: اجرای نقاشی…
تیم مدیریت گاما
آزمون تزئینات سلولزی، رنگ موکت و فضاهای داخلی دهم | فصل 1: تهیه کروکی…
تیم مدیریت گاما
آزمون تستی فصل 1 تا 3 کتاب طراحی و زبان بصری دهم رشته معماری داخلی
تیم مدیریت گاما
آزمون پودمانی تزئینات سلولزی، رنگ موکت و فضاهای داخلی دهم هنرستان | فصل 1 و 3 و…
فرشید موحدی نیا
آزمون پودمانی تزئینات سلولزی، رنگ موکت و فضاهای داخلی دهم هنرستان | فصل 3: اجرای…
حسین عموئی لنگرودی
آزمون چهارگزینهای نوبت دوم تزئینات سلولزی، رنگ موکت و فضاهای داخلی دهم رشته معماری…
امتحان آزمایشی تزئینات سلولزی، رنگ موکت و فضاهای داخلی هنرستان دخترانه بعثت | اسفند…
محمد ابراهیم سقایی
آزمون پودمانی دانش فنی پایه دهم رشته معماری داخلی هنرستان صبح صادق | فصل 3: مصالح،…
سوالات امتحان آزمایشی نوبت دوم طراحی و زبان بصری دهم هنرستان فنی بعثت | شهریور 1400
محمد ابراهیم سقایی
امتحان دانش فنی پایه معماری داخلی دهم هنرستان امام علی تایباد | پودمان 2: مبانی…
آزمون پودمانی دانش فنی پایه دهم رشته معماری داخلی | فصل ١: آشنایی با رشتۀ معماری…
حسین عموئی لنگرودی
نمونه سوال امتحان الزامات محیط کار دهم دوره دوم متوسطه- فنی - پودمان 2: فناوری در…
امتحان دانش فنی پایه معماری داخلی دهم هنرستان امام علی تایباد | پودمان 4: بهداشت،…
برای روحانی تبلیغ کردم اما پای او نمیایستم
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، سریال «حوالی پاییز» بحثبرانگیزترین سریالی بود که در فصل پاییز پخش میشود. کارگردان این سریال، حسین نمازی، فیلمساز آرام و بحثبرانگیزی است و آنچه در پی خواهد آمد یک گفتوگوی بیتعارف با این فیلمساز جسور و دغدغهمند سینما و تلویزیون است .
*من لحظات بد تو را، قبل از جشنواره فیلم فجر سال 1395 دیدم. منتظر بودی، اعلام کنند فیلم «آپاندیس» در بخش مسابقه هست یا نیست. فیلم شما پذیرفته نشد، اما رفت و در جشنواره مونترال جایزه بهترین فیلمنامه را گرفت. بعد از آن آمدی با بسیج سازمان صدا و سیما در زمان ریاست آقای فروغی (قبل از آمدنش به شبکه سوم سیما) سریال حوالی پاییز را ساختی که سازمان اطلاعات و موضوعات سیاسی مرتبط با عربستان سعودی در متن سریال نمود دارد.همکاری با این گروه مدیریتی به معنی این است که مسیر فیلمسازی برایت تسهیل نیست و به تلویزیون پناه آوردی؟
مسیر فیلمسازی برای من تسهیل بوده و هست. زمانی که هنوز فیلم آپاندیس اکران نشده بود و هنوز جایزه مونترال را نگرفته بودم و حتی بحث جشنواره فجر پیش نیامده بود، من دو تا پیشنهاد کاری خیلی جدی در سینما داشتم که میتوانستم کار کنم، اما نکردم. موقعی که این کار به من پیشنهاد شد حرفی از مرکز بسیج نبود. با سعید پروینی گپ زدیم و به نتیجه رسیدیم.
*همان زمان خاطرم هست که میگفتی چند پیشنهاد ساخت سریال به شما شده و قبول نکردی؟
من دوست نداشتم سریال کار کنم، چه تلویزیونی و چه در رسانه خانگی. میگفتم من فقط باید سینما کار کنم! سینما هنر برتر است. چنین دیدگاهی داشتم تا اینکه این طرح به من پیشنهاد شد که خانم معصومه بیات نوشته بود. ابتدا که سعید پروینی به من زنگ زد که بیا صحبت کنیم، من رفتم که مؤدبانه بگویم نه! و قصد ساخت سریال ندارم. اما وقتی قصه را گفتند، جذبش شدم؛ چرا که بخش اصلی قصه را خودم و خانوادهام تجربه کرده بودیم.
*کدامبخش از سریال در خانواده خودتان رخ داد؟
اتفاقی که در منای سال 94 رخ داد، من را خیلی ناراحت کرد. موضوع ساخت این سریال که پیش آمد شروع کردم به پر و بال دادن به آن و سوق دادنش به سوی یک فیلمنامه پرتنش. خدا را شکر تا اینجای کار، شبکه هم پای کار ایستاده و سریال بدون کمترین سانسور در حال پخش است. به هر حال این اتفاقی است که رخ داده و 475 نفر کشته شدند؛ یعنی 475 خانواده درگیر این اتفاق شده و اثری جدی در موردش ساخته نشده است. من به جایی وصل نیستم. فقط بر خودم واجب میدانستم درباره این اتفاق تلخ کار کنم.
*انگیزههای شما در مورد «فاجعه منا» خیلی شخصی به نظر میرسد.
پدر، مادر، عمو و زنعموی من، همزمان در آن واقعه بودند. البته همه صحیح و سالم برگشتند. مادرم مثل همه خانوادههای سنتی، 20 سال منتظر بود که به حج برود. من خودم هنوز نرفتم، اما شنیدهایم که میگویند حال و هوای خاصی دارد. فکر کن مادر من بعد از 20 سال با ذوق و شوق رفت آنجا که از بهترین سفر زندگیاش لذت ببرد، اما فقط استرس شدید کشید. موقع ورود به عربستان کلی اذیتشان کردند. جرثقیل افتاد، حادثه منا رخ داد، ناگهان فضا، امنیتی شد و خیابانها را بستند. مادرم به من زنگ میزد و میگفت دیگر امیدی ندارم که بتوانم ببینمتان یعنی با توجه به اتفاقات پیش آمده برایش مسجل شده بود دیگر جان سالم به در نخواهد برد. این جملاتش مرا دیوانه میکرد. الان مهمترین دغدغه من این است که چرا دولت در مورد این قضیه هیچوقت صحبت نکرد؟
شخص اول مملکت دستور دادند یک کارگروه تشکیل بدهید، یک گروه حقیقت یاب که بروند و ببینند حقیقت ماجرا چه بوده است. چرا تشکیل نشد؟ چرا فیلمی در مورد این موضوع ساخته نشد؟ 475 نفر کشته شدند، الان سه سال گذشته است. چرا هیچکس در مورد این موضوع حرف نمیزند؟ چرا حتی یک مستند پخش نمیشود؟ از دوستانی که آن موقع در حج بودند و کار میکردند بپرسید شبکههای تلویزیونی ایران در هتلهایی که ایرانیها اجاره کرده بودند قطع بود. یعنی هیچکس نباید در مورد این قضیه صحبت کند؟ چرا؟ من سؤالم این است که چرا خانواده این 475 نفر صدایشان در نمیآید؟ یک نفر نیست که جواب بدهد؟ چه اتفاقی رخ داده که همه ناگهان صدایشان بسته شده است؟
***مثلثی به نام آمریکا، اسرائیل و عربستان کمر بستهاند به نابودی و تجزیه این مملکت.
*نمی ترسی حرف هایت برایت دردسر شود و شاید در ادامه راه فیلمسازی ات به مشکل بخوری؟
ببین من حرفی خارج از چارچوب نظام نمیزنم و اصلا هم به این چیزها فکر نمیکنم. حرف من مهمتر است، الان یک مثلثی به نام آمریکا، اسرائیل و عربستان کمر بستهاند به نابودی و تجزیه این مملکت.
این مساله را کسی نمیتواند منکر شود حتی چپترین افراد یا راستترین افراد هم این موضوع را میدانند که مثلث آمریکا، اسرائیل و عربستان تشکیل شده و میخواهند این مملکت را تجزیه کنند. پولهایی که عربستان برای رسیدن به اهدافش درمورد این مملکت هزینه میکند هم کاملا مشخص است. مذهبی و غیرمذهبی هم ندارد، هیچکس دل خوشی از عربستان ندارد. من از منظر ایدئولوژیک اظهار نظر نمیکنم، اما به عنوان یک وطنپرست دارم با شما حرف میزنم. حتی اپوزیسیون هم دل خوشی از سعودیها ندارد. این همه مسامحه با چنین حکومتی (آلسعود) به چه معناست؟ اینکه او مدام مشت میزند و تو دست او را میبوسی یعنی چه؟ من نمیفهمم. به نظرم این سؤال قاطبه مردم است.
*یعنی ما در مورد عربستان موضع قاطعی نداریم؟!
ب ه نظرم عربستان تنها کشوری است که تکلیف ما با او مشخص نیست. با اسرائیل و آمریکا مشخص است، اما با عربستان نه ! می فهمم که سرزمینی آنجاست که از نظر مذهبی ما به آن تعلق داریم، اما حرفم این است در مقابل خودخواهیها و اهانتهای دولت سعودی ما چه کردهایم؟ در مورد آن همه آدمی که کشته شدند ما چه کردهایم؟ حرفم ممکن است به خیلیها بربخورد! خب بخورد. شاید الان این سؤال پیش بیاید که چرا اسم بسیج سازمان پشت این سریال است؟ خب جز بسیج سازمان چه کسی وارد این مساله میشود؟ کسی دنبال دردسر نمیگردد، همه یک کنج عافیتی برای خود ساختهاند و میگویند کار خودمان را میکنیم. من فیلمساز هم میتوانم به دنبال دردسر نباشم و بگویم بگذار فقط یک سریالی بسازم ملت بنشینند و عشق و حالشان را بکنند. آیا در مورد این آدمها ما مسؤول نیستیم؟ 475 نفر آدم کشته شدهاند، آن هم به طرزی فجیع! زیر آفتاب از تشنگی جان دادند، چرا نباید در این مورد حرف زد. اگر مسالهای وجود دارد بیایید به ما هم بگویید، تمام! حداقل مردم بدانند. تمام.
پیشنهاد تو بود به بسیج یا پیشنهاد بسیج بود به تو؟
نه. پیشنهاد تهیهکننده بود. سعید پروینی از دغدغهاش گفت و طرحی که به حمید نعمتا. و معصومه بیات سفارش داد و اصرار داشت این موضوع باید کار شود.
پس پیشنهاد بسیج صدا و سیما بود که گفت این طرح را بخوان و نظرت را بگو.
اصلا به خواندن نرسید. همین که در جلسه طرح را شنیدیم، گفتم هستم. فقط سه سال از این ماجرا گذشته، اما خیلی از مردم اصلا نمیدانند یا فراموش کردهاند. چرا اتفاقی به این مهمی فراموش شده است؟
*در سریال، متلکهای زیرپوستی زیادی به دولت انداختهای، خودت به این دولت رای دادی. کلی برایشان قبل از انتخابات تبلیغ کردی.
من آدم متلکپرانی نیستم، اگر بخواهم حرفی بزنم خیلی رک میگویم. سابقه من هم مشخص است. برای آقای روحانی هم تبلیغ کردم، اما این سریال قبل از شروع این موج نارضایتی نسبت دولت ساخته شد. قبل از اینکه همه چهرههای شناخته شده از روحانی روی برگردانند و بگویند ما اشتباه کردیم که به روحانی رأی دادیم. اما قرار نیست به هر کسی رأی دادم تمام کارهایش را تایید کنم. به هرحال من نقد دارم، قرار هم نیست از کسی بُت بسازم. نقدهایی هم بر دولت آقای روحانی وارد است، مخصوصا نقدهایی به حوزه فرهنگ و سینمای دوره روحانی داشتم و هنوز هم دارم. وقتی نقدی وجود دارد باید گفت، اما قطعا اهل تکه انداختن نیستم.
*برخی می گویند تو چگونه از یک چهره سابقا امنیتی توانستی بهعنوان یک هنرمند دفاع کنی؟ وقتی یک آدم امنیتی به تو وعده آزادی در حوزه فرهنگ و هنر میدهد، تو چگونه میتوانی باورکنی؟
اتفاقا عموم آدمهای امنیتی برخلاف تصور خیلیها، آدمهای درستی هستند. به نظرم امنیتی بودن این دوستان ایرادی ندارد و حتی در جاهایی امنیتی بودن یک امتیاز است؛ اما من هم انسانم و اشتباه جزئی از ساختار آفرینش من است. برخی هواداران احمدینژاد هنوز روی حرف خودشان هستند و همه چیز او را تایید میکنند. اما من امسال اگر متوجه شوم کسی که پای اوایستادهام از تصوراتم فاصله گرفته است، بصراحت اعلام میکنم و دیگر پای او هم نمیایستم و با صراحت میگویم اشتباه کردم.
*الان تو منتقد دولت روحانی در فاجعه منا هستی؟
من در این جریان منتقد همه هستم. منتقد خودم هم هستم که بعد از دو سال این موضوع را کار کردم. دولت هم بخشی از این ماجراست. ما هر سال به مناسبتهای مختلف فیلم، مستند و سریال میسازیم و سعی میکنیم اتفاقات مهم مملکت و ظلمهایی را که به ماشده است را فراموش نکنیم. همه اینها را یادآوری میکنیم، اما سؤال اینجاست از واقعه منا، فقط سه سال گذشته، چرا دیگر چیزی از آن نمیگوییم؟ لااقل بیاییم نتیجه بررسیهای واقعه منا چارچوب زمانی در الگوهای کنج را به مردم اعلام کنیم که مثلا نتیجه این شده است، شما هم دیگر دربارهاش حرف نزنید خداحافظ و تمام! حدود 7000 نفر در مجموع کشورها، در این فاجعه کشته شدند، خیلی از کشورها پول گرفتند و بیخیال این داستان شدند. در اینجا هم عدهای برداشتشان این است که در این ماجرا ایران از عربستان پول گرفته است و بیخیال شده است. آیا واقعا این بوده؟ یعنی با پول بخشیدهاند. من مطمئنم اینگونه نیست، اما اینها سؤالات مردم است و وقتی به این سؤالات پاسخ نمیدهند، این سؤالات پشت هم قرار میگیرد و بعدها ممکن است به سوءتفاهمات عجیب و غریبی منتهی شود.
*نقدت به روحانی در حوزه فرهنگ و هنر چیست؟
آقای روحانی با شعار تدبیر و امید و اعتدال و. آمد. درباره شعار اعتدال، به نظر من برداشت ایشان از عبارت اعتدال به معنای محافظهکاری شدید است. چیزی که برای من خیلی جالب است مثلا در دوره سی و پنجم جشنواره فجر که فیلم من نبود، متوجه زمزمههایی شدم که میگفتند در جشنواره یک اتفاق خیلی عجیب رخ داده و گفتند همه (تریبونداران) باشند تا صدای کسی درنیاید. یعنی فیلم سطح پایین و ضعیف فلان ارگان فقط به واسطه اینکه صدایش درنیاید را هم باید میگذاشتند، البته صدای همه هم درآمد و همه را هم طلبکار کردند. من میگویم آقا شما اصلا دلیلی ندارد بخواهید همه را راضی کنید. قرار نیست که مثلا شما در جشنوارهتان 20 - 10 سیمرغ بگذارید و به هر کسی از در آمد یکی بدهید. قرار نیست در یک بخش 4-3 جایزه داشته باشید تا مثلا من حسین نمازی ناراحت نشوم. شما اگر واقعا دوست داری قاطبه جامعه هنرمندان و سینماگران از تو راضی باشند، یک جشنواره برگزار کن، اگر میتوانی خصوصی و اگر نمیتوانی دولتی، ولی درست برگزار کن. بگو من یک شاخصه دارم و آن هم کیفیت فنی فیلمهاست. کاری ندارم که این فیلم در مورد چیست، کاری ندارم این فیلم را چه کسی ساخته یا کدام ارگان پولش را داده یا سرمایهگذارش کیست یا تولیدکنندهاش از کجا آمده. به نظر شما با این اتفاقاتی که در چند سال اخیر در جشنواره فجر رخ داده آیا اعتبار سیمرغ به اندازه قبل هست؟
***سیستم و نگاه دولت محافظهکارانه و اشتباه است
*من نباید اظهار نظر کنم اما می دانم برخی می گویند فجر بی کیفیت شده.
سیستم و نگاه دولت محافظهکارانه و اشتباه است و آقای داروغهزاده هم که نباشد، فرد دیگری هم بیاید همین ماجراست. من یکی از منتقدان شدید هشت سال دولت قبل بودم، ولی همیشه در یک مورد میگویم باز دمشان گرم! رک و راست به خیلیها میگفتند، آقا تا زمانی که ما اینجا هستیم شما نیایید، ما حالمان با تو خوب نیست، خوشمان نمیآید، اصلا ما با تو حال نمیکنیم، نیا! تو تکلیفت مشخص بود. از آن بدتر اینکه در نخستین دوره آقای ایوبی را آوردند که بنده خدا اصلا سینمایی نبود، اصلا نمیدانست سینما چه خبر است، فقط شعر میخواند برای ما! آدم باسوادی بود در حوزه خودش. اما نظر من این است که سینما یک آدم عملیاتی میخواهد که خودش هم دستی بر آتش داشته باشد، وگرنه خود سینماییها دورت میزنند. تکلیف من بهعنوان فیلمساز با تلویزیون بسیار روشنتر است تا با سینما. تلویزیون به هرحال یک شکلی دارد، میگوید آقا این قانون من است و این خطوط قرمز من! دوست داری بیا دوست نداری نیا! به سلامت. شما تکلیفت با تلویزیون مشخص است، اما تکلیفت با سینما چطور؟ آیا مشخص است؟
*وضع اهالی سینما که خیلی خوب است، شما چرا مطالبه اقتصادی دارید؟
مگر قرار است من فقط به فکر خودم باشم؟ چند وقت قبل که جشن منتقدین بود من داشتم از خیابان حجاب میرفتم بالا، نمیدانستم آنجا جشن منتقدین را برگزار میکنند. حوالی ساعت 8 الی 9 شب بود. دیدم یک کارگردان سینما که از من بزرگتر هم هست، جلوی من را گرفت که سلام فلانی آمدهای جشن؟ گفتم مگر جشن است؟ خلاصه این دست و آن دست کرد و گفت فلانی 20 تومن داری به من قرض بدهی؟ گفتم 20 میلیون تومن؟! گفت 20 هزار تومان که تا خانه بروم. جا خوردم، گفتم شاید کیفش جا مانده و خلاصه پول را به ایشان دادم. گفت فقط به این زودی نمیتوانم به تو برگردانم . گفتم چه خبر شده؟ گفت مدتی است درآمدی ندارم و برای خرج روزانه هم ماندهام. این درد را آدم به چه کسی باید بگوید؟ کارگردانی که خرجش فرق میکند، مردم نگاه دیگری به او دارند، خانوادهاش از او انتظار بیشتری دارند، اما برای نان شبش محتاج است. توجه کنید؛ نان شب! یک زمانی بود میگفتیم به هرحال ماشین بهتر نمیتواند بخرد یا مثلا قبلا بیشتر خرید میکرد الان کمتر! الان کارگردان سینما در خرج خودش مانده، کی باور میکند؟ تویی که مسؤولیتی داری بابت همه این مسائل مسئول هستی.
*یعنی مسؤولان سینمایی به فکر معیشت سینماگران نیستند؟
من میخواهم بگویم برآیند این محافظهکاری در سینما چیست؟ نتیجه چیست؟ الان آیا سینمای ما به لحاظ محتوایی پیشرفت کرده است؟
*الان کمدیهای نازل بیشتر داریم.
آن هم جزئی از سینماست و باید باشد، اما الان هرکس من را میبیند میگوید فیلمنامه کمدی چیزی داری؟! من کار جدی داشتم، نساختم یعنی دیدم وضعیت به گونهای است که اصلا خودم پشیمان شدم بسازم، تهیهکننده هم داشتم.
*با این رویه باید منتظر کوچ سایر کارگردانان به تلویزیون باشیم.
میدانم که خیلی از افراد میخواهند بیایند. لااقل اینجا تکلیف مشخص است. تو حداقل میدانی یک پخش داری که هیچکس نمیتواند از تو بگیردش. از فلان ساعت تا فلان ساعت مال توست. کسی نمیتواند بیاید و بگوید آقا این سالن مال من است. تکلیف مشخص است. ولی تکلیف سینما واقعا مشخص نیست. البته که در همه حوزهها کم و بیش وضع به همین منوال است.
دیدگاه شما