روش های جالب و کاربردی معامله گران پیرو روندی!
معامله گران پیرو روندی همیشه در جهت روند بازار معامله میکنند و به همین دلیل قدرت روند برای این گروه از معامله گران اهمیت زیادی دارد. در این مقاله میخواهیم با روشهای مختلف معامله گران پیر روندی آشنا شویم. بزرگترین چالش در معاملات پیرو روندی، مواجه با اوج و کفهای تاریخی است. شکست اوج و کف لازمه احیای روند بازار است. همچنین شاید روند کلی بازار صعودی باشد، اما برای مدتی بازار در یک فاز خنثی نوسان کند. برای معاملهگر پیرو روندی جهت خروج بازار از فاز خنثی اهمیت زیادی دارد.
روش آسان و سریع: استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال
برای ارزیابی قدرت روند بازار، اندیکاتورهای تکنیکال متنوعی وجود دارند. اندیکاتورهای روندی نوعی از اندیکاتورهای تکنیکال هستند که روند بازار را ارزیابی میکنند. اندیکاتورهای تکنیکال به معاملهگر کمک میکنند تا سریع روند بازار را تحلیل کند. این اندیکاتورها به طور خلاصه نشان میدهند که آیا در بازار روندی وجود دارد یا خیر؟ همچنین اندیکاتورهای روندی قدرت نسبی روند و احتمال بازگشتهای اصلاحی را هم مشخص میکنند. خوشبختانه بسیاری از اندیکاتورهای تکنیکال به طور رایگان در اختیار همه قرار گرفتهاند. میانگینهای متحرک (Moving Average)، RSI، مک دی (MACD)، باند بولینگر (Bollinger Bands) و استوکاستیک (Stochastic) مهمترین و محبوبترین اندیکاتورهای تکنیکال در بازار هستند.
تقریباً همه اندیکاتورهای تکنیکال اشاره شده در یک دوره زمانی مشخص و تعیین شده، محاسباتی را روی قیمت و حجم معاملات انجام میدهند و نتیجه این محاسبه نشانگر قدرت نسبی روند صعودی و نزولی است. زمانی که اندیکاتورهای روندی در نمودارهای بلندمدت و کوتاهمدت نشانگر یک روند صعودی یا نزولی قوی باشند، میتوان طبق این روند وارد بازار شد.
رویکرد پیشرفته: استفاده از تئوریهای پرایس اکشن (price action)
روش دیگری هم برای ارزیابی قدرت روند وجود دارد. در این روش معاملهگر منتظر شکست یا حفظ موقعیت حمایت یا مقاومت بازار میماند و سپس بر اساس واکنش بازار به سطوح حمایتی و مقاومتی به این نتیجه میرسد که روند بازار قوی است یا خیر؟
روش جالبی که در مباحت تکنیکال به خصوص در سبک پرایس اکشن برای تعیین قدرت روند از آن استفاده میشود، روش شکست اوج یا کف قیمتی بازار است. به طور مثال در روند صعودی، بازار به بالای اوج قیمتی خود عبور میکند. این حرکت صعودی یا شکست اوج قیمتی نشانگر قدرت بالای خریداران در بازار است و از صعود بازار به سطوح بالاتر حکایت دارد. این روش معاملاتی خیلی ساده و مؤثر است.
اما در این میان بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که شکست اوج قبلی به تنهایی نمیتواند استراتژی موفقی برای معامله در بازارهای سهام، فارکس یا کالا باشد. چونکه بارها مشاهده شده که اوج و کفهای قیمتی با پدیده شکست جعلی مواجه میشوند. به طور مثال بازار تا بالای اوج قیمتی قبلی خود صعود میکند، اما در نهایت روز را در زیر اوج قیمتی به پایان میرساند. این شکست جعلی میتواند خود از بازگشت نزولی بازار حکایت داشته باشد!
در سبک پرایس اکشن (price action) معمولاً برای مقابله با پدیده شکست جعلی توصیه میشود که معاملهگر منتظر بسته شدن کندل و تبدیل اوج قیمتی به حمایت (یا تبدیل کف قیمتی به مقاومت) بماند و بعد از آن وارد بازار شود.
مدیریت ریسک: تغییر اندازه حد ضرر یا Stop Loss
اندازه حد ضرر تأثیر زیادی بر موفقیت معامله دارد. فرض کنید قیمت به بالای اوج تاریخی نفوذ میکند. در نگاه اول این حرکت صعودی نشانگر قدرت خریداران است. اما فوراً فروشندگان وارد میشوند و قیمت را به اندازه ۱۰۰ واحد پایین میکشند. این واکنش اولیه به اوج تاریخی بازار است. اما ادامهدار نیست و بعد از آن قیمت گران میشود و از اوج تاریخی عبور میکند. در این سناریو اگر اندازه حد ضرر معامله خرید ۲۰ واحد باشد، بدون شک معامله خرید با ضرر بسته خواهد شد. اما اگر اندازه حد ضرر بیشتر از ۱۰۰ واحد باشد، معامله با سود خوبی بسته خواهد شد! شکست اوج تاریخی بازار نشانگر قدرت بالای خریداران است و معمولاً این شکست صعودی، رالی بزرگی را به راه میاندازد.
اندازه حد ضرر ربطی به رویکرد تحلیلی شما ندارد. در واقع در این روش فرض می شود که تحلیل شما درست بوده است. این یک روش برای مدیریت ریسک است. اما با این حال موفقیت معامله به این متغیر ربط دارد. اگر اندازه حد ضرر را کوتاه انتخاب کنید، به احتمال زیاد بازار پیش از رسیدن به حد سود، در ضرر بسته خواهد شد. اما اگر اندازه حد ضرر را بلند در نظر بگیرید، معامله میتواند نوسانات بزرگی را تحمل کند، اما در نهایت با سود بسته خواهد شد. اندازه حد ضرر رابطه مهمی با حجم معامله دارد. اگر میخواهید اندازه حد ضرر را افزایش دهید، حتماً حجم معامله را پایین بیاورید.
نتیجهگیری
معامله پیرو روندی سود سرشاری دارد و در اکثر مواقع مدیریت چنین معاملاتی هم کار سادهای است. به همین دلیل حتماً سعی کنید به این سبک معاملاتی توجه داشته باشید. به طور خلاصه این قدرت روند بازار است که میتواند به معاملهگر کمک کند تا در اوجها یا کفهای قیمتی با اطمینان خاطر بیشتری معامله کند. شاید بهتر باشد که معامله گران تازه وارد از اندیکاتورهای تکنیکال در معاملات خود استفاده کنند و به مرور زمان سایر روشها را هم به استراتژی خود اضافه کنند. شما میتوانید از راهحلهایی که در بالا اشاره شده همزمان استفاده کنید. در این صورت درصد موفقیت معامله به طور قابلتوجهی افزایش خواهد یافت.
رندی ﻣﮏ لین معامله گر بورس
چارت ایران : آغاز فعالیت رندی مک لین به شروع بازار ارز در دهه 70 بازمی گردد و می توان آن را اولین معامله گری دانست که موفق به افزایش حسابی 2 هزار دلاری به ۷۰/۰۰۰ دﻻر شد. او از پایداری بسیار بالایی در حفظ سود برخوردار بوده و قادر به حفظ سود خود برای 20 سال شد. به نوعی رندی در طی 20 سال تریدری موفق شد 18 سال سود کسب کند.
رندی در رابطه با بازارهای مالی اعتقاد داشته که هر چه عمر بازار ارز افزایش یافته به دنبال آن سختی های مربوط به معامله گری نیز در این راه بیشتر می باشد. او در این باره می گوید بزرگی حرکت های نرخ در دهه 70 به اندازه ای بوده که به راحتی بعد از تشخیص درست امکان موج سواری وجود داشت. در دهه 70 تقریبا 90 درصد از معاملات پیش بینی و تنها در درصد باقی مانده آن ها قدرت معامله گری بود این در حالی است که در حال حاضر بیش بینی تنها 25 درصد معاملات را تشکیل داده و مابقی آن معامله گری است.
مک لین می گوید من هیچ گاه فکر این نبوده ام که در کف ها و سقف ها به معامله بپردازم چرا که این نقاط جز معطلی سرمایه و ایجاد شک و تردید در تریدر نتیجه ای به همراه نخواهند داشت. بلکه من همواره به دنبال روندی تثبیت شده می باشم. در حقیقت من معتقدم که بهترین مکان معامله گری میانه روند خواهد بود.
به نظر مک لین در بازار فعلی به نسبت گذشته معامله در زمان شکست سطوح حمایت و مقاومت چندان سوددهی نخواهد داشت چرا که سیگنال های غلط در برابر سیگنال های درست از تعداد بیشتری برخوردار می باشند.
انواع معامله گر در بازارهای مالی به چند دسته تقسیم می شود؟
باتوجه به تنوع شخصیتی در معامله گری، هر معامله گر با توجه به نوع شخصیت و روحیه ذاتی خود دست به معامله میزند. برخی از معامله گران صبور، عجول، برخی روزانه قادر به گرفتن 10 پوزیشن در روز و برخی قادر به گرفتن تنها 2 پوزیشن در ماه هستند. تنوع در معامله گری بطور کامل بستگی به روحیات و نوع شخصیت هر معامله گر دارد.
روشهای مختلفی برای انجام یک استراتژی معاملاتی استفاده میشود که هر کدام دارای محیطهای بازار مناسب و ریسکهای متناسب در استراتژی هستند. در این مقاله سعی داریم با برخی از رایج ترین استراتژی های معاملاتی آشنا شویم.
پیشنهاد مطالعه: امواج الیوت
معامله گر روزانه ( Day Trader )
معامله گران روزانه شاید شناخته ترین سبک معاملاتی را دارا باشند. در این نوع معامله خرید و فروش دارایی مورد نظر در همان روز اتفاق می افتد. یک معاملهگر روزانه موقعیت های معاملاتی که در همان روز گرفته است را پیش از پایان روز می بندد و هیچ معاملهای را طی شب باز نگه نمیدارد. این نوع معامله گری توسط معاملگران حرفه ای بزارهای مالی انجام میشود.
معمولا در این نوع از سبک معاملاتی، معامله گران باید از لحاظ کنترل احساست بخوبی به خود تسلط داشته باشند تا بتواند موقعیت هایی را شناسایی کنند که در پایان روز به تارگت یا هدفی که تعیین شده رسیده باشد. معمولا در این نوع معاملات، نوسانات زیادی نسبت به سبک های دیگر معاملاتی تجربه میشود.
معامله گران نوسانی (Swing traders)
معاملهگری نوسانگیر یک روش معاملاتی است که در آن، تغییرات قیمت در یک مدت زمانی کوتاه تا متوسط موردتوجه قرار میگیرد. در واقع هدف معاملهگری نوسانگیر، کسب سود از نوسانات قیمتی است که طی چند روز تا چند هفته روی میدهد. معامله گران نوسان گیر با شروع نوسانات کوچک یا بزرگ شروع به خرید یا فروش دارایی مورد نظر میکنند.
زمانی که روندی قوی در بازارهای مالی ایجاد میشود فرصتی مناسب برای معامله گران ایجاد میکند تا بهترین عملکرد خود را به نمایش بگذارند. تازمانی که روند قوی در بازار جریان داشته باشد و مدت زمان روند مورد نظر طولانی شود، سودهایی که توسط معامله گران نوسانگیر بدست می آید نیز دوچندان خواهد شد. . طبیعی است در بازاری که مدام در حال حرکت است و به هر دوسمت نوساناتی را ایجاد میکند، نوسانگیری بدتریج کاری دشوارتر از دیگر روش های موجود در بازارهای مالی میباشد.
معامله گران بلند مدت (position trading)
در این نوع معامله که به سرمایه گذاری نیز معروف است معامله گران با در نظر گرفتن مباحث فاندامنتال و اقتصاد کلان سعی در پیشبینی حرکت قیمت در بلند مدت میکنند و بین 1 ماه تا 1 سال و یا حتی بیشتر در معامله باقی می مانند.
معامله گران بلند مدت تمایل به استفاده از نمودارهای بلند مدت مانند ماهانه و هفتگی دارند. در این نوع معامله، معامله گران نیازی به رصد دائم بازار ندارند. معامله گران بلند مدت دقیقا برعکس معاملات یک معامه گر روزانه است. معامله گران بلند مدت تاکیید بیشتری بر عملکرد بلند مدت یک دارایی دارند. از چنین منظری، معامله گران بلند مدت به سرمایه گذاران بلند مدت نزدیک تر هستند تا سایر معامله گران.
هدف این معامله گران، شناسایی روند قیمتی میباشد که میتواند برای دوره های زمانی نسبتا طولانی ادامه داشته باشد و از چنین روند هایی سود کسب کنند. رویکردهای معامله گران بلند مدت بطور کلی شامل استفاده از تحلیل های بنیادی ( Fundamental Analysis ) و تحلیل تکنیکال ( Technical Analysis ) میباشد.
مشاهده بیشتر: دوره آموزش جامع فارکس معامله گران روندی
اسکالپر (Scalper)
اسکالپینگ یکی از رایج ترین و سریع ترین روش هایی میباشد که توسط معامله گران بازارهای مالی استفاده میشود. یک اسکالپر سعی نمیکند از حرکات بزرگ استفاده کنید یا حجم بالایی را انجام دهد. در عوض، آنها به دنبال موقعیت معاملاتی که بر روی حرکات کوچک رخ میدهد باشند.
مطالعه بیشتر: اسکالپ چیست؟
در واقع اسکالپ ینگ به روشی از معاملات گفته می شود که در آن معامله گر در جهت ایجاد سود های بسیار کوچک چندین دفعه، اقدام به انجام معاملاتی در دفعات زیاد می کند و این کار با سرعت بسیار بالا انجام میشود. در نتیجه معامله گران اسکالپر نیازمند تسلط کافی در استفاده از ابزار های معاملاتی، شناخت بازار، اخبار منتشر شده و مهمترین آن ها کنترل احساسات فردی را داشته باشد .
پیشنهاد مطالعه: فارکس
نتیجه
معامله گران با توجه شناخت شخصیتی که از خود دارند تعیین خواهند کرد که چه نوع سبک معاملاتی داشته باشند. در این مقاله، انواعی از سبک های معامله گری را برای شما شرح دادیم تا با آنها آشنا شوید اما با توجه به بروز شدن انواع سبک ها و بوجود آمدن سبک های معاملاتی جدید میتوانید
برای ما از سبک های معاملاتی خودتون کامنت کنید تا دیگر دوستان با آنها آشنا شوند و متناسب هر نوع شخصیتی که دارند، سبک معاملاتی ایده آل خود را انتخاب کنند.
معاملات روند چیست؟
معاملات روند یک سبک معاملاتی است که تلاش می کند سود را از طریق تجزیه و تحلیل حرکت دارایی در یک جهت خاص به دست آورد. هنگامی که قیمت در یک جهت کلی مانند بالا یا پایین حرکت می کند، این روند نامیده می شود.
معامله گران ترند زمانی که یک اوراق بهادار در حال صعود است، موقعیت طولانی را تجربه می کنند. روند صعودی با پایین آمدن نوسان بیشتر، و اوج گیری بیشترِ نوسان مشخص می شود.
معامله گران روند ممکن است ترجیح دهند موقعیتی کوتاه را وارد کنند که دارایی روند نزولی داشته باشد. روند نزولی با کمترین نوسان و بالاترین میزان چرخش مشخص می شود.
درک تجارت ترند
استراتژی های معاملات ترند فرض می کنند که یک اوراق بهادار در همان روندی که در حال حاضر روند دارد حرکت می کند. چنین استراتژی هایی معمولاً به منظور سودآوری یا جلوگیری از ضررهای بزرگ در صورت بروز روند معکوس، شامل سود یا توقف ضرر هستند. معاملات روند توسط معامله گران کوتاه مدت، متوسط و بلند مدت استفاده می شود.
- معاملات روند یک روش معاملاتی است که برای استفاده از روند صعودی طراحی شده است که در آن قیمت تمایل به بالاترین افزایش یا روند نزولی دارد
- معامله گران روند علاوه بر اینکه به بالا و پایین ترین سطح نوسان نگاه می کنند، از ابزارهای دیگری مانند خط روند، میانگین های متحرک و شاخص های فنی برای شناسایی جهت روند و ارائه بالقوه علائم تجاری استفاده می کنند.
- معامله گران برای تعیین جهت روند و زمان تغییر جهت از هر دو روش قیمت و سایر ابزارهای فنی استفاده می کنند.
معامله گران معامله گران روندی حرکت های قیمت را در نمودار مشاهده می کنند. برای روند صعودی، آنها می خواهند حرکت قیمت را از بالاترین سطح اخیر ببینند، و هنگامی که قیمت کاهش می یابد باید از معامله گران روندی پایین ترین سطح، پایین تر باقی بماند. این نشان می دهد که حتی اگر قیمت بالا و پایین در حال نوسان باشد، مسیر کلی صعودی است.
همین مفهوم در مورد روند نزولی اعمال می شود، معامله گران مشاهده می کنند که آیا قیمت به طور کلی پایین است یا خیر.
استراتژی های معاملات ترند
بسیاری از استراتژی های معاملات روند مختلف وجود دارد، هر یک از شاخص های مختلف و روش های اقدام قیمت استفاده می کنند. برای همه استراتژی ها، برای کنترل ریسک باید از توقف ضرر استفاده شود. برای روند صعودی، ضرر توقف در زیر پایین ترین نرخ نوسان که قبل از ورود رخ داده است، یا در زیر سطح پشتیبانی دیگر قرار می گیرد. برای روند نزولی و یک موقعیت کوتاه، ضرر توقف اغلب دقیقاً بالای یک نوسان قبلی یا بالاتر از یک سطح مقاومت دیگر قرار می گیرد.
شاخص های حرکت
شاخص ها و استراتژی های حرکت بسیار زیادی وجود دارد. در رابطه با معاملات روند، یک مثال ممکن است شامل جستجوی روند صعودی و سپس استفاده از شاخص قدرت نسبی RSIبرای سیگنال ورود و خروج باشد. به عنوان مثال، یک معامله گر ممکن است منتظر بماند که RSI به زیر 30 برسد و سپس بالاتر از آن افزایش یابد. با فرض سالم ماندن روند صعودی کلی، این می تواند موقعیت طولانی را نشان دهد. این شاخص نشان می دهد که قیمت عقب مانده است اما اکنون هم تراز با روند صعودی کلی دوباره شروع به افزایش می کند.
معامله گر می تواند هنگامی که RSI به بالای 70 یا 80 برسد و دوباره به زیر سطح انتخاب شده بازگردد، از آن خارج شود.
خط روند و الگوهای نمودار
خط روند خطی است که در امتداد پایین نوسان در یک روند صعودی یا در امتداد اوج نوسان در یک روند نزولی کشیده می شود. این یک منطقه احتمالی را نشان می دهد که ممکن است در آینده قیمت به عقب برگردد. برخی از معامله گران ترجیح می دهند در هنگام روند صعودی قیمت به سمت عقب بیفتند و روند صعودی را پشت سر بگذارند.
معامله گران ترند همچنین الگوهای نمودار مانند پرچم ها یا مثلث ها را نشان می دهند که نشان دهنده ادامه روند بالقوه یک روند است. به عنوان مثال، اگر قیمت با شدت افزایش یابد و سپس یک پرچم یا مثلث تشکیل دهد، یک معامله گر روند برای بیرون آمدن قیمت از الگویی که نشان دهنده ادامه روند صعودی است، تماشا می کند.
اغلب اوقات، معامله گران هنگام جستجوی فرصت های معاملات روند از ترکیبی از این استراتژی ها استفاده می کنند. یک معامله گر ممکن است به دنبال شکست از طریق سطح مقاومت باشد تا نشان دهد که ممکن است یک حرکت بالاتر آغاز شود، اما فقط در صورتی معامله می شود که قیمت بالاتر از یک میانگین متحرک خاص باشد.
قیمت با روند نزولی شروع می شود. سپس قیمت از طریق روند نزولی و بالاتر از میانگین متحرک افزایش می یابد. البته این به معنای افزایش روند نیست. معامله گران ترند معمولاً منتظر می مانند تا قیمت قبل از در نظر گرفتن روند صعودی، یک نوسان بالاتر و یک نوسان بالاتر را نشان دهد.
استراتژی معاملاتی روندی (Trend trading strategy)
استراتژی معاملاتی روندی یکی دیگر از زیرمجموعههای استراتژی رفتار قیمت (Price action) است و برای معاملهگران با سطوح مختلفی از مهارت و تجربه قابل استفاده است. در این استراتژی شما سعی میکنید تا جهت مومنتوم قیمتها را تشخیص داده و روی آن سوار شوید تا بدین وسیله، سود ببرید. در معاملات فارکس، میتوان از این استراتژی برای جفتارزهای مختلف استفاده کرد. این استراتژی در دیگر بازارهای معاملاتی نیز قابل استفاده است.
۲. ویژگیهای استراتژی معاملاتی روندی
۱.۲. طول معامله
از استراتژی معامله روندی معمولا در بازههای زمانی میانمدت تا بلندمدت استفاده میشود، چون روندها نیز در بازههای زمانی میانمدت و بلندمدت قابل تشخیص هستند. طبق استراتژی رفتار قیمت (price action)، در استراتژی روندی نیز میتوان پس تحلیل بازههای زمانی مختلف دست به تصمیمگیری زد.
۲.۲. نقاط ورود و خروج
در استراتژی روندی، معمولا از اندیکاتورهای نوسانگر (مانند RSI و CCI) برای تعیین نقاط ورود به معامله استفاده میکنیم. نقاط خروج بر اساس نسبت ریسک به پاداش تعیین میشوند. بر اساس فاصله بین نقطه ورود و سطوح توقف زیان (stop loss) معاملهگران میتوانند سعی کنند که نسبت ریسک به پاداش مثبتی داشته باشند. مثلا اگر سطح توقف زیان ۵۰ پیپ از نقطه ورود به معامله فاصله داشته باشد، نقطه سودگیری (خروج از معامله) را میتوان ۵۰ پیپ یا دورتر از نقطه ورود تعیین کرد.
مثالی از شناخت روند در نمودار
در نمودار یورو/دلار ((EUR/USD فوق، بر اساس وجود کفها و سقفهای بالاتر، میتوان نتیجه گرفت که شاهد روندی صعودی هستیم. اگر وضعیت برعکس باشد، یعنی کفها و سقفهای پایینتری شکل گرفته باشند، میتوان نتیجه گرفت که روندی نزولی بر قیمت حاکم است.
مثالی از تعیین نقاط ورود و خروج
در استراتژی روندی، وقتی روندی قدرتمند را در بازار تشخیص دادید، در جهت روند معامله میکنید و به قول معروف، «روند دوست شماست».
برای مثال، در نمودار EUR/USD بالا شاهد روند افزایشی قدرتمندی هستیم. با استفاده از اندیکاتور CCI برای تعیین نقاط ورود، میبینیم که هر بار CCI پایینتر از ۱۰۰- برود، قیمت واکنش صعودی نشان میدهد. البته این قانونی همیشگی نیست ولی با دنبال کردن روند، هر چالهای در قیمت باعث میشود که خریداران بیشتری وارد بازار شوند و قیمت را بالاتر ببرند. در کل، میتوان گفت که در استراتژی معاملاتی روندی، شناخت روندی قدرتمند در نمودار ضروری است.
۳. نقاط قوت و ضعف استراتژی معاملاتی روندی
به سبب نیاز به بررسی متغیرهای متعدد، استراتژی معاملاتی روندی میتواند نسبتا زمانبر و انرژیبر باشد. در زیر تعدادی از نقاط قوت و ضعف این استراتژی را ذکر کردهایم تا بتوانید تصمیم بگیرید که آیا این استراتژی به درد شما میخورد یا خیر:
نقاط قوت:
- ایجاد فرصتهای معاملاتی زیاد
- نسبت ریسک به پاداش مناسب
نقاط ضعف:
- زمانبر است
- نیاز به دانش تخصصی در تحلیل تکنیکال دارد
مطالعه این مقاله پیشنهاد میشود: آشنایی با استراتژیهای معاملاتی فارکس
دیدگاه شما