یک مثال عینی آن بازار آتی سکه با اهرم ۱۰ است!
آرایش سهام در پرتفو
زهره صفری / کارشناس تحلیل کارگزاری بورسیران یکی از سوالات سرمایهگذاران در بازار سرمایه آن است که وقتی در هجمهای از اطلاعات و سیگنالهای خرید و فروش هستند، به کدام وزن بیشتری بدهند و در پرتفوی سرمایهگذاری خود چند سهم داشته باشند؟
به یاد داشته باشید که شما باید همواره در راستای استراتژیهای سرمایهگذاری خودتان که آنها را در پلن معاملاتی خود پیاده کردهاید، معامله کنید. شاید از میان صدها سیگنال خریدی که روزانه دریافت میکنید، تنها یک تا دو مورد از آنها منطبق بر پلن معاملاتی شما باشد. پس همواره سیگنالهای دریافتی را با پلن خود انطباق دهید. البته تذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که در دنیای مجازی ممکن است بسیاری از افراد به دنبال منافعی از دیگران باشند و بسیاری از سیگنالهای دریافتی شما اشتباه باشد. پس همواره این سیگنالها را دوباره چک کنید و از صحت و سقم آنها مطمئن شوید. هیچ کس جز خود شما، مسوول سود و زیان شما نیست! در پاسخ به این سوال که چند سهم بخریم، باید گفت این سوال پاسخ کمّی ندارد. پاسخ این سوال در نحوه معامله و نحوه مدیریت ریسک شما نهفته است. وقتی شما با حد زیان قابل تحمل خود، تعداد سهامی را که باید بخرید مشخص میکنید، درواقع تعداد سهام موجود در پرتفوی خود را تعیین میکنید. هرقدر سهام کمریسکتری انتخاب کنید، تنوع پرتفوی شما کمتر میشود و برعکس. زیرا زمانی که حد ضرر سهم به قیمت خرید آن نزدیک است، تعداد بیشتری از آن سهم را میتوانید بخرید و قاعدتا مبلغ بیشتری را به آن سهم اختصاص میدهید. پس در پرتفویی که سهام آن حد ضرر نزدیکی به قیمت سهم دارند، تنوع سهام اندک و حجم معامله هر سهم بالاست. یک نظریه در بازار سرمایه وجود دارد مبنی بر اینکه با تنوعبخشی به پرتفوی سرمایهگذاری، میتوان ریسک پرتفوی را کاهش داد. در این نظریه گفته میشود در صورتی که در یک پرتفوی تنوع وجود داشته باشد، برای مثال هم سهام فلزی، هم سهام پتروشیمی، هم سهام داخلی فروش و هم سهام صادراتمحور در پرتفوی وجود داشته باشد، این پرتفوی با احتمال کمتری متضرر خواهد شد. زیرا اگر سهام صادراتی دچار مشکل شود، سهام داخلی فروش مثبت میشود. اگر بیلت منفی شود و نفت مثبت شود، سهام فلزی کاهش مییابد و سهام نفتی رشد میکند و به این ترتیب ریسک پرتفو مدیریت میشود. شما میتوانید برای گنجاندن این سبک از مدیریت ریسک، آن را در پلن معاملاتی خود بیاورید. مثلا بیشتر از ۲۰ درصد پرتفوی خود را به یک صنعت اختصاص ندهید. یا حتما ۲۰ درصد سهام داخلی فروش در پرتفوی داشته باشید.
بعد از ضرر بزرگ در بورس چه باید کرد؟
این نکته را در نظر داشته باشید که جبران ضرر با چند اقدام امکان پذیر است اما آسیب روحی ناشی از زیانها به خصوص آسیبی که به اعتماد به نفس فرد وارد میشود، سخت خواهد بود و حفظ سلامت روحی یک فرد مهمتر از خسارت مالی او است. داشتن اعتماد به نفس یکی از ویژگیهای
این نکته را در نظر داشته باشید که جبران ضرر با چند اقدام امکان پذیر است اما آسیب روحی ناشی از زیانها به خصوص آسیبی که به اعتماد به نفس فرد وارد میشود، سخت خواهد بود و حفظ سلامت روحی یک فرد مهمتر از خسارت مالی او است.
داشتن اعتماد به نفس یکی از ویژگیهای خوب افراد است. اما همانطور که داشتن اعتماد به نفس بیش از حد میتواند منجر به گرفتن تصمیمات اشتباه در بازار و معاملات شود، از دست دادن اعتماد به نفس نیز در مثالی از پلن معاملاتی بازار سهام، بازار ارزهای دیجیتال یا سایر بازارهای مالی میتواند تاثیر منفی بر معاملات داشته باشد و منجر به ترس و تردید در تصمیمات معاملاتی شود.
- همچنین بخوانید: چگونه زیان خود را در بورس کم کنیم؟
اگر اعتماد به نفستان را از دست دهید، نمیتوانید برای جلوگیری از زیان بیشتر و ممانعت از شکستهای بزرگ اقدامی کنید و ممکن است فرصتهای پیشرویتان را هم از دست بدهید.
اشتباهی که خیلی از معاملهگران مبتدی انجام میدهند این است که پس از زیان بزرگ، به دلیل اینکه کاملا اعتماد به نفس خود را از دست دادهاند، شروع به زیر سوال بردن خود و تواناییشان میکنند. همین امر نیز منجر به این میشود که در معاملات بعدیشان عجولانه تصمیم بگیرند و با سود بسیار کم یا حتی ضرر، از معاملات خارج شوند یا در معامله اشتباهی که داشتهاند، باقی بمانند که این نیز ضرر بیشتری را برایشان در پی دارد.
ما در این مطلب قصد داریم به معاملهگرانی که دچار ضررهای سنگین شدهاند و اعتماد به نقس خود را از دست دادهاند، توصیههایی را ارائه کنیم که در به دست آوردن مجدد اعتماد به نفس و کسب سود در معاملات به آنان کمک کند.
گام اول: مهار ضرر
باید جلوی ضرر را بگیرید. همه معاملهگران در معاملات خود هم روزهای بد دارند و هم روزهای خوب، اما چیزی که باید به آن توجه داشت، این است که به عنوان یک اصل کلی، اجازه ندهید ضررهای یک معامله از سودهای معاملات دیگر فراتر رود.
تجربه کردن یک ضرر بزرگ، باعث میشود که همه نوع تضاد داخلی، از جمله خشم، ترس و تصمیم به انتقام گرفتن از بازار، ناامیدی، نفرت از خود یا تنفر از بازار در ذهنتان شکل گیرد.
همین عوامل باعث میشوند که بعد از یک ضرر بزرگ نتوانید تمرکز خود را حفظ کنید و با یک ذهن آرام معامله یا سرمایهگذاری کنید.
- همچنین بخوانید: رفتار قبیلهای در بورس یعنی چه؟
در چنین مواقعی به خاطر داشته باشد که کسی شما را مجبور نکرده است که حتما یک معامله جدید را شروع کنید. به کارهای دیگر مشغول شوید تا ذهنتان آرام شود. به خود زمان دهید تا بتوانید شفافتر فکر کنید و بهتر تصمیم بگیرید و به این نکته توجه داشته باشید که بازار همیشه هست و برای معامله کردن باز هم فرصت دارید. مهم درست و منطقی معامله کردن است.
به طور مثال، اگر در بورس تهران معامله میکنید و معمولا در یک معامله ۱۰ درصد سود به دست میآورید، اجازه ندهید در معاملات بد، ضرر شما به بیش از ۱۰ درصد برسد.
به عبارتی دیگر، نباید اجازه دهید میزان ضرر در روزهای بد، بیشتر از سود مثالی از پلن معاملاتی در روزهای خوب شود.
گام دوم: پذیرش مسئولیت ضرر
اغلب افراد، به خصوص انجمنها و گروههای مختلف تلگرامی همیشه در حال سرزنش و مقصر دانستن سایرین هستند. به عبارتی همه را مقصر میدانند، غیر از خودشان. این رفتار بسیار رایج است و حتی گاهی ممکن است افراد بدون اینکه خودشان از این رفتار مخرب آگاه باشند. از این کار لذت هم ببرند.
آنها مسئول زیانهای خود را سهامدار عمده، یک خبرگزاری خاص، ناظر بازار، حسابدار و حسابرس شرکت و افراد دیگر میدانند.
شاید شما زیان جزئی داشته باشید که میزان آن به قدری نباشد که از نظر مالی نابودتان کند یا شاید بزرگترین زیانتان را تجربه کردهاید، حتی شاید آنقدر زیانتان بزرگ بوده که به کل وضعیت مالیتان را دگرگون کرده است.
اگر زیانتان جزئی بوده که در این مواقع رفع و جبران ضرر سادهتر خواهد بود. اما اگر دچار زیان زیاد و هنگفتی شدهاید، متاسفانه کار خاصی نمیتوانید انجام دهید. شما باید مسئولیت زیان را خوتان بر عهده بگیرد و دیگران را مقصر ندانید. همیشه این بهانه وجود دارد که افراد، سازمانها و نهادهای مختلف را مقصر میدانند و زیانهایشان را به گردن دیگران میاندازند.
اما این ضرر تنها تجربه شما نیست و بسیاری از معاملهگران حرفهای نیز چنین تجربیاتی را در طول دوان معاملهگری خود داشتهاند که بعد از یک ضرر سنگین مجددا به بازی برگشتهاند و موفقتر از قبل ظاهر شدهاند.
به خاطر داشته باشید که پول همیشه خواهد آمد و اغلب مشکل مالی شما رفع خواهد شد اما سلامتیتان را در بورس به دلیل زیان به خطر نیندارید.
در اینگونه موارد، به دلیل فشار روحی زیادی که دارید به فکر انتقام از بازار نباشید و نخواهید با اتخاذ هر تصمیمی ضررتان را جبران کنید. به طور مثال، با قرض گرفتن پول از دیگران به خاطر رفع مشکل، خود را در مخمصه بزرگتر قرار ندهید چرا که احتمال گرفتار شدنتان بیشتر خواهد شد.
دیگران را مقصر زیان خود ندانید. اگر دیگران را مقصر بدانید پس نقش شما چیست و چرا در حال معامله هستید؟
مقصر دانستن دیگران مثل این است که سرنوشتتان را به دست دیگری سپردهاید و خودتان هیچ کنترلی روی معاملاتتان ندارید. انزجار از سایرین برای سلامتی خودتان هم مضر خواهد بود و از نظر روحی باعث آسیب شما میشود.
زمانی میتوانید از اتفاقات و تجربهها درس بگیرید و از آنها عبور کنید که خودتان مسئولیت همهچیز را بر عهده بگیرید و با خود بگویید، «مسئول این زیان من هستم».
پس مسئولیت کارتان را خودتان بپذیرید و به اینکه چه چیزی را باید به شکل دیگر انجام میدادید تا حداقل از ضرر بیشتر جلوگیری میکردید، بیاندیشید. در این حالت، احتمال پیش آمدن شرایط مشابه در آینده را کاهش میدهید.
شاید بازاری که در آن معامله میکنید مناسب شما نیست، شاید باید حد ضرر بهتری قرار میدادید. ممکن است ترید شما نسبت ریسک/پاداش مناسبی نداشته یا اینکه وارد دارایی خاصی شدید که از نقدشوندگی کافی برخوردار نبوده است.
دلیل ضرر هر چه باشد، شما باید قبول کنید که زیان شما به دلیل مدیریت نامناسب بوده، پس برای رفع آن باید قدمهایی بردارید.
پذیرفتن مسئولیت ضرر و اشتباهات باعث میشود که خودتان هم برای رفع مشکل تلاش کنید اما مسئول دانستن دیگران در اشتباهات باعث نمیشود که بتوانید از دیگران هم انتظار درست کردن اشتباهات را داشته باشید.
همیشه برای جبران ضرر فرصت هست. کاری که بعد از متضرر شدن باید انجام دهید، به دست آوردن اعتماد به نفس از دست رفتهتان است.
گام سوم: بازیابی تمرکز
در شروع معاملات ممکن است دارای اعتماد به نفس بیش از حد باشید که در اینگونه مواقع بازار شما را سرجایتان مینشاند و درس خوبی از آن میگیرید. متحمل شدن یک ضرر بزرگ، مثل ریسِت شدن و برگشتن به مراحل اولیه یک بازی مشکل است.
برای آنکه بتوانیم اعتماد به نفس خود را حفظ کنیم، وظیفه ما این است که روی سیستم معاملاتی خودمان تمرکز کنیم و پلن معاملاتی مناسب و مخصوص به خود را داشته باشیم. در این صورت با نتایج مثبتی که از معاملاتمان به دست میآوریم، میتوانیم اعتماد به نفس خود را هم حفظ کنیم و آن را ارتقاء دهیم.
برنامهریزی و داشتن سیستم معاملاتی مخصوص به خودمان و تمرکز روی آن، به تدریج منجر به کسب سود مناسب و اعتماد به نفس سالم میشود.
برای معامله کردن باید تنبلی را کنار بگذارید. معامله کردن سخت است پس تداوم فعالیت در این حوزه و پذیرش چالشهای آن نیاز به علاقه و داشتن روحیه ریسکپذیری دارد که در صورت شکست بتوانید روحیه خود را حفظ کنید و دوباره برخیزید.
زمانی که در بازار سودی کسب کنید و روند کسب سودتان ادامهدار باشد، کسب راحت سود نباید باعث تنبل شدن شما در معامله شود و اگر متضرر شدید، نبابد منجر به منحرف شدن شما از مسیر و هدفتان شود، بلکه باید دوباره به مسیر برگردید. این سیلیای که از طرف بازار به معاملهگر وارد میشود به او یادآوری میکند که بازار همواره در حال تغییر است و شما نباید تسلیم یا دچار تنبلی شوید.
گام چهارم: تمرین برای کسب دوباره اعتماد به نفس
به معاملات روی کاغذ یا معاملات مجازی روی بیاورید. معاملات صوری و کاغذی، فشار کمتری بر شما اعمال میکنند؛ به همین خاطر سادهتر میتوانید سیستم معاملاتیتان را بازبینی و تست کنید. روی معامله تمرکز کنید و نگران جنبه مالی آن نباشید.
زمانی که ذهن شما آماده معامله نیست، باعث میشود دچار زیان بزرگی شوید که در اغلب مواقع این باعث از بین رفتن اعتماد به نفستان میشود.
عدم توجه کافی به معامله، نداشتن شفافیت در تفکر، وحشتزدگی و بیش از حد تهاجمی بودن در معامله از جمله رفتارهای واکنشی مخرب از سمت شماست که تا زمانی که بتوانید ضررهای خود را جبران کنید و به وضعیت قبل برگردید، از خود نشان خواهید داد.
گام پنجم: از کم شروع کنید
معاملهکردن غیرواقعی و آزمایشی، باعث میشود که اعتماد به نفس شما افزایش یابد که این امر باعث میشود برای معامله با پول واقعی در بازار اعتماد به نفس بالاتری به دست آورید.
حسن معاملات غیرواقعی این است که به تدریج تمرکزتان روی معاملات بالا میرود و اعتماد به نفستان را دوباره به دست میآورید.
برای وارد شدن به بازار باید حواستان باشد که یکباره پول زیادی را برای سرمایهگذاری وارد بازار نکنید و با پول کم شروع به معامله کنید. بعد از آنکه روی سرمایه کمتان سود کسب کردید و تجربه به دست آوردید، به تدریج اعتماد به نفستان بیشتر میشود و در این صورت میتوانید مقدار پول قابل معاملهتان را بیشتر کنید.
پس معاملات واقعی را با سرعت کمتری ادامه دهید و وقتی معاملاتتان بهتر شد حجم پول بیشتری را وارد هر معامله کنید تا به حد نرمال برسید.
نگران پول نباشید، پول به طور خودکار با بهبود معاملاتتان خواهد آمد.
اینگونه معامله کردن باعث میشود، در صورت زیان در معامله پذیرش ضرر برایتان سادهتر باشد زیرا مقدار پول و زیان شما کمتر است. پس توصیه میشود که تا زمانی که معامله مثالی از پلن معاملاتی کردنتان بهتر شود، معاملاتتان را با سرعت کمتری ادامه دهید و بعد حجم پول هر معامله را به تدریج بیشتر کنید تا به حد نرمال برسید.
کلام پایانی
زمانی که در معاملهای دچار ضرر و زیان هنگفتی شدید، توصیه میشود که برای مدتی دست از معامله بکشید و ابتدا پلن معاملاتیتان را بررسی کنید، دلایل زیانتان را شناسایی نمایید و در پلن معاملاتیتان تغییرات لازم را اعمال کنید و اگر خواستید مجدد وارد بازار شوید.
پیش از معامله مجدد، مدتی به معاملات غیر واقعی ادامه دهید تا بتوانید تغییرات در پلن معاملاتی خود را تست کنید و اعتماد به نفس از دست رفتهتان را بازیابید.
زمانی مثالی از پلن معاملاتی که چندین معاملهتان سودآور بود و ذهنیت مناسب معامله را بازیافتید، دوباره دست به معامله با پول واقعی بزنید.
سیستم معاملاتی یا TRADING SYSTEM
ورود و خروج این حجم پول به این بازار باعث گردیده که این بازار پر ریسک ترین و نقدشونده ترین بازار جهانی شود و به همان نسبت برای نوسانگیری در آن نیاز به برنامه ریزی و دیسیپلین یا انضباط کاریست.
اگر به بازار کسب و کار دقت کنیم ،همواره کارفرمایان وکار آفرینانی موفق هستند که در هر مرحله از بیزنس خودمیدانند به دنبال چه هستند و این هدفمندی به قبل از شروع کار یا بیزنسشان برمیگردد .در طرح کسب و کار یا بیزنس پلنی که قبل از شروع داشته اند و بر اساس آن برنامه ریزی نموده اند.
در بازار جهانی نیز هدفمندی قبل معاملات، از عوامل اصلی وماندگاری ست.تریدینگ سیستم ابزاری ست که منجربه برنامه ریزی یا نوشتن تریدینگ پلن میگردد که همان بیزنس پلن بازار جهانی می باشد.
تریدینگ سیستم مجموع قوانینی ست که نقاط ورود وخروج به هر معامله ای را تعیین میکنند.تریدینگ سیستم یک سیستم شخصی ست وبراساس شخصیت های متفاوت معامله گری و درصد میزان ریسک پذیری معامله گر می تواندقوانین متفاوتی داشته باشد.
تریدینگ سیستم را می توانیم بر اساس پارامترهای تحلیل تکنیکال قانون بندی کنیم یا بر اساس میزان سرمایه وهمانطور که گفته شد این بستگی به شخصیت های متفاوت دارد.
این قوانین باید بتواند نقطه ورود ،خروج و مدیریت ریسک هر معامله ای را به معامله گر بگوید و قالبی بسازد به نام تریدینگ پلن که شامل نقطه ورود ، خروج و مدیریت ریسک می باشد.در واقع تریدینگ پلن خلاصه ای از تریدینگ سیستم است.
وقتی به 10 % برندگان بازارهای سرمایه و مالی میکنیم و دنبال عامل موفقیت شان میگردیم ،یکی از عوامل داشتن تریدینگ پلنی ست که بر اساس تریدینگ سیستم شخصی نوشته شده و درهر معامله رعایت میشود.در واقع یکی از عوامل اصلی داشتن تریدینگ پلن و انضباط رعایت آن است.
تریدینگ سیستم تکنیکال:
معمولا چارتیست ها با توجه به آنچه در مورد تکنیکال آموخته اند و می پسندند قوانین تکنیکالی را برای خود وضع میکنند و بر اساس آنها نقاط ورود و خروج خود را تعیین میکنند
و آنرا به شکل یک تریدینگ پلن در آورده و معامله میکنند.
یک تریدینگ سیستم ساده تکنیکالی می تواند بر اساس خطوط ساپورت و رزیستنس(حمایت و مقاومت )و فیبوناچی باشد.
قوانین تریدینگ سیستم خطوط چه می گوید؟
1.ساپورت خطی ست که با برخورد حداقل 2 قیمت کف و در حالت بهتر 3 قیمت تشکیل میشود و تنها پس تشکیل خط ساپورت و برخورد دوباره قیمت و برگشت از خط ،میتوانیم وارد معامله خرید شویم.
2. رزیستنس خطی ست که با برخورد 2 قیمت سقف و در حالت بهتر 3 قیمت سقف تشکیل میشود و تنها پس از تشکیل خط و برخورد دوباره قیمت به خط و برگشت آن وارد معامله فروش میشویم.
3. خطوط فیبوناچی از بالاترین تا پایین ترین قیمت روند کشیده میشوند و در تایم فریم 1 ساعت به پایین تنها به عنوان نقطه خروج استفاده میگردند.
این قوانین به ما می گوید زمانی که ساپورت تشکیل شد و قیمت دوباره به آن برخورد کرد و نتوانست آنرا بشکند ،می توانیم وارد معامله خرید بشویم .معمولا معامله خرید 5 الی 10 پیپ بالاتر از ساپورت بهتر است که انجام شود .نقطه ی حد ضرر می تواند کمی پایین تر از کف قیمتی خط ساپورت تعریف گردد و حد سود اولین درصد فیبوناچی تعریف شود
که از بالاترین قیمت تا پایین ترین قیمت کشیده شده است.آنچه بسیار اهمیت دارد حجم معامله است که معمولابهترین حجم 10 % دارایی برای معاملات است.
بطور مثال برای هر 1000 دلار دارایی ، بهتر است حجم معامله 0.1 تعریف شود .
این تریدینگ سیستم بسیار ساده ، اجازه ورود در هر زمانی را به ما نخواهد داد و همین قوانین باعث میشود مقدار زیادی از استرس معامله گر بکاهد و دیدگاهی تکنیکالی و سیستمی به او بدهد.
معامله فروش نیز برعکس این معامله تعریف میشود.
تریدینگ سیستمهای دیگری نیز بر اساس سایر ابزاروپارامترهای تکنیکال ساخته میشوند.
پارامترهایی مانند:
- میانگین های حرکتی
- استاتستیک ها
- اوسیلاتورها
- RSI
-بولینگرها
- و غیره
اغلب اوقات دو یا چند فرم از اندیکاتورها در ساخت یک قانون نقش دارند و معمولا ترکیبی از چند اندیکاتور در تصمیم بهتر کمک بیشتری میکنند.
برای مثال سیستم کراس میانگین های حرکتی که جزو سیستم های محبوب تریدرها یا معامله گران استفترکیبی ازمیانگین های بلند مدت و کوتاه مدت است.
این سیستم میگوید وقتی میانگین کوتاه مدت بالای میانگین بلندمدت کراس کرد ،زمان خرید است و برعکس آن زمان فروش.
یک نوع سیستم RSI فقط از یک اندیکاتور و آن هم RSI استفاده میکند و تنها یک قانون دارد که می گوید تنها زمانی که قیمت بالای یک خط خاص بود می توانید وارد معامله خرید شوید.
تجربه نشان میدهد که تریدینگ سیستم هایی که از ترکیب چند اندیکاتور ساخته مشوند کارایی بهتری در طول زمان دارند و موفقیت آن بستگبی به این دارد که تا چه اندازه قوانین ش کارامد باشند. بنابراین معامله گرانی که درصدد ویرایش قوانین سیستم خود هستند،در طول زمان نتیجه ی بهترو سود بیشتری میگیرند.
تریدینگ سیستم مانند هرسیستم دیگری در طول زمان نیاز به بازبینی و ویرایش دارد و شاید لازم باشد پارامترهای هر قانونی در طی معاملات ودر طول زمان ویرایش یا عوض گردد.
تریدینگ سیستم بر اساس مقدار سرمایه:
نوع دیگر تریدینگ سیستم که می تواند بسیار ساده باشد براساس مقدار سرمایه است.مثلا معامله گری مثالی از پلن معاملاتی براساس ریسک پذیری اش یا مقدار سرمایه اش ،در کف قیمتی که در نظر دارد وارد معامله خرید میشود و حد ضرر خود را 3 % سرمایه اش میگذارد و حد سود خود را 5 % سرمایه ی کل .
معامله گر دیگری همین پوزیشن یا معامله را تقسیم بر سه و در 3 معامله متفاوت میگذارد تا سبد معاملات خود را متنوع کند.هر معامله گری با توجه به سرمایه و ریسک پذیری و دانشی که از بازار دارد،میتواند یک سیستم شخصی طراحی کند و در طول زمان با کسب تجربه و شناخت بیشتر از بازار می تواند این سیستم را ویرایش بنماید.
۱۰ اشتباه مهلک معامله گران مبتدی
عموماً معاملهگران، در مقایسه با سرمایهگذاران، بهدفعات بیشتری خریدوفروش میکنند و افق دید کوتاهمدتتری دارند؛ این امر میتواند احتمال بروز اشتباه را خصوصاً در میان معاملهگران مبتدی افزایش داده و حتی منجر به از بین رفتن کل سرمایهشان نیز شود.
در اینجا به ۱۰ مورد از بدترین (و البته رایجترین) اشتباهات احتمالی اشاره میکنیم:
۱- افزایش زیان
یکی از مشخصههای معاملهگران موفق، تواناییشان در مدیریت کردن ضررهای کوچک است؛ آنها بهسرعت از معاملات ضرر ده خارج میشوند و روی سهم دیگری سرمایهگذاری میکنند.
اما معاملهگران ناموفق، با اولین نشانههای ضرر فلج میشوند و نمیتوانند در زمان مناسب عکسالعمل مناسب را از خود نشان دهند؛ این امر بیشتر به دلیل چالشهای روانشناختی معاملهگر است.
درواقع، آنها بهجای اینکه در همان ابتدای کار، روند زیان دهیشان را متوقف کنند، صرفاً به امید اینکه روند معاملات برمیگردد، در آن موقعیت باقی میمانند. درنهایت، عدم انجام اقدامات لازم، منجر به انباشتگی ضرر میشود که حتی میتواند کل سود و سرمایهشان را نیز ببلعد.
۲- شکست در اجرای حد ضرر
تعیین حد ضرر در موفقیت معاملات نقش کلیدی بازی میکند و عدم اجرای این دستور، یکی از بدترین اشتباهاتی است که یک معاملهگر تازهکار ممکن است انجام دهد.
تعیین حد ضرر کم باعث میشود شما خیلی سریع، قبل از اینکه میزان ضرر از کنترلتان خارج شود، جلوی آن را بگیرید.
ضمناً، معاملهگری که احساس میکند روند معاملات برمیگردد و حد ضررش را درست قبل از فعال شدن در یک معامله زیان ده کنسل میکند، میتواند معاملهای موفق انجام دهد.
۳- عدم برخورداری از یک پلن معاملاتی
تریدر های باتجربه همیشه طبق یک پلن معاملاتی عمل میکنند. آنها از قبل، نقاط مثالی از پلن معاملاتی ورود و خروج، سرمایهی موردنیاز برای معامله و حداکثر ضرری که حاضر و قادر به تحملش هستند را میدانند.
اما اغلب معاملهگران مبتدی قبل از شروع معاملات، فکری دربارهی پلن معاملاتیشان نکردهاند. حتی در میان آن دسته از معاملهگرانی که پلن آماده کردهاند هم در مقایسه با معاملهگران فصلی، احتمال تخطی و عدم رعایت برنامه بالاتر است.
ضمناً، ممکن است آنها روند معاملاتیشان را معکوس کنند و بعد از خرید سهمی، صرف پایین آمدن اندک قیمت سهم، سریعاً آن را به فروش برسانند.
۴- میانگین کم (زیاد) کردن
بله؛ میانگین کم کردن در خرید سهمهای آسِ بازار میتواند برای آن دسته از سرمایهگذارانی که افق بلندمدتی دارند، مثالی از پلن معاملاتی مؤثر واقع شود اما درعینحال میتواند برای معاملهگرانی که میخواهند سهام ریسکیتر ونوسانی تری را معامله کنند، بسیار خطرناک باشد.
برخی از بزرگترین ضررهای معاملات در تاریخ صرفاً به دلیل میانگین کم کردن در سهمی که در ضرر بوده است رخداده است و درنهایت، تریدر بعدازاینکه رقم ضرر به میزانی رسید که دیگر قادر به تحملش نبود، از سهم خارجشده است.
معاملهگران اغلب بیشتر از سرمایهگذاران محافظهکار، دست به فروش میزنند و بیشتر مایلاند وقتیکه در سود هستند، مجدد از آن سهام خریداری کرده و بهاینترتیب، میانگین خریدشان را افزایش دهند که البته این مورد هم میتواند بهاندازهی میانگین کم کردن، تریدر های تازهکار را متضرر کند.
۵- اهرم بالا
اهرم همانند یک شمشیر دو لبه عمل میکند زیرا همانطور که سود را در معاملات سود ده چند برابر میسازد، ضرر را نیز در معاملات زیان ده بیشتر میکند. ممکن است تریدر های تازهکار در انتخاب میزان اهرمشان، اشتباه کنند اما خیلی زود درخواهند یافت که اهرم بالا میتواند در مثالی از پلن معاملاتی یکچشم به هم زدن، کل سرمایه را بر باد دهد.
یک مثال عینی آن بازار آتی سکه با اهرم ۱۰ است!
بهعنوانمثال، در صورت انتخاب اهرم ۵۰:۱ که البته در معاملات خرد فارکس رایج است، فقط ۲% اشتباه و خطا میتواند کل سرمایه فرد را به بد دهد.
۶- بیشازحد معامله کردن
دفعات زیاد معاملات هم میتواند سودهای بهدستآمده را از بین ببرد و حتی منجر به تحمیل ضرر شود. بااینکه معاملهگران متبحر به تجربه و آزمونوخطا، با پرداخت هزینههای بسیار، دریافتهاند که دفعات زیاد معامله میتواند کل سود حاصله را به فنا دهد اما معاملهگران مبتدی، از این حقیقت غافل بوده و برخی نیز با پرداخت بهایی گزاف این درس را فرا خواهند گرفت.
۷- به دنبال گله رفتن
یکی دیگر از اشتباهاتی که تریدر های تازهکار مرتکب میشوند، پیروی و دنبالهروی کورکورانه از دیگران است که درنهایت یا منجر به ورود به سهم در سقفهای قیمتی یا خروج از آنها در کفهای قیمتی میگردد.
معاملهگران متبحر روند را دوست خود میدانند اما درعینحال میدانند که وقتی سهمی مملو از بازیگر شد، وقت خروج از آن فرارسیده است.
این در حالی است که معاملهگران تازهکار تا مدتها پس از خروج پولهای هوشمند از سهم، در آن باقی میمانند. ضمناً، تریدرهای تازهکار از اعتمادبهنفس کافی جهت رفتار خلاف روند نیز برخوردار نیستند.
۸- مثالی از پلن معاملاتی عدم تمرین
اشتباه معاملهگران تازهکار این است که پیش از انجام معاملات، زمان وقت کافی صرف تمرین و تحقیق نمیکنند؛ اما با توجه به اینکه آنها با روندهای فصلی، زمانبندی انتشار گزارشها و الگوهای معاملهگری که تریدر های باتجربه از آنها استفاده میکنند، آشنایی ندارند، اهمیت تمرین بیشازپیش مشخص میشود. متأسفانه، تمایل زیاد تریدر تازهکار به انجام معاملات، وی را از انجام تحقیق دربارهی سهم بازمیدارد که درنهایت، برای وی بسیار گران تمام خواهد شد.
۹- معامله در بازارهای متعدد
معاملهگران تازهکار از بازاری به بازاری دیگر می پرند و یک روز در بازار سهام، یک روز در قراردادهای آتی و آپشن و یک روز هم در بازار فارکس سرمایهگذاری میکنند.
بااینحال، معاملهگری در چند بازار تمرکز معاملهگر را بههمریخته و وی را از کسب تجربهی ضروری و موردنیاز برای تبدیلشدن به یک حرفهای و متخصص در یک بازار خاص محروم میکند.
۱۰- اعتمادبهنفس کاذب
معاملهگری، حرفهای دشوار و طاقتفرسا است اما اکثر معاملهگران تازهکار که در ابتدای کارشان، خوششانسی تازهکاران را تجربه میکنند، فکر میکنند معاملهگری آنها را یکشبه پولدار میکند.
چنین تفکر و برداشتی بسیار خطرناک است زیرا منجر به ایجاد حس رضایت از خود شده و معاملهگر را بهسوی انجام معاملات ریسکیتری که ممکن است حتی منجر به فاجعه شوند، سوق دهند.
خلاصه کلام
بله؛ معاملهگری، فعالیتی سودآور است؛ اما این سودآوری تا زمانی که بتوان از وقوع اشتباهاتی که در این مقاله بدان اشاره شد، جلوگیری کرد، ادامه خواهد داشت.
بااینکه همهی معاملهگران، از هر قشر و در هر بازاری، هر از چند گاهی با اشتباهاتی ازایندست روبرو خواهند شد، اما با توجه به اینکه ظرفیت و توانایی معاملهگران تازهکار در مواجه، پذیرش و جبران مثالی از پلن معاملاتی مثالی از پلن معاملاتی ضررهای ناشی از این اشتباهات در مقایسه با معاملهگران حرفهای، بهمراتب کمتر است، تریدر های مبتدی میبایست توجه ویژهای به این موارد داشته باشند و با تمرین و تحقیق، از احتمال وقوع آنها بکاهند.
گرداوری و ترجمه: ابراهیم شمسی
مطالبِ گردآوری یا ترجمهشده ” صرفاً ” جهت آگاهی کاربران سایت تهیه میشود و نشاندهنده نظرات مترجم نیست!
ترس در فارکس و نحوه مقابله با آن
در بازارهای مالی بیشتر از این که تحلیل تکنیکال اهمیت داشته باشد روانشناسی فردی و مدیریت هیجانات و احساسات است که فرد را به موفقیت میرساند. در بحث روانشناسی ترید اگر بخواهیم لیستی از این احساسات ایجاد کنیم بدون شک ترس اول این لیست قرار خواهد داشت. ترس علاوه بر این که یک احساس قدرتمند است سایر احساسات مانند اضطراب، خشم و غم را هم با خود به همراه میآورد. در این مقاله از امیر تریدر قصد داریم به بررسی صفر تا صد ترس در فارکس، علت ایجاد و راهکارهای مدیریت آن بپردازیم. تا انتها با ما همراه باشید.
علت ایجاد ترس
تجربه ترس یک اتفاق طبیعی است که همه انسان ها در طول زندگیشان با آن روبه رو شدهاند. ترس علیرغم تمام مشکلاتی که ممکن است برای ما ایجاد کند حافظ بقای ما است. چرا که بدون این حس نمیتوانیم خطر را تشخیص و به درستی به آن واکنش نشان دهیم.
هنگامی که در معرض خطر قرار بگیرید، مغز حس ترس را به وجود میآورد تا فرد را در بالاترین سطح هوشیاری و آگاهی قرار دهد و از خطر حفظ کند. به عنوان مثال حالتی را در نظر بگیرید که در چند معامله پشت سر هم ضرر کردهاید و اکنون قصد بازکردن معامله جدیدی را دارید. با وجود این که تمامی بررسیهای لازم را انجام دادهاید و حتی آن معامله میتواند تمام ضررهای شما را جبران کند، اما به دلیل وجود ترس وارد پوزیشن نمیشوید.
این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که مغز انسان تمایلی به صرف انرژی ندارد. بلکه دوست دارد شرایط موجود و عادتها و روتینهایی را که در ذهن ما ثبت شدهاند حفظ کند. هنگامی که در چند معامله متوالی ضرر میکنید مغز این حس را تبدیل به عادت میکند. همچنین سعی میکند برای جلوگیری از ترسِ بیشتر مانع انجام معامله شود.
انواع ترس های تریدرها
بر اساس تحقیقاتی که مارک داگلاس و گری دیتون نویسنده کتابهای «معامله گر منظم» و «معامله گری با ذهن آگاهانه» انجام دادند، یک معامله گر به طور کلی با 4 نوع ترس در بازارهای مالی مواجه است:
1- ترس از اشتباه کردن
میتوان گفت بزرگ ترین ترس در معاملات فارکس، ترس از اشتباه کردن است. زمانی که تریدر در معاملات خود اشتباه کند، اعتماد به نفسش به شدت کاهش مییابد. ممکن است از اشتباه کردن در معاملات بترسید مثلا ترس از این داشته باشید که نقطه ورود و خروجتان اشتباه است. حتی از این بترسید که با انجام این معامله کل سرمایهتان را ممکن است از دست بدهید. نتیجه این است که ذهن ناخودآگاهتان شما را در همان مسیر از دست دادن پول قرار میدهد. وقتی تریدر تصور میکند که حق ضرر کردن در بازار را ندارد از معاملهای که در ضرر است، خارج نمی شود چون نمیتواند بپذیرد که اشتباه کرده است.
2- ترس از دست دادن پول
بازار بر اساس احتمالات پیش میرود بنابراین نتیجه آن برد یا باخت است. شما هنگام معامله باید این نکته را در نظر بگیرید. بنابراین طبق یک استراتژی برای خود حد ضرر تعریف کنید تا در صورتی که نتیجه تحلیل شما اشتباه بود دچار خسارتهای مالی و روانی نشوید.
داشتن استراتژی خوب و پایبند بودن به آن کمک میکند تا با وجود این که ضرر میکنید اما باز هم برآیند معاملات شما مثبت باشد.
3- ترس جا ماندن از بازار یا فومو
نوع دیگر ترس در معاملات فارکس، ترس از دست دادن سود است. به این صورت که تریدر تحت تأثیر قرار گرفته و در بالاترین نقطه نمودار بدون توجه به استراتژی ترید میکند. ممکن است نتیجه این معامله سودآور باشد اما باعث ایجاد طرز تفکری میشود که در نهایت منجر به از دست دادن سرمایه زیادی از شخص میشود.
4- ترس به دست نیاوردن بالاترین سود ممکن
گاهی اوقات تریدرها به دلیل ترس از جا ماندن از سودِ بیشتر یک معامله را بیش از حد باز نگه میدارند. این باعث میشود تمام سودهایی که به دست آوردهاند را در یک حرکت ناگهانی بازار از دست بدهند.
با شناخت این 4 نوع ترسی که ممکن است در وجود شما هم باشد، میتوانید تا حدودی احساس ترس خود را مدیریت نمایید. زیرا ترس یک حالت روحی اجتنابناپذیر است که نمیتوان به طور کامل آن را از بین برد.
روش مقابله با ترس
درست است که این ترس در معاملات فارکس وجود دارد اما شما باید راهکارهایی برای مقابله با آن بیابید. برت استین بارگر، نویسنده کتاب The Daily Trading Coach میگوید ترس را دوست خود قرار دهید زیرا سعی دارد به شما هشدار دهد که چه چیزی در معامله گری صحیح نیست. باید بفهمید چه چیزی درست پیش نمیرود. برای این که بهتر متوجه شوید بهتر است سوالات زیر را از خودتان بپرسید:
- چرا احساس ناراحتی میکنم؟
- آیا منشأ ترس من از دست دادن پول است؟
- آیا عوامل فاندامنتال و تکنیکال به من سیگنال خارج شدن از بازار را میدهند؟
هنگامی که دلایل ترس خود را شناسایی کنید میتوانید از آن ها برای تصمیمگیری بهتر در پوزیشنهایتان استفاده کنید.
اگر بتوانید ریشه این احساسات را تجزیه و تحلیل و آن را روی پلن معاملاتی خود پیادهسازی کنید، میتوانید در سناریوهای خود موفقتر عمل کنید.
توصیههایی برای مواجهه با ترس
- ترس را در آغوش بگیرید.
ترس بخشی از طبیعت انسان هاست. بنابراین آن را بپزیرید و سعی کنید با شناسایی و آنالیز عوامل محرک، در جت بهبود معملاتتان از آن استفاده نمایید.
- منبع ترس خود را شناسایی کنید.
یاد بگیرید ترسهای منطقی و ترسهای غیر واقعی را از هم تشخیص دهید تا بتوانید راهکار مناسب برای آن بیابید.
- از ترس برای تصمیمگیری بهتر استفاده کنید.
هنگامی که منبع ترس را شناسایی نمودید سعی کنید از آن در جهت بهبود معامله هایتان استفاده کنید. با این کار توانستهاید از ترس جهت پیشرفت در فضای تریدینگ استفاده کنید.
در این مقاله سعی کردیم به موضوع پر اهمیت ترس در معاملات فارکس و دلایل وجود آن بپردازیم. تیم امیر تریدر با داشتن تحلیلگران حرفهای در کنار شما خواهد بود تا بتوانید معاملات پر سودی در بازار فارکس داشته باشید. شما میتوانید با عضویت رایگان در کانال VIP فارکس به سیگنال فارکس حرفه ای متخصصان ما دسترسی داشته باشید. منتظر شنیدن نظرات و پیشنهادات ارزشمند شما در بخش نظرات هستیم.
دیدگاه شما