نحوه تغییر روند بازار گاوی به خرسی


بازار صعودی

بازار صعودی

تعریف بازار صعودی چیست؟

بازار صعودی بازاری است که در آن قیمت ها در حال افزایش بوده و پیش‌بینی می‌شود باز هم افزایش یابند. اصطلاح «بازار صعودی» اغلب برای اشاره به بازار سهام استفاده می‌شود، اما می‌تواند برای هر نوع بازار دیگری که در آن معامله‌ای انجام می‌شود از قبیل اوراق قرضه، ارز و کالا به کار رود.

توضیحات مدیر مالی در مورد بازار صعودی

رونق اقتصادی بازار با خوش‌بینی، اعتمادبه‌نفس سرمایه گذاران و انتظارات نسبت به ادامه نتایج مثبت کنونی به وجود می‌آید. وقتی‌که روند معاملات در بازار مدام تغییر می‌کند، پیش‌بینی شرایط آتی بازار مشکل است. بخشی از این دشواری ازآن‌جهت است که تأثیرات عوامل رفتاری و روانشناسی و همین‌طور فعالیت‌های سفته بازانه فعالان بازار ممکن است نقش اثرگذاری در بازار ایفا کنند. بعضاً دیده می‌شود که از نماد خرس برای بازار نزولی و از نماد گاو مسابقه‌ای برای بازار صعودی استفاده می‌شود. استفاده از این نمادها با معانی «رونق» و «رکود» برای توصیف بازارها از روش حیوانات برای حمله به حریفانشان اقتباس می‌شود. یک گاو مسابقه‌ای شاخش را رو به آسمان بالا می‌گیرد و خرس پنجه‌اش را به زمین می‌کشد. این‌ها استعاره‌هایی برای نحوه حرکت و رفتار بازار است. اگر معاملات رو به افزایش باشند، بازار با رونق مواجه است (بازار شبیه به گاو مسابقه‌ای است) و اگر هم معاملات و قیمت ها رو به کاهش باشند، بازار با رکود دست‌وپنجه نرم می‌کند (بازار شبیه به خرس است)

معادل‌ انگلیسی بازار صعودی عبارت است از:

Bull Market

اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همین‌طور با اشتراک‌گذاری این نوشته در شبکه‌های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.

چگونه پایان یک روند را تشخیص دهیم؟

برای اینکه بتوانیم پایان یک روند را تشخیص دهیم ابتدا باید حالتها و موقعیتهای مارکت را بررسی کنیم. همانطور که می دانید بازار سه حالت می تواند داشته باشد: یا حالت صعودی (گاوی) دارد بدین معنا که خریداران کنترل بازار را در دست دارند و قیمت را به سمت بالا می برند؛ یا حالت نزولی (خرسی) دارد و به معنای این است که فروشنده ها کنترل بازار را در دست گرفته اند و قیمت را به سمت پایین می برند، و یا حالت رِنج دارد.

تریدر ها با دقت در نمودار یک نماد یا سهم متوجه حالات مختلف بازار می شوند و با توجه به سیگنالهایی که دریافت می کنند می توانند شکست یک روند را قبل از رخ دادن تشخیص دهند و دارایی خود را قبل از ریزش قیمت به فروش برسانند؛ و یا اگر احتمال بدهند که قیمت سهامی به زودی رشد خواهد داشت، اقدام به خرید آن سهم یا نماد در کف قیمتی بنمایند و بدین ترتیب از معاملات بازار سود کسب کنند.

پیشبینی شکست یک روند مستلزم کسب تجربه در بازار است. ولی ما در این مقاله بعضی از مهم ترین نکاتی را که می توانند یک سیگنال قوی از تغییر یک روند تلقی شوند برای شما آورده ایم:

شکست خط روند:

برای کشیدن یک خط روند اول باید بدانیم که روندمان صعودی است یا نزولی. روند های صعودی از موجهای جنبشی (رشد قیمت) و اصلاح قیمت تشکیل شده اند. برای کشیدن خط روند در یک موج صعودی هدف کشیدن خطی است که در صورت شکسته شدن به ما اخطار برگشت بازار را بدهد. پس ما دو دره ی واضح و مشخص را به هم وصل می کنیم و این خط را به سمت بالا امتداد می دهیم. در کشیدن خط روند به دو نکته توجه می کنیم: خط روندی معتبرتر است که تعداد نقاط برخورد بیشتر و تعداد شکستهای کمتری داشته باشد. به این معنا که قیمت (چه سایه و چه خود کندلها) زیاد از خط روند عبور نکرده باشد و تعداد تداخل ها کمتر باشد.

برای کشیدن خط روند در روند های نحوه تغییر روند بازار گاوی به خرسی نزولی که باز هم از موج ها و اصلاح های قیمتی تشکیل شده است دو قله ی تقریبا پشت سر هم را در نظر می گیریم و به هم وصل می کنیم. در کشیدن خطوط روند نزولی نیز اولویت با خطی است که کمتر شکسته شده باشد.

هر چقدر شیب خط روند بیشتر باشد اعتبارش کمتر است. وقتی چند خط روند پشت سر هم کشیدیم و ملاحظه کردیم که شیب خطوط رفته رفته در حال بیشتر شدن هستند احتمال شکسته شدن خط روند بیشتر می شود. در صورتی که روند شکسته شود و سایر خطوط روند با شیب کمتر را هم بشکند باید احتمال برگشت بازار را بدهیم و زمان آن رسیده که سودهایمان را ذخیره کنیم.

به عبارتی در بازارهای مالی با رسم خطوط روند سعی می کنیم گوش به زنگ باشیم تا با کوچکترین تغییر قیمت و شکسته شدن خطوط روند، در کنار در نظر گرفتن فاکتورهای دیگر بتوانیم در سریع ترین زمان ممکن پیشبینی کنیم که آیا بازار ریزشی خواهد بود یا رشد خواهد کرد؛ روند ما ادامه خواهد داشت یا برخواهد گشت. بعد از شکست روند معمولا در نمودارها حالت فشردگی خواهیم داشت که جهت این فشردگی به هر سمتی باشد شکست روند به همان سمت خواهد بود.

شکست میانگین متحرک:

یکی از تعاریف بسیار مهم در تحلیل تکنیکال مومنتوم است. مومنتوم (momentum) در بازارهای مالی به معنای سرعت و جهت تغییر قیمت یک نماد است. معامله بر اساس مومنتوم استراتژی ای است که در آن تریدرها دارایی هایی را که قیمت آنها در حال افزایش است می خرند و در اوج قیمت آنها را می فروشند.

تکنیکهای سرمایه گذاری ریچارد درایهاوس که به پدر سرمایه گذاری مومنتوم مشهور است، اصول اولیه ی معامله بر اساس مومنتوم هستند. قاعده ی اساسی در این معاملات که جزء استراتژی های سودآور هستند این است که "بالا بخرید و بالاتر بفروشید" که با اصل سرمایه گذاری ارزشی معمول که "پایین بخرید و بالا بفروشید" متفاوت است.

معاملات مومنتوم مزایای زیادی دارند؛ از جمله این که سهمی که می خرید ذاتا باارزش و در حال افزایش است و نیازی نیست که صبر کنید تا روزی باارزش شود. مزیت دیگر این است که امکان سود بالا در یک دوره ی کوتاه وجود دارد؛ چون می توانید از نوسانات بازار سود ببرید و به اصطلاح نوسان گیری کنید.

در استراتژی های مومنتوم باید جهت حرکت سهام را شناسایی کنیم و در نقطه ی مناسبی اقدام به خرید کنیم. بدین ترتیب با افزایش قیمت سهام سرمایه ی ما هم رشد می کند و تا زمانی که اخطار کاهش قیمت نداریم به حضورمان ادامه می دهیم و در صورت دریافت سیگنال ریزش، از بازار خارج می شویم. در استراتژی مومنتوم زمان ورود و خروج بسیار مهم است. اگر دیر وارد شوید ضرر می کنید و اگر زود خارج شوید ممکن است خیلی کم سود کنید.

معروف ترین و پرکاربرد ترین استراتژی مومنتوم که اکثر تریدر ها با آن آشنا هستند تقاطع میانگین های متحرک است.

از میانگین متحرک برای تصمیم گیری های غیر هیجانی استفاده می کنیم تا هیجان را کم کنیم و بتوانیم تصمیم گیری های عاقلانه تری داشته باشیم. کافی است که عدد میانگین متحرک (moving average) را طوری تنظیم کنید که کمترین شکستگی و رد شدن قیمت را به ما بدهد. اگر شیب میانگین متحرک صعودی باشد انتظار روند صعودی را داریم، اگر شیب نداشته باشد یا قیمت (کندلها) مداوم از داخل moving رد بشوند و به سمت پایین و بالا در نوسان باشند و آن را قطع کنند، به این معناست که بازار رنج است و اگر شیب moving نزولی باشد یعنی روند نزولی است. پس میانگین متحرک در بازارهای بدون روند کارایی ندارد و سود خوبی به ما نمی دهد چون جزو اندیکاتورهای trend است و در روند ها می شود از نحوه تغییر روند بازار گاوی به خرسی آن استفاده کرد. برای بازارهایی که رنج هستند بهتر است از اوسیلاتورها استفاده کنیم.

میانگین متحرک خاصیت آهنربایی یا مگنتیک دارد. یعنی زمانی که قیمتمان از میانگین متحرک ما فاصله ی خیلی زیادی بگیرد حالتی به وجود می آید که یا قیمت رنج می زند تا میانگین متحرک به آن برسد، یا در یک روند صعودی قیمت به سمت پایین نزول می کند تا با میانگین متحرک برخورد کند. این دو باید همیشه نزدیک به هم باشند و زمانی که از هم فاصله می گیرند یک سیگنال برای ماست زیرا جایی است که احتمال اصلاح و برگشت بازار زیاد است.

برای سیگنال گیری از این اندیکاتور، از دو میانگین متحرک تند (دوره ی تناوب کم) و میانگین متحرک کند (دوره ی تناوب زیاد) استفاده می کنیم. در این استراتژی هرگاه میانگین متحرک تند بالای میانگین متحرک کند قرار بگیرد روند صعودی خواهد بود و می توانیم آن را یک سیگنال خرید در نظر بگیریم. برعکس هرگاه میانگین متحرک تند زیر میانگین متحرک کند قرار بگیرد نشان دهنده ی این است که مومنتوم نزولی است.

تشخیص واگرایی در RSI:

یکی از محبوب ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال اندیکاتور RSI است که جزو اندیکاتورهای نوسان نما یا اوسیاتورها دسته بندی می شود. RSI تعیین کننده ی جهت و قدرت نسبی بازار است.

خط 70 در RSI مرز اشتیاق خرید است. اگر RSI از 70 بالاتر برود به این معناست که دیگر اشتیاقی برای خرید وجود ندارد یا به بیان دیگر خرید در این ناحیه اشباع شده است. از طرف دیگر خط 30 مرز اشتیاق فروش است و هرگاه RSI وارد این ناحیه شود به این معناست که دیگر اشتیاقی برای فروش وجود ندارد و نحوه تغییر روند بازار گاوی به خرسی فروش در این ناحیه اشباع شده است. با توجه به این نکته هرگاه اندیکاتور خط 70 را به سمت پایین قطع کند تحت شرایطی یک سیگنال نزولی اصلاح قیمتی یا تغییر روند محسوب می شود. همچنین در صورتی که RSI خط 30 را به سمت بالا قطع کند تحت شرایطی یک سیگنال صعودی اصلاح قیمتی یا تغییر روند به شمار می رود.

روی این اندیکاتور می توان خط روند رسم کرد که شکسته شدن آن سیگنال بسیار مهمی برای تریدرها است. با شکسته شدن روند RSI این اخطار را دریافت می کنیم که روند اصلی بازار به احتمال بالا شکسته خواهد شد.

اگر قیمت در حال رشد باشد ولی قدرت روند کاهشی داشته باشد، این نشانه ای از اتمام روند صعودی و آغاز روند نزولی و به اصطلاح واگرایی بازار است. واگرایی به حالتی گفته می شود که در آن قیمت برخلاف اندیکاتور حرکت کند. واگرایی ها در کنار خط روند مهم هستند و سیگنالهایی که از واگرایی ها بدست می آیند جزو معتبرترین سیگنالهایی هستند که می توان از نحوه تغییر روند بازار گاوی به خرسی یک اندیکاتور گرفت.

اگر روی چارت با روند قیمتی صعودی، واگرایی دیدیم در صورتی اقدام به فروش می کنیم که امتداد خط روند هم شکسته شود. در روندهای صعودی قله ی بالاتر در قیمت و قله ی پایین تر در RSI به معنای بازگشت روند، و دره ی بالاتر در قیمت و دره ی پایین تر در RSI به معنای ادامه ی روند است.

همچنین اگر در نمودار RSI سه سقف یا سه کف یکسان ساخته شده باشد احتمال یک اصلاح قیمتی به وجود می آید.

تشخیص الگوی سر و شانه:

سر و شانه یک الگوی برگشتی است که شکلگیری آن یک نشانه ی قوی از شکستن روند در بازار است. الگوی سر و شانه ی سقف یا صعودی از سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده که قله ی میانی نسبت به دو قله ی دیگر بیشترین ارتفاع را دارد. قبل و بعد از قله ی میانی (head) شانه های متعددی می توانند شکل بگیرند. در الگوهای سر و شانه بین شانه ی چپ و سر باید واگرایی وجود داشته باشد. ایجاد واگرایی تاییدی بر تشکیل الگوی سر و شانه است.

این الگو زمانی اعتبار بیشتری دارد که دو قله ی کناری از نظر بازه ی زمانی و تغییرات قیمتی مشابه یکدیگر باشند. هرگاه بخواهید با استفاده از این الگو ترید انجام دهید، بعد از اینکه الگو را روی نمودار تشخیص دادید منتظر شکستن خط گردن بمانید؛ هرگاه قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی ای خط گردن را بشکند و شما هنوز وارد معامله نشده باشید، منتظر پولبک (حرکت برگشتی) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. پس از شکسته شدن خط گردن و تایید آن، هدفی که نمودار دنبال می کند به اندازه ی اختلاف بازه ی قیمتی خط گردن و قله ی میانی خواهد بود. خط گردن می تواند کج باشد و زاویه داشته باشد و لزومی ندارد که حتما به صورت افقی کشیده شود؛ ولی این موضوع از اعتبار الگو می کاهد.

تشکیل این الگو در روند صعودی احتمال شکست روند و آغاز روند نزولی را افزایش می دهد؛ عکس این مطلب در مورد الگوی سر و شانه ی نزولی صادق است.

در انتها یادآور می شویم نکات ذکر شده در بالا به تنهایی اجازه ی ورود یا خروج به/از معامله به ما نمی دهند و باید با نکات دیگر تلفیق شوند چرا که ترکیب چند سیگنال در کنار هم احتمال برد ما در معاملات را افزایش خواهد داد.

منظور از نهنگ ، گاو و خرس در بازار ارز دیجیتال چیست؟

عبارات نهنگ، گاو و خرس در بازارهای ارز دیجیتال

برخی مفاهیم در د نیای ارز دیجیتال ممکن است گیج کننده باشد. اگر اصطلاحات نهنگ ، خرس و گاو نر را بشنوید، احتمالاً این سوال برای شما پیش می آید که این حیوانات چه ارتباطی با ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین دارند؟ در این مقاله خلاصه ای از تعریف هر اصطلاح و توضیح کار آن ها در فضای ارزهای دیجیتال تهیه شده است.

نهنگ ها

bitcoin whales1 btcplaymania 1

نهنگ ارز دیجیتال اصطلاحی است که به افراد یا نهادهایی گفته می شود که مقادیر زیادی ارز دیجیتال را در حساب خود جای داده اند. دقیقاً مانند پستانداران دریایی که با آنها یک نام مشترک دارند ، نهنگ های بیت کوین در اطراف فضای ارز دیجیتال حرکت می کنند و در هر نوبت یک موج ایجاد می کنند.

بسیاری از نهنگ های بیت کوین معامله گران یا صندوق های سرمایه گذاری ناشناخته‌ای هستند که فقط با آدرس عمومی قابل شناسایی هستند. برخی نهنگ های معروف مانند دوقلوهای وینکلوس یعنی تایلر و کامرون ، در زمانی تخمین زده می شد که ۱ درصد از کل بیت کوین های موجود نحوه تغییر روند بازار گاوی به خرسی در جهان را داشته باشند.

اما چرا این یک مسئله مهم است؟ خب به یاد داشته باشید که بلاکچین یک شبکه غیرمتمرکز است ، پس می توان درک کرد که چرا اشخاصی که مقادیر زیادی سکه دارند می توانند برای بازار مشکل ساز شوند.

با توجه به اینکه بازار ارزهای دیجیتال تا حد زیادی قابل کنترل نیست ، نهنگ ها می توانند نفوذ کافی برای جهت دهی بازار به سمت دلخواه خود را داشته باشند. بنابراین منطقی است که سرمایه گذاران به حرکات نهنگ ها توجه زیادی داشته و مشاهده کنند که چگونه ، چه موقع و در کجا معامله می کنند.

خرس ها

bitcoin bear scaled 1

هنگامی که ما در مورد خرس در بازار ارزهای دیجیتال صحبت می کنیم ، به وضعیتی از بازار اشاره می کنیم که بازار نزولی است و در آن فشار فروش بیشتر از فشار خرید می باشد. در طی یک بازار خرسی ، می توانید انتظار داشته باشید که قیمت ها پایین ترین سطح را داشته باشند.

یک مثال از بازار خرسی ، روند بیت کوین در آغاز سال ۲۰۱۸ است. مهم این است که بازار خرسی را با اصلاح قیمت اشتباه نگیرید. بازار خرسی یک دوره زمانی پایدار است که با حرکات قابل توجه رو به پایین مشخص می شود. اصلاح قیمت زمانی صورت می گیرد که قیمت ارز یا کالایی که بیش از ارزشش معامله می شود ، اصلاح شود.

گاو ها

crypto bull roadshow india

بازار گاوی مخالف بازار خرسی است. بنابراین ، اگر روند بازار رو به رشد باشد و شاهد صعود بازار باشیم ، پس بازار گاوی یا بازار گاو نر در جریان است. بازارهای گاو نر معمولاً با خوش بینی و اعتماد سرمایه گذاران مشخص می شوند. به عنوان مثال ، رسیدن بیت کوین به ۲۰۰۰۰ دلار در دسامبر ۲۰۱۷ ، نمونه بارز بازار گاوی است.

بنابراین خرس ها ، گاوها و نهنگ ها در صحنه ارز دیجیتال دست به دست هم می دهند و هر کدام مفهومی را منتقل می کنند. امیدواریم اکنون درک بهتری از تعریف و نحوه عملکرد آنها داشته باشید.

برای شناخت بهتر اصطلاحات ارز دیجیتال ، مقاله ۱۰ اصطلاح در معاملات ارز دیجیتال را حتما مطالعه کنید.

مهندس بختیار آهنی

بختیار آهنی کارشناسی ارشد هوش مصنوعی، ۱۸ سال سابقه برنامه نویسی، هم بنیان گذار کریپتوتانگ و مدیرمسئول پایگاه تحلیلی کارآفرینان کردستان است.

۵ سال هست که تمام تمرکز خود را روی بازار رمزارزها گذاشتم و در حال توسعه کریپتوتانگ و ساخت یک پلتفرم تخصصی برای ارزیابی پروژه های رمزارزی هستم.

آموزش انواع پترن های پرچم در تریدینگ

من بر این عقیده هستم که اگر کاری را یاد میگیرم بایستی آن را به اشتراک بگذارم تا بقیه هم از این دانش استفاده کنند. اخیرا یک کورس در زمینه تریدینگ حرفه ای را برداشتم که شامل آموزش انواع حالات اسپات، چارت خوانی، کار با بات و در نهایت فیوچرز است. در ادامه مباحث قبلی که در سایت منتشر کردم که پیش نیازهای شروع ترید و آشنایی با اسپات بود حالا رسیدم به پترن های پرچمی که بخش اعظمی از تصمیم گیری ها در خرید و فروش را این ها تشکیل می دهند.

به طور کلی ما دو مدل پترن پرچم وار داریم، یک پرچم برای بازار گاوی ( بازار رو به بالا ) و یک پرچم برای بازار خرسی ( بازار رو به پایین ) داریم.

همه پرچم ها حاصل یک روند صعودی یا نزولی شارپی هستند، مثلا در تصویر زیر ما بعد از یک روند صعودی یک پرچم تشکیل دادیم که این پرچم از نوع گاوی است، یعنی به احتمال بیشتری به سمت بالا می شکند.

این جمله خیلی مهم است که به احتمال زیاد به سمت بالا شکسته می شود، چرا که ممکن است در هر شرایطی با دلایل مختلف ، مثل اخبار بد مالی ، اخبار جنگ و سایر موارد این روند کاملا برعکس شکسته شود. ولی همیشه بایستی بحث فنی را مد نظر قرار داد.

در تصویر زیر ما یک مدل کلی خرسی را شاهد هستیم، در این روند بعد از یک سقوط قیمت حالت پرچم تشکیل شده که احتمالا بعد از این حالت نیز ما به سمت قیمت های پایین تر خواهیم رفت.

نکته ای که در تصاویر بالا بایستی به آن دقت شود حجم معاملات یا ولیوم است که با کندل های ثابت سبز و قرمز در پایین تصاویر مشخص شده است. در حالت گاوی بعد از ایجاد پرچم حجم معاملات کاسته می شود و ولیوم به اصطلاح از رمق می افتد تا دوباره به سمت بالا شلیک شویم، ولی در پرچم های خرسی همانند تصویر بالا ما ولیوم ثابتی داریم که با کندل های قرمز به سمت پایین ما را خواهند فرستاد.

حالا اگر شما بخواهید فقط بر اساس این پترن معامله انجام دهید ، بایستی در نظر داشته باشید که ما هنوز به آموزش معاملات فیوچرز نرسیده ایم. پس حتما دقت داشته باشید که ما در حالت اسپات می خواهیم خرید های خودمان را بین روند های پرچم های تشکیل شده تقسیم کنیم.

مثلا در بازار گاوی با زدن هر قله و وارد فاز کاهش ولیوم، می توانیم خرید های جدید خودمان از جفت ارز مد نظر را انجام دهیم. یا در بازار خرسی با رسیدن به هر کف و استارت ایجاد پرچم خرید های خودمان را انجام دهیم و منتظر تایید در سقوط بیشتر یا تغییر روند باشیم.

تله نحوه تغییر روند بازار گاوی به خرسی گاوی و تله خرسی به چه معناست؟

تله خرسی و تله گاوی

همه تریدرها لااقل یک بار تجربه داشته اند که پوزیشن خود را پس از ظاهر شدن نشانه های بازگشت روند بسته و پس از اندکی بازار به روند خود بازگردد، چیزی که اصطلاحاً تله گاوی و تله خرسی نامیده می شود. با ما همراه باشید تا بیشتر با مفهوم آنها آشنا شوید.

تله گاوی و تله خرسی به چه معناست؟

شرایطی را تصور کنید بازار مدتی است روندی صعودی را دنبال می کند و شما در جهت روند، در پوزیشن لانگ (خرید) هستید. ناگهان نشانه های حضور خرس ها (فروشندگان) در نمودار ظاهر می شود و شما پوزیشن خود را می بندید. اما پس از اندکی متوجه می شوید که بازار به روند پیشین خود بازگشته و شما متضرر شده اید. در واقع شما در یک «تله خرسی» گرفتار شده اید! همچنین به حالت عکس این مثال نیز «تله گاوی» گفته می شود.

این تله ها در همه بازارهای مالی دیده می شوند. اما سوال اصلی اینجاست که چگونه اسیر آنها نشویم؟ حال با چند راه حل ساده برای به حداقل رساندن تاثیر این تله ها بر معاملات آشنا شوید:

۱- حجم بازار را کنترل کنید؛ اغلب اصلاحات قیمتی که بدون فشار کافی اتفاق می افتند، حباب بوده و قابلیت ادامه ندارند.

۲- به دنبال واگرایی در RSI باشید؛ واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت و شاخص RSI در دو جهت مخالف حرکت کنند که معمولاً حاکی از وارونه شدن احتمالی بازار است.

۳- استاپ لاس (Stop Loss) خود را به قیمت فعلی نزدیک کنید؛ یکی از بهترین راه ها برای جلوگیری از ضرر در صورت واقعی بودن بازگشت، نزدیک کردن استاپ لاس به محدوده قیمت فعلی است. می توانید منطقه خطر، که پس از عبور قیمت از آن بازگشت روند ثابت شده است را به عنوان حد ضرر خود در نظر گرفته و ریسک صبر خود را به حداقل برسانید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.