تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها


تکنیک های ورود به بازار - قسمت 1

واگرایی‌ها بیانگر ضعف شدید معامله گران جاری می باشند. اما برای ورود به معامله مجاز نیستیم به دلیل ضعف معامله گران جاری ورود کنیم بلکه باید به دنبال قدرت معامله گران مقابل باشیم. مثلاً اگر در یک کف، واگرایی مثبت شکل بگیرد بیانگر ضعف فروش است اما برای خرید باید منتظر بمانیم خریداران از خود قدرت نشان بدهند. بر اساس روش های مرسوم مدیریت سرمایه گذاری، حجم ورود به معاملات بر اساس ریسک تعریف شده در کنار حد زیانی که تعریف می کنیم مشخص می شود. مثلا اگر شخصی در نظر دارد ۵٪ از سرمایه خود را در یک معامله ریسک کند باید فاصله حد زیان تا قیمت فعلی را مشخص کند و معادل ریالی ۵٪ از حساب خود را بر فاصله قیمت فعلی و حد زیان تقسیم کند تا تعداد سهامی که باید بخرد مشخص شود.

فرض کنیم شخصی ١٥٥ میلیون تومان سرمایه دارد و می خواهد در هر سهمی که سرمایه گذاری می کند ماکزیمم ریسکش معادل ۵٪ سرمایه یعنی ۵ میلیون تومان باشد. این شخص سهمی را در نرخ ۵۰۰ تومان خریده و حد زیان خود را روی ۴۰۰ تومان تنظیم کرده است، بنابراین فاصله ۴۰۰ تا ۵۰۰ که صد تومان است ریسک این سهم محسوب می شود. ۵ میلیون تومان تقسیم بر ۱۰۰ تومان می شود ۵۰ هزار سهم. بنابراین این شخص می تواند ۵۰ هزار سهم بخرد که در صورت افت قیمت به ۴۰۰ تومان تنها ۵٪ از سرمایه اش کسر می شود. بنابراین مشخص شدن تعداد سهام یا حجم سرمایه گذاری، ارتباط مستقیمی با مشخص شدن حد زیان دارد. اما در واگرایی ها، علی الخصوص واگرایی معمولی، معمولا حد زیان به دلیل اینکه در انتهای یک روند اتفاق می افتد، مشخص نیست. بنابراین باید با تکنیک هایی حد زیان را برایش مشخص کنیم . به تکنیکی که دنبال ورود به معامله هستیم ولی حد زیانش مشخص نیست و باید بعد از شکسته شدن یک محدوده ورود کنیم تکنیک " تریگری " گفته می شود.

ZTrvxolJ8sD6uoEoQNOGdzwy9koxLYy4zy5xNI0o.jpg

در این مقاله در نظر داریم در خصوص تکنیک های تریگری صحبت کنیم. تکنیک‌های تریگری بسیار گسترده می باشد. در این قسمت به ترتیب اولویت در خصوص این تکنیک ها صحبت می شود. در ابتدا تکنیک های اصلی ذکر می شود و در انتها تکنیک های فرعی در خصوص اش صحبت خواهد شد. لازم به ذکر است وقتی می توانیم از تکنیک های اصلی استفاده کنیم تکنیک های فرعی نباید مورد استفاده قرار گیرد. از تکنیک های فرعی زمانی مجازیم استفاده کنیم که با تکنیک های اصلی نتوانیم تریگر بگیریم.

تکنیک‌های اصلی تریگری

شکسته شدن خط روند

اصلی ترین روش تریگری، شکسته شدن خط روند در گام آخر حرکت می باشد. وقتی در یک نمودار واگرایی معمولی شکل می گیرد بیانگر ضعف معامله‌گران گام آخر است. برای گام آخر یک خط روند ترسیم می کنیم در صورت شکسته شدن رسماً سیگنال ورود می گیریم. به عنوان نمونه در شکل زیر که مربوط به سهام فرآور است، یک واگرایی مثبت آشکار داریم که بیانگر ضعف فروش است. با شکسته شدن خط روند نزولی، وارد معامله خرید می شویم. وقتی خط روند در محدوده 254۰7 ریال شکسته می شود حد زیان این معامله زیر 18204 ریال تنظیم می شود.

2AJewTNpoialJWZeErsEjxSn6E2wIlAWWU53d6bB.jpg

در حقیقت دلیل اینکه برای ورود به معامله با واگرایی مثبت شکل گرفته اکتفا نمی کنیم، عدم مشخص شدن حد زیان واضح است. یعنی چنانچه در همان محدوده 18204 ریال بخواهیم وارد معامله خرید شویم مشخص نیست که از چه محدوده ای پایین تر برود تحلیل ما اعتبار ندارد، بنابراین برای ورود به معامله حتماً باید با مشخص شدن ریسک دست به معامله زد. به عنوان نمونه ای دیگر در سهم فباهنر، شاهد واگرایی منفی هستیم که پس از شکسته شدن خط روند صعودی مجاز به معامله فروش با حد زیان 34447 هستیم.

در واقع تکنیکی که از آن استفاده می شود در گام اول، ضعف معامله گران جاری را بررسی می کند پس از آن دنبال قدرت معامله گران پر زور طرف مقابل است. در حقیقت در شکل فوق با واگرایی منفی که شکل گرفته، برداشت بازار ضعف خریدی است که وجود دارد و با قدرت فروشی که پس از شکسته شدن خط روند صعودی اتفاق می افتد وارد معامله فروش می شویم. در بسیاری از مواقع وقتی نشانه های ضعف هویدا می شود، در جهت مقابل، قدرت وارد بازار نمی شود و باعث می گردد ریتم حرکتی فعلی بازار صرفاً متوقف شود و نمودار به حالت خنثی در بیاید و شاهد چرخش در بازار نباشیم.

شکسته شدن مینور

در صورتی که گام نهایی حرکت بازار خط روندی نداشته باشد و نتوانیم از خط روند استفاده کنیم با شکسته شدن مینور قبل وارد معامله می شویم، به عبارتی با این تکنیک بعد از اتمام یک روند کوتاه مدت و بی اعتبار شدن تعریف روند می خواهیم وارد معامله شویم. به عنوان نمونه در شکل زیر که مربوط به سهم ایران خودرو می باشد، شاهد تشکیل RD+ هستیم. در ریتم کاهشی به شکل واضح نمی توان خط روند نزولی رسم کرد، بنابراین معامله گران پس از شکسته شدن مینور قبلی وارد معامله خرید می شوند.

وقتی معامله خرید انجام شد، حد زیان معامله، کفی است که از آن قیمت خیز برداشته است. در واقع خریدار بعد از اینکه ضعف را در فروشنده در قالب یک RD+ دید، به خریداران پر قدرتی که مینور قبل را شکستند اعتماد می کند و وارد معامله خرید می شود. در محدوده قیمتی که RD+ اتفاق می افتد به این دلیل نمی توان بدون تریگر وارد معامله خرید شد که نمی توان ریسک سنجی نمود و در صورتی که ریسک مشخص نشود حجمی نمی توان مشخص کرد. بنابراین لزوم تریگر گرفتن در بازار بر می گردد به ریسک سنجی و کنترل ریسکی که باید انجام گیرد. به عنوان مثالی دیگر، در شکل زیر در سهم خمحرکه، در دو تنظیم مک دی شاهد واگرایی منفی هستیم، بنابراین به دلیل ضعفی که در خرید وجود دارد دنبال فرصت‌های معاملاتی فروش هستیم. به محض شکسته شدن کف مینوری قبل، رسماً سیگنال فروش صادر می شود.

وقتی سطح مینوری که در تصویر مشخص است شکسته می شود، حد ضرر در سقف اصلی تنظیم می گردد. با اینکه در تصویر فوق قیمت کمی هم بالا آمد اما موفق نشد سطح سقف را بشکند و تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها حد ضرر را فعال نماید. منطق استفاده از مینورها تکمیل ریز موج های الیوتی است. زمانی که قیمت از یک ریز موج خود پایین تر یا بالاتر برود رسما بیانگر پایان یک ترکیب کوتاه مدت افزایشی یا کاهشی می باشد. بنابراین با این منطق از تریگرهای مینوری استفاده می کنیم.

در " قسمت دوم " این مقاله به موضوع شکسته شدن باند چنگال و همچنین تکنیک های فرعی تریگری می پردازیم.

آموزش کامل فارکس

آموزش رایگان فارکس

اگر می‌خواهید به شکلی اصولی فارکس را یاد بگیرید، نباید بی‌گدار به آب بزنید! احتمالاً با تریدرهای زیادی مواجه خواهید شد که با این‌که سال‌هاست مشغول معامله هستند اما برخی از اصول بنیادین و بدیهی بازار را نمی‌دانند و نسبت به ساز و کار بازار شناخت کافی ندارند. یکی از عوامل مهم ضررده بودن اکثر تریدرها این است که به اندازه کافی روی یادگیری زمان نمی‌گذراند و خیلی سریع می‌خواهند معاملات خود را شروع کنند!

یادگیری فارکس یک امر یک شبه نیست. هیچ‌کس نمی‌تواند با گذراندن یک یا چند دوره به سودهای آنچنانی دست یابد. رسیدن به سوددهی مستمر احتیاج به سال‌ها تجربه، تمرین و ممارست دارد.

یادتان باشد که توقعتان از بازارهای مالی را واقعی کنید. اگر برای یک شبه ره صد ساله را رفتن به فارکس رو‌آورده‌اید بدانید که قربانی این بازار هستید.

در این بخش در طی این سلسله مقالات با اصول کلی بازار فارکس آشنا شوید. اگر در ابتدا بعضی از مطالب را به طور کامل متوجه نشدید، نگران نباشید. در مراحل اول فقط قرار است یک دورنما و آشنایی کلی با بازار پیدا کنید.

پرسش و پاسخ در حوزه بازارهای مالی

پاسخ پرسش های خود را با بهترین کیفیت در پرسمان دریافت کنید.

جستجو

دسته بندی پرسش ها

برچسب های پر استفاده

پاسخگوی پرسش های تخصصی شما هستیم.
  • آخرین پرسش ها
  • پرسش های برگزیده
  • پرسش های من
  • نمایش بر اساس:
  • آخرین پرسشها
  • برترین امتیازها
  • بیشترین پاسخها
  • بیشترین نظرات

ترید با واگراییها

سلام. اگربخواهیم با واگراییها ترید کنیم مثلا در تشکیل الگوهای هارمونیک که همزمان واگرایی هم داریم نقطه ی ورود ما در چه مکانی میشود و با دیدن چه تریگری؟؟

نمودار لگاریتمی و حسابی

سلام. برای تحلیل تکنیکال از نمودار لگاریتمی باید استفاده کرد؟ اگر نمودار لگاریتمی باشد برای استفاده از فیبوناچی چه کاری می توان انجام داد. مطلبی می خوندم که لازم است از ترکیب fibochanel و fibo ret بایست استفاده کرد. ممنون

برنامه نویسی

با سلام . کدام نرم افزار تحلیل دیتا محیط تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها برنامه نویسی به زبان جاوا یا VBA دارد؟ نرم افزار متاتریدر به زبان MQL5 است که زبان خاصی هست و یادگرفتنش مزیت عمومی ندارد، اما زبان جاوا و VBA همه جا کاربرد دارد. در کل کدام نرم افزار رو برای نوشتن الگوریتم.

ابزار تکنیکال

با سلام و خسته نباشید. منبعی برای استفاده از سطوح فیبوناچی قوسی Arcs و خطوط فن Fans یا خطوط رگرسیون معرفی میکنید؟ یا اگر کتابی هست؟ ابزاری که در متاتریدر هستند ولی کمتر به آن اشاره شده.

انتقال کش دیتا به نرم افزار موتیو ویو

سلام و درود. پس از انتقال دیتا عادی به موتیو ویو هیچ مشکلی نیست، اما موقع انقال کش دیتا به آن چارت به هم میریزد به طوری که قیمت های ابتدایی چارت خیلی بیشتر از قیمت های کش دیتا هستند، لازم به ذکر است که موقع ایمپورت دیتا ماهانه و هفتگی، ورودی موتیو.

امواج الیوت و ماژور ها

سلام خسته نباشید.آیا درسته که در یک روند صعودی یا نزولی و حرکت impulse اصلاح هایی که صورت میگیره فقط در صورتی میتواننم در یک درجه الیوتی به عنوان موج 2 یا 4 به حساب بیان که حتما 38 درصد از زمان یه قیمت حرکت قبل اصلاح بشه و اندیکاتور macd تغییر فاز.

برای مشاهده پرسش های خود ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید

نکات مهم


لطفا در طرح پرسش به موارد زیر دقت کنید چون پرسش های با کیفیت پاسخ های با کیفیتی را نیز به دنبال خواهند داشت:
1. قبل از طرح پرسش ابتدا در پرسمان جستجو کنید که پرسش شما مطرح نشده باشد.
2. دقت کنید پرسمان فضایی برای پرسش های حرفه ای و تخصصی است، لذا پرسش هایی که مربوط به پشتیبانی باشد در پرسمان پاسخ داده نمیشوند.
3. سعی کنید پرسش خود را مبسوط و همراه با جزئیات مطرح کنید.
4. حداقل از 3 برچسب استفاده کنید. (سه کلمه کلیدی در متن پرسش) و بعد از تایپ هر کلمه دکمه Enter را فشار دهید.
5. حداکثر از دو تصویر میتوانید در پرسش های خود استفاده کنید.
6. فضای پرسش و پاسخ بصورت گفتگو نیست و مبتنی بر یک پرسش یک پاسخ است.
7. اگر دسته پرسش مورد نظر شما در پرسمان یافت نشد با پشتیبانی تماس بگیرید.
آیدی تلگرام پشتیبانی پرسمان: [email protected]

واگرایی زمانی چیست؟

واگرایی از آن مفاهیمی است که در تحلیل معامله گران و تحلیل‌گران بازارهای مالی که به صورت تکنیکال بازار را رصد و بررسی می‌کنند، بارها می‌شنوید. دلیل تکرار آن نیز اهمیت و کاربرد آن در چرخش‌های بازار است. در این مقاله به واگرایی زمانی که یکی از مهم‌ترین واگرایی‌ها است پرداخته‌ایم.

واگرایی ابزاری برای شناخت تغییر و ادامه روند محسوب می‌شود و می‌توان در نقاط حساس از آن بهره برد تا مسیر معامله را مشخص کرد. از این رو ابتدا باید تسلط کافی بر نمودار قیمت داشته باشید و سپس اندیکاتورها و نوسان‌نماهای لازم را بشناسید.

با شناختی که از بازار به دست می‌آورید و تبحر بر روی اندیکاتورها می‌توانید واگرایی‌ها را تشخیص دهید و در نتیجه معاملات بهتر، پرسودتر و مطمئن‌تری داشته باشید.

نمودار قیمت چیست؟

اولین چیزی که در دنیای معامله‌گری با آن روبرو می‌شوید، چارت یا نمودار قیمت است. این نمودار نوسانات سهام یا ارز را به شما نشان می‌دهد و بر اساس آن می‌توانید استراتژی‌های مدنظرتان را پیاده‌سازی کنید.

چارت قیمت ممکن است به حالت صعودی، نزولی یا خنثی (رنج) باشد. بنابراین نخست باید تشخیص دهیم که روند بازار چگونه است؟ آیا روند صعودی است یا نزولی؟

نکته‌ای که در مورد واگرایی در مورد روندها در نمودار قیمت مهم است، این است که روندهای خنثی کاربردی در واگرایی ندارند، بنابراین برای ما روند صعودی و نزولی سهم یا ارز در نمودار مهم است.

در تصویر زیر هر سه نمونه روند در چارت نشان داده شده است.

انواع روند در نمودار قیمت

انواع واگرایی

به طور کلی دو مدل واگرایی وجود دارد که هر کدام چند شاخه می‌شود. اما تقسیم‌بندی کلی واگرایی شامل موارد زیر است:

  1. واگرایی قیمت: در این مدل واگرایی به روند قیمت و روند اندیکاتور دقت می‌شود و بر اساس آن‌ها می‌توان متوجه واگرایی شد. در واگرایی قیمت، تأکید معامله گران بر محور قیمت و تغییراتی است که در حجم و شتاب کندل‌ها ایجاد می‌شود.
  2. واگرایی زمان: در واگرایی زمانی نگاه معامله‌گران به وضعیت کندل‌ها و تعداد آن‌ها در اصلاح و روند در بعد زمان است. به عبارتی اینجا با شمارش شمع‌ها در محور عمودی رو به رو هستیم تا متوجه واگرایی شویم.

واگرایی قیمت

واگرایی Divergence قیمت به روند معکوس اندیکاتور و نمودار گفته می‌شود. به عبارت ساده‌تر وقتی مشاهده کردید که روند در قیمت صعودی است، اما اندیکاتور روند نزولی به شما نشان می‌دهد، یعنی دچار واگرایی شده‌ایم.

واگرایی زمانی

واگرایی زمانی بر اساس رفتار قیمت در طول زمان تعیین شده است. در این نوع واگرایی به جای توجه به وضعیت اندیکاتورها باید به کندل‌ها و تعداد آن‌ها در روند و اصلاحات توجه کرد. برای واگرایی زمانی از نسبت‌های فیبوناچی زمانی نیز استفاده می‌کنند.

هنگامی که در یک دوره زمانی، قیمت بیشتر از گام قبلی خود اصلاح می‌کند، پدیده واگرایی زمانی به وجود می‌آید. به عبارت دیگر، اگر فیبوناچی اصلاحی قیمتی و زمانی را رسم کنیم و متوجه شویم که درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است، واگرایی زمانی را می‌بینیم. ابزار گن باکس نیز می‌تواند به عنوان یک ابزار مناسب برای شناخت واگرایی زمانی به کار رود.

واگرایی زمانی معمولی

واگرایی زمانی معمولی که به آن RTD هم تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها می‌گویند، هنگامی رخ می‌دهد که تعداد کندل‌های اصلاحی بازار بیشتر از کندل‌های روند باشد. در این صورت متوجه می‌شویم که بازار به روند خود ادامه می‌دهد و میل به چرخش در بازار وجود ندارد. اگر از فیبوناچی برای پیدا کردن اصلاحی استفاده کنید باید مقدار اصلاح زمانی بیشتر از 100 درصد باشد.

واگرایی زمانی هوشمند

واگرایی زمانی هوشمند یا STD زمانی رخ می‌دهد که تعداد کندل‌های اصلاحی کمتر از کندل‌های موج قبلی روند است و نکته اساسی این است که میزان اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است. در نتیجه باز هم می‌توانیم متوجه شویم که روند ادامه دارد.

واگرایی به طور کلی می‌تواند قدرت روند را مشخص کند و در واگرایی زمانی هوشمند نیز بهتر می‌توان به این نتیجه رسید، چرا که شتاب حرکت و حضور خریداران را در مدت زمانی رصد می‌کند و صبر فروشندگان را می‌سنجد.

وقتی ضعف در یک روند ایجاد می‌شود، احتمال برگشت وجود دارد ولی در کندل شماری و نسبت‌های واگرایی متوجه تثبیت روند و عدم توانایی خرس‌ها یا گاوها در تغییر روند دارند.

واگرایی زمانی هوشمند

ترکیب واگرایی زمانی و قیمتی

ممکن است بازار به واگرایی‌ها بی‌اعتنا باشد و تحلیل شما درست از آب درنیاید، اما ترکیب دو یا سه تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها واگرایی می‌تواند تأییدیه‌های قدرتمندی برای شما به ارمغان بیاورد. ترکیب واگرایی زمانی و واگرایی مخفی می‌تواند قدرت روند در ادامه را تثبیت کند.

در صورتی که هم شاهد تثبیت روند در واگرایی زمانی باشیم هم قدرت خریداران و فروشندگان در روند را با واگرایی مخفی بسنجیم، می‌توانیم امید بیشتری به ادامه روند داشته باشیم.

علاوه بر این اگر واگرایی معمولی، واگرایی مخفی و واگرایی زمانی را با همدیگر بسنجید، در سهامداری خود بهتر می‌توانید عمل کنید. چرا که ممکن است سهم شما روزها در یک روند فرسایشی کاهشی قرار بگیرد اما شما با سنجش قدرت روند متوجه می‌شوید که آیا روند منفی به شدت ادامه‌دار خواهد بود یا سهم شما در حباب منفی قرار گرفته است.

واگرایی زمانی می‌تواند تایید کننده واگرایی‌های قیمتی باشد، چون امکان دارد که شما هر دو واگرایی را ببینید و یا واگرایی قیمتی در اندیکاتورها واضح نباشند. در این نقطه شما می‌توانید از واگرایی زمانی به عنوان ابزاری برای بررسی موقعیت سهم استفاده کنید و ببینید که واگرایی زمان کدام واگرایی را تأیید می‌کند.

الگوها و پترن های هارمونیک بخش دوم

این پترن ها بسیار دقیق هستند. معامله‌گرها برای تعیین نقاط معکوس دقیق نیاز دارند که این الگوها تحرکات و تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها نوسانات بزرگ و قوی بازار را نشان دهند.

آن‌ها ممکن است الگویی ببینند که کاملاً شبیه یک الگوی هارمونیک است اما سطوح فیبوناچی با آن‌ها هماهنگ نباشند .

بنابراین، این الگو از لحاظ هماهنگی با سایر اجزای معامله، قابل‌ اعتماد نیست .

این امر می‌تواند یک مزیت باشد؛ زیرا باعث می‌شود معامله‌گر صبر کند تا موقعیت مناسب‌تری برای ورود به بازار معاملاتی فارکس پیدا کند.

الگوهای هارمونیک می‌توانند اندازه‌گیری کنند که تحرکات فعلی تا چه زمانی ادامه خواهند داشت


اما همچنین می‌توانند نقاط معکوس را نیز پوشش دهند .

این خطر زمانی اتفاق می‌افتد که معامله‌گر در ناحیه‌ی معکوس موقعیتی را انتخاب می‌کند و الگو شکست می‌خورد .

وقتی این اتفاق رخ می‌دهد، معامله‌گر در موقعیتی گرفتار می‌شود که روند کاملاً برخلاف پیش بینیش حرکت می‌کند .

بنابراین، دقیقاً مانند هر استراتژی دیگری، در استراتژی این پترن ها نیز باید به مدیریت ریسک توجه خاص داشته باشیم .

به یاد داشته باشید این پترن ها می‌توانند درون پترن های دیگری ایجاد شده باشند و حتی ممکن است الگوهای غیر هارمونیک در بتن الگوهای هارمونیک باشند.

این موضوع به اثربخشی هارمونیک‌ها کمک می‌کند و نقاط ورود و خروج معامله‌گر را افزایش می‌دهد .

در یک موج هارمونیک نیز می‌توان یک موج دیگر دید. قیمت‌ها دائماً در حال تغییر هستند.

بنابراین، بهتر است بهتام فرم های بالاتر در بازار فارکس توجه کنیم .به طور مثال تایم فرم روزانه هفتگی و یا حتی ماهیانه .

برای استفاده از این روش، معامله‌گر از پلتفرم نموداری استفاده می‌کند
که امکان ترسیم چندین سطح فیبوناچی بازگشتی برای اندازه‌گیری هر موج را به معامله گر بدهد .


نحوه‌ی معامله کردن با الگو‌های هارمونیک

گام‌های زیر را می‌توان برای معامله در بازارهای معاملاتی با استفاده از الگوهای هارمونیک طی کرد:

پیش بینی و تشخیص احتمالی الگو از ابتدای شکل گرفتن الگو
تعیین استراتژی ترید و معامله بر اساس الگو
مشخص کردن نقاط ورود و خروج ، اهداف و حد ضرر


مرحله‌ی اول :

به این صورت که پس از حرکت اولیه(XA) قیمت تا چه سطحی از این حرکت را برای تشکیل نقطه‌ی B اصلاح می‌کند .


در مرحله‌ی دوم :

پس از اصلاح در موج و تشکیل نقطه حلیلگران هارمونیک‌کار دو استراتژی ترید و معامله پیش روی خود دارند:

در موج آخر پترن های هارمونیک (CD) معامله‌ی خود را انجام دهید .
پس از تشکیل کامل الگوی هارمونیک ترید کنید .


مرحله‌ی سوم :

پس از تصمیم گیری معامله گر برای نقطه ورود به معامله، به اصطلاح مرحله‌ی تنظیم سفارش آغاز می‌شود .

در این مرحله با توجه به دو استراتژی معامله با الگوهای هارمونیک که در مرحله‌ی دوم به آنها اشاره شد

نقاط ورود و خروج و حد ضرر تعیین می‌شوند.

نکته‌ی قابل توجه دیگری که کمک شایانی به معامله‌گر در معامله با پترن های هارمونیک می‌کند،

کمک گرفتن از اندیکاتورها و واگرایی‌های تشکیل شده در آن‌ها برای دریافت تایید بازگشت/ادامه‌ی روند است.

به طور مثال در استراتژی نوع دوم پس از رسیدن به نقطه‌ D، معامله‌گر برای اطمینان از اینکه آیا این نقطه‌ی بازگشت است

اگر در اندیکاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) یا مکدی (MACD) واگرایی مشاهده کند با اطمینان بیشتری به معامله می‌پردازد.

یا در استراتژی نوع اول می‌توان از واگرایی‌های مخفی (HD) برای ادامه‌ی روند، تایید دریافت کرد.

نقطه‌ی ورود در استراتژی اول پس از شکسته شدن روند یا پول‌بک به این خط روند است

و هدف الگوی هارمونیک مورد نظر محسوب می‌شود .

برای حد ضرر نیز می‌توان از نقطه‌ی C نیز استفاده کرد.

تنظیم نقاط معامله

هر الگو، نشان‌دهنده نقاط بازگشتی احتمالی است و الزاما بیانگر نقاط دقیق انجام معامله نیست .

زیرا دو پیش‌بینی متفاوت، تشکیل‌دهنده نقطه D است .

اگر همه نقاط پیش‌بینی شده در نزدیکی نقطه موردنظر باشند، معامله‌گر می‌تواند در آن محدوده وارد معامله شود .

اگر پیش‌بینی‌ها متفاوت باشند، باید به دنبال نشانه‌های دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیر موردانتظار بود .

اینکار را می‌تواند از طریق یک اندیکاتور دیگر یا با مشاهده تحرکات قیمت کسب کرد .

خارج شدن از حالت الگو و پترن هارمونیک

مواردی وجود دارد که باعث می شود در واقع به شما هشدار دهد که الگوی مورد نظر از حالت خود خارج شده و اصطلاحا فیلد شده است که به ترتیب زیر می باشند :

مهمترین حالت گپ ها هستند که سیگنال هشداری را اعلام می کنند

به این صورت که شکاف هایی که ایجاد می شوند معمولا قیمت نهایی از آخرین ساعات روز جمعه به اولین ساعات روز دوشنبه ها تشکیل می شوند

و یا اخبار خیلی مهم و تاثیر گذار در بازار بورس و معاملات طی هفته

و یا بسته شدن نمودارهای کندل استیکی که برخلاف پیش بینی ما کوتاه تر یا بلندتر بسته می شوند

همگی اینها هشدارهایی هستند که به ما داده می شود که سیگنالی دال بر تغییر حالت و شکل پترن مورد نظر و فیلد شدن آن الگو در نظر گرفته می شوند .

راهنمای پترن های هارمونیک

یک تحلیلگر ممکن است در برسی یک روند الگو هایی شبیه به الگو های هارمونیک را مشاهده کند.

اما نکته ای که باعث می شود پترن های هارمونیک به شدت دقیق عمل کنند ،

نسبت های فیبوناچی هستند که در این پترن ها حرف اول و آخر را میزنند .

بنابراین در صورتی که الگوی هارمونیکی در روند شناسایی شد ، ابتدا بایستی نسبت های فیبوناچی آن پترن بررسی شود

و در صورت تایید این نسبت ها ، منتظر تثبیت پترن ماند.

هیچ روش مشخص و یا سیستماتیکی برای شناسایی پترن های هارمونیک بطور رسمی وجود ندارد.

تحلیلگرباید با تکرار و تمرین مداوم ، چشم خود را به شناسایی اولیه این پترن ها در روند عادت دهد.

بنابراین تکرار و تمرین در مورد پترن های هارمونیک بسیار کلیدی و با اهمیت است

در دل هر پترن هارمونیک ، میتوان پترن ها و حتی امواج صعودی/نزولی متعددی را یافت که اعتبار پترن را افزایش می دهند.

بنابراین بهتر است برای شناسایی پترن های هارمونیک از بازه های زمانی بالاتر شروع کنیم و به بازه های زمانی پایین تر برسیم .

رسم الگوهای هارمونیک

ترسیم این الگوها و پترن ها بسیار دشوار هستند و به راحتی با چشم قابل شتخیص نیستند

بنا براین چندین اندیکاتور در بازار برای تشخیص صحیح انواع الگوها و پترن های هارمونیک ایجاد شده است

تا به معامله گران تازه کار در شناسایی پترن ها کمک کند که این اندیکاتور با ترسیم صحیح پترن و نام آن کمک شایانی در بازار معاملاتی به معامله گران می کند

و از این طریق با استفاده از استراتژی های خود می توانند نقطه دقیق ورود به معامله و یا خروج از معامله را پیدا کنند و به سود مناسبی دست یابند .

مهم ترین الگوهای هارمونیک پرکاربرد در تحلیل تکنیکال

الگو‌های هارمونیک الگوهای دقیق قیمتی تکنیکالی می باشند که در یک روند، میزان ادامه‌ی روند و نقاط برگشتی سهم را محاسبه می کنند

و تمرکز اصلی آن بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است.

پترن های هارمونیک همیشه در حال تکرار در بازار می باشند

و تحلیلگران زمانی که این پترن ها را چه در زمان شکل‌گیری و چه در زمان تکمیل مشاهده کنند

با بکارگیری نسبت‌های فیبوناچی از این پترن ها در معاملات خود استفاده میکند.

در واقع این پترن های هارمونیک هم دارای معایب و مزایایی در بازار معاملاتی می باشند که در ادامه مقاله به آن خواهیم پرداخت

مزایای پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال

۱. الگوهای هارمونیک تکرارشونده، ادامه‌دار و قابل اعتماد می باشد.

۲. استفاده از دیگر ابزارها در کنار الگوهای هارمونیک امکان پذیر است.

۳. الگوهای هارمونیک آینده سهم و نقاط توقف را بطور حرفه‌ای پیش بینی میکند .

۴. پترن های هارمونیک با تمام بازه‌های زمانی و بازارهای مالی کار می کند.

۵. پترن های هارمونیک با حرکات سنگین بازار بورس کار می کند و در مقیاس بزرگ قابل استفاده است .

۶. قوانین معامله در الگوهای هارمونیک با نسبت‌های فیبوناچی استاندارد شده‌اند .

معایب پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال

۱. تشخیص طرح‌ها و عقب‌نشینی‌ها با استفاده از فیبوناچی دشوار است.

۲. پترن های هارمونیک پیچیده و فنی‌ هستند و یادگیری آن کمی سخت است .

۴. احتمال تعیین دقیق ریسک و سود در الگوهای غیر متقارن بسیار پایین می باشد.

۵. فهم درست و تشخیص دقیق الگوهای هارمونیک مشکل است .

زمان ورود و خروج در پترن های هارمونیک

برای ورود و خرید سهم بهتر است از ترکیب فعالیت‌های بازگشتی قیمت به همراه تغییر روند در نقاط بازگشتی استفاده کنیم،

برای درک بهتر این موضوع به مثال زیر توجه فرمایید:

اکثر معاملات در ناحیه D سهم ایجاد می شود و بهتر است که در این نقطه اقدام به معامله کنید

و زمانیکه روند در حال صعودی شدن بود اقدام به خرید و اگر روند در حال نزولی شدن بود اقدام به فروش سهم کنید.

اما توجه داشته باشید زمانی که از پترن های هارمونیک سیگنالی برای معامله کردن دریافت کردید

سریعا به بررسی فاکتور‌های دیگر مانند نوسانات کوچک، روند‌های کلی ورودی به بازار و حجم بازار بپردازید.

اهمیت استفاده از استراتژی به روش هارمونیک

بعد از تشخیص دقیق فرصت معاملاتی بایستی به دنبال یافتن محل دقیق ورود به معامله بود.

موارد بسیاری بایستی در دوره زمانی خاصی ارزیابی شود، تا بتوان فرصت بالقوه معاملاتی را تعیین کرد.

ابتدا بایستی صحت پترن های هارمونیک تائید شود و در ادامه بایستی مشخص کرد که آیا باید وارد معامله شد یا خیر؟

به همین دلیل استراتژی‌های مؤثر معاملاتی تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها می‌تواند این فرآیند را تسهیل نماید و نتایج معاملات را هم بهینه کند.

واکنش بازار به ناحیه هارمونیک (Harmonic)

واکنش معامله‌گر به حرکات قیمتی در محتمل‌ترین محدوده بازگشتی

یا همان PRZ در این فرآیند عوامل مختلف و تصمیمات معاملاتی بالقوه بایستی مورد توجه قرار گیرند

تا نتیجه موقعیت معاملاتی اتخاذ شده بهینه شود. از آن جایی که الگوهای مشابه نتایج مختلفی دارند،

پیش‌بینی بازار و همچنین اینکه کدام سیگنال واقعاً کارساز خواهد بود کار دشواری است.

با این وجود اگر قوانین محکم و باثباتی را در فرآیند تصمیم‌گیری به کار بگیرید، اشتباهات کمتر خواهد شد و با افزایش ارزیابی‌های دقیق،

نتایج کلی معاملات هم بهبود خواهند یافت.

در واقع معاملاتی که از قوانین و استراتژی‌های دقیقی پیروی می‌کنند، منجر به افزایش بازدهی و کاهش ریسک معاملات خواهند شد.

بازگشت قیمتی چه‌کاری انجام می‌دهد؟

عامل کلیدی برای اجرای معامله درک صحیح حرکات قیمتی است.

حرکاتی که نشانگر بازگشت بازار از ناحیه هارمونیک است.

ازآنجایی‌که انطباق اعداد هارمونیک ناحیه حساسی برای نقاط بازگشتی بالقوه ایجاد می‌کنند،

حرکات قیمتی که از این ناحیه شروع به بازگشت می‌کنند به‌وضوح در این مسیر به حرکت خود ادامه خواهند داد.

در واقع مطالعات در این زمینه نشان داده است که هر چه بازگشت قوی و سریع‌تر باشد، پتانسیل یک حرکت بزرگ‌تر هم بیشتر خواهد بود.

این موضوع بسیار مهم است، چون‌که بازگشت‌های بزرگ از PRZ مسیر مشخصی از حرکات قیمتی آتی را به نمایش می‌گذارند.

با این حال حرکات قیمتی که نتوانند بعد از برخورد به PRZ روند قبلی را معکوس کنند، معمولاً اولین نشانه از یک الگوی جعلی هارمونیک هستند.

تنها از حرکاتی می‌توانید سود کنید، که آن را پیش‌بینی کرده باشید

پیش‌بینی محل تکمیل الگوی هارمونیک اولین قدم در گرفتن موقعیت معاملاتی است.

PRZ حدود معامله را نشان می‌دهد که شامل نقطه ورود به معامله، حد ضرر و حد سود می‌شود.

اگر ساختار قیمتی از نسبت‌های فیبوناچی مناسبی برخوردار باشد، پیش‌بینی محل تکمیل PRZ برای تائید ورود به معامله کافی است.

روش کار در الگوهای هارمونیک شامل فرآیند آماده‌سازی و درک درست همه قوانین مربوط برای هر پترن است،

تا بتوان معامله موفقی را در فرصت پیش آمده اجرا کرد. برای این کار می‌توان با پاسخ دادن به سؤالاتی که در ادامه پرسیده می‌شود،

این مدل را اجرا کرد. سؤالاتی مثل، آیا پترن همه عناصر برای تائید صحت الگو را دارد یا خیر؟

اگر چنین عناصری وجود ندارد، بایستی به دنبال فرصت معاملاتی بود که این عناصر را داشته باشد و اگر الگو شامل چنین عناصری است،

الگو در کدام محدوده تکمیل می‌شود؟ اگر محدوده تکمیل الگو از سوی بازار لمس شود، واکنش اولیه و فوری به چه شکلی خواهد بود؟

آیا روند غالب قبلی ادامه می‌یابد، یا آیا حرکات قیمتی به ناحیه تعریف شده واکنش نشان می‌دهند؟

همه این موارد، رویدادهای پیش‌بینی شده‌ای هستند که نتایج شناخته شده‌ای دارند.

عمل آماده‌سازی و تشخیص اینکه کدام موقعیت معاملاتی بایستی پس از بررسی مجموعه‌ای از قوانین اتخاذ شود بسیار مهم است.

قوانینی که نشانگر محاسبات الگو، ارزیابی حرکات قیمتی، تعیین پارامترهای هر معامله، مثل نقطه ورود، حد ضرر و حد سود است.

چنان آمادگی برای پرهیز از اشتباهات در اجرای معامله و تعیین نقطه بهینه ورود به معامله در PRZ بسیار مهم است.

علاوه بر این، آمادگی کامل در وضعیت‌های نوسانی بازار بسیار ضروری است.

با اینکه در بازارهای مالی هر اتفاقی می‌تواند بی افتد، اما درک کاملی از سطوح تکنیکال حساس معاملاتی می‌تواند سردرگمی معامله‌گر را کاهش دهد.

برای مثال حرکات قیمتی شدید که یک PRZ را نقض می‌کنند، معمولاً نشانه‌ای از نقض شدن قریب‌الوقوع الگوی هارمونیک است.

دانشی کامل از سیگنال‌های معاملاتی و سطوح قیمتی حساس هارمونیک ضرر معامله را در صورت شکست الگوی هارمونیک کاهش خواهد داد.

این وضعیت‌ها بر اساس تجربیات گذشته توسعه یافته‌اند، اما کار آماده‌سازی یکی از بخش‌های ضروری در فرآیند معامله از هر سیگنال معاملاتی است


نتیجه گیری

بطورکلی در مباحث آموزش الگوهای هارمونیک، الگوهای هارمونیک یا فیبوناچی به ۲ دسته صعودی و نزولی طبقه بندی می شوند.

یعنی هریک از الگوهای هارمونیک، ۲ حالت صعودی و نزولی دارند.

معمولا این پترن ها، در انتهای امواج صعودی یا نزولی تشکیل شده و موجب تغییر در روند می شوند.

علاوه براین، اگر این الگوها در بازه های زمانی بالاتری شکل بگیرند، دارای اعتبار بالاتری خواهند بود.

بنابراین، روند بلندمدت را تلفیق الگوی هارمونیک با واگرایی ها مشخص می کنند.شکل گیری این الگوها در انتهای موج های صعودی یا اصلاحی بسیارمهم است.

زیرا اگر بتوانید این الگوها را قبل از پایان یافتن موج صعودی یا نزولی شناسایی کنید،

قادرید با فاصله زمانی مناسب قبل از بازار، از این روند خارج شوید یابه آن ورود پیدا کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.