چرا سازمان ها نیازمند مدیریت استراتژیک هستند؟
چرا برخي از مؤسسات، نوسانهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي را به راحتي تحمل نموده و بر آنها غلبه ميكنند و در مقابل برخي از سازمانها طعم تلخ شكست را چشيده و از ادامه راه باز ميمانند؟ به عقيده بسياري از متخصصان علم مديريت پاسخ بسياري از اين گونه سئوالات را بايد در مفاهيمي به نام استراتژي و مديريت استراتژيك جستجو كرد.
تعریف استراتژی و مدیریت استراتژیک
تاکنون تعاریف بسیاری از استراتژی و مدیریت استراتژیک شده است. در ادامه به بعضی از این تعاریف اشاره می کنیم :
مفهوم لغوی استراتژی: واژه استراتژی از کلمه یونانی(استراتگوس) Strategos گرفته شده است. استراتگوس یا (استراتژ) به معنای لشکر است. استراتگوس به معنی فرماندهی ارتش هم به کار می رفت. بطور مثال، ارتش یونان باستان که از گروههای کوچک سربازانِ متعلق به خاندانهای یونانی تشکیل شده بود، توسط افرادی به نام استراتگوس فرماندهی می شد.
مدیریت استراتژیک تصمیمات و فعالیتهای یکپارچه در جهت توسعه استراتژیهای مؤثر، اجرا و کنترل نتایج آنهاست.
می توان گفت مدیریت استراتژیک فعالیتهای مربوط به بررسی، ارزشیابی و انتخاب استراتژیها، اتخاذ هر گونه تدابیر درون و بیرون سازمانی برای اجرای این استراتژیها و در نهایت کنترل فعالیتهای انجام شده را در برمیگیرد.
فرآیندهای مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک به طور کلی از مؤلفه های زیر تشکیل شده است :
تدوین استراتژی
در این مرحله از فرآیند مدیریت استراتژیک نوع فعالیت هایی که شرکت در حال و آینده به آن ها می پردازد تعیین شده، شیوه تخصیص منابع، تصمیم در مورد گسترش یا متنوع سازی یا محدود سازی فعالیت ها، تصمیم در مورد نحوه مواجهه با بازار داخلی و بین المللی، تصمیم در مورد مشارکت یا ادغام در سایر شرکت ها و سایر تصمیمات اثرگذار گرفته می شود.
اجرای استراتژی
در این مرحله تصمیمات اخذ شده در مرحله تدوین استراتژی به اجرا گذاشته می شود. لذا الویت بندی فعالیت ها، تهیه برنامه عملیاتی برای اجرا و تخصیص منابع در این مرحله صورت می پذیرد.
ارزیابی استراتژی
در این مرحله از فرآیند مدیریت استراتژیک، نتایج اجرای تصمیمات استراتژیک بررسی می شوند، تا از میزان اثربخشی تصمیمات اخذ شده اطلاع حاصل شود. در صورتی که نتایج عملکردی حاکی از ناکارآمدی تصمیمات اخذ شده باشد، باید با انجام اقدامات اصلاحی، روند اجرای فعالیت ها را تصحیح نمود.
لزوم وجود مدیریت استراتژیک
با در نظر گرفتن تغييرات محيطي كه در حال حاضر شتاب زيادي به خود گرفته است و پيچيده شدن تصميمات سازماني، لزوم بكارگيري برنامهاي جامع براي مواجهه با اينگونه مسائل بيشتر از گذشته ملموس ميشود. اين برنامه چيزي جز برنامه استراتژيك نيست. مديريت استراتژيك با تكيه بر ذهنيتي پويا، آيندهنگر، جامعنگر و اقتضايي راه حل بسياري از مسائل سازمانهاي امروزي است. پايه هاي مديريت استراتژيك بر اساس ميزان دركي است كه مديران از شركتهاي رقيب، بازارها، قيمتها، عرضهكنندگان مواد اوليه، توزيعكنندگان، دولتها، بستانكاران، سهامداران و مشترياني كه در سراسر دنيا وجود دارند قرار دارد و اين عوامل تعيينكنندگان موفقيت تجاري در دنياي امروز است. پس يكي از مهمترين ابزارهايي كه سازمانها براي حصول موفقيت در آينده ميتوانند از آن بهره گيرند مديريت استراتژيك خواهد بود. قطعا به کارگیری مدیریت استراتژیک با مزایایی همراه خواهد بود که برخی از آن ها عبارتند از :
مزایای به کارگیری مدیریت استراتژیک در سازمان ها
یکی از مزیت های اصلی مدیریت استراتژیک این است که به سازمان کمک می کند از مجرای استفاده نمودن از روش منظم تر، معقولتر و منطقی تر راهها یا گزینه های استراتژیک را انتخاب نماید و بدین گونه استراتژیهای بهتری را تدوین نماید. تردیدی نیست که این یکی از منافع اصلی مدیریت استراتژیک است ولی نتیجه تحقیقات کنونی نشان می دهد که این فرایند می تواند در مدیریت استراتژیک نقش مهمتری ایفا کنند. مدیران و کارکنان از طریق درگیرشدن در این فرایند خود را متعهد به حمایت از سازمان می نمایند. یکی دیگر از مهمترین منافع مدیریت استراتژیک این است که موجب تفاهم و تعهد هر چه بیشتر مدیران و کارکنان می شود. یکی از منافع بزرگ مدیریت استراتژیک این است که موجب فرصتی می شود تا به کارکنان تفویض اختیار شود. تفویض اختیار عملی است که به وسیله آن کارکنان تشویق و ترغیب میشوند در فرایندهای تصمیم گیری مشارکت کنند، خلاقیت، نوآوری و خیال پردازی را تمرین نمایند و بدین گونه اثر بخشی آنها افزایش خواهد یافت.
ارتباط بین سیستم مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت استراتژیک
آرمان هر شرکت تولیدی یا خدماتی از بکارگیری سیستم مدیریت ارتباط با مشتری، اعمال نیازمندی ها و خواسته های مشتریان بر تولیدات یا خدمات، طبق یک برنامه مدون می باشد. ابزار برنامه ریزی در طول مدت زمان (کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت) برنامه ریزی استراتژیک می باشد. یعنی تلاشی برای ارائه یک طرح منطقی از فعالیتهای اجرایی، که سازمان اهمیت تعیین استراتژی سرمایه در گردش را در راستای رسیدن به نیازمندیهای مشتریان و رسیدن به وضع مطلوب هدایت می کند. یکی از کاربردهای برنامه ریزی استراتژیک این است که می تواند با بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید، و استخراج ماتریس های استراتژیک در سیستمهای اطلاعاتی مشتریان، راهبردهایی به سمت اهداف عالی شرکت با رویکردی سیستماتیک ارایه نماید.
از آنجایی که در هر سازمان، حفظ مشتریان موجود و فرآهم کردن رضایت آنها، یکی از اهداف مهم محسوب می شود. و رویکرد مدیریت ارتباط با مشتری نیز بدین منظور توسعه پیدا کرده است سازمان ها درصدد آن هستند تا با توجه به نیازمندیهای یک سازمان و بررسی فرآیندهای آن، سیستم مدیریت ارتباط با مشتری را به کار بگیرند، و طبق یک برنامه ریزی استراتژیک برای آن شرکت، راهبردهایی را به منظور بهبود عملکرد و برآوردن هرچه بیشتر خواسته های مشتریان آنها ارائه دهند.
با توجه به رشد روزافزون علم و مزیت های به کارگیری مدیریت استراتژیک در سازمان ها، مرکز آموزش مجازی خرد اقدام به ارائه دوره مدیریت استراتژیک نموده است.
چرا سازمان ها نیازمند مدیریت استراتژیک هستند؟
چرا برخي از مؤسسات، نوسانهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي را به راحتي تحمل نموده و بر آنها غلبه ميكنند و در مقابل برخي از سازمانها طعم تلخ شكست را چشيده و از ادامه راه باز ميمانند؟ به عقيده بسياري از متخصصان علم مديريت پاسخ بسياري از اين گونه سئوالات را بايد در مفاهيمي به نام استراتژي و مديريت استراتژيك جستجو كرد.
تعریف استراتژی و مدیریت استراتژیک
تاکنون تعاریف بسیاری از استراتژی و مدیریت استراتژیک شده است. در ادامه به بعضی از این تعاریف اشاره می کنیم :
مفهوم لغوی استراتژی: واژه استراتژی از کلمه یونانی(استراتگوس) Strategos گرفته شده است. استراتگوس یا (استراتژ) به معنای لشکر است. استراتگوس به معنی فرماندهی ارتش هم به کار می رفت. بطور مثال، ارتش یونان باستان که از گروههای کوچک سربازانِ متعلق به خاندانهای یونانی تشکیل شده بود، توسط افرادی به نام استراتگوس فرماندهی می شد.
مدیریت استراتژیک تصمیمات و فعالیتهای یکپارچه در جهت توسعه استراتژیهای مؤثر، اجرا و کنترل نتایج آنهاست.
می توان گفت مدیریت استراتژیک فعالیتهای مربوط به بررسی، ارزشیابی و انتخاب استراتژیها، اتخاذ هر گونه تدابیر درون و بیرون سازمانی برای اجرای این استراتژیها و در نهایت کنترل فعالیتهای انجام شده را در برمیگیرد.
فرآیندهای مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک به طور کلی از مؤلفه های زیر تشکیل شده است :
تدوین استراتژی
در این مرحله از فرآیند مدیریت استراتژیک نوع فعالیت هایی که شرکت در حال و آینده به آن ها می پردازد تعیین شده، شیوه تخصیص منابع، تصمیم در مورد گسترش یا متنوع سازی یا محدود سازی فعالیت ها، تصمیم در مورد نحوه مواجهه با بازار داخلی و بین المللی، تصمیم در مورد مشارکت یا ادغام در سایر شرکت ها و سایر تصمیمات اثرگذار گرفته می شود.
اجرای استراتژی
در این مرحله تصمیمات اخذ شده در مرحله تدوین استراتژی به اجرا گذاشته می شود. لذا الویت بندی فعالیت ها، تهیه برنامه عملیاتی برای اجرا و تخصیص منابع در این مرحله صورت می پذیرد.
ارزیابی استراتژی
در این مرحله از فرآیند مدیریت استراتژیک، نتایج اجرای تصمیمات استراتژیک بررسی می شوند، تا از میزان اثربخشی تصمیمات اخذ شده اطلاع حاصل شود. در صورتی که نتایج عملکردی حاکی از ناکارآمدی تصمیمات اخذ شده باشد، باید با انجام اقدامات اصلاحی، روند اجرای فعالیت ها را تصحیح نمود.
لزوم وجود مدیریت استراتژیک
با در نظر گرفتن تغييرات محيطي كه در حال حاضر شتاب زيادي به خود گرفته است و پيچيده شدن تصميمات سازماني، لزوم بكارگيري برنامهاي جامع براي مواجهه با اينگونه مسائل بيشتر از گذشته ملموس ميشود. اين برنامه چيزي جز برنامه استراتژيك نيست. مديريت استراتژيك با تكيه بر ذهنيتي پويا، آيندهنگر، جامعنگر و اقتضايي راه حل بسياري از مسائل سازمانهاي امروزي است. پايه هاي مديريت استراتژيك بر اساس ميزان دركي است كه مديران از شركتهاي رقيب، بازارها، قيمتها، عرضهكنندگان مواد اوليه، توزيعكنندگان، دولتها، بستانكاران، سهامداران و مشترياني كه در سراسر دنيا وجود دارند قرار دارد و اين عوامل تعيينكنندگان موفقيت تجاري در دنياي امروز است. پس يكي از مهمترين ابزارهايي كه سازمانها براي حصول موفقيت در آينده ميتوانند از آن بهره گيرند مديريت استراتژيك خواهد بود. قطعا به کارگیری مدیریت استراتژیک با مزایایی همراه خواهد بود که برخی از آن ها عبارتند از :
مزایای به کارگیری مدیریت استراتژیک در سازمان ها
یکی از مزیت های اصلی مدیریت استراتژیک این است که به سازمان کمک می کند از مجرای استفاده نمودن از روش منظم تر، معقولتر و منطقی تر راهها یا گزینه های استراتژیک را انتخاب نماید و بدین گونه استراتژیهای بهتری را تدوین نماید. تردیدی نیست که این یکی از منافع اصلی مدیریت استراتژیک است ولی نتیجه تحقیقات کنونی نشان می دهد که این فرایند می تواند در مدیریت استراتژیک نقش مهمتری ایفا کنند. مدیران اهمیت تعیین استراتژی سرمایه در گردش و کارکنان از طریق درگیرشدن در این فرایند خود را متعهد به حمایت از سازمان می نمایند. یکی دیگر از مهمترین منافع مدیریت استراتژیک این است که موجب تفاهم و تعهد هر چه بیشتر مدیران و کارکنان می شود. یکی از منافع بزرگ مدیریت استراتژیک این است که موجب فرصتی می شود تا به کارکنان تفویض اختیار شود. تفویض اختیار عملی است که به وسیله آن کارکنان تشویق و ترغیب میشوند در فرایندهای تصمیم گیری مشارکت کنند، خلاقیت، نوآوری و خیال پردازی را تمرین نمایند و بدین گونه اثر بخشی آنها افزایش خواهد یافت.
ارتباط بین سیستم مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت استراتژیک
آرمان هر شرکت تولیدی یا خدماتی از بکارگیری سیستم مدیریت ارتباط با مشتری، اعمال نیازمندی ها و خواسته های مشتریان بر تولیدات یا خدمات، طبق یک برنامه مدون می باشد. ابزار برنامه ریزی در طول مدت زمان (کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت) برنامه ریزی استراتژیک می باشد. یعنی تلاشی برای ارائه یک طرح منطقی از فعالیتهای اجرایی، که سازمان را در راستای رسیدن به نیازمندیهای مشتریان و رسیدن به وضع مطلوب هدایت می کند. یکی از کاربردهای برنامه ریزی استراتژیک این است که می تواند با بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید، و اهمیت تعیین استراتژی سرمایه در گردش استخراج ماتریس های استراتژیک در سیستمهای اطلاعاتی مشتریان، راهبردهایی به سمت اهداف عالی شرکت با رویکردی سیستماتیک ارایه نماید.
از آنجایی که در هر سازمان، حفظ مشتریان موجود و فرآهم کردن رضایت آنها، یکی از اهداف مهم محسوب می شود. و رویکرد مدیریت ارتباط با مشتری نیز بدین منظور توسعه اهمیت تعیین استراتژی سرمایه در گردش پیدا کرده است سازمان ها درصدد آن هستند تا با توجه به نیازمندیهای یک سازمان و بررسی فرآیندهای آن، سیستم مدیریت ارتباط با مشتری را به کار بگیرند، و طبق یک برنامه ریزی استراتژیک برای آن شرکت، راهبردهایی را به منظور بهبود عملکرد و برآوردن هرچه بیشتر خواسته های مشتریان آنها ارائه دهند.
با توجه به رشد روزافزون علم و مزیت های به کارگیری مدیریت استراتژیک در سازمان ها، مرکز آموزش مجازی خرد اقدام به ارائه دوره مدیریت استراتژیک نموده است.
برنامه ریزی استراتژیک
زنان، نظام آموزش عالی کشور و اشتغال ایران (مقاله علمی وزارت علوم)
- حوزههای تخصصیمدیریتمدیریت استراتژیککلیات
تحقیق حاضر در نظر دارد تا تفاوت های موجود بین برنامه ریزی استراتژیک در سازمان های بزرگ با این نوع برنامه ریزی در موسسات کوچک را شناسایی نموده و از طریق مقایسه تطبیقی مدل های موجود برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان های بزرگ و کوچک، مدلی مناسب از این نوع برنامه ریزی را برای موسسات کوچک ارائه کند.
مروری بر مدلهای برنامه ریزی استراتژیک
- حوزههای تخصصیمدیریتمدیریت استراتژیککلیات
امروزه سازمان ها با محیطی متلاطم و ناآرام روبرو هستند. تهدیدهای محیطی از هر سو حیات و بقای سازمان ها را تهدید می کند. سازمان ها باید جایگاه فعلی خود را شناخته، نقاط قوت و ضعف خود را دقیقاً تحلیل کرده و با تکیه بر قوت ها از فرصت های محیطی استفاده کرده و خود را برای بر خورد با تهدیدها آماده کنند. این مهم در قالب برنامه ریزی استراتژیک امکان پذیر است. در چارچوب برنامه ریزی استراتژیک سازمان توانمندی و شرایط محیطی را تحلیل کرده و بر اساس آن اهداف قابل دسترس و روش های ریسدن به آنها را مشخص می کند. در این راستا آنچه مهم است این است که چگونه می توان یک برنامه ریزی استراتژیک ، پویا و کاربردی برای سازمان تدوین کرد. این مقاله در دو بخش به معرفی مدل های برنامه ریزی استراتژیک می پردازد. ابتدا تعدادی از مدل های تدوین بر نامه ریزی استراتژیک را که بر اساس توالی زمانی شکل گرفته اند معرفی کرده و سپس در بخش دوم تکنیک های جدولی برای تجزیه و تحلیل بر نامه ریزی استراتژیک را معرفی می کند. این مقاله گام های اساسی طراحی برنامه ریزی استراتژیک و نحوه تحلیل متغیر های اساسی آن را بررسی می کند.
کاربرد روش دلفای در تعیین اولویت اهداف استراتژیک سازمان ها
- حوزههای تخصصیمدیریتمدیریت استراتژیککلیات
یکی از روش های نظرسنجی که ضمن حفظ سادگی از اطمینان بالایی نیز برخوردار است، روش دلفای می باشد. این روش زمانی کاربرد دارد که در کسب اطلاعات دقیق و طراحی مدل های ریاضی و آماری و کاربرد فرمول ها و قوانین، محدودیت هایی وجود داشته باشد. روش دلفای مبتنی برنظرسنجی، اخذ پیشنهادات و پیش بینی آینده جهت کمک به تصمیم گیری ها و به دست آوردن توافق عام یک تعداد از متخصصان از طریق پرسشنامه می باشد. در طی این مقاله با تعریف، برخی از کاربردها، انواع روش های دلفای، مراحل روش دلفای سنتی به همراه وزن دهی و امتیاز بندی و کاربرد آن در اولویت بندی اهداف استراتژیکی یک سازمان و نهایتاً یک مطالعه موردی در صنعت چرم آشنا خواهیم شد.
برنامه ریزی استراتژیک برای مؤسسات کوچک و متوسط
- حوزههای تخصصیمدیریتمدیریت استراتژیککلیات
برنامه ریزی استراتژیک،در موفقیت سازمان ها در میدان رقابت نقشی کلیدی دارد . این نوع برنامه ریزی که تاکنون غالباً مورد استفاده سازمان های بزرگ واقع شده است ، اگر بدرستی تدوین شود،به انتخاب استراتژی هایی منجر می شود که در صورت اجرای صحیح و بموقع ، تعالی و پیشتازی سازمان را به ارمغان می آورد . تحقیق حاضر در نظر دارد تا تفاوت های موجود بین برنامه ریزی استراتژیک در سازمان های بزرگ با این نوع برنامه ریزی در مؤسسات کوچک را شناسایی نموده،از طریق مقایسه تطبیقی مدل های موجود برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان های بزرگ و کوچک،مدلی مناسب از این نوع برنامه ریزی برای مؤسسات کوچک ارائه کند. برای شناسایی تفاوت های برنامه ریزی استراتژیک بین سازمان های کوچک و بزرگ،تعدادی تفاوت مشخص از مطالعه ادبیات موضوع استخراج شده،از نمونه آماری تحقیق در این باره پرسش به عمل آمد. در نهایت با گردآوری و تجزیه و تحلیل نظرات آنها،تفاوت ها مورد شناسایی قرار گرفت . برای طراحی مدل مفهومی این تحقیق ، 9مدل برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان های بزرگ و 3 مدل برنامه ریزی استراتژیک برای مؤسسات کوچک مورد مطالعه تطبیقی قرار گرفت . از این مقایسه تطبیقی ، سه عامل به عنوان وجوه مشترک دوازده مدل بررسی شده شناسایی شد، که این سه شامل ماموریت /چشم انداز،عوامل داخلی/خارجی و استراتژی در برنامه های استراتژیک بودند؛ وبه عنوان شاکله اصلی مدل مفهومی جدید قرار گرفتند و یک عامل دیگر با توجه به ویژگی خاص موسسات کوچک،بینش مدیران ارشد سازمان های کوچک،به مدل اضافه شد و مدل جدید با چهار عامل و به صورت شماتیک طراحی شد و مبنای تحقیق حاضر قرار گرفت . این تحقیق از نظر هدف "کاربردی" و از نظر روش گردآوری داده ها"توصیفی" است وبه خاطر این که شرکت های کوچک قطعه سازی خودرو را مورد مطالعه قرار داده است،میتوان آن را مطالعه موردی به حساب آورد. جامعه آماری این تحقیق مدیران شرکت های کوچک قطعه سازی خودرو استان تهران بودند که به لحاظ برخورداری از ویژگیهایی مشترک،نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین آنها انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز،علاوه بر داده های ثانویه از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری،داده های اولیه نیز از نمونه آماری جمع آوری شد . داده های جمع آوری شده از طریق آزمون Z تجزیه و تحلیل شد(جامعه نرمال و تعداد نمونه بیش از 30). نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که از نظر نمونه آماری ، بین برنامه ریزی استراتژیک در شرکت های بزرگ با این نوع برنامه ریزی در شرکت های کوچک در موارد مختلف تفاوت معناداری وجود دارد و مدل ارائه شده در این تحقیق از ابعاد مختلف برای برنامه ریزی استراتژیک شرکتهای کوچک مناسب می باشد.
ارزیابی برنامه ریزی استراتژیک در شرکت های تولیدی با استفاده از AHP فازی (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
- حوزههای تخصصیمدیریتمدیریت استراتژیککلیات
تحلیل استراتژیک درونی و بیرونی (SWOT Analysis) دانشکده ى مدیریَت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
- حوزههای تخصصیمدیریتگروههای ویژهمدیریت بهداشت و درمان
تحلیل استرتژیک درونی و بیرونی (SWOT analysis) دانشکده ى مدیریَت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مریم انصارى / علیرضا رحیمی / محمد حسین یارمحمدیان / مریم یعقوبی چکیده مقدمه: امروزه مدیریَت دانشگاهى به فعَالیت پویا و دشوارى مبدل شده و چنانچه مدیران بخواهند راهبردها و اهداف مناسبى اتخاذ نمایند، باید به برنامه ریزی استراتژیک اقدام کنند. در ابتدای این برنامه ریزی، نیازمند آگاهى و شناخت عمیق و دقیق از وضعیت حاضرخود هستند. هدف از این مطالعه، شناخت وضعیت موجود دانشکده ى مدیریَت و اطلاع رسانى پزشکى از طریق تحلیل درونى و بیرونى درسال 1386 بود. روش بررسی: در این پژوهش از ترکیب دو روش تحقیق کمَى و کیفى استفاده شده ؛ افرادجامعه ى پژوهش شامل مدیران و معاونین و کارشناسان و کارمندان دانشکده بودند (85 نفر) که به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار مورد استفاده، دو پرسشنامه ى محقَق ساخته، و مصاحبه به شیوه ى جلسات بحث گروهی بود. براى تحلیل اطلاعات از آمار توصیفى، و تحلیل SWOT استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانشکده ى مدیریَت از نظر عوامل داخلی و خارجی از نقاط قوَت و فرصت های بیشتری برخوردار است و در شرایطی ست که می تواند با کمک استراتژی های مورد نظر، به بهره برداری از اهمیت تعیین استراتژی سرمایه در گردش اهمیت تعیین استراتژی سرمایه در گردش فرصت ها در جهت کاهش ضعف ها و تهدیدات بپردازد. بخش های پژوهشی و دانشجویی از نقاط قوَت بیشتری برخوردارند، و بخش فرهنگی با ضعف های بیشتری مواجه است. از جمله مشکلاتی که این دانشکده با آن روبروست تغییرات شدید مدیریَتی، متمرکز بودن نظام مدیریَتی ، فقدان تفکَر و نگرش اهمیت تعیین استراتژی سرمایه در گردش سرمایه ای بودن به رشته های دانشکده است. نتیجه گیری: دانشکده ى مدیریَت و اطلاع رسانی پزشکی از جایگاه نسبتا خوبی برخورداراست و توانسته از عوامل محیطی داخلی و خارجی به خوبی بهره برداری کند. با این حال هنوز مشکلات فراوانی دارد که با آینده نگری و برنامه ریزی استراتژیک و بهره برداری از فرصت ها و قوت ها می تواند بر ضعف ها و مشکلات فایق آید "
اهمیت تعیین استراتژی سرمایه در گردش
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار ۷ راهبرد و ۳ محور اصلی برنامههای کلان بازارسرمایه را در دوره جدید اعلام کرد.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری رشد و توسعه، مجید عشقی درباره راهبردها و برنامههای کلان بازار سرمایه در دوره مدیریتی جدید گفت: همانطور که مقام معظم رهبری، در بیانیه گام دوم انقلاب، محورهای اصلی راه حل مشکلات اقتصادی کشور را درونزایی اقتصاد، مولد و دانش بنیان شدن، مردمی کردن و کاهش تصدی دولت و نهایتا برونگرایی با استفاده از تمام ظرفیتهای کشور اعلام فرموده اند، سازمان بورس و اوراقبهادار در دوره جدید تلاش میکند با این جهتگیری و در نظر قرار دادن اهداف کلان خود شامل حمایت از سرمایهگذاران، ایجاد بازار شفاف، کارا و منصفانه و کاهش ریسک فراگیر، سیاستها و برنامههای خود را تنظیم، اجرا اهمیت تعیین استراتژی سرمایه در گردش و رصد کند.
او، تاکید کرد: راهبردها و رئوس برنامههای هیات مدیره جدید سازمان در جلسه شورای عالی بورس مطرح و مقرر شد برنامه تفصیلی مزبور در اولین فرصت تهیه و برای طرح در جلسات شورای عالی بورس ارائه شود.
دکتر مجید عشقی با اشاره به ۷ راهبرد اصلی سازمان بورس و اوراق بهادار در دوره جدید مدیریت، اعلام کرد: نخستین راهبرد، توجه به مکانیزمهای مدرن به منظور افزایش نظارت عامه بر فعالیت ناشران است. دومین راهبرد، توسعه ابزارهای نظارتی به شکل پیشگیرانه و متناسب با توسعه بازار خواهد بود.
به گفته رییس سازمان بورس، راهبرد سوم، اصلاح قوانین و مقررات به سمت افزایش عدالت و پاسخگویی در کل بازار است و تقویت اکوسیستم تامین مالی در سطح متوسط و خرد از طریق ابزارهای نوین به عنوان چهارمین راهبرد دنبال خواهد شد.
دکتر مجید عشقی، اعلام کرد: تسهیلگری و توسعه زیرساختهای جذب و مدیریت سرمایه خارجی در بازار در کنار بازمهندسی ساز و کار رسانهای و نشر اطلاعات در بازار و تقویت نظارت بر آن، راهبردهای پنجم و ششم مورد نظر سازمان بورس و اوراق بهادار در دوره جدید است.
به گفته رییس سازمان بورس، آخرین راهبرد مدیریت جدید، بازمهندسی نسل نوین زیرساختهای فنی با هدف افزایش امنیت، پایداری و سهولت دسترسی خواهد بود.
دکتر عشقی، در تشریح رئوس برنامههای هیات مدیره جدید سازمان بورس، توضیح داد: بر مبنای راهبردهای اشاره شده در بالا که با در نظر گرفتن اهم چالشهای بازار سرمایه تدوین شدهاند، برنامههایی در سه محور در دستور کار قرار گرفته است.
به گفته رییس سازمان بورس، نخستین محور رئوس برنامه های هیات مدیره جدید، تمرکز بر ماموریت و رسالت اصلی سازمان مبنی بر توسعه بازار سرمایه است. او تاکید کرد: این برنامه محوری با تکیه بر مواردی چون افزایش سهم تامین مالی بخش تولید و توسعه بنگاهها از بستر بازار سرمایه؛ تنوعبخشی و تعمیق بازار سرمایه (در ابعاد بازار، ابزار و نهاد)؛ افزایش شفافیت و کیفیت اطلاعات منتشر شده در بازار سرمایه؛ مقرراتزدایی، اصلاح فرآیندهای کاری و افزایش کارایی بازارهای مالی؛ توسه نهادهای مالی و انحصار زدایی؛ توسعه و تقویت زیرساختهای فنی؛ تسهیلگری و شفاف سازی صدور مجوزها در بازار سرمایه و توسعه بازار بدهی و افزایش نقدشوندگی آن به عنوان مکمل بازار سهام دنبال خواهد شد.
دکتر عشقی «حرکت به سمت نظارت هوشمند و فراگیر» را به عنوان دومین برنامه محوری هیات مدیره جدید معرفی و اعلام کرد: این برنامه از طریق ارتقای ابزارهای نظارتی متناسب با رشد بازار و تکنولوژی؛ ایجاد ساز و کار تعاملی و نظارت عموم سرمایه گذاران (خرد و عمده) بر بازار؛ استقرار نظام جامع مدیریت ریسک در بازار؛ اصلاح نظام حاکمیت شرکتی و حفظ حقوق سرمایهگذاران؛ شناسایی و پیگیری فعالیتهای متخلفانه و مجرمانه در بازار با استقرار سامانه های پایش هوشمند بازار؛ ابهام زدایی از مقررات و رفع خلأهای مقرراتی و تسریع، کارآ و اثربخش کردن فرآیندهای رسیدگی به تخلفات اجرایی خواهد شد.
به گفته رییس سازمان بورس واوراق بهادار، آخرین محور از رئوس برنامه های هیات مدیره جدید با محوریت «فرهنگسازی و نظم بخشی به فضای گردش اطلاعات در بازار سرمایه» به اجرا در خواهد آمد.
او گفت: در اجرای سومین برنامه محوری، پایش و توسعه حداکثری درگاههای رسمی و دارای مجوز ارایه اطلاعات؛ تدوین برنامههای گسترده آموزشی، ترویج و فرهنگسازی با استفاده از ظرفیت ارکان بازار سرمایه و نهادهای مالی فعال در آن و دانشگاهها؛ تقویت درگاههای اطلاع رسانی تخصصی در حوزه بازار سرمایه و تعامل با فعالان بازار اهمیت تعیین استراتژی سرمایه در گردش سرمایه جهت ساماندهی به گردش اطلاعات در فضای مجازی مد نظر قرار خواهد گرفت.
دکتر عشقی ابراز اطمینان کرد: با اجرای برنامه های بالا، به اهداف تعیین شده در حمایت از سرمایه گذاران و کسب اعتماد آنها و ایجاد بازار کارآ دست خواهیم یافت.
رییس سازمان بورس در عین حال تاکید کرد: در کنار برنامههای مطرح شده، با توجه به شرایط موجود، پروژه بزرگ سهام عدالت با توجه به گستردگی و پیچیدگیهای آن با بهرهگیری از نسل نوین زیرساختهای فنی و تکنولوژی، در دستور کار جدی هیات مدیره سازمان خواهد بود.
او با اشاره به اهمیت منابع انسانی در تحقق اهداف و برنامه هایش برای بازارسرمایه گفت: اجرای این برنامه ها بیشک، بدون اتکا به سرمایه انسانی که در بدنه بازار سرمایه و به ویژه در ارکان اصلی بازار، مشغول به فعالیت هستند، امکان پذیر نخواهد بود؛ بنابراین توجه ویژه به سرمایه انسانی و اصلاح ساختارهای اداری از اولویتهای دورن سازمانی هیات مدیره جدید است.
رییس سازمان بورس در پایان، از تمامی فعالان و ذینفعان بازار سرمایه شامل عموم مردم، ارکان بازار، نهادهای مالی، ناشران، دستگاههای نظارتی و سیاستگزار درخواست کرد: با ارائه رهنمودها، پیشنهادهای خود هیات مدیره جدید را در غنابخشی به برنامهها و تحقق هرچه بیشتر آنها یاری کنند.
مدیریت استراتژیک منابع انسانی
مدیریت استراتژیک منابع انسانی رویکردی بلندمدت و فراگیر برای پایش و پاسخگویی به نیازهای کارکنان جهت تامین اهداف سازمانی است. اهمیت منابع انسانی برکسی پوشیده نیست. سازمانها برای بقا در محیط پیچیده و پرچالش به نیروی انسانی توانمند و خلاق نیازمند هستند.
مدیریت استراتژیک منابع انسانی ابزاری راهبردی است که مدیریت سازمان را در نیل به اهداف سازمانی از طریق نیروی انسانی یاری میدهد. همه مدیران در واقع به نوعی با مسایل مدیریت منابع انسانی در گیرند و لذا باید درک عمیقی از ارزشهایی حاصل کنند که کارکنان را هدایت و با انگیزه نمایند. این مدیران باید رویکردهای خود بر مدیریت انسانها را براساس آن ارزشها استوار نمایند. باید پذیرفت که افراد علایقی متفاوت از سازمان دارند و اتخاذ یک دیدگاه جمع گرایانه در این ارتباط، ضروری به نظر میرسد.
این شیوه از مدیریت کارکنان در واقع فرایندی است که رویکردهای مختلف را در زمینه توسعه استراتژیهای منابع انسانی به کار میگیرد. همچنین از لحاظ عمودی با استراتژی کسبوکار و از لحاظ افقی نیز با یکدیگر یکپارچه و هماهنگ هستند. این استراتژیها مقاصد و طرحهای مرتبط با موضوعها و مسائل کلی سازمان را تعریف میکنند. افزون بر آن، با جنبههای خاص مدیریت کارکنان از قبیل منبعیابی، یادگیری و توسعه، پاداش و روابط با کارکنان نیز ارتباط مییابند. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله به تشریح مدیریت استراتژیک منابع انسانی پرداخته شده است.
تعریف مدیریت استراتژیک منابع انسانی
مدیریت استراتژیک منابع انسانی را حاصل بکارگیری منابع انسانی و فعالیتهای برنامهریزی شدهای میدانند که سازمان را دردستیابی به اهدافش کمک میکند. شولر، پیدایش این شیوه از مدیریت پرسنلی را طی دو مرحله معرفی مینماید.
- مرحله نخست: حرکت از مدیریت پرسنلی به مدیریت منابع انسانی سنتی
- مرحله دوم: نیز حرکت از مدیریت منابع انسانی سنتی به مدیریت منابع انسانی استراتژیک
آرمسترانگ این مفهوم را به عنوان یک رویکرد کلی به منابع انسانی در جهت اهداف و جهت گیریهای سازمانی در نظر گرفته است. مدیریت منابع انسانی نوعی رویکرد مدیریت بر کارکنان است که بر چهار اصل اساسی منابع انسانی، تلفیق استراتژی، فرهنگ و ارزشهای سازمان، همکاری و تعهد کارکنان استوار است.
الگوی مدیریت اسـتراتژیک منابع انسانی
مدیریت منابع انسانی هم از ویژگی کار مداری و هم انسان مداری برخوردار است. این ویژگی تاکید بر این دارد که راهبردهای منابع انسانی باید در تار و پود سازمان تنیده شوند و حصول اهداف آن را مورد حمایت قرار دهند. اما ویژگی مذکور در عین حال این واقعیت را به رسمیت میشناسد که با افراد نمی توان همانند منابع دیگر برخورد کرد. کارکنان نیازها و انتظاراتی دارند که احتمالا با نیازها و انتظارات سازمان هماهنگی و تطابق نخواهند داشت و یقیناً به صورت فردی و یا به طور جمعی، در ماهیت تلقی خود از رفتار قابل قبول کار فرمایان، روز به روز متوقع تر میشوند.
تاریخچه مدیریت استراتژیک منابع انسانی
مدیریت استراتژیک منابع انسانی از دهه ۱۹۸۰ با معرفی دو مدل تحت عناوین مدل انطباقی و مدل هاروارد که به ادغام استراتژی و سرمایه انسانی پرداخته بودند، متداول گشت. از طرفی تاریخچه مدیریت پرسنلی طی دهههای گذشته با فنون و راهکارهای متعدد دچار سردرگمی شده بود. برخی از مهمترین این راهکارها و نظریهها عبارتند از:
- مدیریت بر مبنای هدف
- غنیسازی شغل
- توسعه سازمانی
- آموزش نظام مند
- برنامهریزی شغلی
- سنجش شایستگی
- ارزشیابی شغل
- مراکز ارزیابی
- آزمونهای روانسنجی
- پرداختهای مبتنی برعملکرد
- تحلیل شایستگی
این نظریهها و راه حلها معمولاً به صورت تدریجی اعمال شده و غالباً از هر نوع تاثیر گذاری واقعی بر عملکرد ناتوان بوده اند. تک تک این فنون میتوانند در بهبود اثر بخشی سازمانی نقشی ایفا کنند. اما چنانچه به تنهایی و بدون حمایت مدیران ارشد اعمال شوند و مدیران از آنها تلقی مثبتی به عنوان عامل موثر در انجام امور نداشته باشند، موفقیت حاصل نخواهند کرد. بنابراین یک رویکرد منسجم یا نوعی تلفیق و به عبارتی هماهنگ سازی بین تکنیکهای فوق لازم است. در این صورت اطمینان حاصل میشود که از تاثیر تلفیقی آنها ارزش افزوده حاصل خواهدشد. مدیریت استراتژیک منابع انسانی با این هدف معرفی گردید.
اهداف مدیریت استراتژیک منابع انسانی
هدف اساسی خلق قابلیت استراتژیک از طریق تضمین و مطمئن شدن از این نکته است که سازمان از کارکنان ماهر و متعهد و با انگیزه برای تلاش در راستای حصول به مزیت رقابتی پایدار برخوردار است. منطق مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر ارائه و توافق بر سر طراحی روشهایی برای مدیریت کارکنان در بلندمدت استوار میباشد. این منطق، اساس مفهوم دستیابی مزیت رقابتی از طریق مدیریت منابع انسانی را تشکیل میدهد.
به نظر میرسد متغیرهای دیگری نیز وجود دارند که در رابطه بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و عملکرد سازمانی نقشآفرینی میکنند. این متغیرها که در قالب ارزشهای رقابتی قابل طرح هستند عبارتند از:
- پویایی محیطی (تغییرات محیطی)
- پیچیدگی محیطی
- فرصتهای محیطی (سخاوتمندی محیطی)
- اندازه سازمان
- استراتژی تمایز (تفکیکی)
- استراتژی رهبری هزینه
- استراتژی تمرکز (تاکیدی)
سازمانها به تدریج میپذیرند که مدیریت کارکنان یکی از حلقههای ارتباطی اساسی برای خلق یک مزیت رقابتی است. اغلب واژههای «مدیریت استراتژیک منابع انسانی» و «استراتژی منابع انسانی» به جای یکدیگر استفاده میشوند. اما بین این دو واژه تفاوت یوجود دارد. این رویکرد استراتژیک مدیریت کارکنان، نگرشی ر ا توصیف میکند که توسط مدیران ارشد پذیرفته میشود و بر مسایل بلندمدت و هم چنین بر تعیین جهت کلی سازمان تاکید میکند. در حالی که استراتژی منابع انسانی را میتوان فرآورده و محصول این نگرش دانست که در واقع مقاصد سازمان را در پیوند با مسایل کلیدی و فعالیتها یا وظایف خاص آن نشان میدهد.
خلاصه و جمعبندی
مدیریت استراتژیک منابع انسانی نوعی نگرش ذهنی است که راههای انجام کارها را نشان میدهد. مدیریت استراتژیهای منابع انسانی به شکل استراتژیهای منابع انسانی نمود و تحقق مییابد. در این شیوه مقاصد و طرحهای سازمان را در مورد این موضوع که چگونه اهداف کسبوکار از طریق کارکنان تحقق یابند، تعریف میکند. این شوه خود مبتنی بر سه پیش فرض است: اول، سرمایه انسانی منبع عمده مزیت رقابتی است. دوم، این کارکنان هستند که طرحهای استراتژیک را به اجرا در میآورند. سوم برای تعیین مقصد سازمان و نحوه رسیدن به آن باید رویکردی سیستماتیک در پیش گرفته شود.
برنامههایی که مدیریت منابع انسانی با استفاده از فرصتها برای به دست آوردن مزیت رقابتی به دست میآورد. درحقیقت برنامهریزی منابع انسانی، زمانی استراتژیک است که به پیشبینی مدیریت و اداره کردن سازمان در محیط متغیر کمک کند. پس با تجزیه و تحلیل اهداف استراتژیک شرکت و بررسی دقیق محیط بیرونی و درونی سازمان و با توجه به محدودیتها و امکانات اهداف استراتژیک منابع انسانی، راهبردهای رسیدن به اهداف مورد نظر تعیین میگردد.
دیدگاه شما