من به عنوان مشاور پروژه CVI، مشتاقانه منتظر کمک به طراحی ابزارهای پیشرفته مدیریت ریسک برای سرمایه گذاران در این کلاس دارایی جدید و اغلب فرار هستم. من اطمینان دارم که تیم CVI از دانش و توانایی لازم برای اجرای تئوری و ساخت یک محصول کاملاً مفید در دنیای ارزهای دیجیتال برخوردار است.
چگونه تلاطم بازار را اندازه گیری کنیم؟
در این مقاله از سری مقالات آموزش فارکس قصد داریم در خصوص تلاطم یا میزان نوسانات بازار بحث کنیم.
می توان هنگام جستجو برای یافتن فرصت های مناسب معاملاتی از آنچه بازار نوسانی یا تلاطم بازار نام دارد ، بهره بریم.
تلاطم بازار ، نوسانات کلی قیمت را در طول یک بازه زمانی مشخص اندازه گیری می کند. می توان از اطلاعات حاصل از آن برای شناسایی شکست های (بریک اوت) احتمالی استفاده کرد.
چند اندیکاتور هستند که به شما کمک می کنند میزان نوسانات لحظه ای یک جفت ارز را اندازه گیری کنید.
در جستجو برای یافتن فرصت های معاملاتی مربوط به شکست ، استفاده از این اندیکاتور ها می تواند به شما کمک شایانی کند.
میانگین متحرک
میانگین متحرک احتمالاً رایج ترین اندیکاتوری است که معامله گران فارکس از آن استفاده می کنند و اگرچه ابزاری ساده است ، اما داده های بسیار ارزشمند و مفیدی را برای ما فراهم می آورد.
به بیان ساده ، میانگین های متحرک ، میانگین حرکت بازار را در طول مدت زمان X اندازه گیری می کنند ، در اینجا X هر مقدار و بازه ای است که خودتان دوست داشته باشید.
به عنوان مثال ، اگر نمودار 20 SMA را روی نمودار روزانه اندازید ، میانگین جابجایی یا حرکت قیمت در 20 روز گذشته را به شما نشان می دهد.
انواع دیگر میانگین های متحرک نیز وجود دارند همچون نمایی و وزنی ، اما برای تمرکز بر درس امروز ، ما چندان به آنها نخواهیم پرداخت.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین های متحرک یا مرور آنها ، می توانید درس ما در مورد میانگین های متحرک را مطالعه فرمایید.
باند های بولینگر
باند های بولینگر ابزاری عالی برای اندازه گیری نوسانات یا تلاطم بازار هستند. هدف از طراحی این اندیکاتور دقیقاً همین است.
باندهای بولینگر اساسا 2 خط هستند که 2 انحراف معیار بالا و پایین یک میانگین متحرک را برای اندیکاتور نوسان یا Volatility مدت زمان X ترسیم می کنند ، در اینجا X هر مقداری است که دوست داشتید.
بنابراین اگر آن را روی 20 تنظیم کنیم ، ما 20 SMA بعلاوه دو خط دیگر خواهیم داشت.
یک خط +2 انحراف معیار بالاتر از آن و خط دیگر -2 انحراف معیار در زیر آن ، رسم خواهد شد.
وقتی باند ها منقبض می شوند ، به ما می گویند که نوسانات کم است.
وقتی باند ها از هم باز می شوند ، به ما می گویند که نوسانات زیاد است.
برای توضیح دقیق تر ، به درس مربوط به باند های بولینگر مراجعه کنید.
میانگین دامنه واقعی (ATR)
آخرین مورد در این فهرست ، اندیکاتور Average True Range است که با نام ATR نیز شناخته می شود.
ATR ابزاری عالی برای اندازه گیری نوسانات بازار است زیرا میانگین دامنه معاملاتی بازار برای مدت زمان X را به ما می گوید ، در اینجا X هر چه که دوست داشته باشید است.
اساساً ، ATR دامنه جفت ارز که فاصله بین سقف و کف در بازه زمانی مورد مطالعه است ، را می گیرد و سپس اندازه گیری حاصله را به عنوان میانگین متحرک ترسیم می کند.
بنابراین اگر ATR را روی “20” تنظیم کرده و روی نمودار روزانه اندازید ، میانگین دامنه معاملات برای 20 روز گذشته را به شما نشان می دهد.
وقتیکه ATR در حال ریزش است ، نشان دهنده این است که نوسانات بازار در حال کاهش است.
هنگامی که ATR در حال افزایش است ، نشانه این است که نوسانات بازار رو به افزایش است.
بخاطر داشته باشید که ATR یک اندیکاتور تخصصی برای اطلاع از میزان تلاطم بازار است ، نه یک اندیکاتور برای اطلاع از جهت قیمت.
بهتر است از این اندیکاتور جهت تأیید میزان هیجان بازار (یا تایید عدم وجود آن) در شکست ها برای بازه های رنج ، استفاده کرد.
پنج اندیکاتور تکنیکال که باید بشناسید
ابزار اصلی معاملهگرانی که از روش تحلیل تکنیکال برای بررسی بازار و تصمیمگیری، به اندیکاتور ها یا شاخصهای تکنیکال هستند. البته انتخاب اندیکاتور ها با شماست و هیچ استاندارد مشخصی برای این که از چه شاخصی کمک بگیرید وجود ندارد. بلکه هر معاملهگری ابزارهایی که بیشتر با سبک شخصیاش سازگار است را برگزیده و در ادامه تلاش میکند در استفاده از آن به استادی برسد. به همین دلیل هم برخی معاملهگران ترجیح میدهند مومنتوم یا سرعت حرکت بازار را زیر نظر بگیرند، در حالی که برخی دیگر بهدنبال فیلتر کردن نویز بازار و اندازهگیری تلاطم یا Volatility آن میروند. اما آیا راهی برای شناسایی بهترین و کارآمدترین اندیکاتور ها وجود دارد؟
خوب، همانطور که گفتیم هر معاملهگری در این باره نظر خود را به شما خواهد گفت. به بیان دیگر آنچه از نظر یک معاملهگر بهترین اندیکاتور (Indicator) تاریخ است، از نظر دیگری کاملا بیمصرف است. هرچند، برخی از اندیکاتور ها بین تمامی فعالان بازار محبوب هستند و تقریبا همه حداقل از یکی از این شاخصها در کنار گزینههای دیگر استفاده میکنند.
در ادامه پنجتا از مهمترین اندیکاتور های تحلیل تکنیکال که هر معاملهگری باید با آنها آشنا باشد را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
مقدمه
معاملهگران از اندیکاتور های تکنیکال برای افزایش اطلاعات خود درباره تحرکات قیمت داراییهای مختلف در بازار استفاده میکنند. بکارگیری این اندیکاتور ها شناسایی الگوها در نمودارهای شمعی قیمت را آسانتر کرده و میتوانند به شما در تشخیص بهتر نقاط مناسب برای ورود و خروج از بازار کمک کند. اندیکاتور ها انواع مختلفی دارند و برای کارهای مختلف از معاملات کوتاهمدت تا سرمایهگذاریهای بلندمدت مورد استفاده قرار میگیرند. حتی برخی تحلیلگران حرفهای و معاملهگران قدیمی اندیکاتور های شخصی برای خودشان درست میکنند.
در این مقاله، میخواهیم شرح مختصری بر محبوبترین اندیکاتور های مورد استفاده معاملهگران بازارهای مالی و رمزارزی را به شما معرفی کنیم.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (یا Relative Strength Index) با نام RSI نیز شناخته میشود. این اندیکاتور مومنتوم یا شدت حرکت بازار را نشان میدهد و با یک نگاه مختصر به آن میتوانید بفهمید که دارایی موردنظرتان در وضعیت بیشخرید (Overbought) یا بیشفروش (Oversold) قرار گرفته است. این کار با اندازهگیری مقدار نوسانات اخیر قیمت (که بهصورت استاندارد 14 دورهزمانی اخیر – مثل چهارده روز، چهارده ساعت و … – درنظر گرفته میشود) انجام میگیرد. دادههای بدست آمده سپس در یک اندیکاتور نوسانی (یا Oscillator) که مقدار آن بین صفر و 100 متغیر است نمایش داده میشود.
از آنجا که شاخص RSI نشانگر مومنتومی است، با بررسی آن میتوانید از نرخ (مومنتوم) تغییر قیمت آگاه شوید. این یعنی وقتی نرخ افزایش قیمت در یک بازار صعودی بالا برود، روند قدرتمندی شکل گرفته و خریداران بهطور فزآینده در حال ورود به بازار هستند. از طرف دیگر، اگر مومنتوم یا نرخ افزایش قیمت در یک بازار صعودی کاهش یابد، ممکن است نشاندهنده تغییر احتمالی روند در آینده و مسلط شدن فروشندگان بر بازار باشد.
معمولا وقتی شاخص RSI یک دارایی یا کالا بالاتر از 70 باشد، در وضعیت بیشخرید (اشباع خرید – Overbought) قرار دارد. در مقابل، وقتی عدد این شاخص به زیر 30 نزول کند، آن کالا یا دارایی در وضعیت بیشفروش (اشباع فروش – Oversold) است. در نتیجه، اعداد بسیار نزدیک به صفر یا صد میتواند نشانهای از تغییر روند یا بازیابی قیمتها در آینده نزدیک باشد. با این حال، در نهایت بهتر است به اعداد نمایش داده شده توسط شاخص RSI بهعنوان سیگنالهای مستقیم خرید و فروش نگاه نکنید. زیرا این شاخص هم مانند بسیاری از روشهای دیگر مورد استفاده در تحلیل تکنیکال (TA) میتواند حاوی اطلاعات غلط یا گمراهکننده باشد. بنابراین بهتر است همیشه قبل از شروع معامله، سایر شاخصها و عوامل مهم را در نظر داشته باشید.
میانگین متحرک (MA)
یک میانگین متحرک یا Moving Average با فیلتر کردن نویز بازار و نمایش جهت روند آن، به شما کمک میکند سریعتر حرکات قیمتی یک دارایی یا کالا را بررسی کنید. از آنجا که این شاخص براساس دادههای قبلی کار میکند، در رده شاخصهای پیرو یا Lagging Indicator قرار میگیرد. این دسته از شاخصها، تنها بر مبنی اطلاعات پیشین کار میکنند و در نتیجه چندان برای پیشبینی روندهای آتی بازار کارایی ندارند. همچنین، عبارت متحرک در نام این شاخص به حرکت آن همراه با نمودار قیمت اشاره دارد. به بیان دیگر، هر نقطه از نمودار میانگین متحرک با استفاده از دادههای تعداد مشخصی از بازههای زمانی قبلی تعیین میشود و بههمین دلیل هم همواره در حال همراهی نمودار قیمت است.
دو تا از رایجترین میانگینهای متحرک مورد استفاده معاملهگران میانگین متحرک ساده (SMA/MA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) است. میانگین متحرک ساده یا SMA با تجمیع دادههای قیمتی در یک بازه زمانی معین و محاسبه میانگین آنها ترسیم میشود. برای مثال، میانگین متحرک 10 روزه با محاسبه قیمت میانگین در ده روزه اخیر محاسبه میشود. در مقابل فرمول محاسبه میانگین متحرک نمایی یا EMA بهگونهای است که وزن بیشتری برای قیمتهای جدیدتر قائل باشد. در نتیجه، این میانگین متحرک به نوسانات اخیر قیمت واکنش بیشتری نشان میدهد.
همانطور که اشاره کردیم، نمودارهای میانگین متحرک در رسته شاخصهای پیرو قرار میگیرند. در نتیجه، هرچه بازه زمانی درنظر گرفته شده برای میانگین متحرک بیشتر باشد، حساسیت آن به تغییرات قیمت کمتر خواهد بود. این یعنی سرعت واکنش میانگین متحرک ساده 200 روزه به آخرین تغییرات قیمت، کمتر از میانگین متحرک 50 روزه خواهد بود. معاملهگران معممولا اندیکاتور نوسان یا Volatility برای سنجش روند بازار، از رابطه قیمت یک دارایی با میانگینهای متحرک بخصوص استفاده میکنند. برای مثال، بیشتر آنها بازار دارایی یا کالایی که مدتهاست بالاتر از خط میانگین متحرک 200 روزه قرار گرفته است را کاملا صعودی (گاوی) میدانند.
همچنین، نقاط تلاقی خطوط میانگین متحرک هم میتوانند به شما برای ورود و خروج از معامله کمک کنند. برای مثال اگر خط میانگین متحرک 100 روزه خط میانگین متحرک 200 روزه را قطع کرده و به زیر آن برود، میتوانید آن را نشانه مناسبی برای فروش در نظر بگیرید. اما دقیقا چرا؟ این وضعیت یعنی قطع خط میانگین متحرک200 روزه توسط میانگین متحرک 100 روزه و حرکت به زیر آن، نشان میدهد که میانگین قیمت در 100 روز اخیر از میانگین قیمت در 200 روز اخیر کمتر شده است. دلیل فروش در این نقطه هم عدم پیروی حرکات کوتاهمدت قیمت از روند کلی صعودی بازار و احتمال تغییر جهت قیمتها است.
همگرایی-واگرایی میانگین متحرک (MACD)
شاخص MACD برای تعیین نرخ تغییر قیمت یک دارایی با استفاده از رابطه بین دو میانگین متحرک آن بکار میرود. این اندیکاتور از دو خط تشکیل شده که خطوط MACD و سیگنال نامیده میشوند. خط MACD با تفریق مقادیر میانگین متحرک نمایی 26 دوره زمانی از میانگین متحرک نمایی 12 دوره زمانی بدست میآید. سپس این خط در کنار میانگین متحرک نمایی 9 دوره زمانی خط MACD – یا خط سیگنال – ترسیم میشود. همچنین در بسیاری از پلتفرمهای ترسیم نمودار و تحلیل تکنیکال حاوی یک هیستوگرام نیز هست، که فاصله بین خط MACD و خط سیگنال را بهصورت گرافیکی به شما نشان میدهد.
معاملهگران تلاش میکنند با یافتن واگراییهای موجود بین شاخص MACD و حرکات قیمتی، میزان قدرت روند فعلی بازار را تخمین بزنند. برای مثال، اگر قیمت در حال ثبت سقفهای بالاتر (Higher High) بوده و MACD در حال ایجاد کف بالاتر (Lower High) باشد، احتمالا در آینده نزدیک شاهد برعکس شدن روند بازار خواهیم بود. اما در این شرایط شاخص MACD دقیقا چه چیزی به ما میگوید؟ این حرکت اندیکاتور MACD به ما نشان میدهد که قیمت علیرغم کاهش مومنتوم یا نرخ تغییرات قیمت در حال کاهش است، بنابراین احتمال بازیابی قیمتها یا معکوسشدن روند بالا است.
معاملهگران همچنین میتوانند بهدنبال نقاط تلاقی بین خود خطوط MACD و سیگنال باشند. برای مثال، وقتی خط MACD خط سیگنال را قطع کرده و از آن بالاتر میرود احتمالا موقعیت مناسبی برای خرید ایجاد شده است. در مقابل اگر خط MACD خط سیگنال را قطع کرده و از آن پایینتر برود، میتوانید آن را نشانهای برای فروش در نظر بگیرید.
شاخص MACD معمولا در کنار شاخص RSI بکار میرود، چرا که هر دو مومنتوم یا نرخ تغییرات قیمت را با روشهای مختلف اندازه میگیرند. در نتیجه اگر بین هر دو این شاخصها همخوانی مناسبی وجود داشته باشد دیدگاه بهتری از شرایط تکنیکال بازار در اختیار شما قرار میدهند.
شاخص RSI تصادفی
شاخص RSI تصادفی یا Stochastic RSI یک نشانگر نوسانی (Oscillator) نرخ تغییرات قیمت است که به ما نشان میدهد یک کالا یا دارایی در وضعیت بیشخرید یا بیشفروش قرار دارد. همانطور که از نام این شاخص هم پیداست، این اندیکاتور از RSI مشتق شده و از دادههای آن بهجای دادههای قیمتی استفاده میکند. به بیان دیگر، شاخص RSI تصادفی با اعمال فرمول نوسانگر تصادفی روی مقادیر RSI بدست میآید. معمولا، مقادیر شاخص RSI تصادفی در محدوده بین 0 تا 1 (یا گاهی بین صفر تا 100) نمایش داده میشود.
این شاخص بهدلیل سرعت واکنش بالاتر و حساسیت بیشتر، سیگنالهای متعددی در اختیارتان قرار میدهد که تفسیر درست آنها میتواند کمی چالشبرانگیز باشد. در نتیجه بیشتر در مواقعی که نزدیک به بیشترین و کمترین مقادیر بازه خود قرار دارد، مورد استفاده قرار میگیرد. معمولا اگر مقدار شاخص RSI تصادفی بیشتر از 0.8 یا کمتر از 0.2باشد، دارایی یا کالای مورد نظر بهترتیب در وضعیت بیشخرید یا بیشفروش در نظر گرفته میشود. رسیدن این شاخص به صفر نشاندهنده این نکته است شاخص RSI در کمترین مقدار خود در بازه زمانی مورد نظر (که معمولا 14 دوره زمانی، مثل 14 ساعت، 14 روز و …) قرار دارد. در مقابل، رسیدن این شاخص به 1 نشان میدهد که شاخص RSI در سقف خود در بازه زمانی مورد نظر است.
البته این را هم درنظر داشته باشید که درست مثل شاخص RSI، نمیتوانید تنها با اتکا به وضعیت بیشخرید یا بیشفروش نشانداده شده در شاخص RSI تصادفی روی برعکس شدن روند قیمت حساب کنید. شاخص RSI تصادفی تنها نشان میدهد که مقادیر اندیکاتور RSI (که مبنی محاسبه مقادیر شاخص RSI تصادفی است) نزدیک به کف یا سقف اخیر خود قرار دارند. همچنین باید بخاطر داشته باشید که شاخص RSI تصادفی در مقایسه با شاخص RSI حساسیت بیشتری نسبت تغییرات قیمت دارد، در نتیجه احتمال نمایش سیگنالهای غلط توسط آن بیشتر است.
باندهای بولینگر (BB)
شاخص باندهای بولینگر یا Bollinger Bands در کنار نمایش وضعیت بیشخرید یا بیشفروش برای یک دارایی، میزان تلاطم یا Volatility بازار را هم به شما نشان میدهد. این شاخص از سه خط – یک میانگین متحرک ساده یا SMA بهعنوان خط میانی و دو خط بالایی و پایینی – تشکیل شده است. معاملهگران مختلف از تنظیمات مختلفی برای این شاخص استفاده میکنند، اما معمولا خطوط بالایی و پایینی دو انحراف استاندارد از خط میانی هستند. با افزایش یا کاهش تلاطم بازار، فاصله بین این دو خط بالایی و پایینی بهترتیب زیاد یا کم میشود.
بهطور کلی، هرچه قیمت به خط بالایی نزدیک باشد دارایی موردنظر بیشتر به وضعیت بیشخرید نزدیک شده است. در مقابل، هرچه قیمت به باند پایینی نزدیک شود بیشتر به وضعیت بیشفروش نزدیک شدهایم. در بیشتر موارد، قیمت در بین دو خط بالایی و پایین یا همان باند بولینگر قرار دارد. اگرچه در موارد معدودی ممکن است شاهد بالاتر یا پایینتر رفتن قیمت از محدوده باند هم باشیم. البته این وضعیت را نمیتوان بهعنوان سیگنالی مشخص برای خرید یا فروش درنظر گرفت، اما میتوان با قطعیت گفت که در چنین شرایطی بازار وضعیت بسیار حادی دارد.
یک مفهوم مهم دیگر در استفاده از شاخص باند بولینگر، فشردگی یا Squeeze است. این حالت در شرایط آرامش بازار، که تمامی خطوط باند بولینگر به یکدیگر نزدیک میشوند، دیده میشود و معمولا نشانه افزایش تلاطم بازار در آینده نزدیک است. در مقابل، اگر خطوط باند بولینگر شروع به فاصله گرفتن از یکدیگر کنند، میتوانیم منتظر کاهش تلاطم بازار در روزهای آتی باشیم.
جمعبندی
یادتان باشد که تفسیر هر کس از دادههای شاخصها میتواند متفاوت باشد. در نتیجه، بهتر است همیشه قبل از تصمیمگیری یک گام به عقب بازگشته و بررسی کنید که آیا تمایلات شخصی شما بر نتیجهای که از تحلیل تکنیکال خود گرفتهاید تاثیرگذار بودهاند یا خیر؟ چرا که آنچه یک معاملهگر سیگنال خرید میداند، میتواند از نظر دیگری سیگنالی برای فروش درنظر گرفته شود. همچنین این نکته را هم بخاطر داشته باشید که شاخصهای تکنیکال، درست مثل سایر روشهای تحلیل بازار، وقتی کارایی دارند که در کنار سایر ابزارهای تحلیلی مثل تحلیل بنیادی بکار گرفته شوند.
آموزش اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها یکی از پرکاربرد ترین ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال هستند. در واقع اندیکاتور ها را می توان به عنوان ابزاری برای تحلیل بهتر و دقیق تر نمودارها در نظر گرفت. با استفاده از اندیکاتور یک تحلیلگر تکنیکال قادر خواهد بود تا تمامی قیمت های موجود در ترید رمز ارزها و بورس را پیش بینی کند. در واقع می توان الگوریتم پایه در تحلیل تکنیکال را بر پایه علم ریاضیات بیان کرد. اندیکاتورها یا همان indicators با استفاده از محاسبات ریاضی، قیمت و حجم اطلاعات را ارائه می دهند. هر اندیکاتور می تواند شامل چهار رکن اساسی باشد که در بحث آموزش اندیکاتورها به آنها می پردازیم. این چهار رکن اساسی به شرح زیر هستند:
- روند (trend)
- تکانه (momentum)
- حجم (volume)
- نوسان (volatility)
اندیکاتورهای روند یا Trend
در بسیاری از موارد روند بازار برای تحلیل تکنیکال در ترید رمز ارزها مشخص است. در این موارد تریدر ها از اندیکاتورهای روند یا trend استفاده می کنند. اندیکاتور های روند دائما بین نقطه بالایی و پایینی نمودار تغییر می کنند. به همین دلیل به آنها oscillator نیز گفته می شود. برای آموزش اندیکاتورهای روند می توان سه الگوریتم اساسی را مورد بررسی قرار داد. شما برای تحلیل تکنیکال با روش اندیکاتور روند می توانید از سه الگوریتم زیر استفاده کنید.
- توقف و بازگشت سهموی یا پارابولیک سار یا Parabolic SAR
- بخشهایی از ایچیموکو یا Ichimoku
- میانگین متحرک همگرا، واگرا یا Moving Average Convergence Divergence
توجه داشته باشید که در بسیاری از منابع الگوریتم میانگین متحرک همگرا واگرا با نام اختصاری macdy نیز شناخته و بیان شده است.
اندیکاتورهای تکانه یا Momentum
در بسیاری از موارد برگشت پذیر بودن ترید ها برای ما دارای اهمیت است. همچنین لازم است تا قدرت تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار گیرد. در این موارد برای آموزش اندیکاتورها بحث اندیکاتورهای تکانه یا momentum مطرح می شود. یک تریدر خوب و باهوش برای تشخیص کف و سقف قیمت ها از اندیکاتور های تکانه یا momentum استفاده می کند. مانند اندیکاتور روند، این اندیکاتور نیز از سه شاخص اصلی تشکیل شده است که آنها را به شرح زیر نام می بریم.
- شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength Index
- تصادفی یا استوکاستیک یا Stochastic
- شاخص حرکت جهتدار میانگین یا Average Directional Index
اندیکاتور حجم یا Volume
در اولین گام شاید با این سوال مواجه شوید که منظور از حجم در تحلیل تکنیکال چیست؟ حجم را می توان به عنوان تعداد سهم های خرید و فروش شده در یک بازه زمانی مشخص در نظر گرفت. در ترید رمز ارزها نیز می توان این بحث را به تعداد ترید های خرید و فروش شده تعمیم داد. پس می توان اندیکاتور حجم را به عنوان وسیله ای برای تحلیل تکنیکال حجم بازار در نظر گرفت. این اندیکاتور به شما کمک می کند تا دریابید حجم بازار چگونه با گذشت زمان تغییر می کند. همچنین با استفاده از آن می توانید میزان سهم و ترید خرید و فروش شده در واحد زمانی مشخص را پیش بینی کنید.
این اندیکاتور را می توان به عنوان پرکاربردترین اندیکاتور معرفی کرد. زمانی که بازار دچار تغییر می شود، با استفاده از آنالیز تغییرات حجم به وجود آمده می توان قدرت و شدت تغییرات را نیز تحلیل کرد. در نتیجه می توان اندیکاتور حجم را به عنوان پیش نیاز اصلی اندیکاتور تکانه یا momentum در نظر گرفت. این امر به خوبی می تواند اهمیت بسیار بالای این بحث را به ما نشان دهد. به صورت کلی می توان الگوریتم این بحث را با جمله ” حجم قوی تر تداوم بیشتری دارد. ” بیان کرد. با توجه به این الگوریتم، سه شاخص اساسی برای این اندیکاتور مطرح می شود. این شاخص ها عبارتند از:
- حجم متعادل یا On-Balance Volume
- جریان پول چایکین یا Chaikin Money Flow
- اسیلاتور حجم کرلینجر یا Klinger Volume Oscillator
می خوای یک تریدر حرفهای بشی؟
اندیکاتور نوسان یا Volatility
در بحث آموزش اندیکاتورها می توان اندیکاتور نوسان یا volatility را به عنوان پر مطلب ترین و پیچیده ترین اندیکاتور معرفی کرد. البته پیچیده بودن آن به معنای غیر قابل فهم بودن نیست! بلکه بیشتر بر ریزه کاری های موجود در آن دلالت دارد. اندیکاتور نوسان یا volatility به ما می گوید که قیمت یک ترید رمز ارز در یک دوره مشخص زمانی چه قدر تغییر می کند. همانطور که در بحث آموزش تحلیل تکنیکال گفته شد، درآمدزایی بدون وجود نوسان در بازار امری غیر ممکن است. در واقع وظیفه یک تریدر نیز در وجود همین نوسانات خلاصه می شود.
شرط دستیابی به سود، تغییر قیمت ها است. هرچه نوسانات موجود بیشتر باشد، قیمت ها نیز بیشتر تغییر می کنند. توجه داشته باشید که اندیکاتور های نوسان یا volatility هیچ اطلاعاتی در رابطه با جهت تغییرات به ما نمی دهند. اندیکاتورهای نوسان یا volatility تنها برای این امر به وجود آمده اند تا دامنه تغییرات را محاسبه کنند.
تا اینجا با چهار رکن اساسی موجود در آموزش اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. اما این آشنایی به صورت کلی برای ما سودمند نخواهد بود. لذا بهتر است تا با تعدادی از اندیکاتورهای معروف، به صورت کاربردی تر آشنا شویم. به عقیده بسیاری از متخصصین در این زمینه هفت اندیکاتور وجود دارند. به این اندیکاتورهای محبوب، اندیکاتورهای هفتگانه می گویند. برای درک بهتر استفاده از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، بهتر است با تعدادی از این اندیکاتورهای هفت گانه آشنا شویم.
اندیکاتورهای باند بولینگر
در زمینه آموزش اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال باند بولینگر را به عنوان یکی از شاخص های اساسی در اندیکاتورهای نوسان در نظر میگیریم. این شاخص از دو خط انحراف معیار و میانگین تشکیل شده است که می تواند یک باند را تحلیل و تولید کند. به هنگام آرامی بازار این باند باریک بوده و در زمان ایجاد آشفتگی در بازار پهنای باند افزایش پیدا می کند. چه بازار دارای روند باشد و چه محدود، تفاوتی ندارد! باند بولینگر برای تجارت در هر دو بازار مذکور بسیار مناسب است.
خط میانگین متحرک در نمودار بولینگر را در نظر بگیرید. در بازارهای دارای برگشت، جهت برگشت در نمودار همواره مانند یک رگرسیون خطی عمل میکند. در نتیجه این امر می توان نتیجه گرفت که جهت برگشت همواره به سمت خط میانگین متحرک است. در واقع به عبارت ساده تر، نمودار بولینگر را می توان به عنوان یک نمودار پویا یا داینامیک معرفی کرد.
به عنوان مثال فرض کنید یک قیمت به بالای باند رسیده باشد. در چنین شرایطی چه تصمیمی می گیری؟ در چنین شرایطی بهترین کار فروش است. زمانی که یک قیمت به بالای باند برخورد می کند، راه حل قرار دادن یک سفارش فروش در بالای باند است. انجام این کار از وقوع شکست احتمالی جلوگیری می کند. همچنین چنین کاری موجب پایین آمدن قیمت می شود. شما قادر خواهید بود تا روند پایین آمدن قیمت را تا رسیدن به باند پایین کنترل کرده و بیشترین سود را ببرید.
گاهی مواقع لازم است تا زمان دقیق خروج از سهم یا فروش ترید رمزارزها را بدانیم. این کار با استفاده از فشردگی نمودار امکان پذیر خواهد بود. زمانی که نمودار بولینگر دچار فشردگی می شود، بهترین زمان برای خروج از سهم فرا رسیده است. اما فشردگی چیست؟ هرچه دو باند بالایی و پایینی در نمودار بولینگر به یکدیگر نزدیک شوند، فشردگی نیز بیشتر می شود. زمانی که دو باند بیش از حد مجاز به یکدیگر نزدیک شوند، امکان شکست افزایش پیدا می کند. اما از آنجایی که نمی توان در چنین شرایطی جهت بازار را پیش بینی کرد، بهتر است معامله را تمام کرده و از سهم خارج شوید.
سخن نهایی درباره نمودار بولینگر به این شرح است: در تحلیل تکنیکال نمی توان جهت بازار را به کمک بولینگر شناسایی کرد. چرا که این شاخص بر مبنای اندیکاتورهای نوسانی تعریف شده است. تنها می توان اینگونه پیش بینی کرد که نمودار همواره تمایل دارد تا به میانگین متحرک نزدیک شده و در صورت وقوع فشردگی می تواند اخطاری مبنی بر شکست باشد.
ایچی موکو چیست؟
تا اینجا با مفاهیم بسیار زیادی در رابطه با اندیکاتورها آشنا شدیم. همچنین دانستیم این مفاهیم چه ارتباطی با تحلیل تکنیکال دارند. مفهوم بسیار مهم دیگری که لازم است با آن آشنا شویم ایچیموکو است. ایچیموکوها یکی از مهمترین کانسپت های موجود در اندیکاتورها هستند. ایچیموکو یا ابر ایچیموکو (AKA Ichimoku Cloud) را می توان به صورت تعدادی خط که روی نمودار ترسیم شده اند معرفی کرد. در واقع می توان ایچیموکو یا ابر ایچیموکو را ابزاری دانست، که با دقت بسیار زیادی قیمت های به وجود آمده در آینده را پیش بینی می کند. شاید به عقیده برخی این مفهوم بسیار پیچیده باشد. در نتیجه لازم است تا تعدادی از زیر مجموعه های این اندیکاتور را تعریف کنیم.
- کیجون سن یا Kijun Sen : این خط که غالبا با رنگ آبی نمایش داده می شود یکی از اساسی ترین خطوط موجود در ایچیموکو یا ابر ایچیموکو برای تحلیل تکنیکال است. این خط میانگین بالاترین سقف و پایین ترین کف موجود در نمودار را نشان می دهد. این خط معمولا برای دوره های ۲۶ روزه نمایش داده می شود.
- تنکن سن یا Tenkan Sen : بسیاری از متخصصین به این خط، خط چرخش می گویند. زمانی اندیکاتور نوسان یا Volatility که در یک ایچیموکو یا ابر ایچیموکو صحبت از تنکن سن می شود، منظور همان کیجون سن (Kijun Sen)در یک دوره نه روزه است. این خط را با رنگ قرمز نمایش می دهیم.
- چیکو اسپن یا Chikou Span : متخصصین این خط را با رنگ سبز ترسیم می کنند. چیکو اسپن (Chikou Span) این امکان را به ما می دهد تا بیشترین قیمت در ۲۶ دوره متوالی را از نمودار استخراج کنیم.
شاخص قدرت نسبی و ارزش آن در تحلیل تکنیکال
شاخص قدرت نسبی را با نام اختصاری RSI می شناسیم. این شاخص یکی از ارکان اصلی در اندیکاتور های تکانه است که به صورت یک مقیاس جداگانه در تحلیل تکنیکال استفاده می شود. برای مقیاس بندی شاخص قدرت نسبی (RSI) یک جدول را با استفاده از اعداد طبیعی از ۰ تا ۱۰۰ عدد گذاری می کنیم. هر گاه قیمت یک واحد ترید از قیمت پیش بینی شده بیشتر باشد، قدرت نسبی (RSI) به ما کمک می کند تا آن را شناسایی کنیم. به صورت کلی مقدار قدرت نسبی (RSI) باید چیزی در حدود ۳۰ تا ۷۰ درصد باقی بماند.
اما قدرت نسبی (RSI) چه فایده ای برای تحلیل تکنیکال دارد؟ در واقع با استفاده از قدرت نسبی (RSI) میزان کف و سقف بازار مشخص شده و زمان برگشت بازار مشخص می شود. این امر به شما کمک می کند تا در بهترین زمان ممکن اقدام به خرید و فروش کنید.
شاخص حرکت جهت دار میانگین (ADX)
در تحلیل تکنیکال می توانیم شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) را به عنوان یکی از شاخص های اصلی در اندیکاتور روند یا trend در نظر بگیریم. همانند قدرت نسبی، شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) نیز با اعدا ۰ تا ۱۰۰ مقیاس گذاری می شود. در تحلیل تکنیکال می توان از این شاخص به عنوان یک سیگنال در قدرت بازار استفاده کرد. به ADX های زیر ۲۰ روند ضعیف و به ADX های بالاتر از ۵۰ روند قوی می گوییم. البته باز هم لازم به ذکر است که شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) تنها برای بیان قدرت روند استفاده شده و جهت آن را به ما نشان نمی دهد.
اما به هنگام تحلیل تکنیکال در معاملات چه طور می توانیم از شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) استفاده کنیم؟ این شاخص به منظور جلوگیری از ورود یا خروج اشتباه طراحی شده است. همانطور که گفته شد با استفاده از این اندیکاتور نمی توانیم جهت معاملات را پیش بینی کنیم. در نتیجه این اندیکاتور همواره به صورت ترکیب با سایر اندیکاتورها استفاده می شود. به عبارت دیگر این اندیکاتور به تنهایی یک ابزار ناکارآمد در تحلیل تکنیکال بوده و نمی تواند به تنهایی پاسخگوی نیاز تریدرها باشد.
بسیاری بر این باور هستند که استفاده از ADX در آغاز ورود به سهم کارآمد نیست. اما این عقیده چه دلیلی دارد؟ به بیان ساده این جمله کاملا درست است. شما نمی توانید برای آغاز کار بر روی یک ترید از ADX استفاده کنید. همانند بسیاری دیگر از شاخص هی موجود در اندیکاتورهای روند، ADX نیز از قیمت ها عقب است. این عقب بودن مانع از کارآمدی آن برای تحلیل تکنیکال بوده و بهتر است در استفاده از آن دقت شود.
پس چگونه می توانیم ADX را به کار ببندیم؟ پاسخ ساده است. همانگونه که در ابتدای صحبت در رابطه با روندها آشنا شدیم، پیش بینی در بازار های قوی بسیار دقیق تر از بازار های ضعیف است. در نتیجه بازارهای قوی بستر بسیار مناسبی برای استفاده از شاخص حرکت جهت دار میانگین می باشد.
سوالات متداول در مورد اندیکاتورها
اندیکاتور ها یکی از ابزار های بسیار مهم و کاربردی در ترید و تحلیل تکنیکال هستند که برای شناخت کامل نمودار قیمت و درک بهتر آن استفاده می شوند. با استفاده از اندیکاتورها می توان یک شکل هندسی در کنار نمودارها مشاهده کرد که به تریدرها کمک می کند تحلیل بهتری داشته باشند.
برای ساخت یا ایجاد اندیکاتور ها از فرمول های ریاضی استفاده می کنند. این فرمول ها بر روی حجم معاملات و قیمت های مربوطه اعمال شده و سبب می شود اندیکاتورهای متفاوتی ساخته شوند.
اصولا در تحلیل تکنیکال از اندیکاتورها استفاده می کنند.
شاخص نوسان قیمت ارز دیجیتال (CVI) چیست؟ ابزاری برای سرمایهگذاری بهتر در بازار
همواره میشنویم که نوسانات قیمتی در بازار ارزهای دیجیتال بسیار بالاتر از سایر بازارهای مالی است. دلیل این حرف چیست؟ شاخص نوسان قیمتی یک دارایی یا VIX چیست؟ CVI یا شاخص نوسان قیمت ارز دیجیتال چیست؟ این شاخص برای سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال چه کمکی به ما میکند؟
در حوزه امور مالی، شاخص نوسانات قیمتی (Volatility Index) یا به اختصار VIX نشان میدهد که قیمت یک دارایی با چه سرعتی و چه میزان تغییر میکند. این شاخص معمولاً بر اساس انحراف معیار در بازده سالانه قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص محاسبه میشود. از آنجا که این اندیس، معیار اندازه گیری سرعت و درجه تغییرات قیمت است، به عنوان معیاری موثر برای ریسک سرمایه گذاری مرتبط با یک دارایی مورد استفاده قرار میگیرد. CVI یا (Crypto Volatility Index) که معادل شاخص نوسان قیمت رمز ارزها در بازار ارزهای دیجیتال است، معیاری مناسب برای اندازهگیری ترس و استرس تریدرها در زمان خرید و فروش یک ارز دیجیتال است که در این مقاله با این شاخص بیشتر آشنا میشویم.
شاخص نوسان قیمت ارز دیجیتال چیست؟
نوسانات قیمتی، یکی از بحثهای همیشگی در بازارهای مالی است. با توجه به اهمیت آن در ارزیابی ریسک، در بازارهای سنتی برای اندازهگیری و پیش بینی بالقوه نوسان قیمتها، از این شاخص استفاده میشود. شاخص VIX از قیمتهای آپشن سهام در شاخص S&P 500 برای اندازه گیری نوسانات بازار در یک بازه زمانی ۳۰ روزه استفاده میکند که در تصویر زیر نمودار آن را مشاهده میکنید:
اگرچه شاخص نوسان قیمتها بیشتر در بازار سهام استفاده میشود، اما نوسانات در بازارهای مالی دیگر نیز اهمیت دارد. در سال ۲۰۱۴، بورس معاملات آتی شیکاگو شاخص نوسانات جدیدی را برای اسکناسهای خزانه داری ۱۰ ساله ایالات متحده ارائه داد که اعتماد و ریسک سرمایه گذاران را در بازار اوراق قرضه اندازه گیری میکرد. اگرچه ابزارهای استاندارد کمتری برای اندازه گیری اندیکاتور نوسان یا Volatility این شاخص وجود دارد، اما شاخص نوسانات یکی از مولفههای مهم ارزیابی فرصتها در بازار معاملات ارزهای خارجی است. اکنون این شاخص در بازار ارزهای دیجیتال نیز مورد استفاده قرار گرفته است. شاخص نوسان قیمت ارز دیجیتال ابزار خوبی برای تحلیل بازار رمز ارزها است.
CVI یا شاخص نوسان قیمت رمز ارزها
همچون سایر بازارها، نوسانات قیمت معیار مهمی برای اندازه گیری ریسک در بازارهای ارزهای رمزنگاری شده است. ارزهای دیجیتال به دلیل ماهیت دیجیتالی، قانون گذاریهای ضعیف و حجم کم بازار، نسبت به سایر داراییها از ثبات کمتری برخوردارند. نوسانات زیاد ارزهای دیجیتال، دلیل کسب سودهای بزرگ در جریان بازار است، زیرا به برخی از سرمایهگذاران امکان میدهد در بازههای زمانی نسبتاً کوتاه بازدهی زیادی را بدست آورند. این احتمال وجود دارد که در طولانی مدت در نتیجه پذیرش گستردهتر و بهبود قانونگذاریها، نوسانات بازارهای ارزهای دیجیتال کاهش یابد. شاخص نوسان قیمت ارز دیجیتال گامی به سوی مقبولیت بیشتر بازار نوظهور رمز ارزها است.
با بالغ شدن بازارهای ارزهای رمزنگاری شده، سرمایهگذاران علاقه بیشتری به اندازهگیری شاخص نوسانات پیدا میکنند. به همین دلیل، اکنون شاخص نوسان قیمت یک ارز دیجیتال برای برخی از ارزهای دیجیتال اصلی وجود دارد. برجستهترین مورد، شاخص نوسان قیمت بیت کوین (BVOL) است، اما شاخصهای نوسان مشابهی برای اندازهگیری نوسان سایر بازارهای رمزارزها از جمله اتریوم و لایت کوین نیز وجود دارد.
پلتفرم Coti در حال تلاش برای ایجاد یک شاخص ترس غیر متمرکز برای ارزهای دیجیتال است و در این رابطه، از پروفسور Dan Galai، یکی از فعالان پیشگام در زمینه شاخص نوسانات بازارهای آپشن سهام شیکاگو، برای توسعه شاخص نوسانات برای کریپتوها کمک گرفته است.
همکاری Coti برای محاسبه شاخص نوسان قیمت ارز دیجیتال
از زمان آغاز مبادلات رمزارزها، ثابت شده است که حرکات قیمتی بازار، از مهمترین فاکتورهای ارزشمند برای بررسی روند کلی بازار هستند. در این بازارها، نوسانات دو رقمی اتفاقات معمولی هستند که روزانه رخ میدهند. اگرچه به نظر میرسد با توجه به حرکات بزرگ قیمت در این بازار، اما این نوسانات فقط معطوف به بازار رمزارزها نیستند. شاخص نوسانات همچنین یک معیار اصلی برای درک بازارهای خاص، به ویژه بازار آپشن است.
یکی از مهمترین نوسانسنجها در بازارهای آپشن سهام شیکاگو (Cboe)، شاخص نوسانات بازار یا VIX است. ایده VIX در ابتدا توسط پروفسور Dan Galai و Menachem Brenner در اواخر دهه ۱۹۸۰ قبل از اینکه در بازارهای آپشن در سال ۱۹۹۳ معرفی شود، توسعه داده شد. از آن زمان، به یک فشارسنج همه گیر برای اندازه گیری احساسات معامله گران تبدیل شده است.
اکنون Coti، مخفف ارز اینترنت (currency of the internet)، نسخه اصلی خود را برای بازارهای رمزارزها ارائه میکند که با بلوغ بازار کریپتوها، یک نیاز مهم را برآورده میکند.
ارزیابی ریسک در بازار ارزهای دیجیتال
نوسانات ذاتی کریپتوها به Coti فرصتی منحصر به فرد برای پر کردن جایگاه مشابهی که VIX از قبل در بازارهای آپشن کنترل میکرد، ارائه داده است. این سازمان که هدف آن توانمند سازی مالی متمرکز و غیرمتمرکز از طریق ایجاد زیرساختهای دیجیتالی سریع، مقیاس پذیر، کارآمد و فراگیر است، یک شاخص نوسان قیمت ارز دیجیتال برای بازار رمز ارزها با عنوان شاخص نوسانات کریپتوها یا CVI ارائه میکند.
شاخص نوسانات که نشان دهنده نوسانات ضمنی ۳۰ روزه در بیت کوین (BTC) و اتریوم (ETH) است، به معامله گران این امکان را میدهد تا در برابر افزایش نوسانات از روشهای پوشش ریسک استفاده کنند یا از آن در استراتژیهای خود بهرهمند شوند. این شاخص طراحی شده است تا عملکرد VIX را تقلید کند؛ اما در قالب کاملا غیرمتمرکز.
Coti برای عملی کردن ایده خود، پروفسور Dan Galai را به هیئت مشاوران خود اضافه میکند. Dan Galai که تخصص و تجربه عمیقی در زمینه مدیریت ریسک و مشتقات مالی دارد، با اجرای تدریجی پروتکل غیرمتمرکز، به نظارت بر پروژه CVI کمک خواهد کرد.
پروفسور Dan Galai گفت:
من به عنوان مشاور پروژه CVI، مشتاقانه منتظر کمک به طراحی ابزارهای پیشرفته مدیریت ریسک برای سرمایه گذاران در این کلاس دارایی جدید و اغلب فرار هستم. من اطمینان دارم که تیم CVI از دانش و توانایی لازم برای اجرای تئوری و ساخت یک محصول کاملاً مفید در دنیای ارزهای دیجیتال برخوردار است.
سخن پایانی
CVI که در اصطلاح عامیانه به عنوان شاخص نوسان قیمت ارز دیجیتال نیز شناخته می شود و اغلب همزمان با افزایش شدید در حجم معاملات و شتاب نزولی در قیمتها افزایش مییابد، بیانگر نحوه ارزیابی خطر، ترس و استرس توسط معاملهگران در بازار ارزهای دیجیتال در یک بازه ۳۰ روزه است. آیا استفاده از ابزار مدیریت ریسک CVI اعتماد شما را در معاملات رمزارزها افزایش میدهد؟ لطفا نظرات خود را در زیر با ما در میان بگذارید.
دانلود اندیکاتور نوسانگر (Volatility)
اندیکاتور نوسانگر یکی از اندیکاتورهای مهم بورس می باشد و بهتر است در کنار سایر اندیکاتورها و روش های تحلیل تکنیکال در مورد استفاده قرار گیرند. در صورتیکه سرمایه گذاران نتوانند روند یک سهم را پیش بینی کنند اندیکاتورهای نوسانگر می تواند کمک بسیار زیادی به معامله گران در بورس کند. اندیکاتورهای نوسانگر زیادی وجود دارند در اینجا ما یک نوسانگر بسیار کاربردی برای سرمایه گراران در بازار بورس تدارک دیده ایم.
در بازار بورس و در انواع روش های تحلیل تکنیکال سرمایهگذاران اندیکاتورهای نوسانگر را به عنوان یکی از ابزارهای بسیار مهم تکنیکال میدانند.
این اندیکاتور نوسانگر از نوع اسیلاتور می باشد و سرمایه گذاران بازار بورس می توانند برای شناسایی روند و نوسانگیری از این اندیکاتور استفاده نمایند.
نحوه استفاده از اندیکاتور نوسانگر
این اندیکاتور نوسانگر دارای سه خط در وسط و یک خط نوسانگر اصلی در اسیلاتور می باشد و زمانی که خط نوسانگر از پایین به بالا به خط پایینی نزدیک شد و این خط را به سمت بلا قطع کرد زمان ورود به سهم در بازار بورس می باشد.
هنگامی که خط نوسانگر از بالا به پایین خط بالایی را قطع کرد و در حال افت بود از لحاظ تکنیکالی زمان فروش می باشد و می بایست صبر نمود تا روند رشد آغاز شود.
برخی از تحلیلگران تکنیکال اعتقاد دارند اندیکاتورهای نوسانگر در بازار خنثی بهتر جواب می دهند و هنگامی موفق تر عمل می کنند که به همراه یک اندیکاتور تکنیکالی دیگر مورد استفاده قرار گیرند.
این اندیکاتور نوسانگر کمک می کند از لحاظ تکنیکالی بتوانید روند یک سهم در بازار بورس را تشخیص دهید و افراد مبتدی و حرفه ای می توانند از این اندیکاتور در بازار بورس استفاده کنند.
این اسیلاتور نوسانگر توسط وبسایت همیار بورس برای کمک به سهامداران بورس تهیه شده است و در پلتفرم مفیدتریدر یا متاتریدر 5 اجرا می شود.
دیدگاه شما