میانگین در مقابل متحرک نمایی


صلیب طلایی زمانی اتفاق می‌افتد که یک SMA کوتاه‌مدت از SMA بلندمدت عبور کند. با افزایش حجم معاملات، این امر می تواند نشان دهنده سودهای بیشتر باشد.

میانگین متحرک ساده یا SMA چیست؟

یک میانگین متحرک ساده (SMA) میانگین یک محدوده انتخاب شده از قیمت‌ها، معمولاً قیمت‌های پایانی، را با تعداد دوره‌های آن محدوده محاسبه می‌کند.

نکات کلیدی

  • میانگین متحرک ساده، میانگین یک محدوده از قیمت ها را با تعداد دوره های آن محدوده محاسبه می کند.
  • میانگین متحرک ساده یک شاخص فنی است که می‌تواند به تعیین اینکه آیا قیمت دارایی ادامه می‌یابد یا روند صعودی یا نزولی را معکوس می‌کند کمک کند.
  • یک میانگین متحرک ساده را می توان به عنوان یک میانگین متحرک نمایی (EMA) افزایش داد که وزن آن در قیمت اخیر بیشتر است.
  • درک میانگین متحرک ساده (SMA)
  • میانگین متحرک ساده (SMA) یک نوع میانگین متحرک است که با اضافه کردن قیمت‌های اخیر و سپس تقسیم آن رقم بر تعداد دوره‌های زمانی در میانگین محاسبه محاسبه می‌شود. به عنوان مثال، می توان قیمت پایانی یک اوراق بهادار را برای چند دوره زمانی اضافه کرد و سپس این کل را بر همان تعداد دوره تقسیم کرد. میانگین‌های کوتاه‌مدت به سرعت به تغییرات قیمت اوراق بهادار اساسی پاسخ می‌دهند، در حالی که میانگین‌های بلندمدت کندتر واکنش نشان می‌دهند. انواع دیگری از میانگین متحرک وجود دارد، از جمله میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک وزنی (WMA).

فرمول SMA بدین گونه است:

An برابر است با قیمت یک ارز در بازه ی n

و n برابر است با تعداد بازه های زمانی

برای مثال، به این صورت است که میانگین متحرک ساده یک اوراق بهادار را با قیمت های بسته شدن زیر در یک دوره 15 روزه محاسبه می کند.

هفته اول (5 روز): 20، 22، 24، 25، 23

هفته دوم (5 روز): 26، 28، 26، 29، 27

هفته سوم (5 روز): 28، 30، 27، 29، 28

میانگین متحرک 10 روزه میانگین قیمت های پایانی 10 روز اول را به عنوان اولین نقطه داده محاسبه می کند. نقطه داده بعدی اولین قیمت را کاهش می دهد، قیمت را در روز 11 اضافه می کند، سپس میانگین را می گیرد و غیره. به همین ترتیب، یک میانگین متحرک 50 روزه می تواند داده های کافی برای میانگین 50 روز متوالی داده را به صورت متوالی جمع آوری کند.

میانگین متحرک ساده قابل تنظیم است زیرا می توان آن را برای تعداد دوره های زمانی مختلف محاسبه کرد. این کار با افزودن قیمت بسته شدن اوراق بهادار برای چند دوره زمانی و سپس تقسیم این کل بر تعداد دوره‌های زمانی انجام می‌شود که میانگین قیمت اوراق بهادار را در طول دوره زمانی نشان می‌دهد.

یک میانگین متحرک ساده نوسانات را هموار می کند و مشاهده روند قیمت اوراق بهادار را آسان تر می کند. اگر میانگین متحرک ساده به سمت بالا باشد، به این معنی است که قیمت اوراق بهادار در حال افزایش است. اگر به سمت پایین باشد به این معنی است که قیمت اوراق بهادار در حال کاهش است. هرچه بازه زمانی میانگین متحرک بیشتر باشد، میانگین متحرک ساده هموارتر می شود. میانگین متحرک کوتاه مدت بی ثبات تر است، اما شکلی که ترسیم می کند به داده های اخیر نزدیک تر است.

نکته ی مهم: یکی از محبوب ترین میانگین های متحرک ساده SMA 200 روزه است. با این حال، این خطر برای دنبال کردن جمعیت وجود دارد. همانطور که وال استریت ژورنال توضیح می‌دهد، از آنجایی که هزاران معامله‌گر استراتژی‌های خود را حول SMA 200 روزه قرار می‌دهند، این احتمال وجود دارد که این پیش‌بینی‌ها به خودی خود تبدیل شوند و رشد قیمت را محدود کنند.

اهمیت تحلیلی

میانگین متحرک ابزار تحلیلی مهمی است که برای شناسایی روندهای فعلی قیمت و پتانسیل تغییر در یک روند ثابت استفاده می شود. ساده ترین استفاده از SMA در تحلیل تکنیکال استفاده از آن برای تعیین سریع اینکه آیا دارایی در روند صعودی یا نزولی قرار دارد.

یکی دیگر از کاربردهای تحلیلی رایج، هرچند کمی پیچیده تر، مقایسه یک جفت میانگین متحرک ساده است که هر کدام بازه های زمانی متفاوتی را پوشش می دهند. اگر میانگین متحرک ساده کوتاه مدت بالاتر از میانگین بلندمدت باشد، یک روند صعودی انتظار می رود. از سوی دیگر، اگر میانگین بلندمدت بالاتر از میانگین کوتاه مدت باشد، ممکن است یک روند نزولی نتیجه مورد انتظار باشد.

الگوهای معاملاتی محبوب

دو الگوی معاملاتی محبوب که از میانگین متحرک ساده استفاده می کنند عبارتند از صلیب مرگ و صلیب طلایی. صلیب مرگ زمانی اتفاق می افتد که SMA 50 روزه از SMA 200 روزه عبور کند. این یک سیگنال نزولی در نظر گرفته می شود که نشان می دهد احتمال ضررهای بیشتری وجود دارد.

الگوهای معاملاتی محبوب

صلیب طلایی زمانی اتفاق می‌افتد که یک SMA کوتاه‌مدت از SMA بلندمدت عبور کند. با افزایش حجم معاملات، این امر می تواند نشان دهنده سودهای بیشتر باشد.

میانگین متحرک ساده در مقابل میانگین متحرک نمایی

میانگین متحرک ساده در مقابل میانگین متحرک نمایی

تفاوت عمده بین میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک ساده، حساسیتی است که هر کدام نسبت به تغییرات داده‌های مورد استفاده در محاسبه نشان می‌دهند. به طور خاص، EMA وزن بالاتری به قیمت های اخیر می دهد، در حالی که SMA وزن یکسانی را به همه مقادیر اختصاص می دهد.

این دو میانگین متحرک مشابه هستند زیرا به یک روش تفسیر می شوند و هر دو معمولاً توسط معامله گران فنی برای

هموارسازی نوسانات قیمت استفاده می شوند. از آنجایی که EMA ها وزن بیشتری را نسبت به داده های قدیمی تر به داده های اخیر می دهند، نسبت به SMA ها نسبت به آخرین تغییرات قیمت واکنش بیشتری نشان می دهند، که نتایج حاصل از EMA ها را به موقع تر می کند و توضیح می دهد که چرا EMA میانگین ترجیحی در میان بسیاری از معامله گران است.

محدودیت های میانگین متحرک ساده

مشخص نیست که آیا باید بر آخرین روزهای این دوره زمانی تاکید بیشتری شود یا روی داده های دورتر. بسیاری از معامله گران معتقدند که داده های جدید روند فعلی را که امنیت با آن حرکت می کند بهتر منعکس می کند. در همان زمان، معامله‌گران دیگر احساس می‌کنند که امتیاز دادن به تاریخ‌های خاص نسبت به تاریخ‌های دیگر، روند را مغایر خواهد کرد. بنابراین، SMA ممکن است به شدت به داده های منسوخ شده تکیه کند، زیرا تأثیر روز دهم یا دویستمین را مانند روز اول یا دوم بررسی می کند.

به طور مشابه، SMA کاملاً بر داده های تاریخی متکی است. بسیاری از مردم (از جمله اقتصاددانان) بر این باورند که بازارها کارآمد هستند - یعنی قیمت های فعلی بازار از قبل منعکس کننده همه اطلاعات موجود است. اگر بازارها واقعاً کارآمد هستند، استفاده از داده های تاریخی نباید چیزی در مورد جهت آینده قیمت دارایی ها به ما بگوید.

چگونه از میانگین متحرک ساده در تحلیل تکنیکال استفاده می شود؟

معامله‌گران از میانگین‌های متحرک ساده (SMA) برای ترسیم مسیر بلندمدت سهام یا سایر اوراق بهادار استفاده می‌کنند، در حالی که نویز تغییرات روزانه قیمت را نادیده می‌گیرند. این به معامله گران اجازه می دهد تا روندهای میان مدت و بلندمدت را در یک افق زمانی بزرگتر مقایسه کنند. به عنوان مثال، اگر SMA 200 روزه یک اوراق بهادار کمتر از SMA 50 روزه خود باشد، این معمولا به عنوان الگوی متقاطع مرگ نزولی و سیگنال کاهش بیشتر تفسیر می شود. الگوی مخالف، صلیب طلایی، نشان دهنده پتانسیل رشد بازار است.

چگونه یک میانگین متحرک ساده محاسبه می شود؟

برای محاسبه میانگین متحرک ساده، تعداد قیمت ها در یک دوره زمانی بر تعداد دوره های کل تقسیم می شود. به عنوان مثال، سهام تسلا را در نظر بگیرید که در یک دوره پنج روزه با قیمت 10، 11، 12، 11، 14 دلار بسته شده است. میانگین متحرک ساده سهام تسلا برابر با 10 دلار + 11 دلار + 12 دلار + 11 میانگین در مقابل متحرک نمایی دلار + 14 دلار تقسیم بر 5، برابر با 11.6 دلار است.

تفاوت بین میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی چیست؟

در حالی که یک میانگین متحرک ساده وزن برابری به هر یک از مقادیر در یک دوره زمانی می دهد، یک میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری را بر قیمت های اخیر می گذارد. میانگین متحرک نمایی معمولاً به عنوان یک شاخص میانگین در مقابل متحرک نمایی به موقع تر از روند قیمت در نظر گرفته می شود، و به همین دلیل، بسیاری از معامله گران استفاده از آن را به میانگین متحرک ساده ترجیح می دهند. میانگین متحرک نمایی کوتاه مدت متداول شامل میانگین های 12 روزه و 26 روزه است. میانگین متحرک نمایی 50 روزه و 200 روزه برای نشان دادن روندهای بلند مدت استفاده می شود.

جمع بندی

میانگین متحرک داده های قیمت را با صاف کردن آن و ایجاد یک خط جریان ساده می کند. این امر دیدن روند را آسان تر می کند. میانگین متحمیانگین متحرک ساده یا SMA چیست؟

یک میانگین متحرک ساده (SMA) میانگین یک محدوده انتخاب شده از قیمت‌ها، معمولاً قیمت‌های پایانی، را با تعداد دوره‌های آن محدوده محاسبه می‌کند. منبع: زدبورس

درک میانگین متحرک نمایی (EMA) در مقابل میانگین متحرک ساده (SMA)

2557547D F5BB 4B92 95D3 AE63B8B1E1BE - درک میانگین متحرک نمایی (EMA) در مقابل میانگین متحرک ساده (SMA)

میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک ساده (SMA) از این لحاظ که هرکدام روندها را اندازه می گیرند ، شبیه به هم هستند . این دو میانگین نیز مشابه هستند زیرا به همان روشی تفسیر می شوند و معامله گران تکنیکال معمولا از هر دوی آنها برای کنترل نوسانات قیمت استفاده می کنند .

تفاوت هایی بین این دو میانگین متحرک وجود دارد . تفاوت اصلی بین EMA و SMA حساسیتی است که هر یک به تغییرات داده های استفاده شده در محاسبه آن نشان می دهد .

SMA میانگین داده های قیمت را محاسبه می کند ، در حالی که EMA وزن بیشتری به داده های فعلی می دهد . جدیدترین داده های قیمت با میانگین های متحرک قیمت تأثیر کمتری خواهند داشت .

به طور دقیق تر ، میانگین متحرک نمایی وزنه بالاتری به قیمت های اخیر می دهد ، در حالی که میانگین متحرک ساده برای همه مقادیر وزن برابر را تعیین می کند .

میانگین متحرک SMA

از آنجا که EMA ها نسبت به داده های قدیمی وزن بیشتری را نشان می دهند ، نسبت به SMA ها به آخرین تغییرات قیمت واکنش بیشتری نشان می دهند ، این امر باعث می شود نتایج حاصل از EMA به موقع تر انجام شود و دلیل اینکه میانگین EMA میانگین ترجیحی بسیاری از معامله گران است، همین می باشد .

همانطور که در مثال زیر نشان داده شده است ، ممکن است معامله گرانی که دیدگاه کوتاه مدت دارند ، به این که از کدام میانگین استفاده می شود اهمیتی ندهند ، زیرا تفاوت بین این دو میانگین فقط یک سنت است . از طرف دیگر ، معامله گرانی که چشم انداز طولانی تری دارند باید بیشتر به میانگینی که استفاده می کنند توجه نمایند زیرا مقادیر ممکن است با چند دلار متفاوت باشد ، این اختلاف قیمت کافی است تا در نهایت اثرگذار بر بازده واقعی باشد ، به ویژه هنگامی که شما در حال ترید میزان زیادی سهام یا ارز هستید .

همانند تمام شاخص های تکنیکال ، هیچ یک از میانگین ها وجود ندارد که یک تریدر بتواند برای تضمین موفقیت در ترید استفاده کند .

میانگین متحرک ساده

SMA متداول ترین نوع میانگین است که توسط تحلیلگران تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد و با تقسیم مجموع یک مجموعه قیمت بر تعداد کل قیمت های موجود در این مجموعه محاسبه می شود . به عنوان مثال ، می توان میانگین متحرک هفت دوره را با جمع کردن هفت قیمت زیر با هم و تقسیم نتیجه بر هفت محاسبه کرد ( همچنین به عنوان میانگین محاسبه نیز شناخته می شود ).

با توجه به سری قیمت ها :

10 دلار ، 11 دلار ، 12 دلار ، 16 دلار ، 17 دلار ، 19 دلار ، 20 دلار

محاسبه SMA به این شکل است :

10 دلار + 11 دلار + 12 دلار + 16 دلار + 17 دلار + 19 دلار + 20 دلار = 105 دلار

میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) در تحلیل تکنیکال، مفهوم، فرمول و روش محاسبه

میانگین متحرک ساده (SMA) و نمایی (EMA)، از متدوال‌ترین ابزارهای تحلیل سرمایه‌گذاران هستند. حتما عبارت میانگین متحرک یا Moving Average را در بازار بورس و ارزهای دیجیتال به‌فراوانی شنیده‌اید. در این مطلب قصد داریم تا مروری داشته باشیم بر مفهوم، کاربردها و سناریوهای مختلف ابزار میانگین متحرک (MA). در ادامه درباره مفهوم میانگین متحرک، روش محاسبه و فرمول میانگین متحرک نمایی و ساده، تفاوت انوع میانگین متحرک و کاربردهای آن‌ها صحبت خواهیم کرد.

فهرست مطالب ارائه شده در این مقاله

  1. میانگین متحرک چیست
  2. میانگین متحرک در بازار سرمایه
  3. کاربرد میانگین متحرک
  4. میانگین متحرک در نمودار قیمت
  5. اهمیت بازه زمانی در میانگین متحرک
  6. میانگین متحرک ساده و نمایی
  7. معایب شاخص میانگین متحرک

میانگین متحرک چیست

میانگین متحرک در آمار، به میانگینی گفته می‌شود که از بخشی از داده‌ها (نه همه‌ی داده‌ها) گرفته می‌شود. برای مثال، ممکن است در زمان‌هایی، میانگین یک چهارم داده‌ها (که مثلا مربوط به فصل آخر سال است)، از میانگین تمام داده‌ها (که مثلا مربوط به کل سال است)، یک موضوع را دقیق‌تر بیان کند. در این گونه مواقع بجای استفاده از میانگین کل، از میانگین متحرک استفاده می‌شود.

در مباحث مالی، میانگین متحرک، شاخصی است که اغلب در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود و دلیل محاسبه آن برای یک سهم یا ارز دیجیتال، کمک به هموارسازی یا smoothing داده‌های قیمت است. مقصود از هموارسازی، از بین بردن اثرات داده‌های پرت روی نمودار است. برای درک بهتر مفهوم هموارسازی، شکل زیر که نمودار یک میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه (انواع میانگین متحرک در ادامه توضیح داده می‌شود) است را ببینید. با محاسبه MA، اثر نوسانات تصادفی و کوتاه‌مدت یا نویزهای قیمت در یک بازه زمانی مشخص تا حدی از بین خواهد رفت.

میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده

میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده

میانگین متحرک در بازار سرمایه

هرچند پیش‌بینی قطعی رفتار یک سهم در بازار ممکن نیست؛ اما استفاده از تحلیل تکنیکال می‌تواند کمی درک رفتار آن سهم را آسان‌تر کند. میانگین متحرک نیز به عنوان یکی از ابزارهای ساده در تحلیل تکنیکال به ما در رسیدن به این درک کمک می‌کند. این شاخص، داده‌های یک نمودار را با محاسبه میانگینی که دائما به‌روز می‌شود، هموار می‌سازد و پیش‌بینی رفتار داده‌ها را راحت‌تر می‌کند. این میانگین در بازه زمانی مشخصی محاسبه می‌شود، مثلا ۱۰ روز، ۲۰ دقیقه، ۳ هفته یا هر بازه زمانی که سرمایه‌گذار انتخاب کند. میانگین‌متحرک صعودی، نشان می‌دهد که احتمالا رفتار یک سهم صعودی خواهد بود، و بالعکس.

کاربرد میانگین متحرک

رایج‌ترین کاربرد میانگین متحرک، شناسایی جهت حرکت (خط روند) و پیش‌بینی سطوح حمایت و مقاومت است. وقتی نمودار قیمت با نمودار میانگین متحرک برخورد کند؛ سیگنال معاملاتی برای تحلیل تکنیکال تولید می‌شود. میانگین متحرک نه‌تنها به خودی خود مهم است؛ بلکه پایه‌ای برای محاسبه سایر شاخص‌های تکنیکال مثل میانگین متحرک همگرایی/واگرایی یا Moving Average Convergence Divergence است.

میانگین متحرک همگرایی/واگرایی (MACD) برای دیده‌بانی رابطه بین دو میانگین متحرک استفاده می‌شود و به‌طور کلی با تقسیم میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه بر میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه محاسبه می‌شود (نگران نباشید، همه این مفاهیم در ادامه متن توضیح داده می‌شوند!). وقتی MACD مثبت است، میانگین کوتاه‌مدت بالاتر از میانگین بلندمدت قرار می‌گیرد.

میانگین متحرک در نمودار قیمت

از میانگین متحرک در نمودار قیمت برای به‌دست‌آوردن جهت تغییرات قیمت استفاده می‌شود. اگر میانگین متحرک به سمت بالا زاویه داشته باشد، قیمت به طور کلی در حال افزایش است (یا اخیرا افزایش یافته است)، اگر به سمت پایین زاویه داشته باشد، قیمت به‌طور کلی در حال کاهش یافتن است.

همان‌طور که در شکل زیر می‌بینید در ترند صعودی، میانگین متحرک مثل سطح حمایت عمل می‌کند و مانند یک کف (حمایت) نمی‌گذارد قیمت به زیر آن کشیده شود. بنابراین خط قیمت به سمت بالا می‌رود و از میانگین متحرک بالاتر قرار می‌گیرد. در یک روند نزولی، میانگین متحرک مثل یک سقف (مقاومت) عمل می‌کند و نمی‌گذارد که قیمت به بالای آن برود.

میانگین متحرک سطح حمایت

میانگین متحرک منطبق بر سطح حمایت. منبع: اینوستوپدیا

اما همیشه رفتار قیمت در مقابل میانگین متحرک ثابت نیست. قیمت ممکن است به آرامی با میانگین متحرک برخورد کند یا جهت خود را بر مخالف آن تغییر دهد. به‌عنوان یک راهنمایی کلی، اگر قیمت بالای میانگین متحرک باشد، حرکت به سمت بالا است. اگر قیمت پایین میانگین متحرک باشد، روند نزولی است. اما این به این معنا نیست که همیشه قیمت اینگونه رفتار خواهد کرد!

اهمیت بازه زمانی در میانگین متحرک

به بازه زمانی میانگین متحرک، دوره بازگشت یا look back period نیز گفته می‌شود و چون شاخص میانگین متحرک، بر پایه قیمت‌های قبلی تعیین می‌شود، ممکن است مقدم یا متأخر بر قیمت باشد. متأخر یا تأخر به معنی مدت زمانی است که طول می‌کشد تا میانگین متحرک، یک بازگشت بالقوه را سیگنال کند. توجه کنید که یک میانگین متحرک ۲۰ روزه، «بازگشت»‌های بسیار بیشتری از یک میانگین متحرک ۱۰۰ روزه دارد.

هر چقدر بازه زمانی میانگین متحرک طولانی‌تر باشد، تأخر بیشتری ایجاد خواهد کرد. در نتیجه یک میانگین متحرک ۲۰۰ روزه، تاخر بسیار بیشتری از میانگین متحرک ۲۰ روزه خواهد داشت چون اطلاعات ۲۰۰ روز اخیر را شامل می‌شود. اما به‌طور کلی میانگین متحرک ۲۰۰ روزه و ۵۰ روزه به‌طور گسترده‌تری توسط سرمایه‌گذاران و معامله‌گران دنبال می‌شود و به عنوان سیگنال‌ معاملاتی مهم‌تری تلقی می‌شود. اما توجه داشته باشید که هرچه بازه زمانی کوتاه‌تری انتخاب شود، میانگین متحرک نسبت به قیمت‌ها، حساسیت بیشتری خواهد داشت و بالعکس.

سرمایه‌گذاران بنا بر هدفی که از سرمایه‌گذاری دارند، بازه‌های زمانی متفاوتی را برای میانگین متحرک انتخاب می‌کنند. میانگین متحرک با بازه زمانی کوتاه‌تر اصولا برای معامله‌گری کوتاه‌مدت مناسب است و بالعکس. اما در حقیقت، هیچ قاب زمانی صحیحی برای استفاده در تنظیمات میانگین متحرک وجود ندارد. بهترین راه برای پیدا کردن بازه زمانی مناسب برای شما این است که میانگین متحرک را با بازه‌های زمانی مختلف امتحان کنید تا آن بازه‌ای که با استراتژی شما جور درمی‌آید پیدا کنید.

به بازه زمانی میانگین متحرک، دوره بازگشت یا look back period نیز گفته می‌شود و چون شاخص میانگین متحرک، بر پایه قیمت‌های قبلی تعیین می‌شود، ممکن است مقدم یا متأخر بر قیمت باشد. متأخر یا تأخر به معنی مدت زمانی است که طول می‌کشد تا میانگین متحرک، یک بازگشت بالقوه را سیگنال کند. توجه کنید که یک میانگین متحرک ۲۰ روزه، «بازگشت»‌های بسیار بیشتری از یک میانگین متحرک ۱۰۰ روزه دارد.

تقاطع مرگ و تقاطع طلایی

نکته دیگری که در مقایسه میانگین متحرک کوتاه‌مدت و بلندمدت وجود دارد؛ این است که اگر در بخشی از نمودار، نمودار میانگین متحرک کوتاه‌مدت نمودار بلندمدت را از بالا قطع کند، آن نقطه «تقاطع مرگ» یا dead/death cross نامیده می‌شود و زمان مناسبی برای فروش است. و در مقابل اگر نمودار کوتاه‌مدت از پایین، نمودار بلندمدت را قطع کند، آن نقطه «تقاطع طلایی» یا golden cross نامیده می‌شود و زمان مناسبی برای خرید است. برای درک بهتر این موضوع به شکل زیر توجه کنید. در این تصویر خط آبی روشن، میانگین متحرک کوتاه‌مدت و خط آبی تیره، میانگین متحرک بلندمدت است.

میانگین متحرک ساده و نمایی ، تحلیل تکنیکال

همانطور که در شکل می‌بینید، خطوط میانگین متحرک می‌توانند زاویه‌های متفاوتی داشته باشند و یک خط آن صعودی و دیگری نزولی باشد.

فرمول میانگین متحرک نمایی و ساده

میانگین متحرک ساده یا Simple Moving Average، مقدار میانگین مجموعه‌ای از قیمت‌ها در چند روز گذشته، مثلا ۱۵، ۳۰، ۱۰۰ یا ۲۰۰ روز گذشته است. یک میانگین متحرک ساده (SMA) پنج روزه، قیمت پایانی ۵ روز گذشته را جمع کرده و آن را تقسیم بر عدد ۵ می‌کند؛ به صورت زیر:

SMA=(A1+A2+…+An)/n
A=میانگین دوره n
n= تعداد دوره‌های زمانی

میانگین متحرک نمایی یا Exponential Moving Average، میانگینی است که به داده‌های اخیر، وزن بیشتری می‌دهد و نسبت به داده‌های جدید، حساس‌تر است. برای محاسبه میانگین متحرک نمایی، ابتدا باید SMA را در یک بازه زمانی خاص محاسبه کنید و سپس ضریب وزن EMA را به‌دست آورید. این ضریب به صورت «فاکتور هموارسازی» بیان می‌شود و به این طریق محاسبه می‌شود: ۲ تقسیم بر (بازه زمانی مورد نظر +۱). مثلا برای میانگین متحرک ۲۰ روزه، ضریب هموارسازی برابر است با:

سپس این مقدار ضریب هموارسازی را با مقدار EMA قبلی جمع می‌کنید تا EMA فعلی به‌دست آید. به‌این صورت، EMA به داده‌های اخیر، وزن بیشتری خواهد داد؛ در حالی که SMA وزن برابری برای همه مقادیر در نظر می‌گیرد.

EMAt=+EMAy* <1-[s/(1+d)]>and
EMAt= میانگین متحرک نمایی امروز
Vt= ارزش امروز
s= فاکتور هموارسازی
d=تعداد روزها
EMAy= میانگین متحرک نمایی دیروز

همان‌طور که در شکل زیر دیده می‌شود EMA نسبت به SMA واکنش بسیار سریع‌تری به تغییرات قیمت‌ها دارد.

فرمول میانگین متحرک نمایی و روش محاسبه میانگین متحرک ساده

تفاوت میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی (مقایسه EMA و SMA)

هیچ کدام از میانگین‌متحرک‌ها بهتر از دیگری نیست. ممکن است EMA برای یک سهم یا بازار مالی در یک بازه زمانی خاص بهتر عمل کند و در بازه زمانی دیگری SMA‌ بهتر باشد. بدون توجه به نوع MA انتخاب بازه زمانی نیز نقش مهمی در دقت آن دارد. اما در عین حال، پاسخگویی سریع‌تر EMA به تغییرات قیمت‌ها، دلیل اصلی ترجیح EMA نسبت به SMA توسط اکثر معامله‌گران است.

معایب شاخص میانگین متحرک

اولین مشکل میانگین‌متحرک‌ها این است که براساس داده‌های قبلی محاسبه می‌شوند میانگین در مقابل متحرک نمایی و اصولا هیچ چیزِ محاسبات در طبیعت، قابل پیش‌بینی نیست.

بزرگ‌ترین مشکل میانگین متحرک این است که اگر روند قیمت‌ها متلاطم شود و به‌سمت عقب یا جلو، نوسان کند؛ سیگنال‌های بازگشت یا معامله بسیاری تولید خواهد شد. در این حالت بهتر است از شاخص دیگری برای تخمین خط روند استفاده شود. زمانی که MAها برای یک بازه زمانی در هم تنیده شوند نیز موقعیت مشابهی ایجاد می‌شود.

میانگین متحرک‌ها در ترندهای قوی، بسیارخوب اما در شرایط پرتلاطم یا نوسانی بسیار ضعیف عمل می‌کنند. تنظیم قاب زمانی می‌تواند به‌طور موقت این مشکل را حل کند، هرچند که گاهی اوقات این مشکلات مستقل از قاب زمانی رخ می‌دهند.

خوب است بدانید نقاط تقاطع MAها، استراتژی رایجی برای تخمین زمان مناسب برای ورود به و خروج از بازار هستند؛ همین‌طور می‌توانند مناطق بالقوه حمایت یا مقاومت را تا حدی مشخص کنند. اگرچه این موضوع، قابل پیش‌بینی به‌نظر می‌رسد، MAها همیشه بر پایه داده‌های قبلی هستند و قیمت میانگین در یک دوره زمانی خاص را نشان می‌دهند.

میانگین های متحرک نمایی دوگانه در تحلیل تکنیکال چیست؟

میانگین های متحرک نمایی دوگانه در تحلیل تکنیکال چیست؟

میانگین های متحرک نمایی دوگانه در تحلیل تکنیکال چیست؟

میانگین های متحرک نمایی دوگانه (Double Exponential Moving Average – DEMA) اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که توسط پاتریک مالووی (Patrick Mulloy) در مقاله‌اش در ماه ژانویه 1994 تحت عنوان «روان‌تر کردن و آسان‌تر کردن اطلاعات با استفاده از میانگین‌های متحرک» در مجله «تحلیل تکنیکال سهام و نمودارهای کالاها» به دنیای معامله‌گری معرفی شدند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک می‌توانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه از دو میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Averages – EMA’s) استفاده می‌کنند تا هرگونه تأخیری در نمودار را از بین ببرند، زیرا این تأخیرها برای معامه‌گران بازار به‌عنوان یک مشکل اساسی شناخته می‌شود.

میانگین متحرک نمایی دوگانه نیز استفاده‌هایی مشابه با میانگین‌های متحرک (Moving Averages – MA’s) دارد. این میانگین‌ها به تأیید کردن روندهای صعودی کمک می‌کند.

زمانی که قیمت بالاتر از این میانگین‌ها قرار می‌گیرد روند ما صعودی و زمانی که پایین‌تر از این قیمت قرار گیرد روند ما نزولی خواهد بود. هر موقع قیمت این میانگین‌ها را رد کند سیگنالی به‌عنوان تغییر قیمتی به ما داده می‌شود.

میانگین‌های متحرک همچنین به‌عنوان محدوده‌های حمایت و مقاومت (Support and Resistance) در نظر گرفته می‌شوند.

میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه در تحلیل تکنیکال چیست؟

نکات کلیدی:

  1. میانگین متحرک نمایی دوگانه به تغییرات قیمتی سریع‌تر از میانگین‌های متحرک نمایی ساده ( Exponential Moving Averages – EMA’s) واکنش نشان می‌دهد.
  2. میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه می‌تواند به‌شکلی مشابه با میانگین‌های متحرک استفاده شود، اما معامله‌گران باید بدانند که این دسته از اندیکاتورها، سریع‌تر از میانگین‌های متحرک معمولی به تغییرات قیمتی واکنش نشان می‌دهند. این باعث می‌شود تا این معامله‌گران تغییراتی هرچند اندک را دراستراتژی معاملاتی خود در نظر بگیرند.
  3. تأخیر کمتر در اندیکاتورها همواره موضوع مطلوبی نیست چون تأخیرها نویز بازار را از بین می‌برند. اندیکاتوری با تأخیر کمتر، واکنش‌هایی سریع‌تر به حرکات قیمتی – هرچند این حرکات کوچک باشند – دارند.
  4. میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه‌ای با بازهٔ زمانی طولانی‌مدت – مانند بازه زمانی 100 روزه – واکنشی کندتر نسبت به قیمت دارند و در مقابل، میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه‌ای که بازهٔ زمانی آنها کوتاه‌تر است – مانند میانگین‌هایی که بازهٔ زمانی 20 روزه دارند – سریع‌تر به قیمت واکنش نشان می‌دهند و ممکن است سیگنال صادره توسط آنها از اعتبار کمتری برخوردار باشد.

فرمول محاسبه میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه (DEMA) به شرح زیر است:

میانگین های متحرک نمایی دوگانه در تحلیل تکنیکال چیست؟

چگونه میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه را محاسبه نماییم؟

  1. دوره‌های زمانی‌ای که می‌خواهید اطلاعات بازار را شامل شوند (مثلاً 5 روزه، 15 روزه و یا 100 روزه) را انتخاب نمایید.
  2. مقدار EMA را برای آن بازهٔ زمانی محاسبه نمایید. سپس آن را EMAN نام‌گذاری کنید.
  3. میانگین متحرک نمایی را با EMANها محاسبه کنید. این به شما یک میانگین متحرک نمایی تعدیل شده (Smoothed EMA) می‌دهد.
  4. در نهایت مقدار EMAN را ضرب در 2 کرده و میانگین متحرک نمایی تعدیل شده (Smoothed EMA) را از آن کسر نمایید.

میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه (DEMA’s ) چه چیزهایی را به شما می‌گویند؟

با وجود اینکه این اندیکاتور را میانگین متحرک نمایی دوگانه نام دادند، اما معادلهٔ استفاده شده در آن به استفاده از یک الگوی نمایی دوگانه تکیه ندارد.

بلکه به جای آن، این معادله مقدار عددی میانگین متحرک نمایی دوگانه را دوبرابر کرده، و هرگونه تأخیر را از آن کم می‌کند.

به دلیل پیچیده بودن معادله مورد نیاز برای محاسبه میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه، به اطلاعات بیشتری نسبت به میانگین‌های متحرک نمایی ساده نیازمندیم.

هرچند، استفاده از روش‌های نوین و سیستم‌های معاملاتی جدید به ما کمک می‌کند تا بتوانیم به آسانی میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه را با استناد به اطلاعات نمودار محاسبه نماییم.

واکنش‌ها در میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه

میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه سریع‌تر از میانگین‌های متحرک ساده واکنش نشان می‌دهند. این بدین معنی است که این میانگین‌های نمایی دوگانه، بیشتر مورد نیاز معامله‌گران روزانه و یا معامله‌گران کوتاه‌مدت می‌باشد.

سرمایه‌گذاران نیز می‌توانند از این میانگین‌ها استفاده نمایند، اما از آنجایی که سرمایه‌گذران طولانی‌مدت تمایل به فعالیت کمتری در بازار دارند و دیدشان برای کسب سود طولانی مدت‌تر است، میانگین‌های متحرک سنتی روشی بهتر به‌شمار می‌آیند.

میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه به‌شکلی مشابه با میانگین‌های متحرک ساده استفاده می‌شوند. میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه همچنین برای تحمیل قدرت یک روند صعودی و یک روند نزولی قیمتی مورد استفاده قرار گیرند.

همچنین برخی از معامله‌گران در استراتژی معاملاتی خود منتظر رخ دادن تقاطع بین چند میانگین متحرک نمایی دوگانه با بازه‌های زمانی متفاوت هستند.

همچنین می‌توان از میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه به‌عنوان محدوده‌های حمایتی و مقاومتی استفاده نمود.

تحلیل معامله‌گران، از میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه

معامله‌گران از میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه برای تشخیص جهت روند و قدرت روند استفاده می‌کنند. وقتی که قیمت در بالای میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه قرار داشته باشد، و در همین حین میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه نیز در حال صعود باشند، این احتمال وجود دارد که شاهد یک روند صعودی در بازار باشیم.

وقتی که قیمت در محدودهٔ زیر میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه قرار داشته باشد، و میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه نیز تمایل به حرکت به سمت پایین داشته باشند، می‌توانیم منتظر یک روند نزولی احتمالی باشیم.

چه نکاتی را در نزول و صعود میانگین متحرک نمایی باید در نظر بگیریم؟

با توجه به نکاتی که گفته شد، اگر حرکات قیمتی به‌گونه‌ای باشد که قیمت از میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه گذر کند می‌توانیم آن را به‌عنوان سیگنالی جهت اتمام و یا شروع روند نزولی در نظر بگیریم.

برای مثال اگر قیمت، میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه را به سمت بالا قطع کند شاهد پایان روند نزولی و شروع یک روند صعودی احتمالی خواهیم بود.

و بالعکس، اگر قیمت، میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه را به سمت پایین قطع کند، شاهد یک روند نزولی خواهیم بود.

معامله‌گران همچنین می‌توانند از دو یا چند میانگین متحرک نمایی دوگانه با بازه‌های زمانی تنظیم‌شدهٔ متفاوت در جدول خود استفاده کند.

سیگنال‌های معاملاتی در این روش از طریق تقاطع خط‌های این میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه به دست می‌آیند.

برای مثال، یک معامله‌گر ممکن است از یک میانگین متحرک نمایی دوگانه با بازهٔ زمانی 20 روزه استفاده کند. در صورتی که این میانگین متحرک نمایی دوگانه با بازهٔ زمانی 20 روزه میانگین متحرک از همین دو را در بازهٔ زمانی 50 روزه قطع کند، معامله‌گر می‌تواند وارد یک موقعیت معاملاتی خرید (Buy Position) شود.

هرچند این یک مثال ساده شده است، اما معامله‌گران می‌توانند از استراتژی‌های متفاوتی با استفاده از میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه بهره ببرند.

در نهایت، معامله‌گران ممکن است از میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه برای علامت‌گذاری نقاط احتمالی حمایت و مقاومت استفاده کنند.

از آنجایی که میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه به تغییرات قیمتی با سرعت واکنش نشان می‌دهند، ممکن است که این محدوده‌گذاری همواره مؤثر نباشد.

نکتهٔ مهمی که همه باید در نظر بگیرند این است که اگر می‌خواهید از یک میانگین متحرک نمایی دوگانه و یا هر نوع میانگین متحرک نمایی برای تعیین محدوده‌های حمایتی و مقاومتی استفاده کنید، حتماً توجه داشته باشید که این میانگین‌ها در گذشته نیز به‌عنوان محدوده‌های حمایتی یا مقاومتی عمل کرده باشند.

اگر در گذشته، این میانگین‌ها چنین نقشی را نداشته‌اند، در آینده نیز چنین نقشی را ایفا نخواهند کرد و نمی‌توان به آنها به‌عنوان محدوه‌های حمایتی و مقاومتی اتکاء نمود.

تفاوت بین میانگین متحرک نمایی دوگانه و میانگین متحرک نمایی سه‌گانه (Triple Exponential Moving Average – TEMA) چیست؟

همان طور که اسم این اندیکاتورها نشان می‌دهد، در اندیکاتور میانگین متحرک نمایی دوگانه شاهد میانگین متحرک نمایی از میانگین متحرک نمایی سابق هستیم.

در میانگین‌های متحرک نمایی سه‌گانه محاسبات پیچیده‌تر می‌شوند، زیرا در آنجا ما شاهد یک میانگین متحرک نمایی دیگر از دو میانگین متحرک نمایی قبلی خواهیم بود.

هدف این اندیکاتور نیز به‌مانند اندیکاتور قبلی کاهش تأخیر (Lag) در نمودار سهم یا شاخص می‌باشد. و باید در نظر داشته باشیم که میانگین متحرک نمایی سه‌گانه تأخیری حتی کمتر از میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه دارند.

محدودیت‌های میانگین متحرک نمایی دوگانه (Double Exponential Moving Average – DEMA) چیست؟

میانگین‌های متحرک نمایی معمولاً در بازارهایی که جهت مشخصی دارند به‌خوبی کار می‌کنند (مانند بازارهای رونددار – Trending Markets) اما در بازارهایی که روند خاصی ندارند و قیمت به‌صورت افقی به سمت جلو حرکت می‌کنند (Choppy – Sideway Markets) نمی‌توانند اطلاعات چندان مفیدی را در اختیار ما بگذارند.

در چنین زمان‌هایی قیمت چندین بار این میانگین‌های متحرک را به سمت بالا یا پایین قطع می‌کند و این اتفاق در هر دو نوع میانگین‌های متحرک ساده و میانگین‌های متحرک نمایی دوگانه رخ می‌دهد.

به همین دلیل نباید از این تقاطع‌های قیمت و این اندیکاتور را به‌عنوان سیگنال‌های خرید یا فروش استفاده نماییم.

تأثیر کاهش تأخیر در این اندیکاتورها

کاهش تأخیر در این اندیکاتورها در برخی مواقع می‌تواند بسیار مفید باشد مانند زمانی که بازگشت‌های قیمتی واقعی (Price Reversals) رخ می‌دهد.

این کاهش تأخیر به معامله‌گر کمک می‌کند تا بتواند هرچه سریع‌تر از یک معامله خارج شده و یا به یک معامله وارد شود که این باعث به دست آوردن سود بیشتر و یا متحمل زیان کمتر خواهد شد.

اما این کاهش تأخیر می تواند منجر به اتفاقی به نام (معامله‌گری افراطی – Overtrading) شود. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که یک اندیکاتور با تأخیر کم سیگنال‌های معاملاتی بیش از حدی را تولید می‌کند.

برای مثال این اندیکاتورها به معامله‌گر اعلام می‌کند تا پس از کوچکترین واکنش قیمتی در بازار سهام خود را بفروشند و یا با توجه به آن واکنش‌ها سهامی را خریداری نمایند.

در این حالات، معامله‌گر فروش یا خرید را انجام می‌دهد و به این امید می‌ماند تا قیمت به سمتی که اندیکاتور پیش‌بینی کرده است حرکت نماید.

با این اوصاف، در برخی از مواقع تأخیر در اندیکاتورها می‌تواند مورد خوبی باشد و در برخی مواقع نیز به‌ضرر معامله‌گر باشد.

همهٔ اینها بستگی به این دارند که یک معامله‌گر چه چیز را از اندیکاتور مورد استفاده انتظار دارد. این برعهدهٔ معامله‌گر است که به دنبال تعادل در بین کاربردهای اندیکاتورهایش و خواسته‌های خودش باشد و بداند هر اندیکاتور اطلاعات مورد نیازش را با چه میزان تأخیری در اختیار او قرار می‌دهند.

بهترین حالت استفاده از میانگین‌های متحرک نمایی، استفاده از آنها با دیگر نوع تحلیل بازار می‌باشد. از انواع تحلیل‌های بازاری، می‌توان به تحلیل حرکات قیمت (Price Action)، تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis of markets) و دیگر اندیکاتورهای تکنیکالی اشاره نمود.

اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید می‌توانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.

شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش داده‌اید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.

مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاس‌های آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاس‌ها متعاقبا از طریق وب‌سایت اعلام خواهد شد.)

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.

میانگین متحرک، میانگین متحرک وزنی و میانگین متحرک نمایی

میانگین متحرک، میانگین متحرک وزنی و میانگین متحرک نمایی

میانگین‌های متحرک ابزار مورد علاقه معامله‌گران پرکار برای محاسبه اندازه حرکت است. تفاوت اصلی بین یک میانگین متحرک ساده (SMA)، میانگین متحرک وزنی(WMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) فرمول استفاده شده برای میانگین گرفتن است.

میانگین متحرک ساده

میانگین متحرک ساده (SMA) به دلیل سادگی محاسبه قبل از پیشرفت کامپیوتر متداول بود.قدرت محاسبه فعلی، به دست آوردن انواع دیگر میانگین متحرک و اندیکاتورهای دیگر را راحت کرده است. محاسبه یک میانگین متحرک از طریق میانگین گرفتن از آخرین قیمتها در یک دوره زمانی مشخص صورت می‌گیرد در میانگین متحرک معمولا از آخرین قیمت (قیمت بسته شدن) روزانه استفاده می‌شود ولی می‌توان از قالب‌های زمانی(تایم‌ فریم‌ها) دیگر هم استفاده کرد. همچنین دیگر قیمت‌های روزانه مانند اولین قیمت (قیمت گشایش) یا میانه قیمت نیز می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد. در پایان دوره قیمتی جدید، جدیدترین داده به محاسبات اضافه می‌شود و همزمان قدیمی‌ترین داده قیمت دوره حذف می‌گردد.

فرمول یک میانگین متحرک ساده جمع اعداد داده‌ها در دوره‌های مشخص شده و سپس تقسیم بر تعداد دوره‌ها می‌باشد. به عنوان مثال، آخرین قیمت شرکت اپل با نماد (AAPL) از 20 تا26 ژوئن 2014 در پایین آورده شده است.

میانگین متحرک 5 دوره‌ای بر اساس قیمت‌های جدول با فرمول زیر محاسبه می‌گردد :

که در آن Pn مساوی قیمت دوره n است.پ

تساوی بالا نشان می‌دهد که قیمت میانگین دوره مذکور 90.66$ بوده. استفاده از میانگین متحرک روش موثری برای از بین بردن نوسانات قیمتی شدید است. مشکل عمده در این است که اعداد داده‌های قدیمی‌تر نسبت به داده‌های جدیدتر وزن متفاوتی ندارند. این جایی است که میانگین متحرک وزنی وارد بازی می‌شود.

میانگین متحرک وزنی

میانگین متحرک وزنی (WNA) برای داده‌های جدیدتر به دلیل مرتبط‌تر بودن به زمان حال وزن بیشتری درنظر می‌گیرد. مجموع وزن‌های درنظر گرفته شده باید معادل 1 واحد (یا 100 درصد) باشد. در مورد میانگین وزنی ساده، وزن‌ها به صورت مساوی پخش شده‌اندو به همین دلیل دیگر در جدول قبلی نمایش داده نشدند.

میانگین وزنی از طریق ضرب کردن قیمت داده شده در ضریب مربوط به آن و جمع کردن آنها با هم به‌دست می‌آید:

فرمول بدست آوردن میانگین وزنی

اساسی‌ترین بخش WMA حاصل جمع قیمت دوره‌ها به شکل اعداد مثلثی است. به عنوان مثال در جدول بالا میانگین متحرک وزنی 5 روزه برابر است با 90.62 :

در این مثال جدیدترین مقدار داده بیشترین وزن از کل 15 واحد را گرفت. شما می‌توانید هر وزنی که بنظرتان درست می‌آید را نسبت به هر وزن کلی به داده‌ها بدهید( به عبارت دیگر صورت و مخرج را خودتان می‌توانید به صلاحدید خودتان تایید کنید). مقدار کمتر میانگین متحرک وزنی محاسبه شده در بالا نسبت به میانگین متحرک ساده نشان می‌دهد که فشار فروش اخیر چشمگیرتر از پیش‌بینی بعضی معامله‌گران است. برای اکثر معامله‌گران محبوب‌ترین حالت برای استفاده از میانگین‌های وزنی این است که وزن بیشتری به داده‌های جدیدتر بدهند.

میانگین متحرک نمایی

میاگین‌های متحرک نمایی (EMAs) نیز به صورت داده‌های جدید به قدیم مانند مورد قبل وزن‌دهی شده‌اند(یعنی داده‌های جدیدتر وزن بیشتری دارد)، اما نرخ کاهش وزن هر قیمت نسبت به قیمت قبلی ثابت نیست. تفاضل این کاهش ها به صورت نمایی است. در عوض اینکه هر وزن قبلی نسبت به وزن بعدش 1.0 کوچکتر باشد ممکن است تفاضل بین دو دوره اول وزن‌ها 1.0 باشد و تفاضل بین دو دوره بعد از آن‌ها 1.2 باشد و به همین ترتیب ادامه یابد. فرمول به‌دست‌آوردن EMA به صورت زیر است :

SMA = میانگین متحرک ساده بر مبنای آخرین قیمت

y = دیروز (yesterday)

محاسبه کردن میانگین متحرک نمایی سه گام دارد. گام اول تعیین کردن SMA برای دوره که اولین دیتای مورد نیاز در فرمول EMA است، پس از آن در گام بعدی محاسبه ضریب به شکل 2 تقسیم بر تعداد دوره‌ها بعلاوه 1 و در نهایت در گام آخر قیمت نهایی منهای میانگین متحرک نمایی روز قبل ضرب در ضریب بعلاوه میانگین متحرک نمایی روز قبل

کدام میانگین متحرک کاراتر است؟

از آنجاییکه میانگین متحرک نمایی (EMA) از سیستم وزن دهی نمایی به عنوان ضریب برای دادن وزن بیشتر به قیمت‌های جدیدتر، بعضی از تحلیلگران معتقدند که این اندیکاتور نسبت به SMA و WMA اندیکاتور بهتری برای روندها است. بعضی باور دارند که EMA عکس‌العمل سریعتری نسبت به تغییر روندها دارد. در طرف دیگر نمودار ساده و صاف که توسط میانگین متحرک ساده (SMA) ارائه می‌شود می‌تواند در پیدا کردن آسان محدوده‌های حمایت و مقاومت در نمودار قیمت کاراتر باشد. در کل میانگین‌های متحرک، نمودار قیمت که به‌طور واضح متلاطم است صاف‌تر می‌کند.

عملکرد EMA و WMA مشابه است، آن‌ها تاکید بیشتری بر قیمت‌های جدیدتر دارند و همچنین ارزش کمتری برای قیمت‌های قدیمی‌تر قائل هستند. معامله‌گران اگر نگران این باشند که عقب‌ماندگی در داده ها از سرعت واکنش میانگین متحرک کم کند از میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک وزنی بیشتر از میانگین متحرک ساده استفاده می‌کنند.

همه میانگین‌های متحرک یک مشکل دارند، آن هم اینکه آنها نشانگرهای باوقفه و کند هستند. از آنجاییکه میانگین‌های متحرک بر پایه اطلاعات گذشته بنا شده‌اند از یک وقفه زمانی قبل از بازتاب تغییر روند رنج می‌برند. قیمت یک سهم پیش از آن که یک میانگین متحرک بتواند تغییر روند را نشان دهد ممکن است به سرعت رشد کند. میانگین‌های متحرک کوتاه‌مدت‌تر از وقفه کمتری نسبت به بلندمدت‌ترها رنج می‌برند.

با این حال این وقفه برای ابزار تکنیکالی به نام ‘’برخورد میانگین متحرک ها ‘’ سودمند است. وقتی SMA 50 روزه پس از برخورد به زیر SMA 200 روزه می‌رود به آن اندیکاتور ‘’ برخورد مرگ’’ می‌گویند که سیگنال فروش است و در طرف مقابل وقتی SMA 50 روزه پس از برخورد به بالای SMA 200 روزه صعود می‌کند به آن اندیکاتور ‘’ برخورد طلایی ‘’ می‌گویند که سیگنال خرید محسوب می‌شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.