در تحلیل تکنیکال دقت کنیم این است که گذشته تکرار میشود
دانش فاندامنتال و دلایل استفاده از تحلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی) چیست؟
با بررسی بازار تبادلات ارزی از دیدگاه فاندامنتال در واقع عوامل موثر بر عرضه و تقاضای ارزهای مختلف در نظر گرفته می شود تا روند صعودی یا نزولی نرخ برابری جفت ارزی مورد بررسی و پیش بینی قرار بگیرد. بنابراین بطور ساده دانش فاندامنتال به بررسی عوامل تاثیرگذار بر عرضه و تقاضا می پردازد. این عوامل بطور کلی به چهار بخش عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و بحران ها تقسیم بندی می شود. هر کدام از این عوامل در جایگاه خود بر روی روند عرضه و تقاضای یک ارز و در نتیجه نرخ برابری آن ارز در مقابل سایر ارزها اثر گذار است.
عوامل تاثیر گذار بر عرضه تکنیکال یا فاندمنتال؟ و تقاضا متعدد و گاه متغیر هستند و همین موضوع تحلیل فاندامنتال را پیچیده و مشکل کرده است. با این وجود تحلیل فاندامنتال دید و نگاه گسترده تری برای بررسی به معامله گر بازار ارز می دهد. در مقام قیاس می توان گفت اگر در بازار سهام داده های بنیادی شرکت ها برای بررسی قیمت سهام آن شرکت مورد توجه قرار می گیرد در بازار ارز داده های اقتصادی یک کشور برای بررسی ارزش پول محلی که حکم همان قیمت سهام را دارد مورد بررسی قرار می گیرد. در ادامه به مباحث و نظریه های مهم تاثیر گذار بر روی برابری نرخ ارزها می پردازیم.
منظور از تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟
یکی از انواع روش های آنالیز بازارهای مالی به ویژه بازار رمزارزها تحلیل فاندامنتال است که به بررسی اخبار و رویدادهای مرتبط با یک سهم می پردازد.
در دنیای بازارهای مالی مختلف از جمله فارکس، بورس و در سال های اخیر رمزارزها سرمایه گذاران برای انجام معاملات خود از تحلیل های متفاوتی از جمله تحلیل تکنیکال بهره می برند. تحلیل فاندامنتال یا بنیادی یکی از انواع این تحلیل ها به شمار می رود که به بررسی اخبار و رویدادهای مرتبط با یک سهم می پردازد. بازارهای مالی امکان کسب درآمد و سودهای زیادی را برای معامله گران فراهم می کنند، اما از طرفی ریسک و خطرات زیادی در این بازارها وجود دارد. بنابراین لازم است معامله گران به روش های مختلف آموزش داده شوند تا از وقوع ضررهای احتمالی تا حدی جلوگیری گردد. در بازارهای مالی مانند ارز دیجیتال روش های تحلیل زیادی وجود دارد که با به کارگیری آنها مسیر پروژه مشخص می گردد. در این صورت معامله گران می توانند از طریق مطالعه و بررسی انواع تحلیل های بازار درآمد کسب کنند. در ادامه این مطلب می خواهیم شما را تحلیل بنیادی یا فاندامنتال آشنا کنیم.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال(Fundamental) در واقع یک روش به منظور مشخص نمودن ارزش ذاتی یک دارایی نظیر سهام، ارز دیجیتال، ارز فیات و دیگر موارد است. در این روش مواردی نظیر روندهای صنعت، صورت های مالی، تاثیرات خارجی و رویدادها با هم ترکیب می شوند.
نکته: لازم به ذکر است ارزش ذاتی یا منصفانه یک دارایی یک شبه تغییر نخواهد کرد.
این شیوه تحلیل به شما کمک می کند تا با ویژگی های کلیدی یک شرکت آشنا شده و بر اساس فاکتورهای خرد و کلان اقتصادی به آنالیز ارزش واقعی آن بپردازید.
مثلا در نظر داشته باشید یک شخص تصمیم به سرمایه گذاری در یک شرکت گرفته است. در این صورت به منظور اطمینان یافتن نسبت به سلامت مالی آن شرکت لازم است مواردی مانند ترازنامه، درآمد شرکت، گردش پول و صورت های مالی آن شرکت را مورد بررسی قرار دهد. پس از انجام این بررسی ها می تکنیکال یا فاندمنتال؟ تواند صنعتی که شرکت در آن به فعالیت می پردازد را مورد بررسی قرار دهد. پس از انجام موارد گفته شده می تواند در تحلیل بنیادی به مطرح کردن سوالاتی مانند سرعت گسترش، رقبا، جامعه هدف و . بپردازد.
برای اینکه ملاحظات اقتصادی نظیر نرخ بهره، تورم و. در تحلیل مورد بررسی قرار گیرد لازم است حوزه مطالعات خود را وسیع تر نماید. هدف از تحلیل بنیادی امکان تجزیه و تحلیل ارزش و قیمت ذاتی یک دارایی و مقایسه نمودن آن با قیمت فعلی است.در صورتی که ارزش ذاتی یک دارایی از ارزش کنونی آن بیشتر باشد، نشان دهنده این است که قیمت دارایی در حال حاضر ارزان است. اما اگر ارزش ذاتی یک دارایی کمتر از ارزش فعلی آن باشد، آن دارایی دارای قیمت گرانی است. بنابراین زمانی که شما این اطلاعات را در اختیار داشته باشید در رابطه با خرید و یا فروش یک ارز دیجیتال تصمیم گیری آگاهانه خواهید داشت.
بر این اساس می توان گفت در تحلیل فاندامنتال سه مجموعه داده وجود دارد:
- داده های تاریخی
این دسته از داده ها به منظور بررسی اتفاقات و رویدادهای گذشته مورد استفاده قرار می گیرند. - داده ها و اطلاعات قابل دسترسی توسط عموم مردم
بیانیه ها و اطلاعات در مورد شرکت که توسط مدیریت صادر شده و سخنان دیگران درباره آن - اطلاعاتی که عموم مردم به آن دسترسی ندارند.
این اطلاعات نظیر شیوه مدیریت بحران و . است.
تاریخچه پیدایش تحلیل فاندامنتال
یکی از تحلیل گران اقتصادی که نامش در وال استریت به عنوان کارگزار ویژه ثبت گردید بنجامین گراهام نام داشت. او در ابتدا در بازار بورس مشاوره های پنهانی می داد. پس از اخراج از بازار بورس اقدام به سرمایه گذاری با هزینه های کم کرد. وی توانست با انجام تحلیل های درست از بازار در مدت زمان کوتاهی میلیون ها دلار سود در بازار بورس نیویورک به دست آورد. بر اساس عقیده پایه گذاران تحلیل فاندامنتال، (گراهام و دیوید داد) می توان ارزش واقعی یک سهام را به دست آورد و با بررسی تفاوت آن با ارزش کنونی اش امکان پیش بینی سودآور بودن یا نبودن آن سهام با حداقل خطا وجود دارد. در واقع می توان گفت اولین شخصی که از ارزش ذاتی یک سهام صحبت کرد بنجامین گراهام بود. پیش از این فرآیند تحلیل در بازارهای مالی کاملا کمرنگ بود. تمامی سرمایه گذاران بدون انجام هیچ گونه تحلیلی و با ریسک بسیار بالا در بازارهای مالی دست به خرید و فروش می زدند.
انواع تحلیل فاندامنتال
به طور کلی تحلیل فاندامنتال بله دو دسته کمی و کیفی تقسیم می گردد.
- تحلیل کمی
تمامی افراد با هدف کسب سود وارد بازارهای مالی می شوند. روش فاندامنتال کمی اشاره به تعداد، مقدار و سود و زیان یک ارز دارد. - تحلیل کیفی
روش فاندامنتال کیفی به ماهیت یک ارز و استانداردهای مرتبط با آن می پردازد. از جمله آنها می توان برند شرکت، تیم هیات مدیره، فناوری های انحصاری و. را نام برد.
مولفه های تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال در بازار کریپتو با هدف کم کردن میزان ریسک سرمایه گذاری و بررسی سود آن انجام می گیرد. به همین منظور تحلیل و بررسی مولفه های مختلفی می تواند به ما در این زمینه کمک کند. تحلیل فاندامنتال در حالت کلی از سه مولفه اصلی تشکیل شده است:
- آن چینon-chain
بلاکچین به عنوان یک منبع بسیار ارزشمند ارائه دهنده اطلاعات قابل مشاهده ای است که معیارهای آن چین نام دارند. برای دستیابی به این اطلاعات می توان آنها را از یک سری وب سایت یا API ها که با هدف اطلاع رسانی تصمیمات سرمایه گذاری ایجاد شده اند استخراج نمود.
برای این منظور لازم است به بررسی معیارهای اصلی در این زمینه بپردازیم:
- پروژه
مواردی نظیر هدف رمزارز و شیوه عملکرد آن به عنوان دید کیفی در این مولفه از تحلیل فاندامنتال مورد بررسی قرار می گیرد. مهم ترین شاخص های این مولفه عبارتند از:
- وایت پیپر
عملیات پروژه در وایت پیپر به عنوان یک سند فنی مشخص می شود. این سند شامل موارد زیر است:
- راه حل فناوری بلاکچین
- موارد استفاده رمزارز
- برنامه های آماده و ارتقاء
- اقتصاد توکن و اطلاعات فروش
- اطلاعات تیم - تیم پشتیبان
اعضای تشکیل دهنده تیم یک رمزارز در وب سایت آن رمزارز آورده شده است. می توان با مطالعه سابقه این افراد روشن بودن مسیر موفقیت رمزارز را پیش بینی نمود. بنابراین لازم است تمامی موفقیت های به دست آمده و تجربیات آنها برای مطالعه و دسترسی کاربران در وب سایت ثبت گردد. - مقایسه رقبا
زمانی که جایگاه یک رمزارز را میان رقبای آن مورد بررسی قرار می دهید می توانید از آینده آن و مسیر حرکتش چشم انداز خوبی داشته باشید.
بسیاری از ارزهای دیجیتال دارای یک نقشه راه برای آینده هستند. نقشه راه معمولا ارائه دهنده یک طرح کلی از تحولات آینده است.
- مالی
همانطور که گفتیم تحلیل بنیادی با هدف به وجود آوردن یک چشم انداز مناسب برای سرمایه گذاری پدید آمد. منظور از ارزیابی مالی رمزارزها درک وضعیت معاملاتی دارایی ها مانند واکنش بازار، عوامل پیرامونی و نقدینگی آن است. مهم ترین شاخص های این مولفه عبارتند از:
- نقدینگی و حجم بازار
میزان سهولت خرید و فروش یک دارایی با نقدینگی آن مشخص می گردد. نقدینگی بالای یک دارایی زمانی است که امکان خرید و فروش یک دارایی بدون تغییر ارزش بازار به سرعت امکان پذیر است.
برای بررسی اینکه یک سکه یا توکن حرکت رو به جلویی دارد لازم است حجم معاملات آن را اندازه گیری کنیم. این اطلاعات میزان تغییر یک دارایی در یک دوره خاص را مشخص می کند. اگر روند قیمت یک سکه صعودی باشد و حجم معاملات بالایی داشته باشد احتمال کسب سود بیشتر زیاد است. اما اگر روند قیمت یک رمزارز صعودی بوده و حجم معاملات آن پایین باشد، تنها یک نمودار تغییر قیمتی در اختیار دارید که نمی توان به آن اتکا کرد. - بازار سرمایه
ارزش یک شبکه توسط ارزش بازار سرمایه مشخص می گردد. امکان محاسبه آن با ضرب قیمت فعلی در عرضه کوین های در گردش است. معیار ارزش بازار به تنهایی ممکن است ارائه دهنده ارزش گذاری گمراه کننده باشد. به همین خاطر لازم است تمامی عوامل مورد بررسی قرار گیرد. - عرضه در گردش
تعداد کل سکه های موجود در عرضه که در اختیار عموم مردم است در واقع همان عرضه در گردش یک رمزارز محسوب می گردد. احتمال افزایش تعداد توکن های در گردش یک عرضه غیرمتمرکز توسط توسعه دهندگان وجود دارد.
مزایای تحلیل فاندامنتال
- راهکاری قدرتمند برای ارزیابی شرکت ها
با امکان تحقیق و بررسی روی حجم زیادی از معیارهای کمی و کیفی بر خلاف آنالیز تکنیکال یک ابزار قدرتمند محسوب می گردد. - قابل استفاده برای عموم
امکان استفاده از روش تحلیل فاندامنتال برای عموم افراد وجود دارد. زیرا داده های لازم برای انجام این روش تحلیل به راحتی فراهم می شود. - دارای دقت بالا
در صورت انجام درست تحلیل بنیادی، می توان گران یا ارزان بودن قیمت یک دارایی را نسبت به ارزش ذاتی آن کاملا دقیق مشخص نمود. - مناسب برای سرمایه گذاری های طولانی مدت و مطمئن
- آشنایی با مفاهیم مختلف کسب و کار نظیر درآمد، تراز مالی و. به وسیله تحلیل فاندامنتال منجر به افزایش دانش شما در حوزه تجارت می شود.
- آشنایی با سهام ها و رمزارزهای ارزشمند با درآمد پایدار و تراز مالی قوی
معایب تحلیل فاندامنتال
- زمانبر و تخصصی
به دست آوردن یک تحلیل فاندامنتال خوب، آسان و قابل درک سخت است. مشخص نمودن ارزش ذاتی یک دارایی یک عمل وقت گیر محسوب می شود. برای انجام تحلیل فاندامنتال لازم است عوامل مختلفی را مورد ارزیابی قرار داد. - مناسب معاملات بلندمدت
با توجه به این موضوع به کارگیری تحلیل فاندامنتال برای معامله گرانی که به دنبال به دست آوردن سود از روش سوئینگ تریدینگ هستند مناسب نیست. - غفلت از روندهای قدرتمند بازار
- زمان مشخصی برای ورود به بازار مالی مورد نظر با تحلیل بنیادی یا فاندامنتال وجود ندارد.
سوالات متداول
- تحلیل فاندامنتال چیست؟
یکی از انواع تحلیل های بازارهای مالی که از طریق آن رفتار و رویدادهای تاثیرگذار در روند بازار مورد مطالعه قرار می گیرد تحلیل بنیادی نام دارد. - به منظور دریافت اطلاعات مورد نیاز برای تحلیل بنیادی از چه منابعی می توان استفاده نمود؟
سایت ها، صرافی ها و. از جمله منابع قابل استفاده برای انجام تحلیل فاندامنتال به شمار می روند.
جمع بندی
در دنیای امروز یکی از روش های آنالیز پرکاربرد در بازارهای مالی روش تحلیل فاندامنتال است. هم اکنون بسیاری از سرمایه گذاران و تریدرهای موفق بازار از این روش تحلیل به طور دائم بهره می برند. در صورت استفاده درست از تحلیل بنیادی می توان ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال را مشخص نمود. همچنین می توان در رابطه با سرمایه گذاری، معامله گری و اقتصاد حاکم بر بازار درک بهتری پیدا کرد.
مقایسه جامع تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال در بازار فارکس + مزایا و معایب
حال اجازه دهید به برخی از مزایای استفاده از نظریه تحلیل بنیادی (Fundamental) نگاهی بیندازیم:
میتواند به توضیح حرکت قیمت کمک کند: اخبار و گزارشهای مهم اقتصادی میتوانند به سرعت قیمتهای بازار را به یک جهت یا جهت دیگر سوق دهند. این امر به ویژه زمانی صادق است که ارقام مربوط به اخبار اقتصادی غیرمنتظره باشد یا به طور قابل توجهی از اعداد پیشبینی شده، تفاوت داشته باشند.
ارائه بینش در مورد بازارهای جهانی: اتخاذ یک رویکرد بنیادی برای تجزیه و تحلیل به تحلیلگر کمک میکند تا بهتر درک کند که در اقتصاد یک کشور خاص و در سایر اقتصادها در سراسر جهان چه اتفاقی در حال رخ دادن است. این تحلیل بینش گستردهای از شرایط بازار جهانی ارائه میدهد.
ارزش گذاری: هر دارایی یا ابزار مالی، دارای ارزش مشخصی است. یافتن داراییهایی که ممکن است بین ارزش واقعی و قیمت فعلی بازار آنها اختلاف وجود داشته باشد، وظیفه معاملهگر است. تحلیل فاندامنتال میتواند با مطالعه نرخ بهره، تورم، احساسات مصرف کننده، تولیدات صنعتی و سایر عوامل مرتبط، به تحلیلگر ارز در این زمینه کمک کند.
تحلیل روند بلندمدت: قدرت واقعی تحلیل فاندامنتال در کمک به معاملهگر برای ایجاد دیدگاه بلندمدت از تکنیکال یا فاندمنتال؟ یک جفت ارز یا دارایی خاص است.. اغلب دادهها در گزارشهای اقتصادی معمولاً به صورت نسبی مقایسه و تجزیه و تحلیل میشوند. به عنوان مثال طرح این سوال که آمار بیکاری امروز نسبت به ماه گذشته، سه ماهه گذشته و سال گذشته چقدر خواهد بود؟ این مسئله به دانستن روند فعلی در ارتباط با بیکاری کمک میکند و سپس میتوانیم از این اطلاعات به همراه سایر دادههای اقتصادی برای پیشبینی تأثیر بالقوه بر قیمت یک جفت ارز در بلندمدت استفاده کنیم.
معایب تحلیل بنیادی
برخی از اشکالات تحلیل بنیادی:
سرریز اطلاعات: تحلیل بنیادی موضوعی بسیار گسترده و عمیق است. اطلاعات زیادی در دسترس معاملهگران و سرمایهگذاران وجود دارد که هضم همه آنها میتواند بسیار طاقت فرسا باشد. این امر گاهی اوقات میتواند منجر به سردرگمی شود و گاهی اوقات منجر به نتیجه معکوس شود.
مناسب روند کوتاه مدت نیست: اگرچه دادهها و گزارشهای اقتصادی به طور منظم در طول ماه منتشر میشوند، معامله اخبار به صورت کوتاهمدت با چالشهای زیادی از جمله افزایش اسپرد (اختلاف قیمت خرید و فروش) در حین رویدادهای خبری و نوسانات غیرقابل پیشبینی مواجه است. به این ترتیب، بسیاری از معاملهگران فاندامنتال تمایل دارند عمدتاً بر روی حرکات بلندمدت تمرکز کنند.
ناتوان در زمانبندی دقیق بازار: تجزیه و تحلیل بنیادی میتواند بینشهایی را در مورد تصویر کلی به ما ارائه دهد، اما معمولاً نمیتواند روشی عینی و قابل اعتماد برای زمانبندی ورود و خروج به ما ارائه دهد. در معاملات، زمانبندی همه چیز است. شما ممکن است مسیر قیمت را درست پیشبینی کرده باشید اما اگر در مورد زمانبندی اشتباه کنید، معامله شما به احتمال زیاد منجر به ضرر خواهد شد. به این ترتیب، تحلیلگران بنیادی معمولاً برای ورود و خروج از معاملات باید از تحلیل تکنیکال یا تکنیکهای دیگر استفاده کنند.
بسیار وابسته بطرز تفکر شخص: اگرچه دادههای بنیادی نسبتاً واضح هستند، اما مفروضاتی که میتوان از چنین دادههایی استخراج کرد، ممکن است در بین اقتصاددانان و تحلیلگران بسیار متفاوت باشد. به عنوان مثال، یک تحلیلگر میتواند دلایل مختلفی را ذکر کند که چرا معتقد است افزایش نرخ بهره برای اقتصاد مطلوب خواهد بود، در حالی که تحلیلگر دیگری میتواند به همان اندازه دلایلی را ذکر کند که چرا افزایش نرخ بهره تأثیر نامطلوبی بر اقتصاد خواهد داشت.
ابزارهای تحلیل تکنیکال
صرف نظر از اینکه شما خود را یک تحلیلگر تکنیکال یا تحلیلگر فاندامنتال میدانید، باید در استفاده از ابزارهای تحلیلی تکنیکال یا فاندمنتال؟ خاص که به شما در تحلیل کمک میکند، آشنا و مسلط شوید. بیایید نگاهی به برخی از ابزارهای اصلی که تحلیلگران تکنیکال و معاملهگران بنیادی استفاده میکنند، بیندازیم.
ابزارهای محبوب مورد استفاده توسط تحلیلگران تکنیکال
ابزار همبستگی ارز (Currency Correlation Tool): حرکت قیمت در برخی از جفت ارزها معمولاً به هم مرتبط هستند. یک همبستگی مثبت زمانی رخ میدهد که قیمت دو جفت ارز تمایل به حرکت در یک جهت داشته باشند. یک همبستگی منفی زمانی رخ میدهد که قیمت دو جفت، تمایل به حرکت در جهت مخالف دارند. جفت ارزهایی که هیچ رابطه قیمتی را نشان نمیدهند، همبستگی ندارند. جدول همبستگی ارز به معاملهگر اجازه میدهد تا به سرعت این روابط را پیدا کند.
لازم به توضیح است که دانستن همبستگی بین جفت ارزهایی که علاقهمند به معامله آن هستید یا معامله بازی در آنها دارید، مهم است چرا که به کاهش ریسک کلی موقعیت شما کمک میکند.
ابزار پویایی فارکس (Forex Volatility tool): ابزار پویایی ارز یک محدوده میانگین پیپ حرکتی را ارائه میدهد که میتوان در یک دوره زمانی مشخص انتظار داشت. این ابزار میتواند میانگین حرکت در یک دوره مانند یک ساعت، یک روز، یک هفته یا دوره مشخص دیگری باشد. دانستن نوسانات یک جفت ارز میتواند به معاملهگر در انتخاب جفتهای مناسب برای معامله و تعیین اهداف سود واقعی کمک کند.
اندیکاتورهای تکنیکال و اوسیلاتورها (Oscillators): تحلیلگران تکنیکال به اندیکاتورها بسیار علاقهمند هستند. ابزارهای تکینکال مختلفی در دسترس معاملهگران هستند که از جمله آنها میتوان به اندیکاتورهای مومنتوم مانند MACD، RSI، و ویلیامز %R، اندیکاتورهای روندی مانند میانگین متحرک و خطوط روند، نوارهای پویایی (Volatility Bands) مانند باندهای بولینگر و کانالهای کلتنر (Keltner channels) اشاره کرد. تحلیلگران تکنیکال سعی میکنند بین مطالعات تکنیکال مختلف تلاقی پیدا کنند تا فرصتهای معاملاتی با احتمال بالا را پیدا کنند.
تحلیل پرایس اکشن (Price Action Analysis): قیمت تنها ابزار مهم در جعبه ابزار یک تحلیلگر تکنیکال است. قیمت فعلی منعکس کننده انگیزههای همه فعالان بازار و تعادل عرضه و تقاضا در هر مقطع زمانی است. بسیاری از معاملهگران تکنیکال منحصراً به تحلیل پرایش اکشن، ترکیب سطوح حمایت و مقاومت و کندلها برای سنجش حرکتهای بالقوه قیمت در آینده متکی هستند.
تحلیل الگوی نموداری (Chart Pattern Analysis): تجزیه و تحلیل نمودار نیز یک تکنیک بسیار محبوب است که توسط برخی از تحلیلگران تکنیکال استفاده میشود. برخی از الگوهای نمودار سنتی عبارتند از: سر و شانه (Head and Shoulder)، کف و سقف دو قلو (Double Top, Double bottom)، الگوی فنجان و دسته (Cup and Handle). همچنین الگوهای مبتنی بر فیبوناچی مانند گارتلی (Gartley)، خفاش (BAT) یا پروانه (Butterfly) نیز وجود دارند.
علاوه بر این، الگوهای کندل استیک و الگوهای تحلیل تکنیکال پیشرفتهتری مانند امواج الیوت وجود دارد که میتوان آنها را نیز تحلیل کرد. ما انسانها تمایل طبیعی به تشخیص الگو داریم و این به تمایل ما برای جستجوی الگوها در نمودارهای قیمت تبدیل میشود.
ابزارهای تحلیل فاندامنتال
تقویم اقتصادی: یکی از ابزارهای کلیدی روزانه برای یک معاملهگر بنیادی، تقویم خبری اقتصادی است. منابع مختلف زیادی وجود دارد که این اخبار را در دسترس قرار میدهد، از جمله Econoday، Forex Factory و Trading Economics. تقویم اقتصادی Forex Factory یکی از ابرازهای مورد علاقه معاملهگران فارکس است. این سایت همه گزارشهای اقتصادی برنامهریزی شده را، همراه با سایر رویدادهای مهم ژئوپلیتیکی فهرست میکند. . این سایت یک سیستم رنگ بندی را ارائه میدهد که در آن میتوانید رویدادها را بر اساس تأثیر کم، متوسط و زیاد مرتب کنید. معاملهگران اخبار کوتاهمدت سعی میکنند در طول رویدادهای خبری با تاثیر بالا، سودهای میانروز را به دست آورند، در حالی تکنیکال یا فاندمنتال؟ که معاملهگران کلان فاندامنتال برای کمک به ایجاد چشمانداز بلندمدت برای یک جفت ارز یا کشور خاص از اخبار بهره میبرند.
تقویم اقتصادی Forex Factory
رسانههای خبری مالی: برخی از معاملهگران حرفهای برای دریافت اخبار مورد نیاز خود به اخبار مالی رسانههایی مانند رویترز، بلومبرگ یا فایننشال تایمز اتکا میکنند. بسیاری از رسانههای خبری مالی شناخته شده، اخبار جاری و بلادرنگ را در صورت وقوع تکنیکال یا فاندمنتال؟ ارائه داده و رویدادهای جهانی را از طریق صدها، بلکه هزاران نشریه و منبع از سراسر جهان، پوشش میدهند.
گزارشات تحلیلی: معاملهگران فاندامنتال باید با آخرین اخبار اقتصادی و رویدادهای روز همراه باشند. در حالی که تقویم اقتصادی و اخبار مالی ابزارهای ضروری برای شکل دادن به یک دیدگاه در مورد بازار هستند، این ابزارها همچنین به دریافت بینش بیشتر از سایر تحلیلگران نیز کمک میکنند. همچنین تعداد انگشت شماری از تحلیلگران بنیادی پر طرفدار وجود دارند که تحلیلهای ارزی و کلان اقتصادی را به صورت مداوم و به موقع ارائه میدهند.
بررسی تفاوتهای تحلیل بنیادی و تکنیکال در بازار سهام
تحلیل بنیادی تمامی عواملی را که بر قیمت سهام شرکت در آینده تاثیر میگذارد مانند صورتهای مالی، فرآیند مدیریت، صنعت و غیره را مطالعه میکند. این تحلیل ارزش ذاتی شرکت را تجزیه و تحلیل میکند تا مشخص کند که آیا سهام کمتر از ارزش ذاتی خود معامله میشود یا بالاتر. از سوی دیگر، تحلیل تکنیکال از نمودارها، الگوها و روندهای گذشته برای پیشبینی حرکت قیمت دارایی مالی مورد معامله در زمان آینده استفاده میکند.
تحلیل فاندامنتال به بررسی دقیق عوامل اساسی که بر منافع اقتصاد، صنعت و شرکت تأثیر میگذارد، اشاره دارد. این تحلیل ارزش ذاتی واقعی یک سهم را با اندازهگیری عوامل اقتصادی، مالی و سایر عوامل (اعم از کمی و کیفی) میسنجد تا فرصتهایی را شناسایی کند که در آن ارزش سهم با قیمت فعلی بازار متفاوت باشد.
تحلیل فاندامنتال تمامی عواملی را که قابلیت تأثیرگذاری بر ارزش اوراق بهادار را دارند (شامل عوامل کلان اقتصادی و عوامل خاص سازمانی) که به نام عوامل بنیادی نیز شناخته میشوند، ارزیابی میکند. این تحلیل چیزی جز صورتهای مالی، مدیریت، رقابت، مفهوم تجاری (business concept) و غیره نیست. هدف این تحلیل تجزیه و تحلیل اقتصاد به عنوان یک کل، صنعتی که به آن تعلق دارد، محیط تجاری و خود شرکت است.
این تحلیل بر این فرض تکیه میکند که نوعی تاخیر در تأثیرگذاری بر قیمت سهام توسط این عوامل بنیادی وجود دارد. بنابراین تکنیکال یا فاندمنتال؟ در کوتاهمدت قیمت سهام با ارزش آن مطابقت ندارد اما در بلندمدت خود را تنظیم میکند. تحلیل فاندامنتال یک تجزیه و تحلیل سه مرحلهای است، که شامل موارد زیر میشود:
- اقتصاد (Economy): به منظور تجزیه و تحلیل وضعیت عمومی اقتصادی و شرایط کشور که از طریق شاخصهای اقتصادی تحلیل میشود.
- صنعت (Industry): برای تعیین چشم انداز صنایع مختلف، با کمک تجزیه و تحلیل رقابتی صنایع و تجزیه و تحلیل چرخه عمر صنعت.
- شرکت (Company): بررسی مشخصات مالی و غیرمالی شرکت برای اطلاع از خرید، فروش یا نگهداری سهام شرکت. برای این منظور فروش، سودآوری، EPS (سود هر سم) به همراه مدیریت، تصویر کلان شرکت و کیفیت محصول مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
در انتها
ممکن است این سوال بوجود بیاید از بین تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی، کدام یک بهتر است؟ به عقیده برخی، شما میتوانید صرفا از تحلیل تکنیکال در معاملات خود بهرهبرداری کنید چرا که چارچوب کاملی را برای تجزیه و تحلیل، ورود، مدیریت و خروج از معاملات را فراهم میکند. در این حال، گروهی حرفهای از دیگر معاملهگران به شدت بر مزایای بلندمدت آشنایی با تحلیل فاندامنتال تاکید دارند. در این میان، گروهی دیگر از معاملهگران از ترکیبی از هر دو روش تحلیل استفاده میکنند.
در نهایت هیچ جواب درست و غلطی وجود ندارد. آنچه که شما به عنوان یک معاملهگر علاقمند باید بدانید این است مهمترین اصل در بدو ورود به هر بازار مالی، یادگیری صحیح مبانی آن بازار است.
تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال چیست؟
در بازار کریپتوکارنسی و ارز دیجیتال، استراتژی پادشاه است. شما میتوانید با یک استراتژی معاملاتی مناسب، فرصتهای بیشماری جهت کسب سود ایجاد کنید. ما میتوانیم تمام روز درمورد استفاده از استراتژی معاملاتی صحبت کنیم، اما اگر نتوانیم مسیر اجرا و پایش آن را به شما معرفی کنیم، مطالعه این مقاله تأثیری نخواهد داشت.
پس اگر تصمیم دارید با این دو تحلیل آشنا و به مسیر اجرای آنها مسلط شوید، حتما این مقاله را مطالعه کنید..
بررسی بازار و انتخاب استراتژی بسیار مهم و حیاتی است. همه ما میدانیم که خطوط، اعداد و اختصارات بسیار مهم هستند؛ اما باید دانش نحوه استفاده از آنها را داشته باشیم.
در دنیای کریپتوکارنسی دو شکل تجزیه و تحلیل وجود دارد: تحلیل فاندامنتال (بنیادی) و تحلیل تکنیکال.
این دو تحلیل مانند دو بازوی یک پرنده هستند! اوج گرفتن در بازار و کسب سودهای کلان بدون این دو تحلیل تکنیکال یا فاندمنتال؟ غیر ممکن است.
هرچند که عدهای یک ضلع، به اضلاع تحلیل فاندامنتال و تکنیکال اضافه میکنند؛ و آن روانشناسی در بازار ارز دیجیتال است.
در هر صورت، موضوع مهم این است که تمامی تریدرها و سرمایه گذاران، به دانش تحلیل فاندامنتال و تکنیکال نیاز دارند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
خیلیها به دلیل یک اصل در تحلیل تکنیکال، این تحلیل را ساده میدانند. آن اصل این است: تاریخ تکرار میشود.
تحلیلگرانی که از این سبک استفاده میکنند به جای اینکه هدف خاصی را دنبال کنند، به دادههای تاریخی بازار مانند حجم معاملات، روند قیمت گذشته و غیره نگاه میکنند.
تحلیلگران قصد دارند با مشاهده دادههای تاریخی مارکت، تصویری روشن از احساسات ایجاد کنند.
برای این کار، آنها سعی میکنند الگو رفتار خریداران و فروشندگان را شناسایی کنند. با انجام این کار، آنها پیش بینیهای محاسبه شده را بر اساس روند نزولی یا صعودی بازار انجام میدهند.
در تحلیل تکنیکال دقت کنیم این است که گذشته تکرار میشود
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال، در مقایسه با تحلیل تکنیکال، رویکرد کلانتری دارد.
تحلیلگران بنیادی به جای مشاهده آمارهای تاریخی، به بررسی دقیق ارزش ذاتی یک دارایی میپردازند. آنها این کار را با جمعآوری تمام عوامل کمی و کیفی کوین یا توکن انجام میدهند.
فرض کنید یک پروژه ارز دیجیتال را مشاهده میکنید که آینده روشنی را ترسیم کرده است؛ اگر احساس میکنید قیمت روز کوین آن پروژه در مقایسه با ارزش ذاتی آن پایینتر است، میتوانید روی آن پروژه و سکه سرمایه گذاری کنید. چرا که بر اساس تحلیل و بررسی شما قیمت آن افزایش پیدا خواهد کرد.
در عین حال، اگر میبینید قیمت فعلی آن ارز، بیشتر از ارزش واقعیاش است، میتوانید به جای سرمایه گذاری، در زمان کاهش قیمت وارد پوزیشن شورت شوید تا از مارکت درآمد کسب کنید.
وارد پوزیشن شورت شدن، پرریسک و خطرناک است. برای این کار حتما از سرمایه گذاران و افراد باتجربه کمک بخواهید.
نحوه استفاده از تحلیل فاندامنتال برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال
بیایید از بیت کوین مثال بزنیم:
ممکن است با خود فکر کنید که بیت کوین آینده اقتصاد است و در آینده نه چندان دور، تمام کالاها از طریق بیت کوین خرید و فروش خواهند شد.
یا اینکه با خود فکر کنید محدودیت عرضه بیت کوین، باعث خواهد شد قیمت آن بسیار بسیار رشد کند.
همه این شایدها به تحلیل فاندامنتال نیاز دارد. جهت تحلیل فاندامنتال باید وایت پیپر، اخبار، تیم و اهداف پروژه را بررسی کنید.
هرچند که برخی از اتفاقات غیربرنامهریزی شده میتواند تحلیلهای بنیادی را بیاثر کند. اتفاقاتی مانند تصمیم دولتها، توئیت نهنگها، فومو خریداران و غیره.
در جواب پرسش "چه زمانی از تحلیل فاندامنتال استفاده کنیم؟" باید گفت: زمانی که مشاهده کردید ارزش فعلی کوین یا توکن، از ارزش واقعیاش کمتر است، یعنی آن سکه ارزش تحلیل فاندامنتال را دارد.
دقت داشته باشید که جهت تحلیل بنیادی باید تحقیقات زیادی انجام دهید.
تحلیل بنیادی(فاندامنتال) یا تحلیل تکنیکال
بیشتر کاربرد تحلیل تکنیکال در خرید و فروش یا ترید ارز دیجیتال در کوتاه مدت است. اما از تحلیل بنیادی یا فاندامنتال میتوانید جهت سرمایه گذاریهای بلند مدت استفاده کنید.
بزرگترین اشتباه تریدرها این است که در دنیای ارزهای دیجیتال فقط و فقط به تحلیلهای بنیادی اعتماد میکنند. چرا که صرفاً استفاده از تحلیلهای بنیادی بسیار آسیبزا است و ممکن است باعث از بین رفتن سرمایه معاملهگر شود.
بیشتر معامله گران ارزهای دیجیتال از هر دو تحلیل استفاده میکنند. این دسته از افراد نه تنها به دادههای آماری تاریخی بلکه به ارزش ذاتی هر دارایی نگاه میکنند.
اما آنچیزی که وجه اشتراک هر دو نوع تحلیل است، این است که برای خرید و یا سرمایه گذاری در هر ارز دیجیتال باید تحقیقات زیادی انجام دهید. هرچه بیشتر بدانید، احتمال ضرر را به حداقل میرسانید.
نتیجه گیری
در انتها لازم است یادآوری کنیم که بازار ارزهای دیجیتال مانند بازار سهام نیست. نوسانات در مارکت ارزهای دیجیتال بسیار بیشتر است. با این وجود استفاده از تحلیلهای تکنیکال و تحلیل فاندامنتال جهت خرید و فروش ارزهای دیجیتال الزامی است.
در این مقاله سعی شد اطلاعات کلی در خصوص این دو تحلیل مهم گفته شود؛ اگر در این خصوص سؤالی دارید، حتما آن را کامنت کنید تا کارشناسان دنیای ترید به آن پاسخ دهند.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال به تحقیق با دقت و اندازه گیری تمام فاکتورهای در دسترس نیاز دارد. اکثر پروژههای ارزهای دیجیتال مانند ارزهای معروفی همچون اتریوم، اطلاعات مهمی همچون اهداف، نحوه در آمد زایی، تیم پشت پروژه و نحوه توسعه پروژه در اختیار عموم قرار میدهند. به کار گیری فاکتورهای کیفی و کمی مرتبط با یک ارز دیجیتال و بررسی اطلاعات مربوط به پروژه آن به شما کمک میکند تا تحلیل فاندامنتال یا بنیادی از آن ارز داشته باشید.
دانستن تحلیل فاندامنتال یا fundamental analysis به شما کمک میکند تا تشخیص دهید یک ارز دیجیتال ارزش خرید دارد یا نه. با توجه به اینکه یادگیری تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال از اولین مراحل ورود به این بازار جذاب است، ما در این مقاله تصمیم داریم تا شما را با نحوه انجام تحلیل فاندامنتال و فاکتورهای مهم مربوط به آن آشنا کنیم. پس با داجکس تا انتهای این مطلب همراه باشید.
تحلیل فاندامنتال در ارزهای دیجیتال به چه معناست؟
تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی، ارزش ذاتی یک دارایی را تعیین میکند. ارزیابی اطلاعات زیربنایی در مورد یک پروژه ارز دیجیتال به ما کمک میکند تا تشخیص دهیم ارزش یک دارایی از حد واقعی آن کمتر یا بیشتر است. همانطور که می دانید، بازارهای ارزهای دیجیتال، نوسانات زیادی دارند. حتی ارزهای معتبری مانند بیت کوین و اتریوم هم از این نوسانات در امان نیستند. بنابراین زمانی که میخواهیم در یک ارز دیجیتال سرمایه گذاری کنیم باید بدانیم که پول خود را روی چه پروژهای با چه اهدافی سرمایه گذاری کردهایم. این اساس هر نوع سرمایه گذاری است!
انجام تحلیلهای فاندامنتال و بنیادی به سرمایه گذاران غیر تکنیکال و معامله گران با تجربه کمک میکند تا با اطمینان بیشتری در بازار معامله کنند. با استفاده از fundamental analysis امکان استفاده از استراتژیهای آگاهانه با شانس سود آوری بهتر نیز بیشتر خواهد شد. اگر به تازگی وارد بازار ارزهای دیجیتال شدهاید میتوانید با کمک دوره ارز دیجیتال با نحوه تحلیل فاندامنتال در کنار تحلیل تکنیکال آشنا شوید.
مهمترین فاکتورهای تحلیل فاندامنتال در ارزهای دیجیتال
مهمترین هدف تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال، کاهش ریسک سرمایه گذاری و ارزیابی پتانسیل سود آوری یک دارایی دیجیتال است. ما در آموزش مقدماتی ارز دیجیتال با مثالهای کاربردی و واقعی در مورد اینکه چگونه ارزش واقعی یک ارز دیجیتال را تعیین کنیم صحبت میکنیم. برای تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال میتوان از سه دسته فاکتور مختلف استفاده کرد:
- معیارهای مربوط به بلاکچین
- معیارهای مالی
- معیاریهای مربوط به پروژه
در ادامه این مطلب به طور کامل با هر سه نوع معیار fundamental analysis در ارزهای دیجیتال آشنا خواهیم شد.
معیارهای تحلیل فاندامنتال بر اساس بلاکچین (فاکتورهای بلاکچین)
ما قبلاً در مقاله بلاکچین چیست به طور کامل با این تکنولوژی و اهمیت آن در بازار ارزهای دیجیتال آشنا شدیم. بلاکچین یک منبع ارزشمند است که اطلاعات خام زیادی را در خود جای داده است. خوش بختانه با کمک رابطهای برنامه نویسی مختلف (API ها) میتوانیم این اطلاعات خام را از زنجیره بلاکها استخراج کنیم و از آنها برای تحلیل دقیقتر کمک بگیریم. منابعی مانند تریدینگ ویو و کوین مارکت کپ با ارائه گزارشهایی مانند تعداد کاربران فعال، تعداد تراکنشها و کارمزد تراکنشها در این راه به ما کمک میکنند.
سه معیار مهم مرتبط با بلاکچین برای تجزیه و تحلیل فاندامنتال یک ارز دیجیتال شامل نرخ هش، وضعیت آدرسهای فعال و کارمزد تراکنشها میشوند. بیایید نگاه دقیقتری به این سه فاکتور بیاندازیم و نحوه استفاده از آنها در تحلیل بنیادی را بررسی کنیم.
نرخ هش یا Hash rate؛ نشان دهنده افزایش یا کاهش قیمت
نرخ هش نشان دهنده قدرت محاسباتی لازم برای انجام محاسبات پیچیده در هنگام استخراج ارزهای دیجیتال است. این نرخ برای بلاکچین هایی که از سیستم اثبات کار یا POW استفاده میکنند کاربرد دارد. نرخ هش واقعی، دقیقاً قابل اندازه گیری نیست اما بر اساس دادههای مختلف تخمین زده میشود. هرچه نرخ هش بالات باشد، ماینرها انگیزه بیشتری برای ماینینگ کردن و کسب سود دارند. همچنین امنیت شبکه نیز بیشتر میشود. از طرفی با استفاده از نرخ هش، ماینرها میتوانند سود خود را نیز تخمین بزنند.
در مقابل، وقتی نرخ هش کاهش پیدا میکند، ماینرها ممکن است، استخراج ارز دیجیتال را کم سود بدانند. در نتیجه ماینرها تسلیم میشوند و از استخراج دست میکشند. زمانی که بازارها به سمت افت قیمت حرکت میکنند، نرخ هش نیز به دلیل تسلیم شدن تعداد بیشتری از ماینرها، کاهش پیدا میکند. این موضوع علاقه سرمایه گذاران را نیز کاهش میدهد. آشنایی با این مباحث برای معاملهگران نوسانی اهمیت زیادی دارد. برای آشنایی بیشتر با این نوع استراتژی، مقاله سوئینگ تریدینگ چیست را مطالعه کنید.
تعداد و وضعیت آدرس کیف پولها، یکی از معیارهای مهم تحلیل بنیادی
یکی دیگر از روشهای تحلیل فاندامنتال بر اساس دادههای بلاکچین، بررسی تعداد آدرسهای فعال در شبکه است. معمولاً در این روش، رشد یا کاهش آدرسهای فعال در یک دوره زمانی مشخص (چند روز، هفته یا ماه) بررسی میشود. افزایش تعداد آدرسهای فعال نشان دهنده افزایش علاقه سرمایه گذاران به یک ارز دیجیتال و کاهش آن نشان دهنده کمتر شدن تمایل نسبت به یک ارز دیجیتال است. ما در آموزش پیشرفته ارز دیجیتال با فاکتورهای دیگری که ممکن است به بررسی بهتری بازار در کنار آدرسهای فعال کمک کنند، آشنا خواهیم شد.
ارزش معاملات و کارمزد تراکنشها در تحلیل فاندامنتال
در تحلیل بنیادی، بررسی ارزش معاملات در اولویت قرار دارد. محاسبه ارزش تراکنشها بسیار ساده است. برای مثال اگر 5 تراکنش 250 دلاری بیت کوین در یک روز داشته باشیم، ارزش تراکنشهای روزانه 1250 دلار خواهد بود. افزایش ارزش معاملات و تراکنشهای روزانه در مقایسه با روزهای قبل، میتواند یک سیگنال مثبت باشد؛ حتی اگر بازار در حال کاهش قیمت باشد.
علاوه بر این، کارمزدها منعکس کننده تقاضای بیشتر در بازار و نیاز به انجام تراکنشهای سریعتر است. افزایش کارمزدها نشانهای برای صعودی بودن بازار است. خصوصاً در شبکههایی مانند اتریوم این موضوع نشان دهنده افزایش تعداد کاربران و بیشتر شدن کاربرد شبکه است. زمانی که قصد انجام معاملات مارجین را دارید، این موضوع به شما کمک میکند تا شرط بندیهای دقیقتری روی قیمت آینده بازار داشته باشید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد معاملات مارجین توصیه میکنیم مقاله معاملات مارجین چیست را مطالعه کنید.
معیارهای مالی در تحلیل فاندامنتال و بنیادی ارزهای دیجیتال
یکی دیگر از اهداف تحلیل فاندامنتال، پیش بینی چشم انداز یک دارایی دیجیتال است. برای این کار ما باید معیارهای کیفی را به معیارهای کمی قابل اندازه گیری تبدیل کنیم. اینجاست که معیارهای مالی یا financial metrics در تحلیل بنیادی به کمک ما میآیند. تحلیل مالی ارزهای دیجیتال، شامل درک شرایط معاملاتی داراییها از جمله نقدینگی، عوامل مرتبط با آن و واکنشهای بازار است که با تحلیل تکنیکال تفاوت دارد (برای تکمیل کردن مهارتهای تحلیلی توصیه میکنیم مقاله تحلیل تکنیکال چیست را حتما مطالعه کنید). در ادامه با معیارهای مالی مهم در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال آشنا خواهیم شد:
مارکت کپ و اهمیت آن در تحلیل فاندامنتال
کسانی که در بازار ارزهای دیجیتال کار میکنند، باید بدانند مارکت کپ یعنی چه و چه کاربردی در معاملهگری دارد. مارکت کپ نشان دهنده ارزش کل بازار یک ارز دیجیتال است که از ضرب قیمت فعلی در کل تعداد سکههای در حال گردش یک ارز دیجیتال به دست میآید. هرچقدر ارزش بازار یا مارکت کپ یک ارز دیجیتال بیشتر باشد، نشان دهنده معتبرتر بودن آن و احتمالاً نوسانات کمتر است. در واقع یک ارز دیجیتال با مارکت کپ بالا، زیرساخت قویتری دارد.
در مقابل البته مارکت کپ پایین نیز میتواند نشان دهنده پتانسیل رشد بیشتر باشد. با این حال، استفاده از مارکت کپ به تنهایی نمیتواند معیار خوبی برای پتانسیل رشد یک ارز دیجیتال باشد. مواردی مانند میزان سکههای در گردش و ارزش معاملات روزانه نیز باید مورد توجه قرار بگیرد.
نقدینگی و حجم معاملات
نقدینگی (Liquidity) معیاری است که نشان میدهد خرید و فروش یک دارایی چقدر آسان است. نقدینگی قوی به این معناست که میتوانید ارز دیجیتال مورد نظر خود را بدون تغییر شدید ارزش بازار به سرعت بخرید یا بفروشید. از طرفی وجود تعداد زیادی از فروشندگان و خریداران در صفهای انتظار باعث میشود تا فاصله قیمتهای پیشنهادی کاهش پیدا کند. در نتیجه نوسانات نیز دامنه کمتری خواهند داشت.
حجم معاملات (Trading volume) یک شاخص تحلیل بنیادی دیگر است که توانایی یک سکه یا توکن برای حفظ روند را نشان میدهد. برای مثال، اگر یک روند صعودی با حجم معاملات بالا حمایت شود، احتمالاً شاهد رشد بیشتر قیمتها خواهیم بود. در چنین مواقعی استفاده از اسکالپینگ ارز دیجیتال شاید گزینه مناسبی برای رسیدن به سود باشد.
تعداد سکههای در گردش
سکههای در گردش هر ارز دیجیتال در واقع تعداد توکن هایی که در دسترس هستند را نشان میدهد. تعداد سکههای در گردش (Circulating Supply) با کل سکهها یا Total Supply متفاوت است. زیرا تعداد سکههای در گردش در طول زمان ممکن است تغییر کند و بیشتر یا کمتر شود. در ارزهای دیجیتال مختلف، کاهش یا افزایش تعداد سکههای در گردش میتواند تاثیرات متفاوتی بر بازار داشته باشد. برای مثال در بعضی از ارزهای دیجیتال با سوزاندن رمز ارزها، تعداد سکههای در گردش کاهش مییابد که در نتیجه آن شاهد رشد قیمت به دلیل تقاضای بیشتر هستیم. برای استفاده از این معیار باید کاملا به تفاوت کوین و توکن آگاهی داشته باشید تا تحلیل عمیقتری به دست آورید.
معیارهای فاندامنتال مربوط به پروژه ارز دیجیتال
معیارهای مربوط به پروژه، معیارهای کیفی هستند که به ما کمک میکنند تا عملکرد یک ارز دیجیتال را بررسی کنیم. این معیارها بیشتر به اهداف پروژه و نحوه عملکرد فنی آن بستگی دارند. به طور کلی، موارد زیر در هنگام تحلیل فاندامنتال پروژه یک ارز دیجیتال، مورد توجه قرار میگیرند:
- پشتوانه یک ارز دیجیتال: تیم توسعه دهنده، تجربههای قبلی آنها، نقشه راه و حمایت کنندگان آنها. برای مثال یونی سواپ در زمان کوتاهی توانست جایگاه خوبی به دست آورد. این ارز دیجیتال به دلیل ارائه یک ایده جدید برای صرافیهای غیر متمرکز و تیم پشتیبانی قوی از همان ابتدا مورد توجه سرمایه گذاران قرار داشت و سود زیادی را نصیب آنها کرد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد صرافیهای غیر متمرکز مانند یونی سواپ، پیشنهاد میکنیم مقاله dex چیست را مطالعه کنید
- نقشه راه: بسیاری از ارزهای دیجیتال نقشه راهی دارند که نشان میدهد قرار است چه مسیری را تا رسیدن به اهداف خود طی کنند. این نقشه راه زمان بندی دقیقی دارد که به شما کمک میکند تا فرصتهای مناسب برای سرمایه گذاری را پیدا کنید
- نقش ارز دیجیتال و نحوه درآمد زایی: هر ارز دیجیتال با هدف خاصی عرضه میشود. بررسی نقش ارز دیجیتال در آینده و کاربردهای آن به همراه نحوه در آمد زایی و اقتصاد شبکه از جمله مواردی است که باید مورد بررسی قرار بگیرند.
بررسی این موارد به شما کمک میکند تا با دید بهتری ارزهای دیجیتال دارای پتانسیل رشد را شناسایی کنید.
تحلیل فاندامنتال را با آموزشهای داجکس یاد بگیرید
در این مقاله به سؤال تحلیل فاندامنتال چیست پاسخ دادیم و همچنین با انواع تحلیل فاندامنتال و نحوه انجام آن نیز آشنا شدیم. سرمایه گذاران حرفهای در کنار تحلیل تکنیکال، باید تحلیل فاندامنتال را نیز تکنیکال یا فاندمنتال؟ بیاموزند تا از فرصتهای مناسب برای سرمایه گذاری استفاده کنند. ما در بستههای آموزش ارز دیجیتال داجکس، با روشهای مختلف تحلیل بازار آشنا میشویم و به شما کمک میکنیم تا هر آنچه باید در مورد تحلیل فاندامنتال بدانید را بیاموزید. برای شروع کافی است تا همین حالا در سایت داجکس ثبت نام کنید و یکی از دورههای آموزشی را متانسب با نیاز خود خریداری کنید.
دیدگاه شما