بازار سرمایه آیا رشد می کند؟


آیا حباب بورس تهران واقعیت دارد؟ | پرچالش‌ترین بحث‌های بازار سرمایه

به گزارش مجله افیکس‌کار در این راستا مخالفان و موافقان دلایل خاص خود را می‌آورند. برخی ارزش دلاری بازار را در سال‌های مختلف مبنا قرار داده یا جهش بدون پشتوانه قیمت‌ها را در چند هفته قبلی به چالش می‌کشند یا حتی به شباهت بازار سهام ایران با بازار سهام چین در سال ۲۰۱۵ می‌پردازند.

در این زمینه «تجارت فردا» در پرونده این شماره خود درباره صحت و سقم این استدلال‌ها مبنی بر حبابی بودن بورس تهران به گفت‌وگو با علی ابراهیم‌نژاد، عضو هیات علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف پرداخته است.

آیا رشدهای اخیر بازار سرمایه و افزایش قیمت‌ها را می‌توان به تشکیل حباب تعبیر کرد؟

به عبارت دقیق‌تر حد فاصل تشخیص و رد فرضیه حباب در سطح کل بازار و در سطح شرکت‌ها چیست؟ پاسخ سوالات را در ادامه می‌خوانیم:

علی ابراهیم‌نژاد معتقد است: معمولا بحث حبابی بودن یا نبودن بازار در دوره‌هایی که بورس رشد سریعی می‌کند بر سر زبان‌ها می‌افتد و داغ می‌شود.

البته دعوای حبابی بودن تنها راجع به بورس نیست و از بازار خودرو و سکه گرفته تا مسکن و ارز را شامل می‌شود. در این بین، عده‌ای هم هستند که معتقدند همه بازارها در کشور حباب دارند! شاید بشود ادعا کرد که در کشور ما مفهوم حباب لوث شده است، چون به‌رغم استفاده فراوان توسط افراد، عموما نمی‌توانند تعریف دقیقی از آن ارائه کنند.

وی در ادامه افزود: چیزی که به تجربه دریافته‌ام این است که هم در مورد مفهوم حباب و هم در مورد تحلیل آن کج‌فهمی و سوءتفاهم زیادی وجود دارد و از این‌رو همین ابتدای بحث می‌خواهم با چند سوال و جواب، نظرم را شفاف بیان کنم:

آیا در کلیت بازار حباب وجود دارد؟ به نظر نمی‌رسد.

من هنوز تحلیلی ندیده‌ام که بتواند من را قانع کند در کلیت بورس تهران حباب وجود دارد. آیا این به معنای قیمت‌گذاری درست و نبود حباب در تک‌تک سهم‌های بازار است؟ خیر!

آیا نبود حباب به معنای ادامه رشد بازار است؟ نه لزوما!

ممکن است در بازار حباب وجود نداشته باشد ولی به هر دلیلی، مثلا شوک‌های بیرونی یا جذابیت سایر بازارها، بازار ریزش کند.

ابراهیم‌نژاد در ادامه با اشاره به اینکه آیا وجود حباب به معنای ریزش بازار در کوتاه‌مدت است؟ پاسخ داد: نه لزوما! ممکن است بازار حبابی باشد، ولی برای مدت نسبتا طولانی اصلاح قیمتی اتفاق نیفتد، اگرچه انتظار داریم اگر بازار حداقلی از عقلانیت را داشته باشد در بازه بلندمدت این اصلاح قیمتی رخ دهد.

تفکیک حباب از پیش‌بینی

ابراهیم‌نژاد در ادامه تاکید کرد: بحث در مورد حبابی بودن یا نبودن را از پیش‌بینی بازار جدا کنیم.

من هیچ ادعایی راجع به پیش‌بینی بازار در یک هفته یا یک ماه یا یک سال آینده ندارم و فکر می‌کنم اتفاقات این چندماهه هم اکثر مدعیان پیش‌بینی بازار را سردرگم کرده باشد.

وی در ادامه افزود: اما اینکه حباب چیست، منظور از حباب این است که قیمت یک دارایی از ارزش ذاتی آن فاصله بگیرد.

در چنین حالتی، فروش آن دارایی به دیگران سود بیشتری نسبت به نگهداری آن دارایی در بلندمدت خواهد داشت.

بنابراین، مایلم تاکید کنم که هرگاه صحبت از وجود حباب می‌شود، گوینده خواسته یا ناخواسته مدلی برای ارزش‌گذاری یک دارایی در ذهن دارد که ادعا می‌کند قیمتی که آن دارایی در بازار دارد، بالاتر از ارزش آن براساس مدل ذهنی وی است.

این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به اینکه با توجه به مفروضات رخ داده درمی‌یابیم که ادعای وجود حباب، در واقع ادعای دو فرضیه همزمان است، گفت: یعنی اولا مدل ارزش‌گذاری مورد استفاده مدل صحیحی است، ثانیا، قیمت دارایی (که در بازار مشخص است و نیاز به محاسبه ندارد) بالاتر از ارزش ذاتی آن براساس مدل مذکور است.

به عبارت دیگر، وقتی کسی ادعا می‌کند مثلا در بازار سهام حباب وجود دارد از دو حال خارج نیست: یا واقعا در بازار حباب وجود دارد یا اینکه مدل ارزش‌گذاری وی غلط است.

ارزش‌گذاری بر چه اساسی است؟

عضو هیات علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف در ادامه به تحلیل‌های اخیر اشاره کرد و گفت: تحلیل‌هایی که می‌بینم عمدتا بر دو سه شاخص، یا بهتر بگویم مدل ارزش‌گذاری متمرکز است:

رایج‌ترین تحلیل‌ها مبتنی بر نسبت P/ E است و این‌گونه استدلال می‌کند که به‌صورت تاریخی نسبت P/ E حول و حوش پنج بوده، اما در حال حاضر این نسبت دورقمی شده و فاصله زیادی از میانگین تاریخی خود گرفته است.

ابراهیم‌نژاد ادامه داد: اینکه چرا P/ E تعادلی بازار باید پنج باشد هم عمدتا مبتنی بر این منطق است که نرخ سود بانکی حدود ۲۰درصد است، بنابراین با نسبت P/ E پنج، سهامداران هم حدودا معادل ۲۰درصد قیمت آن سهم را به‌صورت سود خالص به ازای هر سهم (EPS) کسب خواهند کرد.

به گفته این فعال بازار سرمایه، این نحوه استدلال که سابقه طولانی در بازار سهام ایران دارد، و البته در بازارهای بین‌المللی هم تحت عنوان مدل فد (Fed model) به‌طور گسترده استفاده می‌شود از اساس غلط است.

به‌طور خلاصه باید عنوان کرد مقایسه P/ E با معکوس نرخ بهره به معنای مقایسه یک متغیر واقعی (real) یعنی نسبت قیمت به عایدی با یک متغیر اسمی (nominal) به نام نرخ بهره است.

اگر تورم پایین باشد، متغیرهای اسمی و واقعی به هم نزدیک‌اند و از این‌رو، استفاده از این مقایسه در بازاری مثل آمریکا خطای کمتری ایجاد می‌کند.

اما در کشور ما که به‌صورت تاریخی تورم‌های حدود ۲۰ درصد داشته‌ایم خطای بسیار بالایی ایجاد می‌کند.

وی در ادامه افزود: اگر به روش دیگری بخواهم غلط بودن این استدلال را نشان دهم، فرض کنید یک سرمایه‌گذار آمریکایی، یک شرکت بالغ را که سود آن تقریبا رشدی را تجربه نخواهد کرد (مثلا شرکتی در حوزه آب و برق و گاز یا utilities)، با شرکت آمازون که فروش آن سالی ۳۰ درصد رشد می‌کند، مقایسه کند و بگوید چون P/ E شرکت بالغ حدود ۱۰ است، P/ E شرکت آمازون هم باید همان عدد باشد وگرنه قیمت سهام آمازون حباب دارد.

همه ما می‌دانیم این منطق غلط است زیرا این مقایسه عملا رشد ۳۰درصدی درآمد آمازون در سال‌های بعد را به‌طور کامل نادیده می‌گیرد.

وی تاکید کرد: دقیقا همین منطق بر مقایسه P/ E و نرخ بهره بدون ریسک حاکم است.

در کشور ما، به دلیل تورم بالا سود شرکت‌های بورسی نیز در بلندمدت حداقل به اندازه تورم رشد می‌کند.

البته دقیق‌تر این است که بگوییم بیش از تورم، چون رشد مقداری فروش هم علاوه بر رشد قیمتی وجود دارد، بنابراین، اینکه P/ E فاندامنتال بازار باید حدود پنج باشد و از این‌رو بازار فعلی حباب دارد، مدل درستی نیست.

فاصله گرفتن از ارزش دلاری

این استاد دانشگاه در ادامه به بررسی دسته دیگر مدل‌ها بر روی مقایسه ارزش دلاری بورس تهران با تمرکز بر زمان اشاره کرد و گفت: این بررسی نیز نشان می‌دهد که ارزش دلاری بورس از میانگین چند سال اخیر خود فاصله گرفته و بنابراین، دچار حباب شده است.

ابراهیم‌نژاد ادامه داد: اولا لازم است دقت کنیم که ارزش دلاری بورس از تقسیم ارزش ریالی به نرخ دلار به دست می‌آید و حتی اگر بازگشت به میانگین را بپذیریم، این کاهش ممکن است با کاهش صورت کسر (یعنی افت ریالی بورس) یا افزایش مخرج (پرش قیمت دلار) رخ دهد، بنابراین یک تفسیر از رفتار این روزهای بازار می‌تواند این باشد که بازار دارد رشد قیمت دلار را پیش‌بینی می‌کند.

وی در ادامه افزود: اما اگر به اصل این استدلال برگردیم که فرض می‌کند ارزش دلاری بورس باید در بلندمدت حول و حوش یک مقدار ثابت باشد، کافی است دقت کنیم که با این منطق، هر سرمایه‌گذار آمریکایی که در بورس‌های خارج از این کشور سرمایه‌گذاری می‌کند (و طبعا سود سرمایه‌گذاری خود را به دلار محاسبه می‌کند) باید صرفا و صرفا سود تقسیمی دریافت کند و در بلندمدت هیچ عایدی سرمایه (capital gain) دلاری را تجربه نکند.

با توجه به اینکه معمولا عایدی سود تقسیمی (dividend yield) در بسیاری از بازارها زیر پنج درصد است، این یعنی سرمایه‌گذار آمریکایی حاضر است برای سودی کمتر از پنج درصد، ریسک سرمایه‌گذاری در بازارهای دیگر را بپذیرد.

به گفته این کارشناس بازار سرمایه، در خود آمریکا هم ارزش دلاری بورس را می‌توان از طریق شاخص‌هایی مانند داوجونز که یک شاخص قیمتی است (و سود تقسیمی ندارد) در طی زمان بررسی و رشد قابل ملاحظه آن را در بلندمدت مشاهده کرد.

همین‌طور، ارزش دلاری شرکت‌های بورسی در آمریکا از سال ۲۰۰۷ که ۲۰ تریلیون دلار بوده به بیش از ۵/ ۱ برابر یعنی ۳۰ تریلیون دلار افزایش یافته است.

دقت کنیم که در همین مدت، تعداد شرکت‌های بورسی حدود ۱۵ درصد کاهش یافته و بنابراین، اگر اثر کاهش تعداد شرکت‌ها را حذف کنیم، این رشد بیشتر هم می‌شود.

وی در ادامه تاکید کرد: در مورد سایر کشورها نیز، طی دو دهه گذشته، ارزش دلاری بورس‌های جهان حدود ۵/ ۲ برابر شده و در هیچ یک از این کشورها این مقدار کاهش پیدا نکرده است.

البته طبعا بخشی از این رشد ممکن است ناشی از افزایش تعداد شرکت‌های بورسی باشد، ولی حداقل در مورد کشورهایی مثل آمریکا همان‌طور که گفتم، تعداد شرکت‌های بورسی حتی کاهش نیز پیدا کرده است.

ابراهیم‌نژاد در ادامه خاطرنشان کرد: همان‌طور که گفتم منطقا اگر ارزش دلاری سهام ثابت باشد و تنها سود دریافتی سرمایه‌گذار، سود تقسیمی باشد، پاداش ریسک پذیرفته‌شده توسط سرمایه‌گذار را نخواهد داد و سود تقسیمی تنها می‌تواند چیزی در حدود نرخ بهره بدون ریسک را به سرمایه‌گذار برگرداند و از این‌رو، ریسک پذیرفته‌شده توسط سرمایه‌گذار بدون پاداش خواهد ماند.

شباهت بورس تهران با بورس چین؟

ابراهیم‌نژاد در پاسخ به این سوال که اخیرا در تحلیلی به شباهت بازار سهام ایران با بازار سهام چین اشاره شده، وضعیت کنونی بورس ایران را با بازار سرمایه این کشور مشابه می‌دانید؟ گفت:

مداخله دولت در بازار قطعا کار مطلوبی نیست و تجربه چین و سایر بازارها از جمله کشور خودمان هم این را بارها ثابت کرده که بهتر است دولت به جای مداخله مستقیم در بازار سهام به بهبود زیرساخت‌های حقوقی و قانونی و افزایش شفافیت در بازار بپردازد.

وی ادامه داد: اما طبعا می‌توان اپیزودهای مختلفی را در بازارهای مختلف شناسایی کرد که پس از رشد سریع، بازار افت قابل ملاحظه‌ای را تجربه کرده است.

درباره اینکه چقدر می‌شود تجربه یک بازار دیگر با شرایط و ویژگی‌های خود را به کشور خودمان تعمیم داد من کمی تردید دارم و فکر می‌کنم هر بازاری و هر مقطع زمانی می‌تواند ملاحظات خاص خود را داشته باشد.

وی همچنین در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه به نظر شما اذعان یکی از مدیران شرکت بورس مبنی بر وجود حباب در بیش از سه‌چهارم شرکت‌های بازار، بیانگر چیست و چه پیامدی دارد؟ گفت:

اول از همه باید بر این موضوع تاکید کنم که این اظهارنظرها به این معناست که متاسفانه نهاد ناظر بازار به جای تمرکز روی وظیفه اصلی خود یعنی افزایش شفافیت در بازار و مبارزه با تخلف‌هایی همچون دستکاری قیمتی، خود را در جایگاه یک تحلیلگر بازار در یک شرکت سبدگردانی یا تامین سرمایه می‌بیند و چنین ادعایی می‌کند. طبعا این‌گونه اظهارنظرها به نوعی خرج کردن اعتبار نهاد ناظر است و در بلندمدت بسیار مخرب است.

ابراهیم‌نژاد ادامه داد: طبعا اگر این ادعا درست باشد، به این معناست که دستگاه ناظر بازار به وظیفه خود عمل نکرده یا به دلیل عدم شفافیت یا دستکاری‌های قیمتی، در سه‌چهارم بازار حباب ایجاد شده است.

اما از این موضوع که جایگاه نهاد ناظر چیست اگر بگذریم و روی خود این ادعا متمرکز شویم، اگر مدعی حبابی بودن بازار مدل ارزش‌گذاری خود را ارائه کند بهتر می‌توان در مورد صحت و سقم آن نظر داد وگرنه استدلال‌هایی از جنس اینکه «چون بازار سریع رشد کرده پس حباب دارد» ارزش علمی ندارد.

آیا دولت اوراق فروشی می کند؟ | آیا پولی از بازار سرمایه به سمت بازار بدهی خارج می شود؟

این روزها این مسئله مطرح می شود که دولت با اوراق فروشی در بازار سرمایه موجب شده است که بازار قرمزپوش شود. در گفتگو با شاهین احمدی کارشناس بازار سرمایه به این پرسش پاسخ داده شده است که آیا دولت اوراق فروشی می کند؟ آیا پولی از بازار سرمایه به سمت بازار بدهی خارج می شود؟

به گزارش بورس تابناک، این روزها بسیاری از کارشناسان و فعالان بازار سرمایه با استناد به آمار ارزش معاملات فرابورس معتقدند که دولت در حال اوراق فروشی در بازار سرمایه است و این مسئله موجب شده است تا بخشی از وضعیت حال حاضر بازار سرمایه به دلیل همین اوراق فروشی رقم بخورد و دلیل بخشی از قرمزپوشی بازار سرمایه به اوراق فروشی دولت باز گردد. در گفتگو با شاهین احمدی تحلیلگر و کارشناس بازار سرمایه به بررسی این مسئله پرداخته شده است که آیا دولت در حال اوراق فروشی در بازار سرمایه می باشد؟

آیا دولت در حال اوراق فروشی در بازار سرمایه است؟

شاهین احمدی کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که آیا دولت در حال اوراق فروشی در بازار سرمایه است؟، گفت: موضوع اوراق فروشی مطرح نیست. موضوع این است که صندوق های سرمایه گذاری و یا سایر شرکت هایی که این اوراق را خریداری می کنند معمولا باید در سررسیدهای سه ماهه، شش ماهه و .. سود تضمین شده این اوراق را شناسایی کنند، این کار به واسطه بازخرید اوراق توسط ناشر، واریز اصل و بهره اوراق، و در نهایت فروش مجدد اوراق به همان خریدار اتفاق می افتد.

به این ترتیب، حتی اگر سررسید اوراق در تاریخ هایی در آینده باشد، ناشر اوراق که عمدتا دولتی است، به شکل دوره ای نیاز به نقدینگی بابت پرداخت بهره یا همان سود تضمین شده اوراق پیدا می کند. فرآیند به این صورت است که این صندوق ها و شرکت ها، اوراق را در سررسید سه ماهه و یا شش ماهه به ناشر (دولت یا شرکت ها) می دهند و ناشر سود تضمین شده دوره ای را تسویه می کند و مجددا همان اوراق را به خریدار قبلی می فروشد، البته در این میان، بابت اصل اوراق وجهی جابجا نمی شود، و صرفا بابت سود تضمین شده اوراق، نقدینگی به حساب خریدار واریز می شود.

گفتنی است تمام اوراق به این شکل نیستند، بخشی از اوراق بدهی دولتی، اوراق اصطلاحا با بهره صفر (Zero Coupon Bond) هستند و در زمان انتشار، به تنزیل فروخته می شوند و در دوره های زمانی و با نزدیک تر شدن به سررسید، ارزش بازار آنها رشد می کند که عملیات فوق در خصوص این اوراق کاربرد ندارد.

آیا دولت اوراق فروشی می کند؟ | آیا پولی از بازار سرمایه به سمت بازار بدهی خارج می شود؟

دلیل بازگرداندن اوراق در سررسیدها به دولت و خرید دوباره آن چیست؟

وی در پاسخ به این موضوع که علت این بازگرداندن اوراق توسط شرکت ها و صندوق ها به دولت چیست؟، گفت: صندوق ها باید NAV بسازند. یعنی صندوق ها دوره ای باید به سرمایه گذاران خود سودی که تعهد کرده اند یا به عنوان سود حداقلی اعلام کرده اند و عرف بازار می باشد را پرداخت کنند. وقتی اوراق در دوره شش ماهه سررسید می شود را به دولت پس می دهند و سود شش ماهه خود که حدود 10 الی 12 درصد (سود سالانه 20 الی 24 درصد و یک دوم این سود می شود 10 الی 12 درصد) می باشد را دریافت می کنند و دوباره صندوق ها اوراق را از دولت خریداری می کنند. این عملیات رفت و برگشت اوراق طبیعتا به صورت روزانه در بازار سرمایه اتفاق می افتد (Roll Over). این مسئله لزوما به معنای انتشار اوراق جدید در بازار نیست ولی طبیعتا بازار را درگیر می کند.

آیا پولی از بازار سرمایه به سمت بازار بدهی خارج می شود؟

این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که با این فرآیندی که فرمودید، آیا پول از بازار سرمایه به سمت بازار بدهی خارج می شود؟، گفت: بابت بخش سود تضمین شده، معمولاً دولت اقدام به انتشار اوراق جدید برای سود تضمین شده اوراق پیشین می کند که این امر، می تواند از منابع دیگری نیز تامین شود. در مواقعی که انتشار اوراق بابت پرداخت سود تضمین شده رخ می دهد، پول از بازار خارج می شود

چه کسانی اوراق را خریداری می کنند؟

احمدی افزود: در خصوص اشخاص حقیقی، طبیعتا منابع کافی برای ورود به این اوراق و اثرگذاری بر بازار سهام وجود ندارد، اما وقتی پول های خرد این اشخاص حقیقی در صندوق های بزرگ جمع می شود، یا در قالب سپرده بانکی تجهیز می شود، می تواند به شکل غیرمستقیم به جای اینکه صرف سرمایه گذاری در ظرفیت ها و پروژه های سودآور در بازار سرمایه یا در قالب تسهیلات بانکی شود، صرف خرید اوراق دولتی شود که این موضوع آسیب جدی به تولید در کشور خواهد زد. همچنین شرکت های سرمایه گذاری و سبدگردان های بخش خصوصی، در صورتی که اگر صندوق درآمد ثابت داشته باشند باید قاعدتا اوراق خریداری کنند چون با سهام نمی توانند 20 درصد سود تعهد شده را تامین کنند.

آیا دولت بعد از شهریورماه اوراق جدیدی فروخته است؟

این تحلیلگر بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که برخی از جمله نمایندگان مجلس، دولت را متهم می کنند که با اینکه وزیر اقتصاد تاکید دارد که دولت بعد شهریورماه دیگر اوراق جدیدی نفروخته است، اما دولت در مهرماه هم اوراق فروخته است؛ آیا چنین چیزی صحت دارد؟ گفت: آماری متاسفانه به تفکیک در این زمینه منتشر نمی شود و یک سری اطلاعات به صورت نامنظم توسط سازمان بورس، شرکت فرابورس و بانک مرکزی منتشر می شود که از دل این آمارها نمی توان تشخیص داد که چقدر از این عملیات مربوط به انتشار اوراق جدید بوده است و چقدر مربوط به عملیات بازخرید است.

احمدی ادامه داد: از سال 93 یا 94 مداوم اوراق منتشر می شود و مداوم هم در تاریخ های مختلف سررسید می شوند. دولت در این میان مجبور است برای آن پول مازاد پرداختی به صندوق ها، اوراق منتشر کند. دولت برای تسویه سود تضمین شده اوراق منتشره طی این سالیان، یا باید اوراق جدید برای آن منتشر کند و یا از محل منابع قدیمی آن را تامین کند و یا در حال چاپ اسکناس باشد.

این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: برای اینکه این شائبه ها پیش نیاید روزانه باید شفاف این آمار به تفکیک منتشر شود. کشورهای توسعه یافته هر روز حجم بدهی را به شکل اماری منتشر می کنند.

عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام چیست؟

عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام

آیا می دانید چه عواملی باعث افزایش قیمت سهام می شود و عوامل موثر بر قیمت سهام چیست؟ اگر بخواهیم در مورد عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام صحبت کنیم، موارد بسیاری وجود دارد که حتما باید عنوان شوند، ولی در این مطلب قصد داریم بیشتر به عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام که نقش اساسی تری در روند قیمتی سهام ها در بورس دارند بپردازیم و مهم ترین عوامل موثر در افزایش قیمت سهام را بررسی کنیم، بنابراین اگر در بازار بورس فعالیت دارید و یا علاقه دارید یاد بگیرید که قیمت سهام از چه فاکتورهایی تاثیر می پذیرد، اینجا بازار سرمایه آیا رشد می کند؟ آموزش داده ایم که عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام چیست و کدام اهمیت و تاثیر بیشتری بر قیمت سهام در بورس دارد.

عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام

عوامل بسیاری بر نوسانات قیمتی در بورس سهام تاثیرگذارند؛ عواملی مانند وضعیت اقتصادی و مالی کشور و شرکت­ ها که تا حد زیادی قابلیت اندازه گیری دارند ولی بعضی اوقات امکان دارد اتفاقاتی رخ دهد که تاثیر بسیاری بر نوسانات قیمت بازارهای مالی یک کشور بگذارد که از پیش قابل پیش بینی و اندازه گیری نبوده­ اند. اتفاقاتی همانند جنگ، افزایش یا کاهش شدید نرخ ارز، تحریم و … که به چنین اتفاقاتی که غیر قایل کنترل و اندازه گیری هستند، به اصطلاح ریسک سیستماتیک می گویند.

درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.

اما به صورت کلی بازار سرمایه آیا رشد می کند؟ برای انتخاب سهام شرکت و سرمایه گذاری در آن باید بدانید کدام سهم ارزش خرید را دارد؟ چه عواملی بر قیمت سهام شرکت ها موثر هستند؟ یکی از نکته هایی که حائز اهمیت می باشد این است که آیا بایستی کل پس انداز خود را به خرید سهام یک شرکت تخصیص دهید؟ معامله سهام از نکات خاصی برخوردار است که باید در زمان سرمایه گذاری به آن ها توجه داشته باشید تا بتوانید سرمایه گذاری موفقی را تجربه کنید. در این مقاله از دو منظر تکنیکال و بنیادی، عوامل موثر بر قیمت سهام در بورس را مورد بررسی قرار داده ایم.

عوامل تکنیکال موثر در قیمت سهم در بورس

تحت شرایطی که تنها عوامل اساسی قیمت سهام را تعیین می کردند، اوضاع ساده تر می شد. عوامل تکنیکال ترکیبی از شرایط خارجی هستند که میزان عرضه و تقاضای سهام شرکت را تغییر می دهند. بعضی از آن ها به شکل غیرمستقیم تاثیر دارد. برای مثال رشد اقتصادی به صورت غیرمستقیم به رشد درآمد کمک شایانی می کند. در این بخش ۶ مورد از عوامل تکنیکال که در قیمت سهام تاثیرگذارند را بیان کرده ایم؛

۱) احساسات بازار : احساسات بازار به طور فردی و جمعی به روانشناسی فعالان بازار اشاره دارد و این عامل می تواند جزو حساس ترین عوامل موثر بر قیمت سهام باشد. احساسات در بازار معمولا ذهنی، طمعکارانه و لجبازی است. برای مثال شما می توانید در مورد چشم انداز رشد سهام یک قضاوت قاطعانه ارائه دهید و حتی این امکان وجود دارد که پیش بینی های شما در آینده درست باشد، ولی در این بین بازار امکان دارد با متمرکز شدن بر روی یک خبر به صورت مصنوعی سهام را بالا و پایین نگه دارد.

۲) تورم : تورم هم از دیدگاه تکنیکال و هم از دیدگاه بنیادی جزو عوامل حائز اهمیت و تاثیرگذار بر قیمت سهام می باشد. از نظر تاریخی، تورم کم موجب ضرب های زیاد و تورم زیاد ضرب های کم می شود. از طرفی تورم به صورت کلی برای سهام مضر است، چرا که بیانگر از دست دادن قدرت قیمت گذاری برای شرکت هاست.

۳) قدرت اقتصادی بازار : بعضی از شرکت های سرمایه گذاری شناخته شده این طور استدلال می کنند که ترکیبی از جنبش های کل بازار در مقابل عملکرد فردی شرکت، اکثریت حرکت سهام را تعیین می کند. تحقیقات ثابت کرده است که عوامل اقتصادی بازار ۹۰ درصد آن را تشکیل می دهند. برای مثال داشتن یک چشم انداز منفی ناگهانی برای یک سهام خرده فروشی معمولا به سهام دیگر خرده فروشی صدمه می زند، به این خاطر که تقاضا برای کل بخش را کم می کند.

۴) معاملات اتفاقی : معاملات اتفاقی در واقع خرید یا فروش سهام است که انگیزه آن به غیر از اعتقاد به ارزش ذاتی سهام است. این معاملات شامل معاملات اجرایی است که معمولا از پیش برنامه ریزی شده یا به وسیله اهداف سهام صورت می پذیرند.

۵) روندها : معمولا سهام ها به سادگی مطابق با روند کوتاه مدت حرکت می نمایند و از طرفی سهامی که در حال صعود است می تواند حرکت را جمع کند، چرا که محبوبیت سهام را افزایش می یابد و از طرف دیگر سهام گاهی در یک روند برخلاف آن رفتار می کند و آنچه را بازگشت به متوسط می نامد انجام می دهد.

۶) نقدینگی : نقدینگی جزو عوامل خیلی مهم برای تاثیرگذاری روی قیمت سهم است که بعضا کم ارزش هستند که به میزان علاقه یک سرمایه گذار خاص از طرفی سرمایه گذاران اشاره دارد. حجم معاملات نه تنها تابع نقدینگی است بلکه، تابعی از ارتباطات شرکتی نیز می باشد. سهام های کلان از نقدینگی بالایی برخوردارند همچنین به خوبی نیز دنبال می شوند و به شدت خرید و فروش می شوند.

عوامل بنیادی موثر در قیمت سهم در بورس

۱) طرح‌ های توسعه شرکت برای آینده : هر اندازه طرح‌ های توسعه‌ ای در یک شرکت بیشتر باشد، بیانگر رشد و پویایی آن شرکت است. لذا وجود طرح‌ های توسعه‌ ای، می‌ تواند یکی از نشانه‌ های ارزنده بودن سهام شرکت باشد. البته بایستی هدف از انجام طرح توسعه‌ ای در شرکت و میزان تاثیر آن در فروش و سوددهی شرکت، به صورت کامل بررسی شود، چرا که همه طرح های توسعه‌ ای به یک اندازه در شرکت موثر واقع نمی شوند، به عنوان مثال طرح‌ هایی که برای تعویض ماشین‌ آلات فرسوده یک شرکت اجرایی می شود، در قیاس با طرح‌ هایی که با هدف راه‌ اندازی خطوط تولید جدید اجرا می شود، تاثیر کمتری در میزان سوددهی شرکت خواهند داشت.

۲) سوددهی شرکت و ثبات آن : بی شک اصلی ترین انگیزه یک سرمایه‌ گذار از خرید سهام شرکت، به دست آوردن سود می باشد. برای یک سرمایه‌ گذار حائز اهمیت است که شرکتی که سهامش را خریداری کرده، بتواند عملکرد مناسبی داشته و سود چشمگیری در پایان سال کسب کند. البته باید در نظر داشت که تداوم روند سوددهی نیز بسیار حائز اهمیت است، به این خاطر که از دید سرمایه‌ گذاران، شرکتی که تنها در یک دوره سود مناسبی به دست می آورد، ولی نمی تواند این روند را حفظ کند، نمی تواند برای سرمایه گذاری گزینه مناسبی به حساب آید.

نکته دیگر این که شرکت‌ ها، در سالیان آغازین فعالیت خود، سوددهی زیادی ندارند و رفته رفته روند سوددهی آن ها بهتر می شود که لازم است سرمایه‌ گذاران این موضوع را در نظر داشته باشند و با دید بلندمدت، سوددی شرکت را مورد بررسی قرار دهند.

۳) میزان شناوری سهم : هر چقدر تعداد بیشتری از مردم، سهامدار یک شرکت باشند، وضعیت آن سهم بهتر خواهد بود، چرا که اولا همیشه خریداران و فروشندگان بسیاری برای سهم وجود دارد و همچنین امکان نقدشوندگی سهم در بورس نیز بیشتر می شود و ثانیا قابلیت دستکاری قیمت سهم به وسیله گروهی خاص از سهامداران، کاهش پیدا می کند. به آن قسمت از سهام شرکت که در اختیـار تعداد زیادی سرمایه‌ گذاران قرار دارد، سهام شناور آزاد می گویند.

عوامل موثر بر قيمت سهام

۴) ترکیب سهامداران شرکت سهامی : وجود بعضی نهادها و سازمان‌ های بزرگ به عنوان سهامداران عمده یک شرکت، می‌ تواند به عنوان نقطه قوت برای سهام آن شرکت به حساب آید، چرا که سهامداران عمده در شرایط خاص می‌ توانند با حمایت از سهم، مانع از افت قیمت سهام و در نهایت، ضرر و زیان سهامداران شوند. البته باید در نظر داشته باشید که وجود سازمان‌ ها و نهادها در ترکیب سهامداری یک شرکت، الزاما به معنی حمایت آنان از سهم نخواهد بود و می بایست عملکرد گذشته سهامداران عمده در این مورد ارزیابی شود.

۵) نقدشوندگی سهام شرکت : همان طور که گفتیم یکی از قابلیت های یک دارایی خوب، این است که نقدشوندگی بالایی داشته باشد. سهام نیز به عنوان یک دارایی، از این قاعده پیروی می کند و طبیعتا سهامداران انتظار دارند هر زمان که دوست داشتند، بتوانند سهام خود را به فروش برسانند و پول نقد خود را دریافت کنند. در این راستا می توان گفت که هر اندازه حجم معاملات، دفعات معامله و تعداد سهام معامله شده یک شرکت در بورس بیشتر باشد، بیانگر نقدشوندگی بالاتر آن سهم خواهد بود.

۶) وضعیت دارایی‌ و بدهی‌ های شرکت : با بررسی صورت‌ های مالی اساسی شرکت از جمله ترازنامه، می‌ توان به شناخت خوبی از وضعیت مالی شرکت و به ویژه میزان دارایی‌ ها و بدهی‌ های آن رسید. طبیعتا برای سهامدار، به عنوان شخصی که به نسبت سهامش مالک شرکت به حساب می آید، این موضوع بسیار مهم است که شرکت، چه دارایی‌ هایی در اختیار دارد، به چه میزان بدهی دارد و آیا طبق این حجم دارایی و بدهی، سهام شرکت می تواند برای خرید گزینه مناسبی به حساب آید یا خیر؟ با بررسی ترازنامه و سایر صورت‌ های مالی شرکت، می‌توان این اطلاعات را مورد بررسی قرار داد.

۷) نسبت قیمت به درآمد سهم یا همان نسبت P/E : نسبت P به E از تقسیم کردن قیمت سهم به سود سالیانه سهم حاصل می شود. به عنوان مثال دو شرکت الف و ب را که هر دو در صنعت ساختمان هستند و در بیشتر شرایط هم با هم یکسان اند، در نظر بگیریـد؛ چنانچه سود سهام هر دو شرکت در پایان سال ۱۰۰ تومان باشد، ولی قیمت سهام شرکت الف در بورس ۵۰۰ تومان و قیمت سهام شرکت ب، ۱۰۰۰ تومان، شما چه نتیجه ای می گیرید؟ طبیعتا نخستین چیزی که به ذهنتان خطور می کند این است که با فرض تداوم روند سوددهی، شرکت “الف” پس از ۵ سال، می تواند اصل سرمایه سهامداران خود را از محل سود سهام، تامین کند و این در حالی است که این مدت در شرکت “ب”، ۱۰ سال خواهد بود، لذا به احتمال زیاد شرکت “الف” در قیاس با شرکت “ب”، وضعیت مناسب تری دارد.

به صورت معمول در شرایط یکسان، هر اندازه نسبت P به E یک شرکت در قیاس با دیگر شرکت‌ های موجود در آن صنعت کم تر باشد، بیانگر ارزنده بودن سهم می باشد. همین طور با بررسی نسبت P به E یک شرکت و قیاس آن با نسبت P به E دیگر شرکت‌ های فعال در آن صنعت، می‌ توان دریافت که آیا قیمتی که هم اکنون برای سهم مذکور در بورس تعیین شده، قیمت مناسبی است یا خیر؟ البته این را نیز نباید از خاطر ببرید که نسبت P به E تنها یکی از معیارهای ارزیابی سهم است و نباید به تنهایی و بدون در نظر گرفتن دیگر معیارها، ملاک تصمیم‌ گیری قرار گیرد.

۸) رقابتی یا انحصاری بودن صنعت : در حقیقت نوع محصول یا خدماتی که به وسیله شرکت‌ ها ارائه می‌ شود هم در سوددهی شرکت بسیار موثر است. بعضی از شرکت‌ ها محصولات انحصاری تولید می‌ کنند و بازار تضمین شده‌ ای دارند، ولی بعضی دیگر برای فروش محصولات و خدمات خود در بازار رقابت می‌ کنند.

شرکت‌ هایی که بازار انحصاری دارند به صورت معمول به منظور فروش محصولات خود با مشکلی روبرو نخواهند بود و سوددهی مناسبی نیز به همراه خواهند داشت. دیگر شرکت‌ ها نیز با توجه به تبلیغات و رقابتی که دارند، می‌ توانند روند سودآوری خود را بهبود ببخشند. بنابراین بررسی نوع رقابت برای فروش محصولات در زمان حال و آینده بسیار حائز اهمیت می باشد.

۹) میزان عرضه و تقاضا برای محصولات : اگر یادتان باشد در سالیان نه چندان دور صنعت مسکن و ساخت و ساز رونق بسیاری داشت و در آن شرایط صنایع مرتبط با بخش مسکن مانند صنعت سیمان و یا کاشی و سرامیک به دلیل تقاضای بالا برای محصولاتشان سوددهی خوبی را به همراه داشتند. در بازه‌ های زمانی گوناگون نیز، بسته به شرایط این امکان وجود دارد که تقاضا برای محصولات صنعت خاصی افزایش پیدا کند و این امر می‌ تواند به افزایش فروش بعضی شرکت‌ ها منجر شود و در نهایت سهام آن‌ ها نیز با افزایش قیمت روبرو شود.

همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام در بورس ایران را از دو منظور تکنیکال و بنیادی با یکدیگر مورد بررسی قرار دادیم.

اگر به بازار ارزهای دیجیتال نیز علاقه دارید و دوست دارید عوامل تعیین کننده قیمت بیت کوین را نیز یاد بگیرید، از این مطلب بهتر در اینترنت گیرتان نمی آید.

به نظر شما مهم ترین عوامل تاثیر گذار در قیمت سهام در حال حاضر چیست؟

آموزش نوسان گیری در سهم و نکات کلیدی آن

نوسان گیری سهم در بورس

نوسان گیری در بورس به عنوان یکی از فعالیت های سرمایه گذاران محسوب می شود و در این مقاله قصد داریم در خصوص فاکتورهای نوسان گیری در بورس صحبت کنیم. به طور کلی روش های مختلفی برای کسب سود و بازدهی در بازار سرمایه وجود دارد و بر همین اساس سرمایه گذار در بازار سرمایه می تواند به دو روش بازدهی کسب کند که شامل سود سرمایه ای و سود نقدی با حضور در مجامع است. كسب سود سرمايه اي که شامل نوسان قیمت سهام در بازار است و معمولا روش دشوار تری است ولی به دلیل جذابیت آن و ایجاد هیجان برای کسب سود سریع، عمده سرمایه گذاران نیز در بازار سرمایه آیا رشد می کند؟ بازار سرمایه به دنبال این روش برای کسب بازدهی هستند. به همین دلیل قصد داریم در این مقاله در خصوص نوسان گیری در بورس و روش های آن صحبت کنیم.

احتمالا تا به حال در مورد نوسان گیری توسط سرمایه گذاران در بازار بسیار شنیده اید و یا مقالات زیادی نیز در این خصوص مطالعه کرده اید ولی تا به حال نیز به یک روش درست و منطقی برای کسب بازدهی با استفاده از این روش نرسیده اید. اما سوال اینجاست که آیا با روش ها و تکنیک های فعلی سرمایه گذار به راحتی می تواند در بازار نوسان گیری کند؟؟ ریسک کسب بازدهی در نوسان گیری به چه میزان است و یا برخی سوالات دیگر که قصد داریم در این مقاله به یک نتیجه گیری کلی در این خصوص برسیم.

تعریف نوسان گیری در بورس

قبل از توضیح در مورد نوسان گیری بهتر است ابتدا نوسان را توضیح دهیم. نوسان را میتوان تغییرات قیمت سهام در کوتاه مدت نام برد و افرادی که در بازه زمانی کوتاه مدت کار میکنند و از نوسان قیمت ها استفاده می کنند را نوسان گیر می گویند. معمولا درصدهای نوسان گیری در بورس برای یک معامله گر حرفه ای بین 5 تا 10 درصد است و هیچ سرمایه گذاری با این هدف هیچ وقت ریسک بیشتری را متحمل نمی شود.

حال سوال اینجاست که آیا همه سرمایه گذاران می‌توانند در بازار سهام نوسان گیری کنند؟؟ پاسخ به این سوال خیر است چرا که نوسان گیری در بازار سهام و یا سایر بازارهای مالی نیاز به تجربه و شناخت بازار و داشتن مهارت در تابلوخوانی و بازار خوانی دارد و می توان گفت که هر سرمایه گذاری قادر به انجام این کار نیست. ممکن است گاهی اوقات بسیاری از سرمایه گذاران با ورود به بازار سرمایه و طمع سودهای کوتاه مدت، به دنبال نوسان گیری باشند اما طولی نمی کشد که متضرر می شوند و بخشی از سرمایه خود را از دست میدهند چرا که همانطور که در بالا گفته شد نوسان گیری به دانش و تجربه و مهارت خاصی نیاز دارد و چه بسا بسیاری از افراد ماهر و پرتجربه در بازار هم متحمل زیان می شوند. تجربه شخصی بنده و صحبت با بسیاری از معامله گران بازار نیز موید همین مطلب می باشد که نوسان گیری در بلند مدت به زیان سرمایه گذار ختم خواهد شد و شاید درصد کمی از سرمایه گذاران با استفاده از این نوع روش معاملاتی در بازار منتفع می شوند و عده زیادی از سرمایه گذاران که با هدف نوسان‌گیری و به صورت کوتاه مدت وارد سهم می‌شوند ؛ متحمل زیان می‌شوند و بخش زیادی از سرمایه خود را از دست میدهند.

البته افرادی که در بازار سرمایه به دنبال نوسان گیری هستند به دو دسته تقسیم می شوند که شامل موج و موج سوار هستند.دسته اول سرمایه گذارانی هستند که شروع کننده یک موج در یک صنعت یا سهم می باشند. بدین صورت که ابتدا در یک سهمی آرام آرام شروع به خرید می‌کنند و زمانی که سهم به اصطلاح خشک شد، سهم را صف خرید و شروع به پخش اخبار مثبت در سایت ها و شبکه های اجتماعی می‌کنند. با پخش اخبار مثبت، رفته رفته عوام بازار وارد سهم می شوند و شاهد صف خریدهای پرحجم در سهم هستیم. در این مرحله موج سوار ها وارد سهم می شوند و در واقع این افراد کسانی هستند که اخبار به هر دلیلی به گوششان می‌رسد و به دنبال خرید سهم هستند. قیمت سهم افزایش می یابد ( معمولا 15 تا 20 درصد ) و رفته رفته عرضه سهام شرکت نیز زیاد می شود و موج ( گروه اول ) از سهم خارج می‌شوند. حال اگر بازیگر جدید در این مرحله وارد سهم شود شاهد ادامه افزایش قیمت هستیم در غیر این صورت سرمایه گذارانی که در مرحله آخر رشد سهم و صرفا به دلیل اخبار مثبت وارد سهم شده اند، زیان و در نهایت هم با شناسایی زیان از سهم خارج می شوند.

نوسان گیری در بورس چیست

چگونه می توان در بازار بورس نوسان گیری کرد؟

1/ نوسان گیری با تحلیل تکنیکال:

یکی از روش های نوسان گیری در بازار سرمایه که امروزه بسیاری از سرمایه گذاران از آن استفاده می کنند تحلیل تکنیکال است. چرا که سرمایه گذاران در این روش با استفاده از نمودارها در بازه های زمانی کوتاه مدت سهمی را خریداری می کنند و پس از چند درصد رشد قیمتی آن را می فروشند به عنوان مثال باید گفت خرید سهم در محدوده های حمایتی که معمولا با اقبال بازار مواجه است می تواند یکی از این روش ها باشد. البته برخی از نسبت ها نیز در تحلیل تکنیکال می تواند برای نوسان گیری مناسب باشد که یکی از این نسبت ها ATR و یا اندیکاتور AVERAGE TRUE RANGE است.

2/ نوسان گیری به کمک جو حاکم بر بازار:

گاهی اوقات مشاهده می شود که انتشار یک خبر موجب رشد دست جمعی سهام یک گروه می شود حال ممکن است خبر در حد شایعه باشد. در این حالت نیز می توان همگام با خبر سهم را خرید و در یک موقعیت مناسب آن را فروخت و شناسایی سود انجام داد.

3/ نوسان گیری به کمک اطلاعات نهائی:

گاهی اوقات مشاهده می شود که از جانب شخصی اطلاعاتی از وضعیت شرکت به دست شما رسیده که ممکن است این خبر افزایش سود شرکت و یا افزایش سرمایه پیش رو و یا … باشد. در این حالت نیز ممکن است این خبر دست به دست بچرخد و موجب رشد سهام شرکت شود . حال شما ممکن است به محض رسیدن خبر سهم را خریده و در پایان ساعت معاملات نیز با رشد قیمتی سهم آن را بفروشید و نوسان گیری کنید.

نوسان گیری با استفاده از برخی فیلترهای کاربردی

برای نوسانگیری در بورس برخی از سرمایه گذراران از فیلترهای کاربردی در بورس نیز استفاده می کنند. فیلترهای کاربردی در بورس فیلترهایی هستند که با استفاده از آنها میتوان برخی از سهام موجود در بازار را انتخاب کرد و خرید و فروش های کوتاه مدت داشت. به عنوان مثال زمانی که آخرین معامله 3 درصد بالاتر از قیمت پایانی سهم باشد میتوان با توجه به حجم معاملاتی که در بازه رو به بالا در سهم معامله می شود احتمال بالایی را برای رشد سهم در فردا در نظر گرفت و یا خرید سهم در صف فروش با در نظر گرفتن یک سری شرایط و … میتوان انتظار نوسان گیری را داشت.

نوسان گیری با استفاده از برخی فیلترهای کاربردی

نشانه های نوسان گیری در بازار

حال سوال اینجاست که در سهم چگونه نوسان گیری کنیم و چه معیارهایی برای شناخت نوسان گیری در سهم وجود دارد. در بخش زیر قصد داریم برخی از نشانه های نوسان گیری در سهم را اندکی توضیح دهیم.

1/ سفارش چینی در یک حجم مشخص

نوع سفارش گذاری در سهم می تواند یکی از نشانه های نوسان گیری در سهم باشد. همچنین گاهی اوقات در برخی از سهم هایی که در محدوده +2% معامله می شوند شاهد سفارش هایی با حجم بالا در محدوده پایین تر هستیم. به عنوان مثال سهم در محدوده 102 تومان در حال معامله است ولی در بخش تقاضا در محدوده 101 تومان حجم سفارشات بالایی را مشاهده میکنیم. این به خودی خود نشان میدهد که این سفارش به دلیل ایجاد انگیزه در سرمایه گذاران برای خرید سهام ایجاد شده و در واقع به نوعی اردر حمایتی در سهم می باشد. البته حالت عکس این قضیه هم وجود دارد به عنوان مثال سهم در محدوده -3% و در قیمت 95 تومان در حال معامله است ولی در محدوده 97 تومانی سفارش فروش با حجم بالایی قرار داده شده است . این نشان میدهد که فعلا اجازه رشد قیمتی به سهم داده نمی شود و به همین دلیل عرضه برای سهم افزایش می یابد و روند قیمتی سهم را دچار مشکل می‌کند.

2/ ایجاد شایعه در سهام با هدف افزایش و یا کاهش قیمت سهم

از دیگر مولفه‌هایی که میتواند موجب نوسان گیری در سهم شود سفته بازی است. هنگامی که سرمایه گذاران قصد سفته بازی در سهمی را دارند ( مقاله کامل در خصوص سفته بازی را در لینک بخوانید) ابتدا به خرید سهم در طی روزهای مختلف و با کدهای مختلف اقدام می کنند تا به اصطلاح شناوری موجود در سهم را جمع کنند و سپس با انتشار اخبار مثبت در سایت ها و کانال ها و کلیه شبکه های اجتماعی سرمایه گذاران دیگر را ترغیب به خریدن سهم می کنند و بعد از رشد قیمتی سهم در طی چند روز اقدام به فروش سهم و شناسایی سود میکنند و خریداران در قیمت های بالاتر نیز متضرر می شوند و یا در حالت عکس قضیه برخی از سرمایه گذاران با انتشار اخبار منفی در سهم با هدف کاهش قیمت سهم و خرید بیشتر اقدام به انتشار خبرهای منفی در خصوص سهام شرکت میکنند تا سهم مورد نیاز خود را در بازار جمع آوری کنند و بعد از آن قیمت سهام شرکت را افزایش دهند.

3/ معاملات صوری

شاید بسیار مشاهده کرده باشید که در نمادی معاملات دو طرفه بین حقیقی ها، حقوقی ها و حقیقی با حقوقی ها انجام شده باشد که معمولا این کار با هدف های مختلفی انجام می شود. گاهی اوقات این معاملات در جهت فروش سهم به یک کد حقوقی با کد شخصی است. گاهی اوقات هم با هدف جا به جایی سهم و سپس افزایش قیمت سهم انجام میگیرد و یا این جا به جایی ها در جهت افزایش حجم معاملات است.

نشانه های نوسان گیری در بازار

در کل میتوان گفت که معاملات در بسیاری از سهم ها با استفاده از روش های گفته شده انجام می شود که برخی از سرمایه گذاران با استفاده از فرمول های تابلو خوانی در بورس قادر به تشخیص آن بوده و میتوانند از آن استفاده کنند ولی در نهایت دود آن به چشم کسانی می رود که صرفا با دانش اندک در این بازار معامله می کنند و قادر به تشخیص وضعیت های توضیح داده شده نخواهند بود و این سرمایه گذارن نیز بازندگان اصلی نیز به حساب می آیند. در کل برای نوسان گیری در سهم نیاز است که به تحلیل تکنیکال کلاسیک مسلط باشید، تجربه فعالیت در بازار سرمایه را داشته باشید، تابلو خوانی و فیلتر نویسی بدانید. در غیر این صورت هیچ راهکار ساده ای برای نوسانگیری در بورس وجود ندارد و عمده صحبت هایی که در خصوص نوسان گیری وجود دارد بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد.

چگونه سهم مناسب را برای نوسان گیری انتخاب کنیم.

انتخاب سهم مناسب برای نوسان گیری کاری بسیار سخت در بازار سرمایه به حساب می آید و بیشتر سرمایه گذارانی که به دنبال پیدا کردن سهام مناسب برای نوسان گیری هستند عمدتا در خرید سهم دچار اشتباه شده و زیان می کنند. اما سوال اینجاست که چگونه یک سهم مناسب را برای نوسان گیری انتخاب کنیم. در بخش بالا گفتیم که تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از ابزارهایی است که سرمایه گذاران برای نوسان گیری از آن استفاده میکنند. در تکنیک های معامله گری با خط روند توضیح دادیم که اگر بتوانیم ساختار معاملاتی با خط روند را بشناسیم؛ قادریم سود های کوتاه مدت خوبی را در بازار کسب کنیم و یا اگر برخی از تکنیک های بازار سرمایه آیا رشد می کند؟ تابلو خوانی در بورس را بدانیم به سادگی قادریم در بازار نوسان های کوتاه مدت بگیریم. بنابراین بهترین روش برای نوسان گیری در بازار سرمایه وجود ندارد و سرمایه گذاران بهتر است به دنبال این روش برای کسب سود در بازار نباشند. البته تکنیک های معاملاتی در تحلیل تکنیکال میتواند کمک بسیاری به این موضوع کند. پس زمانی به دنبال نوسان گیری در بورس باشید که به اندازه کافی در این بازار حرفه ای شده باشید.

بازار سرمایه آیا رشد می کند؟

مدیرعملیات بازارگردانی شرکت تأمین سرمایه آرمان دلایل کاهش دو روز اخیر شاخص و جو روانی منفی را اعلام و آینده کوتاه بازار را پیش بینی کرد.

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، عظیم ثابت در گفت و گو با ملت بازار با بیان این که در دو هفته گذشته وضعیت خوبی را در بازار شاهد بودیم به نحوی که شاخص کل بورس رشد حدود 4 درصدی را در این مدت به دست آورد، اظهار داشت: طی این مدت سهامداران حقوقی حمایت های خوبی از بازار داشتند و بیشتر در نقش خریدار ظاهر شدند. به این معنی که مبالغی را برای خرید سهام وارد بازار کردند و باعث شدند حجم و ارزش معاملات و به تبع آن شاخص کل بورس روند رشدی داشته باشد.

وی با بیان اینکه رشد بورس در دو هفته گذشته به دلیل تداوم کاهش شاخص در هفته منتهی به 20 خردادماه بود،گفت: یکی از دلایل بازگشت بازار طی دو هفته گذشته به دلیل جبران ریزش در هفته ماقبل از این دوره بود. هفته ای که بورس با نوسان های منفی قابل توجهی روبه رو شد.

دلایل افت شاخص در دو روز ابتدایی هفته

ثابت در پاسخ به این سوال که چرا با وجود مثبت بودن بازار در دو هفته گذشته، در شروع هفته شاخص روز گذشته و امروز با افت حدود 550 واحدی روبه رو شد، گفت: خوشبختانه در اولین روز از هفته اخبار منفی داخلی و خارجی در ارتباط با بحث مذاکرات هسته ای وجود نداشت که بتوان دلیل منفی بودن بازار را به آن مرتبط کرد. به نظر می رسد تنها دلیلی که بازار سهام در روز گذشته منفی به پایان رسید شناسایی سودهای کوتاه مدت توسط سهامدارانی بود که در هفته های گذشته نسبت به خریداری سهام اقدام کرده بودند.

وی ادامه داد: بیشترین علت ریزش بازار در روز جاری اما ناشی از حاکم شدن جو ترس از عدم حصول توافق و نیز کاهش بازار سرمایه آیا رشد می کند؟ قیمت سهام پالایشگاه ها در یکی دو روز گذشته بود.

ثابت با تاکید بر این که بازار از کمبود شدید نقدینگی رنج می برد که انعکاس آن در کاهش معنادار حجم معاملات قابل مشاهده است، افزود: هنوز اخبار منفی تاثیرگذاری از روند مذاکرات نرسیده ولی شرط احتیاط و ترس از احتمال تمدید یا شکست مذاکرات افراد را وا می دارد که در نقش فروشنده ظاهر شوند تا پس روشن شدن ابعاد نشست ها تصمیمات دقیق تری بگیرند. کما اینکه همچنان بحث شناسایی سودهای کوتاه مدت هم مطرح بوده و شرایط بازار به گونه ای است که سرمایه گذاران ترجیح می دهند با کسب حداقل سود، از بورس خارج شوند.

آمادگی بازار برای جذب نقدینگی

وی با تاکید بر اینکه تا 90 درصد به پایان مذاکرات هسته ای خوش بینی وجود دارد، در مورد ارزیابی خود از وضعیت بورس در هفته جاری گفت: بازار سرمایه با توجه به افت شدید در یک سال و نیم اخیر از نظر روانی آمادگی بالایی برای رشد و جذب نقدینگی دارد. هر چه چشم انداز آینده روشن تر باشد، حرکت بازار سرمایه در مسیر رشد با شتاب بیشتری صورت می گیرد.

این فعال بازار سرمایه ادامه داد: پیش بینی این است که با توجه به نزدیک شدن به پایان ماراتن مذاکرات هسته ای در صورت رفع ابهامات موجود در روند مذاکرات هسته ای تعداد بیشتری از افراد که دارای ریسک پذیری بالاتری هستند به بازار سهام ورود کرده و اقدام بازار سرمایه آیا رشد می کند؟ به خرید سهام کنند. البته میزان رشد بازار سرمایه ارتباط مستقیمی با حجم نقدینگی وارد شده که این روزها یکی از معضلات بازار به حساب می آید، دارد.

ثابت افزود: به نظر می رسد برخی از سهامدارانی که طی چند ماهه اخیر از بورس دور بوده اند شرایط فعلی را برای ورود ترجیح می دهند تا در زمان باقی مانده به اعلام نتیجه مذاکرات بتوانند بازدهی مناسبی را کسب کنند.

اثرات واقعی رفع تحریم ها

وی با بیان اینکه برای مشاهده اثرات واقعی رفع تحریم ها بر بازار سرمایه به مدت زمان بین 9 تا 12 ماهه نیاز است، گفت: بازار سرمایه بدون شک بعد از توافق نهایی رشد قابل توجهی را تجربه خواهد کرد اما این رشد به طور قطع ادامه دار نخواهد بود و تاثیرگذاری واقعی رفع تحریم ها و خروج اقتصاد از رکود غیرتورمی را باید در پایان سال جاری و یا سه ماهه ابتدایی سال 95 شاهد باشیم.

مدیر عملیات بازارگردانی شرکت تأمین سرمایه آرمان در ادامه به در دستور کار قرار گرفتن موضوع کاهش سپرده قانونی بانک‌ها اشاره کرد و گفت: چنانچه این موضوع منتج به نتیجه شده و کاهش نرخ سپرده قانونی بانک ها از 13 به 10 درصد در شورای پول و اعتبار به تصویب برسد، خبر خوبی برای سیستم بانکی خواهد بود. به این معنی که قدرت تسهیلات دهی بانک ها افزایش یافته و از طرف دیگر مطالبات بانک مرکزی از بانک ها کاهش پیدا می کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.