مرگ خاموش معاملهگر عاقبت کسانی که به حد ضرر خود پایبند نیستند!
سایه پارامترهای ریسکی در بورس
در حال حاضر شاید بیشترین ابهامی که ذهن فعالان بازار سرمایه را درگیر خود کرده، آینده مذاکرات برجام است. البته این ابهام مدت زیادی است بر بازار سایه افکنده، اما با توجه به تحرکات دلار در ماه پایانی فصل بهار، این دغدغه پررنگتر از قبل شده است. به گمان برخی با توجه به پتانسیلهای موجود در بازار و گزارشهای مثبت شرکتها و همچنین انتظارات تورمی موجود، میتوان تابستان پررونقی برای بازار سرمایه متصور شد. اما از طرف دیگر گروهی از کارشناسان با توجه به سیاست اقتصادی اتخاذشده دولت و دیپلماسی موجود و همچنین بحرانهای جهانی چون جنگ روسیه و اوکراین معتقدند نباید انتظار رشد عجیبی در شاخص داشته باشیم. حال با توجه به فضای ابهامی که بر آینده کوتاهمدت بورس تهران حاکم شده است، نظر ۲۱صاحبنظر بازار سرمایه را درخصوص تابستان پیشرو جویا شدهایم.
بازار سرمایه، همیشه تحتتاثیر اخبار سیاسی و اقتصادی کشور و جهان بوده که برجام یکی از این موارد است. از سال گذشته، بازار سهام به رفع ابهامات و نتیجه آن چشم دوخته؛ اما تاکنون خبر خوشایندی از نتیجه این مذاکرات به گوش نرسیده، به همین دلیل، ابهامات موجود رفع نشده است که بازار بتواند به تعادل برسد. همچنین چندی پیش، تورمی در کشور به وجود آمد که تاثیر زیادی بر این بازار داشت و بر صنایع بورسی، تاثیر مستقیم گذاشت. اولین فصل سال بهار در حالی به پایان رسید که بازار به تعادل نرسید. البته روند آن از سال گذشته بهتر شده است. باید دید که در فصل دوم سال، در این بازار چه اتفاقاتی خواهد افتاد و بورس به چه سمت و سویی حرکت خواهد کرد. در این خصوص، نظرات برخی از فعالان بازارسرمایه را جویا شدیم که در ادامه میخوانید.
در انتظار تابستانی خاص
نوید خاندوزی/ کارشناس بازارسرمایه
سال جدید در بازارسرمایه، به گونهای آغاز شد که در هفتههای پایانی، بهخصوص هفته آخر اسفندماه ۱۴۰۰، به واسطه اخبار مثبت، شاهد تحرکات و جو مثبتی در بورس بودیم، بهگونهای که حتی در فروردین و اردیبهشتماه ۱۴۰۱ نیز این روند تکرار شد؛ اما در خرداد نوار رشد و پیروزی بازار پاره شد و اخبار وضع عوارض، اخبار خودرویی، چالشهای عرضههای بلوکی و در نهایت، گزارش پالایشیها باعث شد تا بازار، معاملات خود را کمجان دنبال کند و فصل بهار را با صعود و سپس نزول به پایان برساند.
اقبال به صنایع کامودیتیمحور
سید فرهنگ حسینی /کارشناس بازار سرمایه
در حالی بازارسرمایه به پیشواز فصل تابستان سایه پارامترهای ریسکی در بورس سایه پارامترهای ریسکی در بورس میرود که قیمتهای جهانی در سطح بالاست، بحران اوکراین ادامه دارد، تورم در سطح بالایی قرار دارد و قیمت دلار صعودی است. از سوی دیگر، در داخل شاهد شروع قطعیهای برق و سیاستهای کنترلی در قیمتهای ارز و کالا هستیم.
روی دیگر بازار نمایان خواهد شد
میثم فدایی/ مدیرعامل شرکت فرابورس ایران
در سهماه اول ۱۴۰۱، بازار سرمایه کشور روزهای پرنوسانی را شاهد بود. در فروردین و اردیبهشتماه، به دلیل از بین رفتن دو ابهام اساسی در پارامترهای کلان اقتصادی و سیاسی کشور، بازارسرمایه روزهای خوبی را پشت سر گذاشت. همچنین اصلیترین پارامتر سیاسی اثرگذار بر بازارسرمایه، بودجه سالانه کشور است که نقشه راه اقتصادی منابع و مصارف دولت را نمایان میسازد. با تصویب و ابلاغ بودجه ۱۴۰۱، فعالان بازارسرمایه به وضعیت مشخصی از متغیرهای کلان اقتصادی و میزان اوراق بدهی منتشرشده توسط دولت رسیدند و از آنجا که این بودجه، اولین بودجه توسط دولت سیزدهم بود، همگرایی رویکرد دولت و مجلس در کلیت بودجه و سایر مسائل حاشیهای آن، باعث زمانبر شدن تصویب بودجه شده بود.
انتظار انفجار شاخص
علی عصاری/ کارشناس بازارسرمایه
فصل بهار، فصل نسبتا خوبی برای بازارسرمایه بود. در این فصل، رشد حدود ۲۰درصدی را شاهد بودیم که با توجه به فصل مجامع و اتفاقاتی که سال گذشته برای بازار سرمایه افتاد، تا حدودی قابل پیشبینی بود؛ اما اگر بخواهیم آینده بازار را در فصل تابستان پیشبینی کنیم، از سهمنظر مولفههای داخلی و خارجی و پیشبینی نرخ ارز قابل بررسی است.
خطای نابخشودنی
سیاوش وکیلی /کارشناس ارشد بازارسرمایه
بعد از رکود حدود ۱۶ماهه در بازار سرمایه کشور و فرازوفرودهای چندباره و اتفاقات و تصمیمات غیرمنتظره در حوزه اقتصاد کشور از یکطرف و کاهش امیدها در خصوص بهبار نشستن مذاکرات برجامی از طرف دیگر که موجب کاهش حجم معاملات و خروج سهامداران حقیقی از بازار در گذشته بود، از اوایل بهمنماه ۱۴۰۰، سازمانبورس پیگیریهای مجدانهای را برای تقویت پارامترهای اقتصادی و پیشبینیپذیر بودن اقتصاد کشور بهعمل آورد که شاهبیت نتیجه این پیگیریها و اقدامات، بهاصلاح نرخ خوراک و سوخت شرکتهای پتروشیمی، پالایشی و سیمان و فولاد در بودجه سالانه کشور منجر شد و از اوایل اسفندماه ۱۴۰۰، همزمانی اصلاحات پارامترهای اقتصادی و روند کاهش قیمتگذاریهای دستوری با خوشبینی به اخبار برجامی و افزایش امیدها به رفع تحریمها و آشکار شدن نتایج حاصل از کاهش تحریمها و افزایش فروش نفت موجب شد که بازارسرمایه، سال ۱۴۰۱ را با تابلوهای سراسر سبزپوش و صعودی همراه با افزایش حجم معاملات و افزایش اعتماد سهامداران شروع کند.
سایه سنگین برجام
نرگس توانایی/ تحلیلگر بازار سهام
بازارسرمایه همچنان در سایه سنگین برجام قرار دارد؛ به طوری که چاشنی احتیاط در دادوستدهای فعالان بازار محسوس است و با انتشار کوچکترین اخبار سیاسی منفی، شاهد افزایش عرضهها و منفیشدن مجدد بازار هستیم؛ اما افزایش حجم و ارزش دادوستدها طی اوایل سال، نویدبخش ادامه روند صعودی امسال، حتی بدون توافق برجام و به نوعی، همزیستی اقتصاد ایران و بازار سرمایه با تحریمها و تورم سنگین تحمیلی ناشی از آن است.
محکوم به صعود
حسین مریدسادات /کارشناس بازارسرمایه
بعد از ۱۸ماه روند نزولی فرسایشی، بالاخره بهاربورس در بهار ۱۴۰۱ محقق شد. شاخص کل و شاخص کل هموزن، در بهمن ۱۴۰۰ با ایجاد کفسازی قابل قبول در محدوده یکمیلیون و ۲۰۰هزار واحد، روند صعودی متعادلی را در ماه پایانی زمستان ۱۴۰۰ آغاز کردند؛ اما به نوعی میتوانیم، رشد و محرک اصلی بازار را از بهار ۱۴۰۱ قلمداد کنیم؛ جایی که بالا رفتن ارزش معاملات و افزایش حجم معاملات، باعث شد که خریداران خود را مهیای حضور در بازار بورس کنند و قهر ۱۸ماه خودشان با بازار بورس را به پایان برسانند.
نگاه سهامداران به نرخ نیما
سیما فریادرس/ کارشناس بازارسرمایه
آغاز سال ۱۴۰۱ برای بازار سهام روزهای خوبی به همراه داشت و در نخستین ماه بهار، شاخص کل با رشد ۱۰درصدی به کانال ۵/ ۱میلیون واحدی وارد شد (محدودهای که آخرینبار در شهریور ۱۴۰۰ در آن قرار داشت). شاخص هموزن نیز در این مدت، رشد ۳/ ۱۵درصدی داشت. میزان رشد بالاتر شاخص هموزن، بیانگر بازدهی بهتر شرکتهای کوچکتر بورسی با لیدری گروه خودرو در این ماه نسبت به شرکتهای بزرگتر است؛ هرچند در همین فروردینماه، دولت با اقداماتی سعی در کشیدن ترمز بازار داشت و در اردیبهشتماه نیز با اخبار مربوط به فروش بلوک خودروییها بزرگترین ریسک بازارسرمایه بود؛ اما در این ماه، با وجود گزارشهای نهچندان خوب شرکتها، شاخص کل توانست کانال یکمیلیون و ۶۰۰هزار واحدی را فتح کند؛ مقاومتی که بازار، واکنش بسیار جدی به آن نشان داد و از همان نقطه در روند اصلاحی قرار گرفت.
مقصد نقدینگیهای سرگردان
مجتبی شهبازی/ کارشناس بازارسرمایه
بازارسرمایه در سهماه ابتدایی، متاثر از تلاطمهای شدید سیاسی و بینالمللی از یکطرف و نوسان شدید دلار و آزادسازی نرخی برخی اقلام مصرفی بوده است. در چنین شرایط نابسامانی، قطعا خوشایند سرمایهگذار نخواهد بود. اگر به آمار حجم معاملات خرد در این ماههای ابتدایی سال نگاهی کنیم، از روند کاهشی حجم معاملات و ادامه خروج پول حکایت دارد.
خرداد پرابهام
مبینا بنیاسدی/ معاون اجرایی بورس انرژی ایران
آنچه در بررسی اولیه نوسانات بازارسرمایه، در سهماه بهار بیش از هر چیز دیگری به چشم میخورد، نامشخص بودن روندهاست. روزهایی پیش آمده که تحلیلگران از خروج از دوران نزولی بازار دم زدهاند؛ اما بهیکباره ورق برگشته و تابلوی قرمز، باز هم خودنمایی کرده است و مشخص نیست در شرایط فعلی، با بازار صعودی مواجه هستیم یا نزولی. به نظر میرسد، بازارسرمایه بیش از هر بازار دیگری، در بلاتکلیفی مطلق به سر میبرد و بورس، بازار ترسویی است و همواره در واکنش نشاندادن به موضوعات زیادهروی میکند. همچنین شرایط ناپایداری که چه به لحاظ تصمیمگیری در عرصه کلان اقتصادی و چه در حوزه بینالملل با آن مواجهیم و چه در حوزههای جداگانه، هر یک از صنایع بهصورت مجزا با آن روبهرو بودهاند، فضایی غیرقابل اتکا برای تحلیل و آیندهنگری در خصوص سهام شرکتها پیشروی تحلیلگران و فعالان بازارسرمایه ترسیم کرده است.
دوری از امیدواری کاذب
امین آذریان/ کارشناس بازارسرمایه
طبق بررسیهای صورتگرفته در سال ۱۴۰۰، بازدهی بورس در دو فصل بهار و پاییز، منفی و در تابستان و زمستان، مثبت بود. همچنین پربازدهترین فصل بورس در این سال، تابستان بود. از نظر بنده، بورس در نیمه اول سال ۱۴۰۱ نسبت به نیمه دوم سال، بازدهی بیشتری خواهد داشت. در فصل بهار ۱۴۰۱، آمار و ارقام بانکمرکزی در خصوص میزان رشد نقدینگی و به وجود آمدن انتظارات تورمی، حذف ارز ۴۲۰۰تومانی در صنایع غذایی و دارویی، نرخگذاری در بعضی صنایع، تورم بخش کالایی از همه جهات، اخبار مثبت در خصوص مذاکرات برجام و ارزشگذاری سهام خودرویی، هر یک به نوبه خود، باعث افزایش شاخص کل و شاخص هموزن شدند.
سه ریسک تاثیرگذار
میلاد رحمانیان /کارشناس بازارسرمایه
اگرچه بسیاری از شرکتها با انتشار صورتهای مالی و برگزاری مجامع، اطلاعات مناسبی به سرمایهگذاران دادند؛ اما نوسانات اخیر بازار، بیشتر ناشی از انتظارات سرمایهگذاران و ریسکهای پیشرو در سهماه آتی است.
انتظار صعود خزنده
هلن عصمتپناه/ کارشناس بازارسرمایه
با توجه به اینکه به دنبال ناامیدیهای سال ۱۳۹۹، سال ۱۴۰۰ را با ابهامات موثری در خصوص بازارسرمایه و خروج نقدینگیهای بسیار از بازار به پایان رساندیم، ترس و هیجان و مهمتر از آن، بیاعتمادی سهامداران به سال ۱۴۰۱ انتقال پیدا کرد. حال به بررسی متغیرهای بنیادی حاکم بر بازار سرمایه در بهار ۱۴۰۱ میپردازیم. متغیرهای بنیادی در دو بخش جهانی و داخلی، فرصتهایی را برای صنایع موثر و مستعد ایجاد کردند.
بهار سبز بورس
فرهاد جوانمردی/ کارشناس بازارسرمایه
روند بازار در سهماه ابتدایی سال (بهار) به صورت کلی مثبت ارزیابی میشود. همچنین از لحاظ حجم معاملات و تراز نقدینگی حقیقی (خرد)، ورودی نقدینگی کوتاهمدت به بازار، شرایط نسبتا دلگرمکنندهای دارد. با توجه به افزایش قیمت کامودیتیها در این بازه نسبت به سالهای گذشته و با وجود عدمافزایش نرخ دلار در سامانه نیما، شرکتها به صورت میانگین گزارشهای (ماهانه) قابلقبولی ارائه دادند.
در آرزوی ثبات
سعیده امیراحمدی/ کارشناس بازارسرمایه
اگر از تحلیلگران و مدیران سرمایهگذاری در بهمن یا اسفندماه سال گذشته، پیشبینی بازار در فصل بهار را جویا میشدیم، بیشترین وزن اظهارنظرها به تعیینتکلیف نتیجه برجام و نرخ ارز تعلق میگرفت. آن زمان هنوز بارقههای امیدی برای راهگشایی برجام وجود داشت و روند منفی بازار و افزایش نرخ ارز با احتمال کمتری نسبت به سایر احتمالات مورد بررسی قرار میگرفت. بورس تهران هم سال ۱۴۰۱ را امیدوارانه آغاز کرد و بیم و امیدی در رفتار سرمایهگذاران دیده میشد؛ به این مفهوم که بهرغم نگاه محتاطانه سرمایهگذاران به بازار، کفه ترازوی ارزندگی سهام سنگینتر شد و در پایان فروردین ۱۴۰۱، شاخص کل در بورس تهران رشد ۶/ ۱۰درصدی را تجربه کرد و شاخص از عدد یکمیلیون و ۳۶۷هزار و ۲۵۰واحد در پایان اسفند ۱۴۰۰ به رقم یکمیلیون و ۵۱۲هزار و ۲۱۹واحد در پایان فروردین ۱۴۰۱ رسید. شاخص فرابورس ایران نیز رشد ۹۸/ ۱۲درصدی را تجربه کرد.
لزوم استفاده از ابزارهای جدید
امین دامچه/ کارشناس بازارسرمایه
در فصل بهار، در نهایت دولت ناچار به اجراییکردن حذف ارز ۴۲۰۰تومانی و مجوز افزایش نرخ محصولات شد. این در شرایطی است که حذف ارز ۴۲۰۰تومانی در بودجه نیز پیشبینی شده بود؛ اما به دلیل عدمتوافق با آمریکا درخصوص برجام، درحال حاضر دولت در وضعیت مناسبی در سمت منابع قرار ندارد؛ بنابراین مخارجش را کنترل میکند.
گوشه چشمی به قیمتهای جهانی
مهشید داداشزاده /کارشناس بازارسرمایه
بازار سهام بهار ۱۴۰۱ را سبز آغاز کرد و بازگشت اعتماد به بازار، یکی از پدیدههای خوب برای بورس بود و درجه ناامیدی و دلسردی سرمایهگذاران از بازار که در طول سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به اوج خود رسیده بود، کاهش یافت و بهمرور، شاهد انگیزه ورود سرمایهگذاری مجدد و افزایش تقاضا و کاهش فشارها و پنیکهای سمت فروش بودیم.
صبر؛ بهترین استراتژی
نوید فرهادی /کارشناس بازارسرمایه
بورس اوراق بهادار، معاملات اولین ماه از سال ۱۴۰۱ را در ادامه تحرکات مثبت قبل از سال نو، پرتقاضا و با حرکت روبه جلو آغاز کرد؛ گرچه در هفته سوم فروردینماه، بازار بهواسطه اتمام تعطیلات نوروزی و برگشت معاملهگران تا حدی برای ادامه روند تردید داشت؛ اما در نهایت، موفق به حفظ ریل صعودی خود شد. این رویه، تحتتاثیر ورود نقدینگی جدید و افزایش حجم معاملات موجب شد تا شاخص از مقاومتهای مهم پیشروی خود عبور کند. خوب است بدانید که ارزش معاملات از ابتدای سال ۱۴۰۱ رشد خوبی داشته و برخی از روزها ارزش دادوستد معاملهگران از مرز ۸همت نیز عبور کرده است.
موانع رشد
جواد وکیلی/تحلیلگر بازار سهام
بازارسرمایه در بهار ۱۴۰۱، پس از یکسال ونیم ریزش قیمتی، چهرهای سبزپوش به خود گرفت و اکثریت نمادها با بازده مثبت روبهرو شدند؛ به نحوی که برخی از نمادهای سرمایهگذاری، شاهد رشدهای بیش از ۵۰درصدی در بازه زمانی سهماهه بودند. این موضوع، علاوه بر اینکه موجب آرامش سهامداران حقیقی بود، برای حقوقیها نیز سبب افزایش ارزش پرتفوی و خروج از منطقه زیان شد و شرایط را برای افزایش فعالیتهای آنها پدید آورد. همچنین فرصتی برای صندوقهای سرمایهگذاری ایجاد کرد که بتوانند برای عملکرد مثبت، نخست از خروج منابع جلوگیری کنند و در مرحله بعد، با اعتمادبهنفس بیشتری بتوانند به جذب سرمایهگذاران جدید اقدام کنند.
قلب تپنده اقتصاد در برزخ
حمید کوشکی/ کارشناس بازارسرمایه
متغیرهای اقتصادی موثر بر عملکرد شرکتها چندسالی است که با موضوعات سیاسی گره خوردهاند و همین مساله، پیشبینی را بسیار سختتر از گذشته خواهد کرد. اینکه توافق به نتیجه خواهد رسید یا خیر، سوالی میلیون دلاری است؛ چرا که پاسخ «بله» یا «خیر»، پیشبینی متفاوتی از رفتار بازارها را در بر سایه پارامترهای ریسکی در بورس خواهد داشت.
دلگرمی بازارهای موازی به بورس
شاهین چراغی /کارشناس ارشد بازارسرمایه
طی بهار امسال در بازارسرمایه وضعیت مناسبی داشتیم. هرچه پیش میرویم و ریسکهایی را که بابت بودجه، فروش نفت، تاثیر رویدادهای سیاسی در کشور و. رخ میدهد میبینیم، به این نتیجه میرسیم که دولت برای تامین بودجه باید درآمدهایی غیر از فروش نفت را در نظر بگیرد. پس به نظر میرسد که تامین مالی از طریق بازارسرمایه، کمتر اتفاق بیفتد.
منبع: دنیای اقتصاد
سایه چشم انداز تار و مبهم اقتصاد جهانی بر بازار نفت
پتروتحلیل- بهای قیمت نفت خام در بازار جهانی در اولین روز کاری هفته جاری در اثر نگرانی ها در مورد چشم انداز اقتصاد جهان کاهش یافت. قیمت نفت خام برنت در بازار ICE لندن برای تحویل در ماه اوت در طی معاملات روزچهارم ژوئیه با ۲۵ سنت کاهش در سطح ۵۰/۱۰ دلار در هر بشکه قرار گرفت این در حالی است که دربازار نایمکس نیویورک به دلیل تعطیلی به مناسبت روز استقلال هیچ گونه معامله ای بر روی نفت خام WTI انجام نپذیرفت. قیمت این نفت خام در بازار کاغذی بورس نایمکس نیویورک در این روز با ۲۳ سنت کاهش در ۴۸/۷۶ دلار در هر بشکه قرار گرفت. تحلیلگران بازار نفت بر این باورند که چشم انداز تار و مبهم اقتصاد جهانی بروضعیت تقاضای جهانی نفت و قیمت آن سایه انداخته و سبب ایجاد عدم اطمینان در بازارهای مالی شده و در نتیجه رشد تقاضای نفت در مناطق مختلف را متأثر نموده است. علاوه بر این چشم انداز روند کاهشی تقاضای چین به عنوان دومین اقتصاد جهان قیمت نفت خام را تحت تاثیر قرار داده ولذا کارشناسان احتمال کاهش قیمت را برای روزهای آتی دور از انتظار نمی دانند. همچنین با توجه به پایان نیافتن تعمیرات برخی از واحد های پالایشگاهی در آسیا این روند کاهشی تقویت خواهد شد. در این میان موسسه JP Morgan در آخرین گزارش خود در خصوص چشم انداز بازار نفت، ریسک تزلزل پارامتر های ژئوپولتیک اقتصاد کلان را به عنوان عامل مهم در شکل گیری رفتار قیمت نفت خام در آینده معرفی می نماید، اگرچه احتمال افزایش قیمت نفت را به دلیل روند کاهش موجودی ذخیره سازی و ریسک سیاسی پیش بینی نموده است. این موسسه ، متوسط قیمت نفت خام های برنت و WTI را در سال جاری به ترتیب ۴۷/۳۰ و ۴۶/۳۰ دلار در هر بشکه پیش بینی نمود در صورتی که متوسط آنها در سال ۲۰۱۷ را ۵۶/۷۵ دلار در هر بشکه گزارش نمود. همچنین بر اساس اظهارات وزیر نفت انرژی عربستان و دبیرکل اوپک : بازارجهانی نفت در حال پیشروی به سمت مسیرتعادل است گرچه علائمی در خصوص کاهش تقاضا در آسیا مشاهده می شود. به نظر میرسد، این اعلام نظر در ایجاد آرامش نسبی در بازار و قیمت نفت خام در روز گذشته موثر بوده است. در این میان اعلام کارگران نیجریه برای اعتصاب به منظور تصویب قوانین جدید نفتی در هفتم ژوئیه، می تواند اختلال مجدد در عرضه نفت این کشور که در حال برگشت به وضعیت قبلی خود بود، ایجاد نماید.علاوه بر این بحران حمله شبه نظامیان این کشور به تاسیات نفت و گازدر افزایش قیمت نیز دخیل بوده و از کاهش بیشتر قیمت نفت خام ممانعت نموده است. از سوی دیگر، در صورت تحقق تلاش لیبی برای مذاکره با اعضای اوپک برای افزایش تولید نفت خام خود، رفع هر گونه کمبود عرضه نفت را در سال ۲۰۱۷ مرتفع خواهد نمود و روند افزایش قیمت نفت خام را با چالش مواجه خواهد ساخت.
همچنین پیش بینی می شود، میزان تولید نفت خام فورتیس در اکتبر با توجه به ادامه تعمیرات میدان Buzzard به ۴۰۱ هزار بشکه در روز کاهش یابد. در بازارمدیترانه نیز شرکت توپراش ترکیه حدود ۸۰ هزار تن از نفت خام ترش و سبک بصره عراق برای تحویل در در دوره ۳۰-۲۰ ماه اوت را با قیمت ۵/۶۰ دلار کمتر از قیمت نفت خام برنت موعدداربر مبنای Cif Augusta خریداری نمود.
آیا ورود صنعت نفت به بورس راهکار موثری برای مقابله با تحریم است؟!
حمید میرمعینی در گفتوگو با دیپلماسی ایرانی بر این باور است اگر بورس انرژی با رویکرد دور زدن تحریم ها بخواهد اساس خود را شکل دهد در آینده نمیتواند به بورس چندان موفقی بدل شود. چرا که در این صورت بورس انرژی از بسیاری از قواعد اقتصادی و تجاری تبعیت نخواهد کرد و در نهایت با بورسی که در سایه یک فضای رقابتی سالم و شفاف شکل می گیرد، بسیار متفاوت خواهد بود و امکان دارد که این رویکرد ضد تحریمی در بورس انرژی باعث ایجاد بسترهای رانت و سوء استفاده برای برخی از اشخاص و نهادهای شود و این مسئله سبب میشود که بورس انرژی از آن اصل واقعی خود دور شود.
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – هرچند طرح عرضه نفت خام در بورس بارها از زبان مسئولین امر مطرح شده، اما تا کنون ناکام مانده است. بسیاری از کارشناسان حوزه انرژی و بازار سهام بر این باورند که این راهکار اگر به درستی اجرایی شود، می تواند در تقابل با تحریم های ثانویه آمریکا با محوریت به صفر رساندن فروش نفت ایران که روز به روز به موعدش نزدیک تر می شویم، کارساز باشد. در این رابطه تاکید اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری در تیرماه سال جاری بر عرضه نفت خام در بورس به بخش خصوصی و نیز مواضع مهر ماه علی کاردر، مدیرعامل شرکت ملی نفت درباره بررسی و تهیه دستورالعمل های لازمه برای عرضه نفت در بورس انرژی بار دیگر توجهات به این طرح معطوف شده است. دیپلماسی ایرانی برای بررسی میزان کارایی این طرح در تقابل با تحریم های ثانویه آمریکا، گفت وگویی را با حمید میرمعینی، کارشناس بورس و نایب رئیس کمیسیون بازار سرمایه خانه اقتصاد ایران ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
در سایه نزدیک شدن به تحریم های ثانویه ایالات تحده با محوریت به صفر رساندن فروش نفت کشور، دولت راهکار ورود صنعت نفت به بورس را برای تقابل با این فشارهای آمریکا مطرح کرده است. هر چند برخی خبرها حکایت از این دارد که این مسئله از یکی دو سال پیش هم مطرح بوده است. به نظر شما این راهکار در کنار سایر برنامه ها برای تقابل با فشار آمریکا تا چه اندازه می تواند کارساز باشد؟
اساساً بورس یک بازار متشکلی است که دارای قواعد و قوانین خاص خود است. هدف از شکل دهی این بازار، تعیین قیمتهای واقعی و شفافیت در نرخ های کالا است. از سوی دیگر وظیفه دیگر بورس دسترسی آسان همه فعالان اقتصادی به کالاهایی است که در این بازار عرضه می شود. مضاف بر آن مسئله اطلاعرسانی دقیق و سریع نیز سبب شده است که بورس در واقع به محل خوبی برای رشد و ترقی اقتصاد هر کشور بدل شود. در این خصوص بورس ایران هم با اقتضائات خود تاکنون توانسته به اقتصاد کشور کمک کند. چند سالی است که بورس کالای ایران هم راه اندازی شده و در آن محصولات پتروشیمی، کشاورزی و سایر محصولات عرضه می شود. اما با توجه به برخی ناکارآمدی ها به دلیل وجود اشکالاتی در ساختار اقتصادی ما این بورس از رسیدن به آن مأموریت اصلی خود به طور کامل و جامع بازمانده است. بنابراین از آن نقش مفید و کارای خود برای کمک به اقتصاد کشور دور شده است. جدای از این نکات در خصوص بورس انرژی هم باید گفت که این بازار از جانب دولت برای مرجع مبادلات نفت خام انتخاب شده است. علیرغم این که ما تجربه بسیاری در حوزه بورس و بازار سرمایه داریم، اما تقریبا فاصله معناداری با ایدهآلها داریم. با این حال این واقعیت را نمی توان انکار کرد که اساس شکلگیری این مسئله (ورود صنعت نفت به بورس انرژی)، اتفاق میمون و مبارکی است و میتواند بستر مناسبی برای کمک به بورس، اقتصاد کشور و صنعت نفت ما باشد. این که بخش خصوصی فارغ از این که تحریم باشیم یا نباشیم، میتواند در صنعت نفت کشور حضور پیدا کند، آثار بسیار خوبی در پی خواهد داشت. البته این نکته بسیار مهم را متذکر می شوم که اگر بورس انرژی و حضور صنعت نفت و گاز کشور در این بورس صرفا به منظور دور زدن تحریم ها باشد، نمی توان به نتایج مثبتی جدی رسید. باید اجازه داد این بورس در بستر ساختارهای واقعی خود و بر اساس عرضه و تقاضا شکل گیرد. البته تا کنون ما نمایش و اسمی از این بورس انرژی و حضور صنعت نفت و گاز در بازار سرمایه مشاهده کرده ایم و به نظر نمیآید که دولت و دیگر نهادها از تصدیگری بر صنعت نفت به طور کامل دست بکشند. لذا تا زمانی که در این بازار فضا به شکل واقعیش رقابتی نشده باشد و بخش خصوصی در آن حضور پیدا نکند، ما به همان میزان که در بورس اوراق بهادار و بورس کالا ناموفق بوده ایم در بورس انرژی هم ناموفق خواهیم بود. لذا میتواند آن اثر لازم را در مقابله با تحریمها نداشته باشد.
اگر دولت دست به تغییر ساختار مورد نیاز در این رابطه نزند آثار سوء ورود صنعت نفت و گاز به بورس انرژی چیست؟
من سریع و شفاف می گویم اگر نه تنها دولت، بلکه دیگر نهادها و ساختار نظام ایران به صورت کامل، دقیق و جامع بستر مناسبی برای حضور صنعت نفت و گاز کشور در بورس انرژی را فراهم نکند و از آن سو اجازه بازار رقابتی را ندهد، این بورس هم مانند دیگر بازارهای کشور به محل رانت و فساد جدی بدل خواهد شد. لذا نه تنها کمکی به اقتصاد ایران در مقابله با تحریم ها نمی کند، بلکه خود بار مضاعفی بر مشکلات ما در این شرایط خواهد بود.
در کنار این شرایط ما شاهدیم که در روزهای اخیر بورس اوراق بهادار افت شدیدی را در شاخص های خود تجربه کرده، به گونه ای که در ده سال اخیر این افت شاخص برای بورس اوراق بهادار بی سابقه بوده است. آیا این شرایط خود می تواند مانع دیگری بر عدم تحقق برنامه دولت باشد؟
در ابتدا باید بگویم که بورس اوراق بهادار ارتباط مفهومی با بورس انرژی ندارد. این دو بازار، دو بازار کاملا جداگانه هستند که عوامل موثر بر هر کدام از این بازارها متفاوت است. پس متغیرهایی که باعث افت شدید در بورس اوراق بهادار شده ممکن است که بر بورس انرژی اثرگذار نباشد. البته این را باید گفت در بورس اوراق بهادار، چه به لحاظ سخت افزاری و چه به لحاظ نرم افزاری و زیر ساخت های بازار اشکالات فراوانی داریم. اگر ما یک بازار توسعه یافته با متر و معیارهای بین المللی و پتانسیل جدی ظرفیت پذیرش سرمایه خارجی داشتیم، شاهد مشکلات کمتری میبودیم. در وهله دوم هم این را باید گفت هرچند که این اتفاقاتی که برای بورس اوراق بهادار افتاده کاملا جدای از بورس انرژی است، اما می تواند از لحاظ روانی بر بورس کالا و بورس انرژی هم اثر سوء خود را بگذارد. در سایه این نکات باز تاکید دارم اگر بورس انرژی با رویکرد دور زدن تحریم ها بخواهد اساس خود را شکل دهد در سایه پارامترهای ریسکی در بورس آینده نمیتواند به بورس چندان موفقی بدل شود. چرا که در این صورت بورس انرژی از بسیاری از قواعد اقتصادی و تجاری تبعیت نخواهد کرد و در نهایت با بورسی که در سایه یک فضای رقابتی سالم و شفاف شکل می گیرد، بسیار متفاوت خواهد بود و امکان دارد که این رویکرد ضد تحریمی در بورس انرژی باعث ایجاد بسترهای رانت و سوء استفاده برای برخی از اشخاص و نهادهای شود و این مسئله سبب میشود که بورس انرژی از آن اصل واقعی خود دور شود.
به بار پارامتر بینالمللی بودن اشاره داشتید. در این خصوص بسیاری معتقدند که تهران پیشتر میتوانست با ایجاد شرکت های خصوصی دو یا چند ملیتی نفتی و گازی بستر را برای حضور مشتریان عمده نفت و گاز ایران مهیا کند تا در این فضا شرایط برای فروش نفت ایران با سهولت بیشتری انجام شود. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
همین که دولت اقدام به ایجاد بسترهایی برای حضور حوزه نفت و گاز در بورس انرژی کرده خود اقدام درستی است. البته این مسئله میتواند یک تمرین ابتدایی باشد. چون به هر حال واقعیت این است که بسترهای لازمی که باید برای ایجاد آن بورس انرژی مورد نظر شکل بگیرد، در کشور وجود ندارد و از آن طرف هم متاسفانه موانع جدی دولتی و فرادولتی هم برای این مسئله وجود دارد. لذا مسئله بین المللی کردن بورس انرژی با تاسیس شرکت های نفتی و گازی دو یا چند ملیتی در اولویت های بعدی قرار میگیرد. چرا که این یک پروسه بسیار زمانبر است که نیاز به یک برنامهریزی دقیق دارد. در ابتدا باید بسترهای حضور بازیگران منطقه و فرامنطقهای را در بورس انرژی خود فراهم کنیم. در چنین فضای مناسب تجاری، اقتصادی و مهیا کردن زمینه کسب و کار استاندارد جهانی است که می توان انگیزه برای حضور این شرکت ها و کمپانی های بزرگ را فراهم کرد. اما واقعیت این است که فعلا ما این پارامترها را نداریم و تا رسیدن به آن هم فاصله زیادی داریم؛ چه در حوزه نقل و انتقال پولی و مالی و بانکی و چه از نظر وجود نوسانات شدید ارزش پول ملی. البته باید اذعان داشت که تنوع بازارها و کالاهای موجود در ایران، بورس ما را به یک بورس ویژه بدل کرده است. ولی آن چه باعث جذب یک سرمایه گذار خارجی خواهد شد، درصد پایین ریسک سرمایه گذاری است. ما ابتدا باید بخواهیم برای تمرین هم که شده با چند شرکت کوچک و متوسط وارد معامله شویم تا آنها را وارد بورس انرژی کنیم. اگر در این خصوص موفق بودیم میتوانیم گامهای بعدی را هم برداریم. البته باز تأکید میکنم این یک پروسه بسیار زمان بر خواهد بود و انجامش به روزهایی که ما به تحریم های ثانویه آمریکا نزدیک می شویم، نمی رسد. چرا که شرایط شرکت های سرمایه گذاز نفتی با سرمایه های خصوصیشان شرایط خاص وپیچیده ای است. آنها به دنبال خطر سرمایه گذاری در بازار ایران و روبه رو شدن با تنبه های جدی مالی وزارت خزانه داری امریکا نخواهند رفت. در این صورت ورود جدی در بازار انرژی کشور پیدا نخواهد کرد و در این شرایط بورس انرژی عمق لازمه را پیدا نخواهد کرد و نهایتاً به مرکز فساد و رانت بدل خواهد شد.
با توجه به تمام نکاتی که اشاره داشتید و تمام اما و اگرهای مورد نظرتان آیا تهران با این راهکار توان تقابل با تحریم های ثانویه ایالات متحده آمریکا با محوریت به صفر رساندن فروش نفت ایران را خواهد داشت؟
من معتقدم که کار نشد ندارد، اگر ایران بخواهد میتواند کاری مثبت در این خصوص سامان دهد. ولی با این شرایطی که به آن اشاره شد و در بستر واقعیت های موجود، تحریم های ثانویه آثار سوء خود را در کشور خواهد داشت. این یک واقعیت کتمان ناپذیر است که همه مسئولین دولتی و غیردولتی به آن اذعان دارند. صنعت نفت و گاز کشور مجبور است برای تقابل با تحریم ها هزینه بیمه، کشتیرانی، نرخ فروش و و دیگر امتیازات را در بازار جهانی نفت داشته باشد و از آن سو با ریسک بیشتری به دنبال مشتریان نفتی باشد. خوب در این بستر یقیناً ایران هزینه بیشتری را در قبال سود کمتری خواهد داشت. متاسفانه راهکار بورس انرژی علیرغم این که در بستر یک فضای دیکته شده ارائه شده است، به نظر نمیرسد که بتواند راهکار قطعی و کاملی برای تقابل با تحریم های ثانویه ایالات متحده آمریکا باشد. پس به عنوان یک کارشناس حوزه بورس این هشدار را می دهم که اگر ساختار در بورس انرژی به اشتباه چیده شود و این نظام اقتصادی به مسیر اشتباهی کشیده شود، برگرداندن و بازسازی آن یک پروسه بسیار سخت و پیچیده خواهد بود. مثل سایر ساختارهای اقتصادی که در طول این سال ها به اشتباه برای کشور ریلگذاری شده است. لذا بازسازی آن و ایجاد اعتماد در بازار و جلب سرمایه گذار داخلی و خارجی یک امر بسیار سخت خواهد بود، اگر نگوییم یک امر محال است. پس ریل گذاری غلط اقتصادی برای مبارزه با تحریم های ثانویه ای نباید بستر را برای اقتصاد بیمار ما سخت تر و پیچیده تر کند. لذا از این فرصت مغتنم که میتوان ایران را به مرکز بورس انرژی منطقه بدل کند نباید طوری استفاده کنیم که خود به مفسده دیگر اقتصادی بدل شود. بنابراین علیرغم این که ما تحت فشار تحریم های آمریکا هستیم نگاه مسئولین را به این سمت جلب میکنم که نباید فشار ما را به سمت تصمیمات اشتباه بکشاند. باید مخاطرات و بسترهای مناسب بورس انرژی به درستی بررسی شود. بعد در آن گام برداریم. پس اگر از روی استیصال تصمیمی گرفته نشود بهتر است.
حد ضرر چیست و چگونه میتوان از آن در معاملات استفاده کرد؟
حد ضرر چیست؟! کلمهای که بر تن خیلی از معامله گران لرزه انداخته و ترس را بر دل های آنها میاندازد. اما مطمئنا همه معاملهگران این را خوب میدانند که قطعا با رعایت حدضرر به قولی عاقبت به خیر خواهند شد و سود خواهند برد. پس چه دلیلی دارد که معاملهگران حد سایه پارامترهای ریسکی در بورس ضرر را رعایت نمی کنند؟ شاید دلیل آن این است که با رعایت آن باید شکست و اشتباه خود را بپذیرند و این مورد قطعا برای هیچ معاملهگری خوشایند نمیباشد. پس در ادامه همراه ما باشید تا بدانید دلیل عدم رعایت حدضرر چیست و عواقب عدم رعایت و فواید پایبندی به آن را مورد بررسی قرار دهیم.
حد ضرر چیست؟
ابتدا بررسی کنیم معنی کلمه حد ضرر چیست؟ معامله گران برای تعیین زمان خروج از معاملهای که باز کردهاند از حد ضرر (که حد سود در این مقاله موضوع بحث ما نیست) استفاده می کنند. این افراد که بیشتر بر اساس تحلیل تکنیکال، معاملات خود را در بازار های مالی به انجام می رسانند عدد یا در صدی را برای تعیین ضرر خود مشخص می کنند که به این اعداد یا درصد ها حدضرر گفته می شود.
مثال برای اینکه بدانیم حد ضرر چیست؟
فرض کنید شخصی سهمی را در بورس به قیمت 1000 تومان خریداری کرده است و حدضرر خود را روی قیمت سایه پارامترهای ریسکی در بورس 960 تومان (4 درصد پایین تر از قیمت خرید) قرار داده است. قیمت که به این عدد برسد سهام خود را به فروش میرساند و از آن معامله با ضرر خارج میشود. در ادامه بررسی خواهیم کرد که طبق چه اصولی درصد حد ضرر مشخص میشود.
آموزش رعایت حد ضرر در بورس(عوامل موثر در تعیین حد ضرر چیست؟)
موارد مختلفی در تعیین حد ضرر تاثیرگذار هستند که برخی از آنها در تمامی بازارها یکسان هستند. (که در حال حاضر فقط بورس ایران مورد بررسی در این مقاله می باشد و در مقاله های آینده بازارهای دیگر را هم مورد بررسی قرار خواهیم داد)
عواملی که در تعیین حد ضرر نقش دارند:
- میانگین حجم ماه
- حجم مبنا
- سهامداران عمده
- درصد شناوری سهم
- نمودار تکنیکال سهم (بسیار مهم)
- ریسک پذیری معامله گر
هر کدام از موارد بالا نکات و قواعد مختص به خود را دارد. در ادامه به این موارد خواهیم پرداخت.
میانگین حجم ماه
میانگین حجم ماه و حجم مبنا به یکدیگر مربوط میشوند. پس این 2 مورد را به همراه یکدیگر مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم.
در ابتدا با هم بررسی میکنیم تعریف میانگین حجم ماه را. میانگین حجم ماه یک سهم به این معنی است که در طول یک ماه گذشته که شامل 21 روز کاری معاملاتی میشود، به طور میانگین چه مقدار حجم معاملاتی داشته است.
و اما تعریف حجم مبنا: مقدار حجمی است که باید در طی یک روز معاملاتی در سهم معامله شود تا قیمت سهم رشد کند (که این مقدار طبق فرمول خاصی به دست میآید). به طور مثال اگر میانگین حجم ماه سهمی 1 میلیون برگ سهم باشد. اگر آن سهم 500 هزار برگ سهم معامله شود قیمت سهم فقط به اندازه 50 درصد از میانگین قیمت معامله شده در روز کاهش یا افزایش خواهد داشت.
نقش این دو مورد در تعیین حدضرر: دقت داشته باشید که گفته میشود اگر میانگین حجم ماه یک سهم کمتر از حجم مبنای آن سهم باشد، میتوان گفت که این سهم یکی از پارامترهای نقد شوندگی را دارا نیست. پس در تعیین حدضرر این سهم باید درصدهای پایینتری را لحاظ کنیم.(البته باید موارد دیگر نیز مورد بررسی قرار گیرند)
سهامداران عمده
سهامداران عمده چه کسانی هستند؟! سهامداران عمده کسانی هستند که بیشتر از یک درصد از سهام شرکتی را در اختیار داشته باشند و ممکن است یک شخص حقیقی یا حقوقی باشد.
و اما نقش سهامداران عمده در تعیین حد ضرر: سهامداران عمده میتوانند نقش مهمی در تعیین حد ضرر داشته باشند. به این شکل که، اگر در سهمی سهامداران عمده فعالیتی نداشته باشند، یعنی خرید یا فروشی را انجام ندهند میتوان گفت این سهم در مواقع ریزش مورد حمایت سهامداران عمده نخواهد بود و نقد شوندگی پایینی را خواهد داشت. (سهامداران عمده را میتوان از صفحه سهم در سایت tsetmc در قسمت سهامداران مشاهده کرد)
به طور مثال سهامداری که فعالیت خوبی (خرید و فروش) در سهم داشته و باعث نقد شوندگی در سهم میشود نموداری به این شکل دارد.سایه پارامترهای ریسکی در بورس هرچه تعداد این نوع سهامداران بیشتر باشد مقدار نقد شوندگی این سهم در این پارامتر بیشتر خواهد بود. (این نمودار را میتوانید با کلیک بر روی هر کدام از سهامداران عمده مشاهده کنید)
تاثیر سهامداران عمده در میزان حد ضرر سهام در بورس | کالج تی بورس
و اما نمودار سهامداران عمده ای که فعالیتی ندارد:
نمودار سهامداران عمده بدون فعالیت | کالج تی بورس
همانطور که در عکس مشاهده میکنید این سهامدار عمده در سهم خرید و فروشی را انجام نمیدهد. پس در هنگام ریزش ها نمیتواند نقشی در نقد شوندگی سهم داشته باشد.
درصد شناوری سهم
درصد شناوری سهم چیست؟ به این معنا است که آن درصد از سهم، که به درصد شناوری مشهور میباشد، آماده فروش سهام خود هستند و به نظر میآید که سهام خود را در آینده نزدیک به فروش برسانند و قصد این را نداشته باشند که سهام خود را به صورت بلند مدت نگه داری کنند.
درصد شناوری پایین بهتر است یا بالا؟
میزان درصد شناوری هر چقدر بیشتر باشد، بدان معنی است که در سهم هیجان بیشتری وجود دارد. و میتواند خیلی سریعتر به صف خرید یا صف فروش برسد. در این صورت ممکن است سهامدار برای خرید یا فروش از سهم جا بماند و در صف خرید یا فروش گیر کند. در این صورت بهتر است حد ضرر در درصد های پایینتری گذاشته شود. و هر چقدر درصد شناوری سهم مقدار پایین تری داشته باشد، به این معنی است که روند سهم به کندی است و در صعود ها و نزول ها به کندی حرکت میکند. (این درصد را در صفحه سهم، در سایت tsetmc میتوانید مشاهده کنید)
مقدار درصد شناوری مناسب چه عددی است؟
در استراتژیهای مختلف اعداد مختلفی بیان شده است. به طور مثال در بعضی استراتژی های نوسان گیری روزانه، بین 20 تا 35 درصد، یا بعضی از استراتژیهای میان مدت بین 7 تا 40 درصد بیان شده است. میتوان گفت عدد بین 15 تا 35 درصد، میتواند عدد معقولی باشد.
تاثیر نمودار تکنیکال سهم بر میزان حد ضرر چیست؟
این بخش مهم ترین پارامتر در تایین میزان درصد حد ضرر است. در این بخش نمودار تکنیکال سهم را مورد بررسی قرار میدهیم و تقریبا بخش عمدهای از تحلیل خود برای تایین درصد حدضرر را به این پارامتر اختصاص میدهیم. به این صورت که نمودار تکنیکال سهم را باز کرده (رهآورد 365_مفیدتریدر) و چارت سهم را در گذشته مورد بررسی قرار میدهیم اگر سهم در هنگام ریزشها کندلهای صف فروش بسیاری داشت پس این سهم نقد شوندگی پایینی دارد و باید برای حدضرر درصدهای پایینی در نظر گرفته شود.
اما اگر چارت سهم در هنگام ریزش کندل هایی داشته باشد که دارای شَدو (shadow) یا سایه باشند، سهم میتواند دارای نقد شوندگی خوبی باشد و میتوان برای حد ضرر درصدهای بالاتری را در نظر گرفت.
به طور مثال چارت سهمی که نقد شوندگی بالایی دارد:
تاثیر نمودار تکنیکالی در حد ضرر چیست؟
و سهمی که چارت آن نشان میدهد دارای نقد شوندگی پایینی است و سهامدار را گرفتار صف فروش های متعدد میکند:
نمودار تکنیکالی سهام دارای نقدشوندگی پایین | کالج تی بورس
ریسک پذیری معامله گر
تعاریف زیادی برای ریسک در بازار های مالی وجود دارد. میتوان به صورت خلاصه و شیوا به این شکل ریسک در بازارهای مالی را تعریف نمود: “در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود.”
افراد از پنجره ریسک پذیر بودن به 3 دسته تقسیم میشوند:
- افراد ریسک گریز : این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- ریسکپذیر : این افراد رویکرد جسورانه دارند. این اشخاص، ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- خنثی نسبت به ریسک : سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را، ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
حال شما باید مشخص کنید که جزو کدام یک از موارد بالا هستید. با توجه به 6 مورد اول و میزان ریسک پذیری خود، درصد حدضرر خود را مشخص کنید.
البته باید پرانتزی همینجا باز کرد و اعلام نمود میزان ریسک پذیری شما با توجه به موارد زیادی مثل میزان سرمایه و میزان تجربه و حالات روحی شما و … در طول زمان قابل تغییر است. پس پیشنهاد میشود بعد از اینکه گروه ریسک خود را مشخص کردید پس از مدتی مجدد خود را محک زده و گروه ریسک خود را مجدد مشخص کنید.
مرگ خاموش معاملهگر عاقبت کسانی که به حد ضرر خود پایبند نیستند!
شاید این جمله کمی ترسناک به نظر برسد اما واقعیت این است ضرر مثل باتلاقی میماند که هر چقدر در آن بمانید شما را بیشتر فرو برده و میبلعد و بیرون آمدن از آن برای شما سخت تر خواهد بود. چرا؟
به 2 دلیل:
اگر شخصی به طور مثال از سهمی 10 درصد ضرر کرده باشد تنها با 11/11 درصد سود میتواند ضرر خود را جبران کند اما شخصی که با همان سهم 50 درصد ضرر کرده باشد باید 100 درصد سود کند تا ضرر خود را جبران کند. (در جدول زیر برخی از میزان ضررها و درصد سودی که برای جبران ضرر آن ها لازم است را برای شما آورده ایم.)
برای جبران هر میزان ضرر، چند درصد باید سود کنیم؟ | کالج تی بورس
دلیل دوم این است که اگر پس از مدتی ضرر شما از 10 درصد به 50 و سپس به 70 تبدیل شود. اگر این ضرر 70 درصد شما به 40 درصد برسد و ضرر اولیه 70 درصدی را در نظر نگیریم، سهم در واقع صد در صد رشد کرده است تا از 70 درصد ضرر شما به 40 درصد برسد.
برای مثال سهمی را در نظر بگیرید که آن را در قیمت 1000 تومان خریدهاید. قیمت سهم پس از ریزش 70%، 300 تومان میشود. حال اگر آن سهم بخواهد به قیمت سابق خود، یعنی 1000 تومان برسد، باید 230% رشد کند. این رشد یا در واقع بازگشت قیمت به حالت قبل، ممکن است هرگز و یا در مدت زمان بسیار طولانی انجام پذیرد.
یکی از دلایل اهمیت حد ضرر را میتوان همین انتظار طولانی برای بازگشت سرمایه به حالت عادی در هنگام ضرر دانست. حال ممکن است این اتفاق هرگز هم پیش نیاید.
البته که فروش در این نقطه به آسانی یک کلیک روی گزینه فروش انجام میشود. اما همین کلیک کردن در چنین شرایطی برای شما کاری بسیار سخت و دشوار میشود.
نتیجه گیری مهم
باید دقت داشته باشید که اصل سرمایهگذاری، حفظ سرمایه است و هدف سرمایه گذاری کسب سود است پس قبل از هر گونه سرمایهگذاری ابتدا باید به فکر حفظ سرمایه خود بوده. سپس به فکر کسب سود باشید. در بازار بورس تعیین حدضرر مناسب میتواند به حفظ سرمایه شما کمک شایانی برساند. و از بر باد رفتن سرمایه اصلی شما جلوگیری کند و شما را از باتلاق و منجلاب ضرر نجات دهد. (اما باید دقت داشت که ترس از دست دادن سرمایه مانع کسب سود در بازار نشود)
چه راهکاری وجود دارد تا نتیجه سرمایه گذاری معاملهگر برخورد با حدضرر نباشد؟
تعیین حدضرر و پایبندی به آن، یکی از رکنهای اصلی بازارهای مالی میباشد. هر چند که معامله گر با کمترین ضرر از معامله خارج شود، اما به هرحال از سرمایه اصلی معاملهگر کاسته خواهد شد. این یعنی شکست در معامله، که برای هیچ معاملهگری خوشایند نیست.
اما چه کنیم که سرمایه گذاری که انجام میدهیم و هدف آن کسب سود است نتیجه اش برخورد با حد ضرر نباشد؟! یا احتمال برخورد آن با حدضرر بسیار پایین باشد؟! ابتدا باید این نکته را سرلوحه فعالیتمان در بازارهای مالی بدانیم که نوسانات ذات بازار است و هیچ زمانی وجود ندارد که فقط رشد دیده شود. بلکه در کنار هر رشد، ریزشی نیز وجود دارد. میتوان احتمال رشد را بیشتر کرد. به شرطی که آموزش های خود را کاملتر کنیم تا تحلیل های ما از کمترین احتمال شکست برخوردار باشد.
کالج تی بورس بهترین آموزشگاه بورس در مشهد است که میتواند شما را در این امر مهم یاری کند و با برگزاری دورههایی که درآن 0 تا 100 به آموزش بورس میپردازد. میتواند به شما کمک کند تا به کسب سود که هدف سرمایه گذاری است برسید.
امنیت صندوقهای سرمایهگذاری | بررسی کامل کلاهبرداری صندوقها
در شرایط اقتصادی پرتنش و پرنوسان و اقتصادهایی با نرخ تورم بالا مشابه شرایط فعلی اقتصاد ایران، حفظ ارزش سرمایه در طول سالهای متمادی موضوعیت پیدا میکند. علاوه بر این مسئله در سرمایهگذاری به دنبال آن هستیم تا عوایدی مازاد بر نرخ تورم را به دست آوریم. ازاینجهت زمانی که نرخ تورم میزان بالایی را تجربه کند، برای مراقبت از سرمایه در برابر تورم میبایست بازدهی بالایی رقم بخورد. بازدهیهای بالا در صورتپذیرش میزان بیشتری از ریسک قابل دستیابی هستند و ممکن است این امر سبب شود تا سرمایه-گذاران به سراغ انتخابهای پرریسک و حتی شاید نامطمئن بروند. البته در این شرایط اگر افراد از مهارت لازم در سرمایهگذاری برخوردار نباشند ممکن است منجر به ازدستدادن اصل سرمایهی خود بشوند.
در شرایطی که برای چنین افرادی سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری و در کل سرمایهگذاری غیرمستقیم مطرح میشود، ممکن است این سؤال به وجود بیاید که آیا خود این نهادهای مالی و صندوقهای سرمایهگذاری مطمئن هستند و با چه سازوکاری به فعالیت میپردازند؟
در این مقاله میخواهیم به بحث مطمئن بودن سرمایهگذاری در صندوقها و امنیت صندوقهای سرمایهگذاری بپردازیم و به برخی از سازوکارهای نظارتی و قانونی آن اشاره کنیم.
امنیت در سرمایهگذاری
امنیت در سرمایهگذاری یکی از موارد بااهمیت در تخصیص منابع و داراییها در بازارهای مختلف است. به طورکلی سرمایه ترسو است و اگر در بازاری احساس خطر کند، آن بازار را ترک میکند. امنیت در سرمایهگذاری از مسائلی است که تأثیر مستقیمی بر ریسکهای مختلف در سرمایهگذاری میگذارد. بدین ترتیب همانطور که بارها در سایر مقالات آکادمی دانایان اشاره شده است، ریسک و بازدهی دارای ارتباطی متقابل و مستقیم هستند به شکلی که هرقدر ریسک پذیرفته شده در یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، انتظار کسب بازدهی بیشتر نیز وجود دارد. علاوه بر این موارد میتوان گفت مسائل مربوط به امنیت در سرمایهگذاری بیشترین تأثیر را بر روی نقدشوندگی سرمایهگذاریها خواهند داشت و بیشترین ظهور و بروز اثرات آنها در بحث نقدشوندگی است. بدین ترتیب بحث امنیت در سرمایهگذاری بر روی پارامترهای مختلف سرمایهگذاری سایه انداخته و هر یک از آنها را تحتتأثیر قرار میدهد.
صندوقهای سرمایهگذاری در ایران – امنیت صندوقهای سرمایهگذاری
ایدهی تشکیل صندوقهای سرمایهگذاری در جهان به اواخر دههی ۱۹۸۰ و اوایل دههی ۱۹۹۰ بازمیگردد اما در ایران ایدهی ثبت و تشکیل صندوقهای سرمایهگذاری اولینبار در سال ۱۳۸۶ مطرح شد اما تا ۱۳۹۱ صندوقی بهعنوان صندوق سرمایهگذاری ثبت نشد. این امر در شرایطی اتفاق افتاد که در قوانین مصوب در سال ۱۳۸۴ در خصوص تأسیس صندوقهای سرمایهگذاری صحبتهایی مطرح شده بود. دلیل بروز این تأخیر در ثبت نیز به دلیل مسائل حقوقی و تفاوت در شناخت شخصیت حقوقی توسط سازمان بورس و اوراق بهادار و مرجع ثبت شرکتها بود و سرانجام با اصلاح رویه فرایند ثبت صندوقهای سرمایهگذاری آغاز به کارکرد.
چرا صندوقهای سرمایهگذاری مطمئن هستند؟
تأسیس صندوقهای سرمایهگذاری از لحاظ قانونی دارای مراحل و فرایندهایی است که بهخودی خود شفافیت عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری را بالا برده و سازوکارهای آنها را واضح و قابل نظارت میسازد. بهعنوانمثال یکی از این موارد احراز صلاحیت مدیران صندوق سرمایهگذاری است که طی دستورالعملی جداگانه مراتب آن توسط سازمان بورس و اوراق بهادار اعلام شده است. دراینخصوص موارد متعدد دیگری نیز وجود دارد. سرمایهی ثبتی صندوقهای سرمایهگذاری عدد نسبتاً قابلتوجهی بوده و این امر خود سبب افزایش اعتبار آن میشود. از سوی دیگر فرایند تشکیل صندوقهای سرمایهگذاری بهگونهای است که علاوه بر ثبت و دریافت مجوز از سوی سازمان بورس و اوراق بهادار، نیاز به ثبت در مرجع ثبت شرکتها را نیز دارند و بدین ترتیب شفافیت و قانونمندی دوچندانی را پیدا خواهند کرد.
صندوقهای سرمایهگذاری ملزم به ارائهی گزارشهای مختلف در سریهای زمانی مختلف ماهانه، فصلی و سالیانه هستند که در آنها علاوه بر انتشار اطلاعات مربوط به صورتهای مالی به برخی موارد نظیر پرتفوی سرمایهگذاری شده و … نیز پرداخته میشود که این امر نیز سبب شکلگیری اطمینان خاطر بیشتر برای سرمایهگذاران خواهد شد. در خصوص ساختار و سازوکارهای قانونی، یکی از مسائل بااهمیت ارکان شرکت و وظایف آن است که در ادامه در خصوص آن توضیحاتی را ارائه خواهیم داد.
ارکان صندوقهای سرمایهگذاری – امنیت صندوقهای سرمایهگذاری
در خصوص ارکان صندوقهای سرمایهگذاری و شرح وظایف آنها در اساسنامه و امید نامهی صندوق سرمایه-گذاری توضیحاتی ارائه میشود. بهطورکلی میتوان گفت ارکان صندوقهای سرمایهگذاری شامل مجمع صندوق، مدیر صندوق، متولی، حسابرس، بازارگردان (وابسته به نوع صندوق)، ضامن نقدشوندگی (وابسته به نوع صندوق) و برخی از موارد خاص دیگر متناسب با حوزهی فعالیت صندوق تعریف میشود.
ارکان صندوق غالباً پس از تعیین باید به تأیید سازمان بورس و اوراق بهادار برسند و این امر یکی از ابزارهای نظارتی سازمان بورس نسبت به صندوقهای سرمایهگذاری است. حسابرس باید از بین مؤسسات مورد تأیید سازمان بورس و اوراق بهادار انتخاب شود و سایر ارکان نیز باید به تأیید سازمان برسند. در خصوص این امر در سایه پارامترهای ریسکی در بورس مقالات مرتبط با هر یک از صندوقهای سرمایهگذاری در سایت آکادمی دانایان مفصلاً توضیحاتی را ارائه کردهایم.
طرق مختلف نظارت بر صندوقهای سرمایهگذاری
بهطورکلی انواع حالات نظارت بر صندوقهای سرمایهگذاری را میتوان به سه دستهی کلی تقسیمبندی کرد. نوع اول از این نظارتها، نظارتهای داخلی است که توسط ارکان شرکت انجام میشود. مدیر صندوق کلیهی فعالیتهای اجرایی و دریافت و پرداختها و عملکرد کارگزاران صندوق را تحتنظر دارد. از سوی دیگر متولی صندوق به شکل مستمر بر عملکرد مدیر صندوق و ضامن نقدشوندگی و همچنین ارسال بهموقع گزارشهای مالی به حسابرس اطمینان حاصل میکند. بهطورکلی متولی صندوق را میتوان بهمثابه یک بازرس و نمایندهی سهامداران خرد در مجمع صندوق تلقی کرد.
نوع دیگری از نظارت بر صندوقهای سرمایهگذاری، نظارت خارجی است که توسط سازمان بورس و اوراق بهادار انجام میشود. این نظارتها در قالبهای مختلفی صورت میگیرد. سازمان بورس و اوراق بهادار، تمامی فرمهای تکمیلشدهی صدور و ابطال و همچنین نحوهی بایگانی آنها را کنترل میکند و علاوهبرآن اطلاعاتی نظیر صورتهای مالی، گزارش بازرسی، ثبتاسناد، محاسبه ارزش خالص دارایی و … را بهصورت لحظهای از نرمافزارهای صندوق سرمایهگذاری دریافت میکند.
نوع سوم از نظارت بر عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری، نظارتهای شخصی است که هرکدام از سرمایه گذاران میتوانند داشته باشند. همانطور که بارها اشاره کردیم، صندوقهای سرمایهگذاری از شفافیت نسبتاً مطلوبی برخوردار بوده و اطلاعات مالی آن برای سرمایهگذاران قابل استخراج است. بنابراین سرمایهگذاران مختلف میتوانند از طریق مراجعه به صورتهای مالی صندوقهای سرمایهگذاری، عملکرد آنها را بررسی کرده و با یکدیگر مقایسه کنند.
سخن پایانی آکادمی دانایان دربارهی امینت صندوقهای سرمایهگذاری
در این مقاله سعی کردیم تا حدودی به ابهامات مطرح شده در خصوص کلاهبرداری در صندوقهای سرمایهگذاری و امنیت صندوقهای سرمایهگذاری پاسخ دهیم. واقعیت آن است که با وجود چنین بستر قانونی و چنین سازوکارهایی در صندوقهای سرمایهگذاری معتبر که دارای مجوز رسمی از سازمان بورس و اوراق بهادار هستند، امکان و احتمال کلاه برداری در آنها بسیار کاهشیافته و به صفر نزدیک میشود. باور نادرستی که در ذهن مردم شکلگرفته است، مقایسهی نابجای اینگونه از نهادهای مالی با مؤسسات مالی و اعتباری است که در سالهای اخیر مشکلاتی را به بار آوردند. اما واقعیت آن است که نهادهای ناظر بر صندوقهای سرمایهگذاری و مؤسسات مالی و اعتباری با یکدیگر متفاوت بوده و قصور صورتگرفته در خصوص مؤسسات مالی و اعتباری متوجه سازمان بورس و اوراق بهادار نیست و فضای کاری در صندوقهای سرمایهگذاری بهمراتب شفافتر و قانونمندتر از مؤسسات مالی و اعتباری است.
برای دسترسی به سایر محتواهای تحلیلی و آموزشی وارد شوید .
دیدگاه شما